درگذشته مطالعهی تکامل و مهاجرتها از طریق کشف و بررسی بقایای اسکلتی و فسیلها انجام میشد. اما از حدود سه دههی پیش، باستانشناسان و زیستشناسان با بهکارگیری آنالیزهای DNA موفق به کشفهای بسیار دقیقی شدند که کمک فراوانی به ردیابی تاریخ مهاجرت بشر و تکامل انسانها نموده است. یکی از پرکاربردترین راههای آنالیز DNA، بررسی نشانگرهای[1] ژنتیکی افراد است، که از مهمترین آنها میتوان به توالیهای کوتاه تکراری[2] موسوم به STR اشاره کرد. STRها، توالیهایی به طول یک تا سیزده نوکلئوتید هستند که در ژنوم موجودات در نواحی غیرکدکننده موجود میباشند. هر فرد توالیهای منحصر به فردی دارد و هیچ دو نفری در جهان نیستند که توالیهای یکسانی داشته باشند. به همین دلیل ازSTR ها میتوان در مطالعات جمعیتی و بررسی تنوع ژنتیکی در جمعیتها سود جست [1]. علاوه بر مطالعات جمعیتی ازSTR ها میتوان در موارد تعیین هویت، تعیین ابویت، تستهای پزشکیقانونی و سایر موارد استفاده کرد. به طور معمول STRهایی که برای تعیین هویت و مطالعات ژنتیکی جمعیت بهکار میروند، یکسان هستند و شامل پانزده جایگاه به نامهای D8S1179،D21S11 ، D7S820،CSF ،D3S1358 ،TH01 ، D13S317، D16S539،D2S1338 ، D19S433، VWA، TPOX،D18S51 ، D5S818،FGA ،VWA ، TPOXو TH01 میباشند [1]. همچنین از روش مشترکی موسوم به تعیین الگوی DNA در این زمینهها استفاده میشود. هر فرد دارای الگوی DNA منحصر به فرد است که تا پایان عمر تغییر نخواهد کرد. محققان دریافتند که افراد یک جمعیت در الگوهای ژنتیکی خود دارای تشابهاتی هستند که منحصر به همان جمعیت است و با الگوی افراد جمعیتهای دیگر متفاوت است. از این تفاوتها میتوان برای ردیابی تاریخ مهاجرت و تکامل انسانها استفاده نمود (1). 2-1- نشانگر چیست؟ صفاتی را که میتوانند به عنوان نشانهای برای شناسایی افراد حامل آن صفت مورد استفاده قرار گیرند، نشانگر مینامند. مندل نخستین کسی بود که از نشانگرهای ظاهری برای مطالعه چگونگی توارث صفات در نخودفرنگی استفاده کرد. اما گاهی صفات به سادگی و با چشم غیر مسلح قابل مشاهده نیستند، مانند گروه خونی. برای مشاهده چنین صفاتی باید آزمایشهای خاصی صورت گیرد. به طور کلی هر صفتی که بین افراد متفاوت باشد، ناشی از تفاوت موجود میان محتوای ژنوم آنها میباشد. حتی بروز صفات به صورت متفاوت در میان افراد (در شرایط محیطی یکسان)، به علت تفاوت در ژنوم آنها است. این تفاوتها میتوانند به عنوان نشانه یا نشانگر ژنتیک به کار گرفته شوند. به طور کلی برای آنکه صفتی به عنوان نشانگر ژنتیک مورد استفاده قرار گیرد، باید دست کم دو ویژگی داشته باشد: 1-در بین دو فرد متفاوت باشد (چند شکلی) 2-به توارث برسد (2). 3-1- انواع نشانگرهای ژنتیکی نشانگرهای ژنتیکی عبارتند از: 1-نشانگرهای مورفولوژیک 2-نشانگرهای پروتئینی 3-نشانگرهای مولکولی در سطح DNA و RNA 1-3-1- نشانگرهای مورفولوژیک کاربرد نشانگرهای مورفولوژیک به دهها سال پیش از کشف DNA مربوط میشود. نشانگرهای مورفولوژیکی که پیامد جهشهای قابل رویت در مورفولوژی هسته، از ابتدای این سده مورد استفاده قرار گرفتند. صفات مورفولوژیکی که عمدتا توسط یک ژن کنترل میشوند، میتوانند به عنوان نشانگر مورد استفاده قرار گیرند. این نشانگرها شامل دامنه وسیعی از ژنهای کنترلکننده صفات فنوتیپی هستند و جز نخستین نشانگرها به شمار میآیند و از زمانهای بسیار دور یعنی از زمانی که محل ژنها روی کروموزوم مشخص شد، مورد استفاده قرار میگرفتند (2). معایب نشانگرهای مورفولوژیک – اغلب دارای توارث غالب و مغلوب بوده و اثرات اپیستازی و پلیوتروپی دارند. – تحت تاثیر شرایط محیطی و مرحله رشد موجود قرار میگیرند. – فراوانی و تنوع کمی دارند. – گاهی برای مشاهده و ثبت آنها باید منتظر ظهور آنها ماند. – اساس ژنتیک بسیاری از نشانگرهای مورفولوژیک هنوز مشخص نشده است(2). 2-3-1- نشانگرهای پروتئینی در دهه 1950، نشانگرهای پروتئینی قابل مشاهده توسط الکتروفورز پروتئینها تحول شگرفی را ایجاد نمودند. برخی از تفاوتهای موجود در ردیفDNA بین دو موجود ممکن است به صورت پروتئینهایی با اندازههای مختلف تجلی کنند، که به روشهای مختلف بیوشیمیایی قابل ثبت و مطالعه میگردند. این قبیل نشانگرها را نشانگرهای مولکولی در سطح پروتئین مینامند که از آن جمله میتوان به سیستم آیزوزایم[1]/آلوزایم[2] اشاره کرد. معمولترین نوع نشانگرهای پروتئینی آیزوزایمها هستند که فرمهای مختلف یک آنزیم را نشان میدهند. آیزوزایمها به طور گسترده در بررسی تنوع ژنتیکی بهکار گرفتهشدند. نشانگرهای پروتئینی تغییرات را در سطح ردیف و عمل ژن به صورت نشانگرهای همبارز نشان میدهند. اما این دسته از نشانگرها هم دارای معایبی هستند. برخی از معایب آنها عبارتاند از: – محدود بودن فراوانی این نوع نشانگرها؛ – تعداد آیزوزایمهای قابل ثبت و مشاهده که میتوان از آنها به عنوان نشانگر استفاده کرد به یکصد عدد نمیرسد؛ – محدود بودن تنوع ژنتیکی قابل ثبت در آیزوزایمها(نداشتن چند شکلی)؛ – پیچیدگی فنوتیپهای الکتروفورزی آیزوزایمها به دلیل دخیل بودن آنزیمهای مرکب از چند پلیپپتید مستقل در ترکیب برخی از آیزوزایمها(3). اما پیشرفتهایی که در زمینهی الکتروفورز دوبعدی با قدرت تفکیک زیاد پدید آمده، تجزیه تحلیل همزمان هزاران پروتئین را میسر ساخته و مجددا بهعنوان فناوری پیشتاز در عرصه نشانگرهای مولکولی مطرح شدهاند. تاثیرپذیری نشانگرها از محیط که بهطور معمول بهعنوان یکی از محدودیتها و نکات منفی نشانگرهای مولکولی یاد میشود، در مورد این نشانگرها تبدیل به برتری شده و جایگاه متمایزی را در بین سایر نشانگرها به ارمغان آورده است. پروتئومیکس(مطالعه سراسری کل پروتئینهای موجود در یک سلول یا یک ارگانیسم) میتواند بهطور همزمان برای مطالعه بیان ژن و همچنین برای شناسایی پروتئینهای واکنش دهنده به شرایط محیطی مورد استفاده قرار گیرد(3). [1] Ayzozyme [2] Allozyme [1] Pleiotropy [1] Mendel [2] Polymorphism [1] Marker [2] Short tandem repeat
فرم در حال بارگذاری ...