خانواده اولین پایه گذار شخصیت و ارزشهای فکری است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت ، سبک و خط مشی زندگی آینده فرد دارد . اخلاق و سلامت روانی فرد تا حدود بسیاری در گرو آن است (احدی و بنی جمال ، 1375). زوجین از ارکان اصلی نظام اجتماعی خانواده هستند که این نظام از بسیاری جهات از قبیل مدت ، شدت ، رضایت ، تعارض و نوع عملکردمتفاوت است . خانواده جایی است که ما بیشترین عشق و یا تنفر را در آن تجربه می کنیم و یا از عمیقترین رضایتها در خانواده لذت می بریم و از عمیقترین دردها در خانواده رنج می بریم . کودکی که به دنیا می آید دارای کامل ترین و عالی ترین امکانات رشدی است و اما ظرفیت آن را دارد که به بهترین وجهی پرورش یافته و برترین کمالات را پیدا کند کافی است او سالم به دنیا بیاید و خانواده و محیطی مناسب در اختیارش قرار گیرد این محیط را زوجین به وجود می آورند، زوجین هستندکه انرژی نهفته در وجود کودک را شکوفا کرده خط و جهت می دهند غالباً فرزندان به دلیل خطاها و ناسازگاری هایشان محکوم می شوند و فراموش می شود که خطاها و عدم آگاهی والدین دلیل بروز مشکلات آنان می باشد.یکی از جنبه های اساسی خانواده ، رابطه والدین با یکدیگر است .تعارض ها و کشمکش های زوجین در خانواده به طور اجتناب پذیر بر روی فرزندان اثر می گذارد. روابط نادرست زوجین با یکدیگر و فرزندان خطر مشکلات رفتاری فرزندان را افزایش می دهد (پترسون[1] ، 1994). برای نزدیک تر شدن به اهداف نظام آموزشی، حتماً می بایست عوامل موثر بر افت تحصیلی را شناخت و اثر های آن را کاهش داد. یکی از مهمترین این عوامل ویژگی های خانواده و روابط زوجین در این نظام است که کانون تربیت به حساب می آید. و این پژوهش بر آن است که به ، بررسی رابطه ناسازگاری های زناشویی[2] با مشکلات رفتاری[3] و پیشرفت تحصیلی نوجوانان را بدست آورد.
1-2- بیان مسأله:
ازدواج به عنوان نهاد اجتماعی پایه و اساس یک ارتباط اجتماعی را تشکیل می دهد . در ازدواج مرد و زن از طریق یک نیروی رمزی ناشی از غرایز ، آیین و شعائر و عشق به هم جذب شده و به طور آزادانه و کامل تسلیم (متعهد) یکدیگر می شوند تا واحد پویایی را به عنوان خانواده ایجاد نمایند(صادقی،1380). ازدواج محیطی مقدس ، با صفا و به تعبیر قرآنی محل سكون و آرامش است . مهمتر از ازدواج ، سازگاری زناشویی است . سازگاری زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند .سازگاری زناشویی و ناسازگاری زناشویی از طریق علاقه یا عدم علاقه متقابل ، پذیرش ویا عدم پذیرش متقابل ، درک ویا عدم درک متقابل و ارضای نیازها و یا بی تفاوتی نصبت به یکدیگر ایجاد می شود(عطاری،1384) .مطالعه علمی سازگاری زناشویی از دهه 1990تا کنون به شدت مورد توجه قرار گرفته است . در واقع سازگاری زناشویی یک ارزیابی كلی از وضع فعلی ارتباط ارائه می دهد . رضایت و سازگاری زناشویی یكی از گسترده ترین مفاهیم برای تعیین و نشان دادن میزان شادی و میزان پایداری روابط است . سازگاری زناشویی یک فرایند است كه در طول زندگی زوجین به وجود می آید زیرا لازمه آن انطباق سلیقه ها ، شناخت ویژگی های شخصیتی ، ایجاد قواعد رفتاری و شكل گیری الگوهای مراوده ای است . زوجین سازگار ، زن و شوهر هایی هستند كه توافق زیادی با هم دارند ، از نوع سطح روابطشان راضی اند و همچنین از نوع و كیفیت گذران اوقات فراغت رضایت دارند و وقت و مسائل مالی خودشان را به خوبی برنامه ریزی می كنند و در مقابل زوجین ناسازگار از عدم توافق با یكدیگر رنج می برند و همچنین روابط بین آنان سرد و بی روح است كه این امر ناخودآگاه باعث می شود كه در امر برنامه ریزی و پیشرفت زندگی خلل هایی به وجود آید. مطالعات نشان داده است كه سازگاری و ناسازگاری زناشویی بر بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان ها تاثیر می گذارد و به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر عملكرد خانواده و روابط فرزندان با یكدیگر و والدین و اجتماع تاثیر می گذارد و باعث سازگاری و ناسازگاری در كودكان می شود( رضازاده ، 1387 ) .
در زمینه اثرات محیط خانوادگی بر رشد شخصیت کودکان نظرات متفاوتی وجود دارد . برخی از نظریه پردازان اعتقاد دارند که کودک محصولی وابسته به محیط خانواده است و فضای عاطفی خانوادگی می تواند ویژگی های فرزندان را تعیین نماید (یاسایی، 1374 ). در مقابل عده ای دیگر اعتقاد دارند ، هر چند که محیط خانواده در جنبه های شناختی فرزندان موثر است ولی به عنوان تنها عامل ملاحظه نمی گردد و عوامل ارثی نقش موثرتری در این زمینه ایفا می نمایند (ابس[4] و پلیمن[5]، 1997 ) .
برپایه نظریه لوین[6] (1936) ، شخص و محیط او همزمان با یکدیگر بر فضای زندگی تاثیر می گذارند و از نظر ماهیت و کارکرد هر کدام به دیگری وابسته می باشند . به همین دلیل رشد شناختی و پیشرفت تحصیلی کودک و عملکرد اجتماعی او با محیط خانوادگی وی در تداوم مداوم می باشد . این بدان معنی است که ارتباط بین والدین و پیامدهای خوشایند و ناخوشایند آن در تعامل با پیشرفت های کودک در مدرسه و اجتماع می باشد و ویژگی های فردی والدین و بخصوص مادر تاثیرات محسوسی در این تعامل خواهند داشت ( نیلچیان، 1378 ، فلدمن[7] و نتزل[8]، 1995 ).
عوامل متعددی از جمله احترام متقابل ، همخوانی باورهای زوج ، سن ازدواج ، مدت زمان زندگی مشترک ، اقوام و آشنایان ، اعتقادات مذهبی ، تعداد و وضعیت سلامت فرزندان در در رضایتمندی و نارضایتی زناشویی موثر می باشد( فاتحی زاده ، احمدی ، 1383 ).
در سالهای اخیر ، احساس امنیت ، آرامش و روابط صمیمانه میان مرد و زن به سستی گراییده است و کانون خانواده دستخوش فرایندهای ناخوشایند شده است (ستوده ،1379) . ترنهلم و یانسن[9] (1996)، ارتباط زناشویی را فرایندی می دانند که در آن زن و شوهر به صورت کلامی و به صورت غیر کلامی مثل گوش دادن ، حالت چهره و ژست های مختلف با همدیگر تبادل احساسات و افکار را انجام می دهند . رضایت از زندگی زناشویی سهم عمده ای در تداوم زندگی و تربیت نسل بعدی دارد (به نقل از فاتحی زاده و احمدی، 1384) . الیس[10] (1992)، رضایت زناشویی را از احساسات مرتبط با خشنودی ، رضایت و لذت تجربه شده زن یا شوهر ناشی می داند . الیس نقش تفکر در رضایتمندی زناشویی را مهم دانسته است و نادیده گرفتن علائق و طرز تفکر طرف مقابل را موجب دلسردی و ناکامی در روابط زناشویی می داند .
تحقیقات نشان می دهد که شیوه ارتباطی بر حل موفقیت آمیز تعارضات زوج تاثیر زیادی دارد بین سازگاری اجتماعی و سازگاری زناشویی ارتباط مثبت و قوی وجود دارد . به علاوه ، هماهنگی ارزشها با سطح رضایت زناشویی زوجین ارتباطی مثبت دارد . زوجهایی که به آسانی افکار و احساسات خود را با یکدیگر در میان می گذارند و به پذیرش و درک احساسات یکدیگر قادر هستند رضایت زناشویی بیشتری دارند . زن و شوهرهایی که توانایی برقراری ارتباط مناسب را دارا هستند روابط زناشویی رضایتمندانه تری دارند . تحقیقات متعدد نشان داده اند تعامل منفی زن و شوهر در ایجاد نگرش منفی و وقوع تلاق یا جدایی و یا مشکلات رفتاری اعضای خانواده متغیر پیش بینی کننده قوی است و آموزش مهارتهای ارتباطی و زناشویی برای کسب رضایت زناشویی موثر است (رهنما 1381 ، مهدویان 1375 ، سلیمانیان 1376 ، ذوالفقار پور و همکاران، 1383) .
خداپناهی (1372)، در پژوهشی نشان داد عامل تهییج طلبی در تحکیم روابط زناشویی و سازگاری در ازدواج نقش مهمی دارد . زمانی منفرد (1376)، معتقد است عوامل شخصیتی و روانی و همچنین عوامل اجتماعی از عوامل مهم و موثر در بروز نارضایتی زناشویی است .
مشکلات رفتاری در کودکان و نوجوانان به صورت رفتارهای متفاوت بروز می کنند که عوامل زیادی در ایجاد آن نقش دارند . مهمترین آنها عوامل زیستی ، محیطی ، اجتماعی ، فرهنگی ، و خانوادگی است .
واگن سلر[11] (1994)، معتقد است اکثر مشکلات نوجوانان در خانه و مدرسه را از طریق والدینی که درک خوبی از چگونگی برقراری ارتباط موثر و صحیح دارند ، می توان اصلاح نمود (ترجمه ملک پور، 1387).
ترخان (1385)، در برسی خود در مورد تاثیر پرخاشگری والدین بر سلامت روانی فرزندان نشان داد که کاهش رفتارهای پرخاشگرانه والدین موجب بهبود علائم افسردگی و کارکرد اجتماعی فرزندان گردیده است .
اغلب والدین احساس می کنند بسیاری از موقعیت های زندگی کودکان و نوجوانانشان خارج از کنترل آنان هستند ، در صورتی که با آموزش ، آنان قادر به تربیت بهتر کودکان و نوجوانان در موقعیت های مختلف زندگی ، رشد مهارتهای اجتماعی در آنان و افزایش آگاهی در روابط بین فردی با کودکان و نوجوانانشان خواهد شد (کریستفر سن و مرلوت[12]، 2007).
سیف نراقی و نادری (1380)، در بین عواملی که در پرورش شخصیت سالم در نوجوانان موثر اند ، تاثیرات متقابل نوجوان و والدین و نحوه برخورد والدین و نوجوان را از مهمترین و بنیادی ترین می دانند و در این زمینه توانمند ساختن خانواده به ویژه مادران را در پیشگیری و یا درمان مشکلات رفتاری به عنوان نقشی سازنده و اساسی بر می شمارند .
پژوشگران بسیاری رابطه افسردگی مادر را با اختلالات رفتاری فرزندان مورد تاکید قرار داده اند . رابطه میان اختلافات زناشویی و مشکلات رفتاری فرزندان نیز نشان داده شده است ، به طوری که اختلافات زناشویی به عنوان یکی از فشارهای روانی اساسی دوران زندگی فرزند مطرح شده و آثار آن مورد برسی قرار گرفته است (والچاک[13] 2000 ، ترجمه طاهری، 1380).
مشکلات رفتاری – هیجانی به شرایطی اطلاق می شود که در آن ، پاسخهای هیجانی رفتاری در مدرسه با هنجارهای فرهنگی ، سنی و قومی تفاوت داشته باشد ، به طوری که بر عملکرد تحصیلی فرد ، مراقبت از خود ، روابط اجتماعی ، سازگاری فرد ، رفتار در کلاس و سازگاری در محیط کار نیز تاثیر منفی بگذارد . مشکلات رفتاری – هیجانی ، شامل پاسخهای قابل قبول کودک یا نوجوان به عوامل تنش زای محیطی نمی شوند . این اختلالات بر اساس داده های حاصل از منابع مختلف در مورد کارکردهای هیجانی یا رفتاری فرد ، شناسایی می شوند و باید دست کم در دو موقعیت متفاوت ، که یکی از آن ها مدرسه است بروز کند . مشکلات رفتاری – هیجانی می توانند به طور همزمان با سایر معلولیتها نیز ظاهر شود . این اختلالات نارسایی توجه و ناسازگاری را نیز در بر می گیرند (ریوتل[14] ، 2011).
پیشرفت تحصیلی نوجوانان یکی از شاخص های مهم در ارزیابی آموزش و پرورش است و تمام کوششها و کشش های این نظام ، در واقع برای جامه عمل پوشاندن به ای امر است . به عبارتی جامعه و به طور ویژه آموزش و پرورش ، نسبت به سرنوشت ، رشد و تکامل موفقیت آمیز و جایگاه فرد در جامعه ، علاقه مند است و انتظار دارد فرد در جوانب گوناگون اعم از ابعاد شناختی و کسب مهارت و توانایی و نیز در ابعاد شخصیتی ، عاطفی و رفتاری ، آن چنان که باید پیشرفت کند و تعالی یابد . با توجه به اینکه میزان پیشرفت و افت تحصیلی یکی از ملاک های کارایی نظام آموزشی است ، کشف و مطالعه متغیرهای تاثیر گذار بر عملکرد تحصیلی ، به شناخت بهتر و پیش بینی متغیر های موثر در مدرسه می انجامد . با این برسی متغیر هایی که با پیشرفت تحصیلی در دروس مختلف رابطه دارد ، یکی از موضوعات اساسی پژوهش در نظام آموزش و پرورش است(فراهانی، 1372) .
مطالعه عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی طی سه دهه اخیر بیش از پیش مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است . یافته های پژوهشی متعددی نشان داده اند که پیشرفت تحصیلی هم از ساختارهای دانش و فرایندهای پردازش اطلاعات تاثیر می پذیرد ، هم از عوامل محیطی از جمله عوامل خانوادگی (باتلر و وین[15]، 1995) .
تحقیق حاضر به دنبال بررسی این سوال است که تاسازگاری های زناشویی چه رابطه ای با متغیر مشکلات رفتاری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان شهر رفسنجان دارد ؟
[1]-1- peterson
[2]-2- marital incompatibility
[3]-3- bihavioral problem
[4]-1- ebes
[5]- 2- plomin
[6]- 3- c . levine
[7]- 4- feldman
[8]- 5- netsell
[9]- 1- trenholm&jansen
[10]- 2- albert ellis
[11]1- wagen seller
[12]2- Kristofferson & merlot
[13]1- walchak
[14]2- ruttle
[15]1- batter &winne
فرم در حال بارگذاری ...