(قد افلح من زَکَّها)[7]
آدمیان به حکم فطرت خداجو و کمالطلب خویش در پی تعالی و معنویتند و برای گریز از گزند روزمرگی و تعلقات مادی، راهی میجویند و پناهی میطلبند.
در این میان، تهذیب نفس و انس با خالق یکتا، بهترین درمان زخمهایی است که روح کمالجوی مردمان دنیازده و خسته از تکاثر دنیوی بدانها دچار شده است.
از مهمترین دغدغههای بشرِ امروز، پاکسازی هوا از آلایندههایی است که سلامت جسم انسان را به خطر انداخته است؛ اما تهذیب روان و پاکسازی روح بشر از اخلاق نامطلوب، چه سهمی از دغدغهها و نگرانیهای آدمیان دارد؟!
انواع ناراحتیهای روانی، افسردگیها، جنایات مدرن و مواردی از این دست، زنگ خطری است بسیار جدی که به نظر میرسد در عصر تکنولوژی، به اندازۀ لازم بدانها پرداخته نشده است.
تهذیب و پاکسازی نفس یکی از مباحث مهم اخلاق و از ارکان اساسی سیر و سلوک به شمار میآید.
آدمی تنها میتواند با خودسازی و تهذیب نفس خویش، از مرز حیوانیت برهد و خود را به مقام والا و پرارج انسانی برساند.
صفات رذیله و بیماریهای نفسانی باعث میشود تا عقل و قلب آدمی از دریافت حقایق بازماند.
اهمیت پرداخت به تهذیب نفس تا بدانجاست که قرآن مجید بعد از یازده قسم مهم در سورة شمس، یادآور میشود که سعادت و رستگاری تنها از آنِ کسانی است که به تهذیب و تزکیة نفس خود بپردازن:. «قَد أفلَحَ مَن زَکَّها»
شخصیتهای برجستهای همچون ابنپقوده در سنت یهودی و خواجه نصیرالدین طوسی در سنت اسلامی ـ که اتفاقاً هم عصر بودهاند ـ حدود هفتصد سال پیش، نخبگان دینیای بودند که به تهذیب نفس، توجه ویژه نشان دادند.
شباهتهای جالبی میان افکار و ایدههای این دو اندیشمند وجود دارد: هر دو، فیلسوف[8] بودند؛ هر دو مدتی به منصب حکومتی قضاوت، اشتغال داشتند؛ هر دو فقیه و محل رجوع مردم در مسائل شرعی بودند؛ و هر دو، سرانجام پس از مشاغل متعدد، در سن پختگی و کمال به تهذیب اخلاق روی آورده، اثر یا آثاری اخلاقی پدید آوردند.
کتاب اخلاقی ابنپقوده، «وظایف قلوب»[9] و کتاب اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی که در این رساله بدان پرداخته شده، «اوصاف الاشراف»[10] است. این دو اثر، بر سنتهای اخلاقی پس از خود، تأثیرگذار بودند.
فرم در حال بارگذاری ...