:
پیشرفتهای اخیر در فناوری نانو مربوط به تواناییهای جدید در زمینه اندازه گیری و كنترل ساختارهای منفرد در مقیاس نانو میباشد.
در علوم مختلف مهندسی، موضوع اندازه گیری و تعیین مشخصات از اهمیت كلیدی برخوردار است به طوری كه ویژگیهای فیزیكی و شیمیایی مواد، به مواد اولیهی مورد استفاده و همچنین ریزساختار یا ساختار میكروسكوپی به دست آمده از فرایند ساخت بستگی دارد.
به عنوان مثال برای شناسایی مواد ، بدیهی است كه نوع و مقدار ناخالصیها، شكل و توزیع اندازه ذرات، ساختار بلورین و مانند آن در ماهیت و مرغوبیت محصول اثر دارند.
در ضمن برای مطالعه ریزساختارها، نیاز بیشتری به ابزارهای شناسایی و آنالیز وجود دارد. در ریزساختار یا ساختار میكروسكوپی مواد، باید نوع فازها، شكل، اندازه، مقدار و توزیع آنها را بررسی كرد. در ادامه با توجه به اهمیت دستگاهها و روشهای اندازه گیری و تعیین مشخصات به طبقه بندی این روشها پرداخته می شود.
-1 روشهای میكروسكوپی
با بهره گرفتن از روشهای میكروسكوپی تصاویری با بزرگنمایی بسیار بالا از ماده بدست میآید. قدرت تفكیک تصاویر میكروسكوپی با توجه به كمترین قدرت تمركز اشعه محدود می شود. به عنوان مثال با بهره گرفتن از میكروسكوپهای نوری با قدرت تفكیكی در حدود 1 میكرومتر و با بهره گرفتن از میكروسكوپهای الكترونی، و یونی با قدرت تفكیک بالا در حدود یک آنگسترم قابل دسترسی است. این روشها شامل TEM،AFM ،SEM ،STM میباشد[6،5].
1-2 روشهای براساس پراش
پراش یكی از خصوصیات تابش الكترومغناطیسی میباشد كه باعث می شود تابش الكترومغناطیس در حین عبور از یک روزنه و یا لبه منحرف شود. با كاهش ابعاد روزنه به سمت طول موج اشعه الكترومغناطیسی اثرات پراش اشعه بیشتر خواهد شد. با بهره گرفتن از پراش اشعه ایكس، الكترونها و یا نوترونها و اثر برخورد آنها با ماده میتوان ابعاد كریستالی مواد را اندازه گیری كرد. الكترونها و نوترونها نیز خواص موجی دارند كه طول موج آن به انرژی آنها بستگی دارد. علاوه بر این هر كدام از این روشها خصوصیات متفاوتی دارند. مثلا عمق نفوذ این سه روش در ماده به ترتیب زیر میباشد. نوترون از اشعه ایكس بیشتر و اشعه ایكس از الكترون بیشتر میباشد.
1-3 روشهای طیف سنجی
استفاده از جذب، نشر و یا پراش امواج الكترومغناطیس توسط اتمها و یا مولكولها را طیف سنجی گویند. برخورد یک تابش با ماده می تواند منجر به تغییر جهت تابش و یا تغییر در سطوح انرژی اتمها و یا مولكولها شود، انتقال از تراز بالای انرژی به تراز پایینتر، نشر و انتقال از تراز پایین انرژی به تراز بالاتر، جذب نامیده می شود. تغییر جهت تابش در اثر برخورد با ماده نیز منجر به پراش تابش می شود.
طیف سنجی جرمی
روشهای طیف سنجی جرمی از تفاوت نسبت جرم به بار اتمها و یا مولكولها استفاده می کنند. عملكرد عمومی یک طیف سنجی جرمی بصورت زیر است:
1 – تولید یونهای گازی
2 – جداسازی یونها براساس نسبت جرم به بار
3 – اندازه گیری مقدار یونها با نسبت جرم به بار ثابت
1-4 روشهای جداسازی
در نمونههایی كه حاوی چند جز نا شناخته باشد، ابتدا باید از هم جدا شده و سپس اجزا توسط روشهای آنالیز مشخص می شود. جداسازی براساس تفاوت در خصوصیات فیزیكی و شیمیایی صورت میگیرد. به عنوان مثال حالت ماده، چگالی و اندازه از خصوصیات فیزیكی مورد استفاده و حلالیت نقطه جوش و فشار بخار از خواص شیمیایی مورد استفاده در جداسازی میباشد.
سوزنها
بسته به مد مورد استفادهی AFM و خاصیت مورد اندازه گیری از سوزنهای مختلفی استفاده می شود. زمانی كه فرایند اندازه گیری مستلزم وارد كردن نیروهایی فوق العاده زیاد از جانب سوزن به سطح باشد از سوزنهای الماسی استفاده می شود. همچنین سوزنهای با روكشهای الماس گونه برای این منظور مورد استفاده قرار میگیرند. به عنوان مثال در ایجاد نانو خراشها با نیروهایی به بزرگی N سرو كار داریم (این در حالیست كه در مد تماسی نیروی وارد بر سطح N میباشد) و باید از این نوع سوزنها استفاده كنیم. پارامترهای هندسی سوزن كه نوع كارایی سوزن و میزان دقت نتایج بدست آمده را تعیین می کنند عبارتند از شكل، بلندی، نازكی (زاویه راس هرم فرضی منطبق بر نواحی نوك)، تیز ی (شعاع دایره فرضی منطبق بر نوك).
شكل 1-2 انواع شکلهای سوزن شامل نوك تخت، نوك كروی، نوك T شكل و نوك تیز
سوزنهای T شكل برای نقشه برداری و آشكارسازی فرورفتگیهای موجود در بخشهای دیواره مانند سطح نمونه به كار میروند. این در حالی است كه سوزنهای نوك تیز این قابلیت را ندارند.
1-6 نحوة بر هم كنش سوزن با سطح
شكل 1-3 به طور نمادین بزرگی و تغییرات نیروی بین سوزن و سطح را در فواصل مختلف سوزن از سطح نشان میدهد. جهت فلشها نشان دهنده نزدیک شدن (رفت) یا دور شدن (برگشت) سوزن نسبت به سطح میباشد.
شكل 1-3سمت چپ: نمایش نمادین بزرگی تغییرات نیروی بین سوزن و سطح در فواصل مختلف سوزن از سطح سمت راست: انحراف تیرك حین رفت و برگشت در نواحی مختلف فاصله از سطح (نیروی جاذبه یا دافعه).
نکته:
باید حین فرایند جاروب سطحی فاصلة سوزن از سطح در محدودة مناسبی باقی بماند. چرا كه از یک طرف فاصلة زیاد (در این نواحی نیروی جاذبه است) موجب كم شدن میزان انحراف لرزانك و كاهش نسبت سیگنال به نویز در تعیین مولفة Z مكان سطح می شود. از طرف دیگر فاصلة بسیار نزدیک موجب وارد شدن نیروی زیاد به سطح می شود كه علاوه بر آسیب زدن به ساختار سطح و سوزن موجب كاهش درجة تفكیک خواهد شد.
1-7مدهای تماسی
مطابق تعریف به ناحیهای ” ناحیة تماس ” میگویند كه نیروی بین سوزن و سطح دافعه باشد. در مقایسه با مدهای دیگر نیروی وارد شده به سطح در مدهای تماسی بزرگتر است. از طرفی به دلیل تماس پیوستة سوزن با سطح حین فرایند روبش نیروهای اصطكاك قابل توجهی (علاوه بر نیروی عمودی) به سطح و سوزن وارد می شود كه موجب آسیب دیدگی سطوح حساس و كند شدن سوزن میگردد.
شکل 1-4 مقایسه نمادین بین حالت تماسی و حالت غیرتماسی
بر این اساس مطالعة سطوح حساس و نرم با مدهای تماسی قدرت تفكیک اندازه گیری را كاهش میدهد و بعضاً باعث بروز خطای سیستماتیک در نتایج می شود. در عین حال بیشترین قدرت تفكیک و دقت اندازه گیری با AFM مربوط به بررسی سطوح سخت با سوزنهای نازك و فوق تیز و سخت در مد تماسی میباشد.
در این فصل برخی مفاهیم و نتایج در مورد مجموعههای ناهموار و مجموعههای ناهموار (فازی) كه در سایر فصول مورد استفاده قرار میگیرد را ارائه میكنیم.
برای كسب اطلاعات جامعتر در مورد این مفاهیم به [2] و [3] و [6] و [1] و [15] مراجعه شود.
1-2- مجموعههای ناهموار
1-2-1- یادآوری
– به گردایهای از اشیاء دوبدو متمایز مجموعه گوئیم.
– اگر A,B دو مجموعه باشند به ضرب دكارتی A در B گوییم.
– هر زیر مجموعهی یک رابطه از A به B نامیده میشود. اگر A=B باشد، به هر زیر مجموعه یک رابطه روی A گفته میشود. اگر R رابطهای روی A باشد و مینویسیم aRb.
– اگر R رابطهای روی A باشد، وارون R به صورت و متمم R به صورت نمایش داده میشود.
– رابطهی R روی مجموعهی A بازتابی است یعنی:
– رابطهی R روی مجموعهی A تقارنی است یعنی:
– رابطهی R روی مجموعهی A ترایایی است یعنی:
– رابطهی R روی مجموعهی A همارزی است یعنی، بازتابی، تقارنی و ترایایی است.
– اگر R رابطهی همارزی روی مجموعه A باشد، به كلاس همارزی a یا كلاس همارزی R تولید شده توسط a گوییم.
– فرض كنید U یک مجموعهی مرجع ناتهی باشد. مجموعهی توانی U را با P(U) نمایش میدهیم.
– برای هر ، متمم مجموعهی X را با XC نشان میدهیم، كه بهصورت UX تعریف میشود.
1-2-2- تعریف [1]
زوج كه در آن و یک رابطهی همارزی روی U است، یک فضای تقریب نامیده میشود.
1-2-3- تعریف [1]
فرض کنید یک فضای تقریب دلخواه باشد، برای تعریف تقریب ناهموار، نگاشت را تعریف میكنیم، با ضابطهی:
می باشد كه به طوریكه و را تقریب ناهموار پایینی از X در مینامیم و را تقریب ناهموار بالایی از X در مینامیم.
1-2-4- تعریف [1]
برای هر فضای تقریب ، مجموعهی ناهموار نامیده میشود اگر و تنها اگر برای بعضی از ، .
1-2-5- مثال
فرض كنید یک فضای تقریب باشد، بهطوریكه:
و رابطهی همارزی با كلاسهای همارزی زیر داده
شده باشد:
اگر یک مجموعه باشد آنگاه و و بنابراین یک مجموعهی ناهموار است.
1-2-6- مثال
فرض كنید یک فضای تقریب باشد به طوری كه و رابطهی همارزی به صورت زیر باشد.
اگر I={0.1.2.3.4.6.10.11} باشد آنگاه و .
1-2-7- تعریف [1]
زیر مجموعه X از U تعریفپذیر نامیده میشود اگر .
1-2-8- مثال
اگر همان فضای تقریب مثال 1-2-6 باشد و باشد آنگاه و بنابراین تعریفپذیر است.
1-2-9- توجه
اگر با كلاس همارزی P و ، آنگاه
1- بدین معنی است كه x قطعاً در كلاس P قرار دارد.
2- بدین معنی است كه x احتمالاً در كلاس P قرار دارد.
(3) بدین معنی است كه x قطعاً در كلاس P قرار ندارد.
1-2-10- تعریف
زمانی كه ، گوییم A(C) یک زیر مجموعهی ناهموار از A(B) است.
فرض كنید A© و A(B) دو مجموعهی ناهموار باشند ، اگر و تنها اگر و .
1-2-11- تعریف
متمم مجموعهی ناهموار A© را با نشان میدهیم و به صورت زیر تعریف میشود:
همچنین را به صورت زیر تعریف میكنیم:
1-2-12- مثال
اگر كلاسهای همارزی به شرح زیر میباشد.
حبوبات دانههای خشک خوراکی هستند که به خانواده بقولات تعلق دارند. بذور رسیده و خشک حبوبات دارای ارزش غذایی زیاد و قابلیت نگهداری خوبی هستند و یکی از مهمترین منابع غذایی سرشار از پروتئین میباشند (باقری و همکاران، 1376). پس از غلات، دومین منبع مهم غذایی بشر، حبوبات است. این گیاهان متعلق به خانوادهی بقولات (Fabaceae) و زیرخانواده پروانهآسایان (Papilionoidea) هستند (کوچکی و بنایان اول، 1386). حبوبات با بر آوردن نیازهای پروتئینی انسان و در نتیجه کاهش فشار بر چراگاههای طبیعی برای تولید پروتئینهای دامی، نقش انکار ناپذیری در حفظ اکوسیستم های طبیعی دارند. نخود با نام علمی Cicer aritinum L گیاهی است که علاوه بر تأمین پروتئین گیاهی، توانایی افزایش حاصلخیزی خاک را دارد که نیاز به مصرف کود شیمیایی و سموم دفع آفات را به حداقل میرساند (امینی زاده و همکاران، 1392).
حبوبات به دلیل پروتئین بالا و اسیدهای آمینه ضروری محصولات زراعی مهمی هستند دانه حبوبات در مقایسه با غلات محتوی پروتئین بیشتری است. مقدار پروتئین موجود در بذور حبوبات (25-20%) در مقایسه با غلات (10-6%) است. حبوبات به طور معمول سرشار از پروتئین، کربوهیدراتهای پیچیده، فیبر و مقدار کمی روغن هستند (Akibode, 2011). همچنین مقدار پروتئین موجود در دانه حبوبات 10تا20 برابر بیشتر از پروتئین موجود در گیاهان غدهای بوده، درحال حاضر حدود 90 درصد از کالری و 75 درصد از پروتئین مورد نیاز انسان از منابع گیاهی تامین میشود که در این میان حبوبات نقش مهمی را دارا میباشد (مجنون حسینی، 1387). این گیاهان منبع مهم ویتامینهایی مانند ریبوفلاوین، ویتامین ب و کاروتن هستند و از لحاظ اسیدهای آمینه ضروری مخصوصاً لیزین، که کمبود آن در غلات وجود دارد غنی هستند. از طرف دیگر با توجه به توانایی تثبیت ازت در این گیاهان قراردادن آنها در تناوب زراعی به پایداری سیستمهای زراعی کمک میکند (Singh et al.,1989).
حدود 680 هزار هكتار معادل 6/5 درصد از اراضی محصولات سالانه برداشت شده در سال زراعی 90- 1389 به حبوبات اختصاص یافته است. از این مقدار نخود 3/61 درصد، از سطح برداشت را به خود اختصاص داده است. استان لرستان با تولید 80 هزار و 955 تن نخود مقام نخست تولید کشور را دارد (آمارنامه کشاورزی، 1390-1389).
نخود یکی از مهمترین محصولات در حال رشد در ایران و جهان است اما عملکرد و کیفیت نخود تحت تاثیر پژمردگی ناشی ازFusarium oxysporum. Schl. f. sp. ciceri (Padw) Matuo & K. Sato قرار میگیرد. کاهش عملکرد نخود به علت پژمردگی ناشی از قارچ فوزاریوم تا 90 درصد گزارش شده است. این بیماری تقریباً در تمام مناطق زیرکشت حبوبات از جمله، شبه قاره هند، ایران، پرو، سوریه ، اتیوپی مکزیک، اسپانیا، تونس، ترکیه و آمریکا شایع است (Lal and Datta, 2013). کاهش عملکرد نخود به علت پژمردگی فوزاریومی در هند و اسپانیا 10درصد، در تونس 40 درصد و در ایران 17درصد گزارش شده است (Karimi et al.,2012). پژمرده و زرد شدن برگها، ضعف بوته، کاهش تعداد غلاف، کوچک ماندن دانهها و در نتیجه کاهش محصول از نشانههای این بیماری هستند. عامل بیماری قارچ خاکزاد F. oxysporum f. sp. ciceri است. خسارت این بیماری در بعضی از مزارع اطراف مراغه تا ۸۰ درصد گزارش شده است (ولادی و همکاران، 1391).
علایم این بیماری هم در مراحل ابتدایی رشد گیاه و هم در مراحل مختلف بلوغ قابل رویت است. علائمی از قبیل کوتولگی، کوچک شدن برگها، آویختگی برگ و بالاخره مرگ گیاه را موجب میشود.(Stoilova and Chavdarov, 2006)
هشت نژاد ازF. oxysporum تا کنون گزارش شده است که شش نژاد (1A, 2, 3, 4, 5 and 6) باعث علائم پژمردگی و از نظر اقتصادی مهمتر هستند نسبت به نژادهای0 و 1B/C که باعث علائم زردی میشوند (Lal and Datta, 2013 ؛Karimi et al.,2012 ؛ Jimenez-Gasco and Jimenez-Diaz, 2002).
نژادهای 2، 3 و4، فقط از هند گزارش شدند.0 ،1B/C ،5 و6 از ناحیه مدیترانه و آمریکا (کالیفرنیا) و نژاد1A از هند، کالیفرنیا و حوزه مدیترانه گزارش شدند (Jimenez-Gasco and Jimenez-Diaz, 2002).
اهداف
1- مطالعه سبب شناسی عوامل زردی و پژمردگی نخود
2- شناسایی عوامل زردی و پژمردگی نخود در استان لرستان
3- تعیین مقاومت ارقام نخود به عوامل پژمردگی و زردی
4- مقایسه میانگین ها برای تمامی صفات مورد مطالعه ارقام نخود از نظر مقاومت به بیماری زردی و پژمردگی
5- بررسی میزان خویشاوندی ارقام نخود از نظرمقاومت به بیماری زردی و پژمردگی
فرضیه ها
1– زردی و پژمردگی نخود عامل قارچی ندارد.
2- ارقام نخود نسبت به عوامل پژمردگی و زردی مقاوم نیستند.
3– عامل زردی و پژمردگی نخود قارچ فوزاریوم نیست.
4- میانگین صفات مورد مطالعه ارقام نخود از نظر مقاومت به بیماری زردی و پژمردگی اختلاف معنی داری ندارند.
5- ارقام نخود از نظر مقاومت به بیماری زردی و پژمردگی خویشاوندی ندارند.
هدف ما از انجام این تحقیق شناسایی عوامل بیماری زردی و پژمردگی نخود و تعیین ارقام مقاوم نخود نسبت به این بیماری در شرایط گلخانه در استان لرستان میباشد.
1-1- کلیات
1-1-1- سطح زیرکشت و تولید نخود در ایران
در سال زراعی 90-89 سطح زیرکشت و میزان تولید نخود به ترتیب برابر با 5/419 هزار هکتار و 6/233 هزار تن بوده است. محصول نخود به دو صورت آبی و دیم در ایران کشت میشود که 6/97 درصد از سطح زیرکشت و 4/93 درصد از تولید این محصول به صورت دیم است (آمارنامه کشاورزی، 1390) (جدول1-1).
جدول 1-1- سطح زیر کشت و میزان تولید نخود در ایران (سال زراعی 1390-1389)
سطح زیر کشت (هکتار) | سهم از سطح زیرکشت | تولید (تن) | سهم از تولید
|
||||||
آبی | دیم | مجموع | آبی | دیم | آبی | دیم | مجموع | آبی | دیم |
10221 | 409276 | 419497 | 4/2 | 6/97 | 17/15434 | 1/218252 | 3/233686 | 6/6 | 4/93 |
جدول 1-2- وضعیت تولید نخود در استانهای تولید کننده ( 1390- 1389)
استان | سطحزیر کشت | سهم سطح زیر کشت | تولید | سهم تولید |
آذربایجان شرقی | 40421 | 6/9 | 2/26976 | 5/11 |
آذزبایجان غربی | 72036 | 2/17 | 2/29869 | 8/12 |
اردبیل | 4089 | 1 | 2/2765 | 2/1 |
ایلام | 5012 | 2/1 | 7/3731 | 6/1 |
فارس | 3342 | 8/0 | 3/4942 | 2/1 |
کردستان | 72010 | 2/17 | 4/29512 | 6/12 |
زنجان | 4154 | 1 | 4/1165 | 5/0 |
خراسان رضوی | 8320 | 2 | 1/3173 | 4/1 |
خراسان شمالی | 2286 | 5/0 | 6/903 | 4/0 |
ادامه جدول (1-2)
کرمانشاه | 75292 | 9/17 | 3/35709 | 3/15 |
لرستان | 116892 | 9/27 | 80955 | 6/34 |
مرکزی | 3946 | 9/0 | 8/1680 | 7/0 |
همدان | 7839 | 9/1 | 9/9156 | 9/3 |
سایر استانها | 3859 | 9/0 | 3/3145 | 3/1 |
همانطور که در جدول (1-2) مشاهده میشود بیشترین تولید و سطح زیر کشت این محصول به ترتیب با 80955 تن و 116892 هکتار در استان لرستان است که حدود یک چهارم کل سطح زیر کشت کشور را در بر دارد و استانهای کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی در رتبههای بعدی قرار دارند. کمترین سطح زیر کشت در کشور با 2286 هکتار مربوط به استان خراسان شمالی است.
بر اساس آمار(FAO, 2013) سطح زیرکشت حبوبات جهان در سال 2010، 78311 هزار هکتار بوده که تولید در همین دوره 68829 هزارتن برآورد شده است. طبق این آمار تولید حبوبات در فاصله سالهای 2010-2000 رشدی معادل 1/3 درصد داشته است. طی سالهای ذکر شده سطح زیر کشت حبوبات در ایران 790 هزار هکتار و میزان تولید 729 هزار تن بوده است. و رشدی معادل 7/2 درصد داشته است. قاره آسیا نسبت به سایر قاره ها از نظر سطح زیر کشت بیشترین سطح زیر کشت و تولید را به خود اختصاص داده است و ایران از نظر سطح زیر کشت بعد ار کشورهای هند، نیجر، میانمار، برزیل، نیجریه، کانادا، وغیره در مکان نوزدهم قرار دارد (FAO, 2013).
در مقیاس جهانی نخود پس از لوبیا و نخود فرنگی رتبه سوم اهمیت را در بین حبوبات دارد و نیز در ایران بیش از 63 درصد سطح زیر کشت حبوبات کشور را در برمیگیرد. با وجود توزیع گسترده نخود در دنیا 73 درصد تولید آن در جنوب آسیا است. هند با تولید سالانه حدود 8 میلیون تن نخود، مقام نخست تولید این محصول را در جهان دارد، ایران در سال 2011 با تولید 290 هزار و 243 تن مقام هفتم جهان را در تولید این محصول به خود اختصاص داده است و با داشتن سطح زیر کشت ۵۶۲ هزار و ۳۷۵ هکتار مقام چهارم جهان را در سال ۲۰۱۱ در زمینهی سطح زیر کشت نخود کسب کرده است (آمارنامه کشاورزی، 1390).
: بور ریز مغذی ضروری برای گیاهان است و مطالعات نشان داده که این عنصر می تواند به عنوان یک ریزمغذی برای حیوانات و انسان نیز محسوب شود. در این پژوهش به منظور درک بهتر از نقش بور، اثر دوزهای مختلف اسید بوریک بر توانایی حیات، تکثیر، تمایز و فاکتورهای بیوشیمیائی سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت (MSCs) مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: MSCs تا سه پاساژ کشت و برای بررسی توان تکثیر و تمایز در محیطهای کشت فاقد ترکیبات استئوژنیک و واجد ترکیبات استئوژنیک آلوده به اسید بوریک قرار داده شد. در بخش اول که شامل بررسی توانائی تکثیر میشود، توانایی حیات با کمک تست MTT و تریپان بلو در زمان های 12، 24و 36 ساعت بررسی و دوزهای 6 نانو، میکرو و میلیگرم بر میلیلیتر اسید بوریک و زمان 36 ساعت جهت انجام مطالعه انتخاب گردید. در ادامه، توانائی تکثیر با بهره گرفتن از توانایی تشکیل کلونی (CFA) و دو برابرشدگی جمعیتی (PDN)، مورفولوژی سلول ها توسط رنگ آمیزی فلوروسنس، سطح الکترولیتهای سدیم، پتاسیم با بهره گرفتن از فلیم فتومتر و میزان کلسیم، میزان فعالیت آنزیم های LDH، ALP ،AST و ALT توسط کیتهای تجاری ارزیابی شد. در بخش دوم که شامل بررسی توانائی تمایز میشود، تاثیر دوز 6 نانو و میکروگرم بر میلیلیتر به عنوان دوزهای منتخب در زمان های 5، 10، 15 و 21 روز بر توانایی زیستی، مورفولوژی، سطح الکترولیتها و فعالیت آنزیم هایLDH ،AST و ALT در سلول ها تمایز یافته بررسی شد. میزان تمایز با بهره گرفتن از روش کمی آلیزارین رد، غلظت کلسیم و فعالیت آنزیم ALP مورد ارزیابی قرار گرفته و داده ها توسط روش آماری ANOVA، آزمون tukey آنالیز و p<0/05 به عنوان سطح معنی دار در نظر گرفته شد. نتایج: نتایج بدست آمده نشان داد که در سلول های مزانشیم میزان توانایی زیستی در دوز و زمان کم تغییر نمی کند، اما افزایش در هر دو فاکتور زمان و دوز، کاهش فعالیت آنزیم های متابولیکی و متعاقبا حیات را بدنبال داشت. در سلولهای استئوژنیک فقط در دوز بالا و با گذشت زمان منجر به کاهش توانایی حیات سلولی شد و دوز 6 نانوگرم هیچ اثری بر روی توانایی حیات نشان نداد ضمنا فاکتورهای تمایزی، الکترولیتها و آنزیمهای متابولیکی با افزایش زمان فقط در دوز 6 نانوگرم افزایش یافت. نتیجه گیری: تاثیر اسید بوریک به نوع سلول و شرایط تیمار وابسته است به گونه ای که در این مطالعه نشان داده شد که حساسیت سلولهای مزانشیم نسبت به سلولهای استئوبلاست بیشتر است. علاوه بر این دوز پایین اسیدبوریک دارای تاثیر مثبتی بر روند تمایز استخوان بود، لذا دوزهای پایین اسید بوریک می تواند نقش مفیدی بر سلامت سلول های مزانشیم و تمایز آنها به استئوبلاست داشته باشد.
کلید واژه ها: سلول های بنیادی مزانشیم مغز استخوان، اسید بوریک، قابلیت حیات، آنزیم های متابولیکی، تمایز
فصل اول: کلیات و هدف | |
1 | 1-1 سلولهای بنیادی ……………………………………………………………………… |
1 | 1-1- 1 تعریف سلولهای بنیادی………………………………………….. |
2 | 1-1-2 ویژگی خودنوزایی سلول بنیادی……………………. |
3 | 1-1-3 دستهبندی سلولهای بنیادی بر اساس توان تمایزی آنها ………………………………………………………. |
4 | 1-1-4 دستهبندی سلولهای بنیادی بر اساس منشا …………………………………………………….. |
4 | 1-1-4-1 سلولهای بنیادی جنینی………………………………………………… |
6 | 1-1-4-2 سلول بنیادی خون بند ناف……………………………………….. |
7 | 1-1-4-3 سلولهای بنیادی بزرگسالان……………………….. |
10 | 1-1-5 سلولهای مغز استخوان ………………………………. |
10 | 1-1-5-1 سلولهای بنیادی خونساز………………………….. |
11 | 1-1-5-2 سلول مزانشیم مغز استخوان…………………………….. |
12 | 1-2 تاریخچه سلول بنیادی مزانشیم ……………………………….. |
13 | 1-2-1 مورفولوژی سلول بنیادی مزانشیم ………………………….. |
14 | 1-2-2 کنام سلول بنیادی مزانشیم مغز استخوان …………………………………….. |
15 | 1-2-3 ویژگیهای اساسی سلول بنیادی مزانشیم ……………………. |
16 | 1-3 کاربردهای سلول بنیادی مزانشیم در درمان ……………….. |
17 | 1-3-1 ترمیم استخوان ………………………………………………. |
17 | 1-4 بافت استخوان …………………………………………….. |
20 | 1-5 استئوژنز(استخوانسازی) …………………………….. |
21 | 1-5-1 استخوانسازی اولیه یا جنینی ……………………….. |
23 | 1-5-2 استخوانسازی ثانویه ……………………………………………….. |
23 | 1-5-3 دوبارهسازی استخوان ………………………………………….. |
24 | 1-6 هتروژن بودن کشت سلول بنیادی مزانشیمی …………….. |
25 | 1-6-1 شرایط آزمایشگاهی تمایز مزانشیم به استخوان ……………………………………………… |
25 | 1-6-2 تنظیم مولکولی تمایز به استخوان سلولهای بنیادی مزانشیمی …………………………………………….. |
27 | 1-6-3 نقش سیگنال دهی Wnt در تمایز سلول های بنیادی مزانشیم به استخوان ………………………… |
29 | 1-7 عنصر بور …………………………………….. |
30 | 1-7-1 مشتقات بور ……………………………………………………….. |
32 | 1-7-2 فراوانی عنصر بور ……………………………………… |
32 | 1-7-3 تاریخچه مصرف بور ……………………………….. |
33 | 1-7-4 منابع طبیعی بور………………………………… |
34 | 1-7-5 اثرات بور برفلزات ضروری برای متابولیزم در جانوران …………………………………………. |
34 | 1-7-5-1 تاثیر بور بر فیزیولوژی بدن ………………………………….. |
36 | 1-7-5-2 تاثیر بور بر روی سرین پروتئازها …………………………………………………….. |
37 | 1-7-6 کاربرد بور در دارو ……………………………………………… |
37 | 1-7-7 سرطان ………………………………………………………. |
39 | 1-8 اثرات بور روی استخوان ……………………………………. |
40 | 1-9 بور و خون ……………………………………………………….. |
41 | 1-10 بور در گیاهان ………………………………………………………… |
42 | 1-11 سمیت بور ……………………………………………. |
44 | 1-12 محدوده استفاده بور ……………………………………………… |
45 | مروری بر مطالعات گذشته ……………………………………… |
47 | هدف مطالعه …………………………………………………………….. |
فصل دوم: مواد و روشها | |
50 | 2-1 انتخاب رت ………………………………………………………………. |
50 | 2-2 جدا سازی وتكثیر سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان ………………………………….. |
52 | 2-2-1 اجرای پاساژ ……………………………… |
54 | 2-3 اثبات مزانشیم بودن سلول های استخراج شده ………………………………………. |
54 | 2-3-1 تمایز به استخوان ……………………………………………………………. |
55 | 2-4 بررسی توان زیستی سلولها (دوز فایندینگ) ……………………………… |
55 | 2-4-1 رنگ آمیزی تریپان بلو ……………………………………………….. |
57 | 2-4-2 سنجش تترازولیوم (MTT) ……………………………………………………. |
57 | 2-4-2-1 مراحل انجام سنجش MTT)غیر استئوژنیک( ………………………………………………………………….. |
58 | 2-4-2-2 ترسیم منحنی استاندارد با بهره گرفتن از سنجش تترازولیوم ………………………………………………… |
59 | 2-4-2-3 مراحل انجام تست MTT استئوژنیک ……………………. |
60 | 2-5 انتخاب دوز مورد نظر ……………………………………….. |
60 | 2-6 بررسی توان تکثیری سلولهای بنیادی مزانشیم ……………. |
61 | 2-6-1 سنجش توانایی کلونیزایی ……………………………… |
63 | 2-6-2 محاسبه تعداد دوبرابرشدگی جمعیتی(PDN) ……………….. |
62 | 2-7 بررسی تغییرات مورفولوژیکی با بهره گرفتن از رنگ آمیزی فلوروسنت …………………………………………….. |
65 | 2-8 آزمونهای بیوشیمیایی در شرایط تمایز و غیرتمایزی …………………………………………. |
65 | 2-8-1تیمار و استخراج عصاره سلولی ……………………………… |
65 | 2-8-2 بررسی فعالیت آنزیمها ……………………………………… |
66 | 2-8-2-1 تهیه ی نمودار استاندارد برای آزمایش لاوری ……………………………………. |
66 | 2-8-2-2 ترانس آمینازها ………………………………… |
68 | 2-8-2-3 لاکتات دهیدروژناز………………………………… |
70 | 2-8-2-4 آنزیم آلکالین فسفاتاز ……………………………………………… |
72 | 2-8-3 سنجش میزان رسوب ماتریكس معدنی به كمك رنگ آلیزارین رد در سلول های استئوژنیک |
72 | 2-8-3-1 رسم منحنی استاندارد برای رنگ آمیزی آلیزارین رد ……………………….. |
73 | 2-8-3-2 بررسی رسوب ماتریکس استخوانی در نمونه های تیمار شده ………………………………… |
73 | 2-8-4 بررسی الکترولیت ها )کلسیم، سدیم و پتاسیم( ……………………. |
73 | 2-8-4-1 بررسی میزان کلسیم داخل سلولی با بهره گرفتن از کیت کلسیم به روش رنگ سنجی ………… |
74 | 2-8-4-1-1 مراحل انجام تست کلسیم در سلول های تمایز یافته )استئوبلاست( ………………………….. |
75 | 2-8-4-1-2 مراحل انجام اندازه گیری میزان کلسیم ….. |
76 | 2-8-4-2 اندازه گیری غلظت سدیم و پتاسیم سلول استئوژنیک و غیر استئوژنیک ………………………….. |
81 | 2-9 تجزیه و تحلیل آماری داده ها ………….. |
فصل سوم: نتایج | |
82 | 3-1 الف: نتایج مرحله اول ………………………………… |
82 | 3-1-1 رشد و تکثیر سلولهای بنیادی مزانشیم …………………… |
82 | 3-1-2 اثر اسید بوریک بر توانایی زیستی سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت …………………… |
85 | 3-1-3 بررسی مورفولوژی سلولهای تیمار شده ……………… |
87 | 3-1-4 نتایج توانایی کلونی زایی، تعداد دوبرابر شدگی جمعیت سلول …………………………………………….. |
89 | 3-1-5 اثر اسید بوریک بر فاکتورهای بیوشیمیایی …… |
91 | 3-1-6 میزان الکترولیتها………………………………………….. |
92 | 3-2 نتایج اثر دوزهای انتخابی اسید بوریک بر شاخص های تمایز به استئوبلاست ………………………….. |
92 | 3-2-1 توانایی زیستی سلولها در روند تمایز ……………………….. |
93 | 3-2-2 بررسی تغییرات مورفولوژیکی با بهره گرفتن از رنگآمیزی فلورسنت در نمونههای استئوژنیک |
96 | 3-2-3 بررسی اثر اسید بوریک بر فاکتورهای بیوشیمیایی سلولهای تمایز یافته ……………………………….. |
97 | 3-2-3-1 میزان معدنی شدن ماتریکس با سنجش رنگ آلیزارین رد ……………………………………………….. |
100 | 3-2-3-2 میزان رسوب کلسیم …………………………………….. |
101 | 3-2-3-3 بررسی فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز …………. |
101 | 3-2-3-2 بررسی فعالیت آنزیم آسپارتات و آلانین ترانس آمیناز ……………………………………………………….. |
103 | 3-2-3-5 بررسی فعالیت لاکتات دهیدروژناز ……………….. |
103 | 3-2-3-6 بررسی سطح الکترولیت های سلولهای استئوژنیک …………………………………………… |
|
|
فصل چهارم: بحث و نتیجه گیری | |
105 | 4-3 اثر اسیدبوریک بر سلولهای مزانشیم ……………………….. |
105 | 4-1-1اثر اسید بوریک بر توانایی زیستی و توان تکثیر سلولها …………………………………………………… |
108 | 4-1-2 بررسی تاثیر اسید بوریک بر تغییرات مورفولوژیکی ………………………………………………………………… |
109 | 4-1-3 اثر اسید بوریک بر فاکتورهای بیوشیمیایی …. |
113 | 4-1-4 اثر اسید بوریک بر فعالیت آنزیمهای متابولیکی ……………………………………… |
116 | 4-2 اثر اسیدبوریک بر تمایز سلولی ……………………………… |
116 | 4-2-1 توانایی زیستی ……………………………………. |
119 | 4-2-2 بررسی سطح الکترولیت ها ……………………………………………. |
120 | 4-2-3 بررسی فاکتورهای استئوژنیک ……………………. |
124 | 4-2-4 بررسی اثر اسید بوریک بر آنزیم های متابولیکی ………….. |
127 | 4-2-5 تاثیر اسید بوریک بر مورفولوژی سلولهای تمایزی …………………………………………….. |
128 | 4-3 نتیجه گیری ……………………………………………………… |
129 | 4-4 پیشنهادات ……………………………………………………………. |
فصل پنجم:ضمیمه | |
131 | 5-1 روش تهیه محیط کشت …………………………………………………. |
131 | 5-2 تهیه ی فسفات بافر سالین PBS– ……………………………. |
132 | 5-3 تهیه ی فسفات بافر سالین مثبت PBS+……………………… |
132 | 5-4 روش تهیه محیط تمایزی استئوژنیک ………………………….. |
133 | 5-5 آماده سازی آلیزارین رد …………………………………………… |
133 | 5-6 روش تهیه محلول تریپانبلو 4/0 درصد ……………………………. |
133 | 5-7 تهیه کریستال ویولت ……………………………………… |
133 | 5-8 روش تهیه محلول MTT…………………………………. |
133 | 5-9 روش تهیه بافر شست و شو( ( Tris-Hcl-NaCl………………….. |
133 | 5-10 مواد لازم و روش تهیه بافر استخراج ( Tris-Hcl) ………… |
134 | 5-11 روش تهیه بافر ARS ………………. |
134 | 5-12 روش تهیه محلول BSA …………………………… |
134 | 5-13 روش تهیه محلول کمپلکس لاوری ………… |
135 | 5-14 روش تهیه بافر استخراج کلسیم …………………………. |
135 | 5-15 روش تهیه رنگ های فلورسنس هوخست و آکریدین اورنژ …. |
تعریف سلولهای بنیادی
به طور نرمال سلولهای تخصص یافته بدن مثل سلول پوست یا سلول عصبی در تمام دوره زندگی به همان صورت باقی میمانند، اما در بدن سلولهای دیگری به نام سلولهای بنیادی وجود دارند که توانایی تبدیل به سلولهای دیگری چون سلول قلب، عصبی، ماهیچه و ……. را دارا میباشند (1).
سلولهای بنیادی[1] سلولهایی غیر تخصصی[2] در بدن هستند که قابلیت تمایز به سلولهای تخصصیافته را با کسب کلیه اعمال سلولی تخصصی دارند. این سلولها دارای دو ویژگی اساسی یعنی توانایی تقسیم و تولید سلولهایی با خواص یکسان (خودنوزایی)[3]و ایجاد انواع سلولهای تمایزیافته میباشند (شکل 1-1)(1).
به دلیل اینکه این سلولها منشا تولید بقیه انواع سلولها هستند واژه بنیادی در مورد آنها به کار میرود به عبارت دیگر یک سلول بنیادی، سلولی است که به دلیل توانایی کسب کلیه اعمال تخصصی قابلیت تبدیل به سلولهای تخصص یافته را دارد. این سلولها جهت تمایز نیازمند دریافت سیگنال هستند. قاعدتاً یک سلول بنیادی تا قبل از دریافت یک سیگنال جهت تکامل به سلول تخصصی به صورت غیرتخصصی باقی میماند. سلولهای بنیادی در بدن انسان ویژگی تمایز به بسیاری از سلولها را دارند. همچنین به عنوان سیستم ترمیم به خدمت گرفته میشوند زیرا که توانایی تقسیم بدون محدودیت برای جایگزینی دیگر سلولها را دارا میباشند. وقتی یک سلول بنیادی تقسیم می شود هر سلول جدید بدست آمده این پتانسیل را دارد که سلول بنیادی باقی بماند یا به سلول تخصصی جدید مثل سلولهای خونی و … تمایز یابد (1).
شکل1-1: توانائی خودنوزائی و پتانسیل تمایز در سلولهای بنیادی (www.cellingbiosciences.com) |
1-1-2 ویژگی خودنوزایی سلول بنیادی
تکثیر یا خودتجدیدی، توانایی سلولها در تولید نسخههای یکسان از خود، توسط تقسیم میتوز در یک دوره زمانی مشخص است به صورتی که خصوصیات ژنتیکی و کاریوتایپی در سلولهای دختری عینا شبیه سلولهای مادری باقی میماند.
خودتجدیدی سلولها بنیادی تحت تاثیر سیگنالهای درونی سلول بنیادی که به صورت تقسیم متقارن و نامتقارن است، قرار دارد. علاوه بر این سیگنالهای درونی، خودتجدیدی سلولهای بنیادی تحت تاثیر عوامل محیطی چون آسیب یا صدمه نیز میباشد و تحت تاثیر این شرایط یک سلول بنیادی ممکن است دو سلول دختری ایجاد کند که یا به صورت سلولهای بنیادی باقی میمانند یا متمایز میشوند (2).
1-1-3 دستهبندی سلولهای بنیادی بر اساس توان تمایزی آنها:
سلول های بنیادی بر اساس توان تمایزی به صورت زیر دسته بندی می شوند:
الف) همه توان[4]: واژه Totipotent از دو قسمت Toti= همه، potent= توانایی تشکیل شده است. از جمله این سلولها میتوان بلاستومرهای یک جنین دو سلولی را نام برد که قادر است همه سلولهای بدن یک فرد کامل را بسازد. این سلولها میتوانند به انواع سلولهای جنینی و برون جنینی تمایز پیدا کنند و اندامهای قابل زیستی را ایجاد نمایند.
ب) پر توان[5]: این نوع سلولها قادر به ساخت غالب یا همه سلولهای فرد هستند. به عنوان مثال سلولهای بنیادی جنینی تحت شرایط خاص میتوانند یک فرد را بسازند ولی قادر به ایجاد سلولهای جفت نیستند. سلولهای بنیادی جنینی و سلولهای پر توان القایی جز این دسته از سلولهای بنیادی میباشند.
پ)چند توان[6]: سلولهای بنیادی هستند كه به تعداد محدودتری از انواع سلول تمایز پیدا میکنند (در بافتهای بزرگسال نظیر مغز، مغز استخوان، كبد و… وجود دارند).
ت) یک توان[7]: توانایی ایجاد یک نوع سلول را دارند ولی توانایی خود نوزایی خود را حفظ کرده اند. مانند سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی که توانایی تولید اسپرم را دارند (شکل 1-2) (3).
شکل 1-2: دستهبندی سلولهای بنیادی براساس پتانسیل تمایزی آنها (www. njavan.com).
1-1-4 دستهبندی سلولهای بنیادی بر اساس منشا
سلولهای بنیادی بر اساس منشا به سه دسته اصلی تقسیم بندی میشوند
1-1-4-1 سلولهای بنیادی جنینی
کشت موفقیت آمیز آزمایشگاهی سلولهای بنیادی جنینی انسانی (ESCs) [8] در سال 1998 توسط تامپسون و همکارانش انجام گرفت.
سلولهای بنیادی جنینی از توده سلولی داخلی (ICM)[9]جنین در مرحله بلاستوسیت به دست میآیند. بلاستوسیت مرحله ای از تکوین پیش از لانهگزینی در pestanداران است که معمولا چهار تا پنج روز بعد از لقاح ایجاد می شود. در این مرحله جنین 200-100 سلول دارد و به صورت کرهای توخالی است. این کره متشکل از یک لایه سلولی برونی (تروفواکتودرم) است که به طور معمول پس از لانهگزینی در رحم، بخشی از جفت را میسازد. همچنین این کره مجتمعی از سلولها (حدود 30-20سلول) در داخل کره به نام توده سلولی داخلی است که قادرند لایه های مختلف جنین کامل را تولید کنند (شکل 1-3) (4).
شکل 1-3: تصویر شماتیک از سلولهای بنیادی جنینی که توانایی ایجاد سلولهای هر سه لایهی زایندهی جنینی را دارا میباشد و همچنین سلولهای بنیادی بالغ که توانایی خودنوزایی و تمایز را دارند (5) .
1-1-4-2 سلول بنیادی خون بند ناف[10]
خون بند ناف غنی از سلولهای بنیادی و سلولهای خونساز است. این سلولها بسیار پرتوان و نامیرا هستند و همچنین در اثر تکثیرهای پی در پی دچار پیری نمیشوند، به طوریکه با تزریق و یا جایگزینی آنها در بافتهایی که آسیب جدی دیدهاند میتوانیم به بهبودی و تشکیل سلولهای جدید بافت کمک نمائیم. خون بند ناف دارای 6/0 تا 1 درصد سلولهای پیشساز خونی و بنیادی خونساز است. ژله وارتون بند ناف منبع غنی از موکوپلیساکاریدها بوده که سلولهای بنیادی بالغ نیز در آن یافت می شود (6). خون بند ناف دارای مزایای زیادی چون محدود نبودن به اهداکننده، بلوغ کمتر سلول نسبت به سلولهای فرد بالغ و کاهش احتمال پسزدگی پس از پیوند میباشد (7). همچنین خون بند ناف را میتوان ذخیره نمود و در موارد نیاز برای خود شخص یا فرد دیگری استفاده نمود. استفاده از این سلولها در درمان بیماریها چندان معمول نیست ولی این سلولها در درمان دیابت نوع 1، بیماریهای قلبی و عروقی، لوپوس اریتماتوس، بیماریهای نورولوژیک مانند سکته مغزی، پارکینسون و آلزایمر، کمخونیها و نقص ایمنی و بیماریهای کبدی به کار میرود (شکل 1-4) (6).
شکل 1-4: نمایی از بند ناف (رگهای بند ناف (2 سرخرگ و یک سیاهرگ) و ژله وارتون[11] و غشا خارجی) (www.mdpi.com).
1-1-4-3 سلولهای بنیادی بزرگسالان (Adult stem cells):
انواع سلول بنیادی بالغ
بسیاری از بافتهای بالغ حاوی سلولهای بنیادی هستند و قدرت تمایز و توانایی خود نوزایی را دارند، به این سلولها سلولهای بنیادی بالغ گفته میشود. در زیر چند مثال از این نوع سلولها آورده شده است:
الف) سلول بنیادی عصبی
سلول بنیادی عصبی، سلول پرتوانی است که:
1) قادر به تکثیر و تولید پیشسازهایی است که قابلیت تبدیل به سه نوع اصلی سلولهای سیستم اعصاب مرکزی را دارند: یعنی آستروسیتها، الیگودندروسیتها و نورونها.
2) این سلولها توانایی خودنوزایی را داشته و همچنین به صورت متقارن و نامتقارن تقسیم میگردند.
3) یک سلول بنیادی عصبی خصوصیت پرتوانی خود را تا زمانی طولانی حفظ می کند (8).
از آنجا که اسلام دینی است اجتماعی که زندگانی عموم بشر را از هر جهت در نظر گرفته است و همان گونه که به زندگی فردی انسان ها و اداره آن عنایت دارد به زندگی اجتماعی آنها و زمامداری آن نیز توجه دارد، توجهی که خداوند به زندگی اجتماعی انسانها مبذول داشته است با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست و از این جهت پیشوای دینی ورهبریت اسلامی از جهات مختلفی مورد تأکید واقع شده است که از جمله این جهات می توان به بیان معارف و احکام اسلام، جهت رهبری وارشاد، حیات معنوی و…اشاره کرد.البته علاوه بر تأکید اسلام بر وجود حاکم وزمامداری که عهده دار همه جنبه ها ی لازم باشد ،خود انسان با فطرت خدادادی اش درک می كند که هیچ گاه یک جامعه سازمان یافته مثل کشور، شهر، ده وحتی یک خانواده که حداقل از دو نفر تشکیل شده است بدون سرپرست و زمامداری که چرخ جامعه را به حرکت در می آورد، امکان پذیر نیست. به همین دلیل شیعه معتقد است جامعه اسلامی نیازمند فردی است که بر طبق اصول و مبانی اسلام، شایستگی زعامت جامعه راداشته باشد و بعد از پیامبر (ص)که به امر خدا تعیین شده است، بنابر همان اصول و همان نیازمندی هایی که همیشه با جامعه است وجود حاکم و زعیمی که همان ویژگی های اساسی (به جز وحی که پیامبر دارا بود) را داشته باشد، لازم است. همچنین بنابر روایات موجود خود پیامبر (ص) به مسئله جانشینی توجه کامل داشتند به طوری که در غیاب خود جانشینی برای خود تعیین می کردند، بنابر این کسی که به عنوان جانشین پیامبر (ص) بعداز رحلت آن حضرت متصدی امور جامعه است در واقع حافظ و نگهبان دین، عامل هدایت مردم، قاضی، الگو، حاکم، مفسر قرآن ودر واقع مرجع دینی است. لذا چنین فردی که با این مشخصات از جانب خداوند به سمت جانشینی پیغمبر برگزیده شده است امام نام دارد که ضرورت وجود او به عنوان واسطه فیض الهی غیر قابل انکار است.
بنابر این در همه اعصار وزمان ها باید پیامبر یا امام موجود باشد تا فیض را از واجب تعالی گرفته وبه عالم هستی برساند. در کل هدف از آفرینش، هدایت نوع انسان به سوی پروردگار است که این هدایت نه بدون وحی میسر است و نه بدون رهبری وحی شناس و عالم به آن ممکن. امام انسانی است که مستقیماً یا با واسطه حامل وحی مبین و مفسر وحافظ آن از هر گونه تحریف و مجری آن می باشد وگر نه هرج ومرج همه جا را فرا می گیرد.
1-1- شرح و بیان مسئله پژوهشی
امامت مربوط به زمان گذشته فقط نیست بلکه مسئله حیاتی آن زمان و این زمان وهمه زمانهاست، به همین جهت در طول تاریخ اسلام همواره مورد بحث و مناظره بوده و یکی از مباحث مهم علم کلام به شمار می رود. بنابر این امامت یک مسئله فرعی وغیر ضروری نیست بلکه شناخت صفات امام بر حق ومصادیق آن بسیار مهم وسرنوشت ساز است.از دیدگاه شیعه امامت یکی از مباحث مهم اعتقادی است که جزءمسائل کلامی واصول اعتقادی بعد از نبوت به شمار می آید، هرچند که بسیاری از فرقه های اهل سنت آن را جزء فروع دین دانسته اند. در این رساله هدف ما بررسی مسئله امامت از منظر سه فرقه مسلمان یعنی شیعه اثنا عشری، اسماعیلیه، و اشاعره می باشد. تا در نهایت به یک تصویر واضح از جایگاه امامت از دیدگاه علما ومتکلمان این سه فرقه برسیم.
1-2- اهمیت وارزش تحقیق
امامت یکی از مهمترین موضوعات در تاریخ اسلام بوده که این مبنا سبب شکل گیری بسیاری از فرق و مذاهب اسلامی شده است، فرقه های مختلف مسلمانان از جمله شیعیان اثنی عشری، اسماعیلیه، و فرقه اشاعره نسبت به مسئله امامت نظراتی دارند و در این نظریات آنها اختلاف ها و اشتراکاتی به چشم می خورد که بیان نظرات مشترک و رفع اختلافات وهمچنین تبیین دیدگاه های درست در این مورد می تواند بسیاری از اختلافات عقیدتی بین مسلمانان را بر طرف کند وآنها را به مسیر درست هدایت نماید.
1-3-سؤال های تحقیق