اینترنت شبکه گسترده جهانی است که شبکههای مختلف رایانهای در اندازه های متعدد و حتی رایانههای شخصی را با بهره گرفتن از سختافزارها و نرمافزارهای گوناگون و با قراردادهای ارتباطی به یکدیگر متصل میکند. این شبکه جهانی از طریق خطوط تلفن، رایانههای شخصی و یا شبکههای رایانهای را به یکدیگر متصل میکند و با اختصاص نشانیهای الکترونیکی مشخص به هریک از آنها، برقراری ارتباط سریع و گسترده را میان کل کسانی که به شبکه متصل هستند، فراهم میکند و تبادل اطلاعات میان آنان را به صورت متن، صدا ، تصویر و فیلم میسر میسازد (دهقان، 1384). میتوان گفت که شبکه اینترنت همانند یک محل مجازی ملاقات عمومی شهروندان جهان است. یک نقطه تلاقی عمومی است که در آن میلیونها نفر از بیش از 155 کشور جهان با هم در رابطه قرار میگیرند. سازمان عظیمی است که نظم آن از پیش تا حدودی تنظیم شده است. آنان در هر آن، به کسب اطلاع درباره مسایل مختلف، گفتگو، بازی، تجارت، جستجوی علمی، مشاهده تصاویر مختلف، استماع صداها، آهنگها، مشاهده فیلمها و بسیاری اقدامات دیگر میپردازند. اینترنت یک بانک اطلاعاتی نیست، بلکه گستردهترین و با اهمیتترین شبکه کامپیوتری جهان است و شاید نمونه ای اولیه از بزرگراههای اطلاعاتی ربع اول قرن بیست ویکم باشد. اینترنت درحکم مخزنی از اطلاعات خوب، بد، زشت و زیبا، اخلاقی و غیره اخلاقی میتواند تلقی شود (داور پناه، 1382).
جالب ترین پدیده فلسفی که تا کنون اینترنت ممکن ساخته، یک دنیای مجازی به نام “زندگی دوم”است. زندگی دوم همچنین امکان زندگی و صرف وقت در دنیایی مجازی را برای فرد فراهم می کند که ممکن است بسیار مهیجتر از دنیای واقعی باشد (فارسی نژاد، 1389).
اما اینترنت و دنیاهای مجازی که فراهم ساخته، فرصت گریزهایی در مقیاسی بسیار بزرگتر به ماعرضه می کند. در واقع، به لطف دنیاهای مجازی مانند زندگی دوم، ما میتوانیم محدویتهای خود را فراموش کنیم و خود را در فرادنیایی امن و غنی غوطهور کنیم. به این ترتیب، به دوراهی میرسیدهایم و باید دنیای خود را انتخاب کنیم (همان منبع).
عدهای درباره اثرات زندگی در دنیای مجازی برای مدتی طولانی نگرانند. بعضی تأثیرات آن ممکن است روحی باشد، مثل اعتیاد و بعضی ممکن است جسمی (فیزیکی) مثل سرگیجه (برات زاده، 1382).
بنابراین محیط مجازی یا سایبراسپیس[1]محیطی است که نظامهای رایانهای شبکه جهان آن را ایجاد کرده است. امروزه اصطلاح محیط مجازی به صورت گستردهای درمورد اینترنت به کار می رود. ویلیام گیبسون که برای اولین بار این واژه را به کاربرد آن را چنین تصویر کرده است: غرق شدن کامل احساسات انسان به طور مصنوعی در محیطی زایا. در چنین محیطی ماشین تجربه حسی انسان یجاد می کند و این حس در مغز انسان پرورانده می شود (داورپناه، 1382).
1-2- بیان مسئله
دسترسی به اینترنت پدیدهای رو به گسترش است و هر روز تعداد بیشتری از افراد در زمره استفاده کنندگان قرار میگیرند در حال
حاضر و با توجه به تعداد آمارهای موجود چند ساله اخیر، تعداد کاربران اینترنت در کشور ما 25 برابر شده و بیش از 64 /0 از کاربران ایرانی در منزل از اینترنت استفاده می کنند این مسئله نشان دهنده تمایل گسترده استفاده از این ابزار اطلاع رسانی است (ارشلو، 1385). ایوان گلدبرگ، روان پزشکی از دانشگاه کلمبیا اولین بار اختلال اعتیاد به اینترنت را در جولای 1995 مطرح کرد واژه اعتیاد به اینترنت را ابداع و معیارهای تشخیصی آن را ثبت کرد (شایق و همکاران، 1388). اگر چه اعتیاد به اینترنت اولین بار در سال 1995 مطرح شد ولی جامعه علمی قبلاً با مفاهیمی از قبیل اعتیاد به فناوری اعتیاد به رایانه و اعتیاد به بازیهای رایانهای آشنا بود در واقع این تفکر که استفاده از رایانه ممکن است به صورت عادت اجباری یا حتی رفتاری اعتیاد آمیز و غیر قابل ترک در آید ازدهه 1970 شکل گرفت (آتش پورو همکاران، 1384). در مورد آمارشیوع اعتیاد به اینترنت در جوامع مختلف آمار متعددی وجود دارد اما به طور میانگین نسبت معتادان حدود 2 تا 5 میلیون در ازاء هر 50 میلیون استفاده کننده معمولی برآورد شده است به عبارتی میتوان گفت که تقریباً 5 تا 10 درصد استفاده کنندگان از اینترنت دچار مشکل اعتیاد به اینترنت هستند(علوی و همکاران، 1388). اعتیاد به معنای بروز شرایطی است که در آن افراد به صورت جسمی و روانی یک نوع ماده خاص ویژه مواد مخدر وابستگی پیدا می کنند بسیاری از پژوهشگران مفهوم اعتیاد را برای توجیه انواع خاصی از رفتارهای مشکوک نیز به کار میبرند زیرا یافته ها و نشانه های اعتیاد به عنوان اعتیادهای رفتارمحور طبقه بندی میشوند. بنابراین اعتیاد به اینترنت نیز اعتیاد رفتار محور محسوب می شود (درگاهی و رضوی، 1386). کاربران ممکن است به قسمت های مختلف اینترنت مانند چت یا سایر قسم ها اعتیاد پیدا کنند (ویزشفر، 1386). اعتیاد به اینترنت با فوبی اجتماعی و اعتیاد به اینترنت با فوبی اجتماعی و اختلال کمبود توجه همراه با بیش فعالی، اختلال دو قطبی، مشکلات در روابط بین فردی، اختلال اضطرابی و تکانه ای، خودکشی و پرخاشگری، افسردگی و انگیختگی بالا در ارتباط بوده است (خواجه موگهی، 1389).
منظور از جذب شدن، عطف توجه و درگیر شدن عمیق با موضوع توأم با نفوذناپذیری در مقابل رویدادهایی است كه معمولاً توجه فرد را به خود جلب می كنند. در این حال اطلاعات به گونه ای غیر معمول و منحصر به فرد ارزیابی می شوند. به هنگام جذب، رویدادهای زمینهای و مزاحم اطراف نادیده گرفته می شوند. در این حالت فرد در مقابل عوامل مزاحم نفوذناپذیراست. البته به نظر روچ و مك كانكی[2] (1990) ممكن است فردی كه جذب چیزی شده است رویداداهای اطراف خود را نادیده بگیرد اما در عین حال نسبت به آنها آگاه باشد و اضافه می كنند كه می توان جذب را به عنوان زمینه (صفت) و یا تجربه (حالت) در نظر گرفت. گر چه جنبه صفت جذب شدن به خوبی بررسی شده است، جذب به عنوان یک حالت بخوبی مورد بررسی قرار نگرفته است. كسی كه در این رگه و صفت بالاست ممكن است مدتها مسحور غروب خورشید و مدتها به لكهای خیره شود. در این حالت فرد مجذوب جنبهای معمولاً نامتعارف و ذهنی از چیزی می شود كه به آن توجه میكند. این موضوع ادراكی یا تصوری، توجه فرد را در اختیار میگیرد و حاضر و واقعی تلقی می شود. تلگن[3] (1982) در تبیین مفهوم جذب به نظر مزلو[4] (1968) و مفهوم مسحور شدن و جذب كه ویژگی تجربیات اوج است اشاره می كند. منظور از این گونه تجربیات، لحظاتی است كه بخودی خود ارزشمند است. جذب حاصل توجه همه جانبه است، یعنی درگیر شدن كامل منابع ادراكی، حركتی، تصوری و شناختی به نمود یگانهای از چیزی كه به آن توجه می شود جذب یک ویژگی و رگه پایدار شخصیتی است و بین دو جنس تفاوتی در این رگه مشاهده نشده است (تلگن و همكاران، 1988، پناهی شهری، 1388). در فرهنگ آكسفورد غرق شدن به این معانی آمده است: “فرو رفتن در آب، سایر مایعات یا چیزهای دیگر و جذب شدن در برخی شرایط، اعمال، علاقه ها و از این قبیل”. غرق شدن، احساس عمیقاً درگیر شدن و چیزی را واقعی باور كردن است (ایجسلستیجن[5] و همكاران، 2001).
[1] – Cyberspace
[2] – Roche & McConkey
[3] – Tellgen, A.
[4] – Maslow
[5] – Ijsselsteijn, et al
فرم در حال بارگذاری ...