:
فشارهای هزینه و رقابت بین سازمانهای امروزی باعث شده که سازمانها به سمت ایجاد یک بستر یا چارچوب مناسب و در عین حال ساده و سازگار بروند تا بتوانند در بازار رقابتی با توان بالا حرکت کنند. در این بستر توسعه به جای کاغذ بازیها و تصمیمگیریهای پایهای، از راه حلهای یکپارچه و جامع که عملیاتهای مدل سازی، شبیه سازی، پایش، طراحی و بهبود را انجام دهد، استفاده میکنند. که لازمهی عملیاتی شدن این راه حل، استفاده از بستر سرویس گرایی و برنامههای کاربردی مدیریت منابع سازمان به صورت یکپارچه است.
ماهیت مدیریت فرایند کسب و کار و معماری سرویس گرا میتوانند مکمل همدیگر باشند. در هر سازمان در ابتدا شاکله سازمان از طریق فرایندهای کسب و کار بدست میآیند. این فرایندها برای ارتباطات بینابینی خود به تکنولوژی و فناوریهای ارتباطی نیازمندند که شکل بارز و بهینه آن در معماری سرویس گرا مطرح و بیان میشود. لذا این دو در کنار هم و با همکاری هم میتوانند به بهبود سازمان کمک کنند.
از عوامل مطرح در سازمانها برنامهریزی منابع سازمان است. این برنامهریزی شامل کلیه تأمینها و برنامهریزیهای از تا مین اولیه و برنامه تأمین کنندگان شروع و نهایتاً تا تحویل به مشتری و خروج از سازمان ادامه پیدا میکند. این برنامه ریزی را اصطلاحاً ERP گویند.
در حال حاضر نقاط ضعفی در ERP وجود دارد: (1) علی رغم دستاوردهای آن در فرایند مدیریت و برنامهریزی منابع، نمیتواند به مدیریت جامع بلادرنگ پویا که برای پاسخ به تغییرات عملی و تصمیمگیری معقول مهم است، دست پیدا کند. (2) خیلی از شرکتها هنوز از ERP در یک سطح مشترک مثل سیستمهای اطلاعاتی عمومی (که هدف انها جمع آوری اطلاعات ، انتقال ، محاسبه است)، استفاده میکنند، علاوه بر
این، ماژول پشتیبان تصمیم در ERP ، فاز جمع آوری اطلاعات را به جای تجزیه و تحلیل جامع نگه میدارد. (3)عدم انعطاف پذیری ERP در روش تکراری تجزیه و تحلیل در شرکتهای مختلف، و نتیجهگیریهای غیرمنطقی و نامناسب. (4) در حال حاضر، ERP به خوبی در مدیریت اطلاعات داخلی سازمان کارش را انجام میدهد، اما ERP در تعامل خارجی و تصمیم گیری گروهی نمیتواند اقدامات موثری انجام دهد. (5)امروزه با توجه به توسعه سرویس گرایی و همچنین وجود سازمانهای شبکهای و گسترده، نیاز به پیادهسازی ERP در قالب گسترده و همکار، وجود دارد. اما با توجه به عدم وجود زیر ساختهای مناسب و عدم به کار گیری چارچوب کلان و منطبق در جهت بهبود عملکرد ERP , کارایی مناسب محقق نمیگردد.
لذا با توجه به نقاط ضعف بیان شده نیاز به چارچوبی کاملاً یکپارچه که کلیه نقاط ضعف را پوشش دهد الزامی است. آن چه که امروزه علاوه بر بحث یکپارچه سازی منابع سازمان لازم است،ایجاد یک محیط است که در آن قسمتهای مجزای یک شرکت یا شرکتهای مجزا ،خودشان بتوانند فعالیتهایشان را مدیریت کنند و با سایر قسمتهای کسب و کار و شرکایشان و همچنین مشتریان و تأمین کنندگان، بتوانند تعامل داشته باشند. پس هدف ایجاد محیطی است که کاربران، خصوصاً در سازمانهای تولیدی، فرایندهای کسب و کارشان را در زیر ساختهای کسبوکار صرف نظر از آنکه در داخل یا بیرون شرکت باشند، مدیریت کنند.
این امکان برآورده نمیشود مگر با فراهم کردن بستر سرویسها. در چنین بستری برنامهریزیهای منابع سازمان به شکل سرویسهای مورد نیاز درخواست و در وب سرور مرکزی، سرویسدهی میشوند. کارایی در سیستمهایERP را میتوان با پیش بینی صحیح زمان و کمیتها، یکپارچگی همه جانبه و کاهش خطاها و بهبود عملکرد ,به شکل قابل توجهی افزایش داد. اما همواره درصدی از خطا امکان وقوع دارد، که نتیجه معکوس در کارایی را ایجاد میکند. این خطاها میتوانند خطای محاسباتی و یا حتی اشتباهات و خطاهای حیاتیتری باشند.بنابراین استفاده از یک سیستم پشتیبان تصمیم, DSS, همواره خطر وقوع خطا را به همراه خواهد داشت. بنابراین با استفاده محض از این سیستمها، دستیابی به اهداف سیستم به خطر خواهد افتاد. بنابراین نیاز است که همواره صحت این تصمیمات بررسی و سپس به عنوان تصمیم به سیستم القا شود. لذا، برای بهبود عملکرد ERP، نیازمند سیستم همکار پشتیبان تصمیم هستیم. علت اینکه این سیستمها برای استفاده در مقیاسهای مختلف و به شکل وسیع فراهم میشود، این است که افراد زیادی در سیستم از تصمیمگیریهای مشابهی استفاده میکنند. بنابراین به آن ها امکان استفاده از الگوریتمهای استاندارد و یا استفاده از چارتهای مختلف را میدهد.
فرم در حال بارگذاری ...