: 11
بخش اول: بیان معنای لغوی واژه: 15
ختم: 16
ندّ: 16
اَلَدّ: 17
قانت: 17
قبض و بسط: 18
حنیف: 19
نظر الی: 19
خلاق: 20
قانت: 21
انامل: 21
رقیب: 21
کلاله: 22
طَول: 22
مسافحات: 23
اخدان: 23
الصعید، الطیب: 24
فتیل و نقیر: 24
حصر صدر: 25
متعمدا: 25
عقد: 26
حرج: 26
حام و بحیره: 27
بنان: 27
مکاء و تصدیه: 28
ولیجه: 28
فقیر و مسکین: 29
ابن: 29
بخس: 30
صواع: 30
زعیم و کید: 30
سبحان الله: 31
درء: 31
واق: 32
عنید: 32
رواسی: 33
حفده: 33
اُف: 33
آوّاب: 34
خلیل: 34
رَقَی: 35
القبیل: 35
یستفزّهم: 35
تَجهر، تُخافت: 36
نُزل: 36
امت، عوج: 37
قاع، صفصف: 37
اهل: 38
مرید، مخلقه، غیر مخلقه: 38
كید: 39
مقامع: 40
عاكف، باد: 40
كالح: 41
تبّرنا: 41
غراما، لم یقتروا، قوام: 41
یحبرون: 42
مرح: 43
صیاصی: 43
سابغات: 43
قطمیر: 44
نصب، لغوب: 44
مارد: 45
واصب: 45
سواء: 45
یوم، سائل: 46
صرصر، نحسات: 46
صدود: 47
اَخِلّاء: 47
ارتقب: 48
تمور: 49
مشفقین: 49
نضاختان: 49
مزن، مقوین: 50
مهیمن: 50
نصوح: 51
ملتحد: 51
ناشئه اللیل: 51
وَزَر: 52
مساق: 52
كواعب اترابا: 52
ارائك: 53
شامخات: 53
قضب، ابّا: 53
مَهِّل: 54
حجر: 54
یتیم: 55
مؤصده: 55
كنود: 56
عِهن: 56
ماعون: 56
شانئك، ابتر: 57
جید: 57
نافله: 57
لفیف: 58
بخش دوم: بیان معنای مقصود از واژه: 58
یوم الدین: 59
لا تقربا: 59
لقاء: 60
یشری: 60
لمس: 60
یصدفون: 61
ظلم: 61
یمكرون: 62
اشده: 62
حین: 63
تخونوا: 63
نسوا: 64
سائحون: 64
مكانه: 65
المحال: 65
محسور: 66
وجوه: 66
قتور: 67
مبارك: 67
یركضون: 68
اصلحنا: 69
سبب: 69
ارذلون: 70
ریع: 70
حنیف: 71
كِسَف: 71
رب: 72
تبار: 72
قلیل: 73
تراب: 73
رتق، فتق: 73
بسم: 74
الله: 74
استوی: 75
ظن: 75
قروء: 76
مطهره: 76
العزه: 77
وحی: 77
دلوك: 78
ضال: 79
بخش سوم: مقصود نبودن معنای ظاهری لفظ: 80
شاکله: 81
کرسی: 81
آثم: 82
قتل: 82
جهاله: 83
میثاق؛ غلیظ: 84
سکاری: 84
موقوت: 85
اجل مسمی: 85
مکر: 86
عفو: 87
خیفه: 87
عرش: 88
یخلقون: 89
آخره: 89
امام: 90
قلب: 90
کُفر: 90
فلق: 91
مفازه: 92
مریج: 92
اقتت: 93
ظل: 93
بخش چهارم: توسعه در معنای واژه: 94
الله: 95
صراط: 95
حرث: 95
امر: 96
عفو: 96
جزء: 97
ابتهال: 97
محصن: 97
قانتات: 98
شُح: 98
رجز: 99
خفاف، ثقال: 99
مؤتفکات: 100
ضَلَّ: 100
قارعه: 101
قانت: 101
غسق اللیل: 102
کفر: 102
متشاکسون: 103
مساجد: 104
تبتُل: 104
فطهر: 105
مخلدون: 105
انحر: 105
اوّاه: 106
استکانة: 107
یتیم: 107
ازواج: 108
بخش پنجم: بیان لوازم معنا: 108
رحیم: 109
ترک: 109
امی: 110
شکر: 110
یرشدون: 110
اصرار: 111
سفیه: 111
رشد: 112
خبیر: 112
استوی: 113
نَکِدا: 113
أخذ: 114
تسلیم: 114
ترکنوا: 115
صبرٌ جمیل: 116
احسان: 116
سکاری: 117
حنیف: 117
قلبٌ سلیم: 117
غاوون: 118
حکمت: 118
یستعتبون، کبریاء: 119
مرصاد: 120
زکّاها، دساها: 120
هُدی: 121
کنود: 121
ساهون: 122
صمد: 122
جُرَز: 123
بخش ششم: وضع معنای اصطلاحی: 124
انفال: 125
صعود: 125
سقر: 126
احقاب: 126
فلق: 127
بخش هفتم: بیان مصداق.. 128
صراط: 129
غیر المغضوب علیهم و لا الضالین: 130
صبر: 131
قسط: 131
حبل الله: 132
سبیل الله: 132
سفیه: 133
طَول: 133
حسنات، سیئات: 133
فضل الله، رحمته: 134
تحیه: 134
مستضعف: 135
برهان، نور: 135
بهیمه، انعام: 136
باغ، عاد: 136
محصنات: 136
وسیله: 137
سُحت: 137
حَب، نوی: 137
نعمت الله: 138
انفال: 138
کلمات: 139
ذوی القربی: 139
قوه: 140
مؤمنین: 140
اذان: 140
عَرَض: 141
الصادقون: 141
قدم صدق: 142
سلام: 142
حسنی، زیاده: 142
سوء، فحشاء: 143
آیه: 143
ایام الله: 143
متوسمین: 144
نجم، علامات: 144
مبذر: 145
شجرة ملعونة: 145
مقاما محمودا: 146
وُد: 146
خبائث: 147
تفث: 147
الرجس: 148
بئر معطلة، قصر مشید: 148
اللغو: 148
برزخ: 148
عذاب: 149
خیر: 149
سوء: 149
لهو الحدیث: 150
انکر الأصوات: 150
فاحشة: 150
سبیل: 151
أمانة، إنسان: 151
اعمی، بصیر: 152
امام مبین: 152
جنب الله: 152
حسنة و السیئة: 153
حلیه: 153
تذکرة: 153
ابرار: 154
نعیم: 154
لاغیة: 154
نتیجه: 156
فهرست منابع: 157
تبیین موضوع
بحر عمیق و پرژرفای قرآن کریم، منبع وسیع و پایان ناپذیری از معارف و دانستنیهاست که برای دستیابی به آن و نوش کردن از آن، لازم است زبان قرآن، یعنی زبان عربی را فراگرفت. یکی از مهمترین و مؤثرترین عناصر هر زبان، واژگان و کلمات آن زبان است که برای فهم آن زبان باید آنها را به خوبی کنکاش کرد. بیشک فهم صحیح و کامل معنای کلام قرآن، نیز متوقف بر فهم و درک صحیح و کامل معنای واژگان و کلمات آن است؛ هرچند شناخت مؤلفه های دیگری چون اسالیب و ساختارهای زبان عربی نیز برای فهم آن لازم است. در مورد قرآن کریم به دلایل زیادی شناخت و درک معانیِ صحیح و دقیقِ کلمات و واژگان، اهمیتی صدچندان پیدا می کند؛ از جمله اینکه قرآن، کلام بشر نیست بلکه سخن خداوند متعال است؛ و معارفی عمیق و مربوط به جهان ماوراء در آن مطرح شده است. برای دریافت و درک معانی صحیح واژگان قرآن و همچنین راهیابی به بطون و پرده های درونی کلام حق، لازم است که به سراغ استخراج معانی دقیق واژگان قرآن، از منابع اصیل و دست نخوردهای برویم که حتیالامکان نزدیکترین منابع به عصر نزول باشند تا دستخوش تغییرات و تطوراتی که در اثر گذر زمان زبانها بدان دچار میشوند نشدهباشند و معنای کلمات در آنها عوض نشده باشد. سخن رسول اکرم (ص) و ائمۀ اطهار (ع) در این زمینه نه تنها از نزدیکترین منابع به عصر نزول هستند بلکه بر اساس روایت معروف «انما یعرف القرآن من خوطب به»[1] با مراجعه به کلام ایشان به سراغ کسانی رفتهایم که مخاطبان اصلی قرآن کریم هستند و چه کسی بهتر از آنکه مخاطب سخنی بوده، می تواند مراد گوینده را دقیقتر، کاملتر و بهتر عنوان کند.
از حضرات معصومین علیهم صلوات الله روایات زیادی در حوزۀ قرآن کریم و تفسیر کلام حق به ما رسیده است. و این بدان دلیل است که از همان ابتدا، مسلمانان برای فهم قرآن به ایشان مراجعهکرده و سؤالات خود را مطرح مینمودند. بسیاری از این سؤالات در مورد معانی و مفاهیم کلمات قرآن است و این مطلب، با توجه به اینکه سؤالکنندگان، عربزبان بوده اند و در همان صدر اول و نزدیکترین افراد به زمان نزول قرآن زندگی میکرده اند، خود اهمیت ویژهای دارد و جای بسی تأمل.
بر اساس آنچه مطرح شد، در عصر کنونی نیز، برای رهیافت به معانی و مفاهیم صحیح عبارات کلام حق، لازم است معنای اجزاء کلام یعنی کلمات و واژگان روشن شود؛ حال اگر در مورد معنای کلمات، روایاتی از معصومان
در دسترس باشد باید پس از اطمینان از اعتبار و صحت آن احادیث، به آنها رجوع کرده و باتوجه به آنها مراد خداوند را از آیاتش کشف نمود و اگر روایات صحیحی در دسترس نباشد، باید به همان معنا و مفهومی که در کتب لغتِ نزدیک به عصر نزول مطرح شده اعتماد کرد.
فرم در حال بارگذاری ...