انگلیسی
صفحه عنوان انگلیسی
جدول1-4 : توزیع فراوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب جنس در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 39 |
جدول2-4 : میانگین سن بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 39 |
جدول 3-4: توزیع فراوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب بیمارستان محل مراجعه در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 40 |
جدول 4-4: توزیع فراوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب برنامه مراجعه بیماران در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 40 |
جدول 5-4: توزیع فراوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب سطح تحصیلات در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 41 |
جدول 6-4: توزیع فراوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب وضعیت تأهل در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 42 |
جدول 7-4: توزیع فراوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب شغل در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 42 |
جدول 8-4: توزیع فراوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب درآمد ماهیانه در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 43 |
جدول9-4: میانگین قد و وزن و نمایه توده بدنی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 44 |
جدول10-4: توزیع فراوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب نوع سکته مغزی در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 44 |
جدول11-4 : میانگین مدت زمان پس از سکته بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 45 |
جدول12-4 : توزیع فراوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب سمت آسیب دیده در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 45 |
جدول13-4 : توزیع فراوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب نیمکره غالب در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 46 |
جدول14-4 : توزیع فراوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب تطابق سمت آسیب دیده و نیمکره غالب در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 46 |
جدول15-4 : میانگین قدرت عضلانی دست و پا بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 47 |
جدول 16- 4 :میانگین نمرات ابزار حمایت خانواده بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 47 |
فهرست جداول
عنوان | صفحه |
جدول 17- 4 : میانگین نمرات عملکرد حرکتی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه به تفکیک مرحله اندازهگیری در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 49 |
جدول 18- 4 : میانگین نمرات توانایی راه رفتن در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه به تفکیک مرحله اندازه گیری در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 51 |
جدول 19- 4 : میانگین نمرات بازیابی حرکتی در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه به تفکیک مرحله اندازه گیری در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 53 |
جدول 20- 4 : میانگین نمرات مراقبت از خود در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه به تفکیک مرحله اندازه گیری در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 55 |
جدول 21- 4 : میانگین نمرات محدودیت دامنه حرکتی مفاصل، در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه به تفکیک مرحله اندازه گیری در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 57 |
جدول 22- 4 : نتایج آزمون آنالیز واریانس دوطرفه در مورد مقایسه درصد افزایش شاخص عملکرد حرکتی در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب گروه و برخی از مشخصات فردی | 59 |
جدول 23- 4 : نتایج آزمون آنالیز واریانس دوطرفه در مورد مقایسه درصد افزایش شاخص توانایی راه رفتن در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب گروه و برخی از مشخصات فردی | 60 |
جدول 24- 4 : نتایج آزمون آنالیز واریانس دوطرفه در مورد مقایسه درصد افزایش شاخص بازیابی حرکتی در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب گروه و برخی از مشخصات فردی | 61 |
جدول 25- 4 : نتایج آزمون آنالیز واریانس دوطرفه در مورد مقایسه درصد افزایش شاخص مراقبت از خود در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب گروه و برخی از مشخصات فردی | 62 |
جدول 26- 4 : نتایج آزمون آنالیز واریانس دوطرفه در مورد مقایسه درصد کاهش محدودیت دامنه حرکتی مفاصل، در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب گروه و برخی از مشخصات فردی | 63 |
جدول 27- 4 : مقایسه میانگین و انحراف معیار درصد تغییرات عملکرد حرکتی در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب جنس در گروه آینه درمانی و کنترل | 64 |
جدول 28- 4 : مقایسه میانگین و انحراف معیار تغییرات درصد عملکرد حرکتی در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب تحصیلات در گروه آینه درمانی و کنترل | 65 |
جدول 29- 4 : مقایسه میانگین و انحراف معیار تغییرات درصد بازیابی حرکتی در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب نمایه توده بدنی در گروه آینه درمانی و کنترل | 66 |
جدول 30- 4 : مقایسه میانگین و انحراف معیار تغییرات درصد توانایی راه رفتن در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب شغل در گروه آینه درمانی و کنترل | 67 |
جدول 31- 4 : مقایسه میانگین و انحراف معیار تغییرات درصد مراقبت از خود در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب درآمد ماهیانه در گروه آینهدرمانی و کنترل | 68 |
جدول 32- 4 : مقایسه میانگین و انحراف معیار تغییرات درصد مراقبت از خود در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب نوع سکته در گروه آینهدرمانی و کنترل | 69 |
عنوان | صفحه | ||
جدول 33- 4 : مقایسه میانگین و انحراف معیار تغییرات درصد محدودیت دامنه حرکتی در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه بر حسب نمایه توده بدنی در گروه آینهدرمانی و کنترل | 70 | ||
جدول 34- 4 : مقایسه میانگین و انحراف معیار فلکشن زانو در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 71 | ||
جدول35- 4 : مقایسه میانگین و انحراف معیار پلانتار فلکشن مچ پا در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 72 | ||
جدول 36- 4 : مقایسه میانگین و انحراف معیار دورسی فلکشن مچ پا در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 73 | ||
جدول 37- 4 : مقایسه میانگین وانحراف معیار اکستنشن آرنج در بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 74 |
عنوان صفحه | |
نمودار 1-2: نمودار چارچوب پنداشتی | 15 |
نمودار 1-4: میانگین نمرات عملکرد حرکتی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه به تفکیک مرحله اندازهگیری در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 50 |
نمودار 2-4 : میانگین نمرات توانایی راه رفتن بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه به تفکیک مرحله اندازهگیری در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 52 |
نمودار 3-4 : میانگین نمرات بازیابی حرکتی بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه به تفکیک مرحله اندازهگیری در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 54 |
نمودار 4-4 : میانگین نمرات مراقبت از خود بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه به تفکیک مرحله اندازهگیری در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 56 |
نمودار 5-4 : میانگین نمرات مراقبت از خود بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد مطالعه به تفکیک مرحله اندازهگیری در دو گروه آینهدرمانی و کنترل | 58 |
عنوان صفحه | |
شکل 1-3 : نحوه قرار گرفتن آینه در اندام تحتانی | 33 |
شکل 2-3: نحوه قرار گرفتن آینه در اندام فوقانی | 34 |
بیان مسأله
سکته مغزی یا حوادث عروقی مغز، شایعترین بیماری ناتوان کننده نورولوژیک در بزرگسالان میباشد که باعث آسیب به سیستمهای حسی، حرکتی، ادراکی، بینایی و شناختی می شود که درنتیجه بیماران را برای انجام فعالیتهای روزمره زندگی ناتوان می کند(1).
این بیماری در حدود 10 تا 12 درصد کل مرگ و میر دنیا را به خود اختصاص داده است(2). براساس آمار سازمان بهداشت جهانی وقوع سکته مغزی سالانه بین 7/2 تا 4/7 مورد در هر هزار نفر جمعیت در نوسان است (3). سکتههای مغزی سومین علت مهم مرگ در کشورهای پیشرفته میباشند. به طوری که سالانه حدود 000/750 نفر در ایالات متحده آمریکا دچار سکته مغزی میشوند. حدود 000/150 نفر (000/90 زن و 000/60 مرد) به دلیل سکته مغزی و یا عوارض آن جان خود را از دست میدهند، که از این میان 25 درصد افراد سن کمتر از 65 سال دارند. حدود 12 درصد علل مرگ در انگلستان ناشی از سکته مغزی است. حدود 7 درصد تختهای بیمارستانی در اسکاتلند توسط بیماران مبتلا به سکته مغزی اشغال می شود و 6/4 درصد کل هزینه های بهداشتی این کشور در ارتباط با سکته مغزی میباشد (4). شیوع سکته مغزی در کشورهای غربی بین 100 تا 300 در هر 100 هزار نفر در سال متغیر است. در آسیا نیز تعداد کسانی که در اثر سکته مغزی جان خود را از دست می دهند نزدیک به کسانی است که به دنبال بیماریهای قلبی میمیرند (5). براساس آمارهای موجود در مرکز آمار ایران، تعداد مبتلایان به سکته مغزی 270 مورد در هر 100 هزار نفر محاسبه شده است (2) و بروز سالیانه آن 149-113 نفر در هر 000/100 نفر جمعیت برآورد شده که با مسنتر شدن جمعیت در سالهای آینده بر میزان آن افزوده خواهد شد (6).
سکته مغزی پس از بیماریهای قلبی-عروقی و نئوپلاسمهای بدخیم سومین عامل مرگ و میر در جهان به شمار میرود. این مشکل دلیل عمدهای برای مرگ و میر، ناتوانی و افت کیفیت زندگی است(6). این بیماری یک مشکل شایع بهداشتی و نیز یکی از شایعترین بیماریهای نورولوژیک تهدیدکننده حیات و از علل اصلی ناتوانیهای شدید و خانهنشین شدن افراد است (3, 7).
سکته مغزی دلیل عمدۀ ناتوانی است که نیاز به مراقبت در منزل دارد و مهمترین عامل ایجاد ناتوانیهای طولانی مدت در تمام دنیاست (2). یک سوم بیمارانی که دچار سکته مغزی میشوند ناتوانی های دائمی را تجربه می کنند. از بین بیماران مبتلا به سکته مغزی فقط 13 درصد قادر به بازگشت به شغلشان هستند. سکته مغزی یک واقعه بسیار مهم در زندگی است که منجر به تغییرات جسمی، روانی و عملکردی در زندگی فرد می شود. سکته مغزی یک حادثه غیرقابل پیش بینی و ویرانگر برای بیمار و خانواده اوست، به عبارتی یک بیماری خانوادگی است، بطوری که زندگی بیمار و خانواده وی پس از سکته مغزی دچار تغییراتی می شود، که به صورت قبل از سکته برنخواهد گشت (5). علاوه براین سکته مغزی بر روی مراقبین، ارائه کنندگان خدمات سلامتی و اجتماعی نیز تأثیرات قابل توجهی دارد و عامل 5 درصد از بستریهای بیمارستانی به صورت حاد میباشد (6) ولیکن امروزه با توجه به پیشرفتهای موجود در تشخیص و درمان نظام سلامت، با تعداد بیشتری از این بیماران نسبت به گذشته روبرو است و علاوه بر مرگ ناشی از آن، اختلالات و معلولیتهای جسمانی به جامانده از این بیماریها، از لحاظ مراقبتهای پزشكی و پرستاری در بیمارستان و منزل، به صورت یک معضل اجتماعی بزرگ درآمده است، از این رو، این بیماری به عنوان یكی از عوامل عمده از كارافتادگی به شمار می آید و هزینه اقتصادی زیادی را بر جامعه تحمیل میكند(3). در کشور انگلستان هزینۀ درمان و بازتوانی بیماران مبتلا به سکته مغزی 4 درصد بودجه خدمات بهداشتی را شامل میشود و نیز سهم عمدهای از هزینه 40 میلیارد دلاری که سالانه در آمریکا صرف بیماران سکته مغزی می شود، به مراقبت طولانی مدت و توانبخشی بعد از بیماری اختصاص دارد. بنابراین بهبود و توسعه روش های درمانی مؤثری که مرحله بهبودی بعد از حادثه را دربرگیرد، از لحاظ درمانی، اجتماعی و اقتصادی اهمیت حیاتی دارد(2).
اختلال حسی و حرکتی شدید در اندام منجر به ناتوانی در مراقبت از اندام و آسیب آن میشود. شایعترین عارضه و بدترین علامت بالینی ناشی از سکته مغزی، ناتوانی های حرکتی از جمله همیپلژی و همیپارزی است(8-9). حدود 85 درصد از افرادی که دچار سکته مغزی شده اند همیپارزی را تجربه می کنند، اگرچه شدت و تنوع اختلالات در بیماران با همیپلژی و همیپارزی، به محل و وسعت ضایعه بستگی دارد، ولی اختلالات عملکرد حرکتی از عمدهترین تظاهرات بالینی همیپارزی است، که اجرای فعالیتهای روزمره زندگی و شغلی و تفریحی، را برای بیماران دشوار و یا غیرممکن میسازد (10). همان طور که مطالعات نیز نشان میدهد حدود 53 تا 24 درصد از این بیماران پس از سکته مغزی به استقلال میرسند (11). کاهش قدرت، سرعت و کنترل حرکت در 60 تا 78 درصد بیماران دیده شده که سبب کاهش تواناییهای عملکردی آنان میشود. اختلال حس سمت مبتلا، این عارضه را تشدید مینماید که گاهی اوقات به صورت انکار اندام ظاهر میشود(9).
حدود 55 تا 75 درصد بیماران پس از سکته مغزی محدودیت در عملکرد اندام فوقانی را تجربه می کنند، لذا اتخاذ تدابیری برای بهبود آن ضروری است. روشهای درمانی متنوع برای بهبود اختلالات ناشی از این بیماری شامل استفاده از داروهای شل کننده عضلات، ضددردها، استفاده از ماساژ، تحریکات الکتریکی، حرکات درمانی و جراحی پیشنهاد شده است (10). بنابراین بررسی و شناخت عوارض حسی و حرکتی به جای مانده از این بیماری اهمیت دارد زیرا با شناخت و درک این گونه عوارض، فرایند درمان و پیشگیری از ناتوانی بهتر انجام میگیرد و از عوارض متعاقب آن جلوگیری به عمل میآید(8).
برخی از مداخلات حرکتدرمانی که اثر آنها در بهبود کنترل و توانایی حرکتی بیماران در اندام تحتانی و فوقانی پس از سکته مغزی مورد ارزیابی قرار گرفته است، شامل تمرینات کششی، هماهنگی و تعادلی، تحرک بخشی عملکردی و ماساژ، تمرینات تقویتی (ایزومتریک، ایزوتونیک، ایزوکینتیک)، هوازی، تمرینات راه رفتن، تمرینات نوار گردان و تمرینات پله، آموزش ورزش در بازوی پارستزیک، آموزش متمرکز بر اختلالات[1] در بازو، تحریک الکتریکی عملکردی، توانبخشی به کمک ربات ها و آموزش دوطرفه بازو میباشد(10, 12).
در حال حاضر نیز برای بهبود تواناییهای حرکتی در هفته اول پس از سکته مغزی از درمانهای فیزیکی شامل بازآموزی عصبی-عضلانی و همچنین تمرینات عملکردی پیش از راه رفتن از جمله فعالیتهای انتقال وزن در حالت نشسته یا ایستاده و حفظ موقعیت بدون کمک، تمرینات ذهنی، تمرین حرکتی دوطرفه، تحریک الکتریکی عصبی عضلانی، روباتیک درمانی، تحریک حرارتی و… استفاده میشود(13).
با این حال بسیاری از پروتکل های درمانی برای پارستزی اندام فوقانی به تمرینات فشرده، تعامل بیمار با پرستار و درمانگر به صورت چهره به چهره، کتابچههای راهنما و آموزش به مدت چند هفته نیاز دارد که باعث می شود ارائه درمان فشرده برای همه بیماران دشوار باشد(12). با اینکه توانبخشی سکته مغزی از پیشرفتهای قابل توجه در درک بهبودی بعد از سکته مغزی و توسعه تکنیکها برای اصلاح فرایندهای بهبودی بهره برده است. اما هنوز بیماران با همیپلژی بعد از سکته مغزی اغلب از اختلال عملکرد حرکتی اندامها رنج میبرند که به اختلال در کنترل حرکت و ناتوانی عملکردی نظیر ضعف عضلانی، تون عضلانی غیرطبیعی و ناهماهنگی منجر میگردد. در اکثر بیماران، بیشترین بهبودی در 3 ماه اول رخ میدهد اما به تدریج در شش ماه بعد از شروع همیپلژی و برنامه توانبخشی به یک کفه میرسد. بنابراین، استراتژی های توانبخشی لازم است تا بهبود عملکرد را در بیماران سکته مغزی هرچه بیشتر و سریع تر به حالت قبل برگرداند، برای این منظور باید از روشهای درمانی نو و ابتکاری بهره برد(13).
پایۀ توانبخشی سکته مغزی براین فرض استوار است که بیماران پس از سکته مغزی تا حدودی به صورت خودبخودی و نیز یادگیری و تمرین، بهبود خواهند یافت. سازماندهی مجدد در مغز برای کنترل حرکات، به میزان زیادی با تمرین بهبود مییابد بنابراین برای کسب نتایج بهتر، لازم است تکنیکهای توانبخشی در جهت رفع نقایص حرکتی خاص بیماران برنامهریزی شوند. استفاده از برنامههای مکمل تأثیر برنامههای معمول و پایۀ توانبخشی را افزایش میدهد. با توجه به اینکه برنامههای توانبخشی در حال حاضر تنها در کلنیکهای تخصصی و بخشهای فیزیوتراپی و با هزینه های بالا صورت میپذیرد، وجود برنامه های مکمل و نو که روند بهبودی بیماران را سرعت بخشیده و توسط فرد غیرمتخصص و خانوادۀ بیمار قابل اجرا باشد، بسیار مفید خواهد بود(14) همچنین هزینۀ زیاد برنامه های توانبخشی که قبلاً به آن اشاره شد، ضرورت افزایش اثربخشی این برنامهها را ایجاب میکند.
این موضوع که مغز و به خصوص کورتکس توانایی تغییر ساختار و در نتیجه عملکرد را دارد، امروزه به طور گستردهای مورد قبول واقع شده است. علاوه براین مغز آسیب دیده ممکن است پتانسیل بیشتری برای ترمیم نسبت به مغز سالم داشته باشد. به نظر میرسد اقدامات توانبخشی یکی از اجزای حیاتی در تسهیل این تغییرات باشد. نوروپلاستیسیتی یکی از مهمترین مفاهیم پس از سکته مغزی است. در یک چارچوب کلی ترمیم پذیری یا شکل پذیری دوباره مغز ممکن است به صورت تغییر در ساختار در طول زمان و یا تغییر در عملکرد حاصل شود. قشر مغز با ارتباطات سیناپسی بیشماری که دارد، محل مناسبی برای تحقق این ترمیمپذیری است. با این تعریف، مشاهده می شود که تغییرات در سطح قشر مغز، ممکن است به شیوههای مختلف، صورت گیرد. مطالعات متعددی نشان داده است که غنی سازی محیط اطراف، آموزش مهارت های حرکتی و افزایش ورودیهای حسی باعث بروز تغییراتی در سطح قشر مغز می شود که به معنای افزایش ارتباطات سیناپسی است (6).
این موضوع کاملاً شناخته شده است که افزایش سیگنالهای حسی از طریق شیوه های مختلف میتواند شکل پذیری[2] مغزی را بالا ببرد. فرایندهای حسی مانند بینایی، شنوایی، حس عمقی، لمس و فشار می تواند واسطهای در بازخورد اطلاعات باشد و بر عملکرد حرکتی بیمار تأثیر داشته باشد (13). علاوه براین نقایص حسی و درگیر نمودن حواس بیماران به ندرت در برنامههای توانبخشی بیماران سکته مغزی مورد توجه قرار میگیرد و مطالعات اندکی نیز در خصوص تأثیر درگیر نمودن حواس بر بازیابی حرکتی اندامها و به خصوص عملکرد آنها صورت گرفته است(15). همچنین مطالعاتی نشان دادهاند که سازماندهی عملکرد سیستم حرکتی از جمله قشر حرکتی اولیه می تواند توسط حرکت اندامهای طرف سالم بدن و مشاهده حرکات غیرفعال اندام مقابل تعدیل شوند(13).
توانبخشی حرکتی با هدف افزایش توان شکلپذیری سلولهای عصبی که شامل حرکتهای وظیفه محور میباشند (مانند ریختن یک فنجان چای)، بهترین و جدیدترین روش برای توانبخشی بعد از سکته مغزی هستند. در این میان روشهایی مانند راه رفتن روی تردمیل با حمایت وضعیتی و کاهش قسمتی از وزن بدن، ارتوزهای[3] رباتیک جهت اندامهای فوقانی و تحتانی، تحریکات الکتریکی برنامه ریزی شده جهت عضلات و اعصاب و فناوریهای توانبخشی با بهره گرفتن از حقیقت مجازی و تحریکات مغناطیسی مغز از روشهای نوینی هستند که دارای اثربخشی تأیید شده و تجمعی با تمرینات حرکتی وظیفه محور میباشند (6).
آینهدرمانی یکی از روشهای نسبتاً جدید است که بر روی حرکت اندامهای بدون آسیب متمرکز است. این روش برای اولین بار توسط راجرز راماچاندران[4] به عنوان درمانی برای از بین بردن حرکات غیرارادی و درد و فلج در اندام خیالی ابداع شد(16). پس از برنامه آینهدرمانی، بیماران بهبود حرکت و راحتی بیشتر و درد کمتری را در اندام قطع شده گزارش کردند(13). این روش درمانی در افرادی که آمپوتاسیون دست یا پا و دیگر اندامهای بدن داشته اند، بکار رفته است. همچنین در مورد استفاده موفقیت آمیز از آینهدرمانی در بیماران مبتلا به سندرم درد پیچیده منطقهای[5]، آسیب عصب محیطی، پاره شدگی شبکه بازویی و پارستزی دست، بازآموزی حسی در هایپرستزی شدید بعد از صدمات دست گزارشاتی ارائه شده است(12-13).
مکانیسم آینهدرمانی از لحاظ نوروفیزیولوژی مورد بررسی قرار گرفته است. شواهد حاکی از این است که قسمت هایی از قشر مغز که فعال هستند با مشاهده حرکات، درگیر اجرای آن حرکات، میشوند. حرکات آینهای با فعالسازی بیشتر نیمکره مقابل برای درک اندام همراه است (17). سازماندهی عملکرد حرکتی در اطراف موضعی که تحت تأثیر سکته مغزی قرار گرفته است، باعث بهبود حرکت پس از سکته مغزی و نیز بهبود سایر مناطق مغز در نیمکره آسیب دیده می شود. مطالعات تصویربرداری از عملکرد مغز نشان داده که تصور حرکتی باعث افزایش تحریک پذیری قشر حرکتی اولیه در طرف مبتلا و تسهیل حرکت اندامها شده است(13).
در افراد سالم ایجاد توهم از طریق مشاهده حرکات دست آینه باعث افزایش تحریکپذیری قشر حرکتی میشود. با این حال مکانیسم دقیق آینهدرمانی در بیماران با سکته مغزی در حد حدس و گمان باقی مانده است. بیمار با ایجاد تصویر دیداری از سمت فلج، آن را مشابه اندام سالم در حال حرکت تصور می کند. درنهایت، این توهم که از طریق مشاهده تصویر حرکات دست سالم در آینه ایجاد می شود، ممکن است باعث شود فرد از اندام فلج بیشتر استفاده کرده، در نتیجه روند عدم استفاده از اندام فلج، را معکوس مینماید. همچنین از طریق تعدیل تحریکپذیری قشر حرکتی، آینهدرمانی ممکن است به طور مستقیم بهبود حرکتی را تحریک نماید. در نهایت آینهدرمانی به عنوان نوعی تمرین حرکتی است که مبتنی بر توهم و تمرینات ذهنی از حرکات اندامها است (17).
تعدادی از مطالعات تصویربرداری از مغز، تأثیرات آینهدرمانی را بر روی عملکرد مغز نشان داده است و شواهد نوروفیزیولوژیک نیز حاکی از کاربرد آینهدرمانی برای بهبود نیمکرهای که دچار سکته مغزی شده است، وجود دارد. اگرچه دانش موجود در مورد تأثیر واقعی و بالینی آینهدرمانی بر عمکرد حرکتی اندام فلج، کم میباشد (18).
برخلاف روشهای پیشرفته و گران قیمت، آینهدرمانی به عنوان یک درمان ساده، ارزان و مهمتر از همه مددجو- محور ممکن است عملکرد اندام ها را بهبود بخشد(12). این روش اخیراً به دلیل گزارشاتی مبنی بر سودمندی آن در بیماران مبتلا به اختلالات مختلف، بسیار مورد توجه قرار گرفته است (19). آینهدرمانی به عنوان یک تکنیک مکمل به همراه برنامۀ معمول توانبخشی در مراحل اولیۀ درمانی ممکن است مفید باشد. حتی استفاده از آن پس از ترخیص در منزل نیز امکان پذیر است. مشروط بر آن که فردی که مراقبت از بیمار را بر عهده دارد در این باره آموزشهای کافی و درست را دریافت کرده باشد(13).
مطالعه وو بر روی بیماران با سکته مغزی مزمن، بیان می کند که آینهدرمانی عملکرد حرکتی و حسی را افزایش داده در صورتی که بر توانایی مراقبت از خود تأثیری نداشته است (20). نتایج مطالعه سوتبیاز نیز نشان داده است اگرچه آینهدرمانی بازیابی و عملکرد حرکتی را افزایش میدهد اما برتوانایی راه رفتن تأثیری نداشته است(13). باوجود اینکه بعضی از مطالعات انجام شده تأثیر آینهدرمانی را بر برخی از جنبه های حرکتی مورد بررسی قرار دادهاند اما در هرکدام از آنها نارساییهایی وجود دارد که عبارتند از حجم کم نمونه، مطالعه برخی از جنبه های حرکتی و بررسی بیماران در مرحله ای خاص پس از سکته مغزی و ….
با توجه به اینکه در مراحل اولیۀ سکته مغزی، پرستار نقش مهمی در توانبخشی دارد بخصوص وقتی که بیمار بستری بوده و نیاز به مراقبتهای پرستاری دارد. با وضعیتدهی[6] و حرکتدهی[7] میتوان از افزایش اسپاسیته، کوتاهشدگی اندامها[8]، درد شانه، سندرم شانه-دست، عقبگرد کمربند شانهای و لگن و حتی انکار سمت مبتلا جلوگیری کرد (14).
فیزیوتراپی و پرستاری باید مکمل یکدیگر باشند. زیرا فیزیوتراپی و پرستاری همپوشانی دارند. در مراحل اولیه پرستار در طی روز از بیمار مراقبت می کند در حالی که فیزیوتراپ برای مدت کوتاهی از روز با بیمار میباشد (21). همچنین در مرحله اولیه، عملکرد پرستار نباید از عملکرد فیزیوتراپ متفاوت باشد. اگر تفاوت قابل توجهی بین عملکردها وجود داشته باشد، بیمار قادر نخواهد بود حرکات جدیدی را که یاد گرفته، تثبیت کند و در زندگی روزمرهاش بکار ببرد (14). برای کسب همکاری خوب، فیزیوتراپ باید پرستار را از پیشرفتهای بیمار و آنچه را که بیمار یاد گرفته است تا خودش انجام داده یا با حداقل کمک انجام دهد، آگاه کند. فیزیوتراپ همچنین باید نحوه درمانش و تغییراتی که در آن میدهد با پرستار در میان بگذارد (21). در صورتی که پرستار و فیزیوتراپ به کمک یکدیگر ارزیابی اولیه از تواناییها و ناتوانیهای بیمار را با یکدیگر انجام دهند و پرستار نیز در جلسات فیزیوتراپی بیمار حضور یابد، بسیار مفید خواهد بود. این همکاری موجب خواهد شد که کادر پرستاری بیشتر در توانبخشی بیمار شرکت کرده و پیشرفت بیمار در روند توانبخشی راضی کنندهتر باشد. لذا همکاری بین پرستاران و فیزیوتراپها ضروری به نظر میرسد. همکاری میتواند با ارتباط خوب بین اعضای مختلف تیم توانبخشی و نیز پرستارانی که مشکلات خاص بیماران مبتلا به همیپلژی را میدانند، بدست آید (14).
با توجه به اینکه پرستاری و فیزیوتراپی با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارد، به همین دلیل بازتوانی و توانبخشی از حوزههای مورد توجه پرستاران بوده است. به طوری که مقالات بسیاری در مجلات متعددی منتشر شده است که یا توسط پرستاران صورت گرفته و یا به نقش پرستاران در موضوع توانبخشی بیماران به خصوص بیماران پس از سکته مغزی پرداخته است(22-24). علاوه براین حرکت و توانایی افراد برای حرکت یکی از مهمترین مفاهیم پرستاری است که در تمامی کتب مفاهیم پرستاری به آن اشاره شده است.
علیرغم اینکه به اثرات آینهدرمانی اشاره شد در مورد کارآیی این برنامه در بهبود توانایی حرکتی بیماران پس از سکته مغزی تحقیقات محدودی انجام شده است. در بررسیهای گستردهای که در پایگاههای اطلاعاتی مختلف انجام شد تعداد انگشت شماری از مطالعات وجود داشتند که تأثیر آینهدرمانی را بر عملکرد حرکتی بیماران سکته مغزی مورد مطالعه قرار داده بودند و دارای محدودیتهایی مانند حجم کم نمونه، بررسی شاخصهای محدود، بررسی اندام فوقانی یا تحتانی به صورت جداگانه و… بودند. لذا در این پژوهش بر آن هستیم به این سؤال پاسخ دهیم که آیا آینهدرمانی بر توانایی حرکتی بیماران پس از سکته مغزی مؤثر است؟
فرم در حال بارگذاری ...