). 31
2-1-2 ویژگی های جامعه ایران و اوضاع سیاسی دوران قاجار. 33
2-1-2-1 دولت و ملت… 43
2-1-2-2 وضعیت دربار و دولت… 43
2-1-2-3 وضعیت ملت (مردم) 46
2-1-2-4 رابطهی بین دولت و مردم و روحانیت… 50
2-2 گفتار دوم: بررسی نقش استعمار و استبداد در پیدایش بابیه در ایران.. 53
2-2-1 نقش استبداد در پیدایش بابیه. 55
2-2-2 زمینه سازی و نقش استعمارگران در پیدایش بابی گری.. 60
2-2-2-1 پشتیبانی و حمایت سیاست خارجی و دیپلماسی از این فرقه. 60
2-2-3نقش و حمایت روس ها از جریان بابیت در ایران.. 64
2-2-3-1 دلایل حمایت… 64
2-2-4 برنامه ریزی ها ی دولت انگلیس در تأسیس بابیت… 70
2-2-5 علل و اهداف استعمار در دامن زدن به فرقه گرایی در جهان اسلام. 76
2-2-5-1 طرح های استراتژیک… 76
2-2-5-2 طرح مسائل نژادی، قومی و فرهنگی.. 77
2-2-5-3 پیآمدهای اقدامات آنها در راستای اجرای این طرح: 78
2-2-6 اهداف روس در دامن زدن و حمایت از بابی گری در ایران.. 78
2-2-7 اهداف انگلیس در دامن زدن وحمایت از بابی گری در ایران.. 81
2-2-8 فرجام سخن.. 84
2-3 گفتار سوم: بررسی وضعیت اقتصادی و سطح سواد مردم و نقش آن ها در پیدایش بابیت… 86
2-3-1 بررسی وضعیت اقتصادی.. 86
2-3-2 سطح سواد و آگاهی مردم در دوران پیدایش بابیت در ایران(دوران قاجار). 93
2-3-2-1 وضعیت عمومی سواد در عصر قاجار. 94
نتیجه گیری.. 98
منابع و مآخذ.. 102
فصل اول: کلیات
بابیگری بهعنوان یک جنبش اجتماعی در قرن سیزده هجری در ایران پا به عرصه وجود گذاشت و بهعنوان حرکتی علیه سنتهای دینی و اجتماعی حاکم بر جامعه به وجود آمد. این جنبش در کنار حکومتهای استعماری و در مقابل فرهنگ اسلامی قرار گرفت عنوان ابزار استعمارگران مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
از نظر اجتماعی بروز این جنبش در ایران زمانی بود که پس از جنگهای ایران و روس به علت افزایش تماس بافرهنگ خارجیها و تازه شدن افکار، نخبگان ونیز عوام را به خود مشغول کرده بود و در نتیجهی چنین عواملی بود که فضا و زمینه برای ظهور و رشد حرکتهای اجتماعی فراهم شده بود.
در چنین شرایطی جنبشهای اجتماعی و اصلاحی چندی در ایران شکل گرفت و در این فضا برخی به فکر تغییر فرهنگ ملی حاکم و ایجاد نوآوریهای مذهبی افتادند. درنتیجه این طرز تفکر بود که فرقههایی مانند شیخیه، بابیه و حتی بهائیه در کنار مکاتب سکولار در ایران ظاهر شدند و همواره در مقابل حرکتهای احیاگر سنتهای ملی ـ دینی ایستادند و حرکتهای سنتشکن را تأیید کردند. با این طرز فکر کلی این فرقهها دست استعمار گران قرار گرفتند.
برای بیان ضرورت مطالعه جنبشهای مذهبی ایران ازجمله بابیت باید گفت که ایدئولوژی نقش اساسی در ایجاد تشکلهای سیاسی دارد. نظری به جنبشهای اجتماعی خشککنان درصد سال اخیر نشان میدهد که همهی آنان از نوعی ایدئولوژی مذهبی بهرهمند بودهاند. از سوی دیگر نظری به ایدئولوژیهای غیرمذهبی و طرز تفکر و تلقی مردم ایران نسبت به آن ها از عدم موفقیت اینگونه مرامها در این سرزمین حکایت میکند.
شدت دوری جستن مردم جامعهی ما از ایدئولوژیهای سکولار بهاندازهای است که در تاریخ پنجاه سالهی اخیر ایران قدرتمندان سیاسی بهراحتی توانستهاند آنان را از صحنهی سیاست حذف کنند و حتی برای مشروع جلوه دادن سرکوب مخالفان خود آنان را به وابستگی به این دسته از اندیشهها متهم نمایند. این امر نشان میدهد که در جغرافیای سیاسی ایرانزمین، برای ایجاد حرکتهای سیاسی و اجتماعی استفاده از ایدئولوژیهای مذهبی بهمراتب کارسازتر از ایدئولوژی سکولاراست که نمونههای آن در تاریخ ایران فراوان ثبتشده است.
دولت مقتدر کورش کبیر با اتکا به ایدئولوژی مذهبی زرتشت قوام گرفت و دولت ساسانیان برای تجدید آن شکوه به وجهی از همان ایدئولوژی تمسک جست اولین دولت پایدار ملی با تشکیل حکومت صفویه و با ایدئولوژی مذهب شیعه به وجود آمد و حدود 200 سال دوام یافت.
این واقعیت اهمیت ایدئولوژی مذهبی و بهتبع آن جنبشهای مذهبی در ایران رانشان میدهد ونیز توجه ما را به این نکته جلبتوجه میکند که در انجام حرکتهای پایدار و درنتیجه تغییرات باثبات در این سرزمین همواره جنبشهای مذهبی دخیل بودهاند.
این واقعیت تیغی دو دم است چرا که اصلاحگران میتوانند در بهبود اوضاع از این قاعده سود جویند و ناصالحان در به بند کشیدن و غارت ثروتهای او از آن بهرهمند شوند. از اینرو شناخت ابعاد و زمینههای اجتماعی بروز چنین جنبشهایی میتواند مصلحان حقیقی را از میان مدعیان دروغین اصلاحگری متمایز کند و سطح آگاهی مردم ومسوولان را بالا ببرد.
در ایران جنبشهای مذهبی فراوانی ظهور کردهاند که در این تحقیق بررسی جنبش بابیت زمینههای اجتماعی آن مد نظر است برای شناسایی این جنبش و حرکت لازم است همهی عوامل و زمینهها و ابعاد دخیل در ایجاد و ظهور این جنبش مورد بررسی قرار گیرد. قبل از بیان دقیقتر هدف این تحقیق لازم است منظور خود را از مفهوم ” جنبشهای اجتماعی ” بیان داریم.
اندیشمندان مختلف تعاریف متفاوتی از جنبشهای اجتماعی ارائه کردهاند. ازلحاظ تاریخی مباحث مربوط به جنبشهای ابتدا در نوشتههای مربوط به ” رفتارهای جمعی ” آورده میشد و برخی از متفکرین این دو مفهوم را یکی میدانستند.
برای مثال بلومر در مورد تعریف جنبشهای اجتماعی میگوید: «فعالیت جمعی برای استقرار نظم جدیدی از زندگی»[1].
نظر تورن تا حدی متفاوت است. او نظریهای در مورد تغییرات اجتماعی، کنش و انقلاب ارائه میکند همهی آن ها را جنبش اجتماعی تلقی میکند.
او عمدتاً جنبشهای اجتماعی را کنش اجتماعی سیاسی ـفرهنگی قلمدادمی کند. جنبشهای اجتماعی نه حادثه هستند و نه عواملی برای
تغییر بلکه آنان کنش جمعی فاعلین میباشند که برای کنترل تاریخی گری مبارزه میکند یعنی کنترل منشأهای عظیم فرهنگی که معمولاً توسط آنان روابط محیط بر جامعه سازمان داده میشود[2].
برخی دیگر از نویسندگان جنبشهای اجتماعی را یک پدیده مشخص معرفی میکنند اما تعریف آن ها همهی ابعاد این پدیده را در برنمیگیرد مثلاً تیلی بر « مجموعهی خاصی از اعتقادات»[3] بهعنوان اساس جنبشهای اجتماعی تأکید میکند و مک کارتی به«نظریات و عقاید جمعیتی که نشانهی ترجیح آنان برای ایجاد تغییر در برخی از اجزای یک جامعه است»[4]، اهمیت میدهد. تعریفی که توسط گیدنز در این مورد وجود دارد جامع تراست وبیان میکند که «میتوان یک جنبش اجتماعی را بهعنوان کوششی جمعی برای نیل به منابع مشترک از طریق کنش جمعی خارج از محدودهی نهادهای تثبیتشدهی اجتماعی تعریف کرد»[5].
همهی تعاریف فوق تعاریف درستی از جنبشهای اجتماعی هستند اما هر کدام به بخشی از این مفهوم توجه کردهاند در واقع تعاریف فوق تعاریف جامع و مانعی نیستند. اما در نهایت با توجه به همهی تعاریف فوق میتوان از آن ها این تعریف را که از همه آن ها گرفتهشده و در واقع تلفیقی از تعاریف فوق است بیان داشت: جنبش اجتماعی عبارت است از حرکت مجموعهای از افراد انسانی در زمینهای از امکانات و لوازم و در بستری از محدودیتها بهصورت سازمانیافته به دنبال پیروی از یک رهبر با تعدادی از رهبران که همراه با ایدئولوژی مشخص هست به وجود میآید و به دنبال ایجاد تغییرات است که از این تغییرات ممکن است تدریجی باشد یا بنیادی.
دین از قدیمترین، ریشهدارترین و گستردهترین پدیدههای اجتماعی و از نیرومندترین و پایدارترین نهادهای زندگی اجتماعی انسان در طول تاریخ بوده است.
لذا همواره ادیان بزرگ با چالشهای فراوانی روبرو بودهاند که کمی از این چالشها بزرگ اثرگذار نیرومند جنبشهای دینی یا مذهبی است[6].
برخی از متخصصان بهویژه جامعهشناسان دین برای توصیف جنبشهای مذهبی وادیان جزئی از واژه جنش های دینی جدید استفاده میکنند.
بر اساس آمار مراکز بینالمللی اکنون بیش از هزار فرقه و جریان معنوی در جهان وجود دارد که تقریباً آن ها را میتوان در ایالاتمتحده آمریکا یافت. در کشورهای اروپایی بیشترین تعداد فرقهها در انگلستان (700) و کمترین آن در سوئیس و سوئد (50تا100فرقه)یافت شدهاند[7].
با عنایت به اینکه جنبشهای دینی برحسب عقاید، مناسک، ساختار سازمانی و پذیرش اجتماعی باهم متفاوتاند و گاه شباهت نیز دارند. دانشمندان علوم اجتماعی در ارائه تعریفی جامع از جنبشهای دینی و تدوین معیارهای مشخص برای طبقهبندی آن ها با مشکلاتی مواجه شدهاند. بااینحال امروزه متخصصان معمولاً جنبشهای دینی برای توصیف گروههایی که از مسیر اصلی دینی جداشدهاند به کار میبرند[8].
بهطور معمول دو نوع از تعاریف در حوزهی جنبشهای دینی به کار گرفته میشوند: نوع اول تعریف مخالفین جنبشهای دینی است که به ماهیت فرقهای آن اشارهکرده و آن را برحسب مجموعهای از ویژگیهای منفی تعریف میکنند درحالیکه متخصصان و دانشگاهیان به دنبال ارائه تعریفی فارغ از ارزشگذاری بدون قضاوت و سوگیری بوده و در تعریف این جنبشها به زمان و مکان سرچشمه آن ها اشاره میکنند.
برای ارائه تعریف مقبولتر و واقعیتر سه معیار برای تعریف جنبشهای دینی به کار گرفته: نخست آن که یک جنبش دینی نوظهور و نوین است دوم آنکه خارج از جریان حاکم و مسلط است و در نهایت طرفداران و پیروانش را از فرهنگ میزبان جذب میکند[9].
فرقه بابیه که از فرقههای انشعابی و انحرافی مذهب تشیع است که با تکیه بر اندیشههای سید محمد شیرازی که بعدها معروف به باب شد، به وجود آمد از مهمترین زمینههای شکلگیری بابیه به طور کلی میتوان از شیخیه نام برد که در رأس آن شیخ احمد احسائی و شاگردان سید کاظم رشتی قرار داشتند و سیدعلی محمد شیرازی نیز چون از شاگردان برجستهی سید کاظم رشتی بود از استادش تأثیر فراوان پذیرفته و بعد از مرگ او و کشوقوسهای فراوان خود را بهعنوان باب استادش سید کاظم رشتی و رکن رابع معرفی کرد که در اعتقادات شیخیه عقیده محکمی بود.
بعد از گذشت مدتی سید علیمحمد شیرازی طرفدارانی را در اطراف خود مشاهده کرد و شروع نمود به ابراز ادعاهای واهی خود و اینگونه بود که جنبش بابیه متولد شد. از آنجایی که پشت صحنهی تأسیس فرقه انحرافی نقشههای فراوانی وجود دارد ویکی از اساسیترین آن ها ایجاد خلل در یکپارچگی و ایجاد سستی و کارکردهایی از این قبیل است، لازم است تا بهصورت دقیق و موشکافانه زمینههایی که باعث پیدایش فرقههای انحرافی میشود مورد کنکاش و بررسی قرار گیرد که یکی از مهمترین این زمینهها، زمینههای اجتماعی است.
لذا نگارنده سعی دارد تا زمینههای اجتماعی پیدایش بابیه را آن هم در ایران شیعی بهصورت برجسته و منسجم بیان کند واحیانا مورد بررسی و نقد جامعهشناسانه قرار دهد.
هدف از این تحقیق بررسی زمینههای اجتماعی جنبش بابیت بهعنوان یک جنش مذهبی از آغاز تا سقوط آن است. سؤال اصلی ما این است: فرقه بابیه از چه زمینههای اجتماعی بهره گرفت و خود را بهعنوان یک جنبش مذهبی در جامعه ایران معرفی نمود؟ و اینکه آیا تمامی زمینههای اجتماعی دخیل در ظهور این فرقه زمینههای داخلی بودند؟یا زمینههای خارجی نیز در به وجود آمدن این فرقه مؤثر و تأثیرگذار بودهاند؟
در این تحقیق میخواهیم جنبش بابیت را از زاویه جامعهشناسی مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم و زمینههای اجتماعی این جنبش مذهبی را برجسته نموده و روشن کنیم که آیا این جنبش تعاملی بااقتدار ملی داشته است یا نه.
به گمان ما قدرتهای استعماری از این قبیل فرقهها(شیخیه، بابیه، و حتی بهائیت) برای شکستن اقتدار ملی ایران استفاده نمودهاند. به عبارت دیگر یکی از سؤالهای مادر این تحقیق بررسی نقش استعمار بهعنوان یک زمینه اجتماعی خارجی مؤثر در بروز و ظهور این فرقه میباشد که در بخشهای بعدی در این مورد بهطور مفصل بحث و بررسی صورت خواهد گرفت.
1- آیا ساختار حکومتی (وضعیت ساسی کشور) در پیدایش بابیت تأثیر گذار بوده است یا نه؟
2- نقش استعمار (به عنوان زمینه اجتماعی خارجی) و استبداد حاکم بر جامعه چگونه بوده است؟
3- آیا وضعیت اقتصادی مردم و سواد و آگاهی آنها تا چه اندازه مؤثر بوده است؟
[1].H.Blumer,socialmovments,leeA.M.princip les of sociology.Barnes and Novle , 1969, p 199
[2].A.Touraine , the voice and the Eye; an analysis of social movments , Cbmridge University press1981 , p 29
[3].C.Tilly, from Morilization to Revolution : Readings Mass: Addison-Wesley , 1978, p 9
[4].J.D.Mccarthe , social Movmentin an oeganizational society , New brunswich/; Transaction Books , 1987, p 20
[5].A.Ciddens ,sociology, Cbmridge University : polity press , 1989 , p 624
[6].محمد اسماعیل ریاحی و زین العابدبن جعفری ، ” بررسی همبسته های اجتماعی و میزان گرایش به جنبش های دینی جدید “، مجله جامعه شناسی ایران، دوره 10 ، ش2 (تابستان 88 )، ص 54
[7].همان ، ص56
[8].همان
[9].همان ، ص57
:
محله به عنوان کوچکترین فضای شهری، سلول حیات شهری و عنصری پویا در حکمروایی شایسته شهری مد نظر است. تقسیمات و مرزبندی محله های شهری از دوره اسلامی تا دوره جدید دستخوش تغییر و تحول شده است. محله بندی در گذشته بر اساس شاخصهای اجتماعی و اقتصادی صورت گرفته است اما در دوره معاصر اصول فرهنگ بومی _ اسلامی و درون گرایی محله های شهری کم رنگ شده با احداث خیابانهای متقاطع و وسیع همچنین جابجایی گسترده جمعیتی با ایجاد مشاغل جدید باعث از هم گسیختگی ساختار بازار و محلات قدیمی، گسست اجتماعی محلات سنتی و افزایش تراکم در بعضی از محلات گردید. محله بندی در دوره معاصر بر اساس شاخصهای کالبدی، سیاسی و اقتصادی مانند تصمیمات اداری _ سیاسی، ساخت و سازهای جدید و فعالیت های عمرانی به ویژه احداث شبکه های جدید ارتباطی صورت گفته که کاهش حس تعلق و هویت اجتماعی محلات را به دنبال داشته است.
منطقه 1 شهر تهران نیز که شامل روستاهای قدیمی تغییر شکل یافته و محله های جدید شهری است، با توجه به شرایط پیش آمده، ناشی از مرزبندی های جدید با مشکلاتی چون جدایی گزینی اجتماعی ، تفکیک فضایی درون محله، درهم ریختگی کاربری ها و محدودیتها و مشکلات خدمات رسانی روبرو است.
در این پایان نامه، از روش پژوهشی مبتنی بر رویکرد سیستمی استفاده شده است از اینرو در ارتباط با وضع گذشته و موجود با توصیف عناصر و عوامل اصلی در مرزبندی محله های شهری به تحلیل آثار حاصله پرداخته شده، از روش تحلیلی آزمون t تک گروهی، آزمون فریدمن همچنین توجه نظرات کارشناسی (روش دلفی) استفاده گردید. نتیجه حاصل از این پژوهش پس از مطالعه و بررسی روند تغییرات تقسیمات محله ای در منطقه 1 شهرداری تهران خصوصا در دو محله ی درکه و قیطریه، به صورت مدل ایجاد زیر محلات با رعایت انسجام اجتماعی و فرهنگی پیشنهاد گردید. تلفیق شاخصهای اجتماعی، فرهنگی با شاخصهای سیاسی، اداری، کالبدی و اقتصادی که کارایی بیشتری در مرزبندی محلات به همراه خواهد داشت. بعنوان راهکار نهایی پژوهش ارائه شد در نتیجه شاخصهای مذکور با در نظر گرفتن شرایط بومی، تاکید بر عناصر طبیعی محلات( رود دره و کوه)، ویژگی های مشترک فرهنگی ساکنان، ویژگی های اجتماعی و اقتصادی محلات، منافع مشترک مادی و معنوی با توجه به نشانه های هویت زا و با در نظر گرفتن مشارکت مردم در تعیین حدود محله حائز اهمیت است.
واژگان کلیدی: مدیریت شهری، توسعه پایدار شهری، مدیریت محله ای، برنامه ریزی محله محور ، محله، تقسیمات محله ای (محله بندی)، منطقه یک شهرداری تهران.
1-1 بیان مسئله :
ضرورت بررسی محله و شناخت ابعاد آن در برنامه ریزی شهری، ضمن دارا بودن ارزشهای نظری، از ابعاد کاربردی کاملا مشخص نیز در عرصه مدیریت و برنامه ریزی شهری و به ویژه در کلانشهرها برخوردار می باشد.
تقسیمات محله ای و مرزبندی محله های شهری از دوره اسلامی که بر اساس گروه های شغلی و صنفی و قومی انجام می گرفت تا دوره جدید که از اصول و روش های مرزبندی اداری _ سیاسی تبعیت می کند، دستخوش تغییر و تحول شده است. محله بندی در گذشته بر اساس شاخصهای اجتماعی و اقتصادی صورت گرفته است اما در دوره معاصر اصول فرهنگ بومی _ اسلامی و درون گرایی محله های شهری کم رنگ گردید و احداث خیابانهای متقاطع و وسیع باعث از هم گسیختگی ساختار بازار و بافت های شهری و محلات تاریخی شد. امروزه الگوی توسعه برونزا بر محله های شهری و ساختار شهری مسلط شده است. در این دوران، محله در چارچوب قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری به عنوان یکی از سطوح سلسله مراتب تقسیمات شهری تعریف گردید. در قانون تشکیل شوراهای اسلامی در سال 1361 نیز برای اداره ی چنین واحد شهری خرد مقیاس در شهر، تشکیل شورای محله پیش بینی گردید و بر اساس تبصره 2 ماده 4 قانون تقسیمات کشوری مصوب 15/4/1363 محله یکی از مهمترین و اساسی ترین تقسیمات کشوری معرفی شد.
کلانشهر تهران نیز با قدمت تاریخی و به عنوان مهمترین شهر کشور در دوره های رشد و گسترش خود با تغییر مرزهای محله ای رو به رو بوده است. مرز بندی محله های شهری تهران نیز در گذر زمان متناسب با دگرگونی های نظام های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی متحول شده است. احداث شبکه های جدید ارتباطی، جابجایی وسیع جمعیتی درون شهری و بوجود آمدن مشاغل جدید، همراه با برنامه های خدماتی شهر بر روی این نوع مرزبندی ها تاثیر گذاشته، به گونه ای که مرزبندی محله های شهری تهران بعد از انتخابات شورای شهر در سال 1378 و آغاز فعالیت شورایاری ها در سال 1380 دستخوش تغییر و تحول گردید.
تقسیم بندی محلات در دهه های اخیر نه تنها موجب جدایی گزینی شهری شده، بلکه اعتبار و اهمیت محله های شهری را نیز به عنوان کوچکترین واحد حیاتی شهر دچار اختلال نموده و موجب ضعف همبستگی ساکنین این محلات شده است.
امروزه محله بندی و معیارهای و شاخص های تقسیم بندی محلات با آنچه که در گذشته جریان داشته تفاوت دارد. به صورتیکه بعضی از محله های کنونی با تقسیم و جدا شدن محلات قبلی بوجود آمده اند به نحویکه خط تقسیم و تفکیک محله ای موجب گسست اجتماعی محلات سنتی و قدیمی شده است. این مشکلات در شهرهای بزرگ و کلان شهرها که بدون کنترل رشد یافته اند نمایان تر است. انضمام روستاها به شهر، تغییر شکل محله های قدیمی، محله های مهاجرپذیر و افزایش تراکم در بعضی از محلات بر مشکلات افزوده است.
منطقه 1 شهر تهران نیز که شامل روستاهای قدیمی تغییر شکل یافته و نیز محله های جدید شهری است، با توجه به شرایط پیش آمده، در نتیجه مرزبندی های جدید با مشکلاتی چون جدایی گزینی اجتماعی ، تفکیک فضایی درون محله، درهم ریختگی کاربری ها و محدودیتها و مشکلات خدمات رسانی روبرو است.
در این پژوهش سعی می شود تا با مطالعه و بررسی روند تغییرات تقسیمات محله ای در تهران، به ویژه منطقه 1 شهرداری تهران و تعیین عوامل تاثیرگذار بر آن و شاخص سازی، الگوی بهینه برای دستیابی به پایداری شهری ارائه شود.
2-1 سؤالات تحقیق :
3-1 فرضیات تحقیق :
4-1 اهداف تحقیق:
5-1 جنبه جدید بودن تحقیق :
در ارتباط با تبیین و تحلیل شاخصهای مرزبندی محله های شهری در منطقه 1 شهر تهران بر مبنای شاخص های اجتماعی و فرهنگی در مرزبندی محله های شهری تحقیقات اندکی صورت گرفته است. این مطالعه دارای نوآوری در ارائه ی الگوی بهینه در نحوه مرزبندی محله ای می باشد.
6-1 روش شناسی تحقیق:
الف ) روش تحقیق :
مطالعه به صورت سیستمی بوده است ابتدا وضعیت موجود، تکوین محلات بررسی شده است و سپس با تعیین عناصر تاثیرگذار بر مرزبندی محله ای سعی شده است تا شاخص های مورد نیاز انتخاب و با مقایسه آنها و تاثیر آن بر ساختار محله ای به تعیین مهم ترین شاخصها پرداخته شود.
بنابراین روش پژوهش با توجه به رویکرد سیستمی در این پایان نامه در ارتباط با وضع گذشته و موجود توصیفی و در بخش تحلیل آثار حاصله، از روش تحلیلی استفاده شده است.
ب ) تکنیک کار / ابزار گردآوری اطلاعات :
7-1 جامعه آماری و حجم نمونه:
محله های منطقه 1 شهر تهران، در ابتدا به صورت مقدماتی مورد بررسی قرار می گیرند. از بین 26 محله ی شهری منطقه 1 تهران، 2 محله ی درکه و قیطریه که دارای تغییرات بیشتری می باشند، انتخاب می شوند.
8-1 موانع و محدودیت ها :
کمبود یا نبود لایه های GIS ، AUTO CAD و نقشه های کاغذی محله و مرزبندی محله ها در دوره های مختلف جزء موانع این پژوهش به حساب می آید. کمبود نقشه های بزرگ مقیاس در سطح محله و به روز نبودن نقشه های شهرداری از مشکلات دیگر به شمار می رود. هم چنین عدم همکاری بعضی از مسئولین و شورایاران به دلیل عدم آگاهی و تجربه کم در این زمینه موانعی را بر سر تحقیق بوجود آورد.
9-1 روش تحلیل اطلاعات و داده ها :
از روش های آمار توصیفی مانند شاخصهای تمرکز و پراکندگی برای نمایش وضع موجود استفاده شده است. با آزمون T تک گروهی و آزمون فریدمن سعی در تحلیل اطلاعات در محیط نرم افزاری SPSS شد. تغییرات مرزبندی نیز با روش ترسیمی در محیط GIS نمایش داده شده است.
10-1 پیشینه تحقیق :
با توجه به جدید بودن موضوع شاخصهای تقسیمات محله ای در ایران و شهرداری تهران تا کنون مطالعات محدودی در مورد آن صورت گرفته که به اختصار به آن اشاره می شود :
1-10-1 پایان نامه ها
1-1-10-1 مهدی تحصیلدار و حبیب فزنلق در پایان نامه ای جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته شهرسازی دانشگاه تهران با عنوان ضوابط و معیارهای تعیین محله شهری، ابتدا مراحل تکوین مفهوم محله و شاخص های مرزبندی محله های شهری را به طور توصیفی در دوره های باستان ، قرون وسطی، رنسانس، دوره انقلاب صنعتی، دوران بعد از انقلاب صنعتی و به طور مفصل در ایران مورد بررسی قرار داده اند و شاخصهای مرزبندی محله ها را در هر دوران مشخص کرده اند. سپس با تجزیه و تحلیل دیدگاه های ساخت کالبدی ایران و بررسی شاخصهای تقسیم بندی محله های کنونی ایران، در پی نشان دادن مشکلات شهری ناشی از این تقسیم بندی ها می باشد. در نهایت با ارائه ضوابط و معیارهایی مطلوب، مرزبندی محله های قبل از دوران مدرنیته ی ایران را پایدار تر می بیند و معتقد هستند که برنامه ریزان با عدم توجه به شاخصهای فرهنگی و اجتماعی در مرزبندی محله های شهری باعث ایجاد نوعی بی هویتی شده اند و تقسیمات شهرداری ها باعث بی هویتی و از بین رفتن امنیت محله ها شده است. در ارزیابی عملی ضوابط و معیارها، محله های طرشت، بریانک و محله 2 منطقه 12 شهرداری تهران مورد بررسی قرار گرفته است که محله طرشت بر اساس معیارهای محرمیت، استقلال، مقیاس انسانی، ایجاد احساس تعلق فضایی و سلامتی و ایمنی از دو محله ی بریانک و محله 2 منطقه 12 تهران، بیشترین نزدیکی را به این معیارها دارا است اما با دخالتهای شهرداری و احداث بلوار در شرق بافت تا حدودی با عث در هم ریختگی محله و نوعی بی هویتی شده است.
این محقق به دنبال عوامل مثبت در شکل گیری محله خوب در جهت زیست انسانی است و معیارهایی جهت سنجش و ارزیابی محله های زیست امروزی را معرفی می کند.
2-1-10-1 مجید عبدالهی در رساله دکتری رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید بهشتی با عنوان ساختار محله های پایدار شهرهای ایران(گذشته، اکنون و الگوی آتی) با تاکید بر شیراز، با هدف ایجاد محله های پایدار ، به توصیف شکل و نوع محله ها در دوران مختلف پرداخته است و عوامل ایجاد ناپایداری در این محله ها را شناسایی می کند. در فصل 3 این پژوهش، شناخت ساختار شهر و محله های شهری در ادوار مختلف تاریخی، وضعیت اقتصادی_ اجتماعی محله ها، اصول زندگی محله ای، عوامل شکل گیری محله های شهر، وسعت و مرزبندی محدوده محله های شهری و شهرهایی به عنوان نمونه های مورد مطالعه ( تبریز، تهران، کرمان و اصفهان) مد نظر قرار گرفته است. در فصل 4 به بررسی تحولات ساختاری و کارکردی شهر و محله های شهری تبریز پرداخته است. هدف اصلی این رساله بررسی تحولات تاریخی، نقش و عملکرد، سازمان فضایی محلات شهری ایران در طول ادوار مختلف و تلاش برای ارائه ی الگوی پایدار زندگی محله ای، موافق مقتضیات اجتماعی_اقتصادی و فرهنگی دوران کنونی با رویکرد اجتماع محوری و شهروند مداری برای توسعه شهری است و بر اساس یافته های این تحقیق ،در پی تغییرات و شرایط حاکم بر محله های شهری، بعد اجتماعی دچار واگرایی اساسی شده است و رویکردها و مدیریت شهری برای چاره جویی تنگناهایی به مانند کاهش حس هویت و تعلق اجتماعی، افزایش نابه هنجاری های محیطی، عدم تعادل اکولوژیک و در مجموع کاهش کیفیت زندگی در شهرها ، به استفاده از راهبرد مشارکتی، بسیج اجتماعی و برنامه ریزی از پایین به بالا را در کانون توجه خود قرار داده است وتحقق این راهبرد مستلزم تعریف نظام تقسیمات فضایی جدیدی در چارچوب سلسله مراتب مدیریت و برنامه ریزی شهرهاست که مبتنی بر تجارب مدیریت سنتی، محله می تواند به دلیل دارا بودن ارزشهای نظری و ابعاد کالبدی و برنامه ای عنصر پایه و محور چنین برنامه ریزی تلقی شود.
3-1-10-1 فرید صارمی در پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه شهید بهشتی با عنوان توسعه محله ای در کلانشهر تهران (مطالعه موردی: محله بهار) عنوان می کند که مطالعه ی نظام های جهانی محله محور در کلانشهرهای دنیا نشان می دهد که نظام های کلان مدیریتی کشورهای توسعه یافته در ابعاد گوناگون در قبال برنامه های توسعه محله ای نقش حمایتی ویژه ای داشته و با دارا بودن انعطاف ساختاری در برابر تحولات، زمینه مناسبی را در طراحی برنامه های محله و در تحقق مطلوب آنها فراهم می نماید.
نگه دارنده های شیمیایی اکثرا دارای عوارض بوده و می توانند بیماری های مهلکی نظیر سرطان را برای انسان بهمراه داشته باشند. هدف این مطالعه استفاده از بیومس و عصاره ی قارچ تریکودرما بعنوان یک نگه دارنده طبیعی و مقایسه آن با نیترات بعنوان یک نگه دارنده شیمیایی بود. در این تحقیق قارچ تریکودرما ویریده (Trichoderma viride) با شماره ی استاندارد PTCC 5157 از مرکز سازمان پژوهش های علمی و صنعتی مركز كلكسیون میکروارگانیسم های صنعتی ایران تهیه گردید. سپس طبق پروتوکول استاندارد عصاره و بیومس از آن بدست آمد. در مرحله بعد گوشت پروسس شده تحت شرایط آزمایشگاهی تهیه و بطور جداگانه به آن نیترات، بیومس و عصاره اضافه شد و سپس در طی زمان های مختلف بارمیکروبی آنها در دماهای مختلف ارزیابی شد. این مطالعه نشان داد که در هفته ی اول تفاوتی در بار میکروبی بین سه حالت ( عصاره، بیومس و نیترات) وجود نداشت، اما در هفته ی دوم بیشترین و کمترین بار میکروبی بترتیب در گوشت حاوی عصاره (معادل 105×28) و گوشت حاوی نیترات (معادل 105×20) بود. در هفته ی سوم روند تغییر کرد، بدین معنی که بیشترین بار میکروبی در گوشت حاوی نیترات (معادل 105×24) و کمترین بار میکروبی در گوشت حاوی عصاره (معادل 105×20) دیده شد. در هفته ی چهارم نیز کمترین بار میکروبی(معادل 105×15) باز برای عصاره دیده شد ، اما بیشترین بار میکروبی برای گوشت حاوی بیومس دیده شد (معادل 105×42). این مطالعه همچنین به ما نشان داد بار میکروبی در دمایCº 4 کمتر از دمایCº 25 می باشد.
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1- اصول کلی نگهداری مواد غذایی
تاریخ نگهداری مواد غذایی با تاریخ پیدایش انسان و تغذیه وی همراه بوده، یکی از بزرگترین مشکلات اکولوژیکی آن را تشکیل داده است
زیرا بشر به منظور نگهداری مواد غذایی برای سایر فصول همواره با موجودات مزاحمی که خود را شریک غذای او می دانستند مواجه بوده. حیوانات مختلف مانند سگ، گربه،جوندگان و حشرات و سرانجام باکتری ها، قارچهاو کپکها همیشه در کمین خوردن و از بین بردن یا آلودگی غذای انسانها بوده اند. تعداد بسیاری از این موجودات هنوز هم مغلوب بشر نگردیده اند و از این رو به نظرمی رسد که جدال انسان با آنها ابدی خواهد بود.
طبقه بندی مواد غذایی براساس نحوه فساد پذیری بر اساس مقاومت در مقابل فساد، غذاها را به سه گروه تقسیم می کنند :
بیشتر غذاها در این سه گروه قرار می گیرند، اما برخی به اندازهای به یکی از سه گروه نزدیکند که به سختی می توان آنها را در گروه بخصوصی قرارداد. مواد غذایی پس از تولید باید به طریق مناسب برای زمان کمبود نگهداری شود در غیر این صورت دچار فساد و ضایعات خواهند شد. طبق آمار دردنیا همه ساله حدود% 9 از مواد غذایی به علت عدم استفاده از روش های مناسب فرایند و نگهداری دستخوش آلودگی و فسادمی شوند و خسارات مالی و جانی و بهداشتی فراوانی از این عمل به وجود می آید. بطور کلی عوامل مؤثر در فساد مواد غذایی شامل: سرما، گرما، رطوبت، خشکی، نور، هوا)اکسیژن(، موجودات ذره بینی )باکتری ها، قارچها، کپکها، (، حشرات و آفات، جوندگان می باشند. بیشتر آلودگی موادغذایی در اثر بی احتیاطی در مراحل مختلف تهیه تا هنگام مصرف غذا به وجود می آید(Desrosier et al., 1977).
ایمنی و بهداشت مواد غذایی یکی از مباحث با اهمیتی است که علیرغم مدرنیزه شدن در جهان کنونی و تجهیز منازل، فروشگاه ها و کارخانجات به دستگاه ها و ابزارهای مدرن در نگهداری مواد غذایی، رعایت اصول بهداشتی در تولید و فرایند تولید مواد غذایی و تأمین بسته بندی های مناسب، به دلایل مختلف موجب عوارض متعددی برای عموم مردم از جمله بیماری ها، مسمومیت ها و گاه مرگ می گردد. عدم توجه مردم و مسئولین مربوطه در رعایت نکات فنی و بهداشتی، کمبود و نقص آگاهی ها و اطلاعات عمومی در خصوص موارد مختلف نگهداری و فساد در مواد غذایی، تخلف تولیدکنندگان و فروشندگان مواد غذایی و غیره مواردی هستند که موجب ایجاد و توسعه فساد
مواد غذایی شده و بیماری های مواد غذایی را به دنبال خواهد داشت (جمشیدی، 1385). مسمومیت غذایی زمانی ایجاد می شود که غذا به وسیله ارگانیزم های بیماری زا یا سموم آلوده شود. زمانی که منشاء این آلودگی از باکتری های بیماری زا باشد مدیریت غلط در بخش تغذیه ممکن است سبب گسترش آلودگی ها شده و نهایتا باعث ایجاد بیماری در افراد مستعد گردد. احتمال آلودگی مواد غذایی اعم از خام و پخته در طی جابجایی مواد غذایی بسیار زیاد است و طبیعتا غذای آلوده در ارگانیسم بیماران که عموما دچار ضعف سیستم ایمنی (البته به درجات متفاوت) می باشند نمایش منفی تری می تواند داشته باشد. شایع ترین میکروب های دخیل در همه گیری بیمارستان به دنبال مصرف غذای آلوده عبارتند از سالمونلا (شایع ترین میکروب) استافیلوکوکوس اورئوس، کلستریدیوم پرفرژنز (گوالار[1] و همکاران، 2004). آلودگی مواد غذایی بیمارستانی در ارتباط با عوامل میانجی ای همچون کیفیت و شرایط نگهداری مواد غذایی، نحوه آماده سازی مواد غذایی، بهداشت کارکنان طبخ مواد غذایی ، ظروف و ادوات طبخ مرتبط با تهیه مواد غذایی، شبکه توزیع و موقعیت مرکز طبخ در بیمارستان است (رجیلرپوپت[2] و همکاران، 2005) . مواد غذایی در کنار ادوات طبخ از مهم ترین فاکتورهای خطر مهم در بروز عفونت های مکرر بیمارستانی و مخزن مهم پاتوژن های میکروبی عمل می نمایند (آیسیک، ساری مهمت اوقلو و ساکیروقلو[3]، 2004). سطوح، امکانات و تجهیزات مورد مصرف در تهیه غذا در گسترش پاتوژن های منتقله از غذا یک نگرانی اصلی در بیمارستان ها مطرح می باشد و سرویس های غذایی در این فضاها به عنوان زمینه های بحرانی برای سلامتی در نظر گرفته می شود. وضعیت آلودگی باکتریایی سطوح در تماس مواد غذایی بیمارستانی از این رو باید مورد توجه ویژه باشد(کازبی[4] و همکاران، 2008) .
یکی از بخشهایی که درصنعت توریسم مورد توجه گردشگران و جهانگردان قرار گرفته است، صنعت اکوتوریسم است. توسعه اکوتوریسم می تواند با ایجاد فرصت های شغلی، منافع اقتصادی بی شماری را به طور مستقیم متوجه مردم بومی کشورها کند .همچنین اکوتوریسم، از بنیان های توسعه پایدار جوامع وراهی برای حفظ چشم اندازها و ذخایر طبیعی است .رشد صنعت گردشگری در جهان سالانه حدود 4 درصد برآورد می شود. دراین میان سفرهای اکوتوریستی دارای رشد 30 درصدی هستند و این نشانه توجه روز افزون به اکوتوریسم است(تقوایی وهمکاران ،1391: 151).رویكرد به اكوتوریسم به عنوان الگوی فضایی گردشگری در طبیعت، امروزه مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. اكوتوریسم می رود تا در قرن بیست و یكم بسیاری از فضاهای جغرافیایی را تحت تاثیر قرار داده و الگوی فضایی جدیدی را در نواحی مختلف ایجاد نماید(جلال پور ،1391: 4). از دهه ی 1930مکتب امکان گرایی یا اختیار ،با تاکید برآنکه انسان به عنوان یک عامل فعال و مختار می تواند محیط را از طریق برقراری سازگاری های خود باآن مورد بهره برداری قرار دهد ،ارائه شد .جغرافیای رفتاری، محصول ورود اندیشه های روانشناسی به حیطه ی مباحث جغرافیایی است . ارتباط این علم را با جغرافیای انسانی از آنجا می توان ملاحظه کرد که جغرافیای انسانی در مورد اهمیت ادراک ،خلاقیت،تفکر و عقاید مردم که در فرموله کردن دیدگاه های آنها نسبت به محیط ودر نتیجه روابط انسان با محیط تاثیر می گذارد (پور احمد ، 1389: 162). در جغرافیای رفتاری کل مکان علاوه بر اینکه صحنه ی عملکرد های اقتصادی، تاریخی، واجتماعی است ،در عین حال فضای روانشناختی است . این فضا هویت ،ساختار و مفهوم خاص خود را دارد که به مقتضیات و خصوصیات فردی (سن ،جنس ،زمان سکونت ،مکان اقامت ،کار .یا پایگاه های اجتماعی و اقتصادی) وبر حسب شرایط زندگی (درک فضا و فرهنگ و میزان آگاهی فرد )تغییرمی کند (پور احمد ،1389: 164).از آنجا که در گردشگری تمرکز بر سفر و جابجایی مردم ،کالا و خدمات در طول زمان و مکان است. عمدتا پدیده جغرافیایی محسوب می شود ،وبنابراین دیدگاه جغرافیایی به طرق مختلف می تواند به تبیین گردشگری کمک کند (ویلیامز،1388: 21). براساس تعاریف سازمان جهانی گردشگری وسازمان های مرتبط درارتباط با تعریف مفهوم اکوتوریسم، انگیزه ی اصلی گردشگران مشاهده ی طبیعت و درک اررزش های واقعی آن است ودر آن گردشگر و همچنین جوامع محلی در حفاظت محیط زیست مشارکت می کنند (نیازمند،1388: 23). تاکنون طی چند دهه ی گذشته مطالعات متعددی در زمینه ی سنجش دیدگاه و ادراكات ساكنان نسبت به گردشگری در جامعه ی میزبان انجام شده است (علیقلی زاده ،1386 :34).از آنجا که با تدریس دروس جغرافیا و دروس مرتبط با آن در مدارس شهرستان میاندرود، شناخت نسبی از ویژگی های رفتاری و خصوصیات جوانان به خصوص دانش آموزان کسب کردم .وهمچنین ازطرفی دراین شهرستان، مکانهای طبیعی بالقوه ی گردشگری از قبیل: مناطق ییلاقی وجنگل،
مکان های حفاظت شده و ساحل جنگلی و تاحدودی دست نخورده ودنج به نظر می آیدوجود دارد. و همچنین تاکنون تحقیقات کمی از جاذبه های گردشگری این شهرستان، به طور جامع آنهم بارویکرد اکوتوریسمی انجام نشده است. لذابا راهنمایی دکتر بریمانی و دکتر رمضان زاده، در این پژوهش با بهره گرفتن از نظریه جغرافیدانان رفتاری كوشش شده است تاادراك و برداشت های ذهنی جوانان به عنوان جامعه ی میزبان و هم به عنوان گردشگر را از اكوتوریسم ،تحلیل ومشخص كنیم.و از طرفی دیگر قابلیت های بالقوه گردشگری این شهرستان را شناسایی کرده باشیم . این پژوهش در پنج فصل می باشد .
در فصل اول، كلیات بحث در مورد بیان مسئله و سوالات و ضرورت و اهمیت بحث و درادامه فرضیات پژوهش و پیشینه تحقییق ،یعنی مرور تحقیقات انجام شده در ارتباط با موضوع وهمچنین مشکلات ومحدودیت های این پژوهش بیان می شود.
در فصل دوم ،ادبیات موضوع ، تعاریف گردشگری و اکوتوریسم از نظر جامع بین المللی و صاحب نطران رشته های گردشگری و اکوتوریسم ارائه شده است .در ادامه به مبانی نظری پژوهش پرداخته ودر نهایت با بهره گرفتن از چارچوب نظری و تجربی پژوهش، مدل مفهومی این پژوهش ارئه شده است .
درفصل سوم مباحث روش شناسی این پژوهش، تکنیک و ابزار های پژوهش ارائه شده است ودر ادامه ویژگی های جغرافیایی و جاذبه های گردشگری و طبیعت گردی مورد مطالعه (شهرستان میاندورود) ارائه شده است .
درفصل چهارم با بهره گرفتن از آماره های توصیفی و آماره های استنباطی و همچنین آزمون های آماری
یافته های پژوهش بوسیله ی جداول ونمودار هاارائه شده است .
در فصل پنجم با بهره گرفتن از آزمون های آماری استنباطی در جهت رد یا تایید فرضیه های پژوهش اقدام شده و در ادامه، بحث ونتیجه گیری و در پایان پیشنهادات این پژوهش ارائه شده است .
بی شک این پژوهش دارای کاستی های زیادی می باشد. امید است، پژوهشگران و دانشجویان دیگر این مباحث را تکمیل ویا از زوایای دیگر این موضوع و موضوعات مرتبط با آن را بررسی و کنکاش کنند .
در پایان از تمامی کسانی که در انجام این پژوهش مرا یاری نموده اند تشکر و قدرانی ویژه می کنم :
،اقای نواییان بخشدار گهرباران و اقایان جلالی ازکارمندان بخشداری گهرباران،اقایان سعیدی و اخرتی ،اسمعیلی مسئولین پناهگاه حیات وحش دشت ناز ، اقای میر هادی موسوی کارمند باز نشسته جنگل دارابکلا،اقای دباغیان دهیار داربکلا،اقای هنر بخش ،شورای جامخانه،همچنین از سازمان های:
-آموزش وپرورش شهرستان میاندورود
بخشداری گهرباران
سازمان محیط زیست مازندران و مسئولین پناهگاه حیات وحش دشت ناز
-سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مازندران و ساری
دهیاری روستای دارابکلا
شورای اسلامی روستای جامخانه
سازمان هواشناسی مازندران
مدیران مدارس متوسطه دخترانه و پسرانه شهرستان میاندرود
و تمامی افراد و سازمان هایی که نام آنها ممکن است از قلم افتاده باشد تشکر می کنم.