فرهنگ بشری بدانیم گزاف نگفته ایم.[3] دیوید هیوم، فیلسوف اسکاتلندی معتقد است جامعه بشری بدون قانون، حکومت و اجبار نمی تواند وجود داشته باشد و در این مفهوم، حقوق برای بشر نیازی طبیعی است.
عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانه ای گردیده است که روح بشریت را به عصیان وا داشته است و رعایت واقعی حقوق بشر از آرمان های مشترک تمامی انسان ها است.[4] و یکی از متعالی ترین مصادیق احترام به حقوق بشر، احترام به حق مالکیت نسبت به دارایی های آدمی است.
تصریح به این مساله درواقعه های تاریخ ساز قابل مشاهده است. در منشور کوروش پادشاه ایران احترام به مالکیت اموال منقول و غیر منقول ذکر شده است.[5] همچنین در اعلامیه جهانی حقوق بشر که از دستاورد های مهم و تاثیر گذار تمدن بشری است، این حق به طور واضح برای هر کس نسبت به منافع معنوی و مادی آثار فکری خود که به اموال فکری یا مالکیت فکری تعبیر شده است پیش بینی شده است. [6]
این حق در ماده 15 میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل متحد[7] مورد تاکید واقع شده و کشورهای عضو باید حقوق مادی و معنوی مصنفان و مخترعان را که به تولید آثار علمی، ادبی یا هنری می پردازند به رسمیت بشناسند.[8]
مالکیت فکری حقی بشری و در راستای رسیدن به آرمان های مشترک تمامی انسان هاست. در عصر حاضر که روند تولید دانش سرعتی بی سابقه یافته است و تکنولوژی ارتباطات، جهان را به اندازه یک رایانه کوچک کرده، بشر با تجربه ی جدید و بی سابقه ای روبرو شده است. تجربه ای که در آن سرعت فناوری مهار نشدنی است و هر لحظه اختراعات، ابتکارات، فرمول ها، کشفیات، دستاوردهای هنری و…. جدید تری حاصل می شوند و به همان سرعت منتشر می شوند که همگی تراوش شده و زاییده ی فکر و اندیشه آدمی است. در این فضا ایده ها و اطلاعات اهمیت فراوانی پیدا می کنند. اگردر روزگار قدیم افرادی مسلط به چندین دانش بودند و به آنها اصطلاحاً حکیم گفته می شد امروزه به دلیل گسترش و توسعه و پیشرفت هر رشته از علوم، تخصص پیدا کردن فقط دریک رشته به تنهایی امری بعید و دشوار به نظر می رسد، زیرا باز هر دانشی، از فصل های متعددی به دست آمده که آن فصل ها خود به تنهایی دنیایی از مفاهیم و اطلاعات را در خود گنجانده که تسلط درک همه آنها از توان انسان خارج است. به عنوان مثال، حقوق در معنای علمی خود از گرایش های متعددی تشکیل شده است. که هر گرایش حاوی موضوعات گسترده ای است که عمر انسان مجال رسیدن به تمامی ابواب آن را ندارد.
با توصیف مختصات عصر حاضر، حال ارزش و اهمیت ایده[9] به خوبی قابل درک است. یک ایده از بدو ایجاد در ذهن انسان تا وقتیکه به صورت یک محصول فکری درآید و به صورت یک مال مجسم شود مسیر قابل تاملی را طی می کند و احترام به مالکیت آن ایده در هر نقطه از این مسیر، موضوعی غیر قابل ترددی است.
مفهوم سرمایه در ادوار تاریخی دچار تحول اساسی شده است. فئودالیسم[10] و ماشینیسم[11] از مصداق های همین تحول در مفهوم سرمایه است. اما با ورود به قرن بیستم می توان مدعی بود که ایده جای خود را در راس هرم مفهوم سرمایه در اندیشه آدمی ایجاد کرد. زیرا اراضی وسیع و کارخانه های صنعتی جای خود رابه ایده های میلیون دلاری دادند. ارتباط دانش و بازار و تجاری سازی اختراعات و ابتکارات و محصولات فکری نقشی اساسی در این روند ایفا نمود.
هر چند حمایت های اخلاقی و قانونی از دوران باستان و قرون وسطی و دوران جدید از مالکیت فکری وجودداشته است، به نحوی که در سال 1800 حدود 14 قانون مرتبط به کپی رایت راجع به وضعیت حقوقی کتاب وجود داشت،[12] لیکن ارتقاء مفهوم ایده و اموال فکری و مالکیت فکری درنتیجه عوامل فوق الذکر در قرن بیستم آغاز شد و با توسعه سهم خود در بازار، تحولاتی تاریخ ساز درمفهوم سرمایه ای ایجاد کرد و نقطه متعالی آن « کنوانسیون سازمان تجارت جهانی راجع به جنبه های تجاری مالکیت فکری»[13] در سال 1994 می باشد. [14]
با توجه به اینکه مالکیت فکری حقی بشری است و احترام به مالکیت اموال در نظام حقوقی که بازتاب خرد انسانی است مورد شناسایی و تاکید واقع شده است ودرک شرایط عصر حاضر که در آن اطلاعات دارای اهمیتی بی سابقه هستند وسهم بزرگی از بازار را تجارت و مبادلات اموال فکری به خود اختصاص داده است اولاً می بایست از مالکیت فکری حمایت و احترام به آن تضمین شود وثانیاً در صورت نقض این حقوق توسط دیگران، می بایست جبران خسارت شده و متخلف مجازات شود تا امنیت مورد نیاز برای رشد و تعالی اموال فکری در بازارهای کشورهای در حال توسعه تأمین شود.
برای درک بهتر ماهیت حقوق مالکیت فکری، روال علمی تعریف آن است . در دکترین حقوقی اجزاء آن را مورد شناسایی و تعریف قرار می دهند که اگرچه توضیح مفهوم اجزای آن به تنهایی ماهیت کلی آن را تبیین نمی کند اما تنها رناتیو موجود برای رسیدن به درک واقعی از آن، درک اجزاء و ارتباط بین آن هاست.
[1] Intellectual Property
[2] . کاتوزیان, ناصر, قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی, بنیاد حقوق میزان,1387, صفحه 43.
[3] . ساکت, محمد حسین, حقوق شناسی دیباچه ای بر دانش حقوق, نشر ثالث, 1387, صفحه 40.
[4] . رحیمی مقدم, سید حسین، اسناد بین المللی، جلد اول، انتشارات مهتاب، 1387، دیباچه اعلامیه جهانی حقوق بشر، صفحه 442.
[5] . رحیمی مقدم, سید حسین، اسناد بین المللی، جلد اول، انتشارات مهتاب، 1387، دیباچه اعلامیه جهانی حقوق بشر، صفحه 438.
[6] . همان منبع، صفحه 447.
[7] http://www.unic-ir.org/hr/convenant-ec.htm
[8] میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در 1976میلادی به اجرا درآمد و ۱۴۸ کشور هم اکنون عضو آن هستند، حقوق بشری که این میثاق میکوشد ترویج و حمایت کند شامل موارد ذیل است:
حق کارکردن در شرایط عادلانه و مناسب
حق برخورداری از حمایت اجتماعی، معیار زندگی رضایت بخش و عالیترین معیارهای قابل حصول رفاه جسمی و روانی.
حق آموزش و پرورش، برخورداری از مزایای آزادی فرهنگی و پیشرفت علمی
[9] . Idea
[10] . Feudalism
[11] . Machinism
[12]. زر کلام، ستار، حقوق مالکیت ادبی و هنری، انتشارات سمت، 1388، صفحه 10.
[13] . Trade Related Aspects of intellectual property rights (TRIPS)
[14] موافقت نامه جنبه های تجاری حقوق مالكیت فكری (TRIPs) به عنوان یكی از مهمترین اسناد در دور اروگوئه پس از مذاكرات فراوان در تاریخ 15 آوریل 1994 مورد توافق نهایی قرار گرفت. این موافقت نامه كه هم چنین یكی از سه ركن اصلی موافقت نامه های سازمان جهانی تجارت (موافقت نامه های مربوط به تجارت كالا، موافقت نامه مربوط به تجارت خدمات، موافقت نامه جنبه های تجاری حقوق مالكیت فكری است، از اسناد غیر قابل تفكیک دور اروگوئه محسوب گردیده و از جامعترین و كاملترین موافقت نامه هادر خصوص حقوق مالكیت فكری به شمار می آید كه تاكنون در سطح بین المللی وجود داشته است.
:
هموفیلوس آنفلوانزا،یک باکتری گرم منفی و پاتوژن اختصاصی انسانی است که از نظر بیماری زایی میتواند ایجاد مننژیت حاد باکتریایی ،سپتی سمی،اپی گلوتیت،باکتریمی،عفونت گوش میانی کند. هدف این مطالعه بررسی یکی از این پروتئین ها ی حفاظت شده در باکتری هموفیلوس آنفلوانزا به منظور طراحی واکسن بومی علیه ان میباشد. پروتئینP2 ، بین 38 الی 40 كیلودالتون وزن داشته و بیش از 50 درصد كل پروتئینهای غشاء خارجی هموفیلوس را شامل میگردد و غالبا توسط سویههای فاقدكپسول و سویه b هموفیلوس ها بیان میشود.
این پروتئین به عنوان یک کاندیدای مناسب واکسن برای سویههای بدون کپسول هموفیلوس آنفلوانزا مطرح است. در این تحقیق ،اپیدمیولوژی ژن ompP2 با بهره گرفتن از نمونههای بالینی که از 30 بیمار جداسازی شده بودند،مورد بررسی قرار گرفت. باکتری ها در محیط شکلات اگار کشت داده شدند و تستهای بیوشیمیایی انها انجام شد. پس از تخلیص DNA،واکنش PCR انجام شد. همه نمونه ها از نظر وجود ژن ompP2) 1173(bp مثبت شدند. پس از تعیین توالی 6 نمونه و مقایسه توالی ژن ompP2 سویههای بومی با سویههای استاندارد و توالی موجود در بانک ژنی،با نرم افزار MEGA4 ،شباهت ها و تفاوت های ناشی از حذف ،اضافه و یا جابه جایی نوکلئوتیدی را نشان داد. جهت بررسی الگوی پلی مورفیسم ژن مورد نظر ،محصول PCR مورد هضم توسط آنزیم های Alu1 و EcoR1 قرار گرفتند. الگوی برش 21 نمونه (99%-98%) مشابه سویههای استاندارد باno:J3359. 1,M93268. 1,M93269. 1,M932701) (accessionبود و 9 نمونه (98%-91%) متفاوت بود. نتایج ما نشان دادکه ژن ompP2 از نظر سازماندهی ژنی،شبیه سویههای مختلف هموفیلوس آنفلوانزا ثبت شده در بانک ژنی است و در قسمت برش توسط آنزیم محدودالاثر Alu1دچار پلی مورفیسم شدند. لذا این پروتئین میتواند کاندید مناسبی برای واکسن باشد.
واژگان کلیدی: هموفیلوس آنفلوانزا،واکسن،ژن ompP2،PCR.
1-1-تاریخچه وطبقه بندی:
هموفیلوس آنفولانزا اولین بار در پاندمی ویروس آنفولانزا توسط فایفر[1] در سال 1892 معرفی شد ( (Murley et al, 1988 (Reddy et al, 1996. فایفر گزارش کرد در نمونه خلط بیماران مبتلا به آنفولانزا یک باکتری ناشناخته مشاهده شده، که نام آن را باسیل فایفر گذاشت و تا چندین سال تصور بر این بود که این باکتری عامل بیماری آنفولانزا است به همین خاطر به آن آنفولانزا نیز میگفتند. بعدها مشخص شد که این باکتری به عنوان یک عفونت ثانویه در دستگاه تنفسی مبتلایان به ویروس آنفولانزا مطرح است (Peltola H, 2000). چهل سال بعد از فایفر، پیتمن[2] نشان داد که هموفیلوس آنفولانزا میتواند به دو دسته کپسولدار و بدون کپسول تقسیم شود. وی شش تایپ پلی ساکارید کپسولی از این باکتری را بر مبنای خاصیت آنتی ژنیک آنها معرفی کرد که کپسول آنها مسئول ویرولانس ارگانیسم است. ساختار این کپسولها بعدها شناسایی شد. این شش تایپ راa تاf نامیدند (;Cotter D et al, 2002 ;Murley et al, 1998 (Murphy et al, 1993; Reddy et al, 1996 . (از بین این شش سروتایپ کپسولدار، سروتایپ b هموفیلوس آنفولانزا (Hib) تقریبا در 90 درصد موارد ابتلا، اصلیترین عامل مننژیت باکتریایی در کودکان زیر 5 سال، عامل 95 درصد بیماریهای مهاجم دیگری همچون باکتریمی، پنومونی و سپتی سمی در کودکان و مسئول نیمی از بیماریهای مهاجم بزرگسالان همچون سلولیت، اپیگلوتیت، لارنژیت و ارتریت چرکی میباشد (;Haase et al, 1994 (Murphy et al, 1993.
پیتمن همچنین مشاهده کرد که تمام سویههای جدا شده از مایع نخاعی و خون بیماران از تایپ b کپسولدار است (Reddy et al, 1996). عفونت سیستمیدر کودکان توسط گونههای این باکتری در سراسر دنیا اتفاق میافتد و میزان شیوع آسیبهای نورولوژیک، این باکتری را به یک نگرانی عمومی برای سلامت افراد تبدیل کردهاست (; Haase et al, 1994 ( Murley et al, 1998.این باکتری توسط کپسول پلیساکاریدی از جنس قند پنج کربنه (پنتوز) که پلیمری از واحدهای تکراری پلی ریبوزیل ریبیتول فسفات [3] (PRP)میباشد، از فاگوسیتوز توسط ماکروفاژها محافظت میگردد (Reddy et al, 1996) ; Kubiet&Ramphal, 1995) .).
:
1-1 صرع
1-1-1 تاریخچه صرع
صرع یک اختلال شناختهشده از روزگاران قدیم است و قدمت آن به عصرحجر برمیگردد وحملات صرع از دوران باستان انسان را آزرده و اندیشمندان را بخود واداشته است. یونانیان باستان به این بیماری به عنوان یک بیماری مقدس نگاه میكردند. آنان معتقد بودند این تجلی یكی از خدایان است كه میتواند سبب سقوط بیمار روی زمین و تكانهای شدید وی شود و بعد، قبل از مرگ كامل بیمار، مجددا وی را زنده كند]5[. یونانیان در دوران بقراط از روابط میان صدمه به مغز و فعالیت های حمله ای شامل حرکات سمت مخالف بدن آگاهی داشتند، اما با وجود ارتباط مشهود بین صدمه و حملات تصور عمده بر این بود که این حملات در افراد جن زده روی می دهند]4.[ بقراط[2] اولین كسی بود كه با این نظریه مخالفت كرد. این پزشك یونانی در حدود 2450 سال قبل معتقد بود صرع یک بیماری با منشاء اختلال مغزی است.
جالینوس[3] معتقد بود كه صرع به دلیل بروز لخته و آماس در عروق دست یا پا، ایجاد میشود. به همین دلیل، دست یا پای بیماران را در هنگام حمله محكم میبستند تا جریان خون آن قطع شود و بیمار بهبود یابد. حتی گاهی اوقات، یكی از اندامهای بیمار را كه تشنج از آنجا
شروع میشد قطع میكردند. اگر حمله تشنجی از یک اندام شروع نمیشد، جمجمه بیمار رامیشكافتند و سعی میكردند تا لخته را خارج كنند[5]. تحلیل های نوین نوروبیولوژیکی بر روی صرع در دهه 1860 توسط هاگلینگز و جکسون انجام شد. جکسون دریافته بود که تشنج لزوما در بردارنده فقدان هشیاری نیست، اما می توان آن را با علایم موضعی نسبت داد که از جمله آن می توان به پرش بازو اشاره کرد. این ملاحظات از جمله اولین موارد به رسمیت شناختن آنچه امروز تشنج ناکامل است، بشمار می رود.
یکی دیگر از موارد پیشرفت در این زمینه، اولین درمان جراحی است که توسط ویکتور هورسلی اجرا شد. او در سال 1886 با بریدن کورتکس چسبیده به یک شکستگی فرورفته در جمجمه بیماری با تشنج موضعی، دستگاه حرکتی را تحت درمان قرار داده بود. با این حال درمان های نوین جراحی برای صرع به کارهای ویلدر پنفیلد و هربرت جاسپر در مونترال و اوایل دهه 1950 مربوط می شود. نوآوری های پزشکی مانند کاربرد اولیه فنوباربیتال به عنوان ضد حمله تشنجی در سال 1912 توسط هوپتمن، استفاده از الکتروآنسفالوگرافی[4] توسط هانس برگر در سال 1929 و کشف فنیتوئین[5] توسط هوستن مریت و و تریسی پوتنام در سال 1937، کمک های زیادی در این زمینه نمودند[4]. در اواخر دهه 1930 صرع یک بیماری جسمی قلمداد شد که آن را ناشی از تخلیه نابهنجار سلولهای عصبی می دانستند که معمولا به دنبال آسیب قسمتی از بافت مغز ایجاد می شود و فعالیتهای الکتریکی غیر عادی این بخش از مغز را نیزعلت حملات صرعی تشخیص داده بودند.[2-3-4]
لاتین..95
فهرست جداول
جدول 3-1 روش تهیه استاندارد لوله های مک فارلند. 55
جدول 4-1 نتایج آزمایش MIC و MBC نانواسانس های اسطوخودوس، درمنه، مورد. 67
جدول 4-2 نتایج آزمایش MIC و MBC اسانس های اسطوخودوس، درمنه، مورد، دارچین بر حسب میکروگرم
بر میلی لیتر μg⁄ml 68
جدول 4-3 قطر هاله عدم رشد سویه های میکروبی مورد آزمایش در برابر تعدادی از دیسک های آنتی بیوتیکی متداول در آزمایش دیسک دیفیوژن 77
فهرست نمودارها
نمودار 4-1 نمودارحداقل غلظت بازدارندگی (MIC) اسانس ها و نانواسانس های اسطوخودوس، درمنه، مورد و دارچین در برابر استرپتوکوک پنومونیه. 71
نمودار 4-2 نمودار حداقل غلظت کشندگی ( MBC ) اسانس ها و نانواسانس های اسطوخودوس، درمنه، مورد و دارچین در برابر استرپتوکوک پنومونیه. 71
نمودار 4-3 نمودارحداقل غلظت بازدارندگی (MIC) اسانس ها و نانواسانس های اسطوخودوس، درمنه، مورد و دارچین در برابر استرپتوکوک پیوژن. 72
نمودار 4-4 نمودارحداقل غلظت کشندگی (MBC) اسانس ها و نانواسانس های اسطوخودوس، درمنه، مورد و دارچین در برابر استرپتوکوک پیوژن. 72
نمودار 4-5 نمودارحداقل غلظت بازدارندگی (MIC) اسانس ها و نانواسانس های اسطوخودوس، درمنه، مورد و دارچین در برابر استافیلوکوک اورئوس… 73
نمودار 4-6 نمودارحداقل غلظت کشندگی (MBC) اسانس ها و نانواسانس های اسطوخودوس، درمنه، مورد و دارچین در برابر استافیلوکوک اورئوس… 73
نمودار 4-7 نمودارحداقل غلظت بازدارندگی (MIC) اسانس ها و نانواسانس های اسطوخودوس، درمنه، مورد و دارچین در برابر پسودوموناس آئروژینوزا 74
نمودار 4-8 نمودارحداقل غلظت کشندگی (MBC) اسانس ها و نانواسانس های اسطوخودوس، درمنه، مورد و دارچین در برابر پسودوموناس آئروژینوزا 74
فهرست شکل ها
شکل 1-1 سینوس های پارانازال اطراف بینی و صورت… 3
شکل 1-2 استرپتوکوک پیوژن رشد یافته در کشت خون. 11
شکل 1-3 رنگ آمیزی گرم از خلط که در آن استرپتوکوک پنومونیه. 13
شکل 1-4 رنگ آمیزی گرم استافیلوکوک اورئوس… 17
شکل 1-5 رنگ آمیزی گرم پسودوموناس آئروژینوزا 20
شکل 1-6 گیاه درمنه. 24
شکل 1-7 گیاه اسطوخودوس… 25
شکل 1-8 گیاه دارچین.. 28
شکل 1-9 چوب و پودر دارچین.. 28
شکل 1-10 گیاه مورد. 31
شکل 1-11 ساختار شیمیایی پلیمر کیتوزان. 34
شکل 1-12 ساختار مولکولی کیتین.. 35
شکل 3-1 اسانس های تهیه شده از شرکت باریج اسانس کاشان. 51
شکل 3-2 دستگاه اولترا سونی کیت در مرکز ژنتیک… 52
شکل 4-1 نتایج طیف سنجی مادون قرمز حاصل از ترکیب بیوپلی ساکاریدی کیتوزان. 62
شکل 4-2 نتایج طیف سنجی مادون قرمز حاصل از ترکیب اسید میرستیک… 62
شکل 4-3 نتایج حاصل از طیف سنجی مادون قرمز دو ترکیب کیتوزان و اسید میرستیک در کنار هم. 63
شکل 4-4 توزیع اندازه نانوذرات ترکیبات اسانس نانوکپسول شده با بهره گرفتن از دستگاه DLS. 64
شکل 4-5 تصویر ساختار نانوکپسول های کیتوزان حاوی اسانس توسط میکروسکوپ الکترونی.. 65
شکل 4-6 تصویر ساختار نانوکپسول کیتوزان حاوی اسانس توسط میکروسکوپ الکترونی.. 65
شکل 4-7 میکروپلیت بعد از انجام آزمایش MIC.. 66
شکل 4-8 میکروپلیت بعد از انجام آزمایش MIC.. 67
شکل 4-9 پلیت کشت داده شده مربوط به تأثیر نانواسانس اسطوخودوس بر روی استرپتوکوک پیوژن بعد از آزمایش MIC بر روی محیط کشت بلاد آگار برای تعیین MBC.. 69
شکل 4-10 پلیت کشت داده شده مربوط به تأثیر نانواسانس دارچین بر روی استرپتوکوک پنومونیه بعد از آزمایش MIC بر روی محیط کشت بلاد آگار برای تعیین MBC.. 69
شکل 4-11 پلیت های کشت شده مربوط به تأثیر اسانس اسطوخودوس بر روی استافیلوکوک اورئوس بر روی محیط آگار برای تعیین MBC.. 70
شکل 4-12 پلیت های کشت داده شده مربوط به تأثیر اسانس مورد بر روی پسودوموناس آئروژینوزا بر روی محیط آگار برای تعیین MBC، رقت شماره 3 رقت MIC.. 70
شکل 4-13 پلیت های تلقیح شده با باکتری پسودوموناس آئروژینوزا حاوی دیسک های کاغذی آغشته به غلظت های مختلف نانواسانس اسطوخودوس… 76
شکل 4-14 پلیت های تلقیح شده با باکتری استافیلوکوک اورئوس حاوی دیسک های کاغذی آغشته با غلظت های مختلف نانواسانس دارچین.. 76
شکل 4-15 پلیت تلقیح شده با باکتری استافیلوکوک اورئوس حاوی دیسک های آنتی بیوتیکی.. 77
شکل 4-16 پلیت تلقیح شده با پسودوموناس آئروژینوزا حاوی دیسک های آنتی بیوتیکی.. 78
شکل 4-17 پلیت تلقیح شده با باکتری استرپتوکوک پیوژن حاوی دیسک های آنتی بیوتیکی.. 78
شکل 4-18 پلیت تلقیح شده با استافیلوکوک اورئوس. قطر هاله عدم رشد در اطراف چاهک ها به خوبی قابل مشاهده است 79
شکل 4-19 پلیت تلقیح شده با پسودوموناس آئروژینوزا. قطر هاله عدم رشد در اطراف چاهک ها به خوبی قابل مشاهده است 80
شکل 4-20 پلیت تلقیح شده با پسودوموناس آئروژینوزا با غلظت های مختلفی از نانواسانس درمنه. 80
شکل 4-21 پلیت تلقیح شده با استافیلوکوک اورئوس با غلظت های مختلفی از نانواسانس مورد. 80
سینوزیت یکی از شایع ترین موارد در بین مراجعان به پزشک عمومی است که احتیاج به تجویز آنتی بیوتیک دارد. از جمله باکتری های شایع در ایجاد این بیماری می توان به استرپتوکوک پنومونیه، استرپتوکوک پیوژن، استافیلوکوک اورئوس و پسودوموناس آئروژینوزا اشاره کرد. امروزه با توجه به اثرات مضر داروهای شیمیایی بر بدن انسان، استفاده از روش های نوین فرمولاسیون مانند نانوکپسول کردن اسانس های گیاهی به دلیل کارایی بیشتر و همچنین کاهش عوارض سوء ناشی از کاربرد مستقیم آن ها مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه که به روش in vitro می باشد، اثر ضدمیکروبی چهار نوع نانواسانس گیاهی بر روی میکروارگانیسم های استرپتوکوک پنومونیه، استرپتوکوک پیوژن، استافیلوکوک اورئوس و پسودوموناس آئروژینوزا که از عوامل مهم سینوزیت می باشد در مقایسه با اسانس های طبیعی آن ها بررسی گردید، ابتدا تست کمی حداقل غلظت مهار کننده رشد (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC) و سپس تست کیفی (دیسک دیفیوژن) انجام گرفت. نتایج تست کمی MIC از نانواسانس های مورد بررسی در مورد استرپتوکوک پنومونیه با نانواسانس اسطوخودوس 097/0، استرپتوکوک پیوژن با نانواسانس درمنه و اسطوخودوس 097/0، استافیلوکوک اورئوس با نانواسانس درمنه 562/1 و در پسودوموناس آئروژینوزا با نانواسانس درمنه و اسطوخودوس 125/3 بدست آمد و نتایج بدست آمده در مقایسه با اسانس های طبیعی، تأثیر کمتر نانواسانس ها را نشان داد. و در تست دیسک دیفیوژن معلوم شد که نانواسانس ها قدرت رهایش از دیسک های کاغذی و انتشار در محیط جامد را ندارد.
نتایج، بیانگر اثرات خوب نانواسانس های اسطوخودوس، درمنه، مورد و دارچین بر روی چهار میکروارگانیسم های عامل سینوزیت می باشد و می توانیم به ساخت داروهای مناسب برای از بین بردن این میکروارگانیسم ها با منشأ گیاهی و با عوارض بسیار کمتر دارویی امیدوار باشیم.
واژه های کلیدی: نانواسانس، اسطوخودوس، درمنه، مورد، دارچین، MIC، MBC
سینوزیت عبارت است از یک تغییر التهابی در مخاط سینوس های پارانازال که علت آن می تواند آلرژی، ویروس، باکتری و ندرتا قارچ باشد]4[.
سینوس های پارانازال، حفرات هوایی اطراف بینی هستند که توسط مخاط بینی پوشیده شده و از منافذی به فضای داخلی بینی راه می یابد و شامل فرونتال، اتموئید، ماگزیلاری و اسفنوئید می باشد(شکل 1-1)]28[.
شکل 1-1 سینوس های پارانازال اطراف بینی و صورت
سینوزیت شایع ترین بیماری درگیر کننده سینوس ها بوده و از نظر بالینی به سه نوع حاد ( دوره بیماری کمتر از سه هفته )، تحت حاد ( تداوم بیماری به مدت سه هفته تا سه ماه ) و مزمن (دوره بیماری بیش از سه ماه ) تقسیم می گردد]28[. سینوزیت در بیماری های سیانوتیک قلب، کاهش ایمونوگلوبولین ها، ایدز، لوله گذاری تراشه، سندروم مژه بی حرکت و عفونت های دندانی شیوع بیشتری دارد]4[.
فرآورده عصاره پلاکتی[1] PL مشتق از خونبند ناف محصولی هست که از فرآورده پلاسمای غنی از پلاکتی PRP به دست میآید.. این ماده به علت غنی بودن از مواد مفید زیستی در ترمیم زخم مورداستفاده قرار میگیرد. به دلیل اینکه PL دارای انواع فاکتورهای رشد است و قادر به شروع مسیر سیگنالینگ Smad میشود. در این مطالعه اثر عصاره پلاکتی بر تکثیر و مهاجرت و درصد بقاء سلولهای فیبروبلاست در شرایط آزمایشگاهی موردبررسی قرار گرفت.
سلولهای فیبروبلاست در محیط کشت DMEM حاوی غلظتهای ۵%، ۸%، ۱۰%، ۱۵% و ۲۰% از عصاره پلاکتی مشتق از خونبند ناف همراه با گروه کنترل مثبت که حاوی FBS 10% و کنترل منفی که خالی از هر ۲ (FBS و UCB-PL) بود، کشت شدند و همچنین از گروه (UCB-PL/FBS) که به نسبت مساوی از عصاره پلاکتی مشتق از خونبند ناف و FBS استفاده شد. تعیین مقدار مناسب و مؤثر بر تکثیر و درصد بقاء سلولی
توسط شمارش سلولی با تریپانبلو در زمانهای متفاوت ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت بررسی شد. همچنین برای تعیین مقدار مناسب برای مهاجرت سلولی از تکنیک Scarch assay استفاده شد. سپس اثر عصاره پلاکتی با غلظتهای متفاوت بر بیان ژنهای smad2-smad3 در سلولهای فیبروبلاست توسط تست Real Time -PCR موردبررسی قرار گرفت. در مرحله آخر جهت بررسی اثر عصارهی پلاکتی بر مسیر سیگنالینگ Smad، مقدار بیان پروتئینهای Smad2-Smad3-Psmad2-Psmad3توسط تکنیک وسترن بلات ارزیابی شد.
نتایج:
در بررسی تکثیر و درصد بقاء و مهاجرت سلولهای فیبروبلاست در اثر تیمار با عصاره پلاکتی بالاترین غلظت مؤثر مربوط به دز ۱۰% نشان داده شد و نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که افزایش غلظت عصاره پلاکتی، اثر افزایشی بر تکثیر و درصد بقاء سلولهای فیبروبلاست ندارد. همچنین عصاره پلاکتی در دز ۱۰% سبب افزایش سرعت مهاجرت سلولهای فیبروبلاست میشود. در نتایج حاصل از تکنیک Real time اثر عصاره پلاکتی در غلظت ۱۰% با افزایش بیان ژنهای
Smad2-Smad3 نسبت به گروههای کنترل منفی و مثبت با تفاوت معناداری نشان داده شد. در بررسیهای صورت گرفته در سنجش اثر عصاره پلاکتی در غلظتهای مختلف ۸%، ۱۰% و گروه UCB-PL/FBS و گروه کنترل مثبت و منفی بر بیان پروتئینهای Smad2-Smad3-Psmad2-Psmad3 بهواسطه تکنیک وسترن بلات نشان داد که تمامی گروهها تفاوت معناداری نسبت به گروه کنترل منفی دارند. پروتئینهای Psmad2-Psmad3 که پروتئینهای فرم فعالشده Smad2-Smad3 هستند تنها در گروه کنترل منفی دیده نشدند بلکه در تمامی گروههایی که داری عصاره پلاکتی بودند این پروتئینها فعال شدند.
نتیجهگیری
یکی از مهمترین سلولهای دخیل در امر ترمیم زخم، فیبروبلاستها میباشند، که با تکثیر و مهاجرت سلولی و به راه انداختن مسیرهای سیگنالینگ درونسلولی مربوط به ترمیم زخم در پیشبرد فرایند ترمیم نقش کلیدی بر عهدهدارند. در این مطالعه با نشان دادن اثر عصاره پلاکتی بر اعمال مهم و ضروری سلولهای فیبروبلاست در فرایند ترمیم زخم میتوان نتیجه گرفت که فرآورده عصاره پلاکتی مشتق از خونبند ناف میتواند نقش بسزایی در افزایش ترمیم زخمها داشته باشد.