مکتب طب سنتی ایران بر پایه طب مزاجی است. به این صورت که اصول تشخیص و درمان بیماریها بر پایه شناخت ارکان و عناصرچهارگانه:آب،باد،خاک وآتش که اصل همه موجودات از آن است و اخلاط چهارگانه ؛خون،بلغم،سوداوصفرااست. اگر چیزی مایه آتش در آن زیاد باشد گرم و خشک می گویند، چیزی که مایه هوا در آن بیشتر باشد گرم وتر می گویند، چیزی را که مایه آب در آن بیشتر باشد سردو تر می گویندو چیزی را که مایه خاک در آن بیشتر باشد سرد و خشک می گویند.و این چهار مایه ضد یکدیگرند، یعنی دشمن یکدیگر و با یکدیگر ناسازگارند.
در قران به مزاج کافور که نشانه سردی است و مزاج زنجبیل که نشانه گرمی است اشاره شده است . امام علی علیه السلام در نهج البلاغه در جاهای مختلف به موضوع مزاجها اشاره کرده است .ایشان در خطبه اول نهج البلاغه در مورد آفرینش آسمان وزمین وانسان بحث کرده و از عناصر چهارگانه در آفرینش وهستی سخن می گوید. در جایی دیگراز بادوخاک وآب سخن می گویند که هستی از اینها جلوه گر شده است . وهمچنین به بیان تفاوت در انسان ها که ریشه آن در عناصر اولیه سرشت انسانهاست پرداخته اند. در احادیث و روایات ائمه معصومین علیهم السلام نیزبه موضوع مزاج و طبع اشارات زیادی شده و به خوبی آن را تبیین کرده است.
طب مزاج، یکی از شاخه های بسیار مهم در طب قدیم به حساب می آمد و در میان تقریباً تمام مکاتب طبی بخشی شاخص محسوب می شد .اساساًپایه طب ایرانی بر اخلاط بوده ،به این صورت که اطباءبا توجه به طبع و مزاج افراد مواد غذایی مجاز و غیر مجاز را به افراد معرفی می کردند . افراد هم از همان کودکی به مزاج خود آگاه بودندوتغذیه خود را بر آن اساس تنظیم می کردند . رازی از بزرگترین اطبای ایرانی ، در کنار کتابهای پزشکی خود ،کتابی در مورد” منافع الاغذیه و مضارها “داردو در آن تاکید می کند، پزشک تا جایی که می تواند از غذا استفاده کند، نباید سراغ دارو برود .[1]در طب قدیم ایرانی هم به همین گونه بوده .ودر مان بسیاری از بیماریها با توصیه های اخلاطی و اینکه چه غذایی برای چه طبعی مناسب است معالجه می شد.
پزشکان قدیم ایران ،به سردی، گرمی، رطوبت و خشکی عقیده زیادی داشتند، تاحدی که سرمنشاء تمام امراض را طبایع چهارگانه تصور می کردند و برای هرخوراکی یک یا دو طبیعت قائل بودند.ولی طب جدید روی این افکار، خط بطلان کشیده و تمام این عقاید و تجربیات را پوچ و واهی میداند. طب جدید می گوید هر بیماری علتی دارد و به گرمی و سردی و رطوبت مربوط نیست.بلکه برخی از ناخوشیها به وسیله ی سرایت میکرب ایجاد می شوند، دسته ای به ویروسها مربوطند، پاره ای از بیماریها نتیجه سوء تغذیه و مسمومیّت غذائی است. دسته ای هم به کم و زیادبودن ترشحات غدد درون ریز و برون ریز بستگی دارند.
در طب اسلامی همه موجودات عالم اعم از زمین و زمان(فصول و ایام)،گیاهان ،حیوانات و حتی بدن انسانها ، طبع دارند و با بدن انسان رابطه ای تنگاتنگ و هماهنگ دارند و اگر ما طبع خویش را بشناسیم می توانیم با طبیعت هماهنگ شده ، می دانیم که چه بخوریم ، چه بپوشیم و چه بگوییم تا بتوانیم به سمت تعالی پیش رفته و به آن هدف متعالی ترسیم شده برای این عالم ماده دست یابیم ، لذا پایه و اساس تمامی علوم طبیعی اعم از زیست شناسی و طب اسلامی و نیز حتی علوم الهی و خداشناسی ؛ شناخت خود ، شناخت بدن و نیز شناخت طبع و مزاج انسانی است.
در نظر ابن سینا ،تمام جهان مظهر یک اصل کلی حیات است که به وسیله صور، فعل خود را انجام می دهد. در طب جدید، صور اشیا منشأ حیات است در حالی که به نظر بوعلی این صور، ثمره حیات است.
حیات، تمام عالم را فرا گرفته و این حیات از خالق عالم که مبدء همه نیکیهاست سرچشمه می گیرد. این اصل حیات نه تنها در انسان و حیوانات و نباتات تجلی کرده است بلکه تمام موجودات را سوای عناصر اربعه در دامن خود فرا گرفته است. فقط چهار عنصر، فاقد حیات است و حجم آنها مخصوصاً در مقایسه با افلاک به نظر بوعلی ناچیزاست.. [2]
علاوه بر بدن انسان که دارای طبع گرم ویا سرداست ،بعضی از بیماری ها نیز طبع سرد دارند و بعضی طبع گرم و برای اینکه انسان ممکن است بیماریهای گونا گون در بدنش داشته باشد،هر کدام بر طبع غالب مریض از نظر سردی و گرمی تاثیراتی را می گذارند.برای مثال بیماری آرتروز، طبع سرد دارد و بیماری قند خون، طبع گرم داردو انسان به هرکدام دچار شود،همان طبع در بدنش غلبه پیدامی کند.فصل ها نیز باعث تغییر در مزاج انسان می شود،همچنین خواب و بیداری و نوع حمام که چگونگی و مقدار آن در تغییر مزاج موثر است.
. در این پایان نامه سعی شده تا به روش توصیفی -تحلیلی ، به موضوع مزاجها با توجه به آموزه های اهل بیت علیه السلام در رابطه با این موضوع بپردازیم . این تحقیق که در پنج فصل تالیف شده است در فصل اول به تعاریف و کلیات پرداخته شده است به این صورت که ابتدا علم طب را بررسی کرده و به تعاریف عناصر ،اخلاط ومزاجها پرداخته است .فصل دوم، تاریخ طب مزاجی وتعریف مکاتب مختلف طبی وطب مزاجی را در سیستم نظام هستی تبیین می نماید.در فصل سوم انواع مزاج شرح داده شده از جمله بیماری در فصول مختلف ونقش مزاج در روح وروان ،خواب وبیداری ،حمام ومزاج اندام ،مزاج رنگها ودرپایان سلامت معنوی و مزاج شرح داده شده است.در فصل چهارم که مهمترین بخش است به بیان مزاج ها در آیات و روایات از جمله نهج البلاغه،علت بیماری و درمان آن پرداخته شده و در فصل پنجم غلبه هر یک از مزاجها ودرمان آنها را مشخص کرده است.
فصل اول
کلیات وتعاریف
1-اهمیت وضرورت تحقیق
پیشرفت جوامع بشری در تمام ابعاد، مخصوصا علم طب ومشکلات رو درروی آن وعملکرد پزشکان امروزی در درمان بیماریها از سوی دیگر،افزایش چشمگیر تقاضاهای جمعی و فردی برای رسیدن به سلامت جسمی و معنوی گویای این مطلب هست که امروزه با توجه به افزایش بیماریها به طور اصولی پاسخی داده نمی شود و باعث انواع بیماریهای جسمی و روحی می شود.در این پایان نامه این موضوع بیان می شود که با توجه به گرایش جامعه به طب سنتی مشخص می شود که این نوع طب (طب مزاجی)مورد توجه اهل بیت (ع)بوده .و این طب جز در مواردی جزئی با روایات تطابق دارد.
2-بیان مسئله
تاریخ علم پزشکی بیانگر تعالیم و مبانی گوناگون در آموزش و ترویج علم طب است، از آن جمله ساحران وکاهنان که بوسیله آنهامعالجه صورت می گرفت .طب سنتی ایران که از مکاتب پزشکی ایران باستان ،اسکندریه ،یونان، وهند نشات گرفته است و زمانی در جندی شاپورعلم روز پزشکی را، به جهان ارائه می داد،در قرن دوم هجری پایه گذارطب اسلامی گردید.شیوه بزرگان طب ایرانی از جمله رازی و ابن سینا در علم دارو شناسی ، شناخت گیاهان دارویی و مواد زیستی ،در محدوده وسیعی از گیتی ، یعنی از هندوستان تا اسپانیای آن روز ، بررسی خواص مفردات و مرکبات و تعریف طبایع آنها بودبنابراین ، صفات گرم و خشک ، گرم و تر ، سرد و تر و سرد و خشک ، همانگونه که برای اشیاء تعریف می شد برای انسان ، گیاهان دارویی و مواد زیستی در نظر گرفته شد که در غالب طب مزاجی بیان شده است و برپایه مزاجهای اربعه تعیین شده است ، که ریشه بیماریها و درمان آن در غلبه ویا تعدیل این چهار مزاج نهفته است. ائمه اطهار نیز سلامت انسان را در این چهار مزاج و تعدیل آن معرفی کرده است. امام علی علیه السلام در خطبه اول نهج البلاغه به چهار عنصر در طبیعت اشاره می کنندکه کل هستی از چهار عنصر بوجود آمده است .و در رساله ذهبیه امام رضا علیه السلام این مو ضوع را شرح داده .و مزاجها را به مزاج سن ،جنس،و مزاج اندام تقسیم کرده اند. با توجه به اهمیت بحث، این پایان نامه در صدد است،که این موضوع را در تاریخ طب با توجه به آموزه های ائمه اطهار انطباق دهد.
3-اهداف تحقیق
1-شناخت طب مزاجی در مکاتب مختلف.
2-بررسی طب مزاجی باتوجه به آیات و روایات.
3-بررسی وشناخت طبایع چهارگانه در شرایط مختلف.
4-نقش طبایع چهارگانه درشناخت نظام سیستمی هستی .
4-سئوالات تحقیق
آیاطب النبی منطبق با مزاجهای اربعه بوده است؟
آیادر رساله ذهبیه امام رضا علیه السلام ونهج البلاغه مزاجهای اربعه را با طب قدیم بیان کرده اند ؟
5–فرضیات تحقیق
به نظر می آید طب النبی مطابق با مزاجهای اربعه بوده است.
مزاجهای اربعه از دیدگاه امام رضا علیه السلام ونهج البلاغه در بعضی موارد با مبانی طب قدیم سازگار است .
6– بیان فرضیات اصلی و فرعی تحقیق (در صورت وجود):
7-پیشینه تحقیق
-کتابها و مقالات در این زمینه بیشتر در خصوص مزاجها و طبایع است ولی کتابی که به صورت مجزا از لحاظ تاریخی ،مطابقتی در خصوص طب مزاجی قدیم و طب اهل بیت علیه السلام باشدصورت نگرفته است.
.کتاب:قانون در طب،ابو علی سینا،ترجمه عبدالرحمن شرفکندی، انتشارات سروش
هزار سال از زندگی دانشمند و طبیب نامی ایرانی می گذرد و نام ابن سینا و شهرت او زبانزد است به خصوص در زمینه طب که کتاب قانون با پنج مجلد در دسترس همگان قرار دارد.در جلد اول این کتاب قدیمی به طور مفصل از عناصر وارکان شروع می کند.و مزاجها را بررسی کرده علل و عوامل هر کدام و درمان آنها را به طور تفصیل شرح می دهد .و بیشتر کتاب جلد یک به این موضوع پرداخته شده و به زبان ساده و قابل فهم برای خواننده است البته نسبت به کتابهای قدیمی هم ردیف خودش .
کتاب:حفظ الصحه ناصری،محمد کاظم گیلانی،انتشارات طب سنتی ایرن
در این کتاب از سته ضروریه شروع کرده است و به تدبیر ماکول و مشروب ،تدبیر خواب،در بیان حمام و تدبیر بدن خارج ازاعتدال آمده و تدبیر هر شخص با مزاج مخصوص خود آمده است و در آخر به بررسی انواع گوشتها ،انواع شیر،میوه ها ،و سبزیجات و طبع هر کدام آمده است ولی زبان کتاب آسان نیست و برای خواننده ای که در این زمینه تخصص ندارد قابل فهم نیست.
ذخیره خوارزمشاهی.اسمعیل بن حسن بن محمد حسین جرجانی .ترجمه.شهرادمصطفوی.
سید اسماعیل فرزند حسین مشهور به جرجانی در سال 434ه ق در جرجان از توابع خوارزم متولد شده وی شاگردطبیب حاذق ابوالقاسم عبد الرحمن بن علی نیشابوری ،ملقب به بقراط ثانی بوده و طب را نزدوی آموخته است .جرجانی اکثر کتابهای خود را با انشایی کم نظیر به زبان فارسی نوشته است.جرجانی پس از عزیمت به شهر خوارزم در سال 504 .ق.ذخیره خوارزمشاهی را به نام قطب الدین محمدخوارزمشاه تالیف کرد.ذخیره با بیش از 450هزار کلمه از مشروح ترین و طویل ترین کتب فارسی است. جرجانی سعی کرده تا حد ممکن از لغات عربی. در این کتاب کمتر استفاده کند
کتاب: دراسه فی طب الرسول المصطفی صلی الله علیه وآ له .عباس تبریزیان،انتشارات ژرف
این کتاب طبی،به زبان عربی و در رابطه با طب اسلامی است.و اولین کتاب نگارش شده در این زمینه است.که در چهار مجلد چاپ شده است و هر بخش به موضوعی از طب با توجه به روایات ائمه اطهار پرداخته شده است در جلد اول بخش وسیعی از این کتاب به موضوع مزاجها پرداخته شده است با عنوان اختلال طبایع که شامل تعاریف و توضیحات در مورد هر یک،چگونگی تهییج این مزاجها و در مان آنها پرداخته است.و در جلد دوم در قسمتی ا زکتاب به توضیح و تفصیل درمان هر کدام پرداخته است.همچنین اشاره ای هم به مزاج فصول و مزاج عمر کرده است ولی تفصیل نداده
دانش نامه احادیث پزشکی.محمدی ری شهری .نشر دارالحدیث.2جلد
این کتاب گرانقدردر رابطه با احادیث پزشکی است ،و به گفته خود کتاب تنها احادیثی را در خود جای داده که در آنها بهداشت ویا درمانهای جسمی مطرح شده است، این احادیث از کتب حدیثی معتبر استفاده شده و از نظر سند حدیثی بررسی شده و حدیث صحیح را در این مجموعه گرد آوری کرده است.بخشی از این احادیث به موضوع مزاجها و چگونگی و درمان آنها پرداخته است.در مورد این کتاب می توان گفت کتاب دور از ایرادی است البته در مورد مزاجها تمام احادیث بررسی نشده .
- رازی . محمدبن زکریای .منافع الاغذیه و مضارها .ترجمه عبد العلی علوی نائینی .تابان .تهران.ص2[1]
- نخعى آشتیانى، محمد مومن بن محمد حسین، تذكرة العلاج، 1جلد، دانشگاه علوم پزشكى ایران – تهران، چاپ: اول
فرم در حال بارگذاری ...