وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

دانلود پایان نامه ارشد:تاثیر بازخورد معلم(نوشتاری و کلامی) در ارزشیابی های تکوینی بر خودکارآمدی و میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم

در دنیای آموزش و پرورش، اخیرا تمامی تلاش ها برای افزایش کیفیت یادگیری در یادگیرندگان است(نیکول، [1]2009). علاوه بر این یکی از هدف های فرایند نظام آموزشی، ایجاد تغییر در ساخت شناختی و فرایند های ذهنی یاد گیرندگان  می باشد(سیف ، 1380). سوگوی[2](2009) معتقد است که کیفیت آموزش معلم باعث ارتقای سطح خودکارآمدی دانش آموزان می شود و کیفیت یادگیری در یادگیرندگان زمانی به حداکثر می رسد که آن ها به توانایی ها و خودکارآمدی خود برای انجام تکالیف اعتماد داشته باشند. خودکارآمدی به قضاوت های عینی فرد دربارۀ سطح شایستگی خود در انجام بهتر تکالیف و متعاقب آن رسیدن به پیامدهای بهتر گفته می شود(بندورا[3]، 2007). بیشتر موسسات آکادمیکی رسمی و غیر رسمی در سال های اخیر بیشترین تلاش خود را به کار برده اند تا بتوانند برای تدریس بهتر شرایطی ایجاد کنند تا میزان استفاده ی دانش آموزان از راهبردهای یادگیری خودتنظیم را ارتقا دهند(کالوین و آشمال[4]، 2010؛ تاپینگ[5]، 2005). تاکید بر موضوع خودتنظیمی در فرایند یادگیری بسیار مهم است زیرا یادگیرندگان خودگردان در جریان یادگیری بر نحوه و میزان یادگیری خود نظارت دارند و فرایند یادگیری خود را به طور مداوم جهت نحوۀ ورود اطلاعات و کاهش ضعف های شناختی مورد بررسی و بازپرسی قرار می دهند(زیمرمن، 2008).  بر مبنای نظریۀ شناختی – اجتماعی بندورا(1986)، زیمرمن و شانک(2001) مدل انگیزشیی استخراج کرده اند که بر اساس آن باورهای خودکارآمدی فرد عامل انگیزشی مهمی در استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم هستند. شانکف و فیلیپس[6](2000) خودتنظیمی را به صورت کنترل شخص بر نحوۀ فعالیت های فیزیکی، مدیریت هیجان و داشتن توجه بر فرایند یادگیری تعریف کرده اند. مطالعات زیمرمن و شانک (2001) شواهدی را از تاثیر مثبت باورهای خودکارآمدی تحصیلی بر میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم به دست داده اند. یکی از فاکتورهایی که همواره با کیفیت تدریس معلم در ارتباط است فرایند ارزشیابی است(سادلر، 2010). باید به این نکته توجه داشت که نظام تعلیم و تربیت نیز همانند سایر نظام ها دارای اصول و ویژگی های خاص خود است. یکی از ویژگی های اساسی و لاینفک آن ارزشیابی است که به واسطه ی آن می توان به بررسی نیازها، تعیین اهداف و راهبردها، سنجش عملکرد و….پرداخت؛ به عبارت دیگر، ارزشیابی فعالیتی است که در تمام ساز و کارهای این نظام به کار برده می شود و میزان کارایی و اثربخشی فعالیت ها راروشن می سازد و هرگز نمی توان از آن بی نیاز بود(سادلر، 1998). والتردیک(1977)، اعتقاد دارد ارزشیابی تکوینی، عبارتست از فرایند نظامدار اجرا و به کارگیری مواد آموزشی برای یادگیرندگان به قصد گردآوری آن گونه اطلاعات و داده هایی که بتواند برای تجدید نظر در مواد آموزشی به کار گرفته شوند.  رویکردی که نشان داده است می تواند به خوبی برآورد کند، آیا دانش آموزان به اهداف و استاندارد های مشخص شده رسیده اند یا نه رویکرد انجام ارزشیابی های تکوینی همراه با ارائۀ بازخورد های مناسب است(اورسماند،مری و ریلینگ ،2002). بازخورد معلم می تواند این گونه تعریف شود: نحوه ی پاسخ دهی معلم به عملکرد، نگرش و رفتار دانش آموزان در راستای هدف های آموزشی مشخص شده(اسکات،2005). بازخورد می تواند به شکل های گوناگونی نظیر بازخورد نوشتاری، کلامی، حالات و اشارات بدنی، تایید گفته های دانش آموز، تشویق و انتقاد اعمال شود(دینهام،2005) که در این پژوهش بازخورد های نوشتاری و شفاهی معلم بر اساس مدل بازخورد اصلاحی باتلر و وین(1995) ارائه شده است. پریس و همکارانش(2010) معتقدند که بازخورد در فرایند ارزشیابی تکوینی از بیشترین اهمیت برخوردار است. امتحانات و ارزشیابی های تکوینی بسیار سودمند و موثر هستند زیرا به خوبی آشکار می کنند که دانش آموزان چه خطاهایی دارند و برای رسیدن به عملکرد مطلوب چه نیازهایی دارند(ریلینگ2002). سادلر(2010) معتقد است که اگر بازخورد اثر تکوینی روی یادگیری نداشته باشد نمی توان آن را بازخورد مناسبی به حساب آورد.  مطابق مدل ارزش – انتظار پنتریچ و دی گروت(1990) خودکارآمدی یکی از مولفه های انتظار است که عوامل متعدد از جمله بازخوردها آن را شکل می دهند. از طرفی یکی از هدف های مهم ارزشیابی معلم این است که دانش آموزان یاد بگیرند کارهایشان را خودشان ارزشیابی کنند. فراوانی و مناسب بودن محتوای بازخورد معلم از جمله عواملی است که عمده ترین نقش را در فرایند خود نظم دهی دانش آموز ایفا می کند(آلونسو ، تاپیا و پانادرو، 2010، دیگناس و باتنر، 2008، دیگنات و همکاران، 2008، و زیمرمن و شانک، 2011). بازخورد در ارزشیابی های تکوینی یکی از ویژگی های اساسی و تاثیر گذار است که باعث بهبود فرایند تدریس و یادگیری می شود و علاوه بر این می تواند یکی از روش های مفید برای بالا بردن سطح یادگیری، میزان استفادۀ دانش آموزان از راهبردهای یادگیری خودتنظیم و خودکارآمدی دانش آموزان باشد(بلاک و ویلیام، 1998؛ سادلر، 2010). این خواسته ها ممکن نمی گردد جز این که یادگیرنده در فرایند آموزش به صورت پیوسته و هدفمند بازخوردهای دقیق، متناسب و کاملی را دریافت کند تا بر اساس آن به خوبی از روند تلاش، پیشرفت و موفقیت های خود آگاه گردیده و در مهندسی جریان یادگیری جایگاه خود را به خوبی درک کرده و فعالیت های خود را بر اساس نقش موثری که در سرنوشت خود ایفا می کند ، مدیریت نماید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بیان مساله:

 

کیفیت تدریس و ارتباط آن با عملکرد دانش آموزان از موارد مهمی است که همواره کانون تمرکز آموزش دهندگان در هر جای دنیا قرار گرفته است و همواره دامنه ی وسیعی از تحقیقات به بررسی تاثیرات عمده ی تدریس بر پیشرفت دانش آموزان پرداخته اند(هاتی[7]، 2003؛ راو[8]،2007). متخصصان تعلیم و تربیت به مطالعه ی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی، طی سه دهه ی اخیر بیش از پیش توجه کرده اند. یافته های تحقیقاتی متعدد نشان داده است که پیشرفت تحصیلی هم از ساختارهای دانش و هم از فرایند های پردازش اطلاعات تاثیر می پذیرد. بر این اساس یکی از عوامل موثر در چگونگی پردازش اطلاعات بازخورد[9] است(هاتی و تیمبرلی[10]، 2007). در ارتباط با بازخورد بحث های فراوانی صورت گرفته است که همگی حاکی از آنند که بازخورد طرحی قطعی در  فرایند های یاددهی و یادگیری است و عنصر مهمی در مجموعه راهبردهای مرتبط با یادگیری محسوب می شود(گیپس و استوبارت[11]،1997). بازخورد یکی از مولفه های یادگیری و آموزش است. پژوهش در زمینه ی بازخورد در ابتدا به نظریه های رفتارگرایانی ازقبیل ثرندایک[12](1932) و اسکینر[13] مربوط می شود. مطالعه ی بازخورد معلم در کلاس از دهه ی 1970 تاکنون، موضوع مطالعه های متخصصان آموزش و یادگیری بوده است. گانیه و دریسکول[14](1988) بازخورد آگاهانه را به عنوان یک تقویت بررسی کرده اند. در دهه ی 1970 تئوری پردازش اطلاعات[15] در مفهوم بازخورد تحولی بنیادین ایجاد کرد. بر طبق این تئوری خطاها[16] یک منبع مهم اطلاعاتی درباره ی پردازش شناختی دانش آموزان به حساب می آیند که می توانند معلمان را در فرایند یاددهی – یادگیری یاری کنند(برونینگ [17]و همکاران، 1999). بر این اساس بازخورد به یادگیرندگان کمک می کند که درباره ی سطوح درک و فهم خود قضاوت کنند و از اشتباهات خود آگاه شوند. رویکرد پردازش اطلاعات به نقش آگاه ساز[18] بازخورد توجه و پژوهش های خود را در زمینه ی بازخورد موثر[19] در فرایند آموزش متمرکز کرده است. در تئوری پردازش اطلاعات هدف بازخورد پیشبرد توانایی دانش آموزان به منظور استفاده از راهبردهای مطالعه، بازبینی کار، تصحیح مدیریت خود در استفاده از زمان، مکان و منابع مورد استفاده است(هاتی و تیمبرلی، 2007). بازخورد به دانش آموز این آگاهی را می دهد که چه کاری را انجام داده، چه قسمتهایی را با موفقیت و در چه قسمت هایی  ناموفق بوده است(باتلر و وین[20]، 1995). در راستای این که بازخورد موثر[21] چیست؟ اپستین و بروسویک[22](2004) معتقدند بازخورد اثر بخش بازخوردی است که بلافاصله بعد از مشاهده ی عملکرد در اختیار یادگیرنده قرار می گیرد. بازخورد به لحاظ منبع ارائه به دو دسته ی درونی[23] و بیرونی[24] تقسیم شده است. بازخورد درونی را معمولا خود فرد با بهره گرفتن از فرایند خودبازبینی انجام می دهد. بازخورد بیرونی را معمولا همسالان، والدین، معلم و… به فرد ارائه می دهند. معلمان بازخورد را به اشکال متفاوتی نظیر بازخورد نوشتاری، کلامی، حالات و اشارات بدنی، تایید گفته های دانش آموز، تشویق و انتقاد اعمالمی کنند(دینهام[25]،2005) که در پژوهش حاضر بازخورد های کلامی و نوشتاری بر اساس مدل بازخورد اصلاحی باتلر و وین(1995) با رعایت اصولی خاص در ارائه ی هر دو نوع بازخورد به صورت جداگانه به هر یک از گروه های آزمایشی ارائه شده است. بازخورد نوشتاری بر اساس پیامدها و نتیجه ی عملکرد دانش آموز ارائه می شود و باعث بهبود عملکرد وی می شود. از طرفی معلم در ارائه ی بازخورد کلامی باید به نکات زیر توجه کند: وورک[26](2003)

 

    • لحن کاملا دوستانه و صمیمانه ای داشته باشد

 

    • بر اشتباهات دانش آموزان تمرکز کند

 

    • دلیل اشتباهات دانش آموز را برای آن ها بیان کند

 

  • در کنار دانش آموزان بایستد و با آرامی مطالب را برای او توضیح دهد

ارائه ی بازخورد اصلاحی مناسب به دانش آموز خواه به شکل نوشتاری و یا کلامی به صورت ارائه ی اطلاعاتی است که دانش آموز وسیله ی این اطلاعات از اشتباهات خود آگاهی یافته و درصدد اصلاح آن ها بر آید(فریمن[27]،2002).

 

مطالعات لی و هانگ[28](2001) و هاتی و تیمپرلی(2007) در زمینه ی اثربخشی روش های ارائه ی بازخورد حاکی از این است که ارائه ی بازخورد به دانش آموزان در صورتی موثر است که، علاوه بر نتیجه، به آگاهی ازخطا، تصحیح خطا، وچگونگی درگیری با تکلیف و نحوه ی پردازش معطوف باشد. رویکردی که نشان داده است می تواند به خوبی برآورد کندکه آیا دانش آموزان به اهداف و استاندارد های مشخص شده رسیده اند یا نه رویکرد انجام ارزشیابی های تکوینی همراه با ارائه ی بازخورد های مناسب است(اورسماند،مری و ریلینگ[29] ،2002). سادلر[30](1989) می گوید: اگر بازخورد اثر تکوینی بر روی یادگیری نداشته باشد، در حقیقت نمی توان آن را بازخورد محسوب کرد زیرا ماهیت بازخورد بیانگر اصلاح و بهبود یادگیری در فرایند یاددهی محسوب می گردد. ارزشیابی های آموزشی با توجه به زمان و هدف استفاده از آن ها به چهاردسته تقسیم می شوند:

 

    • ارزشیابی آغازین

 

    • ارزشیابی تشخیصی

 

    • ارزشیابی تکوینی

 

  • ارزشیابی تراکمی

والتردیک(1977)، اعتقاد دارد ارزشیابی تکوینی، عبارتست از فرایند نظامدار اجرا و به کارگیری مواد آموزشی برای یادگیرندگان به قصد گردآوری آن گونه از اطلاعات و داده هایی که بتواند برای تجدید نظر در مواد آموزشی به کار گرفته شوند. تاکید بر آن است که ارزشیابی های تکوینی مختصر و کوتاه ولی مستمر باشد، چون در این آزمون های مکرر بازخوردهای بیشتری داده می شود، به عبارت دیگر در این نوع آزمون ها تلاش بیشتر در مقاطع امتحانی و تقویت های آن بلافاصله دریافت می شود(کدیور1379). وقتی به دانش آموزان اطلاعاتی درباره ی نحوه ی اصلاح پاسخ های آن ها داده شود این آگاهی به آن ها کمک می کند که سبک یادگیری خود را تغییردهند و بر فرایند یادگیری خود نظارت بیشتری داشته باشند.چنین بازخوردی به شکل گیری باور خودکارآمدی در آن ها منجر می شود. امروز صحبت کردن وبحث درمورد کارکردهای انسانی نظیر؛ انگیزش، یادگیری، خودنظم دهی وپیشرفت بدون به میان آوردن نقش باورهای خودکارآمدی امکان ناپذیر ونادرست است(اکفیلدز[31]، 2011). خود کارآمدی[32] به باور دانش آموزان درباره ی توانایی های خود برای فهمیدن یا انجام دادن تکالیف درسی دلالت دارد(هرگنهان و السون[33]، 2005، ترجمه ی سیف، 1386). خودکارآمدی به عنوان یک عامل انگیزشی فعال کننده، نیرودهنده، نگه دارنده و هدایت کننده ی رفتار به سوی هدف تعریف شده است(پنتریچ و دی گروت[34]، 1990). در دهه ی 90پژوهشگران شروع به بررسی منابع آموزشی و محیطی درداخل بافت آموزشی می کردند که بر خود کار آمدی دانش آموزان موثر بودند. این پژوهش ها عوامل موثر بر خودکارآمدی دانش آموزان را در سطوح  ابتدایی و راهنمایی مشخص کرده اند: پاداش ها(شانک[35]،1983،1984)، مجموعه ی اهداف(شانک،1983،1985؛ شانک،رایس،1991؛ شانک،شوارتز، 1993)، راهبردهای یادگیری خودتنظیم(شانک، 2000) و باز خورد(شانک،1985،1983،1982،1995؛ شانک،کاکس ،1986).

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 

مطابق مدل ارزش – انتظار پنتریچ و دی گروت[36](1990) خودکارآمدی یکی از مولفه های انتظار است که عوامل متعدد ار جمله بازخوردها آن را شکل می دهند. بازخوردها اعم از درونی(که توسط خود فرد از طریق فرایند خودبازبینی انجام می شود) و بیرونی(معمولا توسط عوامل بیرونی مانند همسالان، والدین، معلمان و…. ارائه می شود) در صورتی که فوری و معطوف به نتیجه، همراه با تصحیح خطا، چگونگی پردازش اطلاعات و استفاده ی بجا و مناسب از تاکتیک ها و راهبردهای یادگیری باشد در شکل گیری و ارتقا باورهای خودکارآمدی نقش مهم و اساسی ایفا می کند(باتلر و وین، 1995). از طرفی یکی از هدف های مهم ارزشیابی معلم این است که دانش آموزان یاد بگیرند کارهایشان را خودشان ارزشیابی کنند. فراوانی و مناسب بودن محتوای بازخورد معلم از جمله عواملی است که عمده ترین نقش را در فرایند خود نظم دهی دانش آموز ایفا می کند(آلونسوتاپیا و پانادرو[37]، 2010، دیگناس و باتنر، 2008، دیگنات و همکاران، 2008، و زیمرمن و شانک، 2011). تا قبل از دهه ی 1980، مطالعات در حوزه ی یادگیری خودتنظیم، بر زمینه های گوناگون فردی، خانوادگی و اجتماعی متمرکز بود و پس از آن این سازه در زمینه ی یادگیری مطرح شد و مورد توجه نظریه های گوناگون روان شناسی از جمله رفتارگرایی، شناخت گرایی و ساخت گرایی قرار گرفت(کدیور، 1380). خودنظم دهی عبارت است از یک خود نگری و فرایند چرخشیی که دانش آموز وسیله ی آن بر نحوه ی انجام تکلیف نظارت و برای چگونه انجام دادنش و غلبه بر مشکلات و به دست آوردن بهترین پیامد برنامه ریزی می کند(اکفیلدز، 2011). راهبردهای یادگیری ازچشم اندازهای مختلفی طبقه بندی شده اند. درمشهورترین طبقه بندی، راهبردهای شناختی راشامل تکرار و مرور، بسط معنایی و سازماندهی می دانند. راهبردهای فراشناختی نیز شامل برنامه ریزی ،کنترل ونظارت هستند(جاکوبز و پاریس، 1987). همچنین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی شامل مهارتهای خود آموزی، سوال پرسیدن از خود، خودبازبینی و تقویت خود است که به یادگیرندگان کمک می کند تا با بهره گرفتن از فرایندهای شناختی یادگیری آن ها تسهیل شود(مونتاگو[38]، 2008). هر چند تاثیر بازخورد معلم در میزان پیشرفت دانش آموزان ، افزایش خودکارآمدی، و استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم و ایجاد تجربه های مثبت درآن ها در پژوهش های متفاوتی به طور کاملا دقیق اثبات شده است(سوسان. ام بوکارت[39]، 2008) ولی در زمینۀ تاثیر بازخورد نوشتاری و کلامی بر خودکارآمدی و استفاده ار راهبردهای یادگیری خودتنظیم یافته های باثباتی وجود ندارد. در کلاس درس بازخورد نوشتاری معلم، در برخورد مناسب با عملکرد دانش آموزان در انجام تکالیف[40]یا آزمون ها[41]  و بازخورد کلامی اغلب در فرایند آموزش و از طرفی هم بعد از ارزشیابی های تکوینی و به هنگام پرسش و پاسخ با دانش آموزان و رفع اشکالات عملکردی نمود پیدا می کند(کالوی[42]، و همکاران، 1989). مونتاگو(2003) در تحقیق خود نشان داد که بازخوردهای نوشتاری معلم باعث ارتقا خودکارآمدی تحصیلی و افزایش استفاده ی دانش اموزان از راهبردهای یادگیری خودتنظیم می شود. بازخوردهای اصلاحی به شکل کلامی اطلاعاتی را برای دانش آموزان فراهم می کند تا در تکالیف آتی عملکرد مطلوب تری از خود نشان دهند و بتوانند خودنظم دهی بیشتری را در انجام تکالیف داشته باشند و با کارایی بیشتری از راهبردهای یادگیری خودتنظیم(راهبردهای شناختی و فراشناختی) استفاده کنند(نیول و مک گینس، 1985). اظهار نظرها و توضیحات نوشتاری معلمان بر روی برگه های امتحانی دانش آموزان منجر به بهبود عملکرد و کارآمدی آن ها می شود(وولفک[43]،1987).

 

[1] – Nicol, D

 

[2] – Sevgi Özgüngör

 

[3] – Bandura A.

 

[4] – Colvin J.W. Ashman. M

 

[5] – Topping

 

[6] – Shonkoff, J., & D. Phillips, Eds

 

[7] – Hatti

 

[8] – Row

 

[9]- Feedback

 

[10]- Hatti & Timperley

 

[11] – Gibbs, G. and stobart, G

 

[12] – Thorndike , E.L

 

[13] – Skinner, B. F

 

[14]- Gange & Driscool

 

[15]- Information processing

 

[16] -Errors

 

[17]- Brunning

 

[18] -Inoformational

 

[19]- Effectiveness

 

[20] – Butler, D.L. & Winne

 

[21] -Immediate Feedback

 

[22]- Epstein & Brosvic

 

[23] -Internal – Feedback

 

[24]- External – Feedback

 

[25] – Dinham, S

 

[26] – Yorke, M

 

[27]- Freeman

 

[28]-Lee & Hang

 

[29] – Lee,J& Hong, Y

 

[30] – Sadler, D.R

 

[31] -Efklides,A

 

[32]-Self – efficacy

 

[33] – Hergenhahn B.R. & Olson M. H

 

[34]-Pintrich & De-Groot

 

[35] – Schunk, D. H

 

[36] – Pintrich ,P.R& DeGroot,E.V

 

[37] – Alonso-Tapia and Panadero

 

[38]- Montaguo

 

[39]- Susun m. brookhart

 

[40]- Tasks

 

[41]-Tests

 

[42] -Kulhavy

 

[43] – Woolfolk, A. E

پایان نامه ارشد:رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی و هوش هیجانی با رضایتمندی زناشویی

خانواده کوچکترین واحد اجتماعی و اساس تشکیل جامعه و حفظ عواطف انسانی است که هر چه بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد.تشکیل خانواده و ارتباطات زناشویی با ازدواج آغاز می شود. ازدواج هسته ی اصلی خانواده را تشکیل می دهد. زوجهای سالم خانواده های سالم را شکل می دهند و خانواده های سالم جامعه ای سالم را تشکیل می دهد. ازدواج را می توان به عنوان یکی از مراحل رشد انسان ها در نظر گرفت. اگر ازدواج موفقیت آمیز باشد، کمک زیادی به رشد روانی- اجتماعی زوج می کند. [1]موفقیت درازدواج وابسته به میزان آمادگی افراد برای درک واقع بینانه ی آنها از روابط زوجی است(فورمن،2002).

 

به طور کلی از هر چه فاصله بگیریم از خانواده نمی توانیم فاصله بگیریم چون که بدون وجود خانواده در هر شکل و صورتی که باشد مفهوم زندگی و حیاتی انسان مصداقی نخواهد داشت.مهم‌ترین نکته در تبیین فلسفة ازدواج در قرآن، این است که خداوند آن هنگام كه حکمت ازدواج و تشکیل خانواده را بیان می‌کند، به حکمت خلقت همسر و تشکیل خانواده، بقای نسل با فرزند صالح یا پیشگیری از فساد یا سازندگی اخلاقی و اجتماعی و یا توسعة ارزش‌های اسلامی اشاره نمی‌كند، بلکه به حکمتی اشاره دارد که بدون آن، هیچ‌یک از اهداف خلقت انسان، قابل تحقق نیست و آن آرامش روانی است. بدون آرامش روانی، نمی‌توان از جوان، انتظار تقوا داشت. بدون این آرامش، نه نسل سالم و صالح پدید می‌آید و نه سازندگی اخلاقی و اجتماعی اتفاق می‌افتد و نه ارزش‌های دینی و آرمان توحید، گسترش می‌یابد. متون دینی مؤلفه های مؤثری را در این زمینه ارائه می دهند. برای مثال، یكی ازمؤلفه های رضامندی زناشویی در متون دینی، نقش هایی است كه هر یک از زوجین باید ایفا كنند.

 

ازدواج به عنوان مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی و امنیتی افراد بزرگسال همواره مورد تائید بوده است . همچنین توجه به کانون خانواده با محیط سالم و سازنده و روابط گرم و تعاملات میان فردی و صمیمی ای که می توانند موجب رشد و پیشرفت افراد گردند از جمله اهداف و نیازهای ازدواج محسوب می شوند (برنشتاین و برنشتاین،[2] 1989).  ازدواج پدیده ای است که می تواند باعث آرامش و سلامت روانی زن و مرد باشد؛چنان که می تواند به جایی برسد که به جای تأمین انرژی روانی زوجین،انرژی زیادی از آنان بگیرد و باعث بروز انواع اختلالات روانی شود. در این صورت،تنها دو راه حل باقی می ماند:اول اینکه گرچه زندگی زناشویی آنها آکنده از آشفتگی هاست،آن را تحمل کنند و دومین راه حل،طلاق است؛راهی که در سال های اخیر،بسیاری کسان آن رابر می گزینند(همان).

 

قرآن كریم نقش اصلی مرد را قوام بخشی به زندگی می داند. «الِّرجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ . . . »(نساء: 34)این قوام بخشی بیشتر دردو حوزه تامین معیشت زندگی (34/ نساء)و حسن معاشرت و ارضای نیازهای عاطفی همسر«عاشِروُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»(نساء: 19) نمود پیدا می كند. همچنین قرآن كریم و متون روایی، نقش اصلی زن را در زندگی، مهرورزی به شوهر و خانواده می داند.(14) «وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً»(روم: 21).

 

رابطه زناشویی یک ارتباط انسانی منحصر به فرد است که با هیچ یک از روابط بین فردی دیگر قابل مقایسه نیست.فقط در این شکل ارتباط است که تمام ابعاد زیستی،معنوی،اجتماعی و عاطفی انسان مورد توجه قرار می گیرد.پژوهش ها نشان می دهند زن و شوهرهایی که روابط رضایت بخش و حمایت کننده دارند،کمتر احتمال دارد به بیماری سخت مبتلا شوند و در صورت ابتلا به بیماری،سریعتر بهبود می

پایان نامه

 یابند.رضایت زناشویی بالا با وقوع خیانت در زندگی مشترک رابطه معکوس دارد.بدین معنا که زوج های دارای رضایت زناشویی بالا،کمتراحتمال دارد که درگیر روابط خارج از ازدواج شوند.علاوه بر این،رضایت زناشویی با کاهش بروز اختلالات روانی مانند اضطراب در هر دو زوج،افسردگی در زنان،سوء مصرف الکل در مردان،مشکلات جنسی در هر دو طرف،مرتبط است(نظری،1393).به طور کلی می توان دلایل اصلی بروز طلاق را فقدان تفاهم شخصیتی و ناهمسانی های فرهنگی و اجتماعی،مطلوب نبودن فرایند همسریابی،نارضایتی های جنسی،فقدان آموزش در خصوص مهارت های زندگی،نا سازگاری سبک های دلبستگی زوجین،باورها و نگرش های ناکارآمد و انتظارات غیرمنطقی از ازدواج دانست (گلادینگ،ترجمه اسمعیلی،1392). الیس[3] معتقد است که نگرش هاو تصورات غیرمنطقی افراد می تواند در ایجاد رابطه عاطفی نا کارآمد نقش بسزایی ایفا کند. از دیدگاه شناخت درمانگران ریشه بسیاری از سوء تفاهم ها در زندگی زناشویی،اندیشه های تعصب آمیز و غیرمنطقی زوج هاست(ژانت[4]،ترجمه رحمتی،1380).

 

در میان موجوداتی كه روی كرة زمین زندگی می‌كنند، انسان از ویژگی‌های منحصر به فردی برخوردار است. این ویژگی‌ها، او را از سایر موجودات روی كرة زمین جدا می‌سازد. احساسات، عواطف، هیجان و توانایی قضاوت دربارة رفتارهای خود و دیگران، و تصمیم‌گیری بر اساس این قضاوت‌ها، تنها بخشی از این ویژگی‌های خدادادی است كه باعث سنگین شدن مسئولیت انسان شده است.(احزاب: 72) انسان‌ها باید با توجه به ارتباطات خودشان در جهان هستی، الگوها و سبك‌های ارتباطی مناسب را در خود پرورش دهند. متخصصان علوم مختلف، به‌ویژه روانشناسان، به دنبال ایجاد مفهوم جامعی بودند كه در برگیرندة تمام الگوهای ارتباطی و تكنیك‌های پرورش این الگوها در تمام حیطه‌های زندگی بشری‌ـ به‌ویژه زندگی زناشویی‌ باشد و بتواند كارایی و توانایی افراد را بالا برده و به بهداشت روانی ایشان كمك كند. نتیجة این تلاش‌ها، منجر به ابداع مفهوم هوش هیجانی شد. به‌تدریج با ایجاد مؤلفه‌ها، ابعاد و ابزار سنجش و كشف مراكزی مانند نئوكرتكس، لیمبیک و بادامة مغز كه نقش مهمی را در هیجان داشتند، در این مفهوم شد(برادبری[5]،ترجمه گنجی،1390).زندگی زناشویی بافتی سرشار از عاطفه است. در ازدواج های پرتعارض بین زوج ها برانگیختگی زیادی دیده می شود که به صورت افزایش ضربان قلب، سرخ شدن یا به سفیدی گراییدن رنگ پوست و… نمایان می شود. این برانگیختگی ها می تواند به تشدید تعارض ها بینجامد. هم چنین مطالعات نشان داده اند که زوج ها در توانایی درک و تشخیص دقیق عواطف خود و دیگران با هم تفاوت دارند. برای مثال، برخی از زوج ها آشکارا نسبت به علایم عاطفی همسرشان بی توجه هستند و آن ها را نادیده می گیرند یا آمادگی سوءتعبیر این عواطف را دارند. مثلاً غم و اندوه همسر را خشم تلقی می کنند. از طرفی زوج های ناموفق عادت دارند پیام های عاطفی مبهم و گیج کننده ای به طرف مقابل خود بدهند (مثل هم زمان اخم کردن و خندیدن) که این می تواند به تشدید تعارض های بین فردی منتهی شود.ازدواج های موفق با درک و کنترل هیجان های دو طرف به ویژه کنترل خشم و ابراز صحیح آن شناخته می شود.آیا هوش هیجانی کلید طلایی یک ازدواج موفق به شمار می رود؟ میزان رضایت زوج ها از زندگی زناشویی، تا حد زیادی به حل مؤثر تعارض ها، مدیریت هیجان های منفی (مانند: خشم و نفرت) و ابراز هیجان های مثبت بستگی دارد. نتایج چندین پژوهش نشان داده است که توانایی خویشتن داری و نظارت بر عواطف، در شادمانی، تداوم و ثبات زندگی زناشویی نقش زیادی دارد(رایس[6]،2003).

 

با توجه به آنچه اشاره شد، بطور کلی در جامعه امروز به دلایل متعددی چون گذر از سنت  به مدر نیته، تغییر نظام خانواده ها و فشارهای شغلی و اجتماعی و همچنین پیدا شدن نقش های جدید مثل نقش اشتغال و اضافه شدن آن به نقش های سنتی زنان و با توجه به اهمیت ویژه و جایگاه والایی که نقش های سنتی همچون همسری و مادری زنان در نظر همسرانشان در فرهنگ ایرانی داراست، مشکلات و تعارض های خانوادگی و زناشویی افزایش چشمگیری یافته اند و شواهد فراوانی گویای آن هستند که زوج ها در جامعه امروزی برای برقراری و حفظ روابط صمیمی و دوستانه به مشکلات شدید و فراگیری دچارند،توجه به عواملی که باعث بهبود کیفیت زندگی و رضایت زناشویی می شوند،روشن و مبرهن است.

 

بنابراین علاقمندم در این پژوهش، تأثیر دو عامل مذهب و هوش هیجانی مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد؛ زیرا با افزایش آگاهی در حیطه عوامل تأثیر گذار در موفقیت زناشویی می توان از بروز اختلافات و تنشهای میان زن وشوهر ها جلوگیری کرد، و قبل از اینکه مشکلات زندگی زناشویی، سلامت جسمانی و روانی اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار دهد، پیشگیری بعمل آید..

 

[1] – Forman

 

[2] – Barnstein & barnstein

 

[3] – Ellis

 

[4] – Janet

 

[5] – Bradbry

 

[6] – Rice

پایان نامه ارشد : بررسی تأثیر ترکیب اجزای صورت گردش وجوه نقد بر پیش بینی درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران


قدرت نقد شوندگی شرکت ها یکی از مواردی است که همواره مورد توجه واحد های انتفاعی و سرمایه گذاران قرار می گیرد. به همین علت شاید وجه نقد مهم ترین عنصر ترازنامه باشد. از آن جایی که وجه نقد به عنوان وسیله مبادله در اقتصاد، به کار می رود بنابراین کمابیش به طور مستقیم یا غیر مستقیم در تمام مبادلات تجاری نقش دارد. حتی زمانی که وجه نقد به طور مستقیم در تمام مبادلات نقشی نداشته باشند به عنوان مبنایی برای اندازه گیری و حسابداری سایر اقلام نقش دارد. اهمیت دیگر وجه نقد این است که اشخاص، مؤسسات و حتی دولت ها باید همواره حداقل مشخصی، از نقدینگی را داشته باشند تا برای تداوم فعالیت خود با مشکل رو به رو نشوند. جریان ورود و خروج وجه نقد در هر واحد انتفاعی بازتاب تصمیم گیری های مدیریت در مورد برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت عملیاتی و طرح های         سرمایه گذاری و تأمین مالی است. بنابراین اطلاعات مربوط به جریان ورود و خروج وجه نقد در یک واحد انتفاعی، شالوده بسیاری از تصمیم گیری ها و مبنای بسیاری از قضاوت های سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و برخی دیگر از گروه های استفاده کننده از اطلاعات مالی را تشکیل می دهد. سرمایه گذاران و اعتباردهندگان برای برآورد گردش آتی وجوه نقد در یک واحد انتفاعی مشخصاً به تأثیر عملیات عادی و فعالیت های تأمین مالی و سرمایه گذاری بر گردش وجوه نقد اهمیت می دهند.
در سطح کشور و از جمله در میان شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، شرکت هایی دیده می شوند که بر اساس تعاریفی که در این پژوهش از درماندگی مالی شده است، درمانده مالی هستند. این امر را می توان با مشاهده صورت های مالی آن ها و گزارش های حسابرسان و بازرسان قانونی متوجه شد. به عنوان مثال برخی از این شرکت ها در بازپرداخت بدهی های خود با مشکل مواجه هستند، بازدهی لازم برای پوشش هزینه ها را ندارند و نیز مشمول ماده 141 قانون تجارت هستند. در واقع همه این مسائل حکایت از

پایان نامه

 درگیر شدن این شرکت ها با درماندگی مالی است که این امر ممکن است در نهایت باعث ورشکستگی و انحلال آن ها شود. بدین ترتیب در این نوع شرکت ها، منابعی که می توانست در فرصت های سودده و ارزش آفرین سرمایه گذاری شود، به هدر رفته و با یک دید کلان، تأثیر منفی بر روی برخی از شاخص های کلان اقتصادی خواهد گذاشت و این در حالی است که در کشور به شدت نیازمند تولید و ایجاد اشتغال هستیم. یکی از راه هایی که می توان با بهره گرفتن از آن به بهره گیری مناسب از فرصت های سرمایه گذاری و همچنین جلوگیری از به هدر رفتن منابع کمک کرد، پیش بینی درماندگی مالی است. به این ترتیب که اولاً، با ارائه هشدارهای لازم می توان شرکت ها را نسبت به وقوع درماندگی مالی هوشیار کرد تا آن ها با توجه به این هشدار ها دست به اقدام های مقتضی بزنند و دوم این که          سرمایه گذاران فرصت های مطلوب سرمایه گذاری را از فرصت های نامطلوب تشخیص دهند و منابعشان را در فرصت های مناسب سرمایه گذاری کنند. پیش بینی درماندگی مالی شرکت ها، مدت ها است که به عنوان یکی از مباحث مهم در حوزه مالی مطرح است. از آن جایی که در این مدل ها، متغیر ملاک (وابسته) از نوع قطعی (درمانده مالی یا سالم) هستند، با مسأله ای از نوع دسته بندی رو به رو هستیم. بنابراین، واضح است در چنین مطالعاتی از مدل های آماری مانند تحلیل ممیز چند گانه، تحلیل لاجیت و تحلیل پروبیت استفاده می شود (فلاح پور، 1383).

 
1-2- تشریح و بیان مسأله
وجه نقد از منابع مهم و حیاتی هر واحد اقتصادی است و ایجاد توازن بین وجوه نقد موجود و نیازهای نقدی یکی از مهم ترین عوامل سیاست اقتصادی و تداوم فعالیت آن هاست.از طرفی تداوم فعالیت و ورشکستگی دو روی یک سکه اند. لذا توانایی پیش بینی درماندگی مالی شرکت ها با بهره گرفتن از جریانات نقدی می تواند کمک بسیاری به سرمایه گذاران در امر تصمیم گیری کند. چرا که وضعیت نقدینگی شرکت به عنوان معیاری اثرگذار بر تصمیم گیری، نزد سرمایه گذاران تلقی می شود. شرکتی که نتواند وجه نقد کافی برای نیازهای مداوم خود را تولید کند، با درماندگی مالی و البته خطر ورشکستگی رو به رو خواهد شد. پیش بینی درماندگی مالی با ارائه هشدارهای لازم می تواند شرکت ها را نسبت به وقوع درماندگی مالی و ورشکستگی هوشیار نماید تا ﺁن ها با توجه به این هشدارها، به اقدام های مناسب دست بزنند.             بیور (١٩٦۸؛ ١٩٦٦) در نتیجه تحقیقات خود بیان می کند که جریانات نقد عملیاتی نسبت به سایر اطلاعات مالی توانایی بیشتری در پیش بینی درماندگی مالی دارند. با توجه به مطالب گفته شده، این پژوهش به دنبال شناسایی و تبیین نحوه به کارگیری اجزای جریان نقدی بر درماندگی مالی شرکت ها با بهره گرفتن از اطلاعات موجود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و مسأله اصلی این است که آیا ترکیبات اجزای صورت گردش وجوه نقد پنج قسمتی ایران بر پیش بینی درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر دارد؟
 
1-3- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
هر شرکتی در ابتدای فعالیت خود ضمن ارائه طرح کسب و کار، دارایی هایی را که برای اجرای این طرح نیاز دارد، خریداری می کند. تأمین مالی برای تهیه این دارایی ها از راه های مختلفی مانند سهام عادی یا روش های مختلف استقراض انجام می شود. پس از آغاز عملیات، یا طرح کسب و کار با موفقیت انجام می شود، که در این حالت بازپرداخت اصل و فرع بدهی ها به موقع انجام شده و صاحبان سهام نیز بازده مورد انتظار از این سرمایه گذاری را بدست می آورند و یا این که، طرح کسب و کار با شکست مواجه شده و جریانات نقد خروجی از جریانات نقد ورودی تجاوز می کند. اگر شرکتی دچار حالت دوم شود با درماندگی مالی رو به رو خواهد شد. در زمان درماندگی جریانات نقدی پوشش لازم برای ایفای تعهدات را تأمین نکرده و شرکت دچار ناتوانی در پرداخت بدهی ها می شود. در این حالت شرکت ها به فروش  دارایی ها (جریان نقد سرمایه گذاری) و دریافت وام (جریان نقد تأمین مالی) رو می آورند که نتیجه آن کاهش ظرفیت و عملکرد تولیدی و نیز افزایش اهرم می باشد. به همین دلیل، پیش بینی درماندگی مالی     شرکت ها امری ضروری بوده و امکان ارائه راه حل های ممکن را قبل از بروز هرگونه بحرانی فراهم      می آورد (منصورفر و همکاران، 1392).
[1] .categorical
[2] .Beaver

دانلود پایان نامه ارشد : بررسی تأثیر سرمایه فکری بر مدیریت سود

با ورود به اقتصاد دانش محور، دانش در مقایسه با سایر عوامل تولید مانند زمین، سرمایه، ماشین آلات و… از ارجحیت بیشتری برخوردار شده است به طوری كه در این اقتصاد، دانش به عنوان مهمترین عامل تولید محسوب می­ شود و از آن به عنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمان­ها نام برده می­ شود(سیتارامان و همکاران،2002).[1] یكی از ویژگی­های دانش این است كه نامشهود است، یعنی غیرقابل لمس و غیرمحسوس می­باشد و ارزشگذاری و اندازه ­گیری آن بسیار سخت و مشكل است. در صورتی­كه در گذشته سازمان­ها با بهره گرفتن از روش های حسابداری قادر بودند تا ارزش و اندازه عوامل تولید خود را بطور كامل محاسبه كنند ولی امروزه این روش های حسابداری دیگر دارای كارایی لازم نیستند(سالیوان و همکاران،2000)[2]. دانش به عنوان یكی از مهمترین اجزای دارایی­ های نامشهود محسوب می­ شود. اگر در گذشته بیشتر دارایی­ های سازمان­ها، مشهود  بوده ­اند ولی امروزه قسمت اعظم دارایی­ های سازمان­ها نامشهود هستند.(منبع قبلی) در این اقتصاد دانش محور، موفقیت سازمان­ها به توانایی مدیریت این دارایی­ های نامشهود بستگی دارد و

پایان نامه

 برای اینكه بتوانیم این دارایی­ ها را مدیریت كنیم ابتدا می­بایستی آنها را شناسایی و اندازه ­گیری كرده تا در نهایت بتوانیم آنها را مدیریت كنیم  (سانچز و همکاران،2000)[3].

با ورود به اقتصاد دانش محور، ما به مدل جدیدی از دارایی­ های سازمانی نیاز داریم. بطور كلی دارایی­ های سازمانی را می­توان به 2 دسته كلی تقسیم كرد :
1- دارایی­ های مشهود : این دارایی­ ها شامل دارایی­ های فیزیكی و مالی هستند كه بطور تقریباً كامل در ترازنامه شركت­ها منعكس می­ شود. این دارایی­ ها تحت اصول اقتصاد كمیابی عمل می­كنند یعنی با استفاده بیشتر از آنها، از ارزش آنها كاسته می­ شود.
2- دارایی­ های نامشهود : این دارایی­ ها هم به دو دسته كلی تقسیم می­شوند :
2-1 : دارایی­ های نامشهودی كه به وسیله قانون حمایت شده ­اند و به آنها عنوان مالكیت معنوی را    داده­اند كه شامل حق امتیازها، كپی رایت­ها، فرانشیز، علایم و مارك­های تجاری و غیره است. برخی از موارد آن در ترازنامه منعكس می­شوند.
2-2 : سایر دارایی­ های نامشهود كه شامل سرمایه های فکری است كه تحت اصول اقتصاد فراوانی عمل می­كنند یعنی با استفاده بیشتر از آنها، از ارزش آنها كاسته نمی­ شود و معمولاً در ترازنامه منعكس نمی­شوند.(تایلز و همکاران،2002 ) 1
با توجه به مطالب ارائه شده در بالا هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین سرمایه فکری و مدیریت سود در شرکتهای سهامی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد و سعی می شود به این سوال که آیا سرمایه فکری در شرکتهای سهامی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیری بر مدیریت سود در این شرکتها دارد یا خیر؟ و در صورت تاثیر مثبت رابطه چگونه خواهد بود. در ادامه این فصل با توجه به موضوع تحقیق به بیان مسأله اصلی پژوهش، ضرورت انجام تحقیق، اهداف پژوهش، قلمرو تحقیق، متغیرهای مورد مطالعه، فرضیه ­های تحقیق و در پایان اصطلاحات و واژه­ های تخصصی پرداخته خواهد شد.
[1] Seetharaman et al, 2002
[2] Sullivan et al, 2000
[3] San`chez et al, 2000
1 Tayles et al, 2002

پایان نامه ارشد : بررسی تاثیر سرمایه گذاران نهادی بر حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری با تاکید بر هزینه نمایندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران


جریانات نقدی یکی از شاخص های مهم در ارزیابی واحد اقتصادی می باشد که در بسیاری از تصمیمات مالی، الگوهای ارزش گذاری اوراق بهادار، روش های ارزیابی طرح های سرمایه ای و..، نقش محوری دارد. بر همین اساس با توجه به اهمیت جریانات نقدی ممكن است این مهم دستخوش یكسری نفوذهای نمایندگی شود بنابراین این تحقیق با توجه به نقش ساختار کنترل بر حساسیت جریانات نقدی در ادامه این فصل ابتدا به بیان مساله، ضرورت انجام تحقیق، اهداف تحقیق، قلمرو تحقیق و…. می پردازد.
1-2- تشریح و بیان مساله
در شرکت های گسترده امروزی به دلیل تعداد مالکان و سهامداران نظارت مستقیم بر عملکرد شرکت توسط سهامداران میسر نیست(کبیرزاده،1387). به همین دلیل مالکان، اداره شرکت را به مدیران تفویض کردند، در نتیجه ی جدایی مالکیت از مدیریت(کنترل)، یک مشکل سازمانی به نام «مشکل نمایندگی» به وجود آمد (حساس یگانه،1388). مشکل نمایندگی ناشی از انگیزه مدیران جهت رسیدن به منافع شخصی است(جنسن،1986). در این راستا جنسن و مک لینگ(1976) مبانی تئوری نمایندگی را مطرح نمودند.
یکی از فرضیات اصلی تئوری نمایندگی این است که مدیران شرکت«کارگزاران» و سهامداران «کارگمار» تضاد منافع دارند و مدیران لزوما به نفع سهامداران تصمیم نمی گیرند(جنسن1986).
از دیگر مفروضات تئوری نمایندگی، این است که تایید کارهای کارگزاران برای کارگمار پرهزینه است.
هزینه های نمایندگی، ناشی از تلاش های سهامداران برای کنترل مدیران می باشد. از طرف دیگر، مدیران نیز مایلند ثابت کنند که به دنبال افزایش ثروت سهامداران هستند(جنسن1986). از نظر جنسن(1986) یکی از شاخص های اندازه گیری مسائل نمایندگی سطح جریان نقد آزاد می باشد، که ممکن است برخی از مدیران جریانات نقد آزاد را در پروژه های با ارزش فعلی خالص منفی سرمایه گذاری کنند تا در کوتاه مدت برخی از منافع شخصی خود را تامین کنند. هزینه های ناشی از جریان نقد آزاد، هزینه هایی هستند که در پروژه هایی با ارزش فعلی خالص منفی سرمایه گذاری شده اند(مهرانی و باقری ،1388). بر همین اساس ساختارهای کنترلی برای هزینه ها و تضادهای سازمانی ناشی از این موضوع به اتخاذ سیاست های پرداختند.
در یک نگاه كلی ساختار کنترل شرکت، شامل ترتیبات حقوقی، فرهنگی و نهادی می شود كه سمت و سوی حركت و عملكرد شركت ها را تعیین می كنند. عناصری كه در این صحنه حضور دارند، عبارتند از سهامداران و ساختار مالكیت ایشان، اعضاء هیئت مدیره و نحوه ترکیب آن ها، مدیریت شركت كه توسط مدیر عامل یا مدیر ارشد اجرایی هدایت می شود و سایر ذینفع ها كه امكان اثرگذاری بر حركت شركت را دارند(برای مثال بوشی و همکاران،2008/ عبداله، 2009/ توتاخانه،1387). اساسی ترین ركن بحث ساختار کنترل شرکت ، اطمینان یافتن از اعمال حاكمیت صحیح سهامداران بر اداره شركت و هدایت فعالیت های عملیاتی به سمت سودآوری است. با وجود این، وجود حالاتی خاص سبب می گردد كه اعمال این حاكمیت مخصوصاً برای سهامداران اقلیت با موانعی روبرو شود و منافع ایشان را در شرکت های سرمایه پذیر تحت تاثیر قرار دهد(توتاخانه، 1387).
یکی از مفاهیمی که اخیرا بسیار مورد توجه تنظیم کنندگان مقررات ساختار کنترل شرکت و تدوین کنندگان رویه های گزارشگری مالی قرار گرفته است؛ حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری می باشد. زیرا بدلیل پیچیدگی در شناسایی و افشای آن یکی از چالش های گزارشگری مالی محسوب می شود که می توان بطور بالقوه در تصمیمات اقتصادی استفاده کنندگان از اطلاعات مالی، موثر باشد(چین و سو،2010).
وجه نقد از منابع مهم و حیاتی هر واحد اقتصادی است. ایجاد توازن بین وجوه نقد موجود و نیازهای نقدی یکی از مهم ترین عوامل سلامت اقتصادی واحد تجاری و تداوم فعالیت آنها است. جریانات نقدی، در بسیاری از تصمیمات مالی، الگوهای ارزش گذاری اوراق بهادار، روش های ارزیابی طرح های سرمایه ای و …، نقش محوری دارد(ثقفی و هاشمی،1383).
به طور کلی در پژوهش های حسابداری ، حساسیت جریانات نقدی به دو دسته تقسیم می شوند:
1- حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری که اشاره به درصد تغییر در مخارج سرمایه ای شرکت ها در قبال تغییرات در جریانات نقدی است (کاشانی پور و نقی نژاد،1388).
2- حساسیت جریانات نقدی وجه نقد می باشد، که اشاره به درصد تغییر در سطوح نگهداری وجه نقد در قبال تغییرات در جریانات نقدی است(دیچا و همکاران،2012). که در این تحقیق منظور از حساسیت جریانات نقدی، مورد اول (حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری) می باشد.
شواهد تجربی اخیر نشان می دهد که میزان سرمایه گذاری می تواند غیر یکنواخت باشد که این مورد می تواند ناشی از چند عامل باشد یکی از این عوامل، عدم وجود سرمایه گذاران نهادی در سازمان می باشد. که این موضوع می تواند حساسیت های جریان نقدینگی  سرمایه

پایان نامه

 گذاری را افزایش دهد. باگست و همکاران (2005) حساسیت های منفی را در نتیجه ی شرکت هایی که توقیف شده اند به ویژه داشتن درآمد عملیاتی منفی

می دانند. کلری و همکاران(2007) به شواهد دست یافتند که شرکت هایی که دارای ساختار کنترلی قوی هستند و همچنین دارای سرمایه گذاران نهادی هستند،  دارای حساسیت جریانات نقد سرمایه گذاری کمتری نسبت به شرکت های دارای عدم سرمایه گذاران نهادی هستند. اما احتمالا این مورد در شرکت های دارای هزینه نمایندگی متفاوت است.
هیتن(2002) مدلی را ارائه نمود که در آن جریان وجه نقد آزاد بر حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین این تاثیر در شرکت هایی که هزینه تامین مالی بالایی دارند، بیشتر است. مسائل نمایندگی منجربه کاهش ارزش شرکت شده و در نهایت باعث پرداخت سود سهام کمتر به سهامداران می شوند(دیشماک،2009). تحقیقات نشان داده اند که میان مسائل نمایندگی و حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری ، رابطه معناداری وجود دارد و مدیران از نفوذ نمایندگی خود استفاده نموده و موجب بیش سرمایه گذاری و کم سرمایه گذاری می شوند و در نهایت منجر به عدم کارایی در سرمایه گذاری می شوند (هوانگ و همکاران،2010). بنابراین با توجه به اهمیت مسائل نمایندگی و سرمایه گذاران نهادی به عنوان شاخصی به عنوان یک ساختار کنترلی برای شرکت و همچنین حساسیت جریانات نقدی در تصمیمات
طرح های سرمایه گذاری شرکت این پژوهش به بررسی تاثیر سرمایه گذاران نهادی بر حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری با تاکید بر هزینه نمایندگی در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می پردازد.
 
1-3- ضرورت انجام تحقیق
ضرورت انجام این پژوهش به قرار زیر است:
امروزه با افزایش روز افزون شتاب تغییرات در عوامل درونی و بیرونی موثر بر سازمان ها ، نیاز به جریانات نقدی امری کاملا ضروری است. در جهان رقابتی حاضر، برای اینکه واحدهای اقتصادی بتوانند همچنان در عرصه رقابت باقی بمانند ،نیاز به سرمایه گذاری هایی با NPV مثبت دارند. بنابراین عدم حساسیت جریانات نقدی می تواند به سازمان ها در جهت برنامه ریزی در مورد ورود جریانات نقد آتی کمک کند. همچنین مسائل نمایندگی و عدم وجود سرمایه گذاران نهادی منجر به کاهش ارزش شرکت شده و در نهایت باعث پرداخت سود سهام کمتر به سهامداران می شوند. تحقیقات نشان داده اند که میان مسائل نمایندگی و عدم وجود    سرمایه گذاران نهادی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بنابراین با توجه به اینکه مسائل نمایندگی و عدم وجود سرمایه گذاران نهادی باعث افزایش حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری می شود. این پژوهش قصد دارد به این سوال پاسخ دهد که آیا سرمایه گذاران نهادی بر حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری با تاکید بر هزینه نمایندگی در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر می گذارد یا خیر؟
 
1-4- اهداف تحقیق
در این تحقیق اهدافی با دیدگاه ­های متفاوت بیان شده.
1-4-1- اهداف علمی تحقیق
هدف کلی این تحقیق بررسی تاثیر سرمایه گذاران نهادی بر حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری با تاکید بر هزینه نمایندگی در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جهت دستیابی به این هدف كلی، آن را به اهداف جزئی ذیل تفكیک و در طول انجام تحقیق، این اهداف پیگیری می شود:
1- تبیین تاثیر سرمایه گذاران نهادی بر حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری (در شرکتهای دارای هزینه نمایندگی).
2- تبیین تفاوت حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری در شرکت هایی که دارای هزینه نمایندگی هستند نسبت به شرکت هایی که دارای هزینه نمایندگی نیستند. اهداف فوق ، ما را به این تفسیر رهنمون می سازد که بتوانیم بین شرکت هایی که دارای هزینه نمایندگی هستند و شرکت هایی که دارای هزینه نمایندگی نیستند، تفاوت قائل شویم. زیرا فرض بر این است که در این دو گروه شرکت ها میزان حساسیت جریانات نقدی متفاوت است.
1-4-2- اهداف کاربردی تحقیق
اولین كاربرد هر تحقیق جنبه نظری و توسعه رشته مورد تحقیق می باشد كه زمینه لازم را برای توسعه
تئوری های آن رشته و حركت به سمت سیستم های سازگارتر و كاراتر را مهیا می سازد. اما نتایج این تحقیق با توجه به هدف کلی آن می تواند برای گروه های زیر مفید واقع شود:
1- تحلیل گران مالی: نتایج این تحقیق می تواند جهت تحلیل شرکت هایی که دارای حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری هستند، مفید واقع شود.
2- سرمایه گذاران و سازمان بورس اوراق بهادار: حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری هم برای مدیران شرکت ها و هم برای سرمایه گذاران حائز اهمیت خاصی است.بنابراین اخذ بهترین سیاست در مورد
سرمایه گذاری در شرکت هایی که دارای حساسیت جریانات نقدی هستند، حائز اهمیت است.
3- بانک ها و اعتبار دهندگان: به دلیل اهمیت حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری ،نتایج تحقیق حاضر       می تواند برای ارائه اعتبار به وسیله اعتباردهندگان مفید واقع شود.
 
1-5- تبیین فرضیه های تحقیق
با توجه به مطالب فوق و سوالات تحقیق، فرضیات این تحقیق در قالب دو فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی به صورت زیر ارائه می شود:
1- سرمایه گذاران نهادی بر حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری تاثیر دارد.
1-1- سرمایه گذاران نهادی بر حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری در شرکت هایی که دارای هزینه نمایندگی هستند تاثیر دارد.
1-2- سرمایه گذاران نهادی بر حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری در شرکت هایی که دارای هزینه نمایندگی نیستند تاثیر دارد.
2- حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری در شرکت هایی که دارای هزینه نمایندگی هستند بیشتر است نسبت به شرکت هایی که دارای هزینه نمایندگی نیستند.
 
1-6– قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق به سه دسته زیر تقسیم­ بندی شده است:
1-6-1- قلمرو موضوعی تحقیق
قلمرو موضوعی تحقیق حاضر، بررسی تاثیر سرمایه گذاران نهادی بر حساسیت جریانات نقدی سرمایه گذاری با تاکید بر هزینه نمایندگی می باشد.
1-6-2- قلمرو زمانی انجام تحقیق
قلمرو زمانی انجام تحقیق از سال 1387 تا سال 1391 در نظر گرفته شده است.
1-6-3- قلمرو مکانی تحقیق
اطلاعات مورد نیاز این نوشتار مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است و به دلیل جامعیت و سهولت دسترسی  به بورس اوراق بهادار قلمرو مکانی این تحقیق تهران می باشد.

 
مداحی های محرم