یکی از تحولات اخیر حسابداری، ضرورت تهیه «صورت جریانهای نقدی» به عنوان یکی از صورتهای مالی پایه توسط واحدهای تجاری است. پرسشهایی نظیر اینکه «آیا اجزای جریانهای نقد توان پیشبینی جریان نقد آتی را دارد؟» سالهاست که ذهن بسیاری از محققان را به خود مشغول کرده است. بر همین اساس تعدادی از فرضیات و نظریههای مختلف به منظور پاسخ به این پرسشها مطرح شده است. با اینکه هنوز نظریه جامعی در این زمینه ارائه نشده است اما راهکارهایی وجود دارد که با اتکا به آن میتوان با بهره گرفتن از اجزای اصلی و غیر اصلی جریانهای نقد به جریان نقد آتی شرکتها دست یافت. لذا این تحقیق با عنوان «تأثیر متغیرهای تشکیل دهنده جریانات نقدی (اجزای اصلی و غیر اصلی) در پیشبینی جریان نقد آتی شرکتها» درصدد بررسی توان اجزای اصلی و غیر اصلی جریانهای نقد برای پیشبینی جریان نقد آتی است. بر همین اساس در این فصل به مفاهیمی چون بیان مسئله، اهداف و ضرورت تحقیق پرداخته خواهد شد.
2.1بیان مسئله
به دلیل اهمیت بسزای جریانهای نقدی در موقعیتهای واحدهای اقتصادی و ضرورت آن برای ادامه بقای آن ها، پیشبینی جریانهای نقدی به عنوان یکی از اجزای لاینفک برنامهریزی مالی، از موضوعات مهمی است که مورد توجه مدیران واحدهای اقتصادی قرار دارد. این امر از چنین اهمیتی برخوردار است که جریانهای نقدی واحدهای اقتصادی را میتوان به جریان گردش خون در بدن تشبیه کرد. وجه نقد از منابع مهم و حیاتی در هر واحد انتفاعی است و ایجاد توازن بین وجوه نقد در دسترس و نیازهای نقدی مهمترین عامل سلامت اقتصادی هر واحد انتفاعی است. وجه نقد از طریق عملیات عادی و سایر منابع تأمین مالی به واحد انتفاعی وارد میشود و برای اجرای عملیات، پرداخت سود، پرداخت بهره و مالیات، بازپرداخت بدهیها و گسترش واحد انتفاعی به کار میرود و بازتاب تصمیمگیریهای مدیریت در مورد برنامههای کوتاه مدت و بلندمدت عملیاتی و طرحهای سرمایهگذاری و تأمین مالی است. یکی از تحولات اخیر حسابداری، ضرورت تهیه
«صورت جریانهای نقدی» به عنوان یکی از صورتهای مالی پایه توسط واحدهای تجاری است. تداوم فعالیت شرکتها به عنوان یکی از مفروضات اساسی حسابداری، موضوعی است که عینیت بخشیدن به آن بدون در نظر گرفتن رخدادهای فعلی و نتایجی که در آینده برای آن متصور است، میسر نیست. نگرش تحلیلگران مالی به آینده بدون داشتن اطلاعات از وضعیت موجود، امری بعید به نظر میرسد. در این راستا فرایند پیشبینی، جزء مهمی از فرایند تصمیمگیری است زیرا آنچه که در آینده رخ خواهد داد را منعکس میکند. یکی از اهداف گزارشگری مالی کمک به سرمایهگذاران و اعتباردهندگان برای پیشبینی جریانهای نقد آتی است. همچنین کمیته تدوین استانداردهای حسابداری ایران در بخش مفاهیم نظری گزارشگری مالی بیان نموده است که: «اتخاذ تصمیمات اقتصادی توسط استفاده کنندگان صورتهای مالی، مستلزم ارزیابی واحد تجاری جهت ایجاد وجه نقد و قطعیت ایجاد آن است…». ارزیابی توان ایجاد وجه نقد از طریق تمرکز بر وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقد واحد تجاری و استفاده از آن ها در پیشبینی جریانهای نقدی مورد انتظار و سنجش انعطافپذیری مالی، تسهیل میگردد (سازمان حسابرسی[1]، 2002).
همچنین بر اساس مفاهیم بنیادی حسابداری مالی شماره یک آمریکا [2](SFAC) یکی از اهداف اصلی گزارشگری مالی به وسیله واحدهای تجاری، ارائه اطلاعاتی به سرمایهگذاران و اعتباردهندگان در جهت ارزیابی مقدار، زمان و میزان عدم اطمینان جریانهای نقد حال و آینده است.
با توجه به اهمیت بسزای جریانهای نقدی و نیاز به پیشبینی جریان وجوه نقد در تصمیمات اقتصادی مختلف، اهمیت این پیشبینی توسط بنیادهای استاندارد گذاری ملی و بینالمللی حمایتشده و در این راستا محققین به طور مکرر از دادههای حسابداری تعهدی و نقدی برای این پیشبینی استفاده نموده و نتایج متناقضی حاصل شده است اما مطالعات گذشته صریحاً قدرت اجزای جریان نقدی بر پیشبینی جریان نقد آتی را مورد بررسی قرار نداده است. تحلیل گران مالی بر اهمیت فراهم آوردن اطلاعات مربوط به اجزای جریانات نقدی (اجزای اصلی و غیر اصلی) تاکید میکنند و اینکه شفافیت و درستی و در دسترس بودن اطلاعات درباره جریان نقدی که از فعالیتهای اصلی و غیر اصلی حاصل میشود، بخشی از اعتبار تجزیه و تحلیل خوب اطلاعات میباشد. توان و امکان دسترسی هر واحد انتفاعی به وجه نقد، مبنای بسیاری از تصمیمگیریها و قضاوتها درباره آن واحد است. به بیان دیگر، اطلاعات مربوط به جریان ورود و خروج وجه نقد در یک واحد انتفاعی شالوده بسیاری از تصمیمگیریها و مبنای بسیاری از قضاوتهای سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و برخی دیگر از گروههای استفادهکننده از اطلاعات مالی را تشکیل میدهد. سرمایهگذاران و اعتباردهندگان برای برآورد جریان آتی وجوه نقد در یک واحد انتفاعی مشخصاً به تأثیر عملیات عادی و بازده سرمایه گذاریها وسود پرداختی بابت تأمین مالی، مالیات بر درآمد، فعالیتهای تأمین مالی و سرمایهگذاری بر جریان وجوه نقد اهمیت میدهند. اگرچه اطلاعات مربوط به جریان وجوه نقد در مقایسه با اطلاعات مربوط به سودآوری که بر اساس حسابداری تعهدی اندازهگیری و ارائه میشود از لحاظ ارزیابی عملکرد واحد انتفاعی و مدیریت آن سودمندی کمتری دارد اما به تجربه نشان دادهشده که رقم مربوط به سود نیز نمیتواند نشانهی کامل و دقیقی از علائم حیاتی یک مؤسسه و ملاکی برای پیشبینی وضعیت آتی آن باشد. پیشبینی جریان نقدی مستلزم شماری تصمیمات اقتصادی به ویژه سرمایهگذاری میباشد. بدین لحاظ، تصمیمات مالی نسبت به گذشته اهمیت بیشتری یافته و مدیران را وادار ساخته با بهرهگیری از فنون پیشرفته پیشبینی و تجزیه و تحلیل، نگرش خود را بلندمدت نموده و روشهای کنترلی دقیق تر و گستردهتری را بکار گیرند. از طرفی سرمایهگذاران به دنبال برآورد جریان نقد مؤسسهای که در آن سرمایهگذاری کردهاند هستند تا بتوانند درباره ارزش سهام خود به قضاوت بپردازند. همچنین برای برآورد ارزش سهام خود به اطلاعات جریان نقدی نیاز دارند، زیرا اغلب مدل های ارزشیابی سهام بر مبنای ارزش فعلی جریان نقدی مورد انتظار آن ها میباشند.
مسئله اصلی این است که امروزه در حرفه حسابداری از شاخصهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد واحد تجاری استفاده میشود که از جمله این شاخصها میتوان به شاخص مبتنی بر جریان وجه نقد اشاره نمود. این تحقیق به دنبال آن است که به روش علمی ثابت کند که آیا اجزای جریان نقد (اجزای اصلی و غیر اصلی) در بازار بورس ایران توانایی پیشبینی جریانهای نقدی آتی شرکتها را دارد یا خیر؟ به عبارت دیگر آیا اجزای اصلی و غیر اصلی جریان نقد با تفسیری که از آن خواهیم داشت، قدرت توضیحی و پیشبینی کنندگی جریان نقد آتی را دارد یا خیر؟ برای پاسخ به این سؤال باید بر مبانی نظری گزارشگری مالی تکیه کرد. چرا که بر اساس مبانی نظری گزارشگری مالی، بهترین شاخص برای ارزیابی عملکرد واحد تجاری شاخصی است که در فرایند تصمیمگیری مفیدتر واقع شود.
فرم در حال بارگذاری ...