تغییر و تحول همواره در طول تاریخ با زندگی اجتماعی عجین بوده است و از دیر باز نظرات متفکران اجتماعی مختلف را به خود جلب کرده است. بررسی دگرگونیهای ارزشی در جامعه یکی از عناصر کلیدی در نظام فرهنگی هر جامعه بهحساب میآید که شناخت آن ها نقش بسیار مهمی در شناسایی تحولات فرهنگی دارد. چرا که تحولات ترجیحات و سوگیریهای ارزشی را که مشخصکنندهی نسخههای کنشی افراد میباشد، معین میکند و از طرف دیگر بر اساس تحولات ارزشی میتوان از جریان تحولات آینده در جامعه سخن گفت.
شروع تغییر و تحولات فرهنگی در طی دهه های اخیر در ایران نشان از تحول اساسی در ساختار نظام ارزشی میدهد که این امر خود متأثر از گسترش موج وسیع صنعتیشدن و مدرنشدن، جوامع سنتی را دستخوش تغییرات و تحولات عمدهای در زمینههای مختلف مسائل اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کرده است که بسیاری از این تحولات متأثر از جایگزینی و گزینشهای متفاوت نسلهاییاند که از پس هم میآیند و به نوبه خود این تفاوتها و تمایزات در بین باورها و نگرشهای افراد موجب تحولات اساسی در جامعه شده است. یکی از این تغییر و تحولات را میتوان در تحول نامهای افراد مشاهده کرد. بهطور دقیق معلوم نیست که انسانها در چه دورهای از تاریخ برای نخستین بار روی افراد نامگذاری کردند، اما مسلم است که نامگذاری دارای تاریخچه طولانی است. یکی از دغدغههای اصلی والدین پس از تولد فرزندشان، انتخاب نام است. ولی این مسأله تحولات بسیاری را پشت سر گذاشته است. امروزه والدین اسامیجدیدی برای فرزندان خود انتخاب میکنند و تمایل دارند تا بیشتر از اسامی غربی، بازیگران و هنرپیشههای معروف در نامگذاری فرزندانشان استفاده نمایند. در گذشته به هنگام تولد نوزاد، مطابق ماههای سال نامی برای کودک انتخاب میشد اما امروزه دیگر کمتر کسی با این دلایل اقدام به نامگذاری فرزند میکند. امروز ثابت شده است که نام هر فرد به سبب تکرار فراوان در طول عمر شخص، تأثیر بارزی روی شخصیت وی باقی میگذارد و این یعنی اثرات منفی بیتوجهی و سهلانگاری والدین در نامگذاری فرزندان، در نهایت متوجه فرزند و به تبع آن، والدین خواهد شد. با بررسی روند تغییر و تحول نامهای افراد میتوان فرایند تغییرات اجتماعی و فرهنگی در نظام اجتماعی را شناسایی کرد.
در این پژوهش به تحلیل محتوی اسامی سه دهه اخیر متولدین شهرستان خلخال پرداخته میشود. بدین ترتیب که ابتدا به بررسی کلیات پژوهش شامل بیان مسأله، اهداف پژوهش، اهمیت موضوع و قلمرو پژوهش، سپس در فصل دوم به بررسی پیشینه و ادبیات پژوهش، مدل تحلیل، فرضیات پژوهش، متغیرهای مستقل و وابسته پژوهش و تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای مستقل و وابسته پژوهش
پرداخته میشود. فصل سوم به مباحث روششناختی و فنی پژوهش میپردازد. در این فصل به بیان روش پژوهش، طرح تحقیق، مباحث مرتبط با نمونهگیری، اعتبار و پایایی و . . . اشاره شده است. فصل چهارم از چند بخش تشکیل شده است. توصیف و توزیع پاسخگویان، توصیف متغیرهای مستقل و وابسته پژوهش. و نهایتاً در فصل پایانی، به بحث و نتیجهگیری و ارائه پیشنهادات بر اساس یافتههای پژوهش پرداخته میشود.
1ـ2ـ بیان مساله
تغییر و تحول لازمه زندگی است و به همان ترتیب كه انسانها با گذشت زمان تغییر میكنند، روابط اجتماعی هم تحت تأثیر شرایط گوناگون، بهطور دائم دستخوش تغییر و تحول میشود. در دهه های اخیر جامعه ما به دلیل گسترش روزافزون صنایع، به رشد قابل توجهی در حیطه اقتصادی دست یافته است كه این امر باعث بروز تغییراتی در ارزشها و شیوههای زندگی مردم شده است. دگرگونی و تغییر در عرصههای فرهنگی تدریجی و آرام صورت میگیرد و این دگرگونیها بازتاب تجربه نسلها و انتقال آن به نسلهای بعد است. در دهه های اخیر با شاخصهایی چون صنعتیشدن، شهرنشینی، باسوادی، جوانی جمعیت، گسترش وسائل ارتباط جمعی، مهاجرت گسترده به شهرها و همچنین رشد طبقات متوسط فرهنگی و اقتصادی مواجه بودهایم (آبراهامیان، 1378: 534؛ ربیعی، 1380: 132).
با توجه به وقوع انقلاب اسلامی در سال 57 و استقرار نظام جدید و همچنین شروع جنگ بعد از گذشت سالهای كوتاه از انقلاب و ایجاد زمینههای دشوار اجتماعی ـ اقتصادی ارزشهایی چون دین، عدالت، استقلال و ایثار مطرح شده و نهادهای مختلف اجتماعی سعی كردند تا در این قضایای جدید افراد را به گونهای پرورش دهند كه به این ارزشها وفادار بوده و تفكر و الگوی زندگی خود را مطابق ارزشهای انقلاب سازماندهی كنند. از اینرو پایبندی به ارزشها و هنجارهای سنتی در میان نسلهای گذشته كاملاً به چشم میخورد؛ در صورتی كه در میان نسلهای جوانتر، ارزشها و گرایشهای جدیدی نفوذ میكند كه خود نتیجه جهانبینیهای متفاوت آن ها است. بهعبارت دیگر جهانبینی افراد با توجه به تجارب كلی آن ها در زندگی خودشان شكل میگیرد كه گاه با تجارب نسلهای قبل تفاوتهایی دارد. از آنجا كه دگرگونی فرهنگی در میان نسلها و گروههای جوانتر زودتر شكل میگیرد، لذا ما بیشتر شاهد تفاوتهایی در میان نسلها هستیم (نجاتی حسینی و دیگری، 1388: 142).
امروزه هر چند نسل جدید جامعه ایران، تجربه نسل قبل را در اختیار دارد ولی به تغییر قالبها و ساختارها اقدام نموده است كه این تغیرات نهایتاً به تغییر در روش و سبك زندگی می انجامد. روند تغییر و تحول نامهای افراد یكی از مواردی است كه میتواند تجلی فرایند این تغییرات در نظام اجتماعی باشد. در واقع نامگذاری مانند هر عمل دیگری از ارزشها و انگیزههای روانی تأثیر پذیرفته و در زمینه اجتماعی و فرهنگی معینی انجام می شود. از این رو میتوان از نامگذاری به مثابه یک نهاد، یک عمل فرهنگی و به تبع آن عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر به آن یاد نمود (رجبزاده، 1378: 1). بررسی تحول نامگذاری در طی نسلهای مختلف، تفاوت نامهای انتخاب شده در میان طبقات اجتماعی و در میان دو جنس مذكر و مؤنث، میتواند ما را در شناخت و مقایسه ارزشهای نسلها یاری دهد. در این پژوهش نگارنده قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که آیا نامگذاری افراد با توجه به دورههای مختلف تاریخی متفاوت است؟
:
امروزه بخش خدمات در اقتصاد کشورها نقش کلیدی ایفا می کند بطوریکه بیش از 75% تولید ناخالص ملی کشورهای توسعه یافته، مربوط به بخش خدمات آنها می باشد و این میزان پیوسته در حال افزایش می باشد . از طرف دیگر بیش از 70% نیروی کار کشورهای توسعه یافته نیز در بخش خدمات آن کشورها مشغول به فعالیت می باشند . امروزه به دلیل فشارهای رقابتی شدید یکی از استراتژی هایی که سازمان های خدماتی از طریق آن می توانند به مزیت رقابتی پایدرا دست یابند، بهبود کیفیت خدماتشان میباشد . اهمیت توجه به مبحث کیفیت خدمات نه تنها در شرکتهای انتفاعی بلکه در سازمان های غیر انتفاعی مثل انجمنهای خیریه و نهادهای مذهبی نیز مورد توجه قرار گرفته است . بررسی های مختلف در این زمینه نشان میدهد که بهبود کیفیت خدمات نتایج ارزنده یا را برای سازمانها به همراه داشته و نهایتا منجر به رضایت و وفاداری مشتریان، کسب سهم بازار بیشتر ونهایتا سود آوری بیشتر سازمان می گردد . در واقع به جرات می توان گفت که سازمان های خدماتی که امروزه موضوع کیفیت خدمات را به طور ویژه ای مورد توجه قرار ندهند ، نمیتوانند در کسب و کار خود موفق باشند. به طور کلی میتوان گفت که امروزه کیفیت خدمات بعنوان یک اهرم استراتژیک نقش ویژه ای در موفقیت سازمان های خدماتی دارد . از این رو تعجب آور نیست که بسیاری از صاحبنظران و محققان مباحثی مثل کیفیت خدمات، مدیریت کیفیت خدمات، ارزیابی کیفیت خدمات سازمانها و غیره را مورد توجه قرار میدهند. همانطوری که در بالا ذکر شد امروزه به دلیل افزایش رقابت، سازمانها بایستی به دنبال افزایش کیفیت خدمات خود بوده و در پروسه های زمانی مختلف اقدام به ارزیابی کیفیت خدمات خود از دیدگاه مشتریان خود نمایند تا از این طریق از گردونه رقابت با دیگر سازمانها عقب نمانند . مدیران سازمان های خدماتی بایستی این نکته را مورد توجه قرار دهند که کیفیت خدمات یک اهرم استراتژیک و سود آور برای سازمانها به حساب می آید . آنها باید بدین باور دست یابند که سرمایه گذاری برای ارتقای کیفیت خدماتی که توسط آنها به مشتریان ارائه می گردد، در بلند مدت مزایای زیادی را عاید آنها خواهد نمود و نهایتا منجر به بقای آنها در صحنه رقابت می گردد.
یکی از مهمترین شرکتهای خدماتی که نقش مهمی را در اقتصاد کشورها ایفا می کند شرکتهای خدمات ارتباطی می باشند.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- بیان مسأله
وجود رقابت دربین موسسات و بنگاه ها برای کسب سهم بیشتر ازبازار و تلاش مشتریان برای رسیدن به رضایتمندی بیشتر موجب شده است که هم بنگاه ها به دنبال کسب موقعیت ممتاز در بازار باشند و هم مشتریان درپی یافتن سرنخ هایی برای رسیدن به بهترین تامین کنندگان . رسیدن به این اهداف با بررسی دو مفهوم ارتباط نزدیکی دارد،کیفیت کالاها و رضایت مشتریان، بررسی این دو مفهوم در بازارهای خدماتی به دلیل ویژگی های خاص، خدمات حساس تر و مهمتر بوده و برای سازمان های ارائه دهنده خدمات نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است .یکی از بنگاه ها و سازمان هایی که در زمینه ارائه خدمات فعالیت نموده ونقش و اهمیت آن در اقتصاد و توسعه کشور بر هیچ کس پوشیده نیست شرکتهای خدمات ارتباطی هستند . لذا به نظر می رسد کشف روابط بین این دو مفهوم می تواند در ارتقاء و بهبود سطح خدمات ارائه شده از جانب شرکتهای خدمات ارتباطی از یک سو و کسب رضایتمندی بیشتر مشتری از سوی دیگر تاثیر گذار باشدکه نحوه چگونگی رسیدن به این مهم می تواند از مسائل بارز سازمان های خدماتی باشد.
ضرورت و اهمیت توجه به رضایتمندی مراجعان در سازمان های امروزی تا حد زیادی در اولویت قرار گرفته که الوین تافلر نویسنده و جامعه شناس مشهور آمریكایی جابجایی در قدرت یكی از مهمترین ویژگیهای عصر فرا صنعتی (موج سوم و عصر دانش) را مشتری سالاری عنوان می كند و براین باور است كه به علت سفارشی شدن تولید، از دهه 90 سده بیستم به بعد ، دیگر تولید انبوه وجود نخواهد داشت ، بلكه كالاها و خدمات بر اساس خواست و نیاز مشتری ارائه خواهد شد. یكی از استراتژی ها و اولویتهای اول سازمان های كامیاب و موفق در دنیای كنونی، مشتری مداری و جلب رضایت مراجعان است.
اندازه گیری کیفیت خدمات از دیدگاه مشتریان و رضایت مشتریان از جمله اقدامات داخلی محسوب می شود که نمایانگر جهت گیری سازمانها به سمت کیفیت می باشد.
نکاتی که در ارزیابی خدمات تاکید می شود، شامل این موارد است. اول، ارزیابی خدمات باید متناسب با استراتژی های شرکت باشد، ارزیابی خدمات هر شرکتی منحصر به فرد است و نباید به عنوان الگوی عمومی که مناسب برای هر شرکتی است، در نظر گرفته شود. دوم، ارزیابی خدمات استراتژی یا فرضیه مشخص درباره ی اینکه چگونه شرکت اهدافش را به وسیله ی انجام عملیات پیش ببرد، مشخص می کند. (Garrison,2003, 43)
کیفیت خدمات عبارت است از آماده بودن خدمت یا کالا برای استفاده کننده که خود نیازمند کیفیت طراحی [1]،انطباق[2]، در دسترس بودن مکان ارائه خدمات[3]است. (Coyothetis, 1992, 82) در عصر دانایی و عصر فراصنعتی امروز، تغییرات سریع، تحولات تكنولوژیكی سبب شده است كه سازمانها جهانی بیندیشند و برای رویارویی با رقابتهای موجود پیش بینی نشده خود را آماده سازند.
در دنیایی كه تغییرات با سرعت فوق العاده زیاد رخ می دهد، سازمانها و موسسات در معرض تهدید و نابودی قرار دارند. پیدایش رقبا در عرصه رقابت ارائه خدمات و تولید كالا با كیفیت مرغوب و قیمت مناسب تهدیدی برای سازمانهاست. در جهان رقابتی امروزه موسساتی موفق هستد كه در عرصه فعالیت یک گام از رقبای خود جلوتر باشند.
امروزه افراد در محیطی زندگی می کنند که به طور روزافزون به سوی اقتصاد مبتنی بر خدمات پیش می رود، بررسی و مطالعه ویژگی ها، عقاید و انتظارات مراجعه کنندگان سازمان ها می تواند هم به اصلاح فعالیت ها ی سازمان کمک کند و هم رضایتمندی استفاده کنندگان از خدمات سازمانها را در پی داشته باشد، تعلل در بکارگیری فنون کیفیت در خدمات به عنوان اصلی بنیادین در فعالیتهای مربوط به تعیین کیفیت موسسات رابه تحمل فعالیتهای ضایعه آفرین وا می دارد، این نوع عملکرد ضعیف در ارائه خدماتی با کیفیت نه تنها از رقابت پذیری واحد ها در بازار کار جلوگیری خواهد کردبلکه باعث رکود و یا ورشکستگی موسسات نیز می شود.
صاحب نظران مدیریت کسب رضایت مشتری را از مهمترین وظایف واولویتهای مدیریت شرکتها بر شمرده. و لزوم پایبندی همیشگی پایدار مدیران عالی برجلب رضایت مشتریان را پیش شرط اصلی موفقیت به حساب آورده اند (سجادی، 1377 ، شماره 22)
از سوی دیگر همۀ سازمان ها دریافته اند که رضایت مشتری در گرو افزایش کیفیت کالاها و خدمات ارائه شده می باشد و یکی از مهمترین مزایای رسیدن به رضایتمندی مشتری توسعه و ارائه خدمات با کیفیت می باشد. بحث در خصوص کیفیت خدمات از پیچیدگی های زیادی برخوردار است. تعریف و اندازه گیری کیفیت خدمات ارائه شده توسط یک موسسه خدماتی مانند شرکت خدمات ارتباطی ایرانسل بسیار مشکل است. ارزیابی های انجام شده نشان می دهد که درک مشتری از خدمات در چار چوب انتظارات او شکل می گیرد.
با توجه به تجارب حاصل از شرکتهای مخابراتی و صنعت مخابرات در دنیا شرکتها برای برنامه های خود راهبردهای سازمان و داده ها و اطلاعات حاصل از اندازه گیری عملکرد کیفیت خدمات را شناسایی و درک نیازمندی های مشتریان و یادگیری حاصل از فرایندها و فعالیتهای مرتبط با آن را کشف کرده و بر معیارهای زیر تاکید می کند (بیانیه ی MTN آکادمی 2012 ،42).
1-بازخورد استراتژی در زمینه ی وضعیت شاخص های کیفیت شرکت و تصویر سازان جهت بازنگری در اهداف
2-بازخورد تحلیلی در زمینه های کلیدی سازمان به صاحبان فرایند در جهت بهبود مستمرد کیفیت خدمات در یک روند رو به رشد
3-اولویت بخشی به پروژه ها و فرایندهای کیفیت خدمات براساس شاخص رضایت مندی مشترکین در جهت نظارت مستمر
4-ورود کمی برای پیش بینی و برنامه ریزی آتی
در این راستا این نیاز مطرح می باشد و شناسایی درک نیازمندی های مشتریان هم بعنوان بخشی از نظام ارزیابی در قالب روال های ساختار یافته شناسایی ودرک نیازهای مشتریان ارزیابی می شود .یکی از شاخص هایی که در این حوزه به صورت اختصاصی تجزیه و تحلیل می بایست گرفت شاخص رضایت مشتریان است .
در این راستا براساس اهمیت موضوع و مشخص نمودن شاخص های اصلی شرکتهای مخابراتی (گروهMTN ) شرکت MTN ایرانسل موظف به رعایت این شاخص ها در کشور ایران می باشد در نتیجه کلیه این شاخصها ( کیفیت خدمات ورضایت مشتریان) به صورت اجباری در منطقه بابل باید اجرا و ارزیابی شود تا در نهایت به شاخصهای کلی شرکت MTN ایرانسل و همچنین گروه ایرانسل دست یابد.
2-1- اهداف تحقیق
در این مرحله باید مشخص كنید كه به دنبال چه هستید و بهترین راه رسیدن به هدف چیست؟ برای این منظور ابتدا باید چشمانداز، سوالات اساسی و اهداف مدیران كاملاً و به صورت مكتوب مشخص و سپس تكنیک جمع آوری دادهها تعیین شود.
ارزیابی خدمات یک ابزار است که اهداف استراتژیک را به معیارهای ارزیابی کیفیت خدمات تبدیل می کند و در نهایت رضایت مندی مشترکین سنجیده می شود.
هدف از این تحقیق که در شرکت خدمات ارتباطی ایرانسل انجام می گیرد، نتایج این تحقیق به تصمیم گیرندگان در شرکت کمک می کند تا بدانند شرکت از نظر مشترکین چگونه است و آن ها چه دیدگاهی در ارتباط با عملکرد شرکت از جنبه ارزیابی خدمات دارند، شرکت در کدام جنبه قوی و ضعیف است و چه اهدافی باید در شرکت اجرا شود. همچنین به بهبود عملکرد خود نسبت به دیدگاه های مختلف کارکنان بکوشد و از نیازهای هر گروه از آنها آگاه گردد.
اهداف این تحقیق شامل موارد زیر است:
1-2-1 هدف کلی
تبیین ارزیابی کیفیت خدمات شبکه مخابرات و میزانر ضایت مندی شهروندان.
1-2-2 هدف فرعی
پیشنهاد دادن راه حل هایی برای مشکلاتی که عملکرد شرکت های خدمات ارتباطی را تحت تاثیر قرار می دهد.
[1]- Quality of design
[2] – Adaption
[3] – Place
. 122
4-1-ساختار اجتماع. 123
4-1-1 نهاد اجتماع. 124
4-1-1-1- اوضاع اجتماع. 124
4-1-1-2زنان در جامعه آن روزگار. 125
4-1-1-3مشاغل.. 127
4-1-2نهاد سیاست… 129
4-1-2-1رابطه هجویری با دربار غزنوی و سلجوقی.. 131
4-2-2-1رابطه هجویری با مشایخ.. 133
4-1-2-3 شخصیت های متصوفه. 134
4-1-2-3-1 ابوالقاسم کرکانی.. 136
4-1-2-3-2 ابوالقاسم قشیری.. 137
4-1-2-3 -3از دیگر نامهای درخشان در زندگی عارفانه هجویری ابوالعباس شقانی است: 139
4-1-2-3-4 مظفر حمدان. 140
4-1-2-3-5 ابوعلی الحسن بن ابی الحسن البصری.. 141
4-1-2-3-6 ابوالقاسم الجنید بن محمد بن الجنید القواریری.. 142
4-1-2-3-7 مالکم بن دینار. 143
4-1-2-3-8 ابوالسحاق ابراهیم بن ادهم بن منصور. 143
4-1-2-3-9ابوسعید فضل الله بن محمد المیهنی.. 144
4-2 فرهنگ… 146
4-2-1 باورها 148
4-2-2 ارزشها 150
4-2-3 هنجارهای اجتماعی.. 152
4-2-3-1رسوم اجتماعی.. 152
4-2-3-2 رسوم اخلاقی.. 153
4-2-3-3-کنترل اجتماعی.. 155
4-3شخصیت هجویری.. 157
4-3-1 صورت هجویری.. 158
4-3-2 سیرت هجویری.. 160
4-3-2-1دیدگاه هجویری در باب تصوف… 161
4-4 تصوف… 164
4-4-1 ارتباط فقر و تصوف از دیدگاه هجویری.. 164
4-4-2دیدگاه هجویری در باب تصوف… 165
4-3-2-1 صفات و ویژگی های اخلاقی هجویری.. 165
4-3-2-1-1 تساهل و مردم داری از دیدگاه هجویری.. 165
4-3-2-1-2- مدارا و عدم خصومت و بخشندگی.. 167
4-3-2-2-طنز از دیدگاه هجویری.. 167
4-3-2-3-شعر در نزد هجویری.. 170
4-4-2-1 اعقاید. 172
4-4-2-1-1 اعتقاد به خواب از دیدگاه هجویری.. 172
4-4-2-1-2 رضا از دیدگاه هجویری.. 174
4-4-2-1-3- دیدگاه هجویری در مورد صحو سکر. 175
4-4-2-1-4 نماز از دیدگاه هجویری و بیان نظرات مشایخ.. 175
4-4-2-1-5 محبّت از دیدگاه هجویری.. 176
4-4-2-1-6 دوستی از دیدگاه هجویری.. 177
4-4-2-1-7 دیدگاه هجویری راجع به سماع. 178
4-4-2-1-8 تفسیر و تعبیر آیات و عبارات از دیدگاه هجویری.. 180
4-4-2-1-9 دیدگاه هجویری راجع به خرقه. 182
4-4-2-1-10 خرق از دیدگاه هجویری.. 183
4-4-2-1-11شرط مقعه پوشیدن از دیدگاه هجویری.. 185
4-4-2-1-12 شرط پوشیدن مرقعات از دیدگاه هجویری.. 185
4-4-2-1- 13 آداب و رسوم و سنت: از دیدگاه هجویری.. 186
4-4-2-1-14 خرقه افکنی و جامه درانی: از دیدگاه هجویری.. 187
4-4-2-1-15 آداب سفر و اقامت کردن در جایی از دیدگاه هجویری.. 191
4-4-2-1-16 علم از دیدگاه هجویری.. 193
4-4-2-1-17 ملامت از دیدگاه هجویری.. 194
4-4-2-1-17-1 صورتِ ملامت راست رفتن.. 195
4-4-2-1-17-2 صورتِ ملامت قصد کردن. 196
4-4-2-1-18 اعتقاد به حل مشکلات از طریق ملامت از دیدگاه هجویری.. 198
4-4-2-1-19 رسم ملامت از دیدگاه هجویری.. 199
4-4-2-1-20 حج از دیدگاه هجویری.. 199
4-4-2-1-20-1 بیان خاطرات حج از زبان دیگران. 200
4-4-2-1-21 رحمتالهی از دیدگاه هجویری.. 201
4-4-2-1-22 قبض و بسط – وقت از دیدگاه هجویری.. 202
4-4-2-1-23 وقت… 203
4-4-2-1-24 ریاضت ازدیدگاه هجویری.. 203
فصل پنجم:نتیجهگیری
5-1 نتیجهگیری.. 207
5-2 پیشنهادات پژوهشی.. 209
فهرست منابع. 210
اصل اول:
کلیات طرح
|
جامعه شناسی علمی است که زندگی اجتماعی مردمان جوامع گوناگون را با توجه به نهادهای اجتماعی موجود و روابط اجتماعی حاکم بر آن مورد مطالعه و تحقیق قرار میدهد.
ادبیات هر دوره، نماینده روحیات و فراز و نشیبهای اجتماعی است که در زمانهای مختلف تغییر مییابد و در هر عصر معنی و مفهوم خاص خود را پیدا می کند بطوری که اوضاع اجتماعی هر دوره را میتوان از ادبیات آن دوره شناخت و انعکاس آن را دریافت؛ چه ادبیات هر عصری رنگ اجتماعی خاص خود را دارد.
جامعهشناسی ادبیات شاخهای از جامعه شناسی است که ساخت و کارکرد اجتماعی ادبیات و روابط میان جامعه و ادبیات و قوانین حاکم بر آن را بررسی می کند
این علم به بررسی ساختار و محتوای اثر ادبی و ارتباط آن با ساختار و تحولات اجتماع میپردازد و به محیط که در واقع در بردارنده عناصر اقلیمی،اوضاع سیاسی و اجتماعی حاکم بر ملت است توجه دارد. پیوند بین ساخت جامعه و اثر ادبی مقوله «جامعه شناختی ادبیات» را مطرح میسازد و محققان را بر آن میدارد تا به رابطة اثر ادبی و جامعه پرداخته و از مجرای آثار ادبی به گذشته بنگرند
جامعهشناسان با سه نظریه 1- کارکرد گرایی(functionalism)، (fonctinnelism) ، تضاد (opposer)،(opposition)، و کنش اجتماعی(socialaction)، به مطالعه جامعه میپردازد.
کارکردگرایان به بررسی رابطه بخش های جامعه با یکدیگر و با کل جامعه میپردازند. مثلا عقاید دینی و آداب و رسوم یک جامعه را با نشان دادن چگونگی ارتباط آن با سایر نهادهای جامعه تحلیل میکنند. در نظریه تضاد توجه آن ها بیشتر بر مباحث قدرت، نابرابری، کشمکش و ستیزه است و جامعه را متشکل از گروه های جداگانه ای می دانند که هر یک به دنبال منافع خاص خویش است. دو نظربه فوق بر ساختارهایی تاکید می کنند که سنگ زیرین جامعه هستند و بر رفتار انسان مؤثرند. نظریه کنش اجتماعی توجه بیشتری بر کنش و کنش متقابل اعضای جامعه در شکل دادن به این ساختارها می کند. نظریه کنش اجتماعی متوجه تحلیل چگونگی رفتار کنشگران فردی و جهت گیری آنان در مقابل یکدیگر و جامعه است. کنش اجتماعی همه رفتارهای انسانی است که انگیزه و راهنمای آن معانی است که توجه کنشگر را جلب می کند و او آنها را در دنیای خارج کشف و به آنها پاسخ می دهد. این کنش با ذهنیت کنش گر تفسیر می شود. یعنی بر مبنای ادراکی که از محیطش دارد، احساساتی که او را برمی انگیزد، افکاری که در سر دارد، انگیزههایی که او را به عمل وامیدارد (منظور از کنشگر، میتواند فرد، گروه، سازمان، یک منطقه، یک جامعه یا تمدن باشد).
و از آنجایی که کنشها خصلتهای اجتماعی دارند و ارزشها در آن ها موثرند، کنش اجتماعی را با توجه به نظام اجتماعی که مرکب از نظام فرهنگی و شخصیتی است مورد مطالعه قرار می دهند.
کتاب کشف المحجوب طبق هر سه نظریه فوق قابل بررسی است چنانچه تحلیل عقاید دینی و آداب و رسوم طبق نظریه کارکردگرائی و یا تحلیل طبقات جامعه و نابرابری های اجتماعی و بررسی آنها طبق نظریه تضاد. در این پژوهش سعی ما بر آن است که با ذکر مطالبی در باب مسائل ذکر شده، به تحلیل و بررسی دیدگاه هجویری از نظر کنش اجتماعی او در برابر ارزشها، هنجارها و … موجود در جامعه آن عصر بپردازیم و به این سئوال پاسخ گوییم که آیا هجویری تحت تأثیر فرهنگ و ارزشهای عصر خویش قرار گرفته و دیدگاه او از نظر کنش اجتماعی مطابق با هنجارهای جامعه بوده است؟!
تبیین و تشریح کنش و رفتار هجویری در برابر ارزشها و هنجارهای جامعه با استناد بر نظریه کنشاجتماعی
تبیین اهمیت و نقش هجویری در اجتماع صوفیانه قرن پنجم
جامعهشناسی ادبیات مطالعه علمی محتوی اثر ادبی و ماهیت آن در پیوند یا دیگر جنبههای زندگی اجتماعی است که سرچشمة بسیاری از حوادث و جریانات سیاسی، تاریخی، دینی، اخلاقی و … نتیجه تحولات اجتماعی و فرهنگی می باشد. ما همواره در طول تاریخ شاهد ظهور افرادی بودهایم که مخالف و متفاوت با جریانهای حاکم بر جامعه حرکت کرده و گام نهاده. این امر موجب محبوببیت آنها نزد مردم شده است و در جامعه بسیار تاثیرگذار بودهاند. معتقدم که در میان متصوفه قرن پنجم هجری فردی چون هجویری علاوه بر شناخت مردم و جامعه بر جامعه خود بسیار تاثیر گذار بوده است. حال بر آنیم که کتاب کشف المحجوب را از بعد جامعهشناختی مورد بررسی قرار دهیم تا منش و علل وعوامل بسیاری از رفتارها و کردارهای وی با توجه به جامعه آن روزگار بر ما آشکار گردد.
هجویری (ابوالحسن علی بن عثمان) در تحول ارزشهای عصر خویش تا چه حد موثر بوده است ؟
علل موفقیت هجویری درجامعه تصوف چه بوده است؟
فرضیه اول: با توجه به اوضاع نابسامان قرن پنجم هجری و عدم ثبات سلاطین و امیران، رواج هرج و مرج و بی عدالتی، فقر و تنگدستی پریشانی و ناامنی، تعصبات خشک مذهبی، اختلاف فرقها و رواج فرقه ای مختلف، بهرهبرداری غیر معقول (Piracy) از آثار دیگران و تعصب و جانبداری از یک صوفی نسبت به صوفی دیگر، جمع شدن مریدان به دور یک صوفی و دور شدن از صوفی دیگر، رواج خرافات و فرقه پرستی از ویژگیهای آشکار خراسان، نیشابور، غزنه و … بسیاری از شهرهای ایران قرن پنجم هجری است. همچنانکه پایه و اساس فرهنگ ها در جامعه را عواملی مثل تفکر و اندیشه های سالم و ناسالم، تصورات درست و نادرست، هنجارها و ناهنجاری ها مشخص می کند که چه چیزی مطلوب و ارزشمند و پسندیده است و چه چیزی نیست. این تصورات و افکار انتزاعی است که به آدمیان در تعامل با اجتماع و جامعه معنا میبخشد و باعث ارزش های فرهنگی و انعکاس آن در جامعه می شود این عوامل در کنار یکدیگر به رفتار وکردار آدمیان شکل می دهد و باعث شکل گرفتن فرهنگ جامعه می شود.
در طی قرن بیستم بیش از 1100 زلزلهی مخرب در نقاط مختلف كره زمین روی داده كه در اثر آن بیش از 1500000 نفر جان خود را از دست دادهاند كه 90 درصد آن ها عمدتاً ناشی از ریزش ساختمانهایی بوده كه از اصول مهندسی و ایمنی كافی برخوردار نبودند (لانتادا[1]، 2008). ایران به عنوان کشوری زلزلهخیز، طی دهه های گذشته آسیبهای اجتماعی و اقتصادی فراوانی از زلزلههای متعدد متحمل شده است. این در شرایطی است كه شهرهای كشور ما در برابر زمینلرزه پنج و نیم و شش ریشتر به طور جدی آسیبپذیرند (عکاشه، 1378).
اگر جلوگیری از وقوع زلزله امکانپذیر نیست، ولی کاهشهای آسیبهای ناشی از آن امکانپذیر است. چیزی که بیش از همه اهمیت دارد، نجات دادن جان انسانها در برابر این رخداد طبیعی است .رشد شهری باعث تسهیلات زیادی میشود ولی در عین حال عوامل بحرانزا هم بیشتر شده و تسهیلات محیطی تبدیل به ضرر میشود (ناکابایاشی[2]، 1994). ضرورت کاهش آسیبهای اجتماعی (تعداد تلفات و مجروحین)، اقتصادی (هزینههای بازسازی، از کار افتادن اقتصاد شهر) و کالبدی (تخریب ساختمانها) ناشی از زلزله بر کسی پوشیده نیست. علاوه بر این تخریب بافت، تأخیر در تخلیه جمعیت ساکن، مسدود شدن شبکههای ارتباطی، افزایش خسارات و زنده به گور شدن هزاران نفر از دیگر مسایل خواهد بود. بسیاری از افراد که در زیر آوار ماندهاند، اگر امکان دسترسی و کمکرسانی به آنها مسیر نباشد، آنها نیز جان خود را از دست خواهند داد. کاهش آسیبپذیری جوامع شهری دربرابر زلزله زمانی به وقوع خواهد پیوست که ایمنی در برایر زلزله در تمام سطوح برنامهریزی مدنظر قرار گیرد که در میان تمامی سطوح سطح میانی برنامهریزی کالبدی یعنی شهرسازی یکی از کارآمدترین سطوح برنامهریزی برای کاهش آسیبپذیری دربرابر زلزله میباشد (حبیبی و همکاران، 1387).
2-1- بیان مسأله
زلزله پدیدهای است طبیعی كه بیتوجهی به آن خسارات جبرانناپذیری به دنبال خواهد داشت. وقوع زلزلههای شدید بشر را بر آن داشته است كه در فكر تدوین یک برنامه زیربنایی برای كاهش خطرات و آسیبهای ناشی از آن باشد. ویژگیهای زمینساخت كشور، زلزله را به عنوان یكی از مخربترین عوامل انهدام حیات انسانی مطرح نموده است. بررسیهای تاریخی نشان میدهد كه مناطق وسیعی از كشورمان توسط این حادثه طبیعی متحمل آسیبهای جانی و مالی گردیده است. براساس گزارش سازمان ملل، در سال 2003 میلادی، كشور ایران در بین كشورهای جهان رتبه نخست را در تعداد زلزلههای با شدت بالای پنج و نیم ریشتر و یكی از بالاترین رتبهها را در زمینهی آسیبپذیری
از زلزله و تعداد افراد كشته شده در اثر این سانحه، داشته است. بـر اساس همیـن گـزارش، در كشور ایـران زلـزلـه وجـه غالب را در بین سـوانـح طبیعـی دارا است (سازمان کاهش بلایای طبیعی ملل متحد[1]، 2004). میتوان گفت آنچه موجب افزایش تلفات در زلزله میشود، زلزله نیست بلكه ساختمانهای غیرمقاوم یا كم مقاومتی است كه دراثر غفلتها، ندانمكاریها، عدم احساس مسئولیت در انجام وظایف توسط دست اندركاران ساخت و ساز اعم از قانونگذاران، تدوینكنندگان آیین نامههای لرزهای و ضوابط شهری و شهرسازی، طراحان و مالكان است كه متناسب با مشاركت خود در ساخت و ساز غیراصولی، باعث بروز چنین فجایعی میشوند (مهدیان، 1381). كشور ایران با آسیبپذیری لرزهای گروههای خاصی از ساخت و سازها مانند: ساختمانهای عمومی با مصالح غیرمسلح بنایی، ساختمانهای پرجمعیت قدیمی در مراكز شهری، بافتهای فرسوده، منازل مسكونی و سازههای بتنی كه در دهه 1960 تا 1980 با مصالح و طراحی ضعیف سر برآوردهاند روبرو است. شهرها مكان تجمع جمعیت و افزایش بارگذاریهای محیطی و اقتصادی هستند، وجود این مسأله مهم ضرورت كاهش آسیبپذیری در برابر زلزله را مطرح میكند. ویژگیهای زمینساخت كشور، زلزله را به عنوان یكی از مخربترین و تهدیدكننده ترین عوامل انهدام حیات انسانی مطرح نموده است. بررسی تاریخی نشان میدهد كه نقاط یا مناطق وسیعی از كشورمان توسط این حادثهی طبیعی متحمل آسیبهای جانی و مالی گردیده است. شهر تنها مجموعهای از ساختمانها نیست، بلكه پدیدههای انسانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و كالبدی است .بدین ترتیب شهر به عنوان مجموعهای از عناصر تعریف میگردد تا بتوان به روشهای مناسبی جهت ارزیابی كالبد شهر و تعیین شاخصهای كالبدی آسیبپذیری رسید و نیز راهكارهایی برای كاهش آسیبپذیری ارائه نمود.
سؤالهای اصلی تحقیق این است:
1- آیا با توجه به معیارهای مورد استفاده میتوان آسیبپذیری مناطق مختلف بافت فرسوده شهر میناب را به کمک GIS به صورت کمّی مدلسازی نمود؟
2- مهمترین معیار مؤثر در آسیبپذیری بافت فرسوده شهر میناب در هنگام وقوع زلزله کدام است؟
3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
زلزله به عنوان پدیدهای طبیعی، زمانی مخاطره آمیز و بحرانآفرین است كه جامعهی واقع در معرض زلزله، نسبت به آن آسیبپذیر باشد. زلزله یكی از مخاطرات طبیعی است كه همواره احتمال رخ دادن این حادثه طبیعی به ویژه زمانی كه شرایط رخ دادن آن، از جمله وجود گسلهای متعدد فراهم باشد، وجود دارد. تعیین مشخصات كالبدی، تیپ ساختمانی، تركیب كالبدی قطعات و راهها، نوع كاربریها، تراكم جمعیتی، تیپ ساختمانی مناسب، تراكم ساختمانی كم، استفاده از راهها به عنوان فضاهای گریز و پناه و …، از جمله روشهای كاهش آسیبپذیری میباشند )عسگری، 1381). یكی از عمدهترین فعالیتها در راستای كاهش خطرات ناشی از زلزله و افزایش ایمنی عمومی، مطالعات پهنهبندی لرزهای مناطق شهری و تعیین میزان آسیبپذیری ساختمانهای گوناگون شهر است كه بایستی در مقیاس مناسب و مطلوب صورت پذیرد (مهندسین مشاور طراحان بافت و معماری، 1388). با توجه به گسل میناب، این شهرستان از نظر زلزلهخیزی و مسائل زلزلهشناسی حائز اهمیت است و نواحی میناب جایی است که زاگرس تمام و مکران شروع میشود و میزان فعالیت لرزهخیزی زیاد است، به همین دلیل شبکه لرزهخیزی در میناب راهاندازی شد. این ضرورت به طور جدی احساس میشود كه با ایجاد یک مدل مناسب و به كارگیری انواع دادههای مكانی و غیرمكانی و انجام تحلیلهای مربوط در سیستمهای اطلاعات جغرافیایی و سیستمهای تصمیمگیری چندمعیاره، بتوان به ارزیابی و تحلیل آسیبپذیری شهر میناب در برابر زلزله كمك نموده و در كنار كسب آمادگیهای لازم در برابر این خطر طبیعی، در یک فرایند سیستماتیک به مدیریت بحرانهای ناشی از سوانح طبیعی پرداخت.
[1] – United Nations Disaster Relief
[1] – Lantada
[2] – Nakabayashi
خارج است.
هدف این تحقیق، تبیین و توصیف چگونگی ارسال پیام در قالب یک رفتار ارتباطی متأثر از آئین است و سعی در بیان این نکته دارد که پوشش به عنوان یک رفتار ارتباطی بیشتر از آنکه متأثر از عوامل زیستی یا عقلانی باشد متأثر است از آئین ارتباطی فرهنگ کلان جامعه یا خرده فرهنگ و یا مفهومی است که فرد عضو و متأثر از آن است.
آئین به این موضوع ناظر است که فرد در جامعه به وسیله ارتباطات تأثیر گذار و تأثیر پذیری احاطه شده و حیات اجتماعی آن منوط به حفظ این ارتباطات است. در واقع این ارتباطات برای او نوعی از باید و نبایدها تعریف کرده و فرد متأثر از این الگوها، رفتار و فکر میکند و با بهره گرفتن از ابزارهایی که همین ارتباطات در اختیار او قرار میدهند جهان اطراف و پدیدههایش را شناسایی و در مورد آن ها فکر میکند.
برای مثال فرض نگارنده بر این است که اکنون در جامعه زنان و دختران ایرانی داشتن موهای طلائی نوعی مزیت و برتری در زیبایی است. این زیباتر بودن ناشی از چیست؟ ناشی از یک پدیده فیزیولوژیک است؟ یعنی وقتی فرد این رنگ را میبیند در بدن و ذهن او فعل و انفعالات فیزیولوژیک میافتد؟ یا این تفکر ناشی از نوعی آئین است که فرد در ارتباط با جامعه خود یعنی دیگر زنان و مردان آنرا دریافت کرده؟ این آئین زیبایی است که جامعه به صورتی نامحسوس ابلاغ کرده که در این آئین، موی طلائی مشخصه زیبا بودن است. پیش فرض میتواند این باشد که فشار اجتماعی ناشی از نپذیرفتن آیینی که فرد به آن تعلق دارد معمولاً مانع از کنشی خارج از آن آئین میگردد. موضوعی که اساس شکل گیری نظریه مارپیچ سکوت نئول نئومن نیز به شمار میآید. اما در نهایت در اینجاست که محقق باید با حصول به آئین های ارتباطی که فرد تحت آن ها عمل میکند به توصیف چرایی این برداشت ذهنی برسد.
-2-اهمیت و ضرورت تحقیق
اگر نگاه کوتاهی به تصاویر خانوادگی و یا فیلمهای سینمایی ساخته شده از سالهای نه چندان دور مثلاً سالهای اوایل دهه هفتاد شمسی بیندازیم به وضوح میتوانیم تغییر قابل ملاحظه و بسیار محسوسی را در نوع پوشش افراد حاضر در آن عکسها به خصوص بانوان مشاهده کنیم. حتی اگر یک مقایسه ساده و دم دستی از نوع پوشش بازیگران فیلمها و سریالهای ده سال قبل و اکنون انجام بدهیم یک تحول بسیار عمیق را متوجه خواهیم شد. البته این تغییر در خارج از مرز های ایران نیز به وضوح قابل مشاهده است. اگر سریالها و
فیلمهای ساخته شده در زمانهای مختلف را تا حدودی نمایانگر وضعیت اجتماعی همان روز بر شمریم یک تحول قابل مشاهده را در پوشش زنان در فیلمهای یک دهه قبل میلادی و فیلمهای روز سینمایی جهان مشاهده خواهیم کرد. این تحولات که به سرعت با هدف برهنگی هر چه بیشتر پیش رفته است تغییر پرشتابی در الگوی پوشش زنان را نشان میدهد.
همانگونه که در بالا نیز اشاره شد این تغییر در پوشش در ایران پس از جنگ تحمیلی نیز به شدت قابل لمس است. به طوری که شاید اگر تصویر پوشش بعضی زنان در جامعه امروز را ده سال قبل برای کسی متصور میشدیم قابل پذیرش نبود. این تغییر الگوی پوشش میتواند ناشی از تغییر مناسبات ارتباطی افراد با خارج از خود باشد یا عوامل ذهنی و یا کارکردی داشته باشد. این پژوهش در واقع در پی یافتن چراییهای این تغییرات است. از سوی دیگر جلوگیری از تغییر الگوی پوشش به سمت الگو های غیر بومی و هدایت و حفظ الگو به سمت الگو های بومی و اسلامی از اهدافی است که برای تحقق آن باید به یک تحلیل از وضعیت پوشش در جامعه امروز رسید.
مقابله با حجاب و پوشش اسلامی در دوران سیاسی قبل از انقلاب اسلامی به عنوان رویکرد جدی حکومت تلقی میگشته است که در برهه ای از زمان برای اجرائی آن پرداخت هزینه برخورد های قهری در این زمینه نیز برای حاکمان وقت دارای توجیه میشود. اما این برخورد های قهری در گذشت زمان جای خود را به خیزشی نرم و به اصطلاح فرهنگی داد؛ و وضعیت پوشش در بعضی زنان ایرانی که بیشتر در طبقات مرفه شهر های بزرگ حضور داشتند به سمتی رفت که نشانی از کشوری با دین رسمی اسلام نداشت. البته با همه این تلاشهای نرم برای تغییر الگوی پوشش زنان ایرانی، حجاب هنوز به عنوان یک الگوی ریشه دار در عامه مردم مطرح بوده است. اما با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357؛ جمهوری اسلامی به غیر از دو سه سال اول تولد خود توانست با هر روشی و متأثر از هر اتفاقی که خارج از این بحث است حجاب را به عنوان یک باید اجتماعی برای زنان و دختران جامعه ایرانی بیان و اجرا کند.
اما در سالهای پس از جنگ و با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی که بر راهبردها و سیاستهای فرهنگی نیز اثرگذار بود اجرای حجاب علیرغم وجوه قانونی و آرمانی آن در نظام جمهوری اسلامی ایران به سستی و کم توجهی دچار شد و در این دوره بیش از بیست ساله وضعیت حجاب در جامعه ایرانی به شرایطی رسیده که حجاب به عنوان قانونی نمایشی در آمده و لباس استفاده شده توسط بخش گسترده ای از جامعه ویژگی ماهوی پوشش اسلامی یعنی پوشانندگی و حفظ جذابیتهای جنسی زنانه را از دست داده است.
در واقع یکی از اهداف ثانویه این پژوهش؛ رویکرد کارکردی آن است و از این رو که این پژوهش میتواند با بیان مؤلفه های تأثیر گذار بر انتخاب پوشش توسط زنان ایرانی به برنامه ریزان، متولیان و صاحب نظران فرهنگی کشور در جهت کشف چرائی این تغییرات سریع و عمیق کمک کند.
لذا محقق معتقد است پوشش را باید به عنوان یک رفتار ارتباطی و دارای ویژگیها و عناصر ارتباطاتی نگاه کرد. از همین جهت میتوان برای کشف مؤلفه های حاکم بر این رفتار ارتباطی آن را با پیش فرض یک ارتباط آیینی سنجید.
به این منظور می توان با درک جایگاه ارتباطی پوشش و تاثیرگذاری و تاثیر پذیری آن از عوامل دیگر به نوعی از نگاه جامع بر پوشش زنان ایرانی دست یافت.