بشر از گذشتهی دور با مشکل درد و آلام مواجه بوده و همواره سعی در برطرف کردن این مشکل داشته است. بر اساس مستندات تاریخی از حدود 7000 سال قبل، انسانها از داروهای گیاهی و طبیعی برای مقابله با بیماریها یا حفظ سلامت خود استفاده میکرده است، اما امروزه با پیشرفت علم و فنّاوری و گسترش مرزهای دانش، شاهد شیوههای گوناگونی از مصرف دارو هستیم. این شیوهها علاوه بر مصرف خوراکی، مصارف موضعی، مصارف استنشاقی، مصارف جلدی، مصارف تزریقی و… را شامل میشود (اردکانی،331:1384). هریک از این شیوههای مصرف دارو در کنار خاصیت اثربخشی و فواید درمانی خود، عوارض و مضرّاتی را نیز به همراه خواهد داشت که ضروری است به هنگام مصرف به آن توجه شود. اما علاوه بر این، کاربرد دارو در انواع مختلف خدمات درمانی، از نظر اجتماعی- فرهنگی نیز دارای ابعاد مختلفی است که میتوان از مسایلی چون سوءکاربردهای دارویی، خودمصرفی دارو، نظامهای دارویی کشور و همچنین مصرف زیاد دارو نام برد(محسنی،302:1385).
پیشرفت علم پزشکی و صنعت داروسازی و ارائه داروهای متنوع در سالهای اخیر، انقلابی در دانش پزشکی و امر درمان بوجود آورده است، اما همراه با این تکامل، پدیدهی دیگری نیز در کشورها و بویژه کشورهای جهان سوم بوجود آمده که همان روی آوردن بیش از حد مردم به داروها و مصرف غیرعلمی و غیرپزشکی آن است. مصرف بیرویه و غیرمنطقی دارو امروزه به مثابه یک مشکل بزرگ درآمده است که پیامدهای آن عوارض اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی خود را در بخش وسیعی از جامعه نمایان کرده است(نیکزاد، 1378: 1). در حال حاضر غیرمنطقی بودن مصرف دارو از جمله مشکلات موجود در ایران محسوب میشود که مسایل مختلفی در این زمینه قابل بررسی است، عدم رعایت ضوابط علمی و تحویل داروی بدون نسخه از سوی برخی داروخانهها و بالا بودن قلمهای دارویی در نسخههای تجویزی از سوی پزشکان از مهمترین آنهاست و نشاندهندهی غیرمنطقی بودن فرایند تجویز و مصرف دارو در کشور است(دیناروند،1388: 15). از سوی دیگر ناآگاهی جامعه و فرهنگ و باورهای غلط رایج در میان مردم نیز عامل دیگری برای مصرف بیرویه دارو محسوب میشود
مصرف دارو، بحثی است که با کلیه جوانب فرهنگی، اجتماعی، اعتقادی و مذهبی مردم در ارتباط است. مصرف منطقی و صحیح دارو از یک سو متوجه تجویزکنندگان دارو میگردد و از سوی دیگر خوددرمانی یا مصرف نابجای دارو را در نزد بیمار منع میکند. افزایش مصرف دارو به جهت عوارض جانبی، خطرات مرگ و میر و همچنین هزینه های بسیار سنگین بودجهی دارویی دولت، شرکتهای بیمه و تودهی عمومی مردم از مسایل مهم جامعه به حساب میآید)دواتی، 1386: 451). با توجه به اینکه در دههی اخیر مصرف دارو به صورت بیرویه در کشور افزایش یافته است و مطالعات انجام شده حاکی از عدم وجود الگوی صحیح مصرف در این زمینهی میباشد، لذا انجام بررسی و مطالعات همهجانبه و کامل در این زمینه ضروری به نظر میرسد. در همین راستا سعی شده است تا عوامل اجتماعی- روانی مؤثّر بر میزان مصرف خودسرانهی دارو در شهر یاسوج مورد بررسی قرار گیرد.
2-1- بیان مسأله
میزان مصرف دارو در یک کشور تابع متغیرهای متعددی است که از آن جمله میتوان رشد بهداشت، قوانین و واردات دارو، برخورد جامعهی پزشکی و مردم با دارو، تبلیغات و امکان رقابت شرکتهای متعدد در بازار دارویی را ذکر کرد. بدین ترتیب مصرف دارو همیشه بر اساس الگوهای علمی نیاز پزشکی صورت نمیگیرد (فلاح،1376: 5). استفاده از دارو به عنوان یک حلقه از زنجیرهی درمان بیماری اجتنابناپذیر است، اما متخصصان علوم پزشکی بر این باورند که اثر بخشی دارو مستلزم این است كه تجویز دارو و مصرف آن، باید تحت نظر پزشك و به صورت اصولی و نه به صورت خودسرانه، باشد (Hogerzeil. 1995:6). میزان مصرف دارو در میان افراد، گروهها و جوامع مختلف نرخ متفاوتی دارد، و برخی از جوامع با مسایل و مشکلات مهمتری در زمینهی مصرف دارو مواجه هستند. در ایران نیز از جمله مسایل دارویی مورد بحث در طی سالهای اخیر، مصرف زیاد دارو بوده است و بر حسب مستندات میزان مصرف دارو در ایران فراتر از حد استاندارد جهانی است.
بر اساس برآوردهای موجود، سالانه بیش از 300 میلیون نسخه دارویی به داروخانههای کشور ارائه میشود. از طرف دیگر مطالعهی آمار داروهای مصرفی در کشور نیز بیانگر آن است که متوسط اقلام دارویی در هر نسخه در ایران 5/3 میباشد که با متوسط پذیرفتهشدهی جهانی که حدوداً 7/1 میباشد، اختلاف فاحشی را نشان میدهد[1]. همچنین تحقیقات انجام شده در کشور نشان میدهند 10 تا 15 درصد مجموع داروهای کشور بهصورت خودسرانه و بدون مشورت با پزشک مصرف میشود. در این میان قرص استامینوفن کدئین پرفروشترین و پرمصرفترین دارو است. طبق آمارها، در ایران سالانه حدود 3 میلیارد قرص استامینوفن کدئین مصرف میشود و اگرچه وزارت بهداشت از تمامی دانشگاههای علوم پزشکی کشور درخواست کرده تا ممنوعیت فروش این گروه از داروهای بدون نسخه را به داروخانه های تحت پوشش دانشگاه خود اعلام کند اما تا به حال تغییر چشمگیری مشاهده نشده و همچنان استامینوفن کدئین و آموکسی سیلین جزء پرفروشترین داروها هستند(سلامت، 1388: 6).
در طول سالهای گذشته، مصرف دارو از نظر کمی بین 5 تا 8 درصد و به لحاظ ریالی بین 20 تا 40 درصد، رشد داشته است. علت افزایش کمی به دلایل متعددی نظیر ورود داروهای جدید به بازار، فعالیت بیشتر پزشکان و روشهای تحقیق علمیتر مربوط میشود و افزایش ریالی نیز به علت ورود داروهای گران قیمت به بازار و افزایش قیمت داروهای تولید داخل بوده است. سهم داروهای تولید داخل از نظر کمی در سال 1387 به 97 درصد رسیده است و با سهم بیشتری نسبت به سالهای قبل، بیشتر داروهای تولید داخل به فروش رفته است، اما از نظر ریالی سهم داروهای تولید داخل، 65 درصد بوده است، به عبارت دیگر تقریباً 3 درصد داروهایمان از نظر تعداد وارداتی است اما از نظر
ریالی، 35 درصد بازار دارویی، متعلق به آنهاست(دیناروند، 1388: 15).
طبق آمارهای ارائه شده در زمینهی مصرف دارو، شهر یاسوج نیز که به عنوان جامعهی آماری پژوهش حاضر در نظر گرفته شده است، از الگوی مصرفی کل کشور پیروی میکند. طبق آمار معاونت دارو و درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، سرانه مصرف دارو در استان کهگیلویه و بویراحمد، بالاتر از میانگین کشوری است و میانگین اقلام دارویی در هر نسخه 03/3 است که تقریباً دو برابر استاندارد جهانی است. مصرف آنتی بیوتیک های تزریقی نیز در استان نسبت به کل کشور بسیار بالاست بطوری که در سال 1389، 53 درصد از بیماران در استان، آنتی بیوتیک تزریقی مصرف کردند(خبرگزاری مهر، 1390). طبق آمار معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، میانگین مصرف دارو به ویژه داروهای تزریقی در استان، نسبت به میانگین کشوری 10 درصد بیشتر است. همچنین هم اکنون آمپول “دگزامتازون” که یک داروی “کورتیکواستروئید” می باشد مقام اولِ مصرف، در استان را دارد و پس از آن، “استامینوفن کدئین”، شربت “دیفن هیدرامین” و آمپول “سفتریاکسون” بیشترین مصرف را در استان داشتهاند.
گروه دارو و درمان یک مثلث است که سه ضلع آن را پزشک، داروساز و بیمار تشکیل میدهند و هر کدام از این اضلاع درست عمل نکند همه خواص نظام دارو و درمان زیر سؤال میرود. از نظر مسئولان و صاحبنظران امر دارو و درمان برخی از مسایل موجود در کشور همچون در دسترس بودن انواع مسکنها، تجویز زیاد اقلام دارویی توسط پزشک، باورهای غلط شکل گرفته در میان مردم و همچنین مصرف خودسرانهی دارو از سوی مردم بر مصرف زیاد دارو تأثیر زیادی میگذارد(واقفی، 1388)[1].
با این تفاصیل مسئلهی اساسی تحقیق حاضر این است که میزان مصرف دارو را به توجه به مصرف خودسرانهی دارو مورد بررسی قرار داده و نشان دهد میزان مصرف خودسرانهی دارو در شهر یاسوج تحت تأثیر چه متغیّرهای اجتماعی و روانی قرار دارد؟
3-1- ضرورت انجام پژوهش
بخوبی روشن است که ترکیبی از بهداشت عمومی، پیشگیری، درمانبخشی آسان و سهولت مراجعه در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه، سیاست درستی برای هزینه های عمومی مربوط به بهداشت و سلامت، در جوامع در حالتوسعه میباشد. هزینه های ملی دارویی، همچون نسبتی از هزینه های کلی سلامت در جوامع در حالتوسعه، از 7 درصد به 66 درصد تغییر یافته است. از اینرو، وجود داروهای اساسی و تدارک کافی و به موقع آن، که جزء اصول مراقبتهای اولیه بهداشتی[1] نیز میباشد، از اهمّیت و ضرورت خاصی برخوردار است. تلاش در جهت یک نظام دارویی کارآمد و منطقی یکی از اهداف مهم و اوّلیه همه مراکز بهداشتی- درمانی دنیا بوده و بهسازی شیوههای مصرف دارو و گام نهادن به سوی جامعهای با مصرف بیخطر، منطقی و با کیفیت دربارهی داروها، محور اقدامات و توصیههای سازمان جهانی تندرستی (WHO) است(krishnaswamy.2006:140).
دارو به عنوان یک کالای راهبردی، مشمول یارانه و به عنوان یک نیاز اساسی عامّهی مردم، از ارزش و اهمّیت ویژهای برخوردار است. سالانه میلیونها دلار صرف خرید انواع مواد مختلف و جنبی لازم برای ساخت و تهیه دارو میشود؛ اما با این وجود همچنان در بسیاری از موارد با کمبود اقلام دارویی در کشور مواجه هستیم. طبق آمارهای موجود، ایران به لحاظ مصرف دارو، جزو بیست کشور نخست دنیاست و در آسیا بعد از چین مقام دوم مصرف دارو را دارد(محبوبی، 1388: 34). میانگین رشد مصرف دارو در ایران حدود 5/11% است، در حالی که این رقم، در کشورهای درحال توسعه 7% و در کل جهان 9% گزارش شده است(همشهری، 1388: 1).
یکی از حوزههایی که انسانها در طول زندگی خود محتاج آن هستند، خدمات پزشکی و دارویی است و بنابراین الگویی که بیانگر اقتصاد و اعتدال در به کارگیری منابع پزشکی و دارویی باشد از ضرورتهای ملی محسوب میشود. در دنیای امروز، جوامع پیشرفته برای بهکارگیری هر فرآورده و استفاده از آن در فرایندهای اجتماعی، روشهایی استانداردشده و هدفمند یا به اصطلاح « دستورالعملهای استانداردشده» به کار میبندند. در شاخهی پزشکی نیز هر جامعهای متناسب با موقعیت اجتماعی و اقتصادی خود، دستورالعملهای ملی درمان را تدوین و به اجرا در میآورد(قهرمانی، 1384: 173). در حال حاضر فرایندهایی که در بهداشت و درمان ایران رایج است فاقد استانداردهای ملی منطبقشده با زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی است.
مسلماً بیتوجهی به مصرف منطقی داروها میتواند پیامدهای نامناسبی چون نارضایتی بیمار، طولانی شدن و شدت بیماری، ایجاد عوارض جانبی خطرناک و بستری شدن در بیمارستان، کمرنگ شدن ارتباط پزشک و بیمار و نهایتاً افزایش هزینه های درمانی برای افراد و دستگاههای دولتی، و مهمتر از همه مشکل همیشگی کمبود دارو در کل کشور را در برداشته باشد (laing ,1990: 102). بر این اساس، مصرف خود سرانهی دارو نیز آثار و تبعات متعددی دارد. مصرف خودسرانهی دارو از بعد جسمانی باعث مقاومت باكتریایی، مسمومیت، و حتی مرگ میشود(عباسی، 1383: 54)، از بعد اقتصادی باعث هدر رفتن هزینه و افزایش سرانهی مصرف دارو میگردد و از بعد اجتماعی، باعث كمبود دارو و اختلال در درمان نیازمندان میشود (WHO. 2004).
یکی از مهمترین عللی که میتوان دربارهی مصرف بیرویه دارو در کشور ذکر کرد، کمبود اطّلاعات در هر دو گروه تجویزکننده و مصرفکنندهی دارو است( قهرمانی،1384: 174). در کشور ما بخش عظیمی از منابع بهداشتی و درمانی صرف تهیه و تدارک داروهای اساسی مورد نیاز در جامعه میشود، با وجود آنکه تأمین اعتبارات مالی و تهیّه و تولید فرآوردههای دارویی از اولویّتهای اصلی برنامههای بخش بهداشت و درمان است اما به دلیل مشکلات موجود در تجویز دارو، فرهنگ مصرف دارو و عدم آگاهی جامعه از پیامدهای مصرف بیرویه دارو، جامعهی بیماران همچنان با مشکلاتی چون کمبود دارو یا تهیهی داروی مورد نیاز مواجه هستند(احمدی، 1386: 421). رفع این معضلات در گرو برنامه ریزی آموزشی و بالابردن سطح آگاهی نسبت به امر دارو میباشد. اما طراحی، تدوین و اجرای صحیح این برنامهها تنها در کنار ارزیابی و پویشهای لازم پیرامون موضوع امکانپذیر خواهد بود، از سوی دیگر با توجه به کم بودن و جامع نبودن بررسیهای انجام شده در کشور، انجام مطالعات و بررسیهای جامع در این زمینه ضروری به نظر میرسد.
نکته دیگری که حائز اهمّیّت است این است که اگرچه سلامت و بیماری و رفتارهای مرتبط با آن، با جنبهه ای اجتماعی بسیاری همراهند، اما کمتر از نقطهنظر جامعهشناسی بررسی شدهاند. بیماریها در چهارچوب فرهنگی هر جامعهای به گونهای متفاوت تعریف شده و اجتماعات گوناگون برای مقابله با بیماریها روشهای خاصی به کار میبندند، ارزشهای اجتماعی و عادات هر گروه، تأثیر قاطعی بر درک علل بیماری، تعبیر و تفسیر بیماریها و روشهای درمان آنها دارند و عوامل فرهنگی میتوانند بر کیفیت ادراک و پاسخگویی به انواع دردها مؤثّر باشند. از طرفی بسیاری از مسایل و مشکلات مرتبط به نظام پزشکی و درمانی، مسایلی اجتماعی بوده و ضروری است از این دریچه مورد توجه قرار گیرند(مظلومی، 1383: 3).
از دههی 1990 توجه ویژهای به بخش دارو مبذول گردیده و تحقیقات زیادی در راستای شناسایی عوامل مؤثّر بر خوددرمانی و مصرف خودسرانهی دارو انجام، و راهكارهای متعددی برای مقابله با آن ارائه شدهاند(Mycek& Harvey.2000). انجام تحقیقات اجتماعی یا تحقیقات بینرشتهای مانند مطالعات پزشکی – اجتماعی نیز میتواند گام مؤثّری در جهت اطّلاعرسانی و آگاهسازی دربارهی شیوهی صحیح مصرف و جلوگیری از مصرف بیرویه دارو بوده و در شکلگیری فرهنگ صحیح مصرف دارو تأثیرگذار باشد. در همین راستا در پژوهش حاضر سعی شده با تأکید بر عوامل روانی- اجتماعی، عوامل مؤثّر بر میزان مصرف خودسرانهی دارو بررسی شده و راهکارهایی به منظور بهینهسازی مصرف دارو ارائه گردد.
[1] . Primary Health Care (PHC)
1. روزنامه سلامت، 28 آذز 1388، گفتگو با دکتر واقفی (دبیر انجمن داروسازان)
[1] . به گزارش شبکه خبر، 5 شهریور 1388
فرم در حال بارگذاری ...