وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پایان نامه ارشد : نقد و بررسی مرجعیت اهل کتاب در بین صحابه در نقل روایات و تفسیر قرآن

 
تاریخ: 06-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

پدیده­ مراجعه­ی برخی صحابه به اهل­کتاب از زمان پیامبر p وجود داشته است که می­توان آن را با روایاتی که از پیامبر p به ما رسیده اثبات کرد. کلیتِ مراجعه­ی صحابه به اهل­کتاب مورد واکاوی برخی از علما و صاحب­نظران شیعه و سنی قرار گرفته است؛ هر یک از این بزرگان دلایلی را برای این قبیل مراجعات مطرح کرده ­اند که بسته به رضایت یا عدم رضایت آن­ها، دلایل هم متفاوت شده است. از جمله این بررسی­ها می­توان به کتاب­های ” اضواءعلی­السنه­المحمدیه­اودفاع­عن­السنه” نوشته­ی محمودابوریه، “التفسیروالمفسرون” نوشته­ی محمدحسین­ذهبی، “التفسیروالمفسرون” محمدهادی­معرفت و “الاسرائیلیات­واثرها­فی­کتب­التفسیر” نوشته­ی رمزی نعناعه اشاره کرد که هر کدام بر اساس شواهد و مصادیق موجود و پیشینه­های اعتقادی خود، موضوع را بررسی و نتیجه ­گیری کردند. آن­ها عاملان گسترش اقوال اهل­کتاب را شناسایی و سپس مراجعه­کنندگان به آن­ها را مورد سرزنش قرار می­دهند. همچنان­که آقای معرفت نیز در بخش­هایی از کتاب “التفسیروالمفسرون” خود به پدیده رجوع صحابه به اهل­کتاب و گرفتن پاسخ از آن­ها پرداخته است و فقط برخی صحابه را متخلف معرفی می­ کند. بررسی اقوال این علما در مورد اهل­کتاب، به کلیتِ ممنوع بودن یا توجیه کردن این مراجعات باز می­گردد و کمتر کسی به محتوای سوالات پرسیده شده، توجه کرده است. حتی موافقان مراجعه به اهل­کتاب محتوای این تعاملات و پرسش­ها را مورد بررسی قرار نداده­اند. در مجموع می­توان گفت آنچه توسط نویسندگان مورد بررسی قرار گرفته است کلیتِ مراجعه به اهل­کتاب و نهی یا جواز آن را در بردارد و در حیطه محتوای این مراجعات به صورت تخصصی ورود نکرده ­اند. از آنجایی که برخی موافقان مراجعات برای جوازی که صادر کرده ­اند دلایلی را مطرح می­ کنند که این دلایل نیاز به شواهد و بررسی دارد، از این رو نگارنده لازم دیده است تا با بررسی محتوای مراجعات، جواز صادر شده را مورد واکاوی قرار دهد.

 

به نظر می­رسد برای زدودن احادیث از لوث اسرائیلیات، انجام چنین پژوهش­هایی در قالب موضوعات اسرائیلیات ضروری است. در مجموع این حقیقت قابل انکار نیست که بحث پیرامون اهل­کتاب و اخذ مطالبِ تفسیری از آنان، پیشینه­ای دیرینه دارد و در کتاب­های متعدد این مطلب به شکل تکراری و مستند بر شواهد جزئی مورد بحث قرار گرفته است. اما تا­کنون مستند بر همه­ی موارد و شواهد در جوامع حدیثی اهل سنت این نکته مورد تأمل و بررسی قرار نگرفته و  چگونگی منبع قرار گرفتن اقوال اهل­کتاب توسط بسیاری از صاحب­نظران مورد بحث و نقادی واقع نشده است. بیشتر این بحث ها حول نظریه­پردازی مقدماتی و گرفتن یک نتیجه­ کلی بوده است؛ به عبارت دیگر این نکات در توجیه مراجعات مطرح می­ شود که برخی از صحابه در مطالب جزئی و یا در مطالب موافق با قرآن به اقوال اهل­کتاب مراجعه کرده ­اند؛ اما در هیچ کدام از این نظریه­پردازی­ها به شکل مستند مصادیق مراجعه به اهل­کتاب مورد ارزیابی و بررسی قرار نگرفته است. چون با این بررسی­ها و استخراج شواهد، بسیاری از توجیهات قبلی به شکل جدی زیر سوال می رود و حتی می­توان گفت از حوزه توجیهات خارج می­ شود.

 

اما آنچه نگارنده را به دقت نظر بر روی محتوای سوالات ترغیب کرد اقوال موافقان مراجعه به اهل­کتاب بود. زیرا آن­ها در عین نقاد بودن در قبال اسرائیلیات و عاملان گسترش آن، باز هم برای این مراجعات و موجه نشان دادن برخی افراد مراجعه کننده، سعی در کم اهمیت جلوه دادن محتوای “سوالات­پرسیده­شده” داشته و دلایلی از قبیل نقاد بودن این افراد در قبال این مراجعات و تثبیت و استقرار احکام در زمان مراجعات را مطرح می­ کنند. همین امر اسباب کنجکاوی و انجام این تحقیق را فراهم آورد. از طرفی نبود چنین پژوهشی برای اقامه در مقابل موافقان مراجعه به اهل­کتاب، جدّیت انجام این کار را دو چندان کرد.

 

پایان نامه ­ی حاضر در چهار فصل سامان یافته است. فصل اول: کلیات؛ فصل دوم: بررسی ادله موافقان و مخالفان مراجعه به اهل­کتاب؛ فصل سوم: صحابه و دیگران و چگونگی موضع­گیری آنان در قبال مراجعه به اهل­کتاب؛ فصل چهارم: ارائه شواهد و قرائن دال بر ارتباطات

دانلود مقاله و پایان نامه

 با اهل­کتاب از منابع اهل سنت؛ و در انتها به نتیجه گیری کلی پرداخته شده است.

 

قصد ما استخراج شواهد از متون دسته اول اهل سنت بود؛ اما در برخی از این متون مانند صحیح­مسلم، سنن­دارمی، سنن­ترمذی، مسنداحمد و مستدرک حاکم­نیشابوری شواهد کمی وجود داشت. طبق بررسی­های انجام شده در هر کدام از کتاب­های نام برده شده تنها یک حدیث وجود داشت. در موطأ مالک بیست و دو گزارش از مراجعه به اهل­کتاب وجود داشت. در کتاب­های صحیح­بخاری، سنن­ابن ماجه و سنن نسائی، گزارشی از مراجعه به علماء اهل­کتاب نبود. لذا به کتاب­های دیگر اهل سنت مراجعه کرده و آن­ها را مورد بررسی قرار دادیم و به مقدار قابل توجهی از شواهد دست یافتیم. در طول کار از نظرات و تحقیقات صورت گرفته توسط نویسندگان متأخر بهره­های فراوانی برده شده است. مراجعه به کتاب­های رجالی و تاریخی نیز به عنوان مکملی برای تکمیل پژوهش بکار رفته، زیرا همه­ی سعی نگارنده بر این بود تا محتوای سوالاتِ پرسیده شده از اهل­کتاب و میزان اهمیت آن­ها، بر اساس مستنداتِ بدست آمده، بررسی شود. در راستای رسیدن به هدف تعیین شده، موفق به بررسی عملکرد صحابه و چگونگی موضع­گیری آنان در قبال این مراجعات شدیم و توانستیم نظر صاحب­نظران موافق و مخالفِ این مراجعات را مطرح و مورد بررسی قرار دهیم.

 

بیان مسئله

 

آنچه که در این پژوهش مورد بررسی و تأمل قرار گرفته است، محتوای سوالاتی است که برخی صحابه از اهل­کتاب یا تازه مسلمانان اهل­کتاب پرسیده ­اند. علت اهمیت چنین پژوهشی، آراء و نظرات بسیاری از صاحب­نظران اهل سنت است که اعتقاد به بی­اهمیت بودن محتوای این سوالات دارند و همچنین، پیشرفتِ پژوهش­هایی است که بر مبنای چنین نظریه­ی بدونِ سند و مدرکی پایه­ریزی شده است. البته چنین تفکری در میان صاحب­نظران اهل­سنت وجود دارد. همانطور که می­دانیم نص صریح سنت رسول اکرمp بر عدم مراجعه به اهل­کتاب است و صراحت بیان رسول­اکرمp در این نهی، کار را به بی اهمیت یا با اهمیت بودن مراجعات نمی­کشاند. البته گزارش­های رسیده از رویه و منش صحابه­ی وفادار رسول­اکرمp نیز بر درستی مدعای ما، صحه می­گذارد. با این حال در کتاب­های متقدمان به خصوص در جوامع اهل سنت، از جمله موطأ مالک، مسند احمدحنبل، صحیح مسلم و. . شاهد گزارش­هایی از مراجعات برخی صحابه به اهل­کتاب بوده­ایم. در این پژوهش سعی به بررسی اسناد و مدارک قائلان این نظریه داشته تا صحت گفتار ایشان معلوم شود.

 

مرجعیت اهل­کتاب برای صحابه، از جهات گوناگون قابل بررسی است. اولین نکته­ی قابل بررسی این است که در زمان پیامبرp این مراجعات، اختصاص به چه افرادی داشت؟ آیا همه صحابه این مرجعیت اهل­کتاب را پذیرفته بودند؟ در تاریخ، این مراجعات ثبت شده است و عموماً موضع­گیری پیامبرp نیز در قبال این ارتباطات، مذکور است. اما براستی چرا دیگر صحابه با این ارتباطات عجین نشده ­اند؟ این پژوهش با در نظر گرفتن این مهم که از موضوع مطرح شده خارج نشود، سعی در پاسخگویی مختصری به این چراها دارد.

 

با مطالعه و بررسی اقوال صاحب­نظران متأخر، برای توجیه و تأیید این مراجعات، ادله­ی مختلفی یافت می­ شود. برخی از ایشان مراجعات به اهل­کتاب را چه به لحاظ محتوایی و چه به لحاظ حجمی قابل توجه نمی­داند و جزئی بودن آن­ها را مطرح می­ کند؛ همچنین ابن­کثیر استفاده از این موارد را به طور کلی رد نکرده و بکار گرفتن اسرائیلیات را به عنوان شاهد، مفید دانسته است؛ البته دیگر دلایلی از این قبیل، از سمت صاحب­نظران اهل سنت مطرح شده است.

 

سعی شده در طول انجام کار این نظریات مطرح، نقد و بررسی شوند تا در مقام عمل، این موارد با آن دلایل مقایسه و میزان حقیقی بودن آن­ها سنجیده شود. البته با بررسی و اثبات این­که، مراجعات و سوالات در مسائل جزئی و برای گرفتن مؤید نبوده است، صاحب­نظران باید در ادله خود تجدید نظر کنند.

 

محدوده­ای که در این تحقیق مد نظر است، استخراج نظریات مخالف و موافق در مورد نحوه، کیفیت و حجم مراجعات به اهل­کتاب می­باشد.

 

پژوهش ا­نجام شده با در نظر گرفتن چهار فصل، کار خود را شروع و به پایان می­رساند.

 

فصل اول تحت عنوان کلیات، مباحث ضروری مطرح می­ شود.

 

فصل دوم که جانمایه و هدف اصلی پژوهش در آن قرار دارد، به بررسی ادله­ی صاحب­نظران اهل­سنت و شیعه پرداخته است و سعی در دسته­بندی موافقان مراجعه و مخالفان مراجعه به اهل­کتاب شده است.

 

فصل سوم سعی بر آن بوده است که به صحابه و دیگران و چگونگی موضع­گیری آنان در قبال مراجعه به اهل­کتاب پرداخته شود.

 

فصل چهارم، سعی در استخراج مصادیق مراجعاتِ صحابه به علمای اهل­کتاب در بیش از20  کتاب اهل سنت شده است. در این فصل شاهد دسته بندی این سوالات و یا حتی اقوال اهل­کتاب هستیم.

 

در انتها با اختصاص به نتیجه گیری کلی، سعی در پاسخ­گویی به سوالاتِ مطرح شده در بیان مسئله پرداخته شده است.

 

 


فرم در حال بارگذاری ...

« دانلود پایان نامه ارشد : بررسی نقاط قوت و ضعف بیمه های عمر و پس انداز در شرکت بیمه آسیادانلود پایان نامه ارشد : ارائه مدلی جهت چابك سازی معماری سازمانی با استفاده از چارچوب توگف »
 

update your browser!