. 44
3-2 شناسایی کمپلکس (1) 45
3-2-1 دادههای تجزیهی عنصری کمپلکس (1) 46
3-2-2 بررسی طیف زیر قرمز کمپلکس (1) 46
3-2-3 بررسی ساختار کریستالی کمپلکس (1) با پراش پرتوی X. 46
3-2-4 بررسی اثرات بیولوژیكی كمپلكس (1) 47
) كمپلكس (1) بر روی ردههای سلول سرطانی به روش MTT. 47
3-2-6 نتایج حاصل از بررسی آپوپتوز برای کمپلکس (1) بوسیلهی آزمون فلوسایتومتری.. 48
3-3 شناسایی کمپلکس (2) 50
3-3-1 دادههای تجزیهی عنصری کمپلکس (2) 50
3-3-2 بررسی طیف زیر قرمز کمپلکس (2) 50
3-3-3 بررسی ساختار کریستالی کمپلکس (2) با پراش پرتوی X. 51
3-3-4 بررسی اثرات بیولوژیكی كمپلكس (2) 51
) كمپلكس (2) بر روی ردههای سلول سرطانی به روش MTT. 52
3-3-6 نتایج حاصل از بررسی آپوپتوز برای کمپلکس (2) بوسیلهی آزمون فلوسایتومتری.. 53
3-4 شناسایی کمپلکس (3) 54
3-4-1 دادههای تجزیهی عنصری کمپلکس (3) 54
3-4-2 بررسی طیف زیر قرمز کمپلکس (3) 55
3-4-3 بررسی ساختار کریستالی کمپلکس (3) با پراش پرتوی X. 55
3-4-4 بررسی اثرات بیولوژیكی كمپلكس (3) 56
) كمپلكس (3) بر روی ردههای سلول سرطانی به روش MTT. 56
3-4-6 نتایج حاصل از بررسی آپوپتوز برای کمپلکس (3) بوسیلهی آزمون فلوسایتومتری.. 57
3-5 شناسایی کمپلکس (4) 59
3-5-1 دادههای تجزیهی عنصری کمپلکس (4) 59
3-5-2 بررسی طیف زیر قرمز کمپلکس (4) 59
3-5-3 بررسی اثرات بیولوژیكی كمپلكس (4) 60
) كمپلكس (4) بر روی ردههای سلول سرطانی به روش MTT. 61
3-5-5 نتایج حاصل از بررسی آپوپتوز برای کمپلکس (4) بوسیلهی آزمون فلوسایتومتری.. 62
3-6 شناسایی کمپلکس (5) 63
3-6-1 داده های تجزیه عنصری کمپلکس (5) 64
3-6-2 بررسی طیف زیر قرمز کمپلکس (5) 64
3-6-3 بررسی ساختار کریستالی کمپلکس (5) با پراش پرتوی X. 64
3-6-4 بررسی اثرات بیولوژیكی كمپلكس (5) 65
) كمپلكس (5) بر روی ردههای سلول سرطانی به روش MTT. 65
فصل4: بحث و نتیجهگیری
4-1 نتیجهگیری. 68
مراجع 71
پیوستها
پیوست 1. 76
پیوست 2. 78
پیوست 3. 80
پیوست 4. 82
پیوست 5. 84
فهرست اشكال
شکل 1-1: سیکل سلولی.. 2
شکل 1-2: کمپلکسهای تیتانیم. 20
شکل 1-3: تیتانیم سالان. 21
شکل1-4: تیتانوسنy. 22
شکل1-5: کمپلکس گالیم کینولین. 25
شکل1-6: کمپلکس گالیم مالتول. 27
شکل 1-7: تیوسمی کاربازون. 30
شکل 1-8: مشتقات سیکلو پنتا دیانیل. 30
شکل2-1: واکنش تبدیل MTT به فورمازان. 40
شكل 3-1: ساختار کمپلکس [تریس (3-هیدروکسی-2-متیل–4-هیدروژن-پیران–4-اوناتو) گالیم (III)] (1) 45
شکل 3-2: دیاگرام ORTEP کمپلکس [تریس (3-هیدروکسی-2-متیل–4-هیدروژن-پیران–4-اوناتو) گالیم (III)] (1) 47
شکل 3-3: دیاگرام فلوسایتومتری برای كمپلكس (1)، سیس پلاتین و گروه كنترل. 49
شکل 3-4: ساختار کمپلکس [تریس (3-هیدروکسی-1و2–دیمتیل-4-پیریدینوناتو) گالیم (III)] (2) 50
شکل 3-5: دیاگرام ORTEP کمپلکس [تریس (3-هیدروکسی-1و2–دیمتیل-4-پیریدینوناتو) گالیم (III)] (2) 51
شکل 3-6: دیاگرام فلوسایتومتری برای كمپلكس (2)، سیس پلاتین و گروه كنترل. 54
شكل 3-7: ساختار کمپلکس [بیس (3-هیدروکسی-2-متیل-4-هیدروژن-پیران–4–اوناتو) قلع (II)] (3) 55
شکل 3-8: دیاگرام ORTEP کمپلکس [بیس (3-هیدروکسی-2-متیل-4-هیدروژن-پیران–4–اوناتو) قلع (II)] (3) 56
شکل 3-9: دیاگرام فلوسایتومتری برای كمپلكس (3)، سیس پلاتین و گروه كنترل. 58
شكل 3-10: ساختار کمپلکس [بیس (3-هیدروکسی-1و2–دیمتیل-پیریدین-4-اون) قلع (II)] (4) 59
شکل 3-11: دیاگرام فلوسایتومتری برای كمپلكس (4)، سیس پلاتین و گروه كنترل. 63
شكل 3-12: ساختار کمپلکس [تتراکیس (دیآکسو-بیس (3-هیدروکسی-2-متیل–4-هیدروژن-پیران–4-اوناتو)) تیتانیم(IV)] (5) 63
شکل 3-13: دیاگرام ORTEP کمپلکس [تتراکیس (دیآکسو-بیس (3-هیدروکسی-2-متیل–4-هیدروژن-پیران–4-اوناتو)) تیتانیم (IV)] (5) 65
شکل 1: دادههای تجزیه عنصری کمپلکس (1) 76
شکل 2: طیف IR کمپلکس (1) 77
شکل 1: دادههای تجزیه عنصری کمپلکس (2) 78
شکل 2: طیف FT-IR کمپلکس (2) 79
شکل 1: داده های تجزیه عنصری کمپلکس (3) 85
شکل 2: طیف IR کمپلکس (3) 81
شکل 1: دادههای تجزیه عنصری کمپلکس (4) 82
شکل 2: طیف FT-IR کمپلکس (4) 83
شکل1: دادههای تجزیه عنصری کمپلکس (5) 89
شکل2: طیف FT-IR کمپلکس (5) 85
فهرست جداول:
جدول 1- 1: تقسیمبندی ضایعات بدخیمی بر اساس درجهبندی و مرحلهبندی.. 5
جدول 1-2: سیستم طبقه بندی TNM.. 6
ترکیبهای 1 و 2 و 3. 29
جدول 3-1: فعالیت ضدسرطانی کمپلکس مورد مطالعه در مقابل ردههای سلولی HeLa (کارسینومای تخمدان انسانی)، MCF-7 (سرطان سینه انسانی)، HT-29 (سرطان روده بزرگ انسانی)، K-562 (سرطان سلولهای میلوییدی خون انسان) و Neuro-2a (نوروبلاستوما موشی) پس از 48 ساعت تیمار پیوسته. 48
جدول 3-2: درصد مرگ سلولی مشاهده شده بهوسیلهی آزمون فلوسایتومتری بر روی ردهی سلولی HT-29 (سرطان روده بزرگ انسانی)، پس از 24 ساعت تیمار پیوسته. 49
جدول 3-3: فعالیت ضدسرطانی کمپلکس مورد مطالعه در مقابل ردههای سلولی HeLa (کارسینومای تخمدان انسانی)، MCF-7 (سرطان سینه انسانی)، HT-29 (سرطان روده بزرگ انسانی)، K-562 (سرطان سلولهای میلوییدی خون انسان) و Neuro-2a (نوروبلاستوما موشی) پس از 48 ساعت تیمار پیوسته. 53
جدول 3-4: درصد مرگ سلولی مشاهده شده بهوسیله آزمون فلوسایتومتری بر روی ردهی سلولی HT-29 (سرطان روده بزرگ انسانی)، پس از 24 ساعت تیمار پیوسته. 54
جدول 3-5: فعالیت ضدسرطانی کمپلکس مورد مطالعه در مقابل ردههای سلولی HeLa (کارسینومای تخمدان انسانی)، MCF-7 (سرطان سینه انسانی)، HT-29 (سرطان روده بزرگ انسانی)، K-562 (سرطان سلولهای میلوییدی خون انسان) و Neuro-2a (نوروبلاستوما موشی) پس از 48 ساعت تیمار پیوسته. 57
جدول 3-6: درصد مرگ سلولی مشاهده شده بهوسیلهی آزمون فلوسایتومتری بر روی ردهی سلولی K-562 (سرطان سلولهای میلوییدی خون انسان) پس از 24 ساعت تیمار پیوسته. 58
جدول 3-7: فعالیت ضدسرطانی کمپلکس مورد مطالعه در مقابل ردههای سلولی HeLa (کارسینومای تخمدان انسانی)، MCF-7 (سرطان سینه انسانی)، HT-29 (سرطان روده بزرگ انسانی)، K-562 (سرطان سلولهای میلوییدی خون انسان) و Neuro-2a (نوروبلاستوما موشی) پس از 48 ساعت تیمار پیوسته. 61
جدول 3-8: درصد مرگ سلولی مشاهده شده به وسیلهی آزمون فلوسایتومتری بر روی ردهی سلولی K-562 (سرطان سلولهای میلوییدی خون انسان) پس از 24 ساعت تیمار پیوسته. 62
جدول 3-9: فعالیت ضدسرطانی کمپلکس مورد مطالعه در مقابل ردههای سلولی HeLa (کارسینومای تخمدان انسانی)، MCF-7 (سرطان سینه انسانی)، HT-29 (سرطان روده بزرگ انسانی)، K-562 (سرطان سلولهای میلوییدی خون انسان) و Neuro-2a (نوروبلاستوما موشی) پس از 48 ساعت تیمار پیوسته. 66
واژه سرطان برای اولین بار برای توصیف بیش از 100 نوع بیماری که در آنها سلولها بدون محدودیت تکثیر پیدا کرده و یا باعث تخریب بافتهای سالم میشدند، استفاده شد. در حال حاضر سرطان تنها به آن دسته از تودههای سلولی که خصوصیات بدخیمی را دارند، اطلاق می شود. انتخاب کلمهی سرطان که در معنای لاتین به معنی خرچنگ است برای این دسته از بیماریها که به نقاط مختلف بدن دست اندازی می کنند، به جهت شباهت به پاهای خرچنگ به کار رفته است.
امروزه سرطان یکی از مهمترین معضلات سلامتی در سرتاسر دنیا به حساب میآید. براساس آمار ارائه شده از طرف سازمان بهداشت جهانی در سال 2005 از کل 58 میلیون مرگ در سرتاسر دنیا، 7/6 میلیون (13%) آنها بعلت سرطان بوده است. در کشور ما ابتلا به سرطان بعد از بیماریهای قلبی و عروقی و حوادث سومین علت مرگ و میر میباشد. بر اساس آمار کدبندی ارائه شده از طرف سازمان بهداشت جهانی در سال 1384 (2005 میلادی) کل مرگهای ناشی از سرطان در ایران 47 هزار مورد، معادل 8/11 درصد کل مرگ و میر بوده است و تخمین زده شده تا سال 2030، 4/13 درصد موارد مرگ و میر در ایران به علت ابتلا به سرطان میباشد. برای توضیح پاتوفیزیولوژی سرطان لازم است ابتدا به توضیح خصوصیات سلول طبیعی و سلول غیرطبیعی پرداخت [1].
همواره سوال از عامل پدید آورنده بعنوان یک سوال پویا در تمامی زمینه های علوم مطرح بوده است. با توجه به پیچیدگی و عوامل پیش بینی نشده و عدم تسلط همه جانبه بشر بر مسایل فیزیکی، شناخت عامل بوجود آورنده در بسیاری از موارد میسر نبوده است، لذا با توجه به نگاه جدید و پیشرفت اخیر علوم مختلف، محققان و دانشمندان زیادی تلاش کرده اند تا مسایل را بصورت معکوس حل کنند و نگاهی دیگر به مسایل کلاسیک داشته باشند. البته راه پیچیده و طولانی، ولی دست یافتنی است.
میزان آگاهی مهندسین طراح از توزیع زمانی و محل اعمال بار دینامیکی، ارتباط مستقیم با نحوه کارکرد، قابلیت اطمینان و سرویس پذیری سازههای مختلف دارد. از آنجا که توزیع و محل اعمال بار دینامیکی و ضربه ای در بسیاری از مسایل کاربردی مشخص نمی باشد. معمولا چندین بارگذاری مختلف در مراحل تحلیل و طراحی اینگونه مسایل در نظر گرفته میشود. در روشهای قدیمی جهت شناسایی بار نیازمند دسترسی به محل اعمال نیرو میباشد چرا که این روشها بر مبنای دریافت و اندازه گیری مستقیم بار عمل می کنند. همانگونه که مشخص است، دسترسی به محل اعمال نیرو در بعضی موارد پیچیده، در برخی حالات خطرناک و حتی غیرقابل دسترسی است. با توجه به نکته فوق روشهای تحلیل معکوس بسیار سودمند و کاربردی به نظر میرسد. بطور کلی در تحلیل معکوس با بهره گرفتن از چند حسگر دور از محل اعمال نیرو، پاسخ سازه اندازه گیری میگردد و در نهایت پارامترهای مورد بررسی محاسبه میگردد.
البته اندازه گیریها با دشواریهایی همراه است، چرا که عوامل زیادی در جهت تضعیف اثر نیرو و اغتشاش در آن وجود دارد. هرچقدر از محل اعمال نیرو دور شویم تاثیر نیرو کاهش مییابد و در واقع حسگرها مقادیر کمتری را نشان می دهند این فاصله در برخی مسایل با
مقدار تضعیف شده رابطه خطی دارد و در برخی مسایل رابطه بصورت غیرخطی میباشد. نکته قابل تامل این است که اعمال بار در شرایط ایدهآل نبوده و توزیع زمانی نیرو پیش از حل مساله معکوس غیرقابل پیش بینی است، همچنین اندازه گیری حسگر با خطا همراه است. تقویت، انتقال و آشکارسازی کمیت اندازه گیری نیز مقداری خطا وارد مساله می کند. البته خطای محاسباتی نیز به این خطاها افزوده می شود. اینها عواملی است که باعث دشواری حل در مسایل معکوس میگردد.
هر چند که نخستین روشهای ارائه شده جهت حل مسایل معکوس روشهای تحلیلی میباشند، اما با توجه به دامنه محدود کاربرد آنها، روشهای مبتنی بر حل عددی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند. از پرکاربردترین این روشها میتوان به روشهای تفاضل محدود، المان محدود و المان مرزی، اشاره کرد. در تکنیکهای استفاده شده در سالهای اخیر معمولا مساله معکوس به صورت یک مساله بهینهسازی فرمولبندی شده و سپس توسط یک روش عددی مناسب حل میگردد.
مهمترین چالش در حل مسائل معکوس، بدنهادگی[1] ذاتی مساله و نبود جواب یکتا برای آن، در بسیاری از مسائل میباشد. ویژگی بدنهادگی، شامل هر دو دسته مسائل دائمی و دینامیکی می شود و باعث میگردد تا این مسائل حساسیت زیادی نسبت به خطاهای نمونه برداری داشته باشند، بطوریکه وجود خطایی ناچیز در داده های نمونه برداری سبب ایجاد خطای بزرگ در جواب مساله می شود. علاوه بر این، در مسائل دینامیکی به دلیل ماهیت نوسانی کمیتهای اندازه گیری شده (مانند کرنش و شتاب)، جوابهای بدست آمده (بارهای اعمالی به سازه) حساسیت بسیار زیادی به داده های ورودی خواهند داشت. این امر در زمانی که کمیت اندازه گیری شده دارای نوسانات شدیدی باشد آشکارتر است.
یکی از مهمترین مسائل معکوس برآورد نیروی دینامیکی و ضربه وارد بر ورق میباشد. البته اندازه گیری توزیع زمانی نیروی وارده می تواند در کاربردهای عملی بسیار مفید باشد، لذا تلاش می شود توزیع زمانی نیرو اندازه گیری شود و برای رفع مسایل تخصصیتر در زمینه ورقها، به نظر میرسد که شناسایی محل ضربه به روشی سریع و دقیق یکی از الزامات باشد. روش شناسایی محل نیرو در عین ساده بودن، جهت بالا بردن سرعت محاسبات، بایستی نوسان داده های اندازه گیری شده حداقل تاثیر را برآن داشته باشد.
در فصل دوم این پایان نامه ، پیشینه تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است را مورد بررسی قرار میدهیم.
در فصل سوم تلاش شده است تا تئوری و روشهایی در مورد تئوری دینامیک ورق و حل معکوس بررسی و جمع آوری گردد.
در فصل چهارم با نگاهی ریزبین به مساله معکوس ورق، تلاش شده است تئوری معکوس، جهت شناسایی توزیع زمانی و شناسایی محل اثر نیرو مورد استفاده قرار گیرد.
از آنجا که قسمتی از این پایان نامه با آزمایش عملی و اندازه گیری کرنش همراه میباشد، در فصل پنجم مکانیزم های اندازه گیری کرنش، مشکلات و راه حلهای آن، مورد توجه قرار گرفته است.
در فصل ششم، فاکتورهای موثر بر شناسایی توزیع زمانی نیرو و محل اثر نیرو بررسی شده است و یک مساله عملی بصورت معکوس حل گردیده است.
در انتها در فصل هفتم نتیجه گیری و پیشنهادات جهت فعالیتهای تحقیقاتی آینده آورد شده است.
برنامه ریزی کنید وبرنامه ریزی حقیقتاً علمی ومتکی به تجربه های دانش جهانی باشد چون این مسئله مخصوص ما نیست مال همه دنیاست، دنیا هم در این مقوله پیشرفت های خوبی داشته البته…(مقام معظم رهبری،15 مهر،1383).
هیچ جامعه شناخته شده ای وجودندارد که کم بیش توسعه پیدا نکرده باشد وهیچ ملتی وجودندارد که بطور روزانه به حقوقش بی احترامی وهتک حرمت نشود. از این منظر باید متذکر شد که وجود جنایت وارتکاب جرائم خشن حتمی وممکن است ونمی تواند وجود نداشته باشد ونوع زندگی فقر،اختلافات طبقاتی در جوامع امروز بطور منطقی آن را ایجاب می کند به طوری که امیل دور کیم جامعه شناس فرانسوی معتقد است جرم جزء لاینفک هر اجتماع سالم است . نه تنها در اسلام در بسیاری از مکاتب وفرهنگ ها مثل فرهنگ قدیم یونان، رم ومصر قتل عمد موجب اعدام مرتکب بوده است ودر اسلام نیز به حکم قرآن در آیه 93 سوره نساء که می فرماید: (ومن یقتل مومنا معتمدا فجزاوه جهنم خالدا فیها وغضب الله علیه ولعنه واعدله عذابا عظیما) حکم اعدام ثابت شده است. بعضی گفته اند قتل یک نفر موجب تنفر همگانی است وگویا ضرر به همه مردم وارد شده است اگر کسی همه مردم را به قتل برساند فقط قصاص خواهد شد واگر یک نفر را هم به قتل برساند نیز قصاص می شود پس قتل یک نفر به منزله قتل همه مردم است.
سابقه وقوع قتل را می توان تا سپیده دم تاریخ بشری به واپس برد از هنگامی که آدم وحوا به علت ارتکاب عمل نهی شده ای از بهشت رانده شدند وپسرشان قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند جرم راه خود را آغاز کرد شاید بتوان قتل عمد را اولین جرم بشر در کره خاکی تلقی نمود وقتل هابیل به دست قابیل آخرین قتل عمد نبود واین عمل هولناک وتأسف بار زندگی بشر را به خون آغشته ساخت . قتل توسط تمامی ادیان تقبیح گردیده وانسان ها روش های شدید ومختلفی را جهت مبارزه با آن در پیش گرفته اند که در نظر گرفتن مجازات اعدام برای قاتلین یکی از این روش ها می باشد سنگین ترین مجازات ها نیز نتوانست مانع از قتل افراد بشر توسط همنوعان آنان شود افراد در کشتن همنوعان خود نه تنها دست بر دار نبودند بلکه شیوه ها وروش هایی مختلفی را برای به قتل رساندن انسان ها بکار گرفتند که در بعضی مواقع دستگیری قاتل وکشف هویت جسد برای کارآگاهان ومرجع قضایی دشوار می گردد وگاه افراد بیگناهی در مظان اتهام قرار می گیرند .
قتل به عنوان یکی از مهمترین جرایم شمرده می شود از جمله معیارهای امنیت در هر جامعه ای هم به حساب می آید به گونه ای که گرفتن حیات از یک فرد به معنای گرفتن آرامش خاطر از یک جامعه است واین اخلال در امنیت، آن چنان مهم است که می گویند احساس امنیت از خود امنیت ارزشمند تر است.
لذا در صورت وقوع قتلی در جامعه ضمنجریحه دار شدن اذعان عمومی علاوه برخانواده مقتول واولیای دم ، تمامی افراد (اقوام، بستگان ، محله وشهر)در انتظار دستگیری قاتل وبه سزای اعمال رساندن وی هستند.
اما اینکه چگونه می توان واقعیات مربوط به قتل را کشف کرد وقاتل را مورد شناسایی قرار داد کاری بس دشوار وپر مسئولیت است ومی طلبد که از همان گام نخست با هدف وبرنامه ریزی بر اساس ضوابط پیش برویم تا بتوانیم به نتایج ارزشمندی دست یابیم، سالیان دراز از دلایل قانونی در جهت محکومیت اشخاص استفاده می شد که با دور شدن مردم از آموزه های دینی وزیر پا گذاشتن انصاف و وجدان مخصوصاً در مباحث مربوط به شهادت واقرار ، پیشرفت علوم وتربیت کارشناسان خبره به تدریج دوره اقناع وجدانی قاضی بروز یافت به گونه ای که حتی اظهارات شهود ومقر نیز ارزیابی می شد که چنان چه با اوضاع واحوال منطبق نبود از شمار دلایل خارج می گردید.
2-1- بیان مسأله
قتل یکی از بزرگترین گناهان در عرف وشرع محسوب می شود ودر واقع هم از نظر فردی که موجب سلب صیانت فرد است وهم از نظر اجتماعی که زمینه ساز ایجاد ناامنی اجتماعی است تقبیح شده است.
بند هشتم ماده 4 قانون نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران یکی از وظایف ناجا را کشف جرم دانسته است وقانون گذار دربند 4 اصل 156 قانون اساسی کشف جرم وتعقیب ومجازات وتعزیر مجرمین واجرای حدود ومقررات مدون جزای اسلام را به عنوان یکی از وظایف قوه قضاییه ذکر کرده است. در قانون جزای عمومی که قبل از انقلاب در ایران اجرا میشد قانونگذار در ماده 170و171 این قانون مجازات اعدام را برای مرتکب پیش بینی نموده بود وبعد از انقلاب نیز قانون مجازات اسلامی سال 1370 وبلکه قانون حدود، قصاص ودیات قبل از این تاریخ و قانون تکمیل مجازات اسلامی 1375 که هم اکنون مورد عمل می باشد،قتل عمد را علاوه بر جنبه شخصی که موجب قصاص مرتکب می باشد جرم عمومی تلقی کرده است وبرای مرتکب از نظر جنبه عمومی در صورت منتفی شدن قصاص مجازات حبس ازسه تا ده سال نیز پیش بینی نموده است.
پی جویی یک جرم جنایی، فرصت گرانبهایی است برای احقاق حق، یاری مظلوم ومقابله با کسانی که به جان ومال وناموس دیگران تعرض نموده اند.این فرصت، توفیق و موهبتی است که آفریدگار هستی به افراد معدودی آن را عطا می نماید وچه خوشبخت هستند کسانی که این هدیه را غنیمت می شمردند وبا تلفیق اندیشه، تلاش وایثار موفق می شوند حقیقت را کشف نمایند وزمینه اجرای احکام الهی را فراهم سازند.
هر کسی که وارد این عرصه می شود برای نیل به موفقیت باید آمادگی لازم را کسب نماید وخامی وناپختگی در این عرصه خطیر ممکن است به جای کشف حقیقت، ظلمی دیگر وپایمال شدن حقی را در پی داشته باشد. مطالعه، کسب معلومات، آشنایی با روش های مختلف تحقیق، شناخت امکانات و تجهیزات علمی، بهره گیری از تجارب دیگران، غره نشدن به معلومات خود وتلاش مستمر، گلی را شکوفا خواهد نمود که رایحه خوش آن می تواند تسکینی برآلام دل کودکی یتیم یا مادری داغدار باشد.
اغلب جنایتکاران با اطلاع از روش های کشف جرم و محدودیت های قانونی وپلیسی (حقوق شهروندی ، ونظایر آن ) جنایاتی طراحی شده ویا سریالی را مرتکب می شوندآنها سعی می کنند ضمن اینکه اثری از خود در صحنه جرم باقی نگذارندپلیس را در تحقیقات منحرف نمایند. بسیاری از پرونده های قتل به خصوص قتل های سریالی واز قبل طراحی شده از پیچیدگی خاصی برخوردارند در چنین وضعیتی عوامل دخیل در کشف قتل که وظیفه خطیرکشف قتل های واقع شده را به عهده دارند می بایست بنحوی که در سریعترین زمان ممکن قتل ها را با روندی محکمه پسند کشف نموده تا مردم احساس امنیت وآرامش نمایند.
کشف بسیاری از جرائم ، به ویژه قتل حاصل تعامل وهمکاری میان بخش های کارآگاهی ،پلیس علمی، پزشکی قانونی ودادگستری است این بخش هاباتوجه به وظایف مختلفی که در فرایند کشف قتل دارند می بایست همکاری وهماهنگی تنگاتنگی با یکدیگر داشته باشند با توجه به اینکه عامل اصلی در پی جویی قتل ، کارآگاهان هستند سایر بخش ها قاعدتاً باید از آنان حمایت نموده ویابا یافته های علمی خود در سریع ترین زمان ممکن موجبات تکمیل تحقیقات وکشف معما های جنایی را فراهم نمایند در کنار بخش های فوق الاشاره که در کشف هر پرونده قتل نقش دارند سایر سازمان ها نیز بنا به ضرورت وحسب موضوع پرونده با اطلاع رسانی ویا همکاری علمی وفنی و…خود می توانند سهمی در رسیدگی داشته باشند . همگام با پیشرفت فناوری پیشرفت های غیر قابل انکاری در روش های ارتکاب جرم بویژه جرم قتل توسط مجرمین پدیدآمده است که کشف آنها به سادگی وبدون علم وآگاهی وبهره گیری از اصول کشف علمی جرائم واستفاده از تجربیات گرانمایه پویندگان این راه امکان پذیر نمی باشد. لذا انتظار براین است که عوامل دخیل در کشف وپیگیری پرونده های قتل در بررسی این گونه پرونده ها از اسلوب وروش های علمی پیروی نموده تا در اندک زمان ممکن ضمن افزایش میزان دقت وکاهش اشتباهات بتوانند تحقیقات خود را به نتیجه برسانند. لذابا توجه به تجربه چندساله محقق در امور انتظامی وآگاهی در شهرستان ها وگاهاً در مراکز استان نیز قضات ویژه قتل وبازپرسان در صحنه قتل حاضر نمی گردند وبه فرمانده پاسگاه یا رئیس کلانتری اعطا نیابت می نمایند که شخصاً صحنه قتل را بررسی و ارائه گزارش نمایند وحتی توجه خاصی به گزارش تنظیمی ندارندکه این امر باعث عدم بررسی دقیق صحنه قتل وتنظیم ناقص گزارش اولیه می گردد و باعث کندی روند کشف قتل وعدم دستگیری به موقع قاتل یا قاتلین است وگاهی افراد بی گناه تا مدت ها در بازداشت ویا حبس می مانند که این امر مشکلاتی را در جریان رسیدگی به پرونده ایجاد می نماید، بدون تردید افزایش تعامل مناسب بین پلیس ودستگاه قضایی علاوه برکشف به موقع قتل ودستگیری قاتل یا قاتلین در اندک زمان ممکن در راستای کاهش میزان قتل وسایر جرائم نیز تاثیر مثبت وبسزائی خواهدداشت و می تواند در تامین امنیت وآسایش عمومی وفردی آحاد جامعه بسیار مفید ولزوم توجه به آن موضوعی انکار ناپذیر است لذا در این تحقیق بر آنیم تابه بررسی رابطه تعاملپلیس ودستگاه قضایی رادر کشف جرم قتل در شهرستان کرمانشاه که سوال اصلی تحقیق است بپردازیم وبا نتایج آن بیشتر آشنا شویم.
3-1- ضرورت و اهمیت تحقیق
موضوع جرم قتل از اهمیت ویژه ای بر خوردار است واینکه وقوع قتل در جامعه امنیت واحساس امنیت آحاد مردم را تهدید می نماید و به نوعی کلیه فعالیت های اقتصادی ،اجتماعی ،سیاسی وفرهنگی جامعه را تحت الشعاع قرار می دهد و لطمات روحی وجسمی که آحاد جامعه در این رهگذر متحمل می شوند حتی بعد از کشف ودستگیری قاتل وقاتلین نیز مرتفع نخواهد شد به هر حال وقوع جرائمی چون قتل برتشدیداحساس ناامنی درسطح جامعه وافکار عمومی دامن زده وبه نوعی خدمات پلیس ودستگاه قضایی را زیر سئوال می برد چون به یغما رفتن حیات انسانها توسط همنوعان خود پدیده ای است ناگوار که دلها رااز نگرانی مملو نموده واحساسات پاک انسانیت راجریحه دارنموده وعده زیادی را نگران امنیت فردی وآسایش اجتماعی خودوخانواده اشان ساخته وخسارات های مادی ومعنوی زیادی برجامعه وارد می نماید .از آنجاییکه امنیت درهرجامعه موجب پیشرفت همه جانبه در ابعاد مختلف می گرددوبا توجه به اهمیت جرم قتل واینکه ایجاد تعامل مناسب وسازنده بین پلیس ودستگاه قضایی می تواند در کشف به موقع قتل کمک نموده واین اقدام سریع واکنش بسیار مناسبی است برای برقراری هر چه بهتر نظم وامنیت در سطح جامعه وعبرت آموزی سایر بزهکاران واینکه هیچ راه گریزی از چنگال عدالت وقانون ندارند ،بدون شک همکاری مناسب وسازنده بین پلیس ودستگاه قضایی در راستای کشف قتل در کوتاه ترین زمان ممکن می تواند گامی موثر در کاهش جرم قتل واحساس امنیت در جامعه را به دنبال داشته باشد.
لذا اهمیت وضرورت تحقیق حاضر از جنبه های زیر مورد توجه قرار می گیرد :
1-پدیده قتل عمد از نظر جامعه شناسی با مفاهیمی همچون سلامت اجتماعی، مسائل اجتماعی وکنش متقابل اجتماعی مرتبط می باشد که معرف اهمیت وضرورت تحقیق در این زمینه محسوب می گردد فلذا توجه به این مهم (کشف قتل) ضروری به نظر می رسد.
2-آمارهای موجود در کشور ما در زمینه جرائم خشن چندان روشن نیست اما با نگاهی به وضعیت وساختار جمعیتی کشور می توان دریافت که بافت جمعیت در آینده به صورتی خواهد بود که امکان تشدید این جرایم وجوددارد زیرا هم اکنون در کشور ما چندین میلیون جوان مجرد وجوددارد که تا چند سال آینده بخش عمده ای از آنان به سن ازدواج می رسند یعنی شرایطی که در آن از امید افراد برای تشکیل خانواده به شدت کاسته می شود از سوی دیگر ویژگی های خاص فرهنگی واجتماعی مردم ایران می تواند وضعیت را تشدید کند در حالی که انگیزه های همانند مسائل مالی در خیلی از کشورها از انگیزه های اصلی است.
درسالهای اخیر در استانهای مرزی از جمله استان کرمانشاه شاهد افزایش نزاع وقتل هستیم به گونه ای که حتی از نظر رتبه بندی کشور در این گونه جرایم اغلب اوقات جزده استان های اول قرار داشته است.
3-باتوجه به بررسی های انجام شده از منابع مختلف از قبیل سازمان تحقیقات ومطالعات ناجا ،پایان نامه های دافوس ،مرکز اطلاعات ومدارک علمی ایران در خصوص تعامل پلیس ودستگاه قضایی در کشف قتل تا کنون تحقیقی صورت نگرفته است لذابا توجه به اینکه در پی وقوع قتل تعدادی از قاتلین برای مدتی طولانی وشاید برای همیشه متواری میگردند وبا هویت جعلی در مکان یا نقطه ای دیگر سکنی می گزینند وتعدادی از مقتولین بعد گذشت مدت زمانی از به قتل رسیدن کشف می گردند که رد پای از قاتل یا قاتلین در محل به جای نمی ماند لزوم همکاری وتعامل بسیار نزدیک پلیس ودستگاه قضایی وحتی سایر سازمان ها می تواند به نوعی در کشف قتل موثر باشد وهیچ نقطه ومکانی محل امنی برای قاتلین نباشد وبا بهره گرفتن از جدیدترین ومدرنترین ابزار روز دنیا قتل های نهفته براحتی کشف گردند لذا در این تحقیق در پی آن هستیم تا به بررسی رابطه تعامل پلیس ودستگاه قضایی در کشف قتل بپردازیم.
4-1- اهداف تحقیق
الف- هدف اصلی :
تعیین آثار تعامل پلیس ودستگاه قضایی در کشف جرم قتل
ب – اهداف فرعی :
تعیین آثار تعامل پلیس ودستگاه قضایی درانجام اقدامات عملیاتی برای کشف قتل
تعیین آثارتعامل پلیس ودستگاه قضایی درجمع آوری ادله وآثار برای کشف قتل
تعیین آثارتعامل پلیس ودستگاه قضایی درکسب اطلاعات از سایر منابع برای کشف قتل
5-1- سوال های تحقیق
الف – سئوال اصلی :
تعامل پلیس ودستگاه قضایی در کشف جرم قتل چگونه می باشد؟
ب – سئوال های فرعی :
تعامل پلیس ودستگاه قضایی در انجام اقدامات عملیاتی برای کشف قتل چگونه می باشد ؟
تعامل پلیس ودستگاه قضایی درجمع آوری ادله آثار برای کشف قتل چگونه می باشد؟
تعامل پلیس ودستگاه قضایی در کسب اطلاعات از سایر منابع برای کشف قتل چگونه می باشد؟
کلمات کلیدی: آببندی، فشار بالا، بریجمن، پلیمرها، هایپرالاستیک
لوندبرگ در سال 1896 در سوئد اولین اختراع مربوط به او- رینگ را به ثبت رسانید. در سال 1937 کریستنسن[2] در آمریکا اختراعی را ثبت کرد که در آن برای بهبود آببندی در یک سیستم ترمز هیدرولیکی از رینگهای لاستیکی استفاده کرده است. یک مقطع طولی از این سیستم در شکل 1‑1 نشان داده شده است. در شکل 1‑2 بزرگنمایی بخشی از شکل 1‑1 شامل او- رینگ لاستیکی مشاهده می شود. این او- رینگ از لاستیک تراکمپذیر با دانسیتهی بالا ساخته شده است.
در ابتدا او- رینگ، به عنوان یک آببند ساده و مستحکم در سیستمهای هیدرولیکی، توسط صنعت هواپیمایی در طول جنگ جهانی دوم (19٤5-1939) به کار گرفته شد اما از سال 1950 استفاده از آن توسط خودروسازان و صنایع دیگر بسیار گسترش یافت [1]، [2].
شکل 1‑1- مقطع طولی از یک سیستم ترمز هیدرولیکی [2]
شکل 1‑2- بزرگنمایی بخشی از شکل 1‑1 شامل او- رینگ لاستیکی [2]
تاکنون نمونههای زیادی از شبیهسازی لاستیک به کمک اجزا محدود انجام شده، که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره می شود.
در همهی این موارد برای مدل کردن لاستیک از تابع مونی- ریولین استفاده شده که به غیر از مورد چهارم، پارامترهای این تابع از داده های آزمون کشش تک محوره بهدست آمدهاند. در مورد چهارم تاسورا وهمکارانش پارامترهای متفاوتی را برای تابع مونی- ریولین در نظر گرفته و با بهره گرفتن از داده های تجربی و روش کمترین مربعات بهترین پارامترها را انتخاب کرده اند.
آببندها یکی از مفیدترین طرحهایی هستند که تا کنون ساخته شده اند و امروزه کاربرد بسیار گستردهای دارند. قطعاً بدون آنها بسیاری از محصولات نمیتوانستند به بازار راه پیدا کنند.
برخی از ویژگیهای او- رینگ که باعث شده از ابتدا تا کنون برای آببندی بهکار رود، عبارتند از:
از آنها نمیتوان استفاده کرد [9].
توسعه شهری درمعنای عام آن، براثر بازتاب فضایی اسکان غیر رسمی، ناپایدار شده است، موضوعی که ارائه و مورد بحث قرار خواهد گرفت، امروزه یکی از چالشهای عمده ناپایدار کننده شهری و گونهای شهرنشینی با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیر رسمی یا حاشیه نشینی میباشد. سکونتگاه های غیررسمی همواره یکی از مسائل اصلی شهرهای کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران بوده است. در دهههای اخیر بحث فقر شهری و سکونتگاه های غیررسمی بیش از پیش با مفهوم عام توسعه پایدار شهری گره خورده است. امروزه درک فراگیری در سطح بینالمللی از مسئله پایداری و نقش آن در پایداری اجتماعی و پایداری شهری شکل گرفته است به نحوی که در بسیاری از پیمانهای بینالمللی محو فقر به طور عام و فقر شهری به طو خاص به عنوان یکی از اهداف اصلی جامعه جهانی تعریف میشود. در این زمینه شاخصترین توافق جهانی بر روی اهداف توسعه هزاره از سوی رهبران جهان (2000) است که از میان بردن فقر و گرسنگی و تضمین پایداری زیست محیطی (بهبود دسترسی به مسکن مناسب و بهبود اسکان غیررسمی) از اهداف اصلی آن است (ایراندوست، 1388: 27).
محلات فقیرنشین و اسکان غیررسمی در شهرها با توسعه پایدار شهری در تناقض قرار دارد. امروزه پدیده اسکان غیررسمی در اطراف شهرها امری است اجتناب ناپذیر که بخصوص در کشورهای جهان سوم باید مورد توجه برنامه ریزان شهری و مسئولان و متولیان شهرها، قرار گیرد. در بعد کلان، اسکان غیررسمی عبارت است از شکل گیری شیوه شهرنشینی ناپایداری که در سکونتگاه های درون یا مجاور شهرها با سیمایی ناخوشایند و خارج از فضاهای رسمی و برنامه ریزی شده تجلی مییابد (گروه مطالعات برنامه ریزی و توسعه پایدار شهری، 1390: 2). حاشیه نشینی یکی از پاشنه آشیلهای توسعه پایدار شهری تلقی میشود، براساس مصوبات برنامه توسعه هزاره سازمان ملل بایستی تا سال 2015 میلادی دست کم 100 میلیون زاغه نشین از امکانات بهداشت، مسکن و فرصتهای نوین آموزش برخوردار شوند (نقدی و صادقی، 1385: 219).
طی دهههای اخیر به تدریج محلات نابسامان و سكونتگاههای غیررسمی، به طور عمده در حاشیه شهرهای بزرگ كشور، خارج از برنامه رسمی توسعه شهری و بهصورت خودرو شكل گرفته و گسترش یافته است. این پدیده در مطالعات شهری بهعنوان یكی از آسیبهای شهری مطرح میباشد. تجمع اقشار کمدرآمد و مشاغل غیررسمی در سگونتگاههای غیررسمی شیوهای از شهرنشینی ناپایدار را بوجود آورده است و زمینه ساز بسیاری از آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی شده است (جمشیدی و همکاران، 1393: 242-221). از پدیده های عمده ناپایدار کننده شهری به ویژه در کشــــورهای درحال توسعه، گونهای شهرنشینی با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیر رسمی[1] است که بنابر مشاهدات جهانی درحال گسترش فزاینده است. این گونه سکونتگاهها هر چند جلوهای از فقر است اما بازتاب کاستیها و نارسایی های سیاستهای دولتی و بازار رسمی نیز محسوب می شوند. اسکان غیر رسمی به سبب باز تولید فقر و گسترش آن، به مخاطره انداختن محیط زیست و تحمیل هزینه ای بیشتر برای حل مشکلات، در مقایسه با هزینه پیشگیری از آنها، تهدیدی جدی برای پایداری و انسجام جامعه شهری و نیازمند تدابیر ویژه ای برای ساماندهی وضعیت کنونی و جلوگیری از گسترش آنها در آینده است. از آنجا که اسکان غیر رسمی از زمینهای فراتر از امکان آن نشات می گیرد و بر محیطی فراتر از مکان آن نیز تاثیر می گذارد، چاره جویی این مسئله به سیاستگذاری و اقداماتی نه فقط درسطح محلی آن، بلکه درسطح ملی نیاز دارد.
توسعه شهری درمعنای عام آن، براثر بازتاب فضایی اسکان غیر رسمی ، ناپایدار شده است، واقعیت این است که انتقال ناگهانی بسیاری از ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی از شیوه معیشت سنتی و رسمی جعفرآبادیی به معشیت نامشخص و نوینی که تمهیدات لازم و متناسب شهرنشینی – در ابعاد اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و کالبدی فراهم نیست، آنها را به سکونتگاه های ناپایداری کشانده است که به منظور جای پا یافتن در شهر و به امید طی دوره گذار، انتخاب شده اند. علاوه بر این ، مسئله بلاتکلیفی بسیاری از این سکونتگاه ها از نظر قانون – که ساکنان را دائم درخطر تخریب، تخلیه و تعرض رسمی نگاه می دارد – موجب احساس ناامیدی و عدم امنیت خانوارها و مانع تلاش، مشارکت اجتماعی و همبستگی آنها باجامعه شهری است، امری که پیامدهای نامطلوب فرهنگی ( حتی برای نسلهای آتی آنها و محیطهای مجاور ) در بر دارد. ازاین رو، در وضع موجود مسئله عبارت است از: محرومیت ساکنان این سکونتگاههای گسترده که حامل یا مستعد نابنهجاریهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطیاند و نیاز مبرمی به ارتقای شرایط محیطی دارند.
باتوجه به گرایش های موجود و نبود نشانهای ازتغییر سیاستها، چشم انداز نگران کنندهای از رشد اسکان غیر رسمی و ناپایدارسازی شهرها وجود دارد که ارادهای ملی و تدابیری مشخص، متفاوت از روال کنونی ، میطلبد.
اسكان غیررسمی كه به طور عمده با تصرف و ساخت غیررسمی زمین و مسكن، عدم رعایت ضوابط و مقررات رسمی و متعارف شهری و ساختمانی، كمبود شدید خدمات زیرساختی و استفاده غیررسمی از تأسیسات و تجهیزات شهری، رشد سریع كالبدی و جمعیتی، اشتغال غالب غیررسمی، ناپایداری سازهای و تأسیساتی، پایین بودن سرانههای خدماتی، ناپایداری درآمد و در نهایت بستر كالبدی مناسب جهت رشد آسیبهای اجتماعی و شكلگیری خرده فرهنگهای كجرو و ایجاد مأمن و پناهگاه مناسب جهت مجرمین و بزهكاران اجتماعی مشخص و شناخته می شود، طی دو دهه گذشته تبدیل به چالشی بزرگ، به شكل غالب در حاشیه به ویژه دركلان شهرها، شده است. اسكان غیررسمی از عوامل كلان ساختاری در سطح ملی و منطقهای ناشی می شود. رشد فزاینده جمعیت شهری از توان سازمانهای دولتی و غیردولتی جهت توسعه و ارائه خدمات و تسهیلات شهری برای این جمعیت فزاینده پیشی گرفته و برآورده نشدن نیاز مسكن و سرپناه اقشار كم درآمد در فضای رسمی و برنامه ریزی شده شهر، حاشیهنشینی و اسكان غیررسمی را به گونه ای بیسابقه گسترش داده است (شیعه و همکاران، 1390، 40).
ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه که با مسأله اسکان غیررسمی مواجه میباشد، از لحاظ نحوه برخورد با این پدیده قابل بررسی میباشد. منشأ و روند شکل گیری سکونتگاههای غیررسمی در ایران می تواند همانند کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه باشد، ولی به طور مقایسه ای از شدت و وحدت یکسانی برخوردار نیست. اسکان غیررسمی بهشیوه مرسوم در ایران از دهه 1320 آغاز، تا اواخر دهه 50 با شدت نسبتاً زیادی روند گسترش خود را طی نموده و بعداز انقلاب از لحاظ شدت شکل گیری بهعنوان یکی از معضلات اساسی شهرهای ایران مطرح می شود. در طی این دوران، بهدنبال رشد روابط و مناسبات سرمایهداری، تحولات و دگرگونیهای سیاسی،
اقتصادی و اجتماعی شگرفی بهوجود آمد. تمرکز دولت وقت در معدودی از شهرهای کشور بهعنوان کانونهای رشد و توسعه به واسطه روابط سرمایهداری وابسته یا غیر مولد بوده که این عوامل موجب فاصله شهر و روستا و مهاجرت بخشی از روستاییان به شهرها به امید کسب اشتغال همراه با مسائل و مشکلات متعددی از جمله شکل گیری اسکان غیررسمی در حواشی و حتی مناطق داخل شهرها گردید. در طی روند تحولات مذکور، تمامی شرایط لازم جهت تقویت گرایشها و رشد شهرنشینی به شکل شتابان فراهم آمد. همچنین، فرایند توسعه کشور به شکل برونزا در قالب سرمایهداری وابسته به پیرامونی موجب از همپاشی نظامهای کهن و سنتی تولید معیشتی شد (خاکپور و همکاران، 1390، 158). بطور کلی، آنچه مسلم مینماید این است كه در كشور ایران علاوه بر روند فوق، تحولات ناشی از شكل تقسیم كار بین المللی و دگرگونی ساختار اقتصادی كشور، افزایش و انباشت درآمدهای نفتی و اصلاحات ارضی بعد از دهه چهل از جمله علل عمدهی تسریع روند شهرنشینی و به تبع آن شكلگیری اسكان غیررسمی میباشند(جمشیدی و همکاران، 1393: 242-221). براساس مطالعات انجام شده در زمینه حاشیهنشینی در مناطق مختلف حاشیهنشین ایران، میتوان گفت که مهمترین ویژگیهای آن عبارت است از ساخت و ساز نامناسب، فقر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، بیکاری، اشتغال کاذب، عدم رعایت بهداشتی جمعی و فردی، عدم دسترسی به امکانات رفاهی، بهداشتی و آموزشی، افزایش جرم و جنایت، فساد، فحشا، مصرف بیش از حد مواد مخدر در مقایسه با سایر مناطق شهری و غیره و از سوی دیگر هماکنون در اطراف شهرهای بزرگی چون تهران، مشهد، شیراز، کرمان، اصفهان،[کرمانشاه] و سایر شهرهای کشور نیز شاهد رشد و گسترش مناطق حاشیهنشین میباشیم (ربانی و همکاران، 1388).
حاشیهنشینی در زمان ما یک پدیده عام است بهنحوی که برخی از صاحبنظران اظهار میدارند حدوداً 30 درصد مردم شهرهای بزرگ جهان در مناطق حاشیهای زندگی میکنند. با اینحال، برخی از منابع حجم آن را 30 تا 70 درصد جمعیت بسیاری از شهرهای کشورهای در حال توسعه اعلام میکنند (زنگیآبادی و همکاران، 1384، 179). سکونتگاههای غیررسمی با تجمعی از اقشار کمدرآمد و غالباً با مشاغل غیررسمی و شیوهای از شهرنشینی ناپایدار همراهند و زمینه ساز بسیاری از آسیبهای اجتماعی بهشمار میروند. این مشکل شهری صرفاً مسألهای کالبدی و فیزیکی نبوده و از عوامل کلان ساختاری در سطوح ملی و منطقهای ناشی می شود (پورآقایی، 1383، 1). محرومیت و عدم برخورداری سکونتگاههای غیررسمی از تسهیلات زندگی شهری در قیاس با دیگر نواحی شهری، آنها را به کانون بغرنج شهری و مانع توسعه پایدار انسانی تبدیل نموده است. جای تردید نیست که در فرایند جهانیسازی، تعداد زیادی از شهروندان به حاشیههای شهرها رانده خواهند شد و به تبع آن از بسیاری از حمایتهای اجتماعی نیز محروم خواهند شد (صرافی، 1381، 6).
شهر کرمانشاه به دلیل سرعت تحولات اقتصادی خود در دهههای اخیر مخصوصاً دهه 70 عرصه حضورگروههای کثیری از جمعیت روستاهای بومی و غیر بومی (استانهای ایلام و لرستان) بوده است که این افراد برای بهره گیری از فرصتهای اقتصادی راهی این شهر شدهاند. سرعت بالای جمعیت مهاجران و عدم امکان ارائه خدمات سکونتی برای آنها از یک سو و فقدان اهرم نظارتی و کنترلی از سوی دیگر، باعث شده که طیف وسیعی از سکونتگاههای غیررسمی و نابسامان در اطراف شهر هویدا شود (البته قابل ذکر است که بسیاری از افراد مهاجر اغلب به دنبال افراد خانواده و یا قبیلهی خود به این شهر مهاجرت کرده اند). روند روبه رشد و گسترش اسکانهای غیررسمی و محلات فقیر نشین در شهر کرمانشاه گویای واقعیت انکار ناپذیر در عرصه نظام توسعه شهری کشور است. این گرایش که مخصوصاً در دهه 50 به دلیل تزریق سرمایه های ناشی از درآمدهای نفتی و سیاستهای واردات محور، بروز جنگ تحمیلی در دهه 60، خشکسالیهای متعدد در مناطق روستایی استان و استانهای همسایه (ایلام و لرستان) روند صعودی به خود گرفت. با توجه به مطالب گفته شده، شکل گیری این پدیده مسایل متعددی را با خود به همراه دارد که فقط محدود به مناطق حاشیهنشینی نمی شود و حتی کل یک شهر را متأثر میسازد، به طوری که پیامد آن بروز انواع ناهنجاریها در زمینه شهرنشینی است. اشتغال افراد حاشیهنشین در مشاغل غیررسمی و کاذب، وجود ساخت و سازهای غیر مجاز، عدم توانایی شهرداری ها برای ارایهی خدمات مناسب در این مناطق، آلودگی محیطزیست، اثرات نامطلوب فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی این مناطق بر کل سیستم شهری و غیره از جمله آثار مخرب و مضر حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی میباشد(جمشیدی و همکاران، 1393: 242-221). با بهره گرفتن از نظریات جدید همچون توسعه پایدار و محله پایدار میتوان به احیاء مجدد این محلات پرداخت(ملکی و حبیبی، 1390، 114). بنابراین استفاده از اصول محلههای پایدار در فرایند برنامه ریزی شهری و بهرهمندی از ظرفیتهای محله، بدون شناخت اولیه از وضعیت پایداری در این محله ها ممکن نیست.
2-1- طرح مسأله
در هزاره سوم فقر و توزیع ناعادلانه درآمد و ثروت به عنوان یكی از مهمترین معضلات بشر خود را نمایانده و بسیاری از دولتهای ملی و نهادهای بینالمللی را به چالش فراخوانده است. امروزه با توجه به بیانیه هزاره سوم سازمان ملل متحد و اجلاسهای متعدد در سراسر دنیا پایداری به عنوان بخش اساسی نظم جهانی شناخته میشود و توسعه پایدار از اصولی است که اندیشمندان و صاحبنظران مورد توجه قرار میدهند. توسعه سریع شهری در چند دهه اخیر، زندگی بشر را در ابعاد مختلف تحت تأثیر قرار داده است. امروزه شهرها عامل اصلی ایجاد کننده ناپایداری در جهان به شمار میروند. در دهههای اخیر روند تحولات فضایی، مهاجرتهای روستا–شهری و گسترش بیبرنامه شهرها، موجب شکلگیری بافتهای شهری بیبرنامه و اسکان غیررسمی در شهرها گردید. رشد شتابان و نامتعادل شهرها، پیامدهای نامطلوب زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- فضایی داشته است که منجر به پیدایش اسکان غیررسمی و محلات فقیرنشین گردید که رویکردهای نوین، بر توسعه پایدار شهری تأکید دارند. در جهان امروز، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی پدیدهای فراگیر و در حال گسترش است. ناهمگونیهای فضایی به صورت کمبود و فقر در نحوه سکونت، مراقبتهای بهداشتی، مدرسه مناسب، فرصتهای شغلی، غذا، حمل و نقل، آموزش، مسکن مناسب، امنیت، اطلاعات و شاخصهای برخورداری از خدمات آب لوله کشی، گاز، برق و … نمودار میشود. ناپایداری توسعه شهری مهمترین چالش هزاره سوم است (تقوایی و صفرآبادی،1393: 1). از پدیده های عمده ناپایدار کننده شهری به ویژه در کشــــورهای درحال توسعه ، گونهای شهرنشینی با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیر رسمی است که بنا بر مشاهدات جهانی درحال گسترش فزاینده است. این گونه سکونتگاه ها هر چند جلوه ای از فقراست اما بازتاب کاستی ها و نارسایی های سیاستهای دولتی و بازار رسمی نیز محسوب می شوند. اسکان غیر رسمی به سبب باز تولید فقر و گسترش آن ، به مخاطره انداختن محیط زیست و تحمیل هزینه ای بیشتر برای حل مشکلات، در مقایسه با هزینه پیشگیری از آنها، تهدیدی جدی برای پایداری و انسجام جامه شهری و نیازمند تدابیر ویژه ای برای ساماندهی وضعیت کنونی و جلوگیری از گسترش آنها در آینده است. از آنجا که اسکان غیر رسمی از زمینه ای فراتر از امکان آن نشات می گیرد و بر محیطی فراتر از مکان آن نیز تاثیر می گذارد، چارهجویی این مسئله به سیاستگذاری و اقداماتی نه فقط درسطح ملی آن ، بلکه درسطح محلی نیاز دارد.
هدف اصلی توسعه پایدار تأمین نیازهای اساسی، بهبود سطح زندگی، اداره بهتر اکوسیستم و آینده امنتر و سعادتمند ذکر شده است. این هدف متضمن تناقضی است که بسیاری آن را از خصوصیات اصلی واژه توسعه پایدار میدانند؛ تأمین رشد لازم برای بهبود سطح زندگی عموم و آیندهای مرفهتر و در عین حال حفظ اکوسیستمها ( بحرینی، 1380: 44). توسعه پایدار شهری، توسعهای همه جانبه و ناظر به ابعاد مختلف است (رهنمایی و پورموسوی، 1385: 177). آنچه که امروزه به عنوان توسعه پایدار یا ناپایدار در جوامع دیده می شود، محصول خواست و اراده ساختارهای مختلف قدرت، اقتصاد، فرهنگ در جامعه به شمار میرود (تیموری و همکاران، 20:1391). با مطرح شدن توسعه پایدار شهری و لزوم توجه به همه ابعاد وجودی شهر – اعم از زیست محیطی، اقتصادی و فرهنگی- به عنوان پایههای توسعه پایدار شهری، مشکل سکونتگاه های غیررسمی وارد فاز مطالعاتی جدیدی شده است و محققان علوم انسانی با دیدی کلی و نگاهی جغرافیایی، پدیده اسکان غیررسمی در شهرها را مورد مطالعه قرار میدهند (قرخلو و همکاران، 1،1387).
اسکان غیررسمی، جزئی از حیات ناپایدار شهری در شهر می باشد. این محلهها به واسطه تأمین تقاضای سرپناه اقشارکم درآمد، محل تجمع گونههای مختلف اقشار و طبقات اجتماعی فرودست هستند. این در واقع تقاضا و تجمعی است که علت ناپایداری حیات شهری این محلهها را به وجود میآورد. سکونتگاه های غیررسمی، جلوهای از فقر است و پیدایش و گسترش آنها گویای موانع ساختاری و ناکارآمدی سیاستهای کنونی در تأمین مسکن و خدماترسانی برای اقشار کم درآمد شهری در سطح کلان میباشد.
1- هر چند در این سند برای تاکید بر رسمیت نداشتن این سکونتگاه ها در برنامه ریزی شهری و در مواردی از نظر مدیریت شهری از عنوان « اسکان غیر رسمی» استفاده شده است. لیکن « خودرو» ، « نامتعارف» ، « غیرمجاز » ،« خودانگیخته» ، « نابسامان» و حاشیه نشینی نیز به آنها اطلاق شده است.
[2] – Informal Jobs
[3] – Unsustainable Urbanization