1-1–معماری سازمانی و کلیّات موضوع
در دنیای امروز که کسبوکارها به شدت متأثر از تحولات محیطی است و تغییر به عنوان یک پارامتر ثابت، همواره وجود دارد، آنچه یک سازمان یا کسبوکار را قادر به ادامه حیات اثربخش و کارآمد میسازد، توانایی آن سازمان در پاسخ بهنگام، مناسب به این تحولات و تغییرات است. از دغدغههای اصلی مدیران در این اوضاع متلاطم و پیچیده، چگونگی به حداقل رساندن اثر محرکهای بیرونی بر سازمان متبوع خود و ارتقاء سهم بازار، رضایت مشتریان و در نهایت ربودن گوی رقابت از رقبا میباشد. صاحبان کسبوکار همواره به دنبال واکنشی مناسب به این محرکها بودهاند و از جمله میتوان به بازنگری در کسبوکار و اصلاح فرایندهای کاری و همچنین استفاده از فناوری متناسب اشاره کرد.
با گذار از عصر تولید انبوه به عصر مدیریت اطلاعات و دانش، كلیة فرایندها و فعالیتهای سازمانها تحت تأثیر تغییرات بنیادی قرار گرفته است. در این زمان، اطلاعات نه تنها یكی از منابع و داراییهای اصلی سازمانها شناخته میشود، بلكه ابزاری برای مدیریت مؤثر سایر منابع و داراییهای سازمان نیز به شمار رفته و از اهمیت و ارزش ویژهای در سازمانها برخوردار شده است. از این رو، فناوری اطلاعات كه شامل فناوریهای به كارگرفته شده در تولید، پردازش، انتقال، به كارگیری و مدیریت اطلاعات است، فرصتهای جدیدی برای بهبود بهرهوری در اختیار سازمانها گذارده است. با فرصتهای بالقوهای كه فناوری اطلاعات برای دسترسی به بازارهای جهانی به وجود میآورد، بنگاهها به طور فز ایندهای برای بهره گیری از این فرصت ها، تحریک میشوند[1].
در دهه های گذشته، غالب سازمانها، راهبرد بازسازی و مهندسی مجدد را در پاسخ به مسائل و تغییرات محیطی انتخاب میکردند اما اکنون، رویکردها و راه حل های گذشته، قابلیت و توانایی خود را برای مقابله با مسائل سازمانی و محیط بیرونی از دست داده و بهتر است با رویکردها و دیدگاههای جدیدی جایگزین شود. بهترین و نوترین راه بقا و موفقیت سازمانها در این آشفته بازار، توجه و تمرکز آن ها بر «چابکی سازمانی» است. چابکی سازمانی، پاسخی است آگاهانه و جامع به نیازهای در حال تغییرِ مداوم در بازارهای رقابتی و کسب موفقیت از فرصتهایی که سازمان به دست میآورد[2].
بهرهگیری از فناوریهای نوین به ویژه فناوری اطلاعات جملهی ابزارهایی بوده که در شکلهای گوناگون خود مورد توجه مدیران سازمانها بوده است. اما نکتهی حائز اهمیت، راهبری صحیح فناوری اطلاعات در جهت خلق ارزش در بخشهای مختلف کسبوکار میباشد. بزرگترین چالش کسبوکارها در بهرهبرداری از خدمات فناوری اطلاعات، صرف کمترین هزینه ممکن و دریافت بهترین کیفیت میباشد.
مبحث معماری سازمانی از اواخر دهه 80 میلادی توسط زکمن با هدف ارائه یک ساختاری برای بهرهگیری از فناوری اطلاعات در جهت دستیابی به اهداف کسبوکار، مطرح گردید و در ادامه برای اطمینان از ارزش آفرینی و مدیریت اثربخش فناوری اطلاعات در کسبوکار، چارچوبهایی نظیر Zackman، COBIT، FEAF، TOGAF ارائه گردید که هر کدام بر جنبههایی خاص از این فناوری تأکید دارند. به عنوان مثال چنانچه به دنبال ارزیابی و كنترل توسعه فناوری اطلاعات و همخوانی و همــراستایی اهـداف فنـــاوری اطلاعات با اهداف واقعی كــسب و كار باشیم، چارچوب COBIT با رویکردی فرایندگرا و مجموعهای اهداف کنترلی در حوزه ارزیابی فناوری اطلاعات تدوین شده است.
معماری سازمانی سابقهای طولانی در مقابله با فنآوریهای مختل کننده است. در واقع، یکی از مهارتهای اصلی معمار، تشخیص فناوریهای نوظهوری است که احتمالاً منافعی برای کسبوکار به دنبال دارند و آن فناوریها را با آغوش باز میپذیرد. همچنین معماران سازمانی درک میکنند که چگونه وقایع کسبوکار، نظیر ادغام، اکتساب و سلب میتوانند منجر به توسعه معماری جدید شوند. با این حال
و اگرچه کمتر شناخته شده است، اهمیت استفاده از معماری سازمانی به طور کلی به عنوان ابزاری برای مقابله با خطرات زمینه کسبوکار است[26].
از جمله ویژگیهایی که امروزه در تدوین برنامه راهبردی برای کسبوکار باید مورد توجه قرار گیرد، داشتن قابلیت تطابق، انعطافپذیری و واکنش مناسب سازمان در برابر تغییرات پیش بینی نشده و ناخواسته است. این همان چیزی است که از آن به عنوان چابکی از آن یاد میشود. در حوزه فناوری اطلاعات اصطلاح چابکی ابتدا در مورد نرمافزار مطرح گردیده و مجموعهای از اصول نظیر سادگی، پویایی، تکامل تدریجی، تأکید بر خلاقیت، نتیجه گرایی برای آن معرفی شده است و سپس به مباحث معماری سازمانی توسعه یافت.
معماری سازمانی چابک متأثر از اصول تعریف شده برای توسعه نرمافزارهای چابک و مدیریت چابک میباشد. با این تفاوت که معماری سازمانی چابک دارای خصوصیات خاص خود میباشد و این به تفاوت مهندسی و مدیریت با معماری برمیگردد. در معماری علاوه بر اصول مهندسی بر هنر نیز تأکید بسیاری وجود دارد. همچنین در معماری علاوه برجنبههای ساختاری برجنبههای رفتاری هم تأکید وجود دارد[3].
در این تحقیق با توجه به تعاریف و اصول ارائه شده برای معماری چابک و ویژگیهای چارچوب توگف و همچنین بهرهگیری از فرایند برنامهریزی راهبردی در سازمان، تلاش میکنیم مدلی برای تحقق چابکی در فرایند معماری سازمانی ارائه کنیم.
1-2–طرح مسئله و اهمیّت تحقیق
چارچوبهای ارائه شده برای معماری سازمانی علیرغم اینکه به عنوان یک نقشه راه فناوری اطلاعات برای کسبوکار بسیار راهگشا میباشند، اما پرسشهایی قابل تأمل را در ذهن مدیران و صاحبان کسبوکار ایجاد میشود. سئوالاتی نظیر : چه شرایطی برای عملیاتی کردن آنها لازم است؟ آیا تمامی نیازهای کسبوکار را در حوزه فناوری اطلاعات پوشش میدهند؟ آیا به طور کامل به نیازمندیهای ذینفعان سازمان رسیدگی میکنن؟ آیا نسبت به سرمایهای که از کسبوکار مصرف میشود، ارزش خلق میکنند؟ چقدر در مقابل تغییرات ناخواسته انعطاف پذیرند؟ و شاید دهها سئوال و دغدغه از این شکل.
در شرایط عادی و ایده آل فعالیت یک کسبوکار شاید معماری اطلاعات سازمانی خیلی موضوعی چالش برانگیز نباشد اما مشکل از آنجا شروع میشود که امروزه بسیاری از تغییر و تحولات اثرگذار بر کسبوکارها را شاهد هستیم که خارج از اراده آنها بوده و حتی بر کسبوکار تحمیل میشود و میتواند معماری سازمانی را منجر به شکست کند. این عوامل ناخواسته و خارج از پیش بینی نیازمند مدیریتی جامع در تمامی جوانب است تا موفقیت و ادامه حیات کسبوکار تضمین شود. در این اوضاع و احوال است که که با اصطلاحاتی نظیر میزان انعطاف پذیری، پویایی، تطبیق پذیری، ثبات و پایداری در مقوله معماری سازمان مواجه میشویم. ویژگیهای ذکر شده امروزه با عنوان چابکی به آن پرداخته میشود. اما اینکه در عمل چگونه این چابکی قابل تحقق است نیازمند تحقق چابکی در تمامی زمینههای مرتبط با موضوع معماری سازمانی است.
درک اهمیت و ضرورت چابکسازی معماری سازمانی با در نظرگرفتن شرایط محیطی حاکم بر کسبوکارها، چندان دشوار نمیباشد. مسائلی چون بروز تغییرات پیش بینی نشده و ایجاد تلاطم در سازمان، روشهای سنتی معماری سازمانی را دچار مشکلات متعددی میکند و سبب شکست معماری سازمانی و از دست رفتن سرمایههای هنگفتی در سازمان میشود. از سویی دیگر تغییر الگوها و مدلهای کسبوکار، بر اثر تحولات سریع فناوری و بویژه فناوری اطلاعات، فضایی رقابتی بوجود آورده که غفلت از آن میتواند منجر به خطر افتادن حیات سازمان گردد و اینجاست که پایداری، قابلیت تطابق و انعطاف پذیری کسبوکار امری حیاتی خواهد بود.
به دلیل عدم آگاهی از فرصت هایی که معماری سازمانی میتواند برای سازمان فراهم آورد، در بسیاری از سازمان ها موضوع معماری سازمانی جایگاهی ندارد و یا به عنوان موضوعی فاقد اولویت بالا به آن نگاه میشود. از موضوعاتی که به عنوان دغدغه و نگرانی بزرگ برای صاحبان کسبوکار مطرح است، موضوع همراستایی کسبوکار و فناوری اطلاعات است. معماری سازمانی یكی از مهمترین و پركاربردترین راهكارهای سازمانی برای همراستایی راهبردی فناوری اطلاعات با كسب و كار سازمان و ابزار قدرتمندی برای ساماندهی به سیستمهای اطلاعاتی پیچیده میباشد[4]. بدیهی است که به هراندازه که معماری سازمانی چابک تر باشد بتواند در شرایط پیچیده و ناپایدار پاسخگوی نیازهای ذینفعان کسبوکار باشد، بدون شک اهداف کسبوکار بهتر محقق خواهد شد و این به معنای تحقق همراستایی میباشد.
در عصر چابكی دیگر نمی توان همه چیز را ازقبل پیش بینی و برنامهریزی كرد، لذا استفاده از روشهای كلاسیک معماری سازمانی نتیجه بخش نخواهد بود. با توجه به گسترش تغییرات و تلاطم دیگر نمیتوان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب را به شكل ایستا تعریف نموده و سپس برای حركت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب برنامهریزی نمود. روشهای كلاسیک معماری سازمانی به دلیل داشتن برخی از ویژگی ها در محیطهای پرتلاطم دچار مشكلاتی هستند. برخی از این ویژگی ها عبارتند از [5]:
- سخت بودن تولید محصولات و فرآوردههای معماری سازمانی
- تولید حجم عظیمی از مستندات
- وجود افراد تطبیق ناپذیر در تیم معماری سازمانی و سایر تیم ها
- اصرار بیش از حد داشتن به مسائل تكنیكی به جای همكاری و كارتیمی
- عدم بكارگیری مدیریت دانش محور
- استفاده از متدولوژیهای نامناسب
- عدم وجود ابتكار و خلاقیت درافراد و تبعیت محض از برنامهها و رعایت حداكثر بروكراسی
- وجود فازها و چرخههای طولانی
- برگزاری جلسات نامناسب كارشناسی و مدیریتی
- طولانی بودن زمان توسعه سیستمهای كاربردی اثر بخش و تحول آفرین و…
روشهای چابك معماری سازمانی سعی دارند تا از شكنندگی معماری سازمانی در سازمانهای متلاطم و پرتغییر جلوگیری نمایند [5]. چارچوب توگف به لحاظ شکل و ماهیت، برخی از ویژگیهای معماری چابک را دارا میباشد. ازجملهی این ویژگی ها میتوان به چرخهی تکرار و توسعهی تدریجی و افزایشی آن حول نیازمندیهای ذینفعان اشاره کرد.
تلاش ما در این تحقیق بر این اساس بوده که با توجه به اصولی که برای چابکی ارائه شده است و تجاربی که در زمینه وجود دارد، با بهره گرفتن از چارچوب توگف و ترکیب آن با موضوع برنامهریزی راهبردی سازمان مدلی را جهت تحقق چابکی معماری سازمانی در عمل ارائه نمائیم.
فرم در حال بارگذاری ...