). 31
2-1-2 ویژگی های جامعه ایران و اوضاع سیاسی دوران قاجار. 33
2-1-2-1 دولت و ملت… 43
2-1-2-2 وضعیت دربار و دولت… 43
2-1-2-3 وضعیت ملت (مردم) 46
2-1-2-4 رابطهی بین دولت و مردم و روحانیت… 50
2-2 گفتار دوم: بررسی نقش استعمار و استبداد در پیدایش بابیه در ایران.. 53
2-2-1 نقش استبداد در پیدایش بابیه. 55
2-2-2 زمینه سازی و نقش استعمارگران در پیدایش بابی گری.. 60
2-2-2-1 پشتیبانی و حمایت سیاست خارجی و دیپلماسی از این فرقه. 60
2-2-3نقش و حمایت روس ها از جریان بابیت در ایران.. 64
2-2-3-1 دلایل حمایت… 64
2-2-4 برنامه ریزی ها ی دولت انگلیس در تأسیس بابیت… 70
2-2-5 علل و اهداف استعمار در دامن زدن به فرقه گرایی در جهان اسلام. 76
2-2-5-1 طرح های استراتژیک… 76
2-2-5-2 طرح مسائل نژادی، قومی و فرهنگی.. 77
2-2-5-3 پیآمدهای اقدامات آنها در راستای اجرای این طرح: 78
2-2-6 اهداف روس در دامن زدن و حمایت از بابی گری در ایران.. 78
2-2-7 اهداف انگلیس در دامن زدن وحمایت از بابی گری در ایران.. 81
2-2-8 فرجام سخن.. 84
2-3 گفتار سوم: بررسی وضعیت اقتصادی و سطح سواد مردم و نقش آن ها در پیدایش بابیت… 86
2-3-1 بررسی وضعیت اقتصادی.. 86
2-3-2 سطح سواد و آگاهی مردم در دوران پیدایش بابیت در ایران(دوران قاجار). 93
2-3-2-1 وضعیت عمومی سواد در عصر قاجار. 94
نتیجه گیری.. 98
منابع و مآخذ.. 102
فصل اول: کلیات
1-1 پیشگفتار
بابیگری بهعنوان یک جنبش اجتماعی در قرن سیزده هجری در ایران پا به عرصه وجود گذاشت و بهعنوان حرکتی علیه سنتهای دینی و اجتماعی حاکم بر جامعه به وجود آمد. این جنبش در کنار حکومتهای استعماری و در مقابل فرهنگ اسلامی قرار گرفت عنوان ابزار استعمارگران مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
از نظر اجتماعی بروز این جنبش در ایران زمانی بود که پس از جنگهای ایران و روس به علت افزایش تماس بافرهنگ خارجیها و تازه شدن افکار، نخبگان ونیز عوام را به خود مشغول کرده بود و در نتیجهی چنین عواملی بود که فضا و زمینه برای ظهور و رشد حرکتهای اجتماعی فراهم شده بود.
در چنین شرایطی جنبشهای اجتماعی و اصلاحی چندی در ایران شکل گرفت و در این فضا برخی به فکر تغییر فرهنگ ملی حاکم و ایجاد نوآوریهای مذهبی افتادند. درنتیجه این طرز تفکر بود که فرقههایی مانند شیخیه، بابیه و حتی بهائیه در کنار مکاتب سکولار در ایران ظاهر شدند و همواره در مقابل حرکتهای احیاگر سنتهای ملی ـ دینی ایستادند و حرکتهای سنتشکن را تأیید کردند. با این طرز فکر کلی این فرقهها دست استعمار گران قرار گرفتند.
برای بیان ضرورت مطالعه جنبشهای مذهبی ایران ازجمله بابیت باید گفت که ایدئولوژی نقش اساسی در ایجاد تشکلهای سیاسی دارد. نظری به جنبشهای اجتماعی خشککنان درصد سال اخیر نشان میدهد که همهی آنان از نوعی ایدئولوژی مذهبی بهرهمند بودهاند. از سوی دیگر نظری به ایدئولوژیهای غیرمذهبی و طرز تفکر و تلقی مردم ایران نسبت به آن ها از عدم موفقیت اینگونه مرامها در این سرزمین حکایت میکند.
شدت دوری جستن مردم جامعهی ما از ایدئولوژیهای سکولار بهاندازهای است که در تاریخ پنجاه سالهی اخیر ایران قدرتمندان سیاسی بهراحتی توانستهاند آنان را از صحنهی سیاست حذف کنند و حتی برای مشروع جلوه دادن سرکوب مخالفان خود آنان را به وابستگی به این دسته از اندیشهها متهم نمایند. این امر نشان میدهد که در جغرافیای سیاسی ایرانزمین، برای ایجاد حرکتهای سیاسی و اجتماعی استفاده از ایدئولوژیهای مذهبی بهمراتب کارسازتر از ایدئولوژی سکولاراست که نمونههای آن در تاریخ ایران فراوان ثبتشده است.
دولت مقتدر کورش کبیر با اتکا به ایدئولوژی مذهبی زرتشت قوام گرفت و دولت ساسانیان برای تجدید آن شکوه به وجهی از همان ایدئولوژی تمسک جست اولین دولت پایدار ملی با تشکیل حکومت صفویه و با ایدئولوژی مذهب شیعه به وجود آمد و حدود 200 سال دوام یافت.
این واقعیت اهمیت ایدئولوژی مذهبی و بهتبع آن جنبشهای مذهبی در ایران رانشان میدهد ونیز توجه ما را به این نکته جلبتوجه میکند که در انجام حرکتهای پایدار و درنتیجه تغییرات باثبات در این سرزمین همواره جنبشهای مذهبی دخیل بودهاند.
این واقعیت تیغی دو دم است چرا که اصلاحگران میتوانند در بهبود اوضاع از این قاعده سود جویند و ناصالحان در به بند کشیدن و غارت ثروتهای او از آن بهرهمند شوند. از اینرو شناخت ابعاد و زمینههای اجتماعی بروز چنین جنبشهایی میتواند مصلحان حقیقی را از میان مدعیان دروغین اصلاحگری متمایز کند و سطح آگاهی مردم ومسوولان را بالا ببرد.
در ایران جنبشهای مذهبی فراوانی ظهور کردهاند که در این تحقیق بررسی جنبش بابیت زمینههای اجتماعی آن مد نظر است برای شناسایی این جنبش و حرکت لازم است همهی عوامل و زمینهها و ابعاد دخیل در ایجاد و ظهور این جنبش مورد بررسی قرار گیرد. قبل از بیان دقیقتر هدف این تحقیق لازم است منظور خود را از مفهوم ” جنبشهای اجتماعی ” بیان داریم.
اندیشمندان مختلف تعاریف متفاوتی از جنبشهای اجتماعی ارائه کردهاند. ازلحاظ تاریخی مباحث مربوط به جنبشهای ابتدا در نوشتههای مربوط به ” رفتارهای جمعی ” آورده میشد و برخی از متفکرین این دو مفهوم را یکی میدانستند.
برای مثال بلومر در مورد تعریف جنبشهای اجتماعی میگوید: «فعالیت جمعی برای استقرار نظم جدیدی از زندگی»[1].
نظر تورن تا حدی متفاوت است. او نظریهای در مورد تغییرات اجتماعی، کنش و انقلاب ارائه میکند همهی آن ها را جنبش اجتماعی تلقی میکند.
او عمدتاً جنبشهای اجتماعی را کنش اجتماعی سیاسی ـفرهنگی قلمدادمی کند. جنبشهای اجتماعی نه حادثه هستند و نه عواملی برای
تغییر بلکه آنان کنش جمعی فاعلین میباشند که برای کنترل تاریخی گری مبارزه میکند یعنی کنترل منشأهای عظیم فرهنگی که معمولاً توسط آنان روابط محیط بر جامعه سازمان داده میشود[2].
برخی دیگر از نویسندگان جنبشهای اجتماعی را یک پدیده مشخص معرفی میکنند اما تعریف آن ها همهی ابعاد این پدیده را در برنمیگیرد مثلاً تیلی بر « مجموعهی خاصی از اعتقادات»[3] بهعنوان اساس جنبشهای اجتماعی تأکید میکند و مک کارتی به«نظریات و عقاید جمعیتی که نشانهی ترجیح آنان برای ایجاد تغییر در برخی از اجزای یک جامعه است»[4]، اهمیت میدهد. تعریفی که توسط گیدنز در این مورد وجود دارد جامع تراست وبیان میکند که «میتوان یک جنبش اجتماعی را بهعنوان کوششی جمعی برای نیل به منابع مشترک از طریق کنش جمعی خارج از محدودهی نهادهای تثبیتشدهی اجتماعی تعریف کرد»[5].
همهی تعاریف فوق تعاریف درستی از جنبشهای اجتماعی هستند اما هر کدام به بخشی از این مفهوم توجه کردهاند در واقع تعاریف فوق تعاریف جامع و مانعی نیستند. اما در نهایت با توجه به همهی تعاریف فوق میتوان از آن ها این تعریف را که از همه آن ها گرفتهشده و در واقع تلفیقی از تعاریف فوق است بیان داشت: جنبش اجتماعی عبارت است از حرکت مجموعهای از افراد انسانی در زمینهای از امکانات و لوازم و در بستری از محدودیتها بهصورت سازمانیافته به دنبال پیروی از یک رهبر با تعدادی از رهبران که همراه با ایدئولوژی مشخص هست به وجود میآید و به دنبال ایجاد تغییرات است که از این تغییرات ممکن است تدریجی باشد یا بنیادی.
1-2بیان مسئله
دین از قدیمترین، ریشهدارترین و گستردهترین پدیدههای اجتماعی و از نیرومندترین و پایدارترین نهادهای زندگی اجتماعی انسان در طول تاریخ بوده است.
لذا همواره ادیان بزرگ با چالشهای فراوانی روبرو بودهاند که کمی از این چالشها بزرگ اثرگذار نیرومند جنبشهای دینی یا مذهبی است[6].
برخی از متخصصان بهویژه جامعهشناسان دین برای توصیف جنبشهای مذهبی وادیان جزئی از واژه جنش های دینی جدید استفاده میکنند.
بر اساس آمار مراکز بینالمللی اکنون بیش از هزار فرقه و جریان معنوی در جهان وجود دارد که تقریباً آن ها را میتوان در ایالاتمتحده آمریکا یافت. در کشورهای اروپایی بیشترین تعداد فرقهها در انگلستان (700) و کمترین آن در سوئیس و سوئد (50تا100فرقه)یافت شدهاند[7].
با عنایت به اینکه جنبشهای دینی برحسب عقاید، مناسک، ساختار سازمانی و پذیرش اجتماعی باهم متفاوتاند و گاه شباهت نیز دارند. دانشمندان علوم اجتماعی در ارائه تعریفی جامع از جنبشهای دینی و تدوین معیارهای مشخص برای طبقهبندی آن ها با مشکلاتی مواجه شدهاند. بااینحال امروزه متخصصان معمولاً جنبشهای دینی برای توصیف گروههایی که از مسیر اصلی دینی جداشدهاند به کار میبرند[8].
بهطور معمول دو نوع از تعاریف در حوزهی جنبشهای دینی به کار گرفته میشوند: نوع اول تعریف مخالفین جنبشهای دینی است که به ماهیت فرقهای آن اشارهکرده و آن را برحسب مجموعهای از ویژگیهای منفی تعریف میکنند درحالیکه متخصصان و دانشگاهیان به دنبال ارائه تعریفی فارغ از ارزشگذاری بدون قضاوت و سوگیری بوده و در تعریف این جنبشها به زمان و مکان سرچشمه آن ها اشاره میکنند.
برای ارائه تعریف مقبولتر و واقعیتر سه معیار برای تعریف جنبشهای دینی به کار گرفته: نخست آن که یک جنبش دینی نوظهور و نوین است دوم آنکه خارج از جریان حاکم و مسلط است و در نهایت طرفداران و پیروانش را از فرهنگ میزبان جذب میکند[9].
فرقه بابیه که از فرقههای انشعابی و انحرافی مذهب تشیع است که با تکیه بر اندیشههای سید محمد شیرازی که بعدها معروف به باب شد، به وجود آمد از مهمترین زمینههای شکلگیری بابیه به طور کلی میتوان از شیخیه نام برد که در رأس آن شیخ احمد احسائی و شاگردان سید کاظم رشتی قرار داشتند و سیدعلی محمد شیرازی نیز چون از شاگردان برجستهی سید کاظم رشتی بود از استادش تأثیر فراوان پذیرفته و بعد از مرگ او و کشوقوسهای فراوان خود را بهعنوان باب استادش سید کاظم رشتی و رکن رابع معرفی کرد که در اعتقادات شیخیه عقیده محکمی بود.
بعد از گذشت مدتی سید علیمحمد شیرازی طرفدارانی را در اطراف خود مشاهده کرد و شروع نمود به ابراز ادعاهای واهی خود و اینگونه بود که جنبش بابیه متولد شد. از آنجایی که پشت صحنهی تأسیس فرقه انحرافی نقشههای فراوانی وجود دارد ویکی از اساسیترین آن ها ایجاد خلل در یکپارچگی و ایجاد سستی و کارکردهایی از این قبیل است، لازم است تا بهصورت دقیق و موشکافانه زمینههایی که باعث پیدایش فرقههای انحرافی میشود مورد کنکاش و بررسی قرار گیرد که یکی از مهمترین این زمینهها، زمینههای اجتماعی است.
لذا نگارنده سعی دارد تا زمینههای اجتماعی پیدایش بابیه را آن هم در ایران شیعی بهصورت برجسته و منسجم بیان کند واحیانا مورد بررسی و نقد جامعهشناسانه قرار دهد.
1-3 هدف از تحقیق
هدف از این تحقیق بررسی زمینههای اجتماعی جنبش بابیت بهعنوان یک جنش مذهبی از آغاز تا سقوط آن است. سؤال اصلی ما این است: فرقه بابیه از چه زمینههای اجتماعی بهره گرفت و خود را بهعنوان یک جنبش مذهبی در جامعه ایران معرفی نمود؟ و اینکه آیا تمامی زمینههای اجتماعی دخیل در ظهور این فرقه زمینههای داخلی بودند؟یا زمینههای خارجی نیز در به وجود آمدن این فرقه مؤثر و تأثیرگذار بودهاند؟
در این تحقیق میخواهیم جنبش بابیت را از زاویه جامعهشناسی مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم و زمینههای اجتماعی این جنبش مذهبی را برجسته نموده و روشن کنیم که آیا این جنبش تعاملی بااقتدار ملی داشته است یا نه.
به گمان ما قدرتهای استعماری از این قبیل فرقهها(شیخیه، بابیه، و حتی بهائیت) برای شکستن اقتدار ملی ایران استفاده نمودهاند. به عبارت دیگر یکی از سؤالهای مادر این تحقیق بررسی نقش استعمار بهعنوان یک زمینه اجتماعی خارجی مؤثر در بروز و ظهور این فرقه میباشد که در بخشهای بعدی در این مورد بهطور مفصل بحث و بررسی صورت خواهد گرفت.
1-4 سؤالات تحقیق
1- آیا ساختار حکومتی (وضعیت ساسی کشور) در پیدایش بابیت تأثیر گذار بوده است یا نه؟
2- نقش استعمار (به عنوان زمینه اجتماعی خارجی) و استبداد حاکم بر جامعه چگونه بوده است؟
3- آیا وضعیت اقتصادی مردم و سواد و آگاهی آنها تا چه اندازه مؤثر بوده است؟
[1].H.Blumer,socialmovments,leeA.M.princip les of sociology.Barnes and Novle , 1969, p 199
[2].A.Touraine , the voice and the Eye; an analysis of social movments , Cbmridge University press1981 , p 29
[3].C.Tilly, from Morilization to Revolution : Readings Mass: Addison-Wesley , 1978, p 9
[4].J.D.Mccarthe , social Movmentin an oeganizational society , New brunswich/; Transaction Books , 1987, p 20
[5].A.Ciddens ,sociology, Cbmridge University : polity press , 1989 , p 624
[6].محمد اسماعیل ریاحی و زین العابدبن جعفری ، ” بررسی همبسته های اجتماعی و میزان گرایش به جنبش های دینی جدید “، مجله جامعه شناسی ایران، دوره 10 ، ش2 (تابستان 88 )، ص 54
[7].همان ، ص56
[8].همان
[9].همان ، ص57
فرم در حال بارگذاری ...