پیشرفت روزافزون و سریع دنیا و به تبع آن جوامع و كشورها و همچنین تغییر آداب زندگی منجر به تعریف سبك و روش زندگی شده است. افراد بدون دانستن روش زندگی كردن دچار سردرگمی و درواقع بی هویتی به معنای كشف درست زندگی، هدف آن و نقش فرد برای دسترسی به آن می شوند. نقش ادراك خدا در درست زندگی كردن و كشف شخصیت فردی و هویت افراد در جوامعی با منبع دینی بی نقصی مانند اسلام می تواند چشمگیر باشد. ادراک از خدا از دیدگاه روانشناسی یک الگوی شناختی– عاطفی است که ازطریق نخستین ارتباطات کودک باافرادمهم زندگی ومراقبینش شکل گرفته است ودر سرتاسر زندگی همگام با رشد بلوغ روانی فرد بارها وبارها تجدید می شود، این الگو جهت گیری رفتار واحساس فرد در ارتباط با خدا را هدایت می کند .به همین خاطر ادراک از خدا مجموعههای منسجم از آخرین سطح ادراک فرد در مسائل انتزاعی وامور ماورایی است .همچنین در صورتی که صحبت از شناخت افراد در شخصیت ایشان به میان باشد وبخواهیم سازه ای روانی انتخاب کنیم تا با بررسی آن به بسیاری از ویژگیهای روانی افراد پی ببریم آنگاه ادراک فرد از خدا وتصویری که وی به آن دست پیدا کرده است بسیار مهم است. (لاورنس،[1]2010)رواج شیوههای جدید رفتار اجتماعی برای پرکردن فضاهای زندگی (مثلآ:توجه به رسانههای مختلف مدیریت بدن،تمرکز بر بدن،و…)فردی شدن،اهمیت یافتن سیاستهای زندگی بر اساس ترجیحات سبکهای زندگی متفاوت،از جمله زمینههای اصلی هستند که شرایط جدیدی را پیش روی افراد قرار داده اند این به بدان معناست که این تحولات که در قالب جهانی شدن فرهنگی رخ می دهد علاوه بر تآثیر بر ذوق،سلیقه،گذراندن اوقات فراغت و در نهایت سبک زندگی افراد نگرش به خود و جامعه و میزان هویت اجتماعی آنها تحت تآثیر قرار داده است.(پرنیان، 1392) به عبارت دیگر در جامعه مدرن نوع و سبک رفتار و کنشهای مصرفی یا سبک زندگی است که هویتهای فردی و اجتماعی را شکل می دهد. (کفاشی و همکاران، 1389 ) به طور کلی در چنین فضای اجتماعی علاوه بر سبکهای متفاوت زندگی که توسط افراد انتخاب می شود فرایند جهانی شدن موجب تغییر در منابع هویتی و هویت گزینی افراد نیز شده است. (خواجه نوری و همکاران، 1389) اهمیت این امر زمانی مشخص می شود که بدانیم بدون سبک زندگی و هویت اجتماعی یعنی بدون چهارچوبهای مشخصی که شباهت ها و تفاوت ها را آشکار می سازد افراد یک جامعه امکان برقراری ارتباطی معنا دار و پایدار میان خود را نخواهند داشت. (کفاشی و همکاران، 1389) همچنین فهم چیستی و چگونگی خود در برابر دیگری که مشخصه هویت است، نه تنها در ساختار روانی افراد بلکه در تکاپوهای جامعه انسانی نیز اهمیت زیادی دارد.(ذولفقاری و سلطانی، 1389)مسآله بودن این موضوع از آنجا ناشی می شود که مسیر تغییر سبکهای زندگی و ورود سبکهای جدید زندگی موجب تغییر و تهدید فرهنگی،فردی شدن و افزایش شکافهای اجتماعی،رواج مصرف گرایی،از هم پاشیدگی شبکههای سنتی ودر نهایت بحران هویت فردی و اجتماعی افراد می شود در این موضوع افراد هویت خود را به جای منابع سنتی هویت،از خلال مصرف کالاها و سبکهای گوناگون زندگی کسب می کنند.(رضایی، 1389)ایران نیز همچون بسیاری از کشور ها در حال گذر تغییراتی یافته است اما از آنجایی که چنین تحولاتی (که در غرب با عنوان مدرنیته و جهانی شدن روی داده است)از طریق دنیای اطلاعات و ارتباطات و نه در بستر مناسب فرهنگی وارد نقاط مختلف جهان از جمله ایران شده است بحران هایی را در زندگی مردم به وجود آورده است (خواجه نوری،1389).
در این بین فرهنگ جوانان ایرانی متآثر از این رقابت ها،منازعات و تبادل ها و تصورات فرهنگی بیش از بقیه گروههای جامعه متنوع شده است تا جایی که فرهنگ و هویت جوانان به یکی از دغدغههای کلان نظام تبدیل شده است و سیاست گذاران فرهنگی رواداشته است تا میزان تآثیر گذاری نهادها و سازمان های فرهنگی رسمی را در این زمینه افزایش دهند. (شالچی،1389) به عبارت دیگر چون جوانان در مقایسه با گروه ها و قشرهای دیگر روابط اجتماعی گسترده تری دارند و با مظاهر و وسایل تجدد نو سازی جهانی شدن و همچنین اندیشه ها و هویتهای جدید آشنایی و برخورد بیشتری می یابند بیش از دیگران در معرض تغییرات هویت قرار می گیرند به علاوه با توجه به اینکه حدود 60 درصد از جمعیت جامعه ما را جوانان تشکیل می دهند. (کلانتری و حسنی، 1387)و در مجموع کارکرد غیر قابل انکار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جوانان در روند تحولات عمومی مطالعه پیرامون چگونگی تکوین هویت اجتماعی وتصور آنان بر خداوند وهم چنین تاثیرگذاری این دو مفهوم بر سبک زندگی بسیار ضروری به نظر می رسد.(پاینده، 1389)
در جامعه پرزرق و برق و پیچیده امروزی مولفههای مختلفی می توانند بر کارکرد انسان تاثیر بگذارد که متاسفانه از نظر عوام بیشتر پارامترهای مادی و دنیوی مورد توجه قرار می گیرد ودر جامعه علمی و دانشگاهی نیز بیشتر تحقیقات به صورت تک بعدی مورد بررسی قرار گرفته اند ولی با توجه به سرشت پیچیده انسان به نظر می رسد عوامل متعددی در شکل گیری رفتار هر فرد تاثیر می گذارد. در این تحقیق سعی شده که تاثیر مولفههای مهمی مانند هویت وادراک از خدا وشاخههای مرتبط با آن مورد بررسی قرار گیرد و تاثیر آنها بر سبک زندگی نشان داده شود .
در این نوشتار سعی شده است همین موضوع تبین وتحلیل گردد که پرداختن به جوانب گوناگون این موضوع از جنبههای برجسته این تحقیق است.
2-1- بیان مسئله
آیا رابطه ای بین ادراك از خدا و هویت اجتماعی و مولفه سبك زندگی در دانشجویان وكاركنان دانشگاه آزاد اسلامی دره شهر وجود دارد ؟
تحقیق وپژوهش در مورد خصوصیات انسان مسئله پیچیده ای است زیرا بیان دقیق وتوضیح جنبه های مختلف انسان در قالب و بر اساس اطلاعات موجود و نظرات متعدد كار بسیار دشواری است .
در خصوص موضوعاتی چون هویت اجتماعی وادراك از خدا وسبك زندگی به صورت جداگانه تحقیقات ارزشمندی در داخل وخارج از كشور صورت گرفته است، اما بررسی نظری وتجربی هویت اجتماعی و ادراك از خدا بسیار اندك وبه تعداد انگشتان دست هم نمی رسد. همچنین در مورد سبك زندگی مطالعات انجام شده اغلب در حوزه های نظری بوده وكمتر به آزمون تجربی این فرایند دست زده اند. در این قسمت از مقاله به مرور تحقیقاتی می پردازیم كه در گذشته در این خصوص صورت گرفته است .
نظریه هویت اجتماعی با کار بر روی دسته بندی حوزهای اجتماعی آغاز شد(بورکه وکلویس[1]،2007 ) این نظریه تاکید می کند که رفتار ، عناصرمشخصه های اجتماعی بزرگ تر افراد را منعکس می کند، این بدان معناست که ساختارهای اجتماعی فعال مانند گروه ها ،سازمانها ،فرهنگ ها واز همه مهمتر افراد با این عناصر جمعی هویت یابی می کنند. این دیدگاه، این ایده را تقویت می کند که شناخت اجتماعی افراد بر اساس گروه هایشان یا چهارچوبهای جمعی فرد تفسیر می شود ( پادیلا[2]و پرز،2010).
یکی از نظریاتی که به ارتباط دومتغیر سبک زندگی وهویت پرداخته است نظریه تصدیق می باشد. براساس این نظریه تصاویر افراد از خودشان از واکنش ها دریافت شده از رفتار خودشان وهم چنین از دیگران شکل می گیرد .هویت این تصاویر که به عنوان باز خورد از خود دیگران دریافت می کند رشد وتوسعه میابد . اوقات فراغت (به عنوان سازنده سبک زندگی) زمینه ای را فراهم می کند که افراد قادر شوند از طریق آن هویتشان را تثبیت و نیز برای دیگران ابراز کنند ( غباری بناب،1388).
طبق نظریه مشارکت، اوقات فراغت علاوه بر آنکه هویت فرد تاثیر می گذارد واز آن نیز تاثیر می پزیرد. (کمپل[3]2007) ماکس وبر که یکی از دیگر نظریه پردازان این حوزه است برمبنای تعریف چند بعدی خود از قشر بندی اجتماعی وتاکید بر منزلت به عنوان یکی از ابعا د ومولفههای قشر بندی اصلاح سبک زندگی را به کار می بندد وسبک زندگی از نظر وی شیوههای خاص از زندگی است وگروههای اجتماعی برای تمایز از دیگران وکسب منزلت (هویت اجتماعی ) به کار می گیرند (ربانی وشیری، 1388).
از نظر تامیلسون نیز هویت بیشتر محصول جهانی شدن ( که سبک زندگی نیز یکی از ابعاد ومهم آن به حساب می آید ) است تا قربانی آن، به عقیده اوهویت در قالب تصورات فرهنگی معاصر جای گرفته است ویکی از ابعاد قابل توجه زندگی اجتماعی نهادینه شده در مدرنیته است (تامیلسون[4]، 1387).
فدرستون که یکی از نظریه پردازان موجود در این حوزه می باشد، معتقد است که واژه سبک زندگی در دوره معاصر به نوعی فردیت ابراز وجود وخود آگاهی سبک گرایانه اشاره دارد به زعم وی بدن ،لباسها ،طرز بیان ،فراغت، ترجیهات خوردن ونوشیدن وانتخاب محلی برای تعطیلات به عنوان شاخصهای سبک زندگی به حساب می آید. (فدرستون[5]، 2009) ( رابرت[6]، 2011) در الگوی مفهومی مطالعه حاضر نیز نقش معنادار تصور از خدا بر تصور از خود معنی دار شد، بنابراین میتوان نتیجه گرفت كه چگونگی ادراك فرد از خدا در ادراك اواز خودش تاثیر می گذارد.(كربین[7]،2009)نیز در پژوهش خود به این نتیجه رسید كه بین ویژگی های شخصیتی منفی توام با عدم شایستگی فرد تصویر ذهنی منفی از خداوند رابطه وجود دارد. انجمن مشاوره آمریكا[8] (2007)نقل از زرین لك وطباطبایی (1391) نیز در پژوهشی نشان دادند یک رابطه ایمن با خدا همواره می توان تحویل كننده حرمت خود پایین باشد.
ازآنجایی که سبک زندگی را باید درارتباط با مدرنیته مورد بررسی قرار داد در اینجا جهت تبین ارتباط سبک زندگی وهویت اجتماعی از نظریه گیدنز استفاده می شود .
ایشان معتقد است که هویت شخصی برنامه مدرنی است که افراد آن را بر حسب درکی که از روشهای ابراز وجود و زندگی نامه شخصی خود دارند، می فهمند. ( گیدنز[9]، 1388) بنابراین در جهان مدرن نسبت ها وآن عناصری از زندگی انسان مدرن که سنتی به نظر آید باز اندیشی می شود ،در این راستا بیشتر موقعیتهای زندگی مدرن با دین به صورت حاکم برزندگی روزانه سازگاری ندارد بخشی از این واقعیت به دانش باز اندیشانه سازمان داده شده است وتحت تسلط مشاهدههای تجربی واندیشه منطقی بر می گردد ،این دانش مبتنی بر رفتارهای مادی واصول اجتماعی است .البته لازم به ذکر است که دنیوی شدن به نحو کامل به دین نمی انجامد (گیدنز، 1388).
دین وسنت همیشه دارای پیوند نزدیک با یکدیگر بوده است وباز اندیشی زندگی اجتماعی مدرن مغایرت مستقیم با سنت دارد ونسبت را بیشتر از دین تضعیف کرده است تفاوت این دو نوع سبک زندگی در آن است که سبک زندگی مذهبی مبتنی بر رفتارهای مذهبی است در حالیکه سبک زندگی سنتی افراد از رفتارهای مبتنی بر سنت که در سطحی گسترده تر قرار دارد واز او تبعیت می کند ( پایبنده، 1389).
در جامعه ایران بنابر بافت وساخت مذهبی دین واعتقادات در اساس هویت افراد ریشه دارد اعتقادات و باورهای دینی شاکله وهویت افراد را شکل می دهد و این جهانی شدن است که به وسیله رفتارهای نوین اطلاعات و ارتباطات باعث تغیر نگرش وهویت اجتماعی افراد می شود (مقدس وخواجه نوری، 1388).
به باور گیدنز مذهب یکی از منابع اقتدار سنتی است واز این طریق با سنت ارتباط پیدا می کند در نتیجه تجربه معنا وتفسیر بر اساس آن صورت می گیرد وبه همین دلیل اکثر کنش ها ی زندگی دارای دلایل دینی و مذهبی است . در نتیجه هویت مذهبی سازه ای اجتماعی مبتنی بر مذهب است .نقش مهمی ایفا می کند در واقع افراد با اتخاذ به رفتارهای اجتماعی مبتنی بر مذهب به نوعی متمایز خود را از سایر افراد نمایان نمی کنند وبه تشخیص وفردیت دست می یابند اما در زمان حال تجدد مراجع زندگی بشری را متعدد کرده است مراجعی که همه مدعی صلاحیت هستند وسنت که مهمترین مرجع ماخذی بوده اند که بشر به آن رجوع کرده است اهمیت کلی خود را از دست داده است ودر عرض مابقی مراجع موجود در جهان مدرن واقع شده است ودر واقع به طور کلی از لحاظ ساختاری منابع جهان مدرن متعدد تر از منابع سنتی هستند ودر بعضی موارد با آنها تفاوت دارند (گیدنز،1388).
بنابراین هویت برساخت سبز فایل زاده تجدد و نهادهای امروزین است وهویت اجتماعی نیز همانند هویت شخصی با توجه به موقعیت ها واوضاع واحوال اجتماعی ونیز خود آگاهی شکل می گیرند به عبارت دیگر خود آگاهی بر خود هویت شخصی زمینه بروز هویت اجتماعی است. (ذوالفقاری وسلطانی، 1389 ) این هویتهای جدید به میزانهای مختلف با سنت دارای زاویه هستند بر این اساس کسانی که دارای سبکهای سنتی تر هستند دارای هویتهای سنتی تر خواهند بود وسبکهای زندگی مدرن با هویتهای
اجتماعی مدرن همخوانی خواهند داشت .
هدف این پژوهش شناخت معیارهاو متغیرهای مختلف هویت اجتماعی و ادراک از خدا و میزان تاثیر آنها بر سبک زندگی که از نظر کارکنان اساتید ودانشجویان مورد پرسش قرار گرفتند، می باشد .
دراین تحقیق پس از شناخت مولفههای مختلف سبک زندگی و میزان اهمیت وتاثیر آنها برروی دومتغیر هویت اجتماعی وادراک از خدا پرداخته خواهد شد تامیزان همبستگی متغیرهای فوق برهمدیگر مشخص گردد.
بررسی وشناخت این معیارها علاوه بر این که باعث خواهد شد تا بتوان نظر آزمودنی ها رادر مورد مولفههای مورد مطالعه با هم مقایسه کرد، منجر به رسیدن به تعدادی شاخص و نقطه نظر در مورد سبک زندگی در حوزه مورد پژوهش خواهد شد وبا بهره گرفتن از آن می توان نمای کلی از وضعیت گرایشات فرهنگی در این شهرستان بدست آورده ولی در نهایت هدف اصلی پژوهش رسیدن به این پرسش است که به واقع تاثیر هویت اجتماعی وادراک از خدا بر سبک زندگی دانشجویان وکارکنان دانشگاه آزاد دره شهر به چه میزان بوده است.متاسفانه مطالعات در خصوص دگرگونیهای فرهنگی – اجتماعی در این شهرستان بسیار اندک است بدین جهت مطالعه برروی این دانشگاه وسایر واحدهای آموزشی منطقه از باب تغییرات فرهنگی واجتماعی از اهمیت بسیار ی برخوردار است .
[1] .burke&klovis
[2] padila&perez
[3] .campbell
[4] .tamilson
[5] .feadherston
[6].Rabert
[7] .kerbin
[8] .american counseling assoiation
[9] .giddenz
1- Lawrence
. 25
2-1 معرفی دستگاه های مقید. 26
2-1-1 دستگاه های تکین و قیود. 26
2-1- 2 قیود نوع اول و نوع دوم. 29
2-1-3 کروشه دیراک…. 30
2-2 کوانتش سیستم های مقید. 30
2-3 کوانتش میدان کلین گوردون در حجم محدود با بهره گرفتن از قیود دیراک 32
2-3-1 حل معادله میدان کلین گوردون. 32
2-3-2 کوانتش دستگاه بدون حل معادلات حرکت… 33
2-3-3 محاسبه میدان کلین گوردون با شرط مرزی نویمان 37
2-4 کوانتش میدان الکترومغناطیس با بهره گرفتن از قیود دیراک در حجم محدود 37
2-4-1 اصول کار. 37
2-4-2 کوانتش میدان الکترومغناطیسی.. 38
2-4-3 تعریف شرایط مرزی و محاسبه قیود. 39
2-4-4 اعمال قیود بر بسط مولفه های میدان. 41
.. 42
3-1 معرفی.. 43
3-2 نوسانگر هارمونیک…. 43
3-3 رابطه مدهای میدان و نوسانگر هارمونیک…. 45
3-4 کوانتش مدهای میدان. 46
3-5 میدان در فضای آزاد. 47
3-6 ضرورت میدان خلاء. 49
3-7 اثر کازیمیر. 50
.. 54
4-1 میدان اسکالر کوانتیده در فاصله محدود. 55
4-1-1 منظم سازی میدان اسکالر با تابع نمایی.. 56
4-1-2 منظم سازی میدان اسکالر با تابعی دیگر. 58
4-2 نیروی کازیمیر برای میدان الکترو مغناطیس…. 59
4-2-1 صفحات رسانای موازی.. 59
4-2-2 به دست آوردن نیروی کازیمیر میدان الکترو مغناطیسی با بهره گرفتن از روش بررسی سازگاری قیود 62
4-3 فشار تابشی خلاء: توضیح فیزیکی نیروی کازیمیر. 66
68
5-1 ریسمان باز در حضور میدان مغناطیسی B.. 69
5-2 معادلات میدان، شرایط مرزی و قیود ریسمان. 70
5-3 انرژی نقطه صفر ریسمان. 75
5-4 منظم سازی انرژی نقطه صفر و محاسبه نیروی کازیمیر. 76
5-5 حالت کلی دیگر. 77
5-6 نتیجه گیری.. 78
مراجع. 79
چكیده
هدف اصلی این پایان نامه پیوند بین دو مبحث دستگاه های مقید و اثر كازیمیر می باشد. نقطه مشترك این دو مبحث مهم را می توان در شرایط مرزی یافت. در این تحقیق برای به دست آوردن نیروی کازیمیر میدان های كلین گوردون، الكترومغناطیس و ریسمان باز، از روش كوانتش سیستم های مقید با در نظر گرفتن شرایط مرزی به عنوان قیود استفاده شده است. برای این منظور پس از محاسبه سازگاری قیود مذكور با هامیلتونی کل و اعمال زنجیره کامل قیود بر بسط فوریه مولفه های میدان مد های غیر فیزیکی حذف شده و به فضای فاز کاهش یافت دست می یابیم. سپس با تبدیل كروشه دیراك مدهای باقی مانده به جابه جا گر، سیستم را كوانتومی می کنیم و عملگر انرژی را بر حسب مدهایی فیزیکی بیان می کنیم. منشا اثر کازیمیر در مقایسه مدهای حاضر در عملگر انرژی دستگاه دارای شرایط مرزی با دستگاه بدون مرز است. به بیان دیگر نشان می دهیم که اعمال قیود ناشی از شرایط مرزی منجر به حذف برخی از مدها و ظهور نیروی کازیمیر می شود.
کلمات کلیدی: اثرکازیمیر، دستگاه های مقید، شرایط مرزی، کروشه دیراک.
پیش گفتار
0-1 پیدایش اثر كازیمیر
از زمان انتشار مقاله معروف كازیمیر[1] مشخص گردیده است كه تغییر در طیف افت و خیزها (چه کوانتومی و چه گرمایی) توسط مرزهای خارجی سبب ایجاد نوعی بر هم كنش می شود. اثر كازیمیر، در ساده ترین حالت، نیروی جاذبه بین دو صفحه صاف رسانای موازی است كه منشاء آن تغییر حالت خلاءالكترومغناطیسی توسط مرزها می باشد. اگر بخواهیم در یک عبارت ساده منشاء ایجاد نیروی كازیمیر را شرح دهیم باید بگوییم كه: شرایط مرزی، طیف میدان كوانتومی خلاء را تغییر می دهد و این تغییر طیف سبب پیدایش نیروی كازیمیر می شود.
اثر كازیمیر یكی ازنتایج اصلی الكترودینامیک كوانتومی (QED) است. توجیه این نیرو فقط در قالب الكترودینامیک كوانتومی امکان پذیر است و هیچ گونه تفسیر كلاسیكی از آن نمی توان یافت، به عبارت دیگر در حد كلاسیك(0ħ→) نیروی كازیمیر برابر با صفر می شود[2].
این اثر شامل نیرویی می شود كه نه می توان آن را اثر بار، نه گرانش و نه رد وبدل كردن ذرات بین دو جسم دانست. یک كمیت فیزیكی مهم در بحث نیروی كازیمیر فشار تابش میدان است. در غیر از حالت تشدید، فشار تابش داخل حفره كوچك تر از بیرون است و صفحه ها به طرف یكدیگر جذب می شوند و چون ثابت شده است كه در حالت تعادل ، مولفه های جاذبه كمی قوی تر از مولفه های دافعه هستند بنابراین برای دو
صفحه تخت كاملا موازی نیروی كازیمیر از نوع جاذبه است.
گر چه این نیرو فقط در فاصله های چند میكرونی قابل اندازه گیری است و مقدارش خیلی كوچك است ولی در فاصله های زیر میكرومتر، قوی ترین نیروی بین دو جسم طبیعی به شمار می رود. هر چند ما در زندگی خود به طور مستقیم با این قبیل فاصله های كوچك سروكار نداریم اما اهمیت این فاصله ها در نانوساختارها و سیستم های میكروالكترومكانیكی (MEMS) مشخص می شود[3]. MEMS قابلیت های فراوان كاربردی در علوم مهندسی دارد و یكی از عمده ترین موارد استفاده آن در حال حاضر در سنسورهای فشار كیسه هوای اتومبیل ها است. از آن جا كه قطعات MEMS در ابعاد میكرون و زیر میكرون ساخته شده اند، نیروی كازیمیر باعث اتصال عناصر كوچك این قطعات خواهد شد. این اثر را می توان به نوعی از طریق فرضیه انرژی نقطه صفر (Zero Poin Energy) یا انرژی خلاء نیز بیان كرد. انرژی نقطه صفر به كوچك ترین انرژی امكان پذیر در یک سیستم مكانیک كوانتومی گفته می شود واگر بخواهیم رابطه آن را با نیروی كازیمیر بیان كنیم باید بگوییم كه : نیروی كازیمیر مشهورترین اثر مكانیكی نوسانات خلاء است.
با توجه به گسترش روزافزون بحران کمبود آب مورد نیاز نه فقط برای مصارف خانگی و کشاورزی که در بخش صنعت، تلاشها برای تصفیه و بازگرداندن بخش قابل توجهی از آب مصرفی به چرخه مصرف در حال افزایش است. میزان مصرف آب در بخش صنعت با توجه به گزارش وزارت نیروی جمهوری اسلامی ایران، در حدود 5/1 درصد کل آب مصرفی کشور معادل 5/1 ملیارد متر مکعب را به خود اختصاص داده است. لذا با توسعه علم و فناوری نظیر فرایندهای غشایی میتوان بخش عظیمی از این آب را به چرخه صنعت بازگرداند. فرایندهای غشایی مانند نانوفیلتراسیون [1] (NF) ، اولترافیلتراسیون[2] (UF) و اسمز معکوس[3] (RO) به طور فزایندهایی در احیا و استفاده مجدد از پساب و تصفیه آب آشامیدنی استفاده میشوند]1.[
این کارخانه در فاز اول به منظور تامین کک مورد نیاز برای کارخانه ذوب آهن اصفهان طراحی و اجرا گردیدهاست. ظرفیت اسمی این کارخانه که بزرگترین کارخانهی زغالشویی کشور میباشد 300 تن در ساعت است. زغال سنگ پس از استخراج از معادن پروده که حدوداً شامل
50 درصد باطله است جهت خالص سازی و جداسازی از باطله به کارخانه زغالشویی منتقل میشود. سپس زغال سنگ وارد روتاری بریکر شده تا عمل دانهبندی و ریزکردن ابعاد زغال سنگ انجام شود. پس ازعملیات مختلفی که بر روی زغال به منظور دانهبندی و خاکستر کردن آن انجام میشود، مهم ترین قسمت کارخانه زغالشویی یعنی بخش فلوتاسیون مورد استفاده قرار میگیرد.
هدف از بخش فلوتاسیون تولید زغال کنسانتره در ابعاد بسیار ریز (خاکستر) میباشد. در این بخش زغال دانهبندی شده و ریز با آب مخلوط میشود. فرایند فلوتاسیون در واقع جداسازی جامد از جامد ( جداکردن زغال کک شو از باطله) در اثر اختلاف در دانسیته ذرات است]2.[
شش سلول در قسمت فلوتاسیون فعال است که این سلولها دارای قطر4 متر و ارتفاع 8 متر هستند و ظرفیت آن ها 300 تن در ساعت است. جریان خوراک اولیه (مخلوط آب و زغال) از ارتفاع 2 متری بالای سلول وارد آن شده، سپس فروتر یا همان کف ساز از ارتفاع 5/1 متری کف سلول وارد میشود. علت افزودن کف ساز در واقع ایجاد حباب است، که باعث میشود که ذرات با دانسیته کمتر که همان زغال مرغوب است، روی سطح حبابها قرار گیرند و از بالای سلول به صورت سر ریز خارج شوند و باطله نیز به علت دانسیته بیشتر در کف سلول باقیمانده، و خارج میشود.
زغال فرآوری شده به سمت فیلتر پرسی هدایت شده و آبگیری میشود و پساپ تولیدی راهی تیکنر میشود. همچنین باطله خروجی از فلوتاسیون به همراه پساب نیز وارد تیکنر میشود. تیکنر قسمتی از کارخانه جهت بازیابی آب است که استخری به حجم3 m5400 را شامل میشود. در مرحله آخر به دلیل وجود ذرات معلق در پساب، از منعقد کنندهها به منظور ته نشینی -تحت عنوان فرایند انعقاد ولخته سازی- و استفاده مجدد از آب استفاده میشود.
شکل1-1: شماتیکی از فرایند زغالشویی
1 Nanofiltraton
2 Ultrafiltration
3 Reverse osmosis
ای بر پلییورتانها
از زمان كشف پلییورتانها در اواخر دهه سی قرن بیستم تاكنون، این پلیمرها همواره به دلیل خواص ویژه و منحصربهفرد خود مورد توجه جدی بودهاند. تا اواسط دهه 70 میلادی پلییورتان به دلیل قیمت بالای آن ها در كاربردهای ویژهای مصرف میشدند ولی پس از آن دامنهی تولید آن ها بهسرعت گسترش یافت و در زمینههای مختلف صنعتی مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند [6-1].
پلییورتانها، پلیمرهایی هستند كه امروزه بهعنوان فیلم، الیاف، الاستومر و نظایر آن مورد استفاده قرار میگیرند [8،7].
اعتبار كشف پلییورتانها متعلق به پروفسور بایر آلمانی در سال 1937 میباشد. وی با انجام واكنش بین دیایزوسیانات آلیفاتیک و دیالآلیفاتیک (گلیكول) و 1،4 بوتاندیال تحت شرایط رفلاكس نوعی پلیمر خطی با وزن مولكولی بالا و ویسکوزیتهی ذوب پایین به دست آورد كه هماکنون به آن پلییورتان گفته میشود. این پلییورتان به روش مذاب تهیه شد[11-1].
همانند پیشرفتهای دیگر علم شیمی پلیمر، روشهای جدیدی برای تولید پلییورتان نیز مطرح شدند. اولین پلییورتان تولیدشده دارای دمای ذوب oC185 و با نام Igamid U تحت عنوان سنتز و Perlon U برای نام تجاری بود[1،8،12].
اولین ترموپلاستیک پلییورتان با نام I-Rubber توسط شرکت Dupont و ICI در دهه 40 میلادی به بازار عرضه شد. در این ترموپلاستیک پلییورتان از آب به عنوان زنجیرگستراننده، از نفتالین 1و5 دیایزوسیانات[1] به عنوان دیایزوسیانات و یک پلیاتر یا پلیاستر دیال با وزن مولكولی بالا استفاده شد. به دلیل بالا بودن دمای ذوب این پلیمر از دمای تخریب پیوند یورتانی، این نوع پلیمر را به عنوان ترموپلاستیک پلییورتان در نظر نمیگیرند. پیشرفت اصلی زمانی بود كه در سال 1958 برای اولین بار از دی فنیل متیلن 4و4 دیایزوسیانات[2] به عنوان دیایزوسیانات در تولید ترموپلاستیک پلییورتان استفاده شد[10-8].
واژهی پلییورتان به معنی پلیمری است كه دارای پیوند یورتانی میباشد. درواقع، پلییورتانها در ساختمان مولكولی خود دارای گروههای
یورتانی با توجه به تركیبات شیمیایی زنجیره میباشند. پلییورتان بهطورمعمول علاوه بر گروه یورتانی شامل گروههای هیدروکربنی آروماتیک و آلیفاتیك، استرها، اترها، آمیدها، اوره و گروههای ایزوسیاناتی هم میباشد[8،1].
پلییورتانها در كاربردهای وسیعی مورداستفاده قرار میگیرند. شكل (1-1) نشاندهندهی كاربردهای وسیع آن ها میباشد كه به هفت گروه: قالب انعطافپذیر، فوم سخت، ورقههای انعطافپذیر، الاستومرهای جامد، قالبگیری تزریقی واکنشی (RIM)[3]، ماده پوششی و دوجزئی تقسیم میشوند[8،1].
شکل (1-1): کاربردهای مختلف پلییورتان در صنایع مختلف[8]
1-2. شیمی پلییورتانها
گروه ایزوسیانات می تواند با موادی كه دارای هیدروژن فعال هستند و همچنین با خود واکنش دهد[11،1]. زمانی كه ایزوسیاناتها با موادی شامل حداقل دو هیدروژن فعال در هر مول واكنش میدهند، یک پلیمر به صورت فوم نرم یا سخت، الاستومرها، پوششها و چسبها تولید می شود[9]. طرح (1-1) نشاندهندهی تشکیل پیوند یورتانی میباشد. بر اثر واکنش میان گروه ایزوسیاناتی با گروه هیدروکسیلی پیوند یورتانی به وجود میآید.
پیوند یورتانی گروه هیدروكسیل گروه ایزوسیانات
طرح (1-1): واکنش ایزوسیانات با گروه هیدروکسیل و تشکیل گروه یورتانی[8]
پلییورتان می تواند ساختار شیمیایی ترموپلاستیک یا ترموست و یا ساختار فیزیكی مانند فوم و الاستومر نرم را به خود بگیرد. تركیب شیمیایی پلییورتان بر اساس نوع ایزوسیانات و پلیال می تواند متفاوت باشد[8].
مهمترین مزیت پلییورتان، استحكام بالا در دمای پایین، خاصیت فوم شوندگی سریع و مقاومت در برابر ساییدگی، ازن، اکسیژن و مقاومت در حضور رطوبت میباشد[8].
[1] Naphthalene-1,5-Diisocyanate
[2] Methylene Diphenyl Diisocyanate
[3] Reaction Injection Molding
در این فصل ابتدا به بررسی دیدگاه های نظری کلاسیک و متاخر درباره سرمایه اجتماعی و شهروندی فعال پرداخته و سپس از مطالعات تجربی در رابطه با موضوع پژوهش استفاده می کنیم.
2-2- مطالعات نظری
دیدگاه نظری در زمینه سرمایه اجتماعی:
در هر جامعه ای خرده نظام اجتماع در ارتباط با سایر خرده نظام های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی اصلی ترین منبع و قلمرو روابط و تعاملات اجتماعی توام با احساسات و عواطفی است که مولد تعهدات متقابل برای وصل کردن کنش گران به هم دیگر و ایجاد اعتماد، همبستگی، انسجام و محیط گرم و سینرژی لازم برای سلامت جسمانی، روانی و شور و نشاط اجتماعی است. در جوامع سنتی، غلبه ی اجتماع بر سایر خرده نظام ها، زندگی گرم و پر احساسی را در درون اجتماعات کوچک خانوادگی، طایفه ای و قومی پدید می آور که هر چند برای اعضای هر یک از آن گروه ها مثبت محسوب می شود ولی برای بسط تعاملات اعضای آن گروه ها و روابط آن ها با گروه های دیگر ایجاد مشکل می کند. در جوامع مدرن هم علی رغم پیدایش و گسترش نهاد های مدنی جدید، شکل گیری اجتماع جامعه ای، یا اجتماع اجتماعات و رشد سرمایه اجتماعی جدید بین گروهی در قالب نظام سرمایه داری و با سیطره سیستم (خرده نظام های اقتصادی و سیاسی) بر جهان حیاتی[1] (خرده نظام های اجتماعی- فرهنگی)، زندگی نسبتا سرد و بی روح گردیده و کنش های ارتباطی تحت الشعاع کنش های ابزاری قرار گرفته است.(عبداللهی و موسوی، 1386: 197-198).
سرمایه اجتماعی در آثار صاحب نظران و دیدگاه های کلاسیک:
مضمون سرمایه اجتماعی در بعد عینی و ساختاری در سطح کلان مورد توجه دورکیم، بعد ذهنی یا شناختی آن در سطح خرد مورد نظر وبر و مید و بعد ارتباطی وتعاملاتی آن در سطح شبکه ی روابط مورد عنایت زیمل قرار گرفته است. علاوه بر اینها، دیدگاه مبادله به ویژه تئوری هومنز در ارتباط با تحلیل رفتارهای مبادله انسان با عوامل زیستی- روانی، از جمله نقش احساس بهره مندی و لذت طرفین مبادله در تداوم و استمرار روابط مبادله ای و دیدگاه تضاد مبتنی بر ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی مارکس در توجه به شرایط مادی تولید از جمله نیروهای مولد و روابط تولیدی در شکل گیری روابط و تعاملات اجتماعی (1973) در پی ریزی مبانی نظری- تجربی و شکل گیری مفهوم سرمایه اجتماعی بی تاثیر نبوده اند(عبداللهی و موسوی، 1386: 199).
دیدگاه های کلاسیک از مساله دو انگاری یا دوگانه بینی های تقلیل گرایانه ی نظم در برابر تضاد، فرد در برابر جمع، ذهن در برابر عین و … رنج می برده اند، چیزی که امروز در دیدگاه های تلفیق گرایانه نوین معاصر رنگ باخته است. اغلب جامعه شناسان بزرگ معاصر جوامع توسعه یافته که وارث منابع و متون علوم اجتماعی نسل های ماقبل خود بوده اند، ضمن مرور انتقادی آثار صاحب نظران کلاسیک سعی کرده اند با دوری از دو انگاری ها در تحلیل پدیده ها و مسائل اجتماعی، همه ی جنبه هاو ابعاد آن ها را در قالب دیدگاه های تلفیقی جامع تری مطمح نظر قرار دهند. برخی از این صاحب نظران نظیر تالکت پارسونز، یورگن هابرماس، آنتونی گیدنز و مانوئل کاستلز در ارائه دیدگاه های نظری جامع و تلفیقی برای طرح مسائل و پدیده های اجتماعی از جمله مفهوم سرمایه ی اجتماعی و کسانی چون جیمز کلمن، پی یر بوردیو، رابرت پاتنام و کلاوس افه در طرح مفهوم سرمایه اجتماعی و طراحی چارچوب های نظری و روش شناختی آن سهم قابل توجهی داشته اند. (همان)
چند بعدی بودن مفهوم سرمایه اجتماعی باعث شده تا اختلاف نظرهای زیادی در تعریف آن به وجود آید. یکی از گام های اساسی در رسیدن به هدف، تلاش برای ایجاد صراحت مفهومی از طریق ایجاد تمایز شفاف بین منابع، ابعاد، مولفه ها، اشکال و پیامدهای سرمایه اجتماعی و
رهایی از گرفتار شدن در تفسیرهای همان گویانه در زیر چتر یک برنامه تحقیقی واحد و یکپارچه است. سنجش سرمایه اجتماعی باید با پیچیدگی نظری که بر ابعاد چندگانه موجود در مفهوم آن تاکید دارد، همخوانی داشته باشد. در این موضوع اجماع کلی وجود داردکه سرمایه اجتماعی متشکل از شبکه های اجتماعی (کمیت روابط) است که با هنجارهای اعتماد و بده بستان (کیفیت روابط) مشخص می شود. اما اینها باید به بخش های جزئی شان شکسته شده و به صورت جداگانه مورد سنجش قرار گیرد. (علیوردی نیا و همکاران، 1387: 114).
کلمن سرمایه اجتماعی را مترادف با کمیت و کیفیت رابطه نهادینه شده و با دوام یک فرد با دیگران فرض می کند که فرد از خلال آن به منابع موجود در جامعه در جهت نیل به اهداف خود، دسترسی می یابد. وی سرمایه اجتماعی را ارزش جنبه هایی از ساختار اجتماعی که کنش گران به عنوان منابعی جهت تحقق اهداف و علایق شان از آن استفاده می کنند، می دانست. (کلمن، 1377: 462 به نقل از قاسمی و کاظمی، 196).
پاتنام در تعریف سرمایه اجتماعی، به خصوصیاتی از سازمان اجتماعی نظیر شبکه ها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد که همکاری و هماهنگی برای منافع متقابل را تسهیل می نماید (پاتنام، 1380: 285).
بوردیو نیز در رویکرد تضاد، سرمایه اجتماعی، را این گونه تعریف می کند «مجموعه منابع بالقوه و بالفعل در دسترس فرد یا گروه است که دارای شبکه نسبتا با دوامی از ارتباطات نهادینه شده یا آشنایی های متقابل و قابل احترام هستند[2]» (بوردیو، 1985: 248).
اما خلاصه ترین تعریفی که از سرمایه اجتماعی به عمل آمده است و تا حدی دربردارنده تمام تعاریفی است که از سرمایه اجتماعی ارائه شده است، تعریف فیلد از سرمایه اجتماعی است؛ وی مفهوم سرمایه اجتماعی را در سه کلمه «ارتباطات مهم است» بیان می کند. او بیان می دارد که مردم زمانی که با یکدیگر ارتباط دارند، کارهایی انجام می دهند که به تنهایی قادر به انجام دادن نیستند یا برای انجام آن دچار مشکل می شوند. هنگامی که مردم شبکه های ارتباطی ایجاد کرده و با اعضای آن شبکه که ارزش های مشترکی دارند رابطه دارند، این شبکه ها به عنوان منابعی تلقی می شوند که سرمایه اجتماعی ایجاد می کند[3] (فیلد، 2003: 1).
به طور کلی سرمایه اجتماعی را می توان به معنای مجموعه منابعی دانست که روابط اجتماعی را تسهیل می کند و به وسیله آن می توان از توانایی های افراد در جهت منافع شخصی و سود جمعی بهره برد. روابط اجتماعی در چارچوب ارزش ها و هنجارهای خاصی صورت می گیرد که از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است.( قاسمی و کاظمی، 1387: 197).
یکی از متقدمان طرح نظریه سرمایه اجتماعی را هنی فن[4] می دانند که در سال 1920 اولین بار واژه سرمایه اجتماعی را مطرح کرد و آن را شامل دارایی هایی دانست که در زندگی روزانه افراد خیلی به حساب می آیند، همانند حس تفاهم، رفاقت و دوستی، احساس همدردی و روابط اجتماعی در بین افراد و خانواده هایی که یک واحد اجتماعی را تشکیل می دهند (فلدمن و اساف، 1999، به نقل از شریفیان: 11).
هنی فن که در آموزش و پرورش ایالت ویرجینیای آمریکا خدمت می کرد معتقد بود که سرمایه اجتماعی به ابعادی مانند حسن نیت، دوستی و همدردی، داد و ستد میان افراد و خانوارها اشاره دارد. او برداشتی محدود از مفهوم سرمایه اجتماعی داشته و آن را تنها در قالب روابط درون گروهی مورد توجه قرار داده است. به نظر جیمز کلمن، کنشگران به رویدادهایی که تحت کنترل کنشگران دیگر است علاقه دارند و همین مساله باعث ایجاد روابط اجتماعی می گردد که در طول زمان تا اندازه ای پایدار می ماند. (کلمن، به نقل از عنایت و رئیسی، 1391: 27)
از آنجا که کنش و واکنش های افراد در درون قالب هایی جمعی رخ می دهد که اجتماعا بنا شده اند، مواردی چون خانواده، گروه، سازمان، نهاد و در کلی ترین شکل آن ساختار اجتماعی چنین قالب هایی نیز حاوی سرمایه اجتماعی می گردند. (پیران و همکاران، 1385: 10)
تلقی از سرمایه اجتماعی به عنوان «منابع ساختاری اجتماعی»(کلمن[5]، 1994: 302) موجب انجام مطالعات متمرکزی برای شناخت ابعاد و گستره شبکه های اجتماعی شد و بر این اساس تقسیم بندی مفاهیم و در نتیجه، مدل های مختلفی برای اندازه گیری ابعاد شبکه های اجتماعی ارائه گردید و این بار، سرمایه اجتماعی تنها با کمک یک عضو موثر در شکل گیری آن، یعنی شبکه ها تعریف شد. سرمایه اجتماعی توسعه ای هنگامی به وجود می آید که سطح پایینی از سرمایه اجتماعی اتصالی (که بیانگر کیفیت خوبی از ارتباطات خانوادگی است) و سطوح بالایی از سرمایه اجتماعی انتقالی (به معنای ارتباط ضعیفی میان جمع دوستان) و سرمایه اجتماعی ارتباطی (به معنای ارتباط میان اعضا در سازمان های داوطلبانه و سطوح بالای آگاهی مدنی) وجود داشته باشد. (ساباتینی[6]، 2005؛ به نقل از شریفیان ثانی و ملکی، 1385: 49).
چهار بعد اصلی سرمایه اجتماعی یعنی پیوندهای قوی خانوادگی، پیوندهای ضعیف غیر رسمی، ارتباط در سازمان های داوطلبانه و آگاهی مدنی با شاخص های خود، همه حاکی از رویکردی ساختاری به شبکه های اجتماعی و سرمایه اجتماعی به شمار می آیند. (شریفیان ثانی و ملکی، 1385: 50)
[1] . Life World
[2] . Bourdieue
[3] .Field
[4].Hanifan.
[5] . Coleman.
[6] . Sabatini
[1] . scfington