بهبود بهره وری موضوعی بوده است که از ابتدای تاریخ بشر و در کلیه نظامهای سیاسی و اقتصادی مطرح بوده است. اما تحقیق در مورد چگونگی افزایش بهره وری بطور سیستماتیک و در چهارچوب مباحث علمی تحلیلی از حدود ۲۳۰ سال پیش به این طرف بطور جدی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. واژه «بهره وری» برای نخستین بار بوسیله فرانسوا کنه ریاضیدان و اقتصادان طرفدار مکتب فیزیوکراسی (حکومت طبیعت) بکار برده شد. «کنه» با طرح جدول اقتصادی ، اقتدار هر دولتی را منوط به افزایش بهره وری در بخش کشاورزی می داند. در سال ۱۸۸۳ فرانسوی دیگری بنام لیتره بهره وری را دانش و فن تولید تعریف کرد. با شروع دوره نهضت مدیریت علمی در اوایل سالهای ۱۹۰۰، فردریک ونیسلو، تیلور و فرانک و لیلیان گیلبریث به منظور افزایش کارائی کارگران، درباره تقسیم کار ، بهبود روشها و تعیین زمان استاندارد، مطالعاتی را انجام دادند. کارائی بعنوان نسبتی از زمان واقعی انجام کار به زمان استاندارد از پیش تعیین شده تعریف شد. بطور مثال اگر از کارگری در ۸ ساعت کار انتظار تولید ۱۰۰ واحد محصول را داشته باشیم اما در عمل کارگر مزبور ۹۶ واحد تولید کند گفته می شود کارائی آن ۹۶% است.
عوامل بسیاری درتعریف و دیدگاه های مکاتب مختلف نسبت به بهره وری موثرند. از گذشته بهره وری مورد توجه صاحب نظران و محققان رشته هایی مانند اقتصاد روانشناسی صنعتی و سازمانی حسابداری؛ فیزیکدانان؛ مهندسان و مدیران بوده است .درک دانش؛ تجربه؛ زمینه ها و شرایط محیطی موجب تعریف وتفسیر آنها از بهره وری به شیوه های مختلف گردیده است. در باره اینکه چگونه سازمانها؛ گروه ها؛ انسانها؛ ماشینها در محیطهای مختلف کار کنند و بهره وری آنان چگونه باید سنجیده شود هررشته اصول وبینش خاص خود را دارد. اهمیت مفاهیم مدیریت با توجه به سهم آنان در بهره وری سازمانی است. مدیران باید در مورد بهره وری در کوتاه مدت و بلند مدت تصمیم گیری نمایند تا با مشکلات ناشی از عدم رشد بهره وری مواجه نشوند.
به طور کلی می تـــوان گفت راه های افزایش بهره وری در شرکتهای مختلف متفاوت است .از این رو، ضروری است ابتدا شناخت کاملی از وضعیت موجود شرکت به دست آورده سپس شروع به بررسی راه های افزایش بهره وری کرد.
گــــرچه تعاریف عمومی زیادی برای بهره وری وجود دارد ولی به منظور قابلیت اجرایی کردن آن، تعریف بهره وری می بایست هماهنگ و سازگار با نیازهای ویژه و معین سازمان باشد تا بتواند محیطی بهره ور جو با کارکنانی مشوق برای اجرای بهره وری ایجاد کند و اگر مکانیسمی مناسب برای مشارکت کلیه کارکنــــان تدوین و به کار گرفته شود می توان گفت قدمهــــای موثری در ایجاد بهره وری برداشته شده است.
از میان تعاریف گوناگون این تعریف به منظور ما نزدیکتر است:
بهره وری عبارت است از استفاده مطلوب ٬موثر و بهینه از مجموعه امکانات ٬ ظرفیتها ٬ سرمایه ها ٬ عمر ٬ فکر ٬ اندیشه و توان و استعدادها در یک واحد زمان و استفاده مطلوب از همه لحظات.
مثلا” با 2ساعت مطالعه در روز 30 صفحه از کتاب خوانده میشود و میانگین درک مطلب 60 درصد است.اگر ما بتوانیم با صرف همان 2 ساعت و مطالعه 30صفحه کتاب٬میانگین درک و بهره مطالعه را به 80 درصد برسانیم به بهره وری رسیده ایم.
بهره وری افزایش ساعت مطالعه و میزان کار ٬ خواندن و کار کردن نیست ٬ بلکه میزان بهره بردن بیشتر از امکانات ثابت مورد نظر است.
دو مولفه مهم بهره وری عبارتند از : کارایی و اثربخشی.
کارایی را می توان درست انجام دادن کار و اثربخشی را میتوان کار درست انجام دادن قلمداد کرد.
در تعیین عوامل مؤثر بر بهره وری نظرات متفاوتی وجود دارد و هر یک از دانشمندان و صاحبنظران عواملی را به عنوان عامل مؤثر مشخص کرده اند و به طور اجمال عواملی چون آموزش شغلی مستمر مدیران و کارکنان، ارتقاء انگیزش میان کارکنان برای کار بهتر و بیشتر، عوامل
مدیریتی ٬ ایجاد زمینه های مناسب بطور ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان، برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تنبیه و تشویق، وجدان کاری و انضباط اجتماعی تحول در سیستم و روشها که نقش حساس و کلیدی دارند، تقویت حاکمیت و تسلط سیاستهای سازمان بر امور، صرفه جوئی به عنوان وظیفه ملی در بهره وری مؤثر می باشد.
ولی تمام مؤلفان این رشته تقریباً در این باب اتفاق نظر دارند که برای افزایش سطح بهره وری تنها یک علت خاصی را نمی توان ارائه نمود بلکه عنوان می کنند که ارتقاء بهره وری را باید معلول ترکیبی از عوامل گوناگون دانست.بر این اساس در این تحقیق سعی شده است عوامل مدیریتی ( شامل : برنامه ریزی٬ سازماندهی٬ نظارت و کنترل ٬ هماهنگی٬ رهبری ) به عنوان یکی از موارد تاثیر گذار در بهره وری بررسی شود.
بیان مسئله تحقیق
بهره وری استفاده موثر و کارآمد از ورودی ها یا منابع برای تولید یا ارائه خروجی ها است.ورودی ها یا نهاده ها منابعی (نظیر انرژی- مواد اولیه – سرمایه – و نیروی کار) هستند که برای خلق خروجی یا ستانده (که عبارت است از کالاهای تولید شده یا خدمات ارائه شده توسط یک سازمان ) استفاده می شود.
بهره وری برای هر کشور و سازمان ضروری بوده و اساس رشد اقتصادی است.بهره وری تولید ناخالص داخلی را افزایش داده رقابت پذیری را بیشتر می کند و در نهایت باعث زندگی بهتر می شود.آنچه در سازمان خمیر مایه بهره وری است انسانهای فرهیخته و دانش آفرین است که با درایت توان تبدیل فکر به محصول کالا یا خدمات دارند.
اساس بهره وری در سازمان فکر واندیشه است یعنی زمانی که انسانهای سازمان در تفکر بهره ور شدند، به راحتی می توانند مجموعه امکانات مادی و انسانی سازمان را به خوبی ترکیب و تولید ثروت نمایند.بهره وری منابع انسانی تصادفی حاصل نمی شود.بلکه لازم است بسترهای آن فراهم و چرخه مدیریت بهره وری در سازمان طراحی و پیاده سازی و پیش نیازهای ساختاری و سازمانی آن نیز فراهم و دائما” مورد توجه همه سازمان باشد.در این بین آنچه نقش محوری در بهره وری دارد بالنده نمودن کارکنان است که بتوانند ظرفیت های جدید ایجاد نمایند.
همانطور که می دانیم عوامل و علل متعددی میتواند موجبات کاهش یا ارتقاء بهره وری را بدنبال داشته باشند.از آن جمله : آموزش ، وجود فضا و شرایط مناسب کاری ،وجود مدیریت صحیح و …می باشد.
در این بین عوامل مدیریتی به عنوان عامل کلیدی و اصلی محسوب می شوند چرا که بدون بهره مندی از مدیریت صحیح و توانمند،امکان ایجاد با بهبود دیگر عوامل موثر بر بهره وری نیروی انسانی امکان پذیر نمی باشد.
در این بررسی شاخصهای عوامل مدیریتی در قالب وظایف مدیریتی عنوان شده اند.سوال اصلی در این تحقیق این است که کدام یک از عوامل مدیریتی ( شامل برنامه ریزی ، به کارگیری نیروی انسانی (سازماندهی)، فرماندهی(رهبری) ، هماهنگی (وحدت بخشیدن همه کوششها و فعالیتها) و نظارت ) از دیدگاه مدیران ، در بهره وری نیروی انسانی بیشترین تاثیر را دارد.
چارچوب نظری تحقیق
چهارچوب نظری استفاده شده در این تحقیق فراگردهای مدیریت از دیدگاه هانری فایول و مهارت های پنجگانه مدیران از دیدگاه دوبرین و رویکرد الگوریتم آگاروال است.
کارایی و اثربخشی عملکرد مدیران مستلزم استفاده از مهارتهای مدیریتی است.که این مهارتها از دیدگاه دوبرین شامل:
در رویكرد الگوریتم آگاروال مجموعه اقداماتی به شرح زیر برای بهبود بهروه وری در سازمان باید صورت پذیرد:
:
در این نوشتار ابتدا به بررسی آموزش سنتی می پردازیم و سپس آموزش مدرن و دانشگاهی یا مدرسه ای که از چارچوب نظر و عمل در کنار هم به عمل یا نظر صرف نزدیک گشته است. به دنبال مجهولی که میتواند مهره گم شده و اصلی نابسامانیهای معاصر باشد،از تربیت معمار صحبت می شود.همچنانکه در فتوت نامه ها تعلیم در کنار تربیت معنا داشته است.برای تکمیل منظور به بیان چند شبهه پرداخته می شود.از جمله، فلسفه هنر برای هنر (وحی ای خیالی که اعتقاد به آن که ممکن است یکی دیگر از علل پیچیدگی جامعه امروز باشد)ونیز ذهنیت و عینیت و تفاوت برداشت از بیرون و عین یا درون و ذهن تحلیل میشود. و سپس پیشنهاداتی برای آموزش بهتر معماری و هنر بیان می شود.وازچگونگی دریافت ایده و خلاقیت در ذهن و تبدیل آن به هنر یا به طور خلاصه چگونگی نزدیک کردن ذهنیت به عینیت صحبت می شود، عینیتی واقعی و فراتر از دید تک بعدی این جهانی، بگونه ای که تمام جوانب را در خود داشته باشد
کلیات
1-1-بیان مسأله اساسی تحقیق به طور كلی:
باورود به دوران جدید و تعریف کثرت هر علمی در جایگاهی قرار گرفت .شاید علوم پزشکی و شناخت ظاهر بدن سر راست ترین مسیر را دنبال کرد وخارج از فلسفه های مدرن و سنت راه خود را پیمود.علوم مهندسی نیز در ضرب و تقسیم وپیچیدگیهای کمی خود آنچنان
گرفتار شد که مجبور به پذیرش بی چون و چرای مدرنیسم گشت.در علوم انسانی نیز دیدگاه های سنت یا مدرن جدای از هم تداوم یافت.اما در معماری که هم در حیطۀ تئوری و فلسفه و علوم انسانی وارد شده است،هم در عرصۀ عمل و علوم مهندسی چنین نیست.تکلیف عده ای که در هر دو زمینه معماری مدرن را انتخاب کردند مشخص بود.اما عده ای که در فکر وفادار به سنت هستند بلاتکلیف ماندند.چرا که پذیرش اینکه انسان پرومته وار از اصول کلی خود سرپیچی کند برایش دشوار بودو از طرفی ابزار،مصالح و نیازهای روز با عقاید سنتی آمیخته نشده بودند.با گسترش و تبلیغات مدرنیسم مخصوصاً در کشورهای سنتی،این تنشها بسیار پررنگ تر شد. نارسایی مدلهای آموزشی وتدریس آن در محیطهای آکادمیک باعث خلق فضاهای بی هویت گشته اند. وپس از چند دهه اکنون سیل عظیم دانشجویان و مهندسان معمار را داریم که عاری از هرگونه شخصیت هنری،دنبال سود و منافع بیشتر هستند.ووضعیت پرتنش ساختمانها و شهرهای سنتی که روزگاری و حتی اکنون الگوی زندگی سالم بوده و هستند،گویای بیشتر این نابسامانی است.به نظر می رسد که اکنون چارۀ کار در بازگشت به خویشتن اصیل سنتی ،فارغ از دغدغۀ شهرت و مقام و تبلیغات،در کنار تکنولوژی روزباشد.شاید بتوان با نگاهی به گذشته و تفکر عمیق در سنتهای اصیل که از طریق منابع وحیانی در نظر گرفته شده است،به بازگشت به خود رسید و هنرمند و حیات معقول را احیا کرد.و به انسانی در تمدن و فرهنگ با تعریفی درست از خوشبختی دست یافت.سنت پیامی ازلی و ابدی است که در چند دهۀ اخیر بحثهای عمیقی توسط نظریه پردازان سنت گرا بیان شده است.شاید بتوان از نظریات آنها برای ترمیم بی هویتی و نیز خویش بیگانگی امروزی،مخصوصاً در حیطۀ هنر و معماری بطور عملی استفاده کرد.
بسیاری از بیماری های انسانی و مرگ و میر شده است. امروزه در حوزه بهداشت، سلامت و شیوع شناسی و به تازگی در حوزه فیزیولوژی ورزش با عنایت بر تاثیر فعالیت بدنی و ورزشی در اشکال مختلف در مدیریت وزن و تنظیم و تعادل انرژی، توجهات در جهت ساز و کارهای اصلی درگیر جلب شده است. اگر چه هنوز معادله انرژی، هزینه کرد و انرژی دریافتی جزء پایه ای پژوهش های حوزه سلامت تلقی می شود. اما تغییرات در نوع منبع بکارگیری جهت تامین انرژی های سلولی در بدن که بخش قابل ملاحظه ای از آن توسط هیپوتالاموس و بخش دیگری که از اهمیت نیز برخوردار است، توسط عوامل محیطی کنترل می شود. در دهه های گذشته تا قبل از کشف و معرفی تعدادی از پروتئین ها و پپتیدهای موثر در تنظیم انرژی، عقیده بر این بوده است که دستگاه عصبی مرکزی، به ویژه هیپوتالاموس تنها اندام درگیر در تنظیم تعادل انرژی و سوخت و ساز است. اکنون دیگر مطلق بودن حاکمیت هیپوتالاموس در کنترل تعادل و تنظیم انرژی جای خود را به همگرایی مرکز و محیط داده است، به همین خاطر پژوهشگران پپتیدهای مرتبط با کنترل و تنظیم انرژی و اشتها، دریچه ای نو را به سوی این دنیای عظیم موثر بر روند زندگی سالم باز کرده اند]7،6،5[.
با این وجود، به نظر می رسد که هنوز هیپوتالاموس محوریت لازم را در کنترل تعادل انرژی، سوخت ساز قند و اشتها داشته باشد. شاید به این خاطر باشد که تعداد زیادی از نورپپتیدهای مترشحه (AGRP[1]،NPY[2]،CART[3]،POMC[4] ، اورکسین[5]، MCH[6] ، گالانین[7] ، پپتید شبه گلوکاکن[8]، عامل رهایی کورتیکوتروپین[9]) از این اندام در مقایسه با اندامهای محیطی دیگر مشارکت بیشتری را در این امر دارند ]8[. نوروپپتید w یکی از این نوروپپیدهاست که نقش مهمی در متابولیسم تغذیه و انرژی دارد ]9[.
1-2: بیان مسئله:
تمرین و فعالیت بدنی به عنوان یکی از عوامل موثر در تحلیل منابع انرژی سلولی از جمله گلوکز و گلیکوژن است، که می تواند تغییراتی در
پپتیدهای و هورمون های موثر بر تنظیم و تعادل انرژی بوجود آورد. همچنین اظهار شده است که بازسازی و ریکاوری آنی ذخایر انرژی از جمله گلوکز و گلیکوژن نیز می توانند بر غلظت این پپتیدها اثرگذار باشند. در صورت عدم بازسازی مناسب و به موقع با مشکلاتی چون تغییر در غلظت پپتیدهای موثر بر تنظیم انرژی مواجه خواهیم شد. عدم تعادل بین پپتیدهای مهارگر و تحریک کننده دریافت غذا مانند لپتین[10]، AGRP,NPY,CART,POMC, و گرلین[11] به عنوان عوامل دخیل در روند سازوکاری می تواند به افزایش درصد چربی بدن، چاقی و غلبه روند اشتهاآوری بر ضد اشتهایی شود. اتخاذ راه کاری صحیح و آنی برای مقابله با این عدم تعادل می تواند از اختلالات سوخت و سازی تعادل و تنظیم انرژی (افزایش وزن یا کاهش غیرمنطقی، اتلاف انرژی) جلوگیری نماید. هرچند نوروپپتیدw در انسان اخیرا کشف شده است]10[ اما از زمان کشف نروپپتایدها، دانش ما از تنظیم وزن، اشتها و تعادل انرژی به نحو چشمگیری افزایش یافت. بسیاری از متخصصان حوزه سلامت، بهداشت و به خصوص تنظیم وزن، امیدوارند که با شناسایی جنبه های مهم و ناشناخته این نروپپتایدها و عوامل موثر بر آنها به روش های درمانی کارآمد و کشف داروهای جدیدی را برای امراضی چون چاقی دست یابند .امروزه تقریبا تاثیر نوروپپتیدها بروی هورمون ها ثابت شده است. از طرفی تغییر در هورمون ها نیز باعث تغییر در وزن بدن می شود.گزارش های رسیده نیز نشان می دهد که NPW نه تنها در تنظیم انرژی بلکه در هموستاز هورمونی نیز نقش دارد، ]11[
هورمون ها نقش مهمی در تنظیم اشتها، متابولیسم بدن و تنظیم سطح انرژی دارند]12[. فعالیت و تمرینات ورزشی روی سطوح خونی هورمون ها تاثیر می گذارند و به كاهش یا افزایش سطح برخی از هورمون ها نسبت به حالت استراحت منجر می شوند. در واقع این نوسانات هورمونی را می توان واكنش بدن در برابر فشارهای تمرینی قلمداد كرد، تا حالت هموستاز بدن برقرار شود ]13،14[. عدم تعادل در سطح هورمون ها در گیر در اشتها ( انسولین ، گلوکاگون ، کورتیزول و هورمونهای غده تیروئید) می تواند به افزایش وزن منجر شود.
هورمون كوتیزول كه یک گلوكوكورتیكوئید[12] است ، و از بخش قشری غدد فوق كلیوی ترشح می شود، نقش بسزایی در برقراری این هموستاز دارد ]15[ . کورتیزول به طور مستقیم بر ذخیره چربی و افزایش وزن در افراد تاثیر دارد . یکی از اثرات مهم کورتیزول، نقش آن روی سوخت و ساز کربوهیدرات ها، پروتئین ها و چربی ها است.این هورمون فرایند گلوکونئوژنز را از اسیدهای آمینه تسهیل، لیپوژنز کبد را کاهش و چربی های موجود در بافت چربی را به حرکت در می آورد . کورتیزول سوبسترای لازم را برای عمل گلوكرنئوژنز (اسیدهای آمینه) و سوخت های جایگزین را برای متابولیسم انرژی عضله اسكلتی (اسیدهای چرب) تامین كند]16،17،18،19[
.. 1
1-1- پیشگفتار 2
1-2- کلیه. 3
1-3- بیماری سنگ کلیه. 3
1-4- بررسی تولید سنگهای کلیوی.. 6
1-5- اگزالات کلسیم. 7
1-6- پتاسیم سیترات.. 8
1-7- ضرورت تحقیق.. 9
1-8- عوامل مؤثر در تغییر شکل بلور 10
1-8-1- اثر حلال.. 10
1-8-2- اثر pH.. 10
1-8-3- اثر فوق اشباعی.. 11
1-8-4- اثر دما 11
1-8-5- اثر ناخالصی.. 11
1-9- رشد بلور 12
1-9-1- نظریه انرژی سطحی.. 12
1-9-2- نظریه لایههای جذب سطحی.. 12
3-1- تئوری روش تاگوچی.. 21
3-1-1- طراحی آزمایشها 21
3-1-2- هدف از طراحی آزمایش…. 22
3-1-3- مراحل طراحی آزمایش…. 22
3-1-4- تحلیل نسبت عملکردی …….. 28
4-1- شرح دستگاه 31
4-2- تجهیزات مورد استفاده 37
4-3- مواد مورد استفاده 37
4-4- آزمایشات.. 37
4-4-1- استفاده از افزودنی در فرایند تبلور 37
4-4-2- روش آزمایش…. 38
4-4-3- آزمایشات طراحی شده برای انجام. 39
4-4-4- محصول.. 40
4-4- 4-1- توزیع اندازه ذرات.. 40
4-4- 4-2- عکسبرداری میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) 41
5-1- نتایج حاصل از نرم افزار MINITAB.. 44
5-2- نتایج عکسبرداری میکروسکوپی و میکروسوپ الکترونی روبشی (SEM) 50
5-3- توزیع اندازه ذرات.. 58
6-1- نتیجهگیری.. 65
6-2- پیشنهادات.. 66
فهرست جدولها
عنوان صفحه
|
فصل اول |
4 | جدول 1-1: انواع سنگهای کلیوی و درصد احتمال تشکیل آنها……………………………………………………………… |
فصل سوم |
|
23 |
جدول 3-1: جدول بدست آوردن تعداد آزمایش به روش تاگوچی………………………………………………………………. |
فصل چهارم | |
39 | جدول 4-1: اطلاعات مربوط به تستهای تاگوچی………………………………………………………………………………………. |
40 | جدول 4-2: پارامترها و سطوح درنظر گرفته شده برای آزمایشها……………………………………………………………… |
فصل پنجم |
|
43 | جدول 5-1: دادههای عددی انجام آزمایش………………………………………………………………………………………………….. |
47 | جدول 5-2: مقادیر عددی درصد کرویت وSNR ………………………………………………………………………………………… |
47 | جدول 5-3: مقادیر عددی پیشبینی و پیشنهاد شدهی درصد کرویت وSNR توسط تاگوچی برای حالت بهینهی بررسی درصد کرویت………………………………………………………………………………………………………………………… |
48 | جدول 5-4: مقادیر عددی میانگین اندازهی ذرات وSNR …………………………………………………………………………. |
48 | جدول 5-5: مقادیر عددی پیشبینی و پیشنهاد شدهی درصد کرویت وSNR توسط تاگوچی برای حالت بهینهی بررسی Mass Mean Size…………………………………………………………………………………………………………….. |
پیوست | |
72 | جدول پ-1: توزیع اندازه ذرات آزمایش قبل از افزودن تری پتاسیم سیترات…………………………………………….. |
72 | جدول پ-2: توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 1………………………………………………………………………………………… |
72 | جدول پ-3: توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 2………………………………………………………………………………………… |
72 | جدول پ-4: توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 3………………………………………………………………………………………… |
72 | جدول پ-5: توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 4………………………………………………………………………………………… |
73 | جدول پ-6: توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 5………………………………………………………………………………………… |
73 | جدول پ-7: توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 6………………………………………………………………………………………… |
73 | جدول پ-8: توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 7………………………………………………………………………………………… |
73 | جدول پ-9: توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 8………………………………………………………………………………………… |
73 | جدول پ-10: توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 9……………………………………………………………………………………… |
فهرست شکلها عنوان صفحه |
||
فصل اول | ||
5 | شکل 1-1: نمونههایی از سنگهای کلسیمی در اندازه های مختلف………………………………………………………….. | |
5 | شکل 1-2: نمونههایی از سنگهای کلیه در داخل کلیه و مجاری ادراری………………………………………………… | |
7 | شکل 1-3: ساختار مولکولی اگزالات کلسیم………………………………………………………………………………………………. | |
|
فصل سوم |
|
25 | شکل3-1: مشخصه های محوری یک جسم………………………………………………………………………………………………… | |
26 | شکل 3-2: ترتیب گرد شدن یک ذره…………………………………………………………………………………………………………. | |
27 | شکل3-3: محیط و مساحت برای محاسبه ضریب کرویت…………………………………………………………………………. | |
فصل چهارم |
||
32 | شکل 4-1: شماتیک رآکتور ترسیب……………………………………………………………………………………………………………. | |
33 | شکل 4-2: پوستهی قرار گرفته در محفظه جهت انتقال حرارت……………………………………………………………….. | |
33 | شکل 4-3: تفلون بهکار رفته در کف محفظه برای حذف فضای مرده در اختلاط…………………………………….. | |
34 | شکل4-4: پرهی مورد استفاده جهت ایجاد تلاطم……………………………………………………………………………………… | |
34 | شکل4-5: نمای کلی تجهیزات مورد استفاده فرایند…………………………………………………………………………………. | |
36 | شکل4-6: نمای کلی دستگاه………………………………………………………………………………………………………………………. | |
فصل پنجم |
||
45 | شکل5-1: مقادیر میانگین در صد کرویت برای فاکتورها و سطوح آنها…………………………………………………….. | |
45 | شکل5-2: میانگین نسبت SNR برای فاکتورها و سطوح آنها در حالت بررسی Sphericity…………………. | |
46 | شکل5-3: مقادیر میانگین اندازهی ذرات برای فاکتورها و سطوح آنها………………………………………………………. | |
46 | شکل5-4: میانگین نسبت SNR برای فاکتورها و سطوح آنها در حالت بررسی میانگین اندازهی ذرات…. | |
51 | شکل5-5 (A) و (B): تصویر میکروسکوپ نوری از بلورهای اگزالات کلسیم قبل از افزودن تریپتاسیم سیترات………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… | |
52 | شکل5-6 (A) و (B): تصویر میکروسکوپ نوری از بلورهای اگزالات کلسیم بعد از افزودن تریپتاسیم سیترات در شرایط آزمایش شمارهی 2……………………………………………………………………………………………………… | |
53 | شکل5-7 (A) و (B): تصویر میکروسکوپ نوری از بلورهای اگزالات کلسیم بعد از افزودن تریپتاسیم سیترات در شرایط آزمایش شمارهی 3……………………………………………………………………………………………………….. | |
54 | شکل5-8 (A) و (B) و © : تصاویر SEM از بلورهای اگزالات کلسیم قبل از افزودن تریپتاسیم سیترات………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… | |
55 | شکل5-9 (A) و (B) : تصاویر SEM از بلورهای اگزالات کلسیم بعد از افزودن تریپتاسیمسیترات در شرایط آزمایش شمارهی 2…………………………………………………………………………………………………………………………. | |
56 | شکل5-10(A) و (B) و ©: تصاویر SEM از بلورهای اگزالات کلسیم بعد از افزودن تریپتاسیم سیترات در شرایط آزمایش شمارهی 3……………………………………………………………………………………………………….. | |
59 | شکل5-11: نمودار توزیع اندازه ذرات آزمایش قبل از افزودن تریپتاسیمسیترات…………………………………… | |
59 | شکل5-12: نمودار توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 1…………………………………………………………………………….. | |
60 | شکل5-13: نمودار توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 2…………………………………………………………………………….. | |
60 | شکل5-14: نمودار توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 3…………………………………………………………………………….. | |
61 | شکل5-15: نمودار توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 4…………………………………………………………………………….. | |
61 | شکل5-16: نمودار توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 5…………………………………………………………………………….. | |
62 | شکل5-17: نمودار توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 6…………………………………………………………………………….. | |
62 | شکل5-18: نمودار توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 7…………………………………………………………………………….. | |
63 | شکل5-19: نمودار توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 8…………………………………………………………………………….. | |
63 | شکل5-20: نمودار توزیع اندازه ذرات آزمایش شماره 9……………………………………………………………………………. |
– پیشگفتار
کریستالیزاسیون از محلول، از مهمترین عملیاتی است که قادر به تولید محصولاتی با بالاترین خلوص میباشد. شکل و اندازه کریستال روی سرعت انحلال آن مؤثر است. در صنعت داروسازی سرعت انحلال، اهمیت زیادی دارد. کنترل ضعیف بر شکل و اندازه بلورهای تولیدی، نتایج غیر قابل قبولی در مراحل بعدی مثل زمان فیلتراسیون و خشک کردن را به دنبال دارد.
انواع مختلف فرایند تبلور صنعتی وجود دارد که در آنها محصول مطلوب نهایی، به خواسته بازار بستگی دارد. در صنعت کود شیمیایی، مورفولوژی رشد و توزیع اندازه ذرات اهمیت دارد چرا که خواص محصولات مثل جداسازی، روان شدن، فشرده سازی، انحلال و بستهبندی را تعیین میکند. محصولات باید در مدت زمان ذخیرهسازی، متعادل باشند و قابلیت انحلال مناسب برای جذب شدن توسط زمین و گیاه را داشته باشند. در صنعت داروسازی، این مسئله حساستر میشود (Sangwal, 2007). در یک کریستالیزاسیون مطلوب، محصول دارای سطحی صاف و خلوص بالاست و اندازهی ذرات نیز با توجه به کاربرد آن تعیین میشود.
مورفولوژی و خصوصیات مربوط به شکل بلور همچنین در بررسی بیماری سنگ کلیه نیز دارای اهمیت است. هدف از این تحقیق مطالعه اثر مواد افزودنی بر شکل بلورهای اگزالات کلسیم به عنوان رایجترین نوع سنگ کلیه میباشد. نوع تکآبهی این کریستال به دلیل پایداری ترمودینامیکی بالا، فراوانترین شکل سنگهای کلیوی اگزالات کلسیم را به خود اختصاص میدهد. این گونه به شکل شش گوشه و لبه تیز بوده که قابل دفع نیست و توانایی رشد کردن نیز دارد. تلاش میشود با تغییر شکل آن به فرم دو آبه که گرد و بدون لبه است، گامی مؤثر در جهت کاهش تشکیل این سنگ و دفع هر چه راحتتر آن برداشته شود.
هویت هر جامعهای زائیده فرهنگ آن جامعه است. فرهنگ خود متشکل از ارزشها، باورها، هنجارها و نگرشهای حاکم بر رفتار افراد است. از بین این عناصر، میتوان گفت ارزشها بیشترین نقش را در رفتار فرد ایفا مینمایند. ارزشها در بعد روانی و فردی مهمترین منبع برای جهتگیری درک و شناخت از خود و در بعد اجتماعی، مجموعه ای از عقاید و نگرشها هستند که فرد طی فرایند جامعهپذیری آن ها را میآموزد و خود را با قواعد و هنجارهای جامعه هماهنگ میسازد و ارزشها به جهت ذهنی، رفتار افراد و داوریهای آنان را نسبت بهتمامی امور متأثر میسازند. بررسی ارزشهای نسل جوان و بزرگسال موضوع بحث و بررسی دیرینه و مشترک جامعهشناسان، روانشناسان اجتماعی، صاحبنظران علوم تربیتی و مردمشناسان فرهنگی بوده است. در جامعه شناسی بررسی ارزشها از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ زیرا یکی از موارد و موضوعات موردمطالعه در علم جامعه شناسی مطالعه رفتار انسانهاست و کنشها و رفتارهای افراد، آگاهانه یا ناخودآگاه بر اساس ارزشهای درونی آنان صورت میگیرد. سخن گفتن از فرهنگ یک جامعه بدون ارزشها، سخن بیمعنی و مفهوم است. نیک گهر در کتاب خود ارزش را اینگونه تعریف می کند که ارزش «ارزش معیاری است که شخص اقامه می کند و به آگاهی اجتماعی و درک وی از امور و عوامل تأثیرگذار اجتماعی/ اقتصادی مربوط است که وی با طبقه اجتماعی وابسته به آن را احاطه کرده و با جامعه با شرایط تاریخی اقتصادی و اجتماعیاش که در آن زندگی می کند در ارتباط است» (نیک گهر،1373: 163).
در دو دهه اخیر، با تغییرات ساختار اجتماعی، فرهنگی جامعه ایران درنتیجه بهبود شاخص هایی هم چون صنعتی شدن، افزایش میزان شهرنشینی، افزایش میزان تحرک اجتماعی و مهاجرت، جوانی جمعیت، توسعه شبکه حملونقل عمومی، توسعه وسایل ارتباطجمعی و استفاده از فنّاوریهای نوین ارتباطی و توسعه نهادهای اجتماعی جدید مانند آموزشوپرورش و دانشگاه، زمینه مساعدی برای بروز تغییرات در ارزشها و نگرشهای اقشار جامعه ایرانی به وجود آورده است. نسل جوان نیازهایی را جستجو می کند که متفاوت از نسل قدیم است. این امر ناشی از دگرگون شدن ارزشها بهواسطهی تحولاتی بود که تمام ابعاد زندگی را بهطور بیسابقهای تحت تأثیر خود قرارداد و محیطی متفاوت را برای پرورش نسل جدید فراهم کرد؛ درنتیجه نسل جدید، نسلی متفاوت از گذشتگان خویش است. کشورهایی درحالتوسعه از این دگرگونیها در امان نماندند و شکلهای کموبیش متفاوتی از آن تجربه کردند. ایران نیز بهمثابهی یکی از کشورهای درحالتوسعه، ناظر اتفاقات مهمی طی سه دهه آخر قرن بیستم بوده است. برخی از این تغییرات در حیطهی شناخت و تغییرات ارزشی دو نسل بزرگسال و جوان بوده و پژوهش حاضر نیز عهدهدار بررسی همین مسئله است.
تعاملات/ استراتژی ها:
|
ارزشها درونیترین لایه های شخصیت انسانها هستند و شناخت مطلوب واقعیتهای درونی هر کس منوط به شناخت ارزشها و گرایشهای ارزشی اوست (یوسفی، 1383). ارزش برای هر فرد نوعی باور است که به شکل محوری، درون نظام باور کلی فرد جای گرفته است و مشخص میسازد که او چگونه «باید» و «نباید» رفتار کند، یا در صورت داشتن هدفهایی، کدامیک ارزش کسب کردن دارند و کدامیک ندارند. همچنین میتوانیم آن را تحت عنوان ایده آلهای انتزاعی و مجرد، مثبت و منفی که مقید یا ملزم به موقعیت یا موضوع گرایش خاص نیستند تعریف کرد. آلن بیرو در کتاب «فرهنگ علوم اجتماعی» ارزشهای اجتماعی را مدلهای کلی اقسام ارزشهای شخص، فرهنگ، قضایی و … را لزوماً از ارزشهای اجتماعی متمایز نمیداند و تأکید دارد، مردم باارزشهای اجتماعی، حیات اجتماعی خود را میگذرانند و اعضای جامعه در برابر این ارزشها بهنوعی وفاق رسیده اند (آلن بیرو،1377: 386). در دوران گذشته انتقال ارزشها از نسلی به نسل دیگر را مشارکت روزمره کودکان در زندگی بزرگترها تضمین میکرد و هرکجا که مردم کار میکردند و نیز هرکجا که به تفریح و سرگرمکننده خود میپرداختند، کودکان با بزرگترها مختلط بودند و بهاینترتیب هنر زندگی کردن را از روی تماسهای روزمره میآموختند (فرزانه و چراتی، 1390)؛ اما در پی وقوع انقلاب صنعتی و فرایند نوسازی جوامع صنعتی و جوامع درحالتوسعه، تداوم تاریخی و ساختاری نسلها دچار تغییر و تحول شد بهطوریکه در پی روند نوسازی، ابتدا جوامع پیشرفته و سپس جوامع در حال پیشرفت، تغییرات سریع و شدید و حوادث بزرگ مقطعی و تاریخی، نظیر جنگها، جنبشها و انقلابات اجتماعی را تجربه کردند که سبب شد بین اجتماع سنتی دیروز در جامعه مدرن امروز، شکاف وسیع و عمیقی به وجود آید (توکل و قاضی نژاد، 1385: 96) بهطوریکه برخی اندیشمندان علوم اجتماعی بر این نظرند که در فرایند استقرار مدرنیته و گذار جامعه سنتی به جامعهی مدرن، بسیاری از عناصر مهم سنتی ساختار فرهنگی جامعه درهمشکسته میشوند و عناصر و ساختارهای جدیدی جایگزین آنها می شود که یکی از ابعاد مهم این تغییر و تحولات فرهنگی در جامعه، تغیر ارزشهای سنتی و مدرن در بین جوانان و بزرگسالان میباشد (زاهدی و خضر نژاد، 1392، 69) که به تعبیر باتومور استمرار یک جامعه بهوسیله فرایند جامعهپذیری که سنت اجتماعی نسلهای پیشین را به نسلهای جدید انتقال میدهد، تأمین می شود، لیکن جامعهپذیری هرگز کامل نیست، یعنی نسلهای جدید هرگز زندگی اجتماعی پیشینیان خود را دقیقاً تکرار نمی کنند. بلکه این تکرار همواره با انتقاد، رد برخی از جنبه های سنتی و نوآوری همراه است (چیتساز قمی، 1386: 86). آنچه از نسل گذشته بهعنوان ارزش مطرح گردیده تا دوران نوجوانی بهعنوان بایدونبایدها زندگی، خود را نمایان میسازد و از مرحله نوجوانی به بعد با دیدهی شک و تردید به آن ها نگریسته می شود و نوجوان با حساسیت و تأمل فراوان به آن ها نگاه می کند (کمر بیگی، 1380: 187)؛ اما در جامعه درحالتوسعهای مانند جامعه ایران تغییرات گستردهای را تحت تأثیر فرایند نوسازی تجربه می کند، رویدادهایی چون انقلاب مشروطیت، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی، تحولات سیاسی، اقتصادی، تکنولوژیکی و جریانات دیگر را شاهد بوده جامعه را در دوره های مختلف دستخوش تغییرات بنیادین قرارداده است که پیامدهای فراوانی را برای جامعه داشته است. چالشهایی که مابین ارزشهای سنتی و مدرن و همچنین ورود فناوری و فرهنگ نهفته در بطن آن، تحولات عمیق و گسترده سیاسی و پیدایی طبقه متوسط پرشمار شهری/ روستایی، افزایش بیسابقه مصرف کالاها جدید، تحولات ساختاری در ترکیب جمعیت و بالا رفتن نسبت جمعیت جوان کشور، تحولات اساسی در مرجعیت فرهنگی جامعه از طریق گسترش شبکه های ویدئویی و تلویزیونی، ماهوارهای، گسترش شبکه اینترنت در سالهای اخیر و… همگی بهصورت عواملی درآمدهاند که موجب شده اند تغییرات ارزشی جامعه ایران با شدت و حدّت بیشتری نمایان شود و جامعه را در وضعیت در حال گزار قرارداده است. بررسیهای دقیق نشان میدهد که یکی از معضلات کلیدی و مهمی که اینک جامعه ایران با آن روبروست، عدم برقراری رابطه و تعامل منطقی میان نسلهای مختلف است، «بر اساس اظهارات معاون سازمان بهزیستی کشور میزان گفتگو در بین اعضای خانواده در کشور تنها حدود 30 دقیقه است که این میتواند آسیبزا باشد»(میرساردو و صداقت، 1388: 74).
بنابراین با توجه به آنچه به آن ها اشاره شد میتوان گفت جامعه ایران در مرحله گذار تاریخی ـ اجتماعی خود قرار دارد و جامعهای که در این مرحله قرار دارد استعداد و آمادگی بیشتری برای ایجاد تضاد و شکاف ارزشهای نسل جوان و بزرگسال دارد؛ اما در حال حاضر به دلایل مختلفی شاهد رشد بیشازپیش این شکاف و عدم توجه کافی به هنجارها و ارزشهای اجتماعی و عدم تعامل مناسب بین جوانان و بزرگسالان هستیم. پژوهشهای صورت گرفته درزمینهی شکاف ارزشی بین نسلها در استان کرمان نیز نشاندهندهی افزایش تضاد و شکاف ارزشی بین جوانان و بزرگسالان میباشد. بر اساس پژوهشهای صورت گرفته و نتایج حاصل از آن در استان کرمان و با توجه به اینکه پژوهشی با این موضوع در شهرستان رودبار جنوب صورت نگرفته است پژوهش حاضر درصدد است با بهره گرفتن از رویکرد تفسیرگرایی و روش تحلیل نظریه زمینهای به دنبال بازسازی معنایی تغییرات ارزشی در میان ساکنان شهرستان رودبار جنوب بپردازد تا بتواند تفاسیر موجود از تجربه زیسته و روزمره ارزشهای را در میان افراد جامعه مذکور بررسی کرده و درنهایت مدل زمینهای و اما داده محور ارائه بدهد.