در این پایان نامه سعی بر این است با تکیه بر آنچه در مورد تاریخ معتزله، بسترهای شکلگیری اندیشه اعتزال و عوامل موثر بر حیات فکری معتزله کلاسیک که شامل عوامل داخلی و خارجی است، میدانیم و نیز با بازخوانی افکار مهم ایشان ؛ شرایط سیاسی، اجتماعی جهان اسلام (اهل سنت) را در ابتدای قرن نوزدهم میلادی و اندیشههای متفکران معاصر اهل سنت و نیز افکار اصلاح طلبانی که کلید حل مشکلات مسلمانان را اصلاحات دینی میدانند، از نظر بگذرانیم تا دریابیم که آیا تفکرات این گروه از روشنفکران و متفکران اهل سنت، خاستگاهی اعتزالی دارند یا خیر؟ و اگر این تفکرات خاستگاه اعتزالی دارند، تاثیرپذیری این افکار و اندیشهها از آموزههای اعتزالی به چه میزان است ؟ در مرحله بعد به این مساله میپردازیم که آیا میتوان جریانی فکری را در جهان اهل سنت پیگیری نمود که واقعا وامدار عقاید معتزله باشند و در یک کلام آیا می توان گروهی از روشنفکران اهل سنت را یافت که بتوان عنوان نومعتزلیان معاصر را بر آن ها اطلاق نمود ؟ در واقع رساله حاضر به دنبال این است تا با مطالعه و ذکر نمونههایی از افکار و اندیشههای افرادی چون شیخ محمد عبده، فضلالرحمان، محمد عابد الجابری، امین الخولی، نصر حامد ابو زید، محمد ارکون، حسن حنفی و دیگر اندیشمندان و متفکران معاصر اهل سنت، این نظریه را که گروهی از روشنفکران عرب در صدد تجدید حیات تفکر اعتزالی در جامعه اسلامی هستند را مورد بررسی قرار داده و چه بسا تایید کند و یا حداقل این مطلب را بیان کند که اگر چه احیای تمام زوایای تفکر اعتزالی هدف این گروه نیست، ولی تلاش آن ها برای احیای گرایشهای عقلی و نگاه تأویلی به قرآن و نقد سنتهای مخالف عقل و نیز اعتقاد به اختیار انسان کاملا با رویکرد اصلی معتزله همسو و همخوان است؛ پس میتوان ادعا نمود که جریان نومعتزله در حال سر بر آوردن از میان مباحث علمی می باشند، هر چند صاحبان این افکار، از پذیرش عنوان اعتزال، سر باز میزنند.
واژگان کلیدی: اعتزال، نومعتزلیان، عقلگرایی، اصلاح طلبی.
کلیات
تفكر اعتزالی بنا به اذعان بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان تاثیر زیادی در تاریخ تفكر اسلامی داشته است. بسیاری از محققان،
اعتزالیون را بنیانگذارن علم كلام می دانند. برخی، اندیشههای ایشان را موثرترین تفكر جهت دفاع از پایههای اسلام دانسته، از آن ستایش مینمایند. اندیشه اعتزال زمانی شكل گرفت كه جامعه اسلامی در تار و پود جبرگرایی اسیر شده بود و اعتقاد به قضا و قدر حتمی الهی كه توسط حكومت امویان ترویج میشد راه خردورزی و عقل گرایی را بر مسلمانان بسته بود و تمام انرژی و پتانسیل عالمان دینی صرف قرائت و تفسیر قرآن آن هم با تكیه بر آرای صحابه كبار میگشت.
در چنین فضای بسته سیاسی، اجتماعی و فرهنگی كه تمام راه ها را بر مسلمانان بسته بود و برای ایشان فقط راه اطاعت و بندگی خلفای اموی را گشوده بود و بسیاری از علما و فقهای آن زمان اطاعت از خلیفه را كه جانشین پیامبر خوانده میشد، مانند اطاعت از شخص رسول اكرم معرفی مینمودند معتزله پا به عرصه وجود نهاد و روحی تازه در کالبد جامعه اسلامی دمید، هم از جهت ایجاد افكار نو و معرفی آن ها به مسلمانان و هم از راه به چالش كشیدن آموزههایی كه تا آن روزگار جزو مسلمات دینی شمرده میشد و كسی را یارای مقابله با آن ها نبود.
معتزلیان با تكیه بر تعقل كه قرآن بارها و بارها بر آن تاكید نموده و متفكران و اندیشمندان را برتر از جاهلان و مقلدان معرفی نموده و نیز با بهره گرفتن از روشهای فلسفی و منطقی یونانیان به مقابله با جبرگرایی افراطی حاكم بر جامعه آن روز پرداختند و اركان این اندیشه انحرافی را كه توسط حاكمان اموی پایهریزی و تثبیت شده بود به لرزه درآوردند.
برخی از ایشان با ترجمه آثار مختلف علمی و فلسفی فرهنگهای یونانی و ایرانی توانستند، دانشمندان مسلمان را با این افكار و اندیشهها آشنا كنند و علاوه بر آشنایی با روشهای جدل و مناظره و نیز اندیشههای الاهیاتی این فرهنگهای كهن توانستند از این افكار و روشهای اثبات آن ها جهت مقابله با افكار الحادی و شرك آلود ملتهایی كه به تازگی به قلمرو حكومت اسلام وارد میشدند استفاده نموده و در برابر سیل عظیم مشكلات عقیدتی و شبهاتی كه از سوی آنان بیان میشد مقاومت نموده و از عقاید و معارف اسلامی دفاع كنند. معتزلیان در طول عمر نسبتا كوتاه خود، در حالی كه زیر ضربات شدید مخالفان خود بودند و از سوی برخی فقها به ارتداد و كفر ایشان حكم داده میشد و از سوی حكومتهای وقت نیز (جز برخی زمانهای كوتاه) زیر شدیدترین فشارها بودند در عرصه فرهنگ و اندیشه اسلامی توانستند خدمات ارزندهای به تفكر اسلامی ارائه دهند و راه را جهت پویایی آن هموار سازند.
فرم در حال بارگذاری ...