:
1- موضوع تحقیق
بررسی حسن و قبح ذاتی به عنوان نظریه پذیرفته شدهی علمای شیعه و ربط و نسبط آن با نظریات وظیفه گرا و غایات گرا موضوع اصلی پژوهش پیش رو است. در واقع در این پایان نامه این مسئله مورد مداقه قرار خواهد گرفت که حسن و قبح ذاتی با کدام یک از دو نظریهی غایت گرایی و یا وظیفه گرایی ارتباط بیشتری دارا است.
2- اهمیت موضوع
حسن و قبح ذاتی و عقلی از درون مجادلات و مباحثات طولانی و قدیمی بین دو گروه «معتزله» و «اشاعره» درآمده است. این نظریه یکی از قدیمیترین مباحث کلامی است، مسائل مربوط به بحث حسن وقبح به حوزه های مختلف علوم اسلامی از فلسفه، کلام و تفسیر گرفته تا فقه و اصول کشیده می شود. حسن و قبح ذاتی فقط مورد قبول معتزله نبود بلکه گروههای مختلفی بودند که در این زمینه با معتزله همعقیده بودند، از جمله علمای امامیه نیز حسن و قبح را ذاتی و عقلی دانسته اند و در مقابل اشاعره موضعگیری کردند. گروههای قائل به حسن و قبح ذاتی را «عدلیه» نامیدهاند. اگر بخواهیم به صورت خلاصه نظریه عدلیه را توضیح دهیم باید اینطور گفت که «حسن و قبح ذاتی» که مربوط به مرحله ثبوتی نظریه است، به این معنی است که؛ خوبی و بدی کارهایِ اختیاریِ انسان و همچنین صفات و ملکات برآمده از آنها در ذات و نهاد آن کارها نهفته است. در «حسن وقبح عقلی» که مربوط به مرحله اثباتی نظریه است، آنها معتقد به این هستند که عقل در مورد تحسین و تقبیح افعال اختیاری، انسان مستقل است و برای چنین کاری نیاز به شرع به عنوان عامل تعیین کننده ندارد. چنین مسئلهای در تاریخ فلسفه نیز دارای سابقه طولانی است. چنان چه ارسطو نیز یگانه محک برای شناخت افعال انسان را داوری عقل و خرد میداند، یا در جایی سقراط این مسئله را مطرح می کند که آیا کار «خوب» چون «خوب» است خداوند به آن دستور میدهد و یا چون خداوند به آن دستور میدهد خوب است[1].
دغدغهی دانشمندان مسلمان در مسئله حسن و قبح اولاً مسائل کلامی بوده است. میتوان گفت دو اصل مهم در کلام عدلیه یعنی «توحید و مراتب آن» و «عدل خداوند» کاملا متأثر از این مباحث بوده است و تحت لوای آن رشد یافتهاند، به شکلی که قائلین به حسن و قبح ذاتی و عقلی را به خاطر نوع اعتقاد آنها به عدالت خداوند عدلیه نامیدهاند.
از طرفی موضع گیری درباره مسئله یاد شده دارای ابعاد فلسفی و کلامی است. لذا نمیتوان صرفا به ابعاد کلامی حسن و قبح ذاتی ملتزم بود و الزامات فلسفی و اخلاقی آن را فراموش کرد. بر همین اساس باید گفت نظریه حسن و قبح ذاتی وعقلی که پایهای اعتقادی در کلام شیعه دارد، میبایست پایهای برای نظام اخلاقی اسلام نیز باشد. هر نظریهای که به نام نظریه اخلاقی در چارچوب اسلام معرفی می شود و سعی در معرفی نظریهاخلاق اسلامی دارد، بدون لحاظ حسن و قبح ذاتی و عقلی و الزامات برامده از آن، قطعا ناتمام است. چرا که به صراحت میتوان گفت چنین نظریهای در یک پارچگی نظام معرفتی اسلام خلل وارد می کند.
یکی از مباحث مطرح شده در فلسفهی اخلاق، مسئله وظیفهگرائی یا غایتگرائی در اخلاق است. شاید بتوان یکی از اولین و مهمترین رویاروییهای این دو نظریه در فلسفه اخلاق را در مجادلات بین شهود گرایانی مانند مور و سودگرایانی مانند جان استوارت میل یافت. کاری که ما در این پایان نامه در صدد انجام آن هستیم این است که اگر بخواهیم نظامی اخلاقی بر اساس آموزههای دینی مطرح کنیم درباره وظیفه و غایت نیز مجبور به اتخاذ موضع مناسب هستیم. بر این اساس سوال این است که با توجه به حسن و قبح ذاتی/عقلی، نظام اخلاقی اسلام با کدام یک از دو نظریه وظیفهگرایی و غایت گرایی مطابقت بیشتری دارد.
3- پیشینه تحقیق
در رابطه با مسئله «حسن و قبح» عمده کارهایی که در ایران انجام شده، بیشتر بُعد کلامی آن را مورد توجه قرار دادهاند. وجهه فلسفی و اخلاقی آن کمتر مورد پژوهش واقع شده است. کنکاش و بررسی در مقالات و پژوهشهای حوزه اخلاق در منابع فارسی نشان میدهد، در ارتباط با نسبت مسئله حسن و قبح ذاتی و نظریات وظیفه گرا و غایتگرا، به صورت مستقل پژوهشی انجام نشده است..
اما درباره سایر مسائل مرتبط با حسن و قبح در حوزه اخلاق و همچنین درباره مباحث وظیفه و غایت کارهای خوبی انجام شده است. در بین این پژوهشگران آیت الله مصباح یزدی درباره مسئله وظیفه و غایت نظریهای مبسوط دارد. وی نظریهی اخلاقیاش را بر اساس غایتگرایی در
اخلاق بنا کرده و به شکل مبسوط و مستدل از نظریه غایتگرایی در اخلاق و تطابق آن با آموزههای اسلامی دفاع کرده اند. همچنین ایشان قرائتی خاص از حسن و قبح ذاتی ارائه می کنند که در جای خود به آن خواهیم پرداخت. ما ضمن بررسی حسن و قبح ذاتی و عقلی و بررسی نظریات وظیفهگرا و غایتگرا خصوصا نظریهی آیت الله مصباح به این بحث خواهیم پرداخت که نظریه مختار علمای شیعه درباره حسن و قبح با کدام یک از وظیفهگرایی یا غایتگرایی سازگار است.
4- ضرورت تحقیق
بحران اخلاق در عصر حاضر و در مدرنیته به عنوان گفتمان غالب این عصر از مهمترین دغدغههای متفکران و اندیشمندان است. بر همین اساس اخلاق در دوران متاخر بسیار مورد توجه واقع شده است. جامعه ما نیز به عنوان جامعهای که اولاً در این سالها حرکت پرشتابی به سمت مدرنیته و توسعه زیرساختهای آن داشته، ثانیاً دارای ساختارهای قوی دینی و مذهبی در لایه های مختلف اجتماعی است، نیازمند ارائه قرائتی مناسب از اخلاق است که هم بتواند با جهان جدید سازگار باشد و هم بتواند با حفظ چارچوب اسلامی، اعتقادات جامعه اسلامی را نیز تامین کند.
5- روش تحقیق
این تحقیق در مرحله دستیابی به داده ها ماهیت کتابخانهای دارد و در مرحله استنتاج، از روش توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای استفاده می کند.
6- سوالات تحقیق
1- حسن و قبح (خوبی و بدی) در بیان فلاسفه و متکلمین مسلمان و غیر مسلمان چه معانی داشته است؟
2- آیا نظریات وظیفهگرا میتوانند با حسن و قبح ذاتی مطلقاً سازگار باشند؟
3- نظریات غایت گرا چطور، آیا آنها میتوانند ملزومات حسن و قبح ذاتی مورد ادعای علمای عدلیه را تامین کنند؟
4- غایت گرایی مورد ادعای برخی از دانشمندان معاصر شیعه آیا با ذات گرایی علمای شیعه سازگاری دارد؟
8- ساختار تحقیق
در فصل اول پژوهش معانی حسن و قبح (خوبی و بدی) ذاتی، عقلی، الهی و شرعی همچنین مسئله واقعگرایی و نسبت آن با مسئله حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل دوم نظریات مطرح وظیفهگرا یعنی نظریه اخلاقی کانت، شهودگرائی (خصوصا شهودگرائی راس) ونظریه اخلاقی امر الهی مورد بررسی قرار گرفته و نسبت این نظریات با حسن و قبح ذاتی بیان می شود. در فصل سوم نظریات غایت گرا از جمله خود گرایی و سودگرایی بیان شده و نسبت آنها با حسن و قبح ذاتی سنجیده می شود. در همین فصل نظریه اخلاقی آیت الله مصباح یزدی نیز بیان می شود. تلاش در این فصل بر این است که نشان دادهشود حسن و قبح ذاتی به هیچ عنوان با هر نظریه غایتگرا سازگار نیست.
فصل اول: مفهوم شناسی حسن وقبح
از دغدغههای اصلی فیلسوفان اخلاق بررسی مفاهیمی است که محمول جملات اخلاقی واقع میشوند. مفاهیمی مانند خوب و بد و همچنین باید و نباید. به این مباحث تحت عنوان «ارزشهای اخلاقی» و «الزامات اخلاقی» پرداخته شده است.
در این زمینه یکی از اولین موضوعاتی که پژوهشگران فلسفه اخلاق به آن پرداختهاند معنای خوبی و بدی (حسن و قبح) است. همچنین معنای «الزام اخلاقی» یعنی همان باید و نباید نیز مورد بحث و بررسی فلاسفه اخلاق واقع شده است.
چه اموری را میتوان خوب و چه اموری را میتوان بد دانست؟ ارتباط آن امور با الزام اخلاقی چگونه است؟ باید و نباید از چه سنخ معانی هستند، گزارههای متصف به “خوب و بد”، “باید و نباید” اخلاقی چه تفاوتی با خوب و بد (حسن و قبح) و الزامات غیراخلاقی دارند؟ (گاهی گفته می شود راستگویی خوب است، باید راست گفت. گاهی گفته می شود اسب سواری خوب است، باید اسب سواری کرد. خوب در جمله اول دارای بار اخلاقی است ولی در جمله دوم اخلاقی نیست.) آیا مفاهیم اخلاقی، واقعی و عینیاند یا ذهنی و اعتباری، شناختی هستند یا ناشناختی؟ اینها سوالاتی هستند که در فلسفهی اخلاق مطرح میشوند.
هرچند مباحث اخلاقی همیشه در بین جوامع بشری مطرح بوده و سوالات مربوط به فلسفهی اخلاق، اذهان فیلسوفان همهی ادوار را به خود معطوف کرده بود، به شکلی که بُعد اصلی نظریات برخی از فیلسوفان را نظریات اخلاقی آنها شامل میشده؛ با این همه فلسفهی اخلاق با این عنوان رشتهای جدید و نوپا در بین فلسفههای مضاف میباشد، که قدمت چندانی با این عنوان ندارد. با توجه به شیوع نظریات فلسفهی تحلیلی در پارهای از مقاطعِ سدهی اخیر، و همچنین با توجه به اهمیت فلسفهی اخلاق خصوصا مباحث فرااخلاق، نزدفیلسوفان تحلیلی؛ مسایل معنا شناسی در فلسفهی اخلاق اهمیتی بسیار یافته است. فیلسوفان تحلیلی معتقد بودند با تحلیل معنا شناختی مفاهیم فلسفی و اخلاقی، مسائل آنها نیز حل خواهد شد. به نظر ایشان اصولا با حل معنا شناختی مفاهیم اخلاقی، هیچ گونه مسئله حل نشده اخلاقی باقی نخواهد ماند. آنها ریشه معضلات علمی، فلسفی و همچنین اخلاقی و دیگر معضلات را ناشی از ابهام در ناحیهی مفاهیم به کار رفته در علوم فلسفی و اخلاقی و … دانسته اند. این نگاه جایگاه ویژهای به مباحث معنا شناسی در علوم مختلف، از جمله در فلسفهی اخلاق دادهاست.
بخش اول: معنای حسن و قبح
با بررسی دقیق میتوان نظریات غالب فیلسوفان اخلاق در مورد تعریف خوب و بد را در سه نظریهی عمده دسته بندی کرد، این سه نظریه عبارتند از:
– نظریات ناشناخت گرا
– نظریات تعریف گرا
– نظریات شهود گرا
ناشناخت گرایی، خوبی و بدی را بی معنا و غیرقابل تعریف میداند و برای این مفاهیم هیچ گونه حیث شناختی و معرفتی قائل نشده است آنها را ناظر به واقع ندانسته است. نظریات تعریف گرا، خوبی و بدی را مفاهیمی تعریف پذیر و تحلیل پذیر دانسته اند. این عده معتقدند که برای نیل به مفاهیم “خوب و بد” بدون ارجاع به مفاهیم اخلاقی، باید فقط به مفاهیم غیراخلاقی رجوع کرد.[1]
نظریات شهودگرا ضلع دیگر این سه ضلعی است که شرح این نظریه در ادامه خواهد آمد. یکی از قائلین به این نظریه جورج ادوارد مور[2](1873-1958) پدر فلسفه اخلاق است. شهودگرایی خوبی و بدی را تعریف ناپذیر میداند اما این غیر قابل تعریف بودن را ناشی از بدیهی بودن و شهودی بودن آنها میداند. به نظر شهودگرایان مفاهیم خوبی و بدی اخلاقی گزارههای بسیط و بدیهی مطلق(نه نسبی) هستند (مانند مفهوم وجود) و لذا قابل تعریف نیستند.
1- see: “Ethics, Problem of” in: The Encyclopedia of Philasophy, v.3, p.127
[2]George Edward Moore
[1] [1]افلاطون دوره کامل آثار ، ج 1، ترجمه محمد حسن لطفی و رضا کاویانی، رساله «اوثوفرون». ص248-252
کتاب ذکر شده، بررسیهای این پژوهش در سه حوزه حقوق اساسی، قدرت و ثروت میباشد.
– کتاب “عدالت اجتماعی در نهج البلاغه” (ابعاد سیاسی، اقتصادی و حقوقی) پژوهش علی اصغر احمدی، ناظر به عرصه عدالت اجتماعی به رشته تحریر درآمده است، این اثر در چهار فصل 1. عدالت اجتماعی زمینه ها، موانع و دست آوردها 2. بررسی بعد سیاسی عدالت اجتماعی 3. بررسی بعد اقتصادی عدالت اجتماعی 4. بررسی بعد حقوقی عدالت اجتماعی و یک خاتمه و نتیجه گیری نگاشته شده است. روشــن است که این اثر نیز حوزههای عدالت اجتماعی را محور تحقیق خود قرار داده و به ابعاد و مناسبات آن پرداخته است.
– اثر دیگری که در پژوهش پیرامون نهج البلاغه درخور مطالعه و تامل است، کتاب “عدالت و یاد خدا” (آشنایی با روحانیت امام علیg) اثر دکتر رضا شاهکاظمی[1] محقق پاکستانی الاصل و مالکی مذهب میباشد. این کتاب در سه فصل (سه مقاله) ابعاد روحانی و عرفانی و نیز مفهوم عدالت را با محوریت خطبه اول نهج البلاغه و نامه امام علیg به مالـک اشتر، بررسی می کند.
– “امام علیg صدای عدالت انسانی” اثر اندیشمند شهیر مسیحی جرج سجعان جرداق، یکی از معروفترین آثار راجع به شخصیت و اندیشههای امیر مؤمنانg است که با نگاهی کارکردی، اندیشههای ارزندهی آن حضرت را بررسی می کند. این اثر ارزشــمند نیز همانند سایر تحقیقات انجام شده با موضوع عدالت، بیشتر ناظر به جنبههای نظام عدالت اجتماعی و مدیریت اجتماعی در سیره و زندگی امیرالمؤمنینg است.
از میان مقالات تالیف شده با محوریت عدالت از منظر امیر مؤمنانg نیز میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
– اصطلاح شناسی عدالت و پیوند آن با مفاهیم همسو در آموزههای نهج البلاغه. سیدجواد احمدی
– عدالت اجتماعی از منظر نهج البلاغه. سیدجواد احمدی
– عدالت از دیدگاه امام علی جلال درخشه
– دیباچه ای بر فلسفه عدالت. حسین بشیریه
– عدالت در اندیشه سیاسی امام علی علی اکبر علیخانی
– امام علی عدالت و خشونت. دکتر بهرام اخوان کاظمی
– امام علی عدل و تعادل. محمد حکیمی
– امام علی و ابعاد عدالت اجتماعی. سیدحمید مولانا
– چیستی و ماهیت عدالت اجتماعی از نگاه امیرالمونین علی. حسن حاج حسینی
– بررسی مصادیق برجسته عدالت قضایی در سیره امام علی. دکتر محمدصالح ولیدی
– مبانی منطقی طراحی سیستم خط مشیگذاری دولتی برای تحقق عدالت حق مدار بر (اساس نهج البلاغه). دکتر علی اصغر پور عزت
در مجموعه کتب و مقالاتی که ذکر آن ها گذشت، خلاء دو فقدان اساسی به چشم می خورد: نخست آن که در فعالیت های علمی پیرامون کلیت نظریه عدالت از منظر امام علیg ابعاد و حوزه های مختلف عدالت تقسیم و تبیین نشده است و دوم آن که به بعضی ساحت های عدالت نظیر عدالت الهی یا عدالت نفس کمتر پرداخته شده است ضمن آن که نمی توان نسبت و رابطه بین ساحت های مذکور را در آثار پیشینی مشاهده نمود.
روش تحقیق:
روش تحقیق حاضر اکتشافی – هرمنوتیکی و بر پایه مراجعه به متون اصلی و دست اول است که به گزارش فرمایشات حضرت امیر مومنان علی پرداخته اند. اهم این منابع از نهج البلاغه و غررالحکم بوده که مختص گفته ها و نوشته های حضرتg است. در مرحله بعدی مستدرکات نهج البلاغه و دیگر منابع روایی مانند کافی (که به شکل پراکنده اندیشه های حضرت را نقل می کنند) مد نظر قرار گرفته است.
با توجه به عربی بودن احادیث، در ابتدا کلیدواژه های مرتبط با بحث استخراج شده و سپس به توصیف ساحات عدالت از منظر حضرت پرداختهایم و همچنین از آثار (کتب و مقالات) محققینی که در موضوع عدالت پژوهش کرده اند بهره گیری شده است.
1- ترجمه مهدی شفیعیان، (تهران: دانشگاه امام صادقg، 1388).
1-1-1- تعریف مسأله و سؤالهای تحقیق
فیلسوفان اخلاق درباره ویژگیهای اخلاقی بسیار سخن گفتهاند، و از آن ها به عنوان فضائل و رذائل تعبیر کردهاند. فضیلت، ویژگی مثبت منشی است که به رفتارهای صحیح می انجامد و در مقابل، رذیلت ویژگی منفی منشی است که فاعل را به کار خطا وا میدارد. اما در بین این ویژگیها، ویژگیهایی نیز وجود دارد که هم به عنوان فضیلت تلقی میشوند و هم به عنوان رذیلت، از اینجهت که این ویژگیها هم دارای جنبه مثبتاند و هم جنبه منفی. یکی از این ویژگیها غرور است که در آثار فیلسوفان و تعابیر اجتماعی گاه به عنوان ویژگی مثبت، مورد تحسین قرار میگیرد، و گاه به عنوان ویژگی منفی مورد تقبیح.
نوشتار حاضر با عنوان «غرور در اخلاق؛ گزارش تحلیلی آراء فیلسوفان اسلامی و غربی» در سه فصل تنظیم شده که در فصل اول به کلیاتی درمورد موضوع، پرداخته شده است. در این فصل تعاریف و اصطلاحات مربوط به غرور و واژههای مرتبط با غرور مطرح شده و تاریخچه مبحث غرور در فلسفه اسلامی و غربی بیان شده است.
در فصل دوم نیز موضوع غرور از نظر فیلسوفان اسلامی مطرح شده است. با توجه به اینکه مباحث اخلاق اسلامی و بحث از فضائل و رذئل اخلاقی ارتباط مستقیم با آیات و روایت و مذهب دارد، لذا این فصل به دو بخش اخلاق دینی و اخلاق فلسفی تقسیم شده است، که در بخش اخلاق دینی مباحث مربوط به غرور در آیات و روایات بیان شده و در بخش اخلاق فلسفی نظرات فیلسوفان مسلمان مطرح شده است.
اما مراد از فیلسوفان مسلمان نیز، فیلسوفان و متفکرانی است که در حوزه اخلاق کار فلسفی کرده و در مورد غرور نظراتی ارائه کردهاند. در کتاب ماجد فخری رویکردهای اخلاق اسلامی بیان شده است. با توجه به اینکه این رویکردها کلامی، فلسفی، دینی و تلفیقی هستند، به لحاظ منطقی باید بحث محدود به رویکرد فلسفی میشد، اما از آنجا که بحث غرور در اخلاق اسلامی محدود به رویکرد فلسفی نیست، حتی رویکردهای دینی، تلفیقی و کلامی مباحث غرور را بیشتر مطرح کردهاند، بنابراین در این فصل از هر رویکرد نظریه یک فیلسوف یا متفکر بیان شده است.
به این دلیل که بحث ما در حوزه فلسفه اخلاق است، لذا مباحث مربوط به غرور را محدود به فیلسوفان اخلاق میکنیم؛ اولاً به این علت که به لحاظ تقدم، حق با کسانی است که در حوزه فلسفه اخلاق کار کردهاند، مانند ابن مسکویه، خواجه نصیرالدین طوسی، غزالی، فیض کاشانی و … که کتاب اخلاقی دارند. دلیل دوم این است که فیلسوفان اسلامی که رویکردهای مشائی و اشراقی و حکمت الهی دارند، این رویکردها تأثیر مستقیمی در بحث غرور نداشته و نظر خاصی نیز در مورد غرور نداشتهاند. مثلاً فیلسوفانی همچون ملاصدرا و یا شیخ اشراق مباحث مربوط به غرور را به صورت مجزا مطرح نکردهاند.
در فصل سوم غرور از نظر فیلسوفان غربی مطرح شده است. در این فصل نیز با توجه به فصل دوم که مبحث غرور در دو بخش اخلاق دینی و اخلاق فلسفی مطرح شده، در بخش اخلاق دینی مباحث مربوط به غرور در عهد جدید و آبای کلیسا بیان شده است. در بخش اخلاق فلسفی نیز با توجه به نظراتی که در مورد غرور وجود دارد، برخی از فیلسوفان غربی مانند افلاطون غرور را به صورت کاملاً منفی و به عنوان رذیلت مطرح کردهاند، برخی دیگر نیز مانند ارسطو غرور را به عنوان فضیلت مطرح کردهاند، و برخی دیگر نیز غرور را به صورت نسبی مطرح کردهاند و در برخی موارد غرور را فضیلت و در برخی موارد غرور را رذیلت میدانند، مانند هیوم و تیلور.
برای تبیین فلسفی غرور از نظر فیلسوفان اسلامی در هر فصل ابتدا به تعریف غرور از نظر هر یک از این فیلسوفان پرداخته شده است. سپس ماهیت غرور بیان شده است، که آیا غرور رفتار بیرونی است و یا یک احساس درونی. در این بخش مشخص میکنیم که غرور با کدام یک از قوای انسان در ارتباط است. با توجه به قوای نفس، که قوای نباتی، حیوانی و انسانی است، ما میخواهیم مشخص کنیم که غرور آیا جزء قوای حیوانی انسان است، که همان قوه غضبیه و شهویه است، و یا جزه قوای انسانی که همان قوه عاقله است. وقتی جایگاه غرور به لحاظ ماهیت مشخص شد، سپس حکم اخلاقی غرور را بیان میکنیم، که وظیفه انسان در هر یک از این موارد چیست. ما در اینجا به دنبال
این نیستیم که بگوئیم آیا غرور مثبت است یا منفی، بلکه قصد داریم نظراتی که در این مورد وجود دارد را بررسی کنیم، همچنین به دنبال راههای درمان غرور منفی نیز نیستیم، چرا که بحث وارد مسائل تربیتی میشود که خارج از حوزه این پایان نامه است.
در میان متفکران دینی و غیر دینی، در این مورد که آیا غرور یک رذیلت اخلاقی و گناه دینی است، و یا فضیلت اخلاقی اختلاف نظر وجود دارد. بعضی آن را مطلقاً سزاوار سرزنش دانسته و به عنوان یک رذیلت اخلاقی یا گناهی دینی تلقی میکنند، اما برخی دیگر آن را امری ستودنی دانسته و برای شخصیت انسان لازم و ضروری میدانند.
در ادبیات دینی اسلامی، غرور معمولاً به معنای کبر و خودپسندی در نظر گرفته شده و آیات و روایات اسلامی نیز آن را تقبیح میکند. در قرآن، غرور به عنوان نخستین گناه که توسط شیطان صورت گرفته است، معرفی میشود. از نظر قرآن، غرور شیطان مانع از سجده او در برابر انسان و اطاعت امر الهی گردید. اکثر فیلسوفان و متفکران اسلامی نیز تحت تأثیر آموزههای اسلامی خود، غرور را به عنوان رذیلتی اخلاقی در نظر گرفته و آن را اینگونه تعریف میکنند: «غرور عبارت است از مطمئن شدن به آنچه موافق هوى و هوس باشد، و طبع آدمى به سبب شبهه و خدعهی شیطان به آن میل كند. پس هر كس معتقد باشد كه در دنیا و آخرت بر راه خیر است و این پندار از روى شبهه نادرست باشد او مغرور و فریفته است.»[1]
متفکران مسیحی و فیلسوفان غربی نیز در تعریف غرور به عنوان رذیلتی دینی و یا فضیلتی اخلاقی اختلاف نظر دارند. غرور در مسیحیت، به عنوان یکی از هفت گناه کبیره در نظر گرفته شده که انسان را از خداوند دور کرده و مانع از خیر و رحمت الهی میگردد. همانگونه که در کتاب آسمانی آمده است: «خدا به شخص فروتن قوت میبخشد، اما با شخص متکبر و مغرور مخالفت میکند.»[2]
متفکران دینی و آبای کلیسا در غرب، غرور را به عنوان نخستین گناه و رذیلتی اساسی در نظر میگیرند، اما فیلسوفان غربی، در تعریف غرور به عنوان فضیلت یا رذیلت اخلاقی نظرات متنوعی دارند، برخی از آن ها مانند ارسطو، نه تنها غرور را تقبیح نمیکنند بلکه آن را به عنوان «زینت فضائل» در نظر میگیرند. ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماخوس غرور را «بزرگمنشی» تعریف کرده، که حدوسط بین دو رذیلت بیهمتی و تواضع بیجاست. از نظر ارسطو یکی از ویژگیهای فرد فضیلتمند این است که فضایل خود را به دیگران نشان دهد و این همان غرور مناسب است. در مقابل، گروهی دیگر غرور را تنها به عنوان رذیلت در نظر میگرفتند، و برخی دیگر نیز موضوع غرور را به صورت نسبی بیان میکردند.
1-1-1-1- سوالات اصلی
با توضیحات ارائه شده، مشخص میشود که مسائل اصلی این پایاننامه چنین است:
1- غرور از نظر فیلسوفان اسلامی به چه معناست؟
2- غرور از نظر فیلسوفان غربی به چه معناست؟
3- فیلسوفان غربی و اسلامی در تعریف غرور چه اختلافات و اشتراکاتی دارند؟
2-1-1-1- سوالات فرعی
در این راستا بررسی مسائل فرعی زیر نیز ضروری خواهد بود:
4- غرور به لحاظ ماهیت به چه معناست؟
5- حکم اخلاقی غرور از نظر فیلسوفان اسلامی و غربی چیست؟
2-1-1- فرضیه های تحقیق
1- غرور از نظر فیلسوفان اسلامی، اغلب به عنوان رذیلت و در معنای فریفتگی است که معنایی اعم از تکبر و خودپسندی دارد. اما با این حال، برخی نیز آن را به عنوان فضیلت در نظر گرفته و کِبَر نفس تعریف میکنند.
2- برخی از فیلسوفان غربی مانند ارسطو، غرور را به معنای بزرگمنشی در نظر گرفتهاند و برخی دیگر، غرور را خودخواهی و خودپسندی تعریف کردهاند.
3- به طور کلی میتوان گفت غرور بر اساس مبانی دینی و اعتقادی در بین متفکران دینی و مسیحی، به عنوان گناه دینی در نظر گرفته میشود، اما بر اساس مبانی فلسفی، بین فیلسوفان اسلامی و غربی تفاوتهایی وجود دارد.
4- غرور به لحاظ ماهیت، ملکهای نفسانی است که از احساس درونی انسان نسبت به خود، ناشی میشود و باعث انجام عملی متناسب با آن احساس میگردد. حال اگر این احساس مناسب و بهجا باشد این غرور فضیلت است، اما اگر این احساس، یک احساس نامناسب و بیجا باشد، باعث ایجاد غرور کاذب و منفی در انسان میگردد، در اینصورت غرور رذیلت خواهد بود.
5- برخی از فیلسوفان اسلامی و غربی، غرور را به عنوان فضیلت و در معنای بزرگمنشی در نظر میگیرند، و در نتیجه آن را برای شخصیت انسان، لازم و ضروری میدانند. اما برخی دیگر، غرور را به عنوان رذیلت و به معنای کبر و خودپسندی در نظر گرفته و آن را تقبیح میکنند.
3-1-1- ضرورت انجام تحقیق
از آنجا که غرور در معنای منفی، یکی از بدترین رذایل و بیماریهای مهلک روانی و اخلاقی میباشد و به کبر و خودپسندی می انجامد، لذا بحث کردن در مورد ریشههای آن و تشخیص موارد مثبت غرور از موارد منفی جایگاه ویژهای دارد. همچنین اگر غرور امری مثبت و در معنای عزت نفس به کار رود، آثار و پیامدهای زیادی در زندگی فردی اجتماعی خواهد داشت. بنابراین بحث در مورد جنبههای مختلف غرور، امری ضروری خواهد بود.
4-1-1- پیشینه تحقیق
بحث از فضائل و رذائل اخلاقی از جمله غرور، در آثار متفکران و فیلسوفان اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است، اما در مورد غرور در آثار اسلامی تنها به جنبه منفی آن اشاره شده و غرور به عنوان رذیلتی اخلاقی و گناه دینی تقبیح شده است. در این موارد غرور به عنوان یکی از مصادیق عجب و کبر در نظر گرفته شده، به عنوان مثال رساله “بررسی عجب و کِبر و راههای علاج آن در اخلاق اسلامی” نوشته سعید پاشایی مباحث مربوط به غرور را نیز مطرح کرده، اما آن را به عنوان رذیلتی اخلاقی معرفی کرده و در برخی موارد آن را در معنای تکبر نیز آورده است. در فلسفه غرب نیز مباحث مربوط به غرور در مسیحیت به عنوان یکی از هفت گناه کبیره و یکی از گناهان دینی مطرح میشد، اما بعد از در نظر گرفتن جنبههای مثبتی از غرور و معرفی آن به عنوان فضیلت «بزرگمنشی» که توسط ارسطو صورت گرفت، غرور از این فهرست خارج گشت و خودپسندی جایگزین آن شد.
به طور کلی بحث از غرور در بین فیلسوفان اسلامی و غربی به لحاظ جنبههای منفی و مثبت آن و تبیین فلسفی غرور در این موارد دیده نمیشود. بنابراین بحث فلسفی در مورد غرور و نظر فیلسوفان اسلامی و غربی در مورد جنبههای مختلف غرور و بررسی نقاط اختلاف و اشتراک فیلسوفان اسلامی و غربی مبحثی است که تحقیقی در مورد آن صورت نگرفته است.
[1] . مهدی نراقی، جامع السعادات، بیروت: منشورات الفجر، 2008م، ج3، ص471.
[2] . یعقوب، 4: 6.
امروزه بتن به عنوان یکی از پرمصرفترین مصالح جهان و به عنوان ماده ساختمانی قرن بیست و یکم شناخته شده است. ساخت این ماده مرکب با بهره گرفتن از ارزانترین و در دسترسترین مواد ساده از یک سو، انعطافپذیری، خواص مقاومتی و دوام آن از سوی دیگر و نیز استفاده از موادی در ساخت آن که به پاکسازی و کاهش آلودگی محیط زیست کمک مینماید موجب آن شده است که بتن به عنوان مصالح ممتاز مطرح شود]1[. بتن ماده ای است که دارای مقاومت زیاد در فشار بوده و از این رو استفاده از آن برای قطعات تحت فشار مانند ستونها و قوسها بسیار مناسب است. لیکن علیرغم مقاومت فشاری قابل توجه، مقاومت کششی کم و شکنندگی نسبتاً زیاد بتن استفاده از آن را برای قطعاتی که تماماً یا به طور موضعی تحت کشش هستند را محدود مینماید]2[. این عیب اساسی بتن در عمل با مسلح کردن آن با استقرار آرماتورهای فولادی در جهت نیروهای کششی برطرف میگردد. شایان ذکر است که در موارد متعددی جهت این نیروهای کششی به طور دقیق معلوم نیست. همچنین با توجه به اینکه آرماتور بخش کوچکی از مقطع را تشکیل میدهد، تصور اینکه مقطع بتن یک مقطع همگن و ایزوتروپ باشد صحیح نخواهد بود. به منظور ایجاد شرایط ایزوتروپی و کاهش ضعف شکنندگی و تردی بتن تا حد ممکن در چند دهه اخیر استفاده از الیاف نازک و نسبتاً طویل که در تمام حجم بتن پراکنده می شود متداول شده است]3[.
مساله دیگری که اخیراً مورد توجه دانشمندان علم بتن قرار گرفته است استفاده از نانومواد در بتن بوده است. محققان با آزمایشات مختلف به این نتیجه رسیدند که مشخصات بتن حاوی نانو مواد در مقایسه با بتن معمولی تحت تاثیر واکنشهای شیمیایی نانومواد با ذرات سیمان و بلورهای هیدروکسید کلسیم موجود در سیمان، عملکرد ماده مرکب بتنی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد]4.[
2-1- معرفی بتن الیافی
1-2-1. تعریف: طبق تعریف ACI 544.1R-82 ، بتن ساخته شده از سیمان هیدرولیکی، آب، شن، ماسه و الیاف، بتن مسلح با الیاف یا بتن الیافی نامیده می شود. در بتن الیافی مانند بتن معمولی میتوان از پوزولانها و دیگر مواد مضاعف استفاده کرد. الیاف در شکلها و اندازه های متفاوت، و از جنس فولاد، مواد پلیمری، شیشه و مواد طبیعی مورد استفاده قرار میگیرد ]5[.
2-2-1- آیین نامه های معتبر بتن الیافی
علاوه بر مطالعات و پژوهشهایی که بصورت مقالات معتبر در مجلات و یا کنفرانسها ارائه گردیده است. آیین نامههای بتن نیز بخشی از قسمتهای خود را به بتن الیافی اختصاص دادهاند. از جمله این آیین نامهها، آیین نامه ACI (انجمن بتن آمریکا) میباشد که با معرفی کمیتهای جداگانه به نام ACI-544 به بررسی مسائل بتن الیافی پرداخته است. این کمیته اولین گزارش را در سال 1973 ارائه نمود و تاکنون این کمیته با چهار گزارش کلی کار خود را افزایش داده است. گزارش های این کمیته با نامهای فرعی 3R,2R,1Rو 4R نامیده میشوند.
در گزارش ACI,544-1R که در سال 1996 ارائه گردید و در سال 1999 بازبینی شد، اطلاعات کاملی از انواع الیاف و خواص آنها و تاثیر آنها بر روی خواص مکانیکی بتن به علاوه آزمایش اندازه گیری طاقت بتن الیافی آمده است. در اصل این گزارش بیشتر به شناسایی انواع الیاف قابل کاربرد در بتن پرداخته و آنها را مقایسه کرده است]6.[
در گزارش ACI,544-2R که در سال 1989 ارائه گردید طریقه انجام آزمایشات و استانداردهای لازم آورده شده است و در مواردی همانند آزمایش ضربه و … حتی طریقه ساخت دستگاه آزمایش نیز توضیح داده شده است]7[.
در گزارش ACI,544-3R که در سال 1998 ارائه گردید، در مورد طرح اختلاط و مصالح مناسب برای بتن الیافی توضیح داده شده است. در این گزارش روشی برای طرح اختلاط آورده نشده بلکه دو طرح اختلاط مثال زده شده و پیشنهاداتی برای بهتر شدن خواص بتن الیافی آورده شده است. به عنوان مثال هر چه سنگدانه ها در بتن الیافی کوچکتر باشند نقش الیاف در بتن اثرگذارتر خواهد بود و یا اینکه پیشنهاد گردیده که در بتن الیافی در صورت امکان از سیمان بیشتری استفاده گردد]8[.
در گزارش ACI,544-4R که در سال 1988 ارائه گردید. به روش های طراحی با الیاف فولادی پرداخته شده است. البته نتایج این طراحیها هنوز در ACI- 318 وارد نگردیده است]9[.
از آییننامه های دیگر، آییننامه JSCE [1] ژاپن میباشد که روش اندازه گیری طاقت بتن الیافی که توسط این آییننامه ارائه گردیده از اهمیت بالایی نزد محققین برخوردار است. در ضمن آییننامه RILEM در اروپا نیز گزارشهایی در مورد بتن الیافی منتشر کرده است.]10[.
3-1- کاربردهای بتن الیافی
بتن مسلح به الیاف را میتوان به تنهایی و یا به همراه بتن مسلح معمولی بکار برد. در مواردی که میتوان بتن الیافی را به تنهایی بکار گرفت، عبارتند از:
– کف کارخانه ها، توقفگاه ها، جایگاه های بنزین و سالنهای صنعتی
– روسازی بتنی بزرگراه ها، جاده ها و فرودگاه ها
– سازه های ضد انفجار و ضد حریق
– دیواره ها و کف کانال ها
– قطعات پیش ساخته
در دیگر مواردی که میتوان بتن مسلح معمولی و یا بتن پیش ساخته به کار برد:
– شالوده برای موتورها و ماشینآلات بزرگ، پرسهای بزرگ، ژنراتورهای دیزلی
– قطعات مربوط به تونلسازی و حفاری معادن
– دیوارهای حفاظتی، پناهگاه ها
– تیر های پیشتنیده بتنی شمعهای ضربه گیر
موارد استفاده از فراوردههای سیمانی تقویت شده با الیاف گوناگون در جدول 1-1 آورده شده است.
کاربردهای مهم بتن الیافی عبارتند از:
1-3-1- بتن پرتابی(شاتکریت)
یکی از کاربردهای مهم الیاف در بتنپاشی است، بتنپاشی معمولاً برای اجرای لایه های نازک مناسب است. به طور کلی بتن پاشی به دو روش خشک و تر قابل اجراست. در روش خشک پس از اختلاط مصالح خشک، در حین عبور افشانک آب مورد نیاز اضافه میگردد. در روش تر، مخلوط به طور کامل ساخته می شود و سپس در محفظه پمپ دستگاه بتن پاش قرار میگیرد و از طریق لوله به افشانک انتقال مییابد. در عمده شاتکریتهای بتن الیافی از روش خشک استفاده به عمل میآید. از روش تر نیز میتوان استفاده کرد، با این وجود توجه بیشتری جهت توزیع الیاف باید به عمل آید. بیشترین استفاده از بتنپاشی با الیاف در نگهداری زیرزمینها، بویژه دیواره تونلها و معادن، سازه های پوسته ای و تعمیرات سازههای دریایی و کانالهای آب میباشد ]12و13[.
2-3-1- دالهای روی بستر
دالهای روی بستر حاوی الیاف جهت جلوگیری از شکستهای ناشی از بارهای دینامیکی[1] و متمرکز و ترکهای ناشی از بار و غیر آن (مانند حرارت و جمع شدگی) در کف سالنهای صنعتی مورد استفاده قرار میگیرند و جایگزین دالهای مسلح به آرماتور در اکثر موارد میشوند. این دالها در روسازی جادهها، پیادهروها، فرودگاه ها و بویژه سالنهای صنعتی مورد استفاده قرار میگیرند. با بهره گرفتن از این نوع بتن(بتن الیافی) روسازی فرودگاه ها را می توان 25 تا 40 درصد نازکتر از بتن غیر مسلح و با فاصله درزهای اجرایی بیشتر، اجرا کرد.
خستگی خمشی عامل مهمی است که بر عملکرد روسازی اثر میگذارد. اطلاعات موجود نشان میدهد که الیاف، مقاومت بتن را بطور موضعی و کلی در برابر خستگی به نحو قابل ملاحظهای افزایش میدهند]12[.
3-3-1- صنایع نظامی
از بتن مسلح به الیاف در برخی از کشورها در صنایع نظامی استفاده گسترده به عمل میآید. کاربردهای سازه ای آن استفاده از الیاف با و یا بدون تسلیح توسط آرماتورهای معمولی است که در قطعات دالها، دیوارها، کف، تیرها و ستونها انجام میگیرد. نتایج آزمایشها نشان داده است که این گونه قطعات در مقابل انفجار، پخش شدگی و پراکندگی بسیار کمتری در مقایسه با دالهای غیرمسلح به آرماتورهای معمولی ایجاد می کنند]12[.
4-3-1- کف سالنهای صنعتی
به علت خاصیت الیاف در افزایش مقاومت ضربه ای، بتن الیافدار نسبت به بتن معمولی (حدود 5 تا 10 برابر)، توجه عمدهای در ساخت کف سالنهای صنعتی به الیاف معطوف است زیرا تخریب سریع سالنهای صنعتی، بر اثر بارهای دینامیکی و ضربه ماشینآلات و قطعات سنگین، بزرگترین مشکل در این گونه سازه ها به شمار میرود. افزایش مقاومت ضربهای، مقاومت بیشتری را در مقابل تورق و هوازدگی بتن به وجود میآورد]11[.
1 Dynamic load
1 Japan Society of Civil Engineering Standard
:
به دلیل وجود مقدار قابل توجهی از پیوندهای دوگانه در بسیاری از روغن ها، این مواد درمعرض اكسیداسیون و فساد قرار دارند. برخی از تركیبات به وجود آمده در اثر اكسیداسیون برای سلامت انسان زیان آور می باشد . ترکیباتی مانند رادیکال های آزاد که این ترکیبات منجر به واکنش های نامطلوب شیمیایی و احتمالاً بیولوژیکی می شوند. با توسعه علم بیوشیمی نقش موثر رادیکال های آزاد در خیلی از بیماری ها مشخص شده است و نقش رادیکال های آزاد و اکسیژن فعال در بیماری هایی مثل تصلب شرایین، سرطان و پیری زودرسمورد توجه است. یكی از راه های مهم مقابله با اكسیداسیون روغنها استفاده از آنتی اكسیدانها می باشد. آنتی اکسیدان ها ترکیباتی هستند که با جذب رادیکال آزاد و در نتیجه ممانعت از اکسیداسیون، ازفساد، تغییر رنگ و یا تند شدن چربی ها جلوگیری می کنند.به خصوص آنتی اکسیدان هایی که بنیان حلقوی فنولی حاوی گروه OH را دارا می باشند، نقش مهمی در جلوگیری از اکسیداسیون چربی دارند. اما طبق پاره ای از بررسیهای انجام شده، استفاده از آنتی اكسیدانهای سنتزی ممكن است تحت شرایطی با خطرات سرطان زایی، جهش زایی و یا اثرات سوء دیگری برای انسان همراه باشد. استفاده از روغنها و چربیهای خوراکی به منظور پخت و آماده سازی مواد غذایی به سرعت رو به افزایش استو مصرف زیاد روغنها و چربیها مستلزم حساسیت و کنترل بیشتر خواص کیفی آنها طی فرایندهای مربوطه و به تبع آن حفظ سلامت تغذیهای جامعه است (Kritchesky et al, 2010).
پایداری کم روغن های مایع در برابر عوامل فساد، همیشه به عنوان یک مشکل کیفی مطرح بوده و اکسایش عامل اصلی فساد چربی ها و روغن ها محسوب می شود. از طرف دیگر پایداری روغن ها به ترکیب اسیدهای چرب آنها به ویژه درصد اسید لینولنیک و اسید لینولئیک نیز بستگی دارد و تفاوت ساختاری اسیدهای چرب که از تفاوت در طول زنجیره، درجه غیر اشباعی و محل قرارگیری پیوندهای دوگانه وشکل فضایی ایزومرهای حاصل از آنها ناشی میگردد.ترکیبات حاصل از اکسیداسیون سبب تغییراتی در رنگ، بو، بافت و ویتامین های موجود ودر نهایت تغییر در کیفیت و کاهش ارزش تغذیه ای و نابودی ویتامین های A، D و E میگردند. رادیکال های آزاد حاصل از اکسیداسیون چربی ها، به بسیاری از مولکول های زیستی مانند لیپید ها، پروتئین ها حمله نموده و باعث آسیب آنها می شوند. شرایط اکسیداسیون از جمله دما، زمان و فشار اکسیژن نیز به تولید مواد فرار و ویژگی های حسی لیپیدهای اکسید شده تأثیر میگذارند.همانند واکنش های شیمیایی دیگر، سرعت اکسیداسیون چربی ها با افزایش دما تسریع می شود. زیرا دما باعث افزایش سرعت تولید رادیکال های آزاد شده ونیز باعث تجزیه هیدروپراکسیدها به رادیکال های فوق العاده فعال هیدروکسی می شود و در ضمن باعث کاهش زمان لازم برای طی شدن مرحله اکسیداسیون کند می گردد. در دماهای پایین، اکسیداسیون اسیدهای چرب بیشتر مربوط به واکنش های تولید هیدروپراکسیدها است که در این حالت ترکیبات غیر اشباع کاهش نمی یابند. اما در انجام اکسیداسیون در شرایط دمایی بالا، میزان زیادی از پیوند های دوگانه اشباع می شوند به همین دلیل پایداری روغن در دماهای بالا در برابر اکسیداسیون اهمیت زیادی دارد (محمدی وهمکاران،1386).
گیاه هلپه با نام علمی L. Teucrium polium گیاهی است علفی جزء گیاهان خوشبو و معطر می باشد گیاهی است پایا با قسمتهای چوبی شده در پایین و بسیار منشعب به ارتفاع cm40 برگهای کشیده و دندانه دار و تمام قسمتهای آن پوشیده از کرکهای بلند و سفید می باشد و بدین جهت نقره ای رنگ است. این گیاه معمولاً در نواحی بایر، سواحل سنگلاخی و ماسه زارهای نواحی مختلف اروپا، منطقه مدیترانه، شمال آفریقا و جنوب غربی آسیا منجمله ایران می روید. این گیاه در ایران در نواحی مختلف شمال، مغرب، جنوب و مرکز ایران، منطقه البرز و کوهستانهای نیمه خشک پراکندگی وسیعی دارد (تجدد و همکاران، 1392) و در نواحی کوهستانی البرز تا ارتفاعات m 1500 دیده می شود. برگ های این گیاه باریک، دراز و پوشیده از کرک های پنبه ای در هر دو سطح پهنک است. گل هایی به تفاوت رنگ های سفید، سفید مایل به زرد، یا زرد و حتی ارغوانی دارد. این حالت متغیر بودن نه تنها در رنگ گل بلکه در وضع ساقه گیاه که به صورت پرپشت و پرشاخه و یا به حالت خوابیده درمی آید نیز دیده می شود. زمان گل دادن آن به تناسب شرایط محیط زندگی بین خرداد و مرداد است. قسمت مورد
استفاده ی گیاه سرشاخه های گلدار می باشد (زرگری 1390).
گیاه هلپه که در طب سنتی ایران کلپوره نیز نامیده می شود، 300 گونه از آن شناسایی شده است (دیف رخشی و همکاران 1389). اعضای این جنس غنی از مونوترپن ها، سسکوئیترپن ها، آلکالوئیدها، ساپونین، ترکیبات پلی فنولی، اسیدهاتی چرب، استرول و روغن های اسانسی (الماسری و همکاران، 2014)، گلیکوزیدهای فنیل پروپانوئیدی، گلیکوزیدهای ایریدوئید و فلاونوئیدها (دی مارنیو و همکاران، 2012) تانن، آلفا و بتاپنین، لوکوآنتوسیانین و اسانس های فرار هستند که بیش ترین مواد این اسانس ژرمارکرین D-B بتاکاریوفیلن، هرمون و کاریوفیلین اکساید است (تجدد و همکاران، 1392). این جنس غنی از دی ترپن ها با اسکلت دی ترپن های نوکلرودان است (الماسری و همکاران، 2014). ترکیبات منحصر به فرد عصاره هلپه شامل آپیژنین، روتین، دی متوکسی آپی ژنین ، ورباسکوزید، پلپوموزید می باشند (گولاس و همکاران، 2012).
بیش از 220 دی ترپن از این جنس شناسایی شده که بسیاری از این متابولیت های زیست محیطی به عنوان antifeedant حشرات کاربرد دارند. همچنین در درمان تب، رماتیسم بیماری های انگلی، درمان عفونت های قارچی و آبسه به کار می روند (الماسری و همکاران، 2014). روغن فراری که از سرشاخه های گلدار گیاه به دست می آید دارای ماده مؤثر آنتاگونیستی کلسیم است که باعث بروز خاصیت ضد اسپاسم می شود (تجدد و همکاران، 1392). همچنین بررسی عسل ناحیه شمال غرب ایران نشان داد که عسل کلپوره در افزایش استحکام زخم و تسریع در التیام زخم مؤثر می باشد (انصاری و همکاران، 1388). این گیاه همچنین در درمان دردهای گوارشی، سرماخوردگی، درمان دردهای دوران بارداری، اختلالات کبدی، سقط جنین، چربی خون و دیابت کاربرد دارد (دیف رخش و همکاران، 1389).
مزایای درمانی عصاره T. polium معمولاً به توانایی شان در سرکوب و توقف فرایندهای اکسایشی نسبت داده می شود. به عنوان مثال در برخی مطالعات گزارش شد که عصاره الکلی T. polium می تواند هیدروژن پراکسید ناشی از پراکسیداسیون لیپیدی در سلول های قرمز خون را به صورت وابسته به غلظت سرکوب کند (خان احمدی و رضا زاده،2010).
دانه های روغنی مهم ترین محصولات حاوی روغن های نباتی هستند که در کشاورزی جایگاه خاص داشته و اراضی وسیعی در سر تا سر جهان به کشت این محصولات باارزش اختصاص دارد. ارزش و اهمیت
دانه های روغنی نه فقط به خاطر روغن موجود در آن ها، بلکه به دلیل ماده پروتئینی ارزشمندی است که پس از روغن کشی در تغذیه انسان و حیوان به مصرف می رسد. بازده روغن در هر یک از منابع گیاهی مختلف براساس واریته، ناحیه کشت شرایط آب و هوایی، شرایط کاشت و برداشت، حمل و نگهداری، روش های روغن کشی و … متفاوت است (مالک، 1387).
کانولا علامت تجاری ثبت شده از مجمع کانولای کانادا برای دانه های اصلاح شده ژنتیکی، روغن و کنجاله به دست آمده از ارقام کلزای گونه های براسیکاناپوس و براسیکا کمپستریس از تیره چلیپاپیان یا شب بویان است. “rap” در “”rapeseed از نام لاتین “”rapum به معنای شلغم نشأت گرفته که در واقع شلغم، کلم، خردل و بسیاری از سبزیجات شناخته شده دیگر بستگی نزدیکی به ارقام کلزا / کانولا دارند. کلزا و کانولا می توانند در دمای پایین و رطوبت معقول رشد کنند و زنده بمانند، به طوری که در مناطقی که در آن دما برای ادامه ی حیات سویا و آفتابگردان مناسب نیست می توانند تولید شوند (شهیدی، 1990). روغن کلزا یکی از قدیمی ترین روغن های گیاهی شناخته شده است اما استفاده خوراکی آن به دلیل سطوح بالایی از اسید چرب اوروسیک (C22:1) و گلوکوزینولات محدود شده است. روغن با میزان بالای اسید چرب اوروسیک، به علت ایجاد ضایعات عضله قلب و دیگر مشکلات قلبی عروقی و حضور گلوکوزینولات در کنجاله به عنوان خوراک دام ارزش غذایی آن را کاهش می دهد (برین 2009). محصولات حاصل از
تجزیهی گلوکوزینولات شامل ایزوتیوسیانات و دیگر ترکیبات حاوی سولفور می باشد که با جذب ید توسط غده ی تیروئید تداخل ایجاد کرده و همچنین اختلالاتی در کبد ایجاد می کند و نیز سبب کاهش رشد و افزایش وزن در حیوانات می شود (گانستون، 2011).
اولین واریته دانه روغنی کلزا در هند بیش از 4000 سال پیش وجود داشت. مقیاس وسیع کشت این دانه روغنی در اروپا اولین بار در قرن 13 گزارش شد (گانستون، 2011). استفاده صنعتی از آن زمانی که به عنوان روغن روان کننده شناخته شده بود گسترش یافت (شهیدی، 1990). لاین لهستانی کلزا با ویژگی گلوکوزینولات کمتر (Bronowski) بعد از سال 1950 شناسایی شد. برنامه ی تولید مثل گیاهان در کانادا در سال 1959 آغاز شد و یک لاین کلزا (Liho) حاوی سطوح پایین اوروسیک اسید شناسایی شد. بنابراین برای انتقال این ویژگی به ارقام زراعتی، برنامه ی بهنژادی منجر به تولید اولین ارقام براسیکاناپوس با مقادیر اوروسیک اسید پایین (Oro) در سال 1968 و اولین ارقام براسیکا راپا حاوی اوروسیک اسید پایین (Spam) در سال 1971 شد. اولین ارقام جهانی روغن کانولای حاوی اوروسیک اسید و گلوکوزینولات کم با نام دو صفر در سال 1974 گزارش شد. در کانادا روغن با نام کانولا شامل ارقامی حاوی کمتر از 5% اوروسیک اسید در روغن و کمتر از mg/g 3 گلوکوزینولات های آلیفاتیک در کنجاله بود. در سال 1986 کانولای اصلاح شده از براسیکاناپوس و براسیکا راپا با کمتر از 2% اوروسیک اسید در روغن و گلوکزینولات کمتر از Mol/gµ30 در کنجاله بدون روغن و روغن کانولا به لیست GRAS محصولات غذایی در ایالت متحده افزوده شد.