:
با توسعه تکنولوژی های ارتباطی مثل استفاده از اینترنت هر فرد می تواند با داشتن یک نام کاربری به صورت خصوصی از اینترنت استفاده نماید و همچنین میتواند از طریق تلفن همراه تماس صوتی ، تصویری و پیام متنی داشته باشد . رسانه های فردی رسانه هایی هستند که یک فرد به تنهایی از آن استفاده میکند . همواره به نظر می رسد همه صنایع ارتباطی قبلی ضمن فردی بودن ، به حوزه فردی فرد استقلال نمی بخشیده و بستر توسعه فردی را فراهم نمی کرده است . اینترنت و تلفن همراه مهمترین تکنولوژی فردی است که ضمن «خلوت مستقل فردی» رابطه اجتماعی فرد را در یک بستر شبکه ای معنا دار کرده است . اگر عناصر مادی نیاز های فردی را در یک تعامل اجتماعی عناصری مثل لباس ، وسیله حمل و نقل و وسایل شخصی زندگی فرد بدانیم اینترنت و تلفن همراه نیز به نیاز های فردی و اجتماعی فرد اظافه شده است .
ارتباط انواعی دارد که در طول تاریخ از ارتباط چهره به چهره یا رو در رو 1 به عنوان ساده ترین و بی واسطه ترین ارتباط میان انسان ها آغاز شده تا به پیچیده ترین گونه های ارتباط با واسطه و بی واسطه تصنعی امروزین رسیده است . (دوران ، 1381 ، 27) بنابراین اقتضای وضعیت و شرایط حاکم بر جامعه به لحاظ دانش و ابزار کار ، در هر عصری از زندگی انسان ایجاب میکند . تا مردم با توجه به موقعیتی که در آن به سر می برند ارتباط های خود را مطابق با امکانها و شرایط موجود تنظیم کنند . ) محسنیان راد ،1378،487) ارتباط کلامی را می توان با اهمیت ترین نوع ارتباط های انسانی بشمار آورد . از جمله ویژگی های ارتباط کلامی نسبت به سایر ارتباط ها توام بودن ارائه ی کلمه ها با احساس های گوینده است شاید در یک تماس با تلفن همراه و یا فرستادن یک متن از طریق ایمیل و شبکه های اجتماعی بتوان به مدد ذهن و با بهره گرفتن از توانایی هایی در به کار گیری کلمه ها به توصیف اعجاب انگیز صحنه هایی از واقعیت ها و هستی پرداخت اما بدیهی است خواندن یا شنیدن از طریق تلفن همراه و اینترنت هر چند که با توصیف استادانه ای همراه باشد لیکن فاقد آن جنبه های احساسی است که در ارتباط کلامی وجود دارد . محیط پیرامونی ، همواره به عنوان یک محرک در انسان تاثیر می گذارد و احساس را تحت تاثیر قرار می دهند . احساس انسان از طریق تحریک عامل های خارجی صورت می گیرد و اندام های درونی مثل گوش با شنیدن ، زبان با چشیدن ، چشم با دیدن و بینی با بوییدن و سایر اندام های دیگر با وظایفی که بر عهده دارند با انتقال محرکهای بیرونی به درون بدن احساس را در انسان ایجاد می کند . (ساروخانی ،1371،19) از همین منظر مطالعات مربوط به رسانه های فردی و ارتباطات چهره به چهره ساز و کارهای متفاوتی را نیاز دارد .[1]
بیان مسأله:
پژوهش حاضر کوششی است در پاسخ به این سوال که : « رابطه استفاده از رسانه های فردی با ارتباطات چهره به چهره ار نظر دانشجویان چگونه است؟ »
امروزه فناوری های نوین که بخش عظیمی از آنها در قالب رسانه های جمعی یا فردی نمود پیدا می کند ، دل مشغولی عمده نسل های جوان
است . به عبارتی جوانان بیشترین مصرف کنندگان رسانه های فردی مانند : اینترنت و تلفن همراه هستند .
جوانان نیاز به کسب آگاهی و اطلاعات و کسب تجارب عاطفی و لذت بخش دارند . آنها خواستار تقویت پایگاه اجتماعی خود و نیزکسب اعتماد بیشتر اطرافیان و دوستان خود هستند از سوی دیگر با توجه به گسترش قارچ وار تکنولوژی ارتباطی و تسهیل شدن راه های ارتباط با دیگران هنوز هم ارتباطات چهره به چهره بیشترین اثر را دارد و فرد به دنبال آن است که چنین ارتباطی را گسترش دهد اگر چه گاهی فرد به روش های جایگذین برای خلاء این ارتباط چنگ میزند اما در نهایت ارتباطات چهره به چهره جایگاه خودش را حفظ کرده است .
امروزه افراد به انواع وسایل ارتباطی دسترسی دارند آنها با تلفن همراه شخصی با دوستانشان صحبت میکنند ، پیام کوتاه متنی یا تصویری می فرستند ، ارتباط تصویری با هم دارند ، عکس و فیلم میگیرند و به موسیقی گوش میدهند آنها از طریق اینترنت و شبکه های اجتماعی با افراد بیشتری ارتباط برقرار میکنند . افرادی که آنها را نمی شناسند و خود نیز میتوا نند هویتشان را به راحتی پنهان کنند . اینگونه ارتباط میتواند لذت بخش باشد . استفاده از رسانه های فردی که افراد در اختیار دارند . در روابط شان با دوستان و آشنایان تاثیر میگذارد آنها به این ارتباط فردی عادت کرده و خشنود می شوند . به همین دلیل آنها استفاده فردی از رسانه ها را به کنار دوستان بودن را ترجیح خواهند داد . بدیهی است یک فرد در مقابل اوضاع ، مسأله و رویداد های محیط خود احساسات ، نگرش ها و واکنش های خاصی نشان میدهد .
امروزه یکی از ویژگی های تمدن بشری ، بستگی به نوع ارتباط بین انسانها و میزان گسترش آن دارد ، چرا که مبادله اطلاعات و اندیشه ها میان افراد ، یکی از برترین نیازهای زندگی اجتماعی است . مجرای ارتباطی ، به عنوان حلقه واسط ، فرد را به جامعه متصل می کند و زمینه انتقال اطلاعات و تجربیات به او را فراهم می سازد از آنجا که انسانها با احساسات سرو کار دارند و در ارتباطات چهره به چهره این احساس به راحتی رد و بدل می شود . و نیازی به تلاش برای توضیح احساسات نیست ، این نوع ارتباط از ویژگی خاص بر خوردار شده است . علاوه بر آن در ارتباطات چهره به چهره معنی و مفهوم را از ارتباطات غیر کلامی که شامل حرکات اندامی می شود دریافت می کند در ارتباطات چهره به چهره معنای بیشتری از فرد فرستنده پیام به گیرنده پیام ارسال می شود . و بازخورد این ارتباط هم بیشتر است .
استفاده کنندگان از رسانه های فردی از طریق صفحه مانیتور یا تلفن همراه با دیگران ارتباط نگارشی یا صوتی بر قرار میکنند افراد در محیط های اجتماعی به دلایل متعدد از جمله ، وجود چشم های ناظر والدین ، انواع کنترل های اجتماعی ، قانون ، خجالت ، بر خورد چهره به چهره و شناخته شدن ، واکنش و رفتار دیگران در برقراری ارتباط با افراد محتاط هستند .
ارتباطات بین فردی در فضای مجازی به طرزی متفاوت از فضای واقعی رخ می دهد . چرا که نشانه های مورد استفاده افراد در شکل دادن به برداشت هایشان از هم و ابزار هایی که از آنها در آفرینش این ادراکات بهره می گیرند با برداشت های موجود در فضای واقعی نا همسان می باشد و در واقع این فضا امکان شکل تازه ای از تعاملات دو سویه را بین افراد فراهم آورده است اما در هر حالی ورود افراد به این فضا و برقراری ارتباط با دیگران و حتی محیطی که فرد بعد از ورود به اینترنت به آن سر می زد به شدت متاثر از اهداف آنها از برقراری ارتباط می باشد که متعاقباًبر رفتار ارتباط گران نیز اثر شگرفی دارد .
اما در همین حال ، برخی از مشاهده گران ، به بر خط بودن تعاملات به عنوان مثال های آرمانشهری وجود روابط قوی ، بدون توجه به نژاد، جنسیت یا جغرافیا ، اشاره می کند . برای مثال گفته جان بری بارلو درباره تحول اجتماعی مثبت و ریشه ای که شبکه به همراه می آورد ، چنین است : « با توسعه اینترنت ، و با انحراف فزاینده از ارتباط بین کامپیوترهای شبکه ای ، ما در میانه عمده ترین تحول تکنولوژیکی از زمان کشف آتش هستیم… می خواهم بتوانم بطور کامل با آن آگاهی تعامل کنم که برای ارتباط با آگاهی من در تلاش است .. ما اینک به سرعت در حال ایجاد فضایی هستیم که در آن مردم این سیاره چنان نوعی از رابطه ارتباط را بتوانند داشته باشند . »
در عین حال بدبین ها از پیامد های روابط بر خط بر اجتماعات سنتی زندگی واقعی سخن می گویند . در نتیجه مفسر مجله تگزاس آقای جیم هایتاور هشدار می دهد : « چگونه این همه تحیر و گیجی ، ما را به طور الکترونیک بهم می پیوندد در حالیکه ما را با مشغول کردن هر چه بیشتربه کامپیوتر ها و صفحات نمایش ( به جای نگاه کردن صورت همنوع انسانی خود) از یکدیگر باز میدارد . » (دوران ،1381،99)
در دسترس بودن و گسترش تلفن همراه و اینترنت و نفوذ بر ذهنیت افراد باعث گسترش زمان حال و نادیده گرفتن گذشته و آینده شده است . به عبارت دیگر کاربر هر لحظه خود را در زمان حال می بیند و بر این مبنا برنامه زندگی و تعاملات و ارتباطات چهره به چهره خود را تنظیم می کند . رسانه های فردی در غلبه انسان بر تنهایی و اثبات خود و بیان اعتماد بنفس پرداخته اند از این منظر هنگامی که در یک موقعیت اجتماعی فردی با تلفن همراه خود صحبت میکند و یا از اینترنت استفاده میکند در حقیقت به اطرافیان می فهماند که اواگر چه در این جمع تنها و گمنام است اما بیرون از این ، دارای روابط و شبکه اجتماعی است. و با بهره گرفتن از این رسانه های فردی از دیگر اعضای حاضر در اجتماع یا دوستان تاثیر نمی پذیرد .
:
با فرارسیدن عصر تكنولوژیهای نوین ارتباطی و گسترش فراگیر آن كه بهدنبال خود مفاهیم جدیدی چون واقعیت مجازی، فضای سایبر و … را به همراه آورد؛ تغییر و تحولات زیادی در زندگی بشر ایجاد شد و ما را با جهان جدیدی مواجه ساخت. جهانی كه در آن متفاوت میاندیشیم، مینویسیم، میخوانیم، ارتباط برقرار میكنیم و به طور كلی جهانی كه در آن متفاوت زندگی میكنیم.
اساساً همیشه تكنولوژی، روش و طریقه زندگی انسانها را تغییر دادهاست. استفاده از تكنولوژی صرفاً منجر به سادهشدن كارها نمیشود، بلكه در روش اندیشیدن و ماهیت كار انجام شده تأثیر میگذارد، تأثیراتی كه عمدتاً عظیم و پیشبینی نشده هستند. اختراع خط، تكنولوژی چاپ، تلگراف، تلفن و تكنولوژی كامپیوتر را میتوان در همین راستا ارزیابی كرد؛ چرا كه هریک به نوبهی خود با تغییراتی كه بههمراه آوردند، باعث دگرگونی در زندگی بشر شدند. رسانههای نوین اطلاعاتی و در رأس آن اینترنت، موجب نوسازی فرایندهای اجتماعی است. این تکنولوژی تمام جنبههای زندگی مردم را تحت الشعاع قرارداده است. (جهانگرد؛ 1384: 3)
هرچند که انسانها به طور معمول در مقابل هر گونه تغییری مقاومت میکنند ولی باید این مهم را پذیرفت که مواجهه با این تغییرات گریزناپذیر است و این مقاومتها نیز شکستهخواهد شد و به همین علت باید همواره خود را برای این تغییرات که به سرعت و شتابان نیز صورت میپذیرد، آماده کرده و با یک شناخت خوب نسبت به میزان تأثیر هر یک از این تغییرات، اثرات سوء آن را به حداقل ممکن برسانیم.
با رشد شتابان تكنولوژیهای ارتباطات و اطلاعات، به ویژه اینترنت و انتقال پرشتاب فعالیتها به زندگی فردی و جمعی انسان؛ فضاهای سایبر و محیطهای مجازی، اهمیتی روزافزون یافته و مجازی شدن را به نیروی محرك تغییر محیط زندگی انسان و از آن مهمتر به عامل اصلی تغییر الگوهای فكری و رفتاری و به معنایی دقیقتر “وجود انسان” تبدیل كردهاست. ( اوحدی؛ 1380: 9 )
همانطور كه جامعه شناس انگلیسی، آنتونی گیدنز ( 1999 ) یادآور میشود، هرچه این تغییرات نهتنها ” در بیرون از اینجا ” اتفاق میافتد بلكه ” در اینجا نیز اتفاق میافتد – در خانههایمان و درون سرهای ما -، و در اینكه ما چگونه دنیا و جایی كه در آن هستیم، میبینیم. بنابراین، ما همه مسؤولیم تا در مورد تجربیاتمان از این تغییرات فرهنگی بیاندیشیم و بحث كنیم. واقعیت این است كه نمیتوان نسبت به این تغییرات بیتفاوت بود. بنابراین مهم است كه بدانیم كه چگونه این تغییرات میتواند تعاملات انسانی هرروزهی ما را تحت تأثیر قرار دهد. مهمتر اینكه برای تمام كسانی كه وارد دنیای كار میشوند لازم است تا نظرات خردمندانهای راجع به اینترنت داشته باشند. ( تربتی، 1389، ص 12 )
جوامع در حال توسعه نظیر ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با تغییرات فاحش در بافت اجتماعی خود مواجهند. با افزایش پرشتاب قشر تحصیلكردهی دانشگاهی، روز به روز بر میزان طبقهی نوظهور متوسط افزوده میشود. پیامد ایجاد چنین طبقهی اجتماعی در جوامع انسانی، تولید نخبگان جدید در سطح جامعه و تغییر در تركیب و ساختار نخبگان قبلی میباشد. این فرایند تدریجی در بلند مدت، منجر به تغییر ذائقهی ارتباطی عموم جامعه میشود.
اندیشمندان و صاحب نظران علوم اجتماعی و ارتباطات بر این باورند كه تركیب و همگرایی، فناوریهای ارتباطاتی و تجدید ساختار نظام سرمایهداری در دهه های اخیر، سبب گشایش مرحلهی تازهای در تاریخ جوامع بشری شدهاست. مرحلهای كه با اصطلاحاتی نظیر جامعه فراصنعتی، جامعه شبكهای، جامعه اطلاعاتی، جامعه پستمدرن، جامعه مجازی و امثالهم توصیف و تبیین شده است. “ویژگیهای این جامعهی نو را میتوان پدیدههایی از جمله اقتصاد اطلاعاتی جهانی، هندسهی متغیر شبكهای، فرهنگ مجاز واقعی، توسعهی حیرت انگیز فناوریهای دیجیتال، خدمات پیوسته و نیز فشردگی زمان و مكان، برشمرد” ( كاستلز؛ 1380: 15 )
ورود به این نوع جامعهی جدید همچون مرحلهی گذار از جامعهی كشاورزی به جامعهی صنعتی، تمامی جنبههای حیات بشری را تحت تأثیر قرار داده و تحولاتی عمیق را در ساختار جوامع و روابط میان افراد بهوجود آوردهاست، بهنحوی كه عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را با انبوهی از فرصتها و چالشهای اساسی مواجه ساخته است.
در سالهای اخیر “شبکههای اجتماعی مجازی” با سرعتی بینظیر گسترش یافتهاند. پایگاههای مجازی مای اسپیس (MySpace) ، فیس بوک (FaceBook) ، فایو های (5hi)، فرندستر (Friendster)، یوتیوب (YouTube)، فیلکر (Flickr)، اورکات (Orkut) و تویتر (Twitter) مشهورترین این شبکهها هستند که فضایی جذاب را برای ارتباط شبکهای در فضای مجازی میان کاربران اینترنت و عمدتاً از نسل جوان، فراهم آورده و در مدت زمانی کوتاه به سرعت رشد کردهاند. به عنوان مثال FaceBook با توجه به اعلام سایت ویکیپدیا تا سپتامبر سال 2011 بیش از 800 میلیون کاربر فعال دارد. ( wikipedia؛ تاریخ مشاهده 09/09/1390)
شبکههای اجتماعی از یک سایت ساده مانند موتور جستجوگر، امکاناتی را برای بارکردن فایلهای صوتی تصویری، گفتگوی مکتوب، پست الكترونیک و دیگر ابزارهای اشتراکگذاری به کاربران خود ارائه میدهند. شبکههای اجتماعی، محل گردهمایی صدها میلیون کاربر اینترنت است که بدون توجه به مرز، زبان، جنس و فرهنگ، به تعامل و تبادل اطلاعات میپردازند.
بیشك شبكهی اجتماعی فیسبوك را میتوان به عنوان نماد شبكههای اجتماعی دانست. در سالهای اخیر حضور در فیسبوك به عنوان یک فعالیت اجتماعی در سطح دنیا شناخته شده و یكی از راههای برقراری ارتباط با دوستان، همكاران و آشنایان میباشد. ورود كاربران ایرانی نیز در این شبكهی اجتماعی ( با لحاظ سابقهی حضور در نسل اول این شبكهها همچون اوركات یا شبكههای اجتماعی محلی ایران چون كلوب و پردیس من ) در ابتدا صرف برقراری ارتباط دوستی، عاطفی و احساسی با دوستان، همكاران و آشنایان آغاز شد. با نفوذ بیشتر این شبكه در بین ایرانیان هر چند در ابتدا با تقویت ابعاد عاطفی و احساسی بیان شده بود، اما از طریق و نوع رویهی خود شبكهی فیسبوك میتوان حدس زد كه تغییراتی در این رویه انجامگرفته و خواهدگرفت. شركت فیسبوك با ورود كاربران ایرانی، افغانی و تاجیكی تصمیم به اضافه كردن زبان فارسی به جمع زبانهای این سایت گرفت، هر چند كه هنوز در جمع كاربران فارسیزبان كمتر استفاده میگردد.
یكی از مهمترین ابعاد زندگی انسان كه از این پدیده تأثیرات عمیقی را پذیرا خواهد شد، بعد هویتی است. هویت یكی از مهمترین مسائل جوامع میباشد. بیگمان میتوان گفت كه هویت از نیازهای روانی انسان و پیشنیاز هر گونه زندگی جمعی است.
از سوی دیگر امروزه جنبههای گوناگون مسألهی هویت از سوی متفكران و نظریهپردازان اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. شرایط كنونی ارتباطات جهانی، توسعه و رشد تكنولوژیهای مختلف، رویارویی مداوم فرهنگی و … سبب شده است كه مسألهی هویت در ابعاد مختلف به موضوعی كانونی در بررسیهای اجتماعی تبدیل شود.
از جمله مسائل اساسی شکل دهنده هویت هر انسانی، داشتن تعریفی از خود، از معنای زندگی، هدف در زندگی و… است و با نگاهی اجمالی به معارف دینی میبینیم که یكی از کارکردهای اصلی دین در زندگی این است که با دادن جهانبینی الهی، معنا و هدف نهایی زندگی را برای انسان تبیین میکند و غایت مسیر حرکت او را نشان میدهد. حال اگر معنا و غایت زندگی فرد بر اساس جهانبینی دینی شکل گرفت، دیگر ابعاد هویتی فرد ( هویت شغلی، جنسیتی و … ) به عنوان واسطههای دستیابی به آن هدف و در راستای آن معنا و غایت نهایی، جهتدهی خواهدشد. وقتی فرد، جهانبینی الهی پیدا میکند و مبداء و مقصد خود را میداند و پی میبرد که برای چه آفریده شدهاست و غایت آفرینش او چیست؛ میتواند در مورد سایر مسائل زندگی بهتر تصمیم بگیرد. بنابراین، بهنظر میرسد هویت دینی در مرتبهای بالاتر از سایر ابعاد هویت قرار دارد و میتواند در شکلگیری سایر ابعاد هویتی فرد، نقش اساسی ایفا کند.
شاید بتوان گفت، هویت دینی از مهمترین عناصر ایجادكنندهی همگنی و همبستگی اجتماعی در سطح جوامع است که طی فرایندی با ایجاد تعلق خاطر به دین و مذهب در بین افراد جامعه، نقش بسیار مهمی در ایجاد و شكلگیری هویت جمعی دارد و به عبارتی عملیات تشابهسازی و تمایزبخشی را انجام میدهد. به طور مثال دین اسلام و مذهب شیعه، به طور همزمان ضمن ایجاد تشابه دینی در بین افراد جامعهی ایران، آن ها را از سایر ادیان جدا میسازد. در جامعهی ایران برخلاف سایر جوامع ( که به دنبال حاشیهای کردن دین و برانداختن دینداران از اریکه قدرت و منزوی کردن آنان هستند )، با بهره گرفتن از نیروی مذهب در پنج قرن گذشته، حداقل سه انقلاب تمام عیار را سامان دادهاند. نخستین حرکتها در سال 880 شمسی با انقلاب صفویان برپایهی مذهب تشیع، دومین حرکت در سال 1285 شمسی با رهبری علمای طراز اول شیعه در انقلاب مشروطه و آخرین هم در انقلاب اسلامی سال 1357 شمسی با رهبری و هدایت مرجعیت شیعی شکل گرفت. (گودرزی، 1387: 50 )
در جامعه ما با توجه به آمار ارائه شده از سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 از سوی مرکز آمار ایران به دلیل آنكه جوانان ( علیالخصوص دانشجویان ) درصد بالایی از جمعیت كشور را تشكیل میدهند؛ این مسأله در رابطه با این قشر فرهیخته و آیندهساز كشور اهمیتی دو چندان مییابد؛ چرا كه چنین قشری در هر جامعهای به لحاظ برخورداری از توان و انرژی فراوان قادر است تأثیر تعیینكنندهای بر آیندة جامعه بگذارد.
مجتبی عباسی قادی در كتاب “تأثیر اینترنت بر هویت ملی”، دیدگاه صاحبنظران و اندیشمندان را در خصوص اثرات و تبعات ناشی از اینترنت به طور عام و تأثیرات هویتی آن به طور خاص، به سه دسته کلی تقسیم کردهاست: دستهی اول که دیدگاه آن ها به جبرگرایی معروف است، اینترنت را ساختاری عینی و بیرونی و متصلب فرض میکنند که در چارچوب آن ذهنیت افراد شکل میگیرد و کاربران آن را در سیطرهی خود قرار میدهند و جبری را بر آن ها تحمیل میکنند. دستهی دوم که دیدگاه آن ها به ارادهگرایی معروف است، اینترنت را صرفاً به عنوان یک رشته امکانات محض در جهت تواناسازی فرد برای گردآوری انبوه اطلاعات و رشد کثرتگرایی میدانند. و بالاخره دستهی سوم که دیدگاه آن ها به تکنورئالیسم معروف است، رویکرد بینابینی دارند؛ یعنی آن ها در عین اینکه ابعاد هستی شناختی فناوری اینترنت را نادیده نمیگیرند، اما معتقدند که این فناوری تعیین کنندهی نهایی نخواهد بود. به بیان دیگر، آن ها در عین اینکه ظرفیتها و تواناییهای اینترنت را در نظر دارند، به آزادی عمل کاربران نیز توجه دارند.
در این پژوهش نیز با توجه بیشتر به دیدگاه سوم ( تكنورئالیسم ) سعی میشود تا تأثیر شبكههای اجتماعی – با تأكید بر شبكة اجتماعی فیس بوك – را بر هویت دینی كاربران، مورد بررسی قراردهم.
بیل گیتس رئیس و مؤسس آمریکایی شرکت مایکروسافت، معتقد است تحت تأثیر فضاهای مجازی جدید که در آن تلویزیونها و كامپیوترها به یک شبکهی هوشمند جهانی مرتبط هستند، عناصر رفتاری انسانها شکل خواهندگرفت و این شبکهها ستون فقرات ساختار اجتماعی ما را تشکیل میدهند ( کاریزی؛ 1381: 329 ). فرهنگ مجاز واقعی تا حد واقعیت مجازی مورد قبول واقع میشود که استفادهی مناسب از آن برای بالا بردن سطح دانشمان نیروی نهفتهی زیادی دارد. استفادهی نادرست ممکن است زیانهای زیادی به همراه داشته باشد ( همان: 9) خصوصاً برای نسلی که درمقایسه با نسل قبل، با محرکهای فراوانی مواجه است ( عطاران؛ 1383: 198 ).
اینترنت، این فنآوری جدید ، جایی بین دو سوی ( قطب ) جبرگرایی فنی و سازهی اجتماعی قرار دارد و در انواع فعالیتهای آدمی رخنه کرده است ( پاترشیا؛ 1382: 403 ). اینترنت شکل و شرایط کنش اجتماعی و تجربه انسانی را در سرتاسر جهان تعیین میکند ( کاستلز؛1380: 13 ).
ایران بر اساس آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار (سرشماری نفوس و مسكن سال 1385)، ایران با 25 میلیون جوان بین 14 تا 29 سال به عنوان یکی از کشورهای جوان دنیا مطرح شدهاست . شناخت مقولة جوانی بیش از پیش با تأثیرات تکنولوژیكی عصرجدید به ویژه با راهاندازی شبکة جهانی اینترنت آمیخته است، جوانان خود عاملان فعال و دخالتگر در محیط پیرامون خود هستند. آنان از شرایط پیرامون خود تفسیری دارند و برمبنای دریافت و تفسیر خود کنشهایشان را شکل میدهند. هیچکس بیش از خود آن ها از معنای کنش و رمز و رموز آن ها آگاه نیست.
جوانان ممکن است این سؤال را بپرسند که تکنولوژیهای ارتباطاتی چه نقشی را در زندگی آنان بازی میکند؟ به ویژه اینترنت و شبكههای اجتماعی مجازی که جوانان را قادر به اتصال محلی، ملی و همینطور جهانی بطریق راههای ناموازی میسازد. امروز تحول و اثرات این تكنولوژیها برکنش جوانان به ویژه جوانان دانشگاهی مسألهی مهمی است که باید کارشناسانه بررسی و فواید و تبعات منفی آن در آیندهی دور و نزدیک مورد توجه قرار گیرد.
شبكههای اجتماعی اینترنتی یا مجازی، نسل جدید از پایگاههایی هستند كه مورد توجه كاربران شبكههای اینترنت قرار گرفتهاند. این شبكهها در سالهای اخیر به یكی از تأثیرگذارترین سرویسهای ارائه شده در اینترنت و وب تبدیل شدهاند و تحول شگرفی در نظامهای اجتماعی ملل مختلف ایجاد كردهاند. این شبكهها به گونهای متفاوت مناسبات اجتماعی و فردی را دچار دگرگونی كردهاند به طوریكه نه تنها نهادهای اجتماعی – هم از حیث كاركرد و هم از حیث ماهیت – دستخوش تغییرات شدهاند، بلكه این شبكهها بخشی از هویت دینی كاربران و كل عالم ارتباطات را نیز دستخوش تغییر و تحول كردهاند. به طوریكه گروهی از نویسندگان این تحول در عالم ارتباطات را مبدأ سبز فایلی میدانند، عصری که از آن تحت عناوین مختلفی نظیر: ” دهکده جهانی ” (مک لوهان)، ” جامعه مدنی جهانی “(دیوید هلد)، ” مدرنیته دوم ” (اولریش بک)، ” جامعه شبکهای ” (مانوئل کاستلز)، ” جهان رها شده ” (آنتونی گیدنز)، ” جامعه ارتباطی ” (جیانی واتیمو) و” مدرنیته سیال ” (زیگمون بومن) یاد میکنند.
از جمله اهداف ایجاد و توسعهی شبكههای اجتماعی مجازی میتوان به ساماندهی و پیوند گروههای اجتماعی مجازی بر محور مشتركات اعتقادی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، به اشتراك گذاردن علاقهمندیها توسط اعضاء و گروهها و ایجاد محتوا توسط آن ها و نیز توسعهی مشاركتهای اجتماعی و تعاملات انسانها، اشاره كرد.
هر شبکهی اجتماعی فرهنگ ارتباطاتی خاص خود را دارد. یعنی منش و گفتار مخصوص و منحصربهفرد برای خود برگزیدهاست . البته میتوان شبکههایی را یافت که فرهنگ ارتباطاتی تقلیدی برای خود برگزیدهاند. فرد با عضویت در هر شبکهی اجتماعی درگیر نوع خاصی از فرهنگ ارتباطاتی میشود که شامل برخورد، تکه کلام، اصطلاحات مخصوص، رفتار، تیپ شخصیتی و ظاهری و … است. بدون تردید میزان تأثیرپذیری فرد از این محیط، صفر مطلق نخواهد بود. پس هر شبکهی اجتماعی هویت مطلوب خود را ترویج میکند. مثلاً در سایتهایی مثل فیس بوک و فرند فید و توئیتر، کاربر در کنار اینکه عضو جامعهی بزرگ سایت مورد نظر هست، در گروه و شبکههای اجتماعی کوچکتری نیز عضو میشود. هر کدام از این گروهها وابستگی خاص خود را دارند و به طبع فرهنگ ارتباطاتی مخصوص. پس فرد در تأثیر پذیری از فرهنگ ارتباطاتی این گروهها بر خود لازم میبیند که هویت ارتباطاتی ( سبک و هویت کنشهای کلی فرد در ارتباط با دیگران ) خود را تغییر دهد. هرچند این تغییر هویت موقت و محدود به زمان و مکان خاصی باشد. ولی بدون تردید در هویت واقعی فرد بیتأثیر نخواهدبود. بهطور کلی همهی اجزای یک شبکهی اجتماعی که فرد با آن در تعامل است در ضمیر ناخودآگاه فرد تأثیر میگذارد. هویت ارتباطی فرد نیز چیزی نیست که به ضمیر ناخودآگاه مرتبط نباشد. نگرشهای متفاوت از سوی مخاطبان، سیاستگزاران و دولتمردان به مقولهی شبكههای اجتماعی و سعی در مسدود و محدود كردن میزان دسترسی به برخی از این شبكهها در برخی از جوامع از یک سو و همچنین بروز و شكلگیری تحولات و جنبشهای سیاسی و اجتماعی با چاشنی شبكههای اجتماعی از سوی دیگر؛ این سؤال اصلی را مطرح میكند كه :
شبكههای اجتماعی چه آثار و پیامدهایی بر هویت كاربران دارند؟
انتخاب شبكهی اجتماعی فیسبوك نیز در این پژوهش، به علت تعداد بسیار بالای كاربران آن و یكی از تأثیرگذارترین شبكههای اجتماعی مجازی در اینترنت بودهاست.
:
انسان ها در حالی به قرن بیست و یکم گام نهاده اند که ارتباطات جهان را تسخیر کرده و کتاب، رایو، فیلم و ماهواره و اینترنت به گونه ای احوال آنها را به همدیگر پیوند داده است که برای زیستن به دنبال شیوه ها و ابزار های جدید هستند.
یکی از دستاورد های عصر ارتباطات آگاهی یافتن مردم از باور های دینی و گرایش های دینی دیگران است که با از میان رفتن سد ها و فاصله ها بیشاز هر زمان دیگری با ادیان و مذاهب دیگر آشنا هستند. (توفیقی ، حسین: 1390)
بشر امروزی به ویژه نسل جوان به مدد رسانه های نوین ارتباطی، شیوه های متفاوتی را جهت حفظ رابطه ی خود با دوستان و آشنایان، برقراری رابطه های جدید و انتشار افکار تجربه می کند.آدمی قدرت این ابزار های ارتباطی را به منظور تامین نیاز های ارتباطی خود به خدمت گرفته است.
سایت های شبکه ی اجتماعی، از جمله رسانه های نوینی هستند که بستر مناسبی برای حفظ روابط آفلاین، ایجاد روابط آنلاین و بسط دادن این روابط به زندگی واقعی فراهم کرده اند.
نتایج تحقیقات نشان داده است که سبک ها و رفتار های ارتباطی کاربران سایت های شبکه اجتماعی از فرهنگ ها و ملل مختلف، به دلیل نگرش ها و ارزش های فرهنگی متفاوت فرق دارد. به عبارت دیگر افراد تحت تاثیر فرهنگ های حاکم در جامعه در جامعه ی خود دست به رفتار های ارتباطی در شبکه های اجتماعی آنلاین می زنند.
تكنولوژیهای نوین ارتباطی که به واقعیت انکارناپذیر زندگی بشر امروز تبدیل شده است دنیای نوینی را رقم زده که فضای مجازی و شبکه های اجتماعی از مصداق مهم آن هستند.تکنولوژی های امروز که در عرصه های مختلف نمود خود را به نمایش گذاشته ابعاد مختلف زندگی انسان را در عرصه های دینی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی و … تحت تاثیر قرار داده است.
اصولا فناوری همواره زندگی انسان ها را تحت تاثیر قرار داده و بهره برداری از آن هم موجب سادگی امور و در ابعاد گسترده آن استفاده موجبا شکل گیری ابعاد پیچیده اجتماعی و فرهنگی می شود.
اختراع خط، تكنولوژی چاپ، تلگراف، تلفن و تكنولوژی كامپیوتر را میتوان در همین راستا ارزیابی كرد؛ چرا كه هریک به نوبه خود با تغییراتی كه بههمراه آوردند، باعث دگرگونی در زندگی بشر شدند. رسانههای نوین اطلاعاتی و در رأس آن اینترنت ، موجب نوسازی فرایندهای اجتماعی است . این تکنولوژی تمام جنبههای زندگی مردم را تحت الشعاع قرارداده است. (جهانگرد، 1384: 3)
هرچند که انسانها به طور معمول در مقابل هر گونه تغییری مقاومت میکنند ولی باید این مهم را پذیرفت که مواجهه با این تغییرات گریزناپذیر است و این مقاومتها نیز شکستهخواهد شد و به همین علت باید همواره خود را برای این تغییرات که به سرعت و شتابان نیز صورت میپذیرد، آماده کرده و با یک شناخت خوب نسبت به میزان تأثیر هر یک از این تغییرات، اثرات سوء آن را به حداقل ممکن برسانیم. ُ
با رشد شتابان تكنولوژیهای ارتباطات و اطلاعات، به ویژه اینترنت و انتقال پرشتاب فعالیتها به زندگی فردی و جمعی انسان؛ فضاهای سایبر و محیطهای مجازی، اهمیتی روزافزون یافته و مجازی شدن را به نیروی محرك تغییر محیط زندگی انسان و از آن مهمتر به عامل اصلی تغییر الگوهای فكری و رفتاری و به معنایی دقیقتر “وجود انسان” تبدیل كردهاست. ( اوحدی، 1380: 9 )
همانطور كه جامعه شناس انگلیسی، آنتونی گیدنز[1] ( 1999 ) یادآور میشود، هرچه این تغییرات نهتنها ” در بیرون از اینجا ” اتفاق میافتد بلكه ” در اینجا نیز اتفاق میافتد – در خانههایمان و درون سرهای ما -، و در اینكه ما چگونه دنیا و جایی كه در آن هستیم، میبینیم. بنابراین، ما همه مسؤولیم تا در مورد تجربیاتمان از این تغییرات فرهنگی بیاندیشیم و بحث كنیم. واقعیت این است كه نمیتوان نسبت به این تغییرات بیتفاوت بود. بنابراین مهم است كه بدانیم كه چگونه این تغییرات میتواند تعاملات انسانی هر روزهی ما را تحت تأثیر قرار دهد. مهمتر اینكه برای تمام كسانی كه وارد دنیای كار میشوند لازم است تا نظرات خردمندآن های راجع به اینترنت داشته باشند.
( تربتی،1389:12)
کشورهای جهان سوم و در حال توسعه مثل ایران نیز در مسیر رشد تکنولوژیک خود همواره تحت تاثیر این شرایط بودند. از زمان حکومت قاجار و شکست ایران در مقابل قشون روس نیز بکارگیری از فناوری ها در عرصه های مختلف به مقوله اساسی در تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی تبدیل شد.
رشد روزافزون سواد و افزایش مهاجرت های ایرانیان به کشور های اقلیم فرنگ زمینه و بستر روزافزون استفاده از فناوری های جدید و همچنین درک دستاوردهای ان سامان در زمینه استفاده از قانون و زندگی و سیاسی و اجتماعی مردم اروپا در بلند مدت، منجر به تغییر ذائقهی ارتباطی عموم جامعه میشود.
اندیشمندان و صاحب نظران علوم اجتماعی و ارتباطات بر این باورند كه تركیب و همگرایی، فنآوریهای ارتباطاتی و تجدید ساختار نظام سرمایهداری در دهه های اخیر، سبب گشایش مرحلهی تازهای در تاریخ جوامع بشری شدهاست. مرحلهای كه با اصطلاحاتی نظیر جامعه فراصنعتی[2]، جامعه شبكهای[3]، جامعه اطلاعاتی[4]، جامعه پستمدرن[5]، جامعه مجازی[6] و امثالهم توصیف و تبیین شده است. “ویژگیهای این جامعه نو را میتوان پدیدههایی از جمله اقتصاد اطلاعاتی جهانی، هندسه متغیر شبكهای، فرهنگ مجاز واقعی، توسعه حیرت انگیز فناوریهای دیجیتال، خدمات پیوسته و نیز فشردگی زمان و مكان، برشمرد” ( كاستلز، 1380: 15 )
در سالهای اخیر “شبکههای اجتماعی مجازی” با سرعتی بینظیر گسترش یافتهاند. پایگاههای مجازی مای اسپیس فیس بوک[7] ، فیس بوک[8] ، فایو های[9] ، فرندستر[10] ، یوتیوب[11] ، فیلکر[12] ، اورکات[13] و تویتر[14] مشهورترین این شبکهها هستند که فضایی جذاب را برای ارتباط شبکهای در فضای مجازی میان کاربران اینترنت و عمدتاً از نسل جوان، فراهم آورده و در مدت زمانی کوتاه به سرعت رشد کردهاند. به عنوان مثال FaceBook با توجه به اعلام خبرگزاری ایسنا تا سپتامبر سال 2012 بیش از یک میلیاردکاربر فعال دارد.(ایسنا، 09/09/1391)
شبکههای اجتماعی گرچه به نظر می پاید از ابزارهای ساده برای نوشتن و به اشتراک گذاری اطلاعات بهره می برند ولی از چنان جذابیت و تاثیرگذاری در دنیای مدرن برخوردار هستند که میلیون ها نفر هر هفته و هر ماه به برای استفاده از این جذابیت ها و خدمات متقابل به عضویت آنها در می آیند.
بیشك شبكهی اجتماعی فیسبوك را میتوان مهمترین شبكههای اجتماعی دانست که بیش از سایر شبکه ها در خدمت کابران اینترنتی قرار گرفته است . این شبکه چنان تاثیر عمیقی برای کاربران بجا گذاشته است که حضور در آن به به نوعی کلا و وجاهت اجتماعی در بین نخبگان و همچنین عامه مردم تبدیل شده است و یكی از راههای برقراری ارتباط با دوستان، همكاران و آشنایان میباشد.
با نفوذ بیشتر این شبكه در بین ایرانیان هر چند در ابتدا با تقویت ابعاد عاطفی و احساسی بیان شده بود، اما از طریق و نوع رویه خود شبكهی فیسبوك میتوان حدس زد كه تغییراتی در این رویه انجامگرفته و خواهدگرفت. شركت فیسبوك با ورود كاربران ایرانی، افغانی و تاجیكی تصمیم به اضافه كردن زبان فارسی به جمع زبآن های این سایت گرفت، هر چند كه هنوز در جمع كاربران فارسیزبان كمتر استفاده میگردد(مزینانی، کاظم 1389 دانشگاه سوره).
یكی از مهمترین ابعاد زندگی انسان كه از این پدیده تأثیرات عمیقی را پذیرا خواهد شد، بعد دینی و گرایش دینی است. دین[15] یكی از مهمترین مسائل جوامع میباشد. بیگمان میتوان گفت كه دین از نیازهای روانی انسان و پیشنیاز هر گونه زندگی جمعی است.
از سوی دیگر امروزه جنبههای گوناگون مسألهی دین از سوی متفكران و نظریهپردازان اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. شرایط كنونی ارتباطات جهانی، توسعه و رشد تكنولوژیهای مختلف، رویارویی مداوم فرهنگی و … سبب شده است كه مسألهی هویت در ابعاد مختلف به موضوعی كانونی در بررسیهای اجتماعی تبدیل شود. انقلاب اطلاعات و گسترش روز افزون تکنولوژی های ارتباطاتی نظیر شبکه های ماهوارهای و اینترنتی تاثیرات بسیاری بر شئون اجتماعی،فرهنگی ،سیاسی و اقتصادی در جوامع جدید گذاشته است به نحوی كه بسیاری از اندیشمندان همچون امانوئل كاستلز و یا فرانك وبستر از پدیده ای به نام جامعه شبكه ای در دوره معاصر یاد كردند.
در این میان، شبكههای اجتماعی مجازی كه نسل جدیدی از وب سایتهای اینترنتی هستند،كاربران اینترنتی را حول محور مشتركی به صورت مجازی گرد هم جمع كرد و جوامع آنلاین را تشكیل داد.
شبكههای اجتماعی زیادی با موضوعاتی از قبیل انگیزههای حرفهای و شغلی، دوستیابی، علایق مشترك در حوزههای مختلف (سینما، ورزش، موسیقی)، زبان مشترك، ملیت مشترك، دین مشترك و غیره در فضای مجازی فعال هستند و هر كدام میلیونها كاربر اینترنتی را جذب كرده اند. آمارهای مربوط به رفتار كاربران اینترنتی نشان می دهد، گرایش به سایت های شبكه اجتماعی در سراسر دنیا همچنان رو به رشد است و این سایتها در آینده فضای مجازی و حتی فضای بیرون از نت نقش بیشتری خواهندداشت.
اما آنچه باعث شده است، چنین موضوعی در این مجال بررسی شود،آن است که این شبكههای اجتماعی در سالهای اخیر در زندگی آنلاین و آفلاین كاربران اینترنتی آنچنان تأثیرگذار بودهاند كه شكلهای ارتباطات اجتماعی نیز از این رسانههای جدید تأثیر پذیرفته است. بهره گیری از این شبکه ها توسط معترضان سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی، حقوق بشر و …آن را از ابزاری که فقط کارکرد تفریحی و دوست یابی داشته، خارج ساخته است و به ابزاری برای پیگیری نیازهای مهم زندگی بشری تبدیل کرده است.
از این رو، مطالعه علمی درباره شبكههای اجتماعی در مراكز دانشگاهی و پژوهشی مورد توجه قرار گیرد. در كنار دانشكدههای علوم كامپیوتری كه نخستین كارهای پژوهشی درباره شبكههای اجتماعی در آنها آغاز شده است، مباحث مربوط به شبكههای اجتماعی در حوزههای علوم سیاسی، علوم اجتماعی، علوم ارتباطات، روان شناسی، مطالعات فرهنگی و غیره مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله مسائل اساسی شکل دهنده زندگی هر انسانی، داشتن تعریفی از خود، از معنای زندگی، هدف در زندگی و… است و با نگاهی اجمالی به معارف دینی میبینیم که یكی از کارکردهای اصلی دین در زندگی این است که با دادن جهانبینی الهی، معنا و هدف نهایی زندگی را برای انسان تبیین میکند و غایت مسیر حرکت او را نشان میدهد. حال اگر معنا و غایت زندگی فرد بر اساس جهانبینی دینی شکل گرفت، دیگر ابعاد زندگی فرد مثل ( شغل، جنسیت و…) به عنوان واسطههای دستیابی به آن هدف و در راستای آن معنا و غایت نهایی، جهتدهی خواهدشد. وقتی فرد، جهانبینی الهی پیدا میکند و مبداء و مقصد خود را میداند و پی میبرد که برای چه آفریده شدهاست و غایت آفرینش او چیست؛ میتواند در مورد سایر مسائل زندگی بهتر تصمیم بگیرد. بنابراین، بهنظر میرسد زندگی دینی در مرتبهای بالاتر از سایر ابعاد زندگی قرار دارد و میتواند در شکلگیری سایر ابعاد هویتی فرد، نقش اساسی ایفاکند.
شاید بتوان گفت، گرایش دینی و همچنین هویت دینی از مهمترین عناصر ایجادكنندهی همگنی و همبستگی اجتماعی در سطح جوامع است که طی فرایندی با ایجاد تعلق خاطر به دین و مذهب در بین افراد جامعه، نقش بسیار مهمی در ایجاد و شكلگیری هویت جمعی دارد و به عبارتی عملیات تشابهسازی و تمایزبخشی را انجام میدهد. به طور مثال دین اسلام و مذهب شیعه، به طور همزمان ضمن ایجاد تشابه دینی در بین افراد جامعهی ایران، آن ها را از سایر ادیان جدا میسازد. در جامعهی ایران برخلاف سایر جوامع (که به دنبال حاشیهای کردن دین و برانداختن دینداران از اریکه قدرت و منزوی کردن آنان هستند)، با بهره گرفتن از نیروی مذهب در پنج قرن گذشته، حداقل سه انقلاب تمام عیار را سامان دادهاند. نخستین حرکتها در سال 880 شمسی با انقلاب صفویان برپایهی مذهب تشیع، دومین حرکت در سال 1285 شمسی با رهبری علمای طراز اول شیعه در انقلاب مشروطه و آخرین هم در انقلاب اسلامی سال 1357 شمسی با رهبری و هدایت مرجعیت شیعی شکل گرفت. (گودرزی، 1387: 50 )
در جامعهی ما با توجه به آمار ارائه شده از سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 از سوی مرکز آمار ایران به دلیل آنكه جوانان (علیالخصوص دانشجویان) درصد بالایی از جمعیت كشور را تشكیل میدهند؛ این مسأله در رابطه با این قشر فرهیخته و آیندهساز كشور اهمیتی دو چندان مییابد؛ چرا كه چنین قشری در هر جامعهای به لحاظ برخورداری از توان و انرژی فراوان قادر است تأثیر تعیینكنندهای بر آیندهی جامعه بگذارد.
اینترنت نیز یک پیشرفت مثبت در زندگی انسان ها بوده است. با ورود آن ارتباطات آسان تر شده است و انواع خدمات به وسیله آن صورت میگیرد. ما اسلام رو به عنوان دینی موافق با پیشرفت و علم قبول کردیم پس اسلام با اینترنت مخالف نیست.
اینترنت نیز به عنوان یک دنیای مجازی وجه های مثبت و منفی بسیاری دارد که اگر بخواهیم مقایسه کنیم در نهایت به نتیجه ای هم نمیرسیم چون معیارها متفاوت است.
مسئله جالبی که میتوان عنوان کرد این است که هرچه به جلوتر می رویم مشخص شدن افراد با ایمان به خدا و دین بیشتر می شود.
اینترنت به عنوان یک دستاورد بزرگ به افراد امکان انواع فعالیت ها را میدهد ، افرادی به دنبال یادگیری هستند و برای آموختن به سراغ اینترنت می روند و افراد دیگر با هدف تفریح و یا کار و سرگرمی به چت می پردازند پس در اصل میتوان اینترنت را به عنوان یک آزمایش برای انسان ها در نظر بگیریم.
مجتبی عباسی قادی در كتاب “تاثیر اینترنت بر هویت ملی”، دیدگاه صاحبنظران و اندیشمندان را در خصوص اثرات و تبعات ناشی از اینترنت به طور عام و تأثیرات هویتی آن به طور خاص، به سه دسته کلی تقسیم کردهاست: دستهی اول که دیدگاه آن ها به جبرگرایی معروف است، اینترنت را ساختاری عینی و بیرونی و متصلب فرض میکنند که در چارچوب آن ذهنیت افراد شکل میگیرد و کاربران آن را در سیطرهی خود قرار میدهند و جبری را بر آن ها تحمیل میکنند. دستهی دوم که دیدگاه آن ها به ارادهگرایی معروف است، اینترنت را صرفاً به عنوان یک رشته امکانات محض در جهت تواناسازی فرد برای گردآوری انبوه اطلاعات و رشد کثرتگرایی میدانند. و بالاخره دستهی سوم که دیدگاه آن ها به تکنورئالیسم معروف است، رویکرد بینابینی دارند؛ یعنی آن ها در عین اینکه ابعاد هستی شناختی فنآوری اینترنت را نادیده نمیگیرند، اما معتقدند که این فنآوری تعیین کنندهی نهایی نخواهد بود. به بیان دیگر، آن ها در عین اینکه ظرفیتها و تواناییهای اینترنت را در نظر دارند، به آزادی عمل کاربران نیز توجه دارند.
ابزار و وسایل ارتباطی همچون کامپیوتر، اینترنت و شبکه های اجتماعی امکانات جدیدی فراهم کرده است که می توان از آن برای تبلیغ دین استفاده کرد.
بر اساس نظرسنجی موسسه بین المللی نظرسنجی زاگبی که به سفارش کلیسای کاتولیک درباره میزان معتقدان به مذهب انجام شده است، در طول پنج سال گذشته میزان افرادی که به خدا و مذهب و پیغمبر اعتقاد دارند، چهار درصد افزایش یافته است.(سخنرانی، دکتر پارسا عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت، 1390)
بر اساس همین نظرسنجی حجم مطالب مربوط به امور متافیزیک در مطالب آنلاین در چهار سال اخیر تقریبا سی درصد افزایش یافته است و خلاصه اینکه نمی توان گرایش روز افزون استفاده از مباحث مذهبی را در فضای واقعی، وب و ماهواره ای انکار کرد.
برخی از افراد با بهره گرفتن از این فضا به تحریف مباحث و مبانی دینی می پردازند، از این رو لازم است، علما و طلاب در این فضا حضور یابند و به مقابله با این تحریفات بپردازند.
از طریق فیس بوک به میزان زیادی از اطلاعات درباره استفاده کنندگان این سایت به ویژه در جهان عرب و اسلام استفاده می شود ولی بر اساس دیدگاه کارشناسان مسائل اجتماعی این امکانات و اطلاعات و به اشتراگ گذاری اطلاعات از طریق این سایت و ساینت های مشابه با چه هدفی صورت می گیرد.
هر کسی با امکانات فیس بوک آشنا باشد، از این که این امکانات به صورت رایگان در اختیار افراد قرار می گیرد متعجب می شود، از این رو به راحتی می توان دریافت پشت این ظاهر زیبا و فریبنده اغراض دیگری وجود دارد.
وقتی که کاربر روبروی شما درباره مسایل به عنوان مثال جنس مخالف با شما صحبت می کند بنابراین نمی توان به وی شبهه سیاسی داد از این رو فضا کاملا برای هرگونه جاسوسی آماده است. این درحالی است که دست اندرکاران چنین سایت های شبکهای از این گفتگو به عنوان ابزاری برای رسوخ در درون روان انسان مقابل خود استفاده می کند.
1-2 بیان مسأله
با گسترش ضریب نفوذ اینترنت در ایران و جهان ، فضای مجازی هر روز گسترده تر و تاثیر گذارتر می شود.
و بعد از ابداع وب در سال 1990 ، اینترنت دو دوره طلایی را شاهد بوده است : عصر وب یک و عصر وب 2، در عصر اول وب ، فناورهایی کاربرد داشتند که عمدتا بر اساس مدل کلاسیک ارتباطات یعنی فرستنده، کانال و گیرنده کار می کردند ، اما عصر وب2 ویژگی هایی دارد که آن را از تمام رسانه هایی که تا کنون شاهدش بوده ایم منفک می کند ، وب 2 عمدتا مبتنی بر تولید محتوا توسط کاربران و مشارکت آنها در انتشار و باز انتشار و به اشتراک گذاری اطلاعات و محتوا است.
وب 2 به آن دسته از فناوری هایی اطلاق می شود که امکان مشارکت کاربر در تولید محتوا و به اشتراک گذاری اطلاعات شامل ، متن ، عکس ، فیلم ، لینک ، فایل و هر گونه داده دیگر را فراهم می آورند .
فناوری های وب 2 امکان تعامل گسترده میان کاربران اینترنت و تبادل سریع و گسترده اطلاعات میان آنها را فراهم می آورند . وب 2 دنیای کندوهای کاربران در محیط های مجازی است ، و شبکه های اجتماعی بخشی از فناوری های وب 2 هستند که درون آنها ، تعاملات کاربران و امکان ایجاد حلقه های دوستی ، گروه های رای دهی ؛ارتباطات افقی و سفارشی شدن صفحات وب فراهم می شود .
شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان نماد وب 2 بخش عمده فضای مجازی را اشغال کرده اند و می توان اذعان کرد این شبکه ها مدل جدید از ارتباطات سایبری را بنیان گذاشته اند که تا کنون سابقه نداشته است .شبکه های اجتماعی محصول فناوری های وب 2 هستند .(خانیکی و بابایی،1390:96)
شبکه های اجتماعی مجازی جدیدترین و جذاب ترین فناوری اینترنتی هستند که حدود 78 درصد کاربران اینترنت عضو یکی از این شبکه ها می باشند با این وجود نهاد روابط عمومی در ایران هنوز با این فناوری جدید ارتباطی بیگانه است چرا که به دلیل پیچیده بودن و ناشناخته بودن و حساسیت های سیاسی و امنیتی در باره این شبکه ها هنوز یک مدل کاربردی مشخص برای نحوه استفاده روابط عمومی ها از این شبکه تعریف و ارائه نشده است.(همان،97)
یکی از اولین تعاریف نسبتا جامع از فرهنگ در سال 1871 توسط تیلور ارائه شد. این مردم شناس انگلیسی اعتقاد داشت که فرهنگ عبارت است از مجموعه ی پیچیده ای از دانش ها، هنر ها، قوانین، اخلاقیات، عادات، و هر چه که فرد به عنوان عضوی از جامعه خویش فرا می گیر، تعریف می کند.
بر اساس این تعریف فرهنگ آموختنی است و از طریق رفتار های ارتباطی به اشتراک گذاشته می شود؛ بنابراین می توانیم آن را به اعضائی که در شبکه های مشترک عضو هستند انتقال دهیم.
گیرتز[16] (1973)معتقد است که انسان حیوانی است که در شبکه هائی از مفاهیم و معانی که خود او ایجاد کرده است، زندگی می کند و هدف از تحلیل فرهنگ را مطالعه معانی به اشتراک گذاشته شده میان اعضای یک فرهنگ می داند.معانی اغلب درون یک بافت خاص قابل تفسیر هستند.آگاهی از اینکه چگونه فرهنگ بر افراد تاثیر می گذارد، می تواند با شناخت محیط جغرافیائی یا محیط زندگی وی شروع شود.
کریسپین ترلو در کتاب ارتباطات کامپیوتر – واسط آورده است؛ مادامی که تکنولوژی تکامل می یابد، ارتباط نیز تغییر می کند.(ترلو، 1387: 76)
نویسندگان این کتاب در نتیجه گیری تاثیر تکنولوژی اینترنت برتعامل اجتماعی و زندگی روزمره سه عامل را در نظر گرفتند:
بیل گیتس[17] رئیس و مؤسس آمریکایی شرکت مایکروسافت، معتقد است تحت تأثیر فضاهای مجازی جدید که در آن تلویزیونها و كامپیوترها به یک شبکهی هوشمند جهانی مرتبط هستند، عناصر رفتاری انسانها شکل خواهندگرفت و این شبکهها ستون فقرات ساختار اجتماعی ما را تشکیل میدهند (کاریزی،1381: 329 ). فرهنگ مجاز واقعی تا حد واقعیت مجازی مورد قبول واقع میشود که استفادهی مناسب از آن برای بالا بردن سطح دانشمان نیروی نهفتهی زیادی دارد. استفادهی نادرست ممکن است زیانهای زیادی به همراه داشته باشد (همان: 9) خصوصاً برای نسلی که درمقایسه با نسل ق نسبت دین و رسانه
نسبت دین و رسانه چیست ؟ این پرسشی است که محققان علوم اجتماعی، بسیار به آن اندیشیده و پاسخ های گوناگونی به آن داده اند.هر یک از این پاسخ ها بسته به خاستگاه محققان، با پاسخ های دیگر متفاوت بوده است؛ پاسخی که در جهان غرب به این موضوع داده شده به دلیل ماهیت سکولار آن با پاسخی که در کشور ما به آن داده شده است به دلیل رویکرد خاص خود به دین، بسیار تفاوت دارد.
سکولاریسم در غرب به گرچه تلاش کرده دین را از رسانه بزداید ولی هرگز نتوانسته به طور مطلق به این هدف نایل آید و دین در همان صورت مورد نظر در جهان سکولاریستی، در رسانه ها حضوری پررنگ دارد اما در نگاه سکولار، تعریف از دین تقلیل یافته و در یکی از اشکال ذیل بروز کرده است.
بر اساس این تفکر سکولار در جدائی دین و جامعه، دین، سلطه خود را بر جنبه های زندگی اجتماعی و عمومی از دست داده و به زندگی شخصی و خصوصی منحصر می شود.
به عبارت دیگر در این تفکر صورت های دینی به جای باورها و نهاد های دینی جایگزینی شده است به این معنی که دانش، رفتار و نهاد های مبتنی بر قدرت الهی، جای خود را به نوع انسانی دین می دهند.(باهنر، 21:1388)
استوارت هور در کتاب “دین در عصر رسانه” تشدید شدن رابطه دین و رسانه را در آغاز قرن بیست و یکم، این گونه تشریح کرده است:
“در امتداد قرن بیست و یکم، دین و رسانه، روز به روز بیشتر به یکدیگر مرتبط می شوند. بخش اعظم مذهب و معنویت دوران معاصر از طریق رسانه ها درک می شود و رویدادها و نمادهائی مهم، با فراوانی و روافزون ظاهر می شوند.تنها در سال های اخیر شاهد پوشش وسیع رسانه ای رسوائی های کلیسا های کاتولیک امریکا و اروپا، درگیری های عمومی گروهای مذهبی درباره مسائل مربوط به هم جنس بازان، غلبه گفتمان های رسانه ای دین بر مبارزات سیاسی آمریکا و ظهور مجدد دین در حیات سیاسی و اجتماعی اروپا بوده ایم.
1-2-1 کاربران در ایران
ایران بر اساس آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران با بیش از 26 میلیون جوان بین 14 تا 29 سال به عنوان یکی از کشورهای جوان دنیا مطرح شدهاست . شناخت مقولهی جوانی بیش از پیش با تأثیرات تکنولوژیكی عصرجدید به ویژه با راهاندازی شبکهی جهانی اینترنت آمیخته است ، جوانان خود عاملین فعال و دخالتگر در محیط پیرامون خود هستند . آنان از شرایط پیرامون خود تفسیری دارند و برمبنای دریافت و تفسیر خود کنشهایشان را شکل میدهند . هیچکس بیش از خود آن ها از معنای کنش و رمز و رموز آن ها آگاه نیست.
جوانان ممکن است این سؤال را بپرسند که تکنولوژی ارتباطاتی چه نقشی را در زندگی آنان بازی میکند؟ به ویژه اینترنت و شبكههای اجتماعی مجازی که جوانان را قادر به اتصال محلی، ملی و همینطور جهانی بطریق راههای ناموازی میسازد . امروز تحول و اثرات آن برکنش جوانان به ویژه جوانان دانشگاهی مسألهی مهمی است که باید کارشناسانه بررسی و فواید و تبعات منفی آن در آیندهی دور و نزدیک مورد توجه قرار گیرد .
شبكههای اجتماعی اینترنتی یا مجازی، نسل جدید از پایگاههایی هستند كه مورد توجه كاربران شبكههای اینترنت قرار گرفتهاند. این شبكهها در سالهای اخیر به یكی از تأثیرگذارترین سرویسهای ارائه شده در اینترنت و وب تبدیل شدهاند و تحول شگرفی در نظامهای اجتماعی ملل مختلف ایجاد كردهاند. این شبكهها به گونهای متفاوت مناسبات اجتماعی و فردی را دچار دگرگونی كردهاند به طوریكه نه تنها نهادهای اجتماعی – هم از حیث كاركرد و هم از حیث ماهیت – دستخوش تغییرات شدهاند، بلكه این شبكهها بخشی از هویت دینی كاربران و كل عالم ارتباطات را نیز دستخوش تغییر و تحول كردهاست. به طوریكه گروهی از نویسندگان این تحول در عالم ارتباطات را مبدأ سبز فایلی میدانند، عصری که از آن تحت عناوین مختلفی نظیر: ” دهکده جهانی ” (مک لوهان)، ” جامعه مدنی جهانی “(دیوید هلد)، ” مدرنیته دوم ” (اولریش بک)، ” جامعه شبکهای ” (مانوئل کاستلز)، ” جهان رها شده ” (آنتونی گیدنز)، ” جامعه ارتباطی ” (جیانی واتیمو) و” مدرنیته سیال ” (زیگمون بومن) یاد میکنند.
از جمله اهداف ایجاد و توسعهی شبكههای اجتماعی مجازی میتوان به ساماندهی و پیوند گروههای اجتماعی مجازی بر محور مشتركات اعتقادی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، به اشتراك گذاردن علاقهمندیها توسط اعضاء و گروهها و ایجاد محتوا توسط آن ها و نیز توسعهی مشاركتهای اجتماعی و تعاملات انسانها، اشاره كرد.
هر شبکهی اجتماعی فرهنگ ارتباطاتی خاص خود را دارد. یعنی منش و گفتار مخصوص و منحصر به فرد برای خود برگزیدهاست . البته میتوان شبکههایی را یافت که فرهنگ ارتباطاتی تقلیدی برای خود برگزیدهاند. فرد با عضویت در هر شبکهی اجتماعی درگیر نوع خاصی از فرهنگ ارتباطاتی میشود که شامل برخورد، تکه کلام، اصطلاحات مخصوص، رفتار، تیپ شخصیتی و ظاهری و … است. بدون تردید میزان تأثیرپذیری فرد از این محیط صفر مطلق نخواهد بود. پس هر شبکه اجتماعی گرایش، رویکرد و هویت مطلوب خود را ترویج میکند. مثلا در سایتهایی مثل فیس بوک و فرند فید و توئیتر، کاربر در کنار اینکه عضو جامعهی بزرگ سایت مورد نظر هست، در گروه و شبکههای اجتماعی کوچکتری نیز عضو میشود. هر کدام از این گروهها وابستگی خاص خود را دارند و به طبع فرهنگ ارتباطاتی مخصوص. بنابراین چه بسا فرد در تأثیر پذیری از فرهنگ ارتباطاتی این گروهها بر خود لازم میبیند که گرایش ها، اعتقادات و هویت ارتباطاتی(سبک و هویت کنشهای کلی فرد در ارتباط با دیگران) خود را تغییر دهد. هرچند این تغییر هویت موقت و محدود به زمان و مکان خاصی باشد. ولی بدون تردید در هویت واقعی فرد بیتأثیر نخواهدبود. بهطور کلی همهی اجزای یک شبکهی اجتماعی که فرد با آن در تعامل است در ضمیر ناخود آگاه فرد تأثیر میگذارد. گرایش دینی ارتباطی فرد نیز چیزی نیست که به ضمیر ناخودآگاه مرتبط نباشد. نگرشهای متفاوت از سوی مخاطبان، سیاستگزاران و دولتمردان به مقولهی شبكههای اجتماعی و سعی در مسدود و محدود كردن میزان دسترسی به برخی از این شبكهها در برخی از جوامع از یک سو و همچنین بروز و شكلگیری تحولات و جنبشهای سیاسی و اجتماعی با چاشنی شبكههای اجتماعی از سوی دیگر؛ این سؤال اصلی را مطرح میكند كه شبكههای اجتماعی چه آثار و پیامدهایی بر اعتقادات، گرایش دینی و هویت كاربران دارند؟ و اساسا این سوال مطرح است با توجه به شکل گیری نحله ها و مکاتب دروغین و انحرافی و عرفان های کاذب ایا این مسائل سراغ کاربران شبکه های اجتماعی را نیز خواهد گرفت؟
انتخاب شبكهی اجتماعی فیسبوك نیز در این پژوهش، به علت تعداد بسیار بالای كاربران آن و یكی از تأثیرگذارترین شبكههای اجتماعی مجازی در اینترنت بودهاست.
دین همواره نقش تاثیر گذار در زندگی بشر داشته است و این در حالی است که تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اثرات فراوانی بر گرایش ها و اعتقادات دینی جوامع داشته و بررسی ارتباط دین و رسانه بویژه ارتباط دین و رسانه های جدید همواره مورد بحث کارشناسان و صاحب نظران ارتباطات است.
با وجود اینکه دین یکی از نیازهای واقعی جوامع انسانی تلقی شده ولی بررسی چگونگی تعامل رسانه ها با این مقوله همواره مورد بحث کارشناسان مسائل اجتماعی و ارتباطی بوده و بخش مهمی از تحقیقات حول محور دین و رسانه شکل گرفته است.
در کشور ما نیز که اساسا یک جامعه دینی و مذهبی است نقش رسانه ها و ارتباط آن ها با دین همواره مورد تاکید و موضوع پژوهش های اجتماعی بسیاری بوده است چه اینکه بسیاری از جوانان و دانشجویان به دلیل فضای پویا و فعال رسانه های جدید و شبکه های اجتماعی (فیس بوک ، توئیتر و …)عضو آن ها هستند .
این تحقیق بر آن است تا به بررسی استفاده کنندگان از شبکه های اجتماعی مجازی از منظر دین بپردازد و با توجه به اهمیت دین و محتوای دینی در انقلاب و جمهوری اسلامی ایران ابعاد این موضوع را در یک تحقیق پیمایشی به بررسی بگذارد؛ به عبارتی گرایش و علاقه روزافزون جوانان به استفاده از این شبکه ها را بررسی نماید و ارتباط معنایی آن را با گرایش دینی بسنجد.
این موضوع با وجود پژوهش های صورت گرفته همچنان جدید و مورد تاکید کارشناسان و اساتید دانشکده های ارتیاطات و علوم اجتماعی است و می تواند از زوایای مختلف به این پدیده اجتماعی بنگرد و واقعیت های تازه ای را رمزگشائی نماید.
در این زمینه محقق بر آن است تا به بررسی این موضوع از منظری دیگر بپردازد و آن دریافت این مهم است که ارتباط این پدیده های نوظهور با ارتباطات سنتی مورد استفاده در زندگی دینی مردم چیست و چگونه می توان نقش ارتباطات سنتی را در بستر ابزارها و وسائل نوین ارتباطی مثل شبکه های اجتماعی مجازی تبیین کرد؛ به عبارتی آیا همانگونه که نقش شبکه مساجد در توسعه فرهنگ دینی و همچنین انقلاب اسلامی ایران نقشی تعیین کننده ای بوده می توان چنین نقشی را به رسانه های جدید مثل شبکه های مجازی تعمیم داد و آیا می توان پیوندی در این زمینه متصور بود.
و چگونه می توان از شبکه های اجتماعی مجازی در جهت اهداف فرهنگی استفاده کرد و آیا می توان امیدوار بود استفاده آزادانه از این شبکه ها در فضای سالم فرهنگی اتفاق بیفتد.
در سالهای اخیر “شبکههای اجتماعی مجازی” با سرعتی بی نظیر گسترش یافتهاند. پایگاههای مجازی مای اسپیس فیس بوک(MySpace)، فیس بوک (FaceBook) ، فرندستر (Friendster)، یوتیوب (YouTube)، فیلکر (Flickr)، اورکات (Orkut) و تویتر (Twitter)مشهورترین این شبکهها هستند که فضایی جذاب را برای ارتباط شبکهای در فضای مجازی میان کاربران اینترنت و عمدتاً از نسل جوان، فراهم آورده و در مدت زمانی کوتاه به سرعت رشد کردهاند.
حال این پرسش مطرح است كه تاثیر این شبکه ها بر ابعاد زندگی انسانی چگونه است و ارتباط آن با دین و مذهب و بطور کلی گرایش دینی مخاطبان خود چگونه است؟
در این پژوهش تلاش می شود نظرات دانشجویان دانشکده هنر های زیبا دانشگاه تهران در ارتباط با گرایش دینی و شبکه های اجتماعی در قالب یک پژوهش پیمایشی مورد بررسی قرار بگیرد.
دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﻋﺎ ﻃﻔﻲ ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ ﻧﺴﺒﺘﺎً ﭘﺎﻳﺪاری اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﺑـﻴﻦ ﻣﺎدر و ﻛﻮدك ﻳﺎ اﻓﺮادی ﻛـﻪ ﻧـﻮزاد در ﺗﻌﺎﻣـﻞ ﻣـﻨﻈﻢ و داﻳـﻢ ﺑـﺎ آﻧﻬﺎﺳﺖ، اﻳﺠﺎد می شود. بالبی (1988) ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ اﻧﺘﻈﺎراتﻛﻮدك درﺑﺎره ﺣـﺴﺎﺳﻴﺖ، در دﺳـﺘﺮس ﺑـﻮدن و ﭘﺎﺳـﺨﮕﻮ ﺑـﻮدن ﻣﺮاﻗﺐ اوﻟﻴﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﮔﻴﺮی ﺗﻔﺎو ت ﻫﺎﻳﻲ در ﻧـﻮع دﻟﺒـﺴﺘﮕﻲ ﻧﻮزاد ﺑﻪ ﻣﺮاﻗﺐ ﻣﻲ ﮔﺮدد و ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﻪ ﻋﺎﻣﻞ ﻛﻮدك ﺑـﻪ ﺗــﺪرﻳﺞ اﻟﮕﻮﻫــﺎﻳﻲ از ﺧــﻮد و دﻳﮕــﺮان را درو ن ﺳــﺎزی ﻣــﻲ ﻛﻨــﺪ . ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻣﻔﺎﻫﻴﻤﻲ ﻛﻪ از بطن خانواده شکل می گیرد مفهوم دلبستگی است . نظریه دلبستگی تنها نظریه تحول کودک نیست ،بلکه نظریه تحول در گستره حیات نیز هست(وایس ،1994) ﻫﺮﮔـﺎه اﺧﺘﻼﻟـﯽ در اﯾـﻦ رواﺑـﻂ ﻋـﺎﻃﻔﯽ اﯾﺠﺎد ﺷﻮد ﺑﺎﻟﻄﺒﻊ اﻣﻨﯿﺖ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﮐﻮدك ﻣﺨﺘﻞ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ آﺛﺎر آن در رﻓﺘﺎروی ﻣﻨﻌﮑﺲ ﻣﯽﮔﺮدد. در واﻗـﻊ ﺳـﻼﻣﺖ ﺗﺤﻮﻟﯽ ﻓﺮد در ﻫﺮ دوره، ﻣﻌﻠﻮل ﻋﻮاﻣﻠﯽ اﺳﺖ ﮐـﻪ ﯾﮑـﯽ از ﻣﻬــﻢﺗــﺮﯾﻦ اﯾــﻦ ﻋﻮاﻣــﻞ در دوره ﺣﺴــﺎس زﻧــﺪﮔﯽ، اﯾﻤﻨــﯽ دلبستگی می باشد(رازقی ،1384). ﺗﻔــﺎوت در اﻳــﻦ دﻟﺒــﺴﺘﮕﻲ ﺑﺎﻋــﺚ ﺷﻜﻞ ﮔﻴﺮی ﺳﻪ ﺳﺒﻚ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از اﻟﻒ ) اﻳﻤـﻦ : ﻛـﻮدك دارای اﻳﻦ ﺳﺒﻚ ﺗﺼﻮﻳﺮی ﻛﻪ از ﺧﻮد ﻣﻲ ﺳﺎزد، ﺗـﺼﻮﻳﺮی اﺳـﺖ ﻛﻪ ارزش ﻋﺸﻖ و ﻣﺮاﻗﺒﺖ دارد؛ و ﺗﺼﻮﻳﺮی ﻛﻪ از ﻣﺎدر ﻣﻲ ﺳـﺎزد، ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺷﺨﺼﻲ ﻗﺎﺑﻞ اﻋﺘﻤﺎد و اﺗﻜـﺎ اﺳـﺖ ؛ ب ) ﻧـﺎاﻳﻤﻦ اﺟﺘﻨـﺎﺑﻲ : ﻛﻮدك اﻳﻦ ﻃﺒﻘﻪ، ﺗﺼﻮﻳﺮی ﻛﻪ از ﺧﻮدش دارد ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻮﺟﻮدی اﺳﺖ ﻛﻪ ارزش ﻋﺸﻖ و ﻣﺮاﻗﺒـﺖ ﻧـدارد ، ﺗـﺼﻮﻳﺮ او از ﺟﻬـﺎن ﺑـﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻜﺎﻧﻲ ﻧﺎاﻣﻦ و ﻧﺎراﺣﺖ ﻛﻨﻨﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﺬﻳﺮای او ﻧﻴﺴﺖ ؛ ﻟﺬا ﻛﻤﺘـﺮﻳﻦ ﺗﻌــﺎﻣﻼت ﺻـﻤﻴﻤﻲ و ﻓﻴﺰﻳﻜــﻲ را ﺑـﺎ ﻣﺮاﻗﺒــﺸﺎن دارﻧــﺪ ؛ ج) ﻧﺎاﻳﻤﻦ دوﺳﻮﮔﺮ ا : ﻧﻴﺎزﻫﺎی اﻳﻦ ﻗﺒﻴﻞ ﻛﻮدﻛﺎن از ﻃﺮف ﻣـﺎدر ﻳـﺎ ﻣﺮاﻗﺒﺖ ﻛﻨﻨﺪه ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﻲ ﺛﺒﺎت و دﻟﺨﻮاه ﭘﺎﺳﺦ داده ﻣﻲ ﺷﻮد؛ ﻟﺬا ﻛﻮدك ﺗﻤﺎم اﻧﺮژی ﺧﻮد را ﺻﺮف ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻛﻨﺶ ﻫﺎی ﻣﺎدر ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﻋﻼﻳﻤﻲ را ارﺳﺎل ﻛﻨﺪ ﻛﻪ از ﺳﻮی ﻣﺎدر پاسخ بگیرد. (ذولفقاری ،2007).
روانﺷﻨﺎﺳﺎن ﺑﺮ رواﺑﻂ ﮐﻮدﮐﺎن ﺑﺎ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺮاﻗﺒﺖ از آﻧﻬﺎ را ﺑﻪﻋﻬﺪه دارﻧﺪ؛ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻧﻤﻮده و اﯾﻦ ﮐﻨﺶﻫﺎی ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ را اﺳــﺎس ﻋﻤــﺪه رﺷــﺪ ﻋــﺎﻃﻔﯽ [1]، شناختی[2] و اجتماعی ﻗﻠﻤﺪادﮐﺮده اﻧﺪ.رفتار اجتماعی پایه و اساس زندگی فرد را تشکیل می دهد و رشد اجتماعی[3] نیز سبب شکوفایی رشد عقلانی فرد می گردد. منظور از رشد اجتماعی ، تکامل فرد در روابط اجتماعی است به طوری که بتواند با افراد جامعه اش هماهنگ و سازگار باشد.(وایتمن ،1384) اجتماعی شدن افراد به معنای همسانی و همخوانی آنها با قواعد، ارزشها و نگرش های گروهی و اجتماعی است .در این فرایند افراد مهارت ها ، دانش ها و شیوه های سازگاری را می آموزند و امکان روابط متقابل را در یک فعل و انفعال مستمر به دست می آورند .مهارت های اجتماعی مجموعه ای از رفتارهای آموخته شده است که نقطه شروع موفقیت و تداوم بر همکنش های اجتماعی مثبت مانند : کمک کردن ، شروع روابط ، کنترل خلق و خو ، و به عبارتی رشد اجتماعی می شود .(بری ،2010). ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺍﻳﻨﺪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻧﻘﺸﻲ ﻣﺤﻮﺭﻱ ﺩﺭ ﺭﺷﺪ ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ ﻭ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻫﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﺎﺯﻱ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺳﺒﻚ ﻭﺍﻟﺪﻳﻨﻲ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﻭﻳﮋﻩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎﻱ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﻲ، ﺣﻞ ﺗﻌﺎﺭﺽ ﻭ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ [4]ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺮ ﺭﺷﺪ اجتماعی ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺩﺍﺭﺩ(کاپانی و راو،2007)
پرخاشگری نیز شکلی از رفتار اجتماعی است که یاد گرفته می شود و بروز آن در هر موقعیت به عواملی مانند تجربه افرادپرخاشگر،تقویت های کنونی برای پرخاشگری وبسیاری از عوامل اجتماعی وشناختی دیگر دارد(حجتی ،2008) ﻣﻲ ﺗﻮان ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﺴﻴﺎر ﻣﺨﺘﻠﻒ و ﻣﺘﻌﺪدی را در ﺑـﺮوز رﻓﺘـﺎر ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮاﻧﻪ ﻣﺆﺛﺮ داﻧﺴﺖ .ﻋﻮاﻣﻞ زﻳﺴﺘﻲ و وراﺛﺘﻲ، ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻫﺎی ﻣﺤﻴﻄﻲ و ﭘﺮدازش ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ از ﻳﻚ ﺳﻮ و ﻣﺤﺮك ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺧﻮد ﻓﺮد ﺳﻮی از دﻳﮕﺮ از ﺟﻤﻠﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻬﻢ ﺑـﺮوز پرخاشگری هستند.( واحدی ،2006)
پرخاشگری[5] رفتاری اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺪف آن ﺻﺪﻣﻪ زدن ﺑﻪ ﺧﻮد ﻳﺎ دﻳﮕﺮان ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ، ﻳﻌﻨﻲ ﻳﻚ رﻓﺘﺎر آﺳﻴﺐ زا در ﺻﻮرﺗﻲ ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮی ﻣﺤﺴﻮب می شود که از روی قصد و عمد به ﻣﻨﻈﻮر ﺻﺪﻣﻪ زدن ﺑﻪ دﻳﮕﺮی ﻳﺎ ﺑﻪ ﺧﻮداﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮی موجب بروز مشکلاتی ﺑـﺎ ﻣﻮﺿـﻮﻋﺎت ﻫﻴﺠـﺎﻧﻲ و ذﻫﻨـﻲ از ﻗﺒﻴﻞ ﻟﺠﺒﺎزی و ﺑﻲ اﻋﺘﻨﺎﻳﻲ، اﺧﺘﻼﻻت رﻓﺘﺎری، اﻓﺴﺮدﮔﻲ، و اﺿﻄﺮاب ﻫﻤﺮاه ﺑﻮده اﺳﺖ اﻳـﻦ وﺿـﻌﻴﺖ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ احساس درماندگی ، تنهایی ، ناسازگاری اجتماعی و ﺗﺄﺛﻴﺮ ات ﻣﺨﺮبی از ﺟﻤﻠﻪ ﺻﺪﻣﻪ، آﺳﻴﺐ زدن، ﺣﻤﻼت آﺳﻴﺐ زا ﺑﻪ ﺧﻮد و دﻳﮕﺮان، ﻣﺮگ ﻏﻴﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮه و رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﭘﺮ ﺧﻄﺮ را ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ(جنتری ، 2007).
با توجه به مطالب ذکر شده محقق می کوشد رابطه بین سبک دلبستگی والدین با پرخاشگری و رشد اجتماعی کودکان را مورد مطالعه قرار دهد تا با ﻃﺮاﺣﻲ ﻳﻚ ﻣﺪاﺧﻠﻪ ﺟﺎﻣﻊ و ﻣﻨﺎﺳﺐ بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان سنین مختلف بپردازد و از تاثیرات ﻧﺎﻣﻄﻠﻮب آن ﺑﺮ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺑﻴﻦ ﻓﺮدی و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﺛﺮ ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﻳﻨﺪ آن ﺑﺮ ﺣﺎﻻت دروﻧﻲ و رواﻧﻲ این کودکان بکاهد .
1-2بیان مسئله
ﺧﺎﻧﻮاده ، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻣﺤﻴﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﻮدك را تحت ﻣﺮاﻗﺒﺖ و ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ ﻗﺮار میدﻫﺪ . ﻛﻮدك در اﻳﻦ ﻣﺤﻴﻂ، ﻧﻮع ارﺗﺒﺎط را ﻣﻲ آﻣﻮزد . ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﻣﻮﺛﺮ ، ﻣﻮﺟﺐ ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ ﻫﻮﻳﺖ و ﻛﻤﺎل اﻧﺴﺎن و ﻣبنای اوﻟﻴﻪ ی ﭘﻴﻮﻧﺪ وی ﺑﺎ دﻳﮕﺮان اﺳﺖ در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﻏﻴﺮ ﻣﻮﺛﺮ، ﻣﺎﻧﻊ ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ اﻧﺴﺎن ﻣﻲ ﺷﻮد و رواﺑﻂ را ﺗﺨﺮﻳﺐ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. بنابراین اساس زندگی و خوشبختی انسان را همین ارﺗﺒﺎط های ﻣﻴﺎن ﻓﺮدی تشکیل می دهد.(وود ، 1998، نقل از دیباچی فروشانی ،1387). در طی این ارﺗﺒﺎﻃﺎت، دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ﻫﺎ ﺷﻜﻞ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. دلبستگی[6]، رابطه ای عاطفی و هیجانی است که فردی را با فرد دیگر پیوند می دهد. به نظر می رسد تأمین آرامش هیجانی و عاطفی، پایه اصلی دلبستگی را در زمان
طفولیت به وجود می آورند. نبود دلبستگی قوی در دوران طفولیت (محرومیت مادری) می تواند به شکست در رشد و نمو، آشفتگی هیجانی و رشد هوشی محدود منجر شود. اگر کودک پیش از حدود دو سالگی به محیطی آکنده از محبت منتقل شود، ممکن است این آثار تا حدودی قابل جبران باشند. (واگنر، هالیدی ، یان، 1385)
ﺑﺎ اﻃﻤﻴﻨﺎن از اﻳﺠﺎد دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ﻫﺎ (ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺑﺎ ﻣﺎدر ﺧﻮد ) دنیا را ، کمترتهدید کننده و متخاصم می بینیم و در نتیجه در مواجهه با رویدادهای ناگوار، کمتر آسیب ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻴﻢ .سبک دلبستگی ، ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪه ی ﻗﻮاﻋﺪ ﻋﺎﻃﻔﻲ و ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ و راهبردهایی هستند که واﻛﻨﺸﻬﺎی ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ را در اﻓﺮاد و رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ ﺷﺨﺼﻲ ﻫﺪاﻳﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ . اﻓﺮاد ایمن [7](كودكانی كه پس از رفتن مادر كمی ناراحتی نشان می دهند و پس از بازگشتن او به طرفش می روند و زود آرام می شوند، در این دسته بندی قرار می گیرند) ، اﺟﺘﻨﺎﺑﻲ [8](این کودکان در مراحل بازگشت مادر آشکارا از تعامل با او پرهیز می کنند) و دوسوگرا[9] (این كودكان در آن واحد هم در جستجوی برقراری ارتباط جسمانی با والدشان هستند و هم از آن پرهیز می کنند. برای مثال ابتدا گریه می کنند تا مادر آنها را بغل کند اما وقتی مادر او را در آغوش گرفت با عصبانیت پیچ و تاب می خورند تا از آغوش مادر رهایی یابند )برای نظم دهی و پردازش اطلاعات هیجانی ، راهبردهای متفاوتی به کار می برند( شاور ، کولینز و کلارک ، 1999). آﻧﻬﺎﻳﻲ که ﺳﺒﻚ دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ اﻳﻤﻦ دارﻧﺪ برای نظم دهی به ﻫﻴﺠﺎﻧﻬﺎ از راهبردهایی ﺳﻮد میﺟﻮیندﻛﻪ ﺗﻨﻴﺪﮔﻲ را ﺑﻪ ﺣﺪاﻗﻞ ﻣﻲ رﺳﺎند و ﻫﻴﺠﺎﻧﻬﺎی ﻣﺜﺒﺖ را ﻓﻌﺎل ﻣﻲ سازد ( میکولینسر و فلورین ، 2001).از ﻧﻈﺮ ﺑﺸﺎرت، اﻳﺮواﻧﻲ و ﺷﺮﻳﻔﻲ (1380) آﻧﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺳﺒﻚ دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ نا اﻳﻤﻦ دارﻧﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮ از آﻧﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺳﺒﻚ اﻳﻤﻦ دارﻧﺪ از ﻣﻜﺎﻧﻴﺴﻢ ﻫﺎی دﻓﺎﻋﻲ رﺷﺪ ﻧﺎﻳﺎﻓﺘﻪ ﻧﻮروﺗﻴﻚ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و آﻧﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ، ﺳﺒﻚ دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ﻧﺎاﻳﻤﻦ دوﺳﻮﮔﺮا دارﻧﺪ، ﺑﻴﺶ از آزمودنی هایی ﻛﻪ ﺳﺒﻚ دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ﻧﺎ اﻳﻤﻦ اﺟﺘﻨﺎﺑﻲ دارﻧﺪ از ﻣﻜﺎﻧﻴﺴﻢ ﻫﺎی دﻓﺎﻋﻲ رﺷﺪ ﻧﺎﻳﺎﻓﺘﻪ ﻧﻮروﺗﻴﻚ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ .کسکین (2008) دریافت ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ﺳﺒﻚ دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ اﻳﻤﻦ و ﻣﺸﻜﻼت ارﺗﺒﺎﻃﻲ، راﺑﻄﻪ ی ﻣﻨﻔﻲ و ﺑﻴﻦ ﺳﺒﻚ دلبستگی ﻧﺎ اﻳﻤﻦ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت ارﺗﺒﺎﻃﻲ و ﻧﮕﺮش ﻣﻨﻔﻲ ﺑﻪ واﻟﺪﻳﻦ راﺑﻄﻪ ی مثبت وﺟﻮد دارد.
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ رﺷﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻪ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از : ﺗﻜﺎﻣﻞ رواﺑﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻓﺮد ، رﺷﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺴﺘﻠﺰم ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﺑﺎ ﮔﺮوه اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﭘﻴﺮوی از ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ (ﻣﻮازﻳﻦ ﺳﻠﻮك اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ) و ﺳﻨﺘﻬﺎی آن اﺳﺖ . اﺣﺴﺎس وﺣﺪت ﺑﺎ ﮔﺮوه اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، درك رواﺑﻂ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﺑﻴﻦ اﻋﻀﺎی آن و ﻫﻤﻜﺎری ﺑﺎ دﻳﮕﺮان از دﻳﮕﺮ ﻣﻠﺰوﻣﺎت رﺷﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ (اﺣﺪی، 1387، ص 235)، راﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ ﻣﺎدر و ﻛﻮدك معمولا در ﻃﻲ ﻣﺮاﺣﻞ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ زﻧﺪﮔﻲ ﻛﻮدك دارای اﻫﻤﻴﺖ ﺑﺴﻴﺎر زﻳﺎدی اﺳﺖ. ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ اﻳﻦ راﺑﻄﻪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻃﺮﻳﻘﻲ آﺳﻴﺐ ﭘﺬﻳﺮد، ﻧﺘﺎﻳﺞ وﺧﻴﻤﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺑﺎر آﻳﺪ و اﮔﺮ ﻛﻮدك ﺧﺮدﺳﺎﻟﻲ راﺑﻄﻪ ﻧﺰدﻳﻜﻲ ﺑﺎ ﻣﺎدرش ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ در ﻣﺮاﺣﻞ ﺑﻌﺪی زﻧﺪﮔﻲ ازآﺷﻔﺘﮕﻲ ﻫﺎی ﻣﻬﻢ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ رﻧﺞ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑرد ﻛﻪ رﺷﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻜﻲ از اﺑﻌﺎد ﺷﺨﺼﻴﺖ می ﺗﻮاﻧﺪ ﻳﻜﻲ از این موارد باشد.(گیدنز ، 1377،ص 74). در ﻫﻨﮕﺎم ﺗﻮﻟﺪ ﻫﻴﭻ ﻛﻮدﻛﻲ ﻣﻮﺟﻮد اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻠﻜﻪ در اﺛﺮ ﺗﻤﺎس ﺑﺎ اﻓﺮاد، و ﺳﻠﻮك ﺑﺎ دﻳﮕﺮان ﺳﺎزﮔﺎری اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﻣﻲ آﻣﻮزد و ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ ﺑﺰرﮔﺘﺮان هدایت و راﻫﻨﻤﺎﺋﻲ ﻛﻮدك را ﺑﻪ ﻋﻬﺪه ﻣﻲ گیرند. (اﺣﺪی، 1387، ص 236)،
میزان رﺷﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻮدك از ﻃﺮﻳﻖ ﺷﺮﻛﺖ در اﻣﻮر ﺟﻤﻌﻲ ﺑﻪ اﻟﮕﻮی رﻓﺘﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻪ ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﺑﻪ او داده اﻧﺪ ﺑﺴﺘﮕﻲ دارد . رﺷﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻮدﻛﺎﻧﻲ ﻛﻪ در ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ از ﺳﻮی ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﺤﺪود ﺷﺪه اﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﻛﻤﺘﺮ از ﻛﻮدﻛﺎﻧﻲ ﺑﻮده اﺳﺖ ﻛﻪ از ﺷﺮاﻳﻂ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺮ و آزادی ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪ ﺑﻮده اﻧﺪ . ﻋﺪم رﺷﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻮدك ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻛﻤﺒﻮد ﺗﻤﺎس ﺑﺎ دﻳﮕﺮان ﻣﻮﺟﺐ ﻛﺎﻫﺶ ﺗﻤﺎﻳﻞ و ﺗﻤﺎس ﺑﺎ ﻣﺮدم، ﺑﻲ ﻋﻼﻗﮕﻲ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺗﻀﻌﻴﻒ ﻧﻴﺮوی اﺑﺘﻜﺎر و ﻧﺎﺗﻮان ﺟﻠﻮه ﮔﺮ ﺷﺪن ﻛﻮدك در ﻃﺮح زﻧﺪﮔﻲ آﻳﻨﺪه ﻣﻲ شود(اﺣﺪی، 1387، ص 237)،
وﻗﺘﻲ ﻛﻮدك ﺑﻪ دو ﺳﺎﻟﮕﻲ ﻣﻲ رﺳﺪ، ﻓﺮآﻳﻨﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺷﺪن را ﻗﺒﻼ آغاز ﻛﺮده اﺳﺖ . در اﻛﺜﺮ ﺟﻮاﻣﻊ، ﺣﺪود دو ﺳﺎﻟﮕﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﻮدك را از ﺷﻴﺮ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ، از او ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﺧﻮد ﻛﻨﺘﺮل داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، در ﻏﺬاﺧﻮردن و ﺗﻤﻴﺰ ﺑﻮدن رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻣﻮرد ﻗﺒﻮل ﻧﺸﺎن دﻫﺪ و ﺑﻴﺶ از ﭘﻴﺶ ﺧﻮد ﻣﺨﺘﺎرباشد ، واﻟﺪﻳﻦ ﻛﻤﺘﺮ آﻣﺎده اﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ اﻧﺘﻈﺎرﻫﺎی ﻛﻮدك ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﭘﺎﺳﺦ دﻫﻨﺪ، آﻧﻬﺎ اﻧﺘﻈﺎر دارﻧﺪ اوﻗﺎت ﻛﺎﻓﻲ را ﺑﻬﺘﺮ ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ و ﻣﻨﻄﻘﻲ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ آﻧﻬﺎ، در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻋﻤﺎل ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮاﻧﻪ ﻛﻮدك ﻛﻤﺘﺮ ﺑﺮدﺑﺎری ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دهند . ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺧﺎﻧﻮاده، ﺳﺎﻳﺮ اﻃﺮاﻓﻴﺎن، ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﻛﻮدﻛﺎن دﻳﮕﺮی ﻛﻪ در ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﻲ، ﻣﻬﺪﻛﻮدك و ﻣﺪرﺳﻪ دﻳﺪه ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﻴﺶ از ﭘﻴﺶ ﺑﺮ ﻓﺮآﻳﻨﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺷﺪن اﺛﺮ ﻣﻲ ﮔﺬارﻧﺪ . ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ رﺷﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻮدك را ﺗﺤﺖ تاثیر ﻗﺮار ﻣﻲ دﻫﻨﺪ. اﻧﺴﺎن ﻣﻮﺟﻮ دی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ اﻧﻮاع ﻧﻴﺎزﻫﺎی اوﻟﻴﻪ و ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺧﻮد اداﻣﻪ ﻣﻲ دﻫﺪ . ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان در ﺗﻼش ﺑﺮای ﺗﻮﺟﻴح ﺗﻔﺎوﺗﻬﺎی ﻛﻮدﻛﺎن در زﻣﻴﻨﻪ دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ، ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﺧﻮد را معطوف مراقب اصلی کودک کرده اند که معمولا مادر است و این نظر در رفتار اجتماعی آینده کودک تاثیر زیادی دارد. (اﺗﻜﻴﻨﺴﻮن ،123:1385)
پرخاشگری را رفتاری تعریف كرده اند كه هدف آن صدمه زدن به خود یا دیگری باشد و آنچه در این تعریف حائز اهمیت است، قصد و نیت رفتار كننده است یعنی آسیب رسانیدن تصادفی به شخص دیگر، پرخاشگری نیست در عمل بسیاری از پژوهشگران تركیبی از این دو تعریف را به كار می برند رفتاری كه به دیگران آسیب می رساند به خصوص وقتی كه كودك بداند رفتارش به دیگری آسیب می رساند .اینها در وهله اول وظیفه والدین كودك است كه زندگی و محیط خانه را محیطی امن و آرام برای فرزند بوجود آورند تا مشكلات روحی و روانی به سراغ آنها نیاید (ستوده، 1381). |
شخصیتهای کودکان پرخاشگر بیمی از طرد شدن از سوی دیگران ندارند . به دیگران هیچگونه توجهی ندارند و بسیار خشن و سلطه جویانه رفتار می كنند. داشتن قدرت وبرتری یافتن به سایرین برای آنان چنان مهم است كه باید همواره در سطح بسیار بالایی عمل كنند . آنها با پیشی گرفتن از دیگران وبه رسمیت شناخته شدن از جانب دیگران، توسط قدرت و برتری خاصی كه بوسیله دیگران تائید نشده است ، ارضاء می شوند. پرخاشگری یکی از رایج ترین واکنش های کودک نسبت به ناکامی مسدود شدن راه های دست یابی به هدف است که به منظور صدمه زدن به دیگران، کسب پاداش، ارضای نیازها یا رفع موانع انجام می شود. (عظیمی ، 1368 ، ص134).
پرخاشگری ممکن است وسیله ای یا خصمانه باشد :در پرخاشگری وسیله ای کودک با توسل به رفتارهای پرخاشگرانه اسباب بازی یا شی مورد نظرش را از دیگران می گیرد. این گونه پرخاشگری لزوما خصمانه نیست بلکه ممکن است یک راه حل آموخته شده برای حل یک مساله باشد. در پرخاشگری خصمانه کودک با اعمال پرخاشگرانه قصد آسیب رساندن و صدمه زدن به دیگران را دارد پرخاشگری رفتاری آموخته شده است. اگر کودک به هدفش نرسد و ناکام شود یکی از رفتارهای او رفتار پرخاشگرانه خواهد بود.اگر کودکی از طریق توسل به رفتارهای پرخاشگرانه به خواسته هایش برسد، به تدریج می آموزد که در آینده بیشتر از این گونه رفتارها استفاده کند. بدون هیچ گونه تنبیهی کودک پرخاشگرانه باید بفهمد که رفتار وی هرگز پاداشی دریافت نخواهد کرد. بی توجهی یا توجه افراطی اعضای خانواده به کودک- تنبیه های شدید- تبعیض ها و بی عدالتی ها بین فرزندان حسادت و احساس ناامنی از مواردی است که به بروز رفتارهای پرخاشگرانه منتهی می شود. تحقیقات بسیار نشان می دهد کودکی که امنیت دارد تقریبا از هر نظر بهتر از کودکی رشد می کند که احساس امنیت ندارد. محققین این کودکان را «دارای امنیت عاطفی » نامیده اند. همچنین نزاع های خانوادگی ، تربیت نادرست والدین ، ممانعت از فعالیت های کودک و عدم استفاده صحیح از اوقات فراغت، فقر اقتصادی خانواده و مشاهده رفتارهای پرخاشگرانه و تهدیدآمیز والدین، مربیان و دوستان در مدرسه منتهی به پرخاشگری می شود. (گنجی ، 1371 ، ص 225).
باتوجه به مطالب ذکر شده گام اول دراین تحقیق بررسی رابطه مراقب كودك می باشد، که مهم ترین اصل دررشد شخصیت انسان است و باید مورد توجه قرار گیرد. زیرا محققان معتقدند كه اگر اولین رابطه در زندگی انسان دستخوش اشتباه باشد، آمادگی برای برقراری روابط مطلوب بعدی بسیار مشكل است. در واقع دلبستگی همانند پنجره ای است كه به هنگام تولد شروع به باز شدن می كند و در حدود سنین سه الی پنج سالگی كاملا باز می شود. گام دوم شناخت و ریشه یابی علت یا علل پرخاشگری است با شناخت این عوامل می توان همکاریهای لازم را برای کاستن از میزان و شدت پرخاشگری ارائه نمود ودر گام سوم محقق می کوشد تا علل و عوامل تاثیر گذار بر رشد اجتماعی کودکان را شناسایی و تجزیه و تحلیل نماید و سرانجام بتواند به این سوال اساسی که آیا بین سبکهای دلبستگی والدین و میزان پرخاشگری و رشد اجتماعی کودکان رابطه وجود دارد؟ پاسخ گوید.
بسیاری تصور می كنند كه كم و بیش دارای سواد رسانه ای هستند. نام بسیاری از تارنماها, آهنگ ها, كتاب ها, مجله ها, فیلم ها و برنامه های تلویزیونی را می دانند. چهره و نام شخصیت های مشهور را تشخیص می دهند. می دانند كه چه طور باید مطالعه كنند. به راحتی می توانند موضوع اصلی را در فیلم های سینمایی و برنامه های تلویزیونی پیگیری كنند. معنی اصطلاحاتی چون فلش بك را دانسته و می دانند وقتی موسیقی متن ملایم یک فیلم با پای نهادن یكی از شخصیت های فیلم به صحنه ای خطرناك اوجی تكان دهنده می گیرد, باید بترسند. حتی ممكن است در انجام بازی های یارانه ای, دانلود آهنگ و آپلود ویدئو در صفحه اینترنتی شخصی مهارت لازم را داشته باشند. به طور مشخص می دانند كه چه طور خود را در برابر رسانه ها قرار داده, اطلاعات را جذب كرده و خود را با آن ها سرگرم كنند. آیا این افراد دارای سواد رسانه ای هستند؟ بله البته. حجمی عظیم از اطلاعات را به دست آورده و مهارت هایی مهم را بسط داده اند. توانایی صحبت كردن با زبانی مشخص, خواندن, فهم تصاویر و پیگیری روایات دستاوردهایی هستند كه اغلب آن ها را بدیهی می انگارند. نباید از فعالیت هایی كه در آن ها موفق بوده اند صرف نظر كنند. با این وجود طرح این موضوع نیز مهم است كه تمام انسان ها می توانند بسیار بیشتر از وضعیت فعلی سواد رسانه ای كسب كنند.
شاید سطح سواد رسانه ای برخی افراد به اندازه زمانی باشد كه نوجوان بوده اند. از آن زمان تا كنون بنیان اطلاعاتی آن ها در برخی از انواع پیام های رسانه ای نظیر آهنگ های عامه پسند, فیلم های سینمایی, برنامه های تلویزیونی, بازی های رایانه ای و تارنماهای اینترنتی رشدی چشمگیر داشته است. در عین حال بنیان اطلاعاتی افراد در حوزه های دیگر مانند چگونگی تولید و برنامه ریزی پیام ها, مالكیت رسانه ها, اقتصاد و صنعت رسانه ای و چگونگی اعمال تاثیرات مستمر رسانه ای بر فرد و سبك زندگی مخاطب رشدی چندان نداشته است. از این رو سطح فعلی سواد رسانه ای افراد به آن ها اجازه می دهد كارهایی زیاد با رسانه ها انجام دهند. با این وجود اگر دانش خود را در سایر حوزه ها نیز پرورش دهند می توانند با كسب كنترل بیشتر, رهایی هر چه بیشتر خود را از مواجهات رسانه ای تمرین كنند(پاتر,1391,صص17و18).
هر چه بیشتر افراد نسبت به عملكرد رسانه ها و چگونگی تاثیر آن ها بر مخاطب آگاه شوند, كنترلی بیشتر بر تاثیرات رسانه ای داشته و بیشتر خود را از مخاطبان معمولی رسانه ها كه اداره بخشی عظیم از زندگی خود را بر عهده رسانه ها گذاشته اند, بدون این كه آن ها را بشناسند; جدا می كنند. اداره بخشی عظیم از زندگی خود را بر عهده رسانه ها گذاشتن یعنی چیزی بیشتر از صرف زمان و پول هر چند هر دو این ها نیز قابل توجه اند. رسانه ها به طور معمول عادات رویارویی افراد با رسانه ها را برنامه ریزی می كنند. نحوه نگریستن افراد به جهان را با طرح انتظارات شان از نحوه مصرف, روابط, جذابیت, موفقیت, شهرت, سلامت, حوادث دارای ارزش خبری, مسایل و راه حل ها توسط رسانه ها برنامه ریزی شده است. در سطحی به نسبت پایین از سواد رسانه ای, افراد به اندازه كافی می دانند كه چه طور به پیام های رسانه ای دسترسی پیدا كنند ولی به اندازه كافی قادر نیستند از خود در برابر تاثیرات چشمگیر و مداوم رسانه ای در چارچوب شكل دهی به ادراك افراد از زندگی محافظت كنند.
اگر سبك زندگی افراد را در تعریفی موجز ترجیحات فردی در رفتار شخصی و مجموعه ای از طرز تلقی ها, شیوه های رفتاری, حالات و سلیقه ها بخوانیم همین كه رسانه ها به تدریج زندگی را برای مردم تعریف كردند رفتار, نگرش ها و عواطف این افراد با این تعریف هم جهت می شود. رسانه ها به دلیل حضور مداوم و موثر در ایجاد و شكل گیری سبك های جدید زندگی از جاذبه های عینی و مجازی برخوردارند كه نه تنها می توانند نیازهای اجتماعی افراد را به نوعی برآورده سازند بلكه فراتر از آن, در ساخت انسان جدید بر اساس نوعی از تفكر جمعی كه در فرهنگ خاص هویت مدار ریشه ندارد تاثیرگذاری جدی داشته باشند. دستیابی به سطحی بالاتر از سواد رسانه ای به افراد این توانایی را می دهد تا به تدریج تعاریف رسانه ای را شكافته, خطوط رمزی را كه رسانه ها در ذهن افراد برنامه ریزی كرده اند پاك كرده و دیدگاه های خود را جایگزین برنامه ریزی رسانه ای نمایند(پاتر,1391,صص17و18).
1-1- طرح مسئله
پژوهش حاضر پیرامون موضوع سواد رسانه ای و سبك زندگی و پرسش آغازین آن این است كه مهارت سواد رسانه ای چه رابطه ای با سبك زندگی دارد. از سبك زندگی در حوزه روان شناسی و جامعه شناسی تعاریفی متعدد ارائه شده كه اكثر قریب به اتفاق آنان سبك زندگی را روش زندگی و بازتابی كامل از ارزش های اجتماعی، شیوه برخورد، فعالیتها و تركیبی از الگوهای رفتاری و عادات مصرفی فرد در زندگی می دانند كه در پی فرایند جامعه پذیری به وجود آمده است.
در مورد شاخص های سبك زندگی اجماعی كلی مابین صاحبان رای وجود ندارد اما با تكیه بر این كه برخی چون آدلر سبك زندگی را مجموعه ای از رفتار می دانند می توان برای آن مصادیقی یافت. در این میان سوبل بر این باور است كه شاخص های سبك زندگی باید ابزاری بوده و در جامعه قابل تشخیص و مشاهده باشند. البته دیگر پژوهش گران نیز از مقوله مصرف, مصرف فرهنگی, و فعالیت های فراغت در مقام شاخص های سبك زندگی نام می برند. در كنار این شاخص ها می توان از شاخص هایی از جمله مدیریت بدن, الگوهای خرید, نام گذاری كودكان, رفتار خانوادگی, و الگوهای مصرف غذا نیز نام برد كه گروهی دیگر از جامعه شناسان به آن ها تاكید دارند.[1]
عوامل متعدد اجتماعی, اقتصادی, سیاسی, و فرهنگی بر سبك زندگی اثرگذارند كه در این میان رسانه در مقام یكی از متغیرهای فرهنگی از عوامل موثر بر سبك زندگی قلمداد شده, مهم ترین شاخص در تغییر سبک زندگی در دنیای معاصر به شمار می رود. در حوزه ماهواره و فضای مجازی، وقتی فرد در مقابل تلویزیون های مختلف ماهواره ای و تنوع فضاهای اینترنتی قرار می گیرد ناخودآگاه احساس اختیار در انتخاب می کند اما به واقع فرد به شیوه جبری و مدیریت شده وارد این عرصه شده و تحت تاثیر این فضا قرار می گیرد یعنی اراده ای
نامحسوس پشت تنوع و ذائقه سنجی شبكه های ماهواره ای و فضای مجازی برای جذب مخاطب و ایجاد تغییرات فرهنگی نهفته است.[2]
آمارها نشان می دهد در سال 1374 در تهران یک درصد از مردم ماهواره داشته و از آن استفاده میکردند در حالی که در سال 1392 این میزان به 71 درصد رسید كه این جهش آماری به معنای انفجار مصرف ماهواره است.[3]
نتایج تحقیقی دیگر حكایت از آن دارد كه بین تماشای برنامه های شبكه های ماهواره با طلاق رابطه وجود دارد چرا كه آمارها نشان از رشد دو برابری میزان این پدیده شوم در بازه زمانی 10 ساله از سال 1375 تا سال 1385 دارد.[4]
بدیهی است كه تاثیر پیام های این رسانه بر نسل جدید بیش از دیگر نسل هاست چرا كه نتایج پژوهشی دیگر نشان می دهد اما نسل جوان نسبت به نسل میان سال بیشتر از تلویزیون های ماهواره استفاده می کنند و این خود حاكی از آن است كه هر چه میزان استفاده از ماهواره افزایش یابد، میزان گرایش به معیارهای مدرن در انتخاب پوشش افزایش و میزان گرایش به معیارهای سنتی در انتخاب پوشش کاهش می یابد.[5]
با عنایت به آمار ارائه شده, آن چه كه اهمیت و چگونگی اثرگذاری رسانه ها بر سبك زندگی را مشخص می كند سواد رسانه ای است و نحوه مواجهه با رسانه و میزان اثرپذیری از آن منوط به میزان سواد رسانه ای فرد است. از آن جا كه سواد رسانه ای گستره ای فراگیر است و شامل همه رسانه های ارتباط جمعی می شود بنابراین دارای ویژگی هایی است كه مهم ترین آن ها پیوستاری و چند بعدی بودن آن است.
سواد رسانه ای مانند دماسنجی مدرج پیوستاری تلقی می شود كه همه افراد در این پیوستار جایی را به خود اختصاص داده اند. هیچ نقطه ای بر این پیوستار وجود ندارد كه به اتكای آن بتوان گفت كسی فاقد سواد رسانه ای است و هیچ نقطه ای نیز در بالاترین سطح این پیوستار نیست كه موید سواد رسانه ای كامل كسی محسوب شود چرا كه در این پیوستار همواره جا برای پیشرفت وجود دارد. البته جای افراد بر روی این پیوستار بر اساس دیدگاه و چشم انداز آن ها در ارتباط با رسانه ها تعیین می شود. هم چنین سواد رسانه ای كه از چهار بعد شناختی, حسی, اخلاقی و زیباشناسی تكوین یافته مستلزم آن است كه شخص دانش و اطلاعاتی كه به دست می آورد فقط در بعد شناختی نبوده بلكه در بر گیرنده ابعادی دیگر چون احساسی, زیباشناختی و اخلاقی نیز بشود(پاتر,1385,ص81).
بر اساس آمار ارائه شده از سوی منابع رسمی مبنی بر این كه 20 درصد افراد جامعه در فاصله سنی 15 تا 24 سال قرار دارند[6] می توان ادعا نمود كه جامعه ایرانی جامعه ای جوان است و چون این قشر جامعه به ویژه نوجوانان پر مصرف ترین استفاده كنندگان از رسانه های نوین محسوب می شوند لذا ضریب نفوذ مصرف رسانه ای در بین آنان بیش از بقیه است. طیفی كه از سواد فنی بالایی برخوردارند اما سواد رسانه ای آنان در سطحی بالا قرار ندارد كه این مهم به طور طبیعی سبك زندگی آنان را در مواجهه با اثر پیام های رسانه ای بسیار آسیب پذیر می كند. پیام هایی كه می توانند منجر به كاهش پایبندی آن ها به مباحث اخلاقی شده بر كیفیت روابط شان در نهادهای مختلف جامعه از جمله خانه و مدرسه هم چنین در روابط بین فردی هم چون ارتباط با جنس مخالف اثرگذار شوند.
لذا در این تحقیق با عنایت به مندرجات مذكور مبنی بر این كه اكثر قریب به اتفاق نوجوانان به رسانه ها اجازه می دهند تا سبك زندگی آن ها را برنامه ریزی كنند, سعی می شود رابطه سواد رسانه ای با سبك زندگی در دوران نوجوانی طی بازه سنی 15تا 18 سال با تاكید بر شاغلان به تحصیل در دوره متوسطه دوم منطقه شش تهران در سال تحصیلی 1393-1392مورد بررسی قرار گیرد.
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق
با ورود وسایل ارتباط جمعی به عرصه اجتماع, قدرت دچار تحول شد و اطاعت پذیری جامعه تحت تاثیر شیوه های ناپیدا و غیرملموس اقناع و تبلیغ قرار گرفت. امروزه سبك زندگی انسان زیر بمباران پیام های رسانه ای قرار دارد كما این كه تلویزیون در جایگاه یكی از تاثیرگذارترین رسانه های عصر حاضر نقشی عمده در شكل گیری رفتار, عقاید, عواطف و هم چنین روابط فردی و اجتماعی ایفا می كند. منتقدان بر این باورند كه رسانه ها همان گونه كه می تواند آگاه كنند, بیاموزانند, روشن سازند, ترغیب كنند, الهام بخشند و احساس برانگیزند; می تواند آسیب برسانند و گمراه كنند.
بنا به نظرسنجی ارائه شده از سوی منابع رسمی[7] میزان بینندگان تلویزیون های ماهواره ای در سطح كشور از 3/19درصد در سال1383 به 9/34 درصد در سال 1388 افزایش یافته است. شبكه های تلویزیونی فارسی زبان از جهت تعدد و تنوع نیز درخور توجه اند چرا كه بر اساس آمار اعلام شده تعداد این تلویزیون ها از 3 شبكه در سال 1373 به 125شبكه در سال 1391رسیده که از این تعداد بیش از 13تلویزیون بیست و چهار ساعته فقط به پخش سریال و فیلم سینمایی اختصاص دارند. مخاطبان تلویزیون های ماهواره ای در كشور روزانه به طور متوسط 3 ساعت از وقت خود را به تماشای برنامههای مختلف اختصاص میدهند كه رقم مزبور در روزهای تعطیل به 6 تا 7 ساعت می رسد. بخش اعظم این برنامهها شامل فیلمهای سینمایی، موسیقی و برنامههای سرگرمکننده و تفریحی و یا اخبار و برنامههای تحلیلی است. آمارها در سال جاری نیز حكایت از آن دارد كه در سال 1393تعداد تلویزیون های ماهواره ای به ۱۴۸ شبکه رسیده یعنی طی 20 سال اخیر سالانه به طور متوسط 5 تلویزیون فارسی زبان با رویکرد ذائقه سنجی و نیز تغییر ذائقه مخاطب اضافه شده است.[8] فصل مشترك نتایج این قبیل پژوهش ها نشانگر استفاده ناآگاهانه بخشی قابل توجه از مخاطبان شبكه های ماهواره ای و پیدایش نشانه هایی از انحطاط اخلاقی در میان این خیل عظیم از جمله نوجوانان است.
به موازات تلویزیون های ماهواره ای, اینترنت نیز امروزه بخشی مهم از زندگی نسل نوجوان را از جمله درس، سرگرمی و فعالیتهای اجتماعی تحت تاثیر قرار داده است. در زمینه اینترنت آمارها نشان میدهد که در سال1373 یعنی یک سال پس از ورود اینترنت به ایران 250 هزار کاربر شهروند وجود داشت ولی در سال 1384 این تعداد به 15میلیون کاربر شهروند رسید. ایران در سال ۲۰۱۰ با 2/43 درصد ضریب نفوذ، بیشترین میزان استفاده از اینترنت را در غرب آسیا به خود اختصاص داد كه طی آخرین آمار رسمی اعلام شده در حال حاضر 20 تا 25 درصد ایرانیان از اینترنت استفاده میکنند[9] كه 5/4 میلیون نفر از آنان عضو شبكه اجتماعی فیس بوك هستند.[10] نیمی از این كاربر شهروندان میانگین سنی زیر 15سال را دارا هستند و از این تعداد 56 درصد علاقه ای زیاد به استفاده از فضاهای مجازی و بازی های رایانه ای در اوقات فراغت دارند. لازم به ذكر است كه سالانه حدود 9 میلیون تارنما راه اندازی می شود که 12درصد آن ها غیر اخلاقی هستند[11].
استفاده گسترده از اینترنت علاوه بر مشكلات جسمی و روحی, از هم گسیختگی اجتماعی و خانوادگی را نیز در پی داشته است. در چنین شرایطی كه رسانه ها از جمله تلویزیون های ماهواره ای و تارنماهای اینترنتی نقشی مهم را در پر كردن اوقات نوجوانان بازی می كنند, پرداختن به مهارت سواد رسانه ای و بررسی رابطه آن با سبك زندگی ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
1-3- هدف های تحقیق
1-3-1- هدف اصلی
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه سواد رسانه ای با سبك زندگی نوجوانان 15تا 18ساله دبیرستانی منطقه شش تهران است.
1-3-2- هدف های فرعی
جهت مطالعه هدف اصلی تحقیق اهداف فرعی زیر مورد مطالعه قرار می گیرد:
1-3-2-1- بررسی رابطه سواد رسانه ای با نوع ارتباط نوجوانان 15تا 18ساله دبیرستانی منطقه شش تهران با جنس مخالف
1-3-2-2- بررسی رابطه سواد رسانه ای با نوع ارتباط نوجوانان 15تا 18ساله دبیرستانی منطقه شش تهران با والدین
1-3-2-3- بررسی رابطه سواد رسانه ای با نحوه گذران اوقات فراغت نوجوانان 15تا 18ساله دبیرستانی منطقه شش تهران
1-3-2-4- بررسی رابطه سواد رسانه ای با انتخاب سبك پوشش نوجوانان 15تا 18ساله دبیرستانی منطقه شش تهران
1-3-2-5- بررسی رابطه سواد رسانه ای با نوع فعالیت نوجوانان 15تا 18ساله دبیرستانی منطقه شش تهران در مدرسه