از آنجا که اسلام دینی است اجتماعی که زندگانی عموم بشر را از هر جهت در نظر گرفته است و همان گونه که به زندگی فردی انسان ها و اداره آن عنایت دارد به زندگی اجتماعی آنها و زمامداری آن نیز توجه دارد، توجهی که خداوند به زندگی اجتماعی انسانها مبذول داشته است با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست و از این جهت پیشوای دینی ورهبریت اسلامی از جهات مختلفی مورد تأکید واقع شده است که از جمله این جهات می توان به بیان معارف و احکام اسلام، جهت رهبری وارشاد، حیات معنوی و…اشاره کرد.البته علاوه بر تأکید اسلام بر وجود حاکم وزمامداری که عهده دار همه جنبه ها ی لازم باشد ،خود انسان با فطرت خدادادی اش درک می كند که هیچ گاه یک جامعه سازمان یافته مثل کشور، شهر، ده وحتی یک خانواده که حداقل از دو نفر تشکیل شده است بدون سرپرست و زمامداری که چرخ جامعه را به حرکت در می آورد، امکان پذیر نیست. به همین دلیل شیعه معتقد است جامعه اسلامی نیازمند فردی است که بر طبق اصول و مبانی اسلام، شایستگی زعامت جامعه راداشته باشد و بعد از پیامبر (ص)که به امر خدا تعیین شده است، بنابر همان اصول و همان نیازمندی هایی که همیشه با جامعه است وجود حاکم و زعیمی که همان ویژگی های اساسی (به جز وحی که پیامبر دارا بود) را داشته باشد، لازم است. همچنین بنابر روایات موجود خود پیامبر (ص) به مسئله جانشینی توجه کامل داشتند به طوری که در غیاب خود جانشینی برای خود تعیین می کردند، بنابر این کسی که به عنوان جانشین پیامبر (ص) بعداز رحلت آن حضرت متصدی امور جامعه است در واقع حافظ و نگهبان دین، عامل هدایت مردم، قاضی، الگو، حاکم، مفسر قرآن ودر واقع مرجع دینی است. لذا چنین فردی که با این مشخصات از جانب خداوند به سمت جانشینی پیغمبر برگزیده شده است امام نام دارد که ضرورت وجود او به عنوان واسطه فیض الهی غیر قابل انکار است.
بنابر این در همه اعصار وزمان ها باید پیامبر یا امام موجود باشد تا فیض را از واجب تعالی گرفته وبه عالم هستی برساند. در کل هدف از آفرینش، هدایت نوع انسان به سوی پروردگار است که این هدایت نه بدون وحی میسر است و نه بدون رهبری وحی شناس و عالم به آن ممکن. امام انسانی است که مستقیماً یا با واسطه حامل وحی مبین و مفسر وحافظ آن از هر گونه تحریف و مجری آن می باشد وگر نه هرج ومرج همه جا را فرا می گیرد.
1-1- شرح و بیان مسئله پژوهشی
امامت مربوط به زمان گذشته فقط نیست بلکه مسئله حیاتی آن زمان و این زمان وهمه زمانهاست، به همین جهت در طول تاریخ اسلام همواره مورد بحث و مناظره بوده و یکی از مباحث مهم علم کلام به شمار می رود. بنابر این امامت یک مسئله فرعی وغیر ضروری نیست بلکه شناخت صفات امام بر حق ومصادیق آن بسیار مهم وسرنوشت ساز است.از دیدگاه شیعه امامت یکی از مباحث مهم اعتقادی است که جزءمسائل کلامی واصول اعتقادی بعد از نبوت به شمار می آید، هرچند که بسیاری از فرقه های اهل سنت آن را جزء فروع دین دانسته اند. در این رساله هدف ما بررسی مسئله امامت از منظر سه فرقه مسلمان یعنی شیعه اثنا عشری، اسماعیلیه، و اشاعره می باشد. تا در نهایت به یک تصویر واضح از جایگاه امامت از دیدگاه علما ومتکلمان این سه فرقه برسیم.
1-2- اهمیت وارزش تحقیق
امامت یکی از مهمترین موضوعات در تاریخ اسلام بوده که این مبنا سبب شکل گیری بسیاری از فرق و مذاهب اسلامی شده است، فرقه های مختلف مسلمانان از جمله شیعیان اثنی عشری، اسماعیلیه، و فرقه اشاعره نسبت به مسئله امامت نظراتی دارند و در این نظریات آنها اختلاف ها و اشتراکاتی به چشم می خورد که بیان نظرات مشترک و رفع اختلافات وهمچنین تبیین دیدگاه های درست در این مورد می تواند بسیاری از اختلافات عقیدتی بین مسلمانان را بر طرف کند وآنها را به مسیر درست هدایت نماید.
1-3-سؤال های تحقیق
- چرا شیعه امامت را از اصول دین و اهل سنت آن را از فروع دین دانسته است؟
- آیا بین اعتقادات شیعیان اثنی عشری، اسماعیله، اشاعره در باب امامت اشتراک نظری هست؟
- اساس مذهب اسماعیلیه برچه چیزی استوار است؟
- وجوب نصب امام از منظر این سه فرقه آیا عقلی است یا شرعی؟
- آگاهی وسیع امامان بر امور دین و دنیا از کجا پیدا می شود؟
فرم در حال بارگذاری ...