:
ثبات و صلح در جهان امروز متاثر از عوامل و عناصر گوناگونی است .هر چند برخی از این عناصر در نقاط مختلف جهان مشترک هستند اما در هر منطقه بر اساس ویژگی های ژئوپولوتیکی،فرهنگی،عناصر اجتماعی، قومی ، نژادی و مذهبی آن متاثر از عناصر متنوعی است. برای مثال امنیت و ثبات در شرق آسیا کشورهایی نظیر چین ،ژاپن و کره شمالی متاثر از جنگ سرد و همچنین مناقشات هسته ای و موشکی است(برکشلی،1378). در آمریکای لاتین نفوذ و تاثیر برخی سیاستهای منفعت طلبانه و استثماری توسط برخی کشورهای استثمارگر که از گذشته دور تاکنون همچنان باقی است مناقشات سیاسی را تعیین می کند.
اما خاورمیانه به عنوان منطقه ای که ازشمال افریقا تا مرزهای چین گسترده می شود مملو از مناقشات و تنشهای بین المللی . سیاست در این منطقه متاثیر از عوامل گوناگونی چون مناقشات فلسطین و اسرائیل به عنوان ریشه تمامی درگیری ها و جنگ از سال 1950 تاکنون و درگیری های قومی،قبیله ای و مذهبی ، وجودعناصر افراطی مذهبی نظیر بن لادن و طالبان ،سیاستها و برنامه های منفعت طلبانه برخی کشورهای غربی و سرانجام وجود نفت به عنوان منبعی استراتژیک بر اهمیت این منطقه ودر نهایت مناقشاتی که جهت دسترسی به منابع آن صورت می پذیرد بر تضادها افزوده است.
خاورمیانه بویژه منطقه خلیج فارس از دیرباز تاکنون یکی از کانونهای توجه کشورهای سود و جو و سیاست مداران بوده و همواره نقش مهمی را در کانون قدرتهای بزرگ ایفا می کند. پس از جنگ جهانی و آغاز جنگ سرد تضاد منافع هر یک از قطب های قدرت در جهان خاورمیانه را تحت تاثیر قرار داده است موقعیت استراتژیک این منطقه و تامین انرژی در آن ازجمله دلایل ارزشمندی آن است. نزدیکی یکی از دو ابر قدرت و سعی و تلاش ابر قدرت مقابل به انحاء گوناگون جهت گسترش نفوذ ش بردامنه تضادها می افزاید. مناقشات جهانی مرتبط با نفت به لایه های اجتماعی و اقتصادی کشورهای منطقه رسوخ می یابد و در کنار مسائل دیگری چون جوان و روبه رشد بودن
جمعیت دراین کشورها، نظام های سیاسی و اجتماعی بسته در برخی از این کشورها،اقتصاد تک محصولی و وابسته به نفت، نابرابری درآمدها بین اقشار اجتماعی بر معضلات این کشورها می افزاید و ثبات در این منطقه را به چالش می کشاند. آمارها نشان می دهد که کشورهای خاورمیانه 63 درصد از ذخایر نفت جهان را در اختیار دارند، همچنین روزانه بیش از 20 میلیون بشکه نفت خام مصرفی جهان را تامین می کند با وجود موانع عدیده خاورمیانه با سرمایه گذاری درازمدت همچنان می تواند در تامین انرژی و تعیین قیمت موثر باشد.
این منطقه استعدادها و توانایی های بالقوه و نهفته ای در تولید نفت دارد. آشکار و مبرهن است که این منطقه با وجود تلاشهای فراوانی که مصرف کنندگان نفت برای کم اهمیت جلوه دادن انجام داده اند همچنان اهمیت خود را از منظر جغرافیای سیاسی و اقتصادی و انرژی حفظ کرده است.
2-1- بیان مسئله:
درکشورهای وابسته به درآمدهای نفتی برخلاف روند اقتصادهای سالم که رشد اقتصادی کشور بر پایه در تولیدات داخلی صورت می گیرد و تجارب خارجی در خدمت فرایند رشد اقتصادی«توسعه متعادل و ظرفیت های متناسب تولیدی می باشد، تولید، صدور نفت و واردات کالا، اساس چرخش بیشتر فعالیت های اقتصادی قرار می گیرد، مبنای این ساخت اقتصادی این است که همواره بودجه دولت به عنوان عامل مسلط نه به اتکاء به توان درآمدزایی اقتصاد ملی و برداشت از تولیدات داخلی، بلکه از طریق فروش ثروت های طبیعی در حدی بیش از ظرفیت جذب جامعه عمل کرده و موجب رشد قدرت خرید و تقاضای کل گردیده است و موجبات فشارهای تورمی را فراهم می کند، از آنجا که تولید کشور توان پاسخگویی به تقاضای فزایندة مردم را ندارد، توسل به واردات مورد نیاز، روش غالب در تأمین عرضه تلقی شده است، معمولاً در این کشورها تزریق درآمد نفتی همراه با کسری بودجه و عملیات انبساطی سیستم بانکی تقاضای کل را افزایش داده، که این ترقی مسبوق به افزایش تولید نبوده و به صورت دفعی و به میزان زیاد صورت می گیرد در حالی که افزایش تولید تنها در بلندمدت و به صورت تدریجی میسر است، در این شرایط افزایش درآمدهای سرانه، تنها به دلیل افزایش درآمدهای نفتی می باشد و این پدیده حتی در اقتصادهای متنوع و نسبتاً بزرگ مانند ایران نیز قابل مشاهده است (العباسی، 1991:17).
از آنجا که سهم صادرات نفت خام از کل صادرات کشور به طور متوسط در دوره مطالعه حدود 80 درصد بوده و به همین خاطر تجارت خارجی و تراز بازرگانی کشور نیز متأثر از تغییرات درآمد نفتی می باشد، درآمدهای حاصل از صادرات نفت تابعی از دو عامل قیمت جهانی نفت و حجم صادرات نفت می باشد و با عنایت به اینکه ایران به عنوان یک عضو اوپک، کنترلی بر دو پارامتر ذکر شده ندارد، لذا انتظار می رود متغیر قیمت نفت از بیشترین درجه برونزایی در میان متغیرهای کلان اقتصادی برخوردار باشد، بنابراین جهت جلوگیری از بروز بحران های اقتصادی و طراحی سیاست های اقتصادی مناسب و به منظور حفظ تعادل و ثبات اقتصادی، بررسی اثرات تغییر در قیمت های جهانی نفت بر روی متغیرهای کلان اقتصادی می باشد، به طوری که برنامه ریزان بتوانند به هنگام بروز تکانه های نفتی، تأثیر آن را بر متغیرهای کلان به حداقل ممکن کاهش دهند و سیاست های صحیحی را اتخاذ کنند. در این مقاله پس از بیان نظری و پیشینه تحقیق، روند قیمت و متغیرهای اقتصاد کلان را به اختصار بیان کرده و با بهره گرفتن از روش «خودرگرسیون برداری» اثر نوسانات قیمت نفت بر متغیرهای کلان اقتصادی کشور را برای دوره مذکور بررسی نماید.
فرم در حال بارگذاری ...