:
زنان كه تقریباً نیمی از جمعیت دنیا را تشكیل می دهند حدود دو سوم از كارهای دنیا را انجام میدهند با این حال آنها تنها ده درصد از درآمد جهانی را به دست می آورند كمتر از یک درصد دارایی جهان را در اختیار دارند این موضوع نشان می دهد كه بیشتر از آنهایی مواجی و اغلب در ارتباط با وظایف خانه داری مانند: به دنیا آوردن و پرورش كودكان، نظافت و حفظ خانواده نگهداری از سالمندان و بیماران است. علاوه بر كارهای روزمره خانگی همچنین بسیاری از زنان كارهای خارج از خانه را تقریباً با دستمزد پایین انجام می دهند.
زن به عنوان مادر رسالت ویژه ای رابر عهده دارند و در مقام مادر بودن دارای احترام و اكرام خاصی است زنان نباید از مسئولیت بزرگی كه خداوند بر دوش آنها نهاده است بی خبر باشند در واقع مادران هستند كه با تربیت فرزندان خود پایه های خانواده و جامعه سالم را بنا می نهند. بسیاری از زنان با وجود تحصیلات و توانایی كافی برای انجام كارهای تخصصی مجبور می شوند در منزل بمانند وظایف مادری و همسری خود بپردازند زیرا تمام كارهای خانگی بر عهده آنها است و همسرانشان به علت تفكر سنتی خود حاضر به همكاری آنها نیستند( ن خ، سال: شماره صفحه ) (احمدی، 1390: 200).
نظام جمهوری اسلامی ایران كه با عنایت به آموزه های اسلامی و توجه به نقش و جایگاه و بسط عدالت و رفع محرومیت و ظلم در جامعه تأسیس گردیده است توجه ویژه ای را به مسائل زنان داشته و همان گونه که در بیانات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری مشاهده می گردد درك ارزش و جایگاه انسانی زن و كوشش در جهت ارتقای سطح كیفی زندگی زنان جامعه از اهم وظایف دولت اسلامی بوده است. به این ترتیب نظام اسلامی فارغ از دیدگاه های افراطی (تجددطلبانه) و تفریطی (متحجرانه) موظف به اعتدال و توجه به شخصیت و كرامت انسانی زن در جامعه است از این حیث زنان نیز همانند مردان از حقوق سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی و … برخوردار گشتند و تفاوت های فطری و طبیعی میان زن و مرد كه موجب ایفای نقش ها و تكالیف متفاوتی توسط ایشان می شود و مطابق فطرت انسانی است. آنان را از حقوق انسانی مشترك با مردان محروم نخواهد ساخت.
این بررسی از یک سو شامل سیاست ها و قوانین كشور در خصوص مسائل زنان می باشد و از سوی دیگر به ارائه برنامه ها و عملكردها و مراكز مهم تصمیم گیری و اجرایی كشور و میزان اهتمام بخش های مختلف دولت به مباحث و موضوعات زنان می پردازد.
بررسی میزان حضور زنان در عرصه های فرهنگی، هنری، اجتماعی، اقتصادی، علمی و … با مشكلاتی مواجه بوده كه امیدواریم با توجه به گذشت سی چند سال از پیروزی انقلاب با شكوه اسلامی و ثابت شدن توانایی های بانوان در عرصه های مختلف مسئولان مربوطه راه كارهای
را در مورد این مسئله تدبیر كنند هر چند كه تشكیل مؤسسات و مراكزی جهت متمركز نمودن اطلاعات مربوط به زنان ایران نوید بخش گام های مثبت آنهاست.
بیان مسئله:
چگونه؟ استان سیستان و بلوچستان با مساحت 502 و 187 كیلومتر مربع پهناورترین استان كشور بوده و 4/11 درصد از مساحت كل كشور را در بر می گیرد. این استان علی رغم اقدامات مثبت و سازنده ی نظام در سال های پس از انقلاب اسلامی شاخص رتبه ی توسعه انسانی در پایین ترین سطح خویش بویژه در شاخص های زنان قرار دارد چرا؟ چون زنان و دختران استان سیستان و بلوچستان از نظر آموزش، بهداشت، سن ازدواج اشتغال و فرهنگ … ازمحرومترین زنان ایران هستند. با توجه به اطلاعات موجود وضعیت فرهنگی جامعه نگاه تبعیض آمیز ثبت به زنان و واقعیت های ملموس فعلی نظیر، پیری زود رس آنان، سهم پایین آنان در اشتعال استان ، سن پایین ازدواج. موضوع چند همسری مردان استان، بیكاری مردان یا شغل های كاذب آنان و تأثیرات منفی آنان بر خانواده ها. در این استان هم مانند استانهای دیگر تقریباً نیمی از جمعیت را تشكیل می دهد بنابراین باید در رفع این تبعیض ها و نابسمانی ها و تقویت حوزه آموزش اشتغال، بهداشت، رفاه و توانمندی آنان گام های بلند و مؤثری از مسئولین برداشته شود.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
هدف اصلی این تحقیقی شناسایی و طبقه بندی موانع توسعه مشاركت در عرصه های عمومی خانوادگی نظیر سیاست، اقتصاد و امور زنان استان می باشد و همجنین ارائهة راهكارهای مشخص عملی جمعیت رفع آنها در استان سیستان و بلوچستان می باشد و با عنایت به گستردگی تحقیق.
اهداف تحقیق:
1- تعیین وضعبیت كنونی توسعه امور زنان استان در مقایسه با میانگین ها كشوری
2- شناسایی موانع توسعه زنان استان و رتبه بندی موانع
3- بیان راهكارهای توسعه زنان در زمینه های اقتصادی آموزش، بهداشتی، فرهنگی انسانی و اجتماعی و خانوادگی
اهداف كلی:
بررسی عوامل فرهنگی اجتماعی مؤثر بر موانع مشاركت زنان در عرصه های عمومی و خانوادگی
اهداف جزئی:
محوراهداف جزئی تحقیق سنجش مواردی مانند، مفهوم مشاركت اجتماعی، رابطه مشاركت اجتماعی با موانع فرهنگی و اجتماعی و ارائه راهبردها و راهكارها.
سئوالات تحقیق:
1- عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر موانع مشاركت زنان در عرصه های عمومی خانوادگی چیست؟
2- انواع مشاركت زنان در جامعه و خانواده چیست؟
3- اسلام چه نگرشی بر مشاركت زنان در عرصه های اجتماعی دارد؟
4- تأثیر خانواده بر مشاركت زنان چگونه است؟
5- چگونه خانواده می تواند كمك كند به زنان در عرصه های عمومی؟
6- آیا مشاركت اجتماعی تأثیر مستقیم بر افزایش راندمان كاری در بین افراد در یک اداره دارد؟
7- آیا حذف موانع اجتماعی فرهنگی مشاركت اجتماعی زنان به نوآوری های بیشتر منجر می شود؟
فرضیه های تحقیق:
1- به نظر می رسد بین ساختار اجتماعی بر مبنای طایفه و قبیله و مشاركت زنان در عرصه های عمومی و خانوادگی رابطه وجود دارد.
2-به نظر و اعتقادات مذهبی و خانواده ها بین دانش زن و حضور در اجتماع رابطه وجود دارد.
3-به نظر می رسد نبود بسترهای لازم در عرصه های عمومی منجر به رفاه بیشتر اجتماعی می شود.
فرم در حال بارگذاری ...