، ابتدا در بخش دوم شرح و بیان مسئله پژوهشی مطرح میگردد، سپس در بخش سوم اهمیت موضوع این مطالعه شرح داده می شود. همچنین با توجه به فرضیاتی که در این مطالعه مورد آزمون قرار میگیرند، در بخش چهارم اهداف و کاربرد نتایج تحقیق بررسی میگردد. در بخش پنجم فرضیه های تحقیق ارائه میشوند.
2-1- شرح و بیان مسئله پژوهش
توسعه مالی هنگامی وجود دارد که ابزارها، بازارها و واسطههای مالی آثار هزینه کسب اطلاعات، اجرای طرحها و مبادله محصولات را کاهش می دهند اما لزوماً آنها را حذف نمی کنند. انتظار میرود با توسعه مالی با خلق و گسترش نقدینگی، تحرک پساندازها، افزایش تشکیل سرمایه و ارتقای کارآفرینان، کارایی کل اقتصاد افزایش یابد. توسعه مالی وقتی وجود دارد که بهبود در تولید اطلاعات سرمایه گذاریهای ممکن، نظارت بر سرمایه گذاریها و اجرای حکمرانی شرکتها، مدیریت مخاطره، تجهیز پساندازها و تسهیل مبادله کالا و خدمات حاصل شود (لوین، 2003).
توسعه مالی بهترین راه برای جذب هر چه بیشتر FDI میباشد، چنین اصلاحاتی موجب فراهم شدن مزایا و انگیزههای متعددی برای FDI جهت سرمایه گذاری مستمر میگردد و بر تصمیم گیری آنها برای انتخاب یک كشور به منظور انتقال و به كارگیری سرمایهشان، تأثیر مثبت و تعیین كنندهای میگذارد (هرمز، 2003). توسعه مالی هر كشوری، به عنوان پیش شرط اصلی برای به حداكثر رساندن مزایای ناشی از جذب FDI و تسهیل در دستیابی به رشد و توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی مطرح است (اسکویی ، 1389).
سیستم مالی توسعه یافته منجربه تخصیص کارای منابع و بهبود قدرت جذب یک کشور در رابطه با جریانهای ورود FDI می شود. بدین ترتیب اثرات سرریز تکنولوژیکی ناشی از FDI به حد بالای خود خواهند رسید. در واقع FDI، که یکی از عناصر تشکیل دهنده و متاثر جهانی شدن اقتصاد است. باعث ورود تکنولوژی به کشور میزبان می شود، به طوری که انتقال تکنولوژی از این طریق را به نام انتقال داخلی تکنولوژی نامگذاری نموده اند (جانگ، 1986) همچنین تجارت منجربه صدور عوامل تکنولوژیک مشخص از کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه می شود به گونهای که کشورهای در حال توسعه بتوانند تسهیلات تولیدی جدیدی را ایجاد کرده و به کار اندازند (سان و مون[5]، 2003).
بنابراین توسعه مالی، FDI و تجارت باعث افزایش درآمد در کشور می شود و تقاضا برای بهبود کیفیت محیطزیست افزایش مییابد و در نتیجه فشار بر سیاستگذاران و دولت برای وضع سیاستهای زیستمحیطی بیشتر می شود، بنابراین دولت سیاستهایی سختگیرانهتری را اتخاذ می کند که یکی از این سیاستها گرفتن مالیات از بنگاههایی که آلودگی ایجاد می کنند میباشد و با سختتر کردن سیاستهای زیستمحیطی بنگاهها مجبور به استفاده از تکنولوژی نوین برای کاهش هزینههای زیستمحیطی میشوند و نه تنها میتوانند کیفیت و ارزش محصول را بهبود بخشند بلکه ممکن است قیمت تمامشده را کاهش دهند تا از مواد اولیه بهتر و مفیدتر استفاده کنند (پورتر، 1995).
مردم کشورهای در حال توسعه به دلیل درآمد پایین و وابستگی به محیط زیست، خواستار بهبود قوانین محیطزیست نیستند، توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه مرتبط با تغییراتی در معیشت آنها از کشاورزی به صنعتی میباشد. بنابراین سرمایه گذاری در بخش صنعت افزایش مییابد که منجربه بدتر شدن وضعیت زیستمحیطی میگردد(امینیوالیو،2005). اما در سطوح بالاتر درآمد طبق منحنی کوزنتس(EKC)، به دلیل روی آوردن مردم از سمت نیازهای اولیه به سمت محیطزیست، رشد اقتصادی بیشتر منتهی به محیطزیست بهتر
میگردد و فشار بر سیاستگذاران و دولت برای وضع سیاستهای زیستمحیطی بیشتر میباشد. در واقع در سطوح پایین درآمدی تمایل پرداخت هزینه کاهش آلودگی کمتر از مقدار تعیین شده است. در این حالت، تنظیم یک سیستم قانونمند كاهش آلودگی ارزشی ندارد و با نبود چنین سیستمی نیز آلودگی به یقین همراه با رشد اقتصادی افزایش می یابد، اما در سطوح بالای درآمدی و پس از رسیدن اقتصاد به یک آستانه درآمدی، شدت نشر آلودگی كاهش مییابد كه در مرحله كاهش آلودگی سیاستهای زیست محیطی برای مبارزه با آلودگی به اجرا درآمده و یا تشدید می شود. بنابراین، انتظار میرود همراه با رشد اقتصادی و افزایش درآمدها، شدت انتشار آلودگی به علت وضع و اجرای سیاستهای زیستمحیطی کاهش یابد (کوپلند، 2004).
بنابراین رشد اقتصادی باعث می شود سیاستگذاران اقدام به اجرای سیاستهای زیستمحیطی سختگیرانه کنند که بر کیفیت محیطزیست به وسیله تغییر ترکیب فعالیت اقتصادی به سمت بخشهایی با شدت آلودگی کمتر یا بیشتر، اثر گذارند (پانایوتو، 2000).
حال این مطالعه به بررسی اثرات توسعهی مالی و رشد اقتصادی بر سیاستهای زیستمحیطی در منتخبی از کشورهای حوزهی منا پرداخته است. در این تحقیق از روش دادههای پانل در دورهی زمانی2012 -1980 و نرم افزار Stata 11بهره گرفته شده است.
3-1- اهمیت و ارزش پژوهش
توسعه ابزارهای مالی، از اهداف و اولویتهای کشورهای در حال توسعه است و اصلاح ساختار بازارهای مالی در کشورهای در حال توسعه امری اجتنابناپذیر و کاملاً ضروری است. هچنین با توجه به این که هدف اصلی بسیاری از سیاستهای اقتصادی، دستیابی به سطح اقتصادی بالاتر میباشد، مخاطرات زیستمحیطی ناشی از فعالیتهای اقتصادی به یک موضوع مهم و بحث برانگیزی تبدیل شده و ارتباط میان توسعهیافتگی جوامع و میزان دستیابی به استاندارهای زیستمحیطی بسیار مورد توجه قرار گرفته است و از آنجایی که مطالعات صورت گرفته در این زمینه محدود میباشد و هم چنین بدلیل اهمیت مسائل زیستمحیطی، انجام مطالعاتی در زمینه توسعه مالی و سیاستهای زیست محیطی امری ضروری میباشد.
4-1- اهداف پژوهش
با توجه به اینکه سیاستهای زیستمحیطی، جزء اهداف عمده راهبرد توسعه اقتصادی و اجتماعی حتی از وظایف مهم دولتها محسوب می شود، با توجه به این موضوع، این پژوهش بهدنبال آن است که با آمار و شواهد، چگونگی اثرگذاری توسعهی مالی و قتصادی بر سیاستهای زیستمحیطی را در منتخبی از کشورهای حوزهی منا مورد بررسی قرار دهد. و از آنجا که مطالعات پژوهشی صورت گرفته در زمینهی رابطهی سیاستهای زیستمحیطی و اقتصادی محدود است و اغلب کشورهای در حال توسعه از لحاظ سیاستهای زیستمحیطی جزء ردههای پایین کشورهای جهان هستند و همچنین به دلیل اهمیت مسائل زیستمحیطی دنیا، انجام مطالعاتی در زمینه آثار توسعهی مالی و سیاستهای زیستمحیطی ضروری به نظر میرسد. این تحقیق جنبه های کاربردی در زمینهی اتخاذ سیاستهایی از طرف مراجع ذیصلاح بر توسعهی مالی و همچنین سیاستهای زیستمحیطی دارد و نتایج آن می تواند در سیاستگذاریها مورد استفاده قرارگیرد و کمک شایانی به تصمیم گیری در فرایند جذب توسعهی مالی مینماید. بنابراین اهداف اصلی این پژوهش عبارتند از:
1- تبیین تأثیر توسعهی مالی بر سیاستهای زیست محیطی در کشورهای منتخب حوزهی منا
2- تبیین تأثیر توسعه اقتصادی بر سیاستهای زیست محیطی در کشورهای منتخب حوزه منا
[1] Levine
[2] Hermes
[3] Internal Technology Transfer
[4] Jung
[5] Sohn and Moon
[6] Porter
[7] Mohammad AminuAliyu
[8] Environmental Kuznets Curve
[9] Copland
[10] Payayotou
و بیان مسأله
1-1 بیان مسأله و اهمیت پژوهش
در سال های اخیر بیماری های غیر واگیر افزایش چشم گیری داشته است. به طوری که سازمان جهانی بهداشت حدود 60 درصد وقوع سالانه مرگ در جهان را به این بیماری ها نسبت داده و این مسئله در تمامی کشور ها مشاهده می شود (WHA55.23, 2002). پیش بینی می شود که تا سال 2020 میزان مرگ و میر به 73 درصد و میزان ابتلا به بیماری غیرواگیر تا 60 درصد افزایش یابد (WHA55.23, 2002).
بیماریهای قلبی عروقی یکی از علل عمده مرگ و میر در سطح جهان بوده و به عنوان اولین عامل مرگ، یک سوم کل مرگ و میرها در جهان را به خود اختصاص می دهند. این بیماریها علاوه بر مرگ ومیر بالا، عوارض قابل توجهی را نیز بجا می گذارند و از علل ناتوانی های مشخص به خصوص در سنین بالا هستند. مهمترین عوامل خطر ایجادکننده بیماریهای قلبی عروقی تغذیه نامناسب، کم تحرکی، مصرف دخانیات، چاقی، فشارخون بالا، دیابت و اختلالات چربی خون هستند که همگی ریشه در الگوی نامناسب زندگی دارند. برای تعیین میزان خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی، می توان از سیستم امتیازدهی فرامینگهام استفاده کرد. این سیستم، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی را در 10 سال آینده برآورد می کند. (;Ghotbi et al, 2007 NCEP, 2002).
روند ابتلا به دیابت به عنوان شایعترین بیماری ناشی از اختلال متابولیسم در سالهای اخیر رو به افزایش است به طوری که از سال 1995 تا 2025 جمعیت مبتلایان به آن 122% افزایش خواهد یافت. در ابتدای قرن بیست و یکم 150 میلیون نفر در جهان و 2 میلیون نفر در ایران به آن دچار هستند. این بیماری با 4 میلیون مرگ در سال 9% کل مرگ های جهان را تشکیل می دهد و در بسیاری از کشورها مهمترین علت نابینایی و سردسته علل قطع عضو و نارسایی مزمن کلیه در سنین 70- 20 سالگی محسوب می شود. با اجرای اقدامات پیشگیری از دیابت و تصحیح شیوه های زندگی می توان ابتلا به دیابت را تا دوسوم موارد کاهش داد (Ghotbi et al, 2007).
سندرم متابولیک مجموعه ای از عوامل خطر شامل چاقی، فشارخون بالا، دیس لیپیدمی و افزایش گلوکز پلاسما است. سندرم متابولیک قویاً با ایجاد بیماری قلبی عروقی، مقاومت به انسولین و دیابت ملیتوس ارتباط دارد (Seneff et al, 2011; Tsouli et al, 2006; Wilson et al, 2005; Eckel et al, 2005). سندرم متابولیک به اپیدمی مدرنی بدل شده است که شیوع آن رو به افزایش است (Meshkani et al, 2011). مهمترین علت سندرم متابولیک، مقاومت به انسولین است که در ابتدا سبب هیپرانسولینمی بعد از غذا (Postprandial) و سپس هیپرانسولینمی ناشتا شده و در نهایت منجر به هایپرگلیسمی می شود. افراد مبتلا به سندرم متابولیک 3-5/1 برابر بیشتر به بیماریهای قلبی عروقی و 5-3 برابر بیشتر به دیابت نوع دو مبتلا می شوند (Eckel, 2012).
مقاومت به انسولین از مهمترین عوامل خطر بیماریهای کاردیومتابولیک از جمله دیابت نوع دو، سندرم متابولیک و بیماریهای قلبی عروقی است (Vaccaro et al, 2004; Radikova, 2003; Esteghamati et al, 2010). مقاومت به انسولین مؤلفه کلیدی از مجموعه عوامل خطر قلبی عروقی می باشد (Lorenzo et al, 2010). از سوی دیگر، مقاومت به انسولین رابط پاتولوژیک کلیدی بین چاقی، دیابت نوع دو و سندرم متابولیک است (Martínez-Larrad et al, 2012). عوامل خطر متعددی مانند چاقی، بی تحرکی فیزیکی، توزیع بافت چربی بدن، سن و هیپرانسولینمی ممکن است نشانه های مقاومت به انسولین باشند. مقاومت به انسولین پیش بینی کننده ایجاد دیابت نوع دو حتی در افراد نرمال از نظر تحمل گلوکز است (Radikova, 2003).
روش مستقیم و استاندارد طلایی ارزیابی مقاومت به انسولین، روش کلامپ هیپرانسولینمیک یوگلیسمیک است (Radikova, 2003; DeFronzo, 1979). اما تهاجمی، پیچیده، سخت و پرهزینه است (DeFronzo et al, 1979; Lorenzo et al, 2010). بنابراین شاخصهای جایگزین متعدد و ساده ای با بهره گرفتن از اندازه گیری سطوح انسولین و/ یا گلوکز ناشتا به تنهایی یا در ترکیب با انسولین و گلوکز در نمونه گیری های متنوع تست تحمل گلوکز در کنار استفاده از سایر متغیرهای متابولیک مانند تری گلیسرید معرفی و به کار گرفته شده اند (Lorenzo et al, 2010; DeFronzo et al, 1979; Guerrero-Romero et al, 2010; Radikova et al, 2006; Preethi et al, 2011 ,).
HOMA-IR، QUICKI، FIRI، IGR، ISI basal، Bennett’s SI، McAuley، Raynaud، TyG، Belfiore’s ISI(gly) basal، IGR2h، ISI2h،Gutt’s ISI0,120 ،Avignon’s SiM ،Stumvoll (0,120) ،Stumvoll with demographics ،Stumvoll MCROGTT ،Stumvoll ISIOGTT ،Belfiore’s ISI(gly)area ،SIISOGTT ، Matsuda از جمله روش های جایگزینی هستند که در طی سالهای گذشته معرفی شده اند (Raynaud et al, 1999; Matthews et al, 1985; Duncan et al, 1995; Hanson et al, 2000; Sluiter et al, 1976; Katz et al, 2000; Anderson et al, 1995; McAuley et al, 2001; Belfiore et al, 1998; Gutt et al, 2000; Avignon et al, 1999; Stumvoll et al, 2001; Stumvoll et al, 2000; Bastard et al, 2007; Matsuda et al, 1999 ).
در اکثریت مطالعات به بررسی و مقایسه دقت یک یا تعدادی از این روشها با کلامپ هیپرانسولینمیک یوگلیسمیک پرداخته شده است (Raynaud et al, 1999; Matthews et al, 1985; Duncan et al, 1995; Hanson et al, 2000; Sluiter et al, 1976; Katz et al, 2000; Anderson et al, 1995; McAuley et al, 2001; Belfiore et al, 1998; Gutt et al, 2000; Avignon et al, 1999; Stumvoll et al, 2001; Stumvoll et al, 2000; Bastard et al, 2007; Matsuda et al, 1999). اما به دقت آنها در تشخیص خطر قلبی عروقی و یا سندرم متابولیک کمتر توجه شده است. تعداد مطالعات صورت گرفته در این زمینه بسیار محدود بوده (Lorenzo et al, 2010; Martínez-Larrad et al, 2012) و مطالعه ایرانی مشابه در بررسی متون صورت گرفته موجود نبود. به همین دلیل مطالعه پیشگویی خطر قلبی عروقی فرامینگهام و سندرم متابولیک با بهره گرفتن از روش های مختلف جایگزین اندازه گیری مقاومت به انسولین در منطقه مینودر قزوین طراحی شده و پیشنهاد گردید.
1-2 اهداف وفرضیات
1- 2-1 هدف اصلی
پیشگویی خطر قلبی عروقی فرامینگهام و سندرم متابولیک با بهره گرفتن از روش های مختلف جایگزین اندازه گیری مقاومت به انسولین
1-2-2 اهداف فرعی
1-2-3 اهداف کاربردی
با توجه به شیوع روزافزون بیماریهای قلبی عروقی و سندرم متابولیک به عنوان عوارض مرتبط با مقاومت به انسولین و سختی و پیچیدگی سنجش مستقیم مقاومت به انسولین، شناسایی روش های ساده و ارزانی که بیماریهای قلبی عروقی و سندرم متابولیک را بهتر و دقیق تر پیشگویی می نمایند، در به کارگیری گسترده آنها به منظور تشخیص، پیشگیری و درمان سریعتر مفید و مؤثر خواهد بود.
……………………………………………………………………………………………………. 46
4-1-2- جداسازی باکتر یها ی موجود در کفیر …………………………………………………………….. 47
4-1-3- بحث در مورد اثرات ضد باکتریایی کفیر………………………………………………………… 48
4-2- پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………………….. 51
منابع و مآخذ …………………………………………………………………………………………………………. 52
– تاریخچه
منشا استفاده ازمحصولات لبنی تخمیری به آغاز فرایند شهر نشینی باز میگردد.هنگامیکه بنا به شرایط آب و هوایی مختلف انسان به دنبال راهی برای توسعه استفاده از محصولات سنتی لبنی تخمیری و شیر ترش کفیر، کومیس[1]، لبن[2] و داهی[3] بوده است[1].بسیاری از این محصولات -که هنوز بطور وسیعی در جهان مورد استفاده قرار میگیرند- قبل از شناخت و کشف وجود باکتریها نیز برای درمان برخی ناهنجاریها مورد استفاده قرار میگرفتند.[2, 3]
در آغاز قرن بیستم عملکرد اصلی فلور گوارشی بخوبی شناخته شده نبود تا اینکه ایلیا الیچ مچینکف یا همان الی مچینکف[4] دانشمند روسی برنده جایزه نوبل معمولاً به عنوان اولین فرد مطرح کننده اثر پروبیوتیکها نظر خود را بیان کرد.وی در واقع پدردانش پروبیوتیک در نظر گرفته میشود.البته واژه پروبیوتیک تا سال 1965یعنی تا49 سال بعد از مرگ مچینکف هرگز به کار برده نشد.او کتابی تحت عنوان زندگی طولانی نگاشت و در آن این فرضیه را مطرح کرد که یک سری باکتریها ی روده ای با تولید مواد سمیمظنون اصلی فرایند پیری در انسان هستند.او معتقد بود جمعیت باکتریایی مقیم روده بزرگ انسان یک سری مواد سمیتولید میکنند که بر سیستم عصبی و عروقی میزبان تأثیرگذار است و در ضمن جذب وگردش این مواد درجریان گردش خون بر روند پیری نقش دارد.پیشنهاد اولیه او عجیب بود : حذف وبرداشت روده بزرگ! سپس طی فرضیه دیگری مدعی شد که با جایگزینی خوراکی جمعیتها ی مفیدتر باکتریایی از جمله انواع تخمیرگر به جای باکتر یهای مشکل آفرین روده ای میتوان سلامت و تعادل محیط گوارشی را تأمین کرد.او با دقت در اثر باکتریهای مولد اسید لاکتیک در حفاظت شیراز فساد به این نتیجه رسیده بود. مچنیکف در سال 1908 مدعی نوعی ارتباط بین مصرف منظم فرآوردهها ی تخمیری شیر و سلامت و طول عمر جمعیتهای بومیاروپای شرقی به ویژه بلغارها شد. پس از ان او باکتری جدا شده از شیر تخمیری را Lactobacillus delbrueckii زیر گونه Bulgaricus نامید.[3, 4]
پس از آن تحقیقات در زمینه نقش باکتریها ی اسید لاکتیک در سلامت انسان و حیوانات آغاز شد اکتشافات تسیر[5] در سال 1906 مبنی بر وجودBiffidiobacter در شیری که توسط نوزادان مصرف میشود،تاکیدی بود بر اینکه باکتریها میتوانند در سلامت انسان موثر باشند.[5]
امروزه به دلایل زیادی از جمله افزایش مقاومت باکتریها نسبت به آنتی بیوتیکها علم پزشکی به سمت مطالعات بیشتر و استفاده درمانی از پروبیوتیکها روی آورده است.[6]
1-1-1- 2- تعریف
اصطلاح پروبیوتیک[6] به معنای” برای زندگی” است و سازمان جهانی بهداشت[7] در سال2004، این اصطلاح را به “ارگانیسمها ی زنده ای” اطلاق میکند که در صورت مصرف مداوم، اثرات “سلامت بخشی”موثری برای میزبان خود دارند این میکروارگانیسمها نه تنها بیماریزا نیستند بلکه اصولاً بدن را به سمت بیماری نمیبرند. این موجودات میتوانند شامل جنسها ی مختلفی از باکتریها و حتی مخمرهایی مانند ساکارومایسس باشند.[7]
یکی از دلایل استفاده از ساکارومایسس به عنوان پروبیوتیک این است که میتوانداز سیستم گوارشی عبور کند. میانکنشها ی آنتاگونیستی نیز بین ساکارومیسس و پاتوژنها ی روده ای مشاهده شده است.[8]محیط اسیدی معده و بخش ابتدایی روده کوچک برای باکتریها، محیط مناسبی محسوب نمیشود و در مقابل مابقی روده کوچک و به ویژه روده بزرگ میتواند میزبان خوبی برای آنها باشد.مجرای گوارشی انسان به طور طبیعی حاوی چند صد نوع باکتری مختلف است که تحت عنوان فلور طبیعی خوانده میشود.تعداد این میکروارگانیسمها بالغ بر چندصد میلیارد است اغلب اینها بیماری زا نیستند و عملکرد برخی هم هنوز ناشناخته مانده است.محیط باکتریایی رودهها بسیار پیچیده بوده و قابلیت تغییرات سریع و گسترده را دارا است.اغلب، فاکتورهایی مثل رژیم غذایی، استرس، مصرف آنتی بیوتیک و کهولت سن میتواند بر تعادل این جمعیت میکروبی اثر گذار باشد.این موازنه در عین حالی که میتواند به سمت گونهها ی سودمند پیش برود و با افزایش اسیدیته، محیطی ناخوشایند برای انواع بیماری زا فراهم کند.همچنین قادر است با پیشرفت به سمت گونههای مضر و غیرمفید موجب صدمات گاه جدی بشود.به همین علت است که امروزه استفاده از پروبیوتیکها رو به افزایش است.بیشتر میکرو ارگانیسمها یی که به طور معمول به عنوان پروبیوتیک استفاده میشوند عبارتند از:لاکتوباسیلها،استرپتوکوکها وبیفیدوباکترهااین سه گروه باکتریایی ترکیبات اصلی مهم در سیستم گوارشی روده ای هستندو به عنوان میکروارگانیسمها ی بی ضرر شناخته میشوند.[9]
بر اساس نکات فوق پروبیوتیکها باید میکروارگانیسمها یی باشند که:
1- سودمندی آنها برای میزبان اثبات شده باشد.
2-در حین تجویز و در طول عبور از مجرای گوارشی تا استقرار درروده زنده و فعال بمانند.
3- بیماری زا نباشند.
4-به آسانی قابل کشت باشند.
5-توانایی اتصال به بافت موکوزی روده در بدن میزبان را داشته باشند
6- آنزیمها یا مواد فیزیولوژیکی مفیدی را برای بدن میزبان تولید کنند.[10]
1-1-1-3- نقش پروبیوتیکها
پروبیوتیکها با روش های متعددی باعث ارتقای سلامتی میشوند.یک ویژگی شاخص آنها، تواناییشان در سرکوب رشد و فعالیت باکتریهای بیماریزا است.علاوه بر آن برخی پروبیوتیکها برای درمان یا پیشگیری از برخی بیماریهای خاص استفاده میشود [1].اثرات مفید آنها بستگی به گونه باکتریایی مورد استفاده و همچنین میزان دوز مصرف پروبیوتیک توسط فرد دارد.بنابراین نتایج بدست آمده در مورد یک گونه پروبیوتیکی لزوما درباره همه گونهها بکار نمیرود[11].
از نظر تئوری پروبیوتیکها ممکن است در درمان بیماریهای مختلفی که توسط میکروارگانیسمها در بدن ایجاد میشود شامل برخی بیماریهای گوارشی، بیماریهای پوستی و برخی بیماریهای خود ایمن مفید باشد.برخی پروبیوتیکها ی خاص نیز ممکن است در کاهش پیشرفت حساسیت و اگزما در کودکان، کمک به بیماران در کاهش عوارض جانبی مصرف آنتی بیوتیکها، کنترل ترشح برخی مواد التهاب زا در بدن، جلوگیری از ابتلا به عفونتهای ادراری نقش داشته باشند[7].در افراد سالم مصرف پروبیوتیک باعث ایجاد و حفظ تعادل میکروبی بدن میشود یعنی باعث کاهش تعداد Coliforms , Clostridia و افزایش Lactobacilli و یا Bifidobacteria میشود[12].
تاثیرات فیزیولوژیکی مرتبط با بهره گرفتن از پروبیوتیکها عبارتند از کاهش pH معده، تولید برخی آنزیمهای گوارشی و ویتامینها، تولید ترکیبات آلی باکتریایی نظیر اسیدهای آلی، باکتریوسین، پراکسید هیدروژن، استالدهید، لاکتون و...، [14]
به طو خلاصه برخی تاثیرات مثبت آنها در بدن میزبان عبارت است از:
1- از بروز برخی از بیمار یهای عفونی مانند عفونت واژن [8] که باعث سقط جنین میشود جلوگیری میکنند.
2.با قرار گرفتن و پوشاندن نقاط اتصال میکرو ارگانیسمها ی بیماری زا، از رشد آنها جلوگیری میکنند.
3.از مواد غذایی موجود در بدن قبل از اینکه توسط میکروارگانیسمها ی بیماری زا مصرف شود، استفاده میکنند.
4.پروبیوتیکها میتوانند هم ایمنی اختصاصی و هم غیر اختصاصی را در مقابل بیمار یهای روده ای تحریک کنند.
5.در کاهش تولید مواد التهاب زا وتنظیم پاسخها ی ایمنی نقش دارند.
6.باعث کاهش واز بین رفتن جذب مواد آلرژی زای لبنیات از طریق روده میشوند و حتی موجب کاهش اگزما در نوزادان میشود.
7.به جذب ویتامینها و مواد معدنی موجود در غذا کمک می کنند.
8.با بروز سرطان روده، کبد و pestan مقابله می کنند.
9.میتوانند به عنوان کاهنده کلسترول و فشار خون عمل کنند.[7, 10]
1-1-1-4- تاثیرات نا مطلوب مصرف پروبیوتیکها
از آنجاکه طبق تعریف پروبیوتیکها، میکروارگانیسمها ی زنده هستند، ممکن است مصرف آنها باعث ایجاد اثرات جانبی و میانکنشها ی نامطلوب در بدن شود.از میان این اثرات 4 عامل از همه مهمترند:خطر ایجاد عفونتهای سیستمیک، احتمال فعالیتهای متابولیک مضر، احتمال بر هم زدن تعادل سیستم ایمنی، احتمال رخداد انتقال ژنی بین میکروارگانیسم و سلول میزبان [15, 16].
درنتیجه برای افزایش ایمنی پروبیوتیکها فاکتورهای گوناگونی را باید در نظر گرفت:
1- بررسی زیستگاه طبیعی پروبیوتیکها و مقایسه آن با پروبیوتیکها در سیستم گوارشی انسان
2- مطالعه برای ویژگیهای طبیعی و ذاتی گونهها ی باکتریایی
3- بررسی ویژگیهای فارموکولوژیکی و میزان دوز موثر هر گونه
4- تحقیق در زمینه میانکنشها ی احتمالی بین باکتریهای پروبیوتیک و سلولها ی بدن میزبان [7].
1-1-1-5- اشکال مصرف پروبیوتیکها
پروبیوتیکها اغلب به شکل خوراکی و به صورت افزودنی در مواد غذایی مصرف میشوند.حال این میتواند در قالب غذا باشد یا مکملها ی غذایی.عمده شکل مصرف پروبیوتیکها مواد غذایی و به ویژه لبنیات است.
1-1-1-5-1- لبنیات و غذاهایی با پایه لبنی
بدون شک عمده ترین غذاهای پروبیوتیک امروز را ماست تشکیل میدهد.ماست به دلیل محیط خاص شیمیایی خود یکی از مناسب ترین بسترها برای افزودن پروبیوتیکها محسوب میشود.این محصول با نامها ی مختلفی در دنیا و کشور ما ایران عرضه میشود.باید دقت کرد که اگر بعد از افزودن پروبیوتیک به ماست و محصولات لبنی، پاستوریزاسیون اتفاق بیفتد، حرارت اعمال شده موجب مرگ و یا غیرفعال شدن باکتریهای زنده پروبیوتیکی خواهد بود، پس باید مطمئن بود که ماست حاوی میکروبها ی مفید زنده باشد.البته تکنیکها ی مختلفی برای حفظ بقای این موجودات در بافت غذا ابداع شده است.نوشیدنی کفیر از دیگر محصولات بر پایه لبنی و پروبیوتیکی است که یک فرآورده تخمیری محسوب میشود.این فرآورده یک نوشیدنی لذت بخش و شفابخش به خصوص در مورد افراد دچار تحمل نداشتن لاکتوز شیر است.سایر محصولات تخمیری شیر نیز میتوانند در قلمروی غذاها ی پروبیوتیکی باشند[7, 17].
1-1-1-5-2- آب میوهها
در این مورد به دلیل اهمیت طبیعی و برجسته بودن طعمها ی مختلف، همچنین تداخلات شیمیایی برخی ترکیبات آبمیوه فرایند افزودن پروبیوتیکها از قدری پیچیدگی بیشتر برخوردار است.اما امروزه این نوشیدنیها با خصوصیات و طعمها و ترکیبات مختلف از جمله پر طرفدارترین محصولات پروبیوتیکی به شمار میروند. انواع ارگانیک بهترین نوع این آبمیوهها هستند که بدون هیچ افزودنی شیمیایی و در طبیعی ترین شکل، یک محصول سالم و مغذی فراهم میآورند[8].
1-1-1-5-3- سبزیجات و ترشیجات
عمدتاً در مورد این محصولات، هدف، تخمیر کردن فرآوردهها به واسطه باکتر یهای مفید است.امروزه در بازا رهای جهانی زیتون شور، خیار شور و انواع ترشیجات به صورت پروبیوتیکی عرضه میشوند.باید توجه داشت که اغلب مارکها ی موجود پاستوریزه شده اند و این یعنی فرایند تخمیر، در نتیجه از بین رفتن باکتریهای افزوده مفید متوقف شده است و احتمالاً هیچ باکتری زنده و فعالی در قالب این محصولات وارد بدن نخواهد شد و آثار مفید محصول از تخمیر نسبی آن حاصل خواهد شد.سدیم بنزوات به عنوان یک نگه دارنده در برخی کنسروها و مواد غذایی استفاده میشود که باکتریها ی زنده را نابود میکند[8, 12].
1-1-1-5-4- شکلات و سایر تنقلات
امروزه دامنه استفاده از این باکتریها ی مفید به تنقلاتی هم چون شکلات و غلات پف کرده و شیرین نیز کشیده شده است.حتی نوعی آدامس با طعمها ی مختلف در بازارهای اروپایی عرضه شده است که حاوی نوعی از پروبیوتیکها ست.
1-1-1-5-5- مکملهای غذایی دارویی
این مکملها در اشکال مختلف از جمله کپسول، قرصها ی جویدنی، پودر و شربت عرضه میشوند.هر کپسول پروبیوتیک حاوی مقادیر معینی باکتری زنده است که در نهایت مصرف آن برای سلامت انسان سودمند خواهد بود.مصرف منظم این مکملها در تخفیف عوارض آلودگیها ی قارچی مفید بوده است[8].
1-1-1-6- میزان مصرف
بسیاری مطالعات در زمینه تاثیرات فیزیولوژیکی پروبیوتیکها بر روی بیماریها یی نظیر اسهال، عدم تحمل لاکتوز و سرطان روده بزرگ نشان میدهد که حداقل دوز پروبیوتیک 1010 -109 در هر روز است که این مقدار معادل مصرف روزانه 5/3 فنجان شیر یا ماست حاوی پروبیوتیک است[8].
1-1-1-7- میکروارگانیسمها ی پروبیوتیک
بیشترین میکروارگانیسمها یی که به عنوان پروبیوتیک مورد استفاده قرار میگیرند جزء گروهها ی Lactobacillus, Streptococcus و Bifidobacterium هستند.هرچند بقیه میکروارگانیسمها مانند Enterococci و مخمرها نیز به عنوان پروبیوتیک مصرف میشوند.اسامیمیکروارگانیسمها ی پروبیوتیک در جدول زیر آمده است[7].
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول | |
بیان مسئله | 2 |
هدف كلی | 6 |
اهداف پژوهش | 6 |
فرضیه پژوهش | 6 |
سوالات پژوهش | .7 |
تعاریف واژه ها | 7 |
پیش فرض ها | 9 |
محدودیت های پژوهش | 9 |
فصل دوم | |
چهارچوب پژوهش | 11 |
مروری بر مطالعات | 21 |
فصل سوم | |
نوع پژوهش | 34 |
جامعه پژوهش | 34 |
نمونه پژوهش | 35 |
عنوان صفحه
روش نمونه گیری | 35 |
مشخصات واحد های مورد پژوهش | 36 |
محیط پژوهش | 36 |
ابزار گرد آوری اطلاعات | 36 |
تعیین اعتبار و اعتماد علمی ابزار گرد آوری اطلاعات | 38 |
روش گرد آوری داده ها | 39 |
روش تجزیه و تحلیل داده ها | 40 |
ملاحظات اخلاقی | 43 |
فصل چهارم : | 44 |
یافته های پژوهش | 45 |
فصل پنجم : | 91 |
بحث و بررسی یافته ها | 92 |
نتیجه گیری نهایی | 105 |
كاربرد یافته ها | 106 |
پیشنهادات جهت پژوهش های بعدی | 108 |
منابع | 109 |
بیان مسئله:
امروزه بخش بهداشت و درمان به دلیل ارتباط مستقیم با سلامتی انسانها یكی از مهمترین حوزه های توسعه پایدار در جوامع بشری به شمار می آید. تحقق این امر نیازمند وجود گروه درمانگر سالم ، شاداب و با انگیزه كاری بالا می باشد. از جمله افراد این گروه ، كادر پرستاری بیمارستانها می باشند. در تمام بخش های بیمارستانی به پرستارانی برخورد می كنیم كه هنگام ورود به شغل پرستاری افراد منظم ، دلسوز و علاقمندی بوده اند، اما معمولا پس از مدتی كار كردن و مواجه شدن با انبوهی از مشكلات و استرس های شغلی در محیط كار، احساس خستگی كرده و حتی مایلند از كار خود كناره گیری نمایند. در این میان یكی از عوامل شایع می تواند فرسودگی شغلی باشد(1) . حدود 80-50 درصد از بیماریها توسط استرس یا با كمك استرس ایجاد می شوند منابع ایجاد كننده استرس گوناگون هستند كه یكی از مهمترین این منابع شغل می باشد (2). اگر استرس شغلی به نحو مطلوب شناسایی نشود و به طور مناسب با آن برخورد نگردد ، ممكن است به بروز فرسودگی شغلی منتهی شود (3).
سندرم فرسودگی شغلی یک پاسخ به استرس شغلی است . واژه فرسودگی اولین بار توسط فرویدنبرگ [1] در سال1974 مطرح شد هنگامی كه او وضعیتی از خستگی و یأس فزاینده را در افرادی كه خدمات مراقبتی ارائه می دادند شناسایی نمود (4) . فرسودگی یک نشانه استرس شغلی نمی باشد بلكه نتیجه پایانی استرس شغلی ” مدیریت نشده” است كه به صورت احساس واماندگی عاطفی[2]، مسخ شخصیت[3] وكاهش كسب دستاوردهای فردی شغلی(عدم موفقیت فردی در شغل ) [4] بروز می كند. احساس واماندگی عاطفی، احساس هیجانی بودن بیش از حد و درماندگی توسط شخصی است كه كار می كند. مسخ شخصیت به گسترش فقدان شخصیت، حالت بی احساسی و بی تفاوتی نسبت به مددجویان اطلاق می گردد. كاهش كسب دستاوردهای فردی شغلی زمانی رخ می دهد كه احساس رقابت و به دست آوردن موفقیت دركاركردن با افراد كاهش می یابد. پرستاران به طور ویژه مستعد فرسودگی شغلی هستند ، چرا كه آنها با بیماری ، درد ، عذاب و مرگ مددجویان مواجه هستند (5).
نقص تجهیزات در پاره ای از بخش ها، كم بودن یا نایاب بودن داروها، ساعات و چرخش زمان كار كه پرستاران را از امور زندگی روزمره جامعه جدا می كند از عواملی هستند كه به افزایش تنش در پرستاران منتهی می شوند. كافی نبودن تعداد پرستاران ، نامشخص بودن موقعیت هایی كه باید با آنها مقابله كنند و مسئولیت در قبال بیماران ( برای مثال در خلال كار شبانه ) ، نامتجانس بودن موقعیت های تنیدگی زا كه حاصل تنوع بیمارستان ها و در نتیجه تفاوت نوع كار پرستاران است ، شاغلین این حرفه را در معرض تنیدگی قابل ملاحظه ای قرار داده اند (6 ). همچنین پرستاران در محیط کار خود با چالشهای گوناگونی مواجه هستند که منشا تنش در آنها می شود از جمله این که آموخته های پرستاران در طی برنامه آموزش پرستاری در بیشتر موارد با شرایطی كه بر محل كار حاكم است مغایرت دارد و معمولا آنها را در وضعیت نامطلوبی قرار می دهد كه مورد قبول آنان نیست ، بنابراین در تصمیم گیریهای روزمره در رابطه با مراقبت از بیماران دچار تضاد درونی شده و نمی دانند چگونه به نداهای وجدان خود پاسخ دهند. درنتیجه ممكن است علائم تنیدگی زای روانی در آنها ظاهرگردد (7). طبق گزارشات انجام شده در كشورمان شیوع فرسودگی شغلی پرستاران بالا می باشد به طوری كه در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشكی بابل در 6/68 درصد از پرستاران فرسودگی شغلی زیاد و7/0 درصد فرسودگی شغلی خیلی زیاد گزارش شده است . بیشترین علل فرسودگی نیز شامل پایین بودن حقوق و مزایا(9/93%) و عدم حمایت مدیران (85%)،عدم امنیت شغلی(84%) و ساعات كار زیاد(3/83%) بوده است (2). در بیمارستانهای خصوصی تهران نیز درحدود87 درصد از پرستاران واماندگی عاطفی درحدمتوسط به بالا گزارش شده است (1) .
فرسودگی شغلی اثرات زیان آور زیادی بر جسم، وضعیت روحی روانی واجتماعی شخص و عملكرد شغلی دارد كه شامل نقصان اخلاق كاركنان، عملكرد كاری معیوب، كاهش تولید ، غیبت ازكار، رفتار نامناسب شخصی بامددجویان ، نگرش منفی نسبت به شغل، رضایت شغلی كمتر ، تغییر شغل بیشتر، كیفیت زندگی پایین تر و فقر سلامتی ورفاه روحی روانی می باشند (4). در مطالعه ای كه در سال 2010 توسط هازل[5] در فلوریدا با هدف تعیین استرس شغلی، فرسودگی شغلی ، رضایت شغلی و تمایل به ترك كار در پرستاران بیمارستان های دولتی صورت گرفت نیز اثرمنفی واماندگی عاطفی و عدم موفقیت فردی شغلی بر رضایت شغلی گزارش شد. همچنین نتایج این مطالعه ارتباط استرس شغلی ، فرسودگی شغلی، عدم رضایت شغلی و تمایل به ترك كار را تایید كرد (8).
بهای فرسودگی شغلی را در درجه اول مددجویان می پردازند چون به دلیل این مسئله كیفیت مراقبت پرستاری كاهش یافته و رضایت مددجویان كاهش می یابد (9). وقتی پرستاران دچار فرسودگی شغلی می شوند ، مراقبت ضعیف تری ارائه می دهند كه در نهایت موجب زیان سازمان می شود ؛ پس سازمانها نیز بهای فرسودگی شغلی را می پردازند (10و9). علاوه بر اینها خود پرستاران نیز متضرر می شوند چون فرسودگی شغلی زندگی آنان را هم تحت تاثیر قرار می دهد (11). در مدیریت استرس شغلی بعضی اقدامات فردی لازم است صورت گیرد به طوری كه هر فرد باید خودش در مورد كنترل فشار عصبی خود اقدام نماید. مدیران نیز با اعمال برخی اقدامات مانند پرورش فرهنگ سازمانی مطلوب ، هدایت و حمایت كاركنان ، طراحی نظام حقوق مناسب و انگیزشی ، توجه به تطبیق شغل و شایسته سالاری ، مشاركت افراد در تصمیم گیری و بهبود ارتباطات سازمانی می توانند در مدیریت استرس شغلی دخیل بوده و از تحلیل رفتگی كاركنان با تجربه و كارشناسان خود جلوگیری كنند (12 ).
اكثر پرستاران درمحیطهای پرتنش كاری، ازحمایت اجتماعی كافی برخوردار نیستند (13). اگر حمایت اجتماعی در محیط كار وجود داشته باشد، در سازگاری شخص با تنش نقش عمده ای خواهد داشت (14). ابوالراب[6] نیز به نقل از سلیه[7] گفته است پرستارانی كه باید به حمایت از بیماران بپردازند خود نیازمند حمایت هستند (15). دو منبع اصلی حمایت برای یک فرد شاغل وجود دارد : حمایت بر پایه كار كه شامل دو بعد حمایت مسئولان و حمایت همكاران می باشد؛ حمایت بر پایه غیر كار نیز شامل حمایت افرادی مانند همسر، خانواده و دوستان فرد شاغل می باشد. در مواجه با استرس زاهای محل كار منابع سازمانی حمایت بیشتری را نسبت به منابع حمایتی خارج از محل كار فراهم می كنند. حمایت شغلی پرستاران شامل حمایت مسئولان وحمایت همكاران می باشد(5). محیطهای كاری توأم با حمایت، مهمترین عامل ایجاد رضایت شغلی برای پرستاران است. حمایت اجتماعی بر درمان بیماران ، رضایت شغلی پرستاران ، جذب وحفظ آنان تاثیرمی گذارد (16 ) . در كشور ما طبق برخی مطالعات انجام شده پیامد هایی كه متعاقب فرسودگی شغلی پدید می آیند نیز گزارش شده اند از جمله این كه آمار غیبت از كار در پرستاران بالا است (17). و عدم رضایت شغلی نیز در مطالعه ای كه در سال 1388 توسط میرزا بیگی و همكاران در مورد 1058 پرستار كشورمان انجام شده است به میزان بالا گزارش شده است. از بالاترین امتیازات مربوط به نارضایتی شغلی نیز وجهه اجتماعی حرفه پرستاری درجامعه و روشها و نحوه ارتباط با مدیران پرستاری بوده ا ند (18). در مطالعه ای كه با هدف تعیین عوامل موثر بر رضایت شغلی از دیدگاه پرستاران توسط آذربین و همكاران در سال 1376 در استان گیلان صورت گرفته است نیز ، (3/82%) از پرستاران نحوه ارتباط مسئولین و (1/73%) ارتباط همكاران را برعدم رضایت شغلی خویش موثردانسته اند(19) .
بر خلاف مطالعات مختلفی که عوامل شغلی نظیر عوامل اقتصادی و حمایت های شغلی را در بروز فرسودگی شغلی دخیل می دانند، مطالعات دیگری نیز عوامل فردی مانند نوع شخصیت های كاركنان را در بروز این پدیده موثر دانسته اند (12 و20 و21) . با توجه به این كه محور اصلی شغل پرستاری مراقبت از انسان می باشد ، این خود نیازمند وجود پرستارانی است كه سلامت جسم و روح داشته باشند و بتوانند استرس های شغلی را مدیریت كنند تا از بروز پدیده فرسودگی شغلی پیشگیری شود. در این مطالعه حمایت شغلی یكی ازعوامل كاهش دهنده این پدیده در نظر گرفته شده است. با توجه به این كه اثرات و پیامدهای فرسودگی شغلی مانند غیبت از كار و عدم رضایت شغلی پرستاران در كشورمان و همچنین در استان گیلان وجود داشته است و تا كنون نیز پژوهشی در زمینه فرسودگی شغلی پرستاران در این استان انجام نشده است و با نظر به این كه با وجود عوامل مختلف به وجود آورنده فرسودگی شغلی ، حمایت شغلی به عنوان یكی از این عوامل قابل بررسی می باشد ، بنابر این پژوهشگر بر آن شد كه این مطالعه را با هدف تعیین میزان فرسودگی و حمایت های شغلی و همچنین ارتباط بین آنها از دیدگاه پرستاران با این فرضیه كه بین فرسودگی وحمایت شغلی درآنان ارتباط وجود دارد انجام دهد.
هدف كلی
تعیین ارتباط فرسودگی و حمایت شغلی از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت درسال1389
اهداف ویژه
1-تعیین میزان فرسودگی شغلی براساس دفعات و شدت آنها از دیدگاه پرستاران در مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
1.1- تعیین میزان واماندگی عاطفی براساس دفعات و شدت آنها از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
1.2- تعیین میزان مسخ شخصیت براساس دفعات و شدت آنها از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
1.3- تعیین میزان دستاورد های فردی شغلی( موفقیت فردی شغلی ) براساس دفعات و شدت آنها از دیدگاه پرستاران مراكزآموزشی درمانی شهر رشت
2- تعیین میزان حمایت شغلی از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
2.1- تعیین میزان حمایت همكار از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
2.2- تعیین میزان حمایت مسئول از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
3- تعیین ارتباط فرسودگی با حمایت شغلی از دیدگاه پرستاران مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
4- تعیین ارتباط فرسودگی بر حسب ویژگیهای دموگرافیک از دیدگاه پرستاران در مراكز آموزشی درمانی شهر رشت
فرضیه پژوهش:
بین حمایت شغلی پرستاران شاغل درمراكز آموزشی درمانی شهر رشت و فرسودگی شغلی آنان ارتباط وجود دارد.
سوالات پژوهش :
7- میزان ارتباط بین حمایت شغلی پرستاران و بروز فرسودگی شغلی درآنان قابل بررسی می باشد.
تعاریف واژه ها
تعریف نظری فرسودگی شغلی
فرسودگی نتیجه پایانی استرس شغلی” مدیریت نشده” است كه به صورت احساس واماندگی عاطفی، مسخ شخصیت، وكاهش كسب دستاوردهای فردی شغلی(عدم موفقیت فردی در شغل ) بروز می كند. احساس واماندگی عاطفی، احساس هیجانی بودن بیش از حد و درماندگی توسط شخصی است كه كار می كند. مسخ شخصیت به گسترش فقدان شخصیت، حالت بی احساسی نسبت به دریافت كنندگان مراقبت درمانی یا آموزشی اطلاق می گردد. عدم موفقیت فردی در شغل زمانی رخ می دهد كه احساس رقابت وبه دست آوردن موفقیت دركاركردن با افراد كاهش می یابد(4).
تعریف نظری حمایت شغلی
حمایت شغلی در محیط های كاری با 5 اصل زیر تعریف می شود: 1 – وجود تعداد كافی کارکنان 2- مدیریت پرستاری قوی 3- مشارکت کارکنان در تصمیم گیری 4- وجود یک الگو یا مدل مراقبتی (در مقابل مدل پزشكی) و 5- همیاری موثر پزشك و پرستار (22)
تعریف عملی فرسودگی شغلی
منظورمحقق از فرسودگی شغلی پرستاران همان تعریف نظری است که در این پژوهش :
1.1- احساس واماندگی عاطفی از طریق سوالات شماره1،2،3 ، 6، 8 ،13 ،14 ،16و20 پرسشنامه استاندارد فرسودگی شغلی مسلاچ[8] سنجیده می شود كه نمره بیشتر از 30 برای دفعات و بیشتر از 40 برای شدت در این بعد زیاد ، نمره بین 18 الی 29 برای دفعات و نمره بین 26 الی 39 برای شدت متوسط ، نمره كمتر از 17 برای دفعات و كمتر از 25 برای شدت كم محسوب می شوند.
1.2- مسخ شخصیت از طریق سوالات شماره 5،10،11،15 و22 پرسشنامه استاندارد فرسودگی شغلی مسلاچ سنجیده می شود كه نمره بیشتر از 12 برای دفعات و بیشتر از 15 برای شدت زیاد محسوب می گردد و نمره بین6 الی 11 برای دفعات و بین 7 الی 14 برای شدت متوسط در نظر گرفته می شود. همچنین نمره كمتر از 5 برای دفعات و كمتر از 6 برای شدت كم محسوب می شوند.
1.3- احساس فرسودگی در حیطه کاهش دستاوردهای فردی شغلی(عدم موفقیت فردی شغلی) از طریق سوالات شماره 4،7،21،19،18،17،12و9 پرسشنامه استانداردفرسودگی شغلی ماسلاچ سنجیده می شود كه نمره كمتر از 33 برای دفعات و كمتر از 36 برای شدت زیاد ، نمره 39-34 برای دفعات و 43-37 برای شدت متوسط ، نمره بیشتر از 40 برای دفعات و بیشتر از 44 برای شدت كم محسوب می شوند.
از كل آب موجود در كره زمین حدود 97 درصد آن در دریاها و اقیانوس ها می باشد كه شوری آن بالا است و در شرایط عادی نمی تواند مورد استفاده بشر قرار گیرد. دو درصد دیگر نیز به صورت یخ های قطبی است كه آن نیز در شرایط موجود قابل استفاده نمی باشد. قسمت اعظم یک درصد باقی مانده را که شیرین است، آب های زیرزمینی تشكیل می دهند(شکل 1-1). باگسترش سکونت در مناطقی که آب سطحی وجود ندارد یا مقدار آن کم است، استفاده ازمنابع آب زیرزمینی به عنوان جایگزینی مطمئن، مورد توجه قرار گرفته است، به طوری که دربرخی مناطق، آب های زیرزمینی به عنوان تنها منبع تأمین آب محسوب می شوند.
رشد جمعیت و توسعه جوامع بشری منجر به تقاضای مصرف بیشتر آب شده است و با توجه به ثابت بودن تقریبی منابع تامین آب، باید با مدیریتی صحیح، عرضه و تقاضا را در تعادل نگه داشت. این امر حافظت منابع آبی در مقابل آلایندهها (نفوذ آب شور و دیگر مواد شیمیایی) را امری ضروری می کند. تمرکز جمعیت در نواحی ساحلی و بالطبع رشد فعالیتها سبب افزایش میزان برداشت از آب زیرزمینی شده است. این افزایش برداشت، سبب حرکت آب شور دریا به سمت آبخوانها گردیده و این امر شوری بیشتر این منابع را به دنبال داشته است.
شوری زیاد (بیشتر از 2 تا 3 درصد) استفاده از آب را برای شرب غیر ممکن میسازد و به ناچار باید با فرایندهایی نظیر تصفیه یا اختلاط با آب شیرین بر این مشکل فائق آمد. بنابراین حفاظت منابع آب زیرزمینی یک موضوع اساسی در شرایط افزایش تقاضا و کاهش این منابع میباشد.
در قسمت اعظم کشور به ویژه در مناطقی که آبهای سطحی یا وجود ندارند ، یا دائمی نیستند و یا به مقدار کم وجود دارند، آب مورد نیاز شهرها، صنایع، روستاها و دامداریها از منابع زیرزمینی تأمین میشود. حتی در نقاطی که بارندگی، زیاد و آب و هوا مرطوب است، مانند گیلان و مازندران که آب سطحی وجود دارد و از پربارانترین نقاط ایران هستند . برای رسیدن به تولید بالا در کشاورزی و جبران کمبود آب مورد نیاز، از آب زیرزمینی هم استفاده میشود. تقریباً در تمام شهرهای ایران به علت نبود یا کمبود آبهای سطحی و یا به دلیل آلوده بودن آن از آب زیرزمینی نیز استفاده می شود [9].
2-1- اهداف و ضرورت تحقیق حاضر
نفوذ آب شور مسأله مهمی است که به سلامت و سبک زندگی بسیاری از مردمی که در نواحی ساحلی و حاشیه کویر زندگی میکنند، ارتباط دارد. این مسأله در بسیاری از کشورهایی که دارای ساحل میباشند، توجه را به خود جلب نموده است. بررسی پدیده هجوم آب شورکویرچاه جم به آبخوان دشت دامغان هدف اصلی این پایاننامه میباشد.
در این پایان نامه سعی شده است تا امکان پیشروی آب شور از سمت کویر به سمت دشت دامغان نسبت به ابتدای دوره طرح، بررسی و با توجه به شرایط موجود، به پیش بینی آینده پرداخته شود. با بهره گرفتن از نرم افزار VISUAL MODFLOW و بستهSEAWAT مدلسازی پدیده پیشروی آب شور انجام می شود.
شرایط موجود در ابتدای دوره طرح به عنوان اطلاعات ورودی، وارد مدل شده و پس از واسنجی و صحت سنجی مدل، پیشروی آب شور برای 10 سال بعد از آغاز دوره طرح، طبق 3 سناریوی فرضی پیش بینی می شود.
3-1- سوالات اصلی تحقیق
– با ادامه وضعیت کنونی، افت سطح آب و میزان غلظت نمک در دشت دامغان چگونه تغییر می کند؟
– با اعمال موفق سیاست های مدیریتی و کاهش پمپاژ به میزان 15% ، تغییرات افت سطح آب و میزان غلظت نمک چگونه خواهد بود؟
– در صورت افزایش پمپاژ به میزان 15%(که محتمل ترین فرض است)، افت سطح آب و میزان غلظت نمک در دشت چگونه تغییر پیدا خواهد کرد.؟
4-1- فرضیات تحقیق
بر اساس منابع در دسترس، در طول این تحقیق فرضیاتی به عمل آمده که از نظر خصوصیات فیزیکی با توجه به گزارش شرکت سهامی آب منطقه ای استان سمنان در خصوص دشت، آبخوان این دشت، آبخوانی آزاد درسه لایه است که این آبخوان آزاد در لایه های دوم و سوم قرار دارد. ضریب ذخیره (S) در کل دشت 4% و ضریب هدایت هیدرولیکی (K) برای هر لایه مقدار ثابتی فرض شده است. هر لایه ی آبخوان همگن بوده و چگالی تنها به غلظت نمک وابسته است و دیگر عوامل تأثیرگذار، نادیده گرفته شده اند. با توجه به دادههای شرکت سهامی آب منطقهای، آمار چاههای پمپاژ، و چاههای مشاهدهای کمّی و کیفی سالانه در نظر گرفته شد. ضمناً از بیلان محاسبه شده توسط سازمان آب منطقه ای استان سمنان استفاده شد.
طبق محاسبات بیلان این سازمان، تخلیه چشمه در سال آبی 85-86 صفر و تخلیه قنات حدود 2میلیون متر مکعب در سال بود که در مقایسه با 160 میلیون متر مکعب تخلیه کل از آبخوان مقداری ناچیز می باشد؛ لذا اثر چشمه و قنات در بیلان، صفر منظور شد.
5-1- دلایل استفاده از آب زیرزمینی
مزایا و محسنات آب های زیرزمینی نسبت به آب های سطحی، سبب شده که کشور های پیشرفته جهان، برای تأمین آب آشامیدنی و مصرفی مناطق شهری و صنعتی خود از آب زیرزمینی، تلاش بیشتری به خرج دهند.
از سوی دیگر، مصرف زیاد آب زیرزمینی باعث شده که در بسیاری از نقاط جهان، از جمله کشور ما، سطح سفره آب زیرزمینی به شدت پایین برود، بسیاری از قناتها و دیگر منابع آبی خشک شود، آب شور در سفره های آب زیرزمینی شیرین پیشروی کند، و در مراکز جمعیتی و صنعتی، قسمت قابل توجهی از آب زیرزمینی آلوده گردد.
برخی دلایل استفاده از آب زیرزمینی و مزایای آن نسبت به آب سطحی را میتوان به اختصار به صورت زیر بیان کرد:
– آب زیرزمینی صاف و بی رنگ است.
– نسبت به آب سطحی، کمتر به میکروبها و انگلها و مواد زیانبار آلوده است.
– در بسیاری از مناطق خشک و بیابانی کشور ما، به علت عدم دسترسی به آب شیرین سطحی ، آب زیرزمینی تنها منبع قابل استفاده را تشکیل میدهد.
– هزینه استخراج آب زیرزمینی در بسیاری از موارد، نسبت به تهیه آب از منابع سطحی کمتر است.
– دمای آب زیرزمینی تقریباً ثابت است. از این رو، آب زیرزمینی، به عنوان خنک کننده از مزیت زیادی برخوردار است.
– منابع آب زیرزمینی نسبت به منابع آب سطحی، خیلی کمتر تحت تأثیر خشکسالی قرار میگیرند.
در بسیاری از مناطق جهان، از جمله در بسیاری از نقاط خشک و بیابانی کشور ما که آب سطحی وجود ندارد، یا قابل استفاده و یا قابل اطمینان نیست، آب زیرزمینی تنها منبع آب مصرفی است و حیات ساکنین و احشام این مناطق به این منبع وابسته است.
[1] Total dissolved solids