حلیل تنش و تغییر شکل مخازن جدارضخیم کروی از جنس مواد تابعمند تحت بارگذاری فشار داخلی و اختلاف دما در این پایان نامه بحث شده است. پارامترهای مادی به صورت تابعی از شعاع در نظر گرفته شده اند که نقش با اهمیتی در رفتار این گونه مواد ایفا می کنند. برای مشخص شدن نقش بسزای آنها، چند نوع ماده دارای پارامترهای مادی متفاوت، تحت گرادیان دما و فشار داخلی قرار گرفته و بررسی شده اند. همچنین تفاوت آنها در به تسلیم رسیدن این گونه مخازن مشخص شده است. برای اطمینان از بررسیهای انجام شده، نتایج به دست آمده در حالت الاستیک با مقاله های دیگر مقایسه شده است. همچنین با مقایسه نتایج مربوط به بارگذاریها به نقش پر اهمیت اختلاف دما در تحلیل رفتار مخازن پی برده شد. سپس به
تحلیل الاستوپلاستیک این گونه مخازن پرداخته شد. برای تحلیل الاستوپلاستیک آنها از رفتار سختی سینماتیک خطی پیروی شده است. طبق بررسی و تحلیل رفتار آنها تحت بارگذاری چرخهای اختلاف دما و فشار داخلی ثابت که منجر به مشخص شدن دیاگرام تفکیک پدیده ها شد مشاهده کردیم که مخزن کروی تا اختلاف دماهای بالایی هنوز در حالت الاستیک باقی مانده است. همچنین ناحیهی الاستیک شیکدان، سطح زیادی را به خود اختصاص داده است و بعد از آن وارد ناحیهی پلاستیک شیکدان شده است. در واقع با این کار، رفتار ماده را قبل از بارگذاریهای متفاوت پیش بینی کردهایم.
1-1- پیشگفتار
برای یک جامد الاستیک، تغییر شكل ها پس از حذف بارهای اعمالی، بازگشت پذیر میباشند. در جامدات پلاستیک، بعد از برداشتن بار، تغییر شكلها در ماده باقی میمانند و به حالت اولیه برنمیگردند. این تغییر شكلهای غیرالاستیک در تعادل باقی میمانند. رفتار آنها فرض میگردد که به زمان وابسته نمی باشد. همان طور که در شکل 1-1-1، پیداست، تغییر شكل در جامدات الاستوپلاستیک سختی پذیر از دو قسمت تغییر شكل الاستیک و تغییر شكل غیرالاستیک تشكیل شده است. هنگامی كه تنش كمتر از تنش تسلیم ( ) باشد، كرنش پلاستیک صفر میباشد.
مدل تشابهی رفتار این نوع مواد به وسیله مدل سنت ونان توسعه یافته نشان داده شده است.
مدلهای گوناگونی برای توصیف سختی پذیری جامدات توسط تغییر شكل، ارائه گردیده است. سختی پذیری غیر ایزوتروپ و سختی سازی سینماتیک از جمله آنها هستند.
اگرچه اكثر مواد دارای سختی پذیری غیرایزوتروپ میباشند ولی به علت سادگی مدل سختی ایزوتروپ كاربرد فراوانی دارد .بهخصوص هنگامیكه بارگذاری شعاعی باشد یعنی اینكه بردار تنش در فضای تنش دارای جهت ثابتی میباشد. به صورت عمومی، یک ماده دارای سختی ایزوتروپ به مادهای گفته می شود كه مرز ناحیهی الاستیک آن تنها به یک پارامتر اسكالر وابسته باشد.
· منحنی تنش-كرنش در كشش متقارن با منحنی تنش-كرنش در فشار نسبت به مبدأ است ( نقطه B در شکل 1-1-2 ).
· مرز ناحیهی الاستیک در همهی جهات، نسبت به مركز O متقارن میباشد
كاربردی ترین شمای سختی سازی غیرایزوتروپ، مدل سختی سینماتیكی خطی میباشد. در این مدل دامنه ناحیهی الاستیک ثابت باقی میماند ولی این دامنه در فضای تنش جابجا میگردد مركز ناحیهی الاستیک (نقطهی C در شكل 1-1-3 ) به نام تنش داخلی یا تنش برگشتی نامیده می شود .منحنی تنش-کرنش در كشش و فشار حول نقطهی C متقارن است. تحت یک تست كشش– پیچش، سطح تسلیم توسط
جابجایی سطح تسلیم اولیه و بوسیله بردار به دست میآید.
اثر باشینگر هنگامی مشخص می گردد كه بعد از یک تست كشش، یک تست فشار انجام گردد. معمولاً تست كشش ماده را در كشش سخت مینماید (حد الاستیک افزایش مییابد) ولی در جهت فشار ماده نرم میگردد. شكل 1-1-4، نشان میدهد كه حد الاستیک در فشار كمتر از حد الاستیک اولیه در فشار میباشد.
از بین دو مدل ذكر شده، سختی سازی سینماتیک به واقعیت نزدیكتر میباشد و تخمین بهتری از اثر باشینگر ارائه مینماید
در اثر بارگذاری دورهای كشش– فشار، خواص سختی سازی اكثر فلزات و آلیاژها در هنگام تست تغییر میكند . شكل 1-1-5، پارامترهای مورد استفاده برای یک سیكل پایدار تنشهای دورهای را نشان میدهد .برحسب نوع ماده، دما و حالت اولیهی آن سختیسازی و نرمیسازی رخ می ده
نرمی سیكلی هنگامی اتفاق میافتد كه در طول یک تست دورهای تحت دامنه كرنش ثابت، دامنه تنش كاهش مییابد (شكل1-1-6-(الف)) یا هنگامیكه در یک تست دورهای تحت دامنه تنش ثابت، دامنه كرنش افزایش یابد (شكل1-1-6-(ب)).
سختی سیكلی هنگامی اتفاق میافتد كه در طول یک تست دورهای تحت دامنه كرنش ثابت، دامنه تنش افزایش مییابد (شكل 1-1-6-(الف)) یا هنگامیكه در یک تست دورهای تحت دامنه تنش ثابت، دامنه كرنش كاهش یابد (شكل 1-1-6-(ب)).
اگر بارگذاری دورهای تنش متوسط غیر صفر باشد، اثرات دیگری ظاهر میگردند (شكل 1-1-7). این بارگذاری نامتقارن اعمالی موجب عدم رشد كرنش پلاستیک و ثابت ماندن آن در هر سیكل میگردد و یا اغلب موجب رشد آن در هر سیكل حتی بعد از پایداری حلقهی تنش-كرنش، میگردد .هنگامیكه دامنه كرنش اعمال گردد، رهاسازی و یا عدم رهاسازی تنش متوسط مشاهده میگردد. (شکل 1-1-8)]1[.
(الف)- اعمال دامنه تنش ثابت، راست- رشد کرنش پلاستیک، چپ- عدم رشد کرنش پلاستیک
(ب)- اعمال دامنه کرنش ثابت، راست- رها سازی تنش متوسط، چپ- عدم رها سازی تنش متوسط
1-2- مواد هدفمند (تابعمند)
در سالهای اخیر با توسعه موتورهای پرقدرت صنایع هوافضا، توربینها و راکتورها و ماشینهای دیگر نیاز به موادی با مقاومت حرارتی بالا و مقاومتر از لحاظ مکانیکی احساس شده است. در سالهای قبل در صنایع هوافضا از مواد سرامیکی خالص جهت پوشش و روکش قطعات با درجه کارکرد بالا استفاده میشد. این مواد عایقهای بسیار خوبی بودند ولی مقاومت زیادی در برابر تنشهای پسماند نداشتند. تنشهای پسماند در این مواد مشکلات زیادی از جمله ایجاد حفره و ترک مینمود. بعدها برای رفع این مشکل از مواد کامپوزیت لایهای استفاده شد. تنشهای حرارتی در این مواد نیز موجب پدیده لایه لایه شدن میگردید. با توجه به این مشکلات طرح مادهای مرکب که هم مقاومت حرارتی و مکانیکی بالا داشته و هم مشکل لایه لایه شدن نداشته باشد، ضرورت پیدا کرد. بنابر مشکلاتی که در صنایع مختلف برای مواد تحت تنشهای حرارتی بالا وجود داشت، دانشمندان علم مواد در سال 1984 میلادی در منطقه سندایی ژاپن برای اولین بار مواد تابعمند (FGM[1]) را به عنوان مواد با تحمل حرارتی بالا پیشنهاد نمودند. از آن پس روی مواد تابعمند تحقیقات وسیعی انجام شد. مواد تابعمند، مواد کامپوزیتی با ریزساختار ناهمگن میباشند، که خواص مکانیکی آنها بطور ملایم و پیوسته از یک سطح به سطح دیگر جسم تغییر می کند. نوع رایج آن، ترکیب پیوستهای از سرامیک و فلز میباشد. این مواد از اختلاط پودر فلز و سرامیک بدست میآیند. تغییر فلز و سرامیک از یک سطح به سطح دیگر کاملاً پیوسته میباشد. بگونهای که یک سطح از جنس سرامیک خالص و یک سطح فلز خالص است. بین دو سطح ترکیب پیوستهای از هردو میباشد. مادهی سرامیک مقاومت دمایی بالایی را بهخاطر رسانایی گرمایی کم دارا میباشد و از طرفی ماده فلزی چکش خوار، از شکستگی یا ترک بهخاطر تنش حرارتی ممانعت به عمل میآورد. خواص مکانیکی نیز با توجه به نوع ترکیب، تغییرات پیوستهای در جهت ضخامت دارد. این مواد با توجه به پیوستگی ترکیب مواد تشکیل دهنده دارای خواص مکانیکی مؤثری نسبت به مواد کامپوزیت لایهای میباشد. حال آنکه امروزه مواد تابعمند، همراه با غیر یکنواختیهای فضایی که عمداً در آنها ایجاد می شود، محبوبیت زیادی در محیطهای دمایی بالا کسب نموده اند. مواد تابعمند بیشتر برای پوشش های عایق حرارتی به کار میروند. به دلیل خاصیت تغییر پیوستهی مواد در فضای با مقیاس ماكروسكوپیك، گاهی اوقات استفاده از مواد تابعمند، از نظر رفتار مكانیكی نسبت به مواد با ساختار فیبری، بخصوص تحت بارهای حرارتی، ترجیح داده می شود. چون شكاف درونی یا مرزی در آنها وجود ندارد، پیكهای تنش در ساختارهای مواد تابعمند زمانی كه نیروی خارجی به آنها اعمال میگردند؛ میرا میشوند و در نتیجه از شكست بدلیل عدم پیوستگی درونی و تمركز تنش جلوگیری می شود. امروزه مواد تابعمند در زمینه های وسیعی همچون مکانیک محیطهای پیوسته، الكترونیك، شیمی، اپتیك، بیودرمانی و غیره مورد استفاده قرار میگیرند ]2و3[.
با توجه به خصوصیتهای مواد تابعمند و پیوسته تغییر کردن رفتار موادی آنها، پارامترهای آنها به صورت تابع وابسته در نظر گرفته شده است. در اینجا پارامترهای ماده مانند مدول الاستیسیته، ضریب رسانندگی گرمایی، ضریب انبساط گرمایی، تنش تسلیم و ضریب پراگر به شکل توابع توانی از شعاع نمایش داده شده اند. این توابع، تغییرات خواص مواد تابعمند را در طول ضخامت مخزن به صورت آرام و پیوسته مقرر می کنند.
فرم در حال بارگذاری ...