پلهای بتن مسلح در ایران همانند دیگر نقاط جهان مانند ژاپن و آمریکا به دلیل تراکم خودروها و نیاز به گسترش جادهها کاربرد روز افزونی یافته است. لیکن، تخریب اینگونه پلهای عظیم شاهراهها و داخل شهرها در اثر زلزله های مختلف در کشورهایی نظیر ایلات متحده، ژاپن و نیوزیلند بیانگر ضعفهای موجود در آیین نامه های فعلی این کشورها میباشد. در این فصل به مرور زلزلههای گذشته که دارای مؤلفه قائم با حداکثر شتاب بالا میباشد، تأثیر مؤلفه قائم بر عرشه و ستون پلها و بیان هدف از این تحقیق پرداخته شده است.
2-1- مروری بر زلزله های گذشته
تجربه زلزلههای گذشته، مانند زلزله تکاچی-اکی[1] ژاپن (1968) و زلزله سنفرناندو[2] کالیفرنیا (1971)، آسیبپذیری سازههای بتن مسلح در برابر تحریکات شدید زلزله را به اثبات رسانید، بنا به دلیل اقتصادی، تا حدود معینی اجازه خسارت دیدن به سازهها داده میشود و شناخت این خسارت پذیری بر اساس تئوری خطی و قضاوت مهندسی پایهگذاری میگردد.
روشن است که برای حصول ایمنی لرزهای و محدود کردن خسارات وارده به سازههای بتنی، مکانیزم شکست سیستمهای سازهای تحت اثر بارهای دینامیکی زلزله باید مشخص بوده و این عمل مستلزم شناخت ظرفیت نهایی اعضای بتن مسلح تحت اثر بارگذاری متناوب غیر ارتجاعی است.
در مورد طراحی لرزهای پلها، زلزله سنفرناندو، نقطه عطفی به شمار میآید. در طی این زلزله، 62 پل در منطقه مرکزی زلزله آسیب دیده و بیش از 15 میلیون دلار خسارت به بار آمد. عملکرد متفاوت این زلزله با زلزلههای گذشته و خصوصیاتی که در طراحی لرزهای پلها در نظر گرفته نشده بود، عامل این خرابیها گزارش شده است. طی زلزلههای گذشته، بیشتر خرابیها مربوط به خرابی زیر سازه و خاک اطراف آن میشد، درحالیکه علت اصلی خسارت یا خرابی پلها در زلزله سنفرناندو ارتعاش سازهای بوده است. مهمترین عامل خسارت در این زلزله عبارت بودند از[[i]]:
1- فقدان شکل پذیری.
2- کوتاه بودن عرض نشیمن در درزهای انبساط و محل تکیه گاهها و نهایتاً خرابی عرشه.
3- شکست برشی در ستونهای پل و پایهها، قبل از اینکه جاری شدن خمشی حادث شود.
4- بیرون آمدن آرماتورها در ستونهای قائم که در عرشه یا فونداسیونها مهار شده بودند.
5- شکست فونداسیونها و خاکریزها و کولهها و دیوارهای بالی شکل آن.
بعد از زلزله سن فرناندو، برنامهریزی وسیعی تدارک دیده شد، بسیاری از پلها به شتاب نگار مجهز شدند مدلسازی تحلیلی و انواع مختلف تحلیل خطی و غیرخطی برای درک بهتر رفتار پلها تدوین گردید و برنامه تقویت پلهای موجود اجرا گردید که تا به این زمان نیز ادامه دارد، اما در طی زلزلههای بعدی مانند کوبه[1] و لماپریتا[2] دوباره پلهای بسیاری فرو ریختند. ذیلاً شرح مختصری از سه زلزله فوق ارائه میگردد.
1-2-1-گزارش زلزله لماپریتا
زلزله لماپریتا با بزرگی 1/7، عملکرد عالی پلهای طرح شده بر طبق آیین نامههای اخیر (آشتو[1] و اِیتیسی[2]) را نشان داد. این زلزله همچنین کارایی موثر وسایل مهارکننده را که به پلهای فعلی در برنامه تقویت پلها اضافه شدند، به اثبات رسانید. با این حال این زلزله بسیاری از اصول طراحی پلهای قدیمی را زیر سؤال برد. سیزده پل شدیداً آسیب دیده و بسته شدند و هفتاد و هشت پل خسارت زیادی تحمل کردند [[i] و[ii]].
خسارات وارده به پلها در طی این زلزله عبارتند از :
– تخریب کامل قسمتهای از پل نیمیتز[3] به دلیل ضعف سیستم سازهای و جزئیات نامناسب (شکل 1‑1).
– شکست برشی در ستونها و تیرها (شکل 1‑2)
– شکست برشی اتصالات تیر– ستون بتن مسلح
– ضربه زدن سازههای آزادراههای مجاور
– از دست دادن تکیهگاه یکی از دهانههای پل خلیج سن فرانسیسکو[4] (شکل 1‑3)
– خسارت به دستگاههای تکیه گاهی غلتکی
2-2-1- گزارش زلزله کوبه
تا قبل از وقوع زلزله بزرگ هانشین[1]، پلهای ژاپن در طی زلزلهها بسیار خوب عمل کردند. تعداد کل پلهای تخریب شده بسیار اندک بودند. فقط 4 پل جادهای در طی 40 سال ماقبل زلزله هانشین آسیب دیدند که 3 پل در زلزله نیگاتا[2] (1964) به دلیل پدیده روان گرایی و دیگری در زلزله میاگیکن-اکی[3] (1978)، منهدم گردید.
در زلزله بزرگ هانشین تعداد زیادی پلهای آزاد راهها و پلهای راهآهن فرو ریختند که ارقام پلهای تخریب شده از کل پلهای تخریبی تاریخ ژاپن بیشتر میباشد. به طور مثال نسبت خسارت پایههای بتن مسلح در آزادراه ارتباطی هانشین به کوبه حدود 50% بود (شکل 1‑4). 512 پایه از کل 1012 پایه دچار خسارت کم تا شدیدی شدند. نسبت خسارت وارده به بالشتکها حتی از این هم بیشتر بود (64%). مشاهده گردید که تحریکات زمینلرزه از نیروهای طراحی فراتر رفتند. از آنجایی که خسارات وارده بسیار سنگین و شدید و غیر قابل انتظار بود، در بسیاری از سازمانهای مربوطه مطالعات گستردهای برای بهبود آیین نامههای طراحی لرزهای کنونی آغاز گشت [1].
[1]- Hanshin
[2]- Nigata
[3]- Miyagiken-oki
[1]- AASHTO
[2]- ATC
[3]- Nimitz (Cypress)
[4]- San Francisco-Oakland
[[i]] http://co2insanity.com/category/earthquakes/
[[ii]] http://earthquake.usgs.gov/earthquakes/states/events/1989_10_18.php
[1]- Kobe
[2]- Loma Prieta
[1]- Tokachi-Oki
[2]- San Fernando
[[i]] دکتر محمود حسینی، مهندس شهریار طاووسی تفرشی (1377). «ارزیابی آسیب پذیری لرزهای پل مسطح چند دهانه تحت اثر توأم مؤلفههای افقی و قائم زمین لرزه»، موسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله ایران.
[1]- Open System for Earthquake Engineering Simulation (OpenSees)
[2]- Clements Bridge
وجود هرگونه سازه در داخل تودهی زمین باعث تغییر در توزیع تنش در محل شده و انتظار میرود که این تغییر نیرو بر سازه تأثیر بگذارد. علاوه بر این زمین واقع در مجاورت یک سازه می تواند تا حد زیادی ظرفیت باربری آن را در مقایسه با سازهی مشابه غیرهمدفون افزایش دهد. در طراحی سازه هایی از قبیل تونلها، گودالها، مجاری آبهای زیرزمینی و غیره نمیتوانند از آییننامه های موجود برای سازه هایی که بر روی زمین احداث میشوند، تبعیت کنند. سه عامل اصلی برای تصمیم گیری اینکه چه سطح از تنش تغییر می کند (مک نالتی، 1965): خواص فیزیکی سازه، رفتار بار-تغییرشکل سازه، خواص زمین اطراف سازه به خصوص قابلیت انتقال نیروها میتوان اشاره کرد. این روند که باعث می شود، تنشها بر یا به اطراف سازهی مدفون شده در خاک از میان تنشهای برشی ناشی از جابجاییهای مرتبط انتقال پیدا کنند پدیده قوسی یا همان Arching گویند.
1-1-1- پیشینه تحقیق
پدیده قوسی حدود 150 سال پیش شناخته شد. تحقیقات در این زمینه بهصورت پراکنده و اغلب نسبت به یک ناحیهی خاص که از اهمیت ویژهای در آن نقطه زمانی داشته است، میباشد. پدیده قوسی در بسیاری از مسائل ژئوتکنیک وجود دارد. درحالیکه پدیده قوسی در ابتدا در زمینه غیره ژئوتکنیکی شناخته شده و مورد بررسی قرار گرفته است. در حدود سال 1800 مهندسان نیروی نظامی فرانسه اقدام به طراحی مخزن سیلو نمودند (فلد، 1948). آن ها یافتند که قسمت انتهایی سیلو فقط بخشی از وزن کل مصالح بالای آن را حمل می کند و دیوارهای کناری در معرض نیروی بیشتری نسبت به آنچه که انتظار میرفت، قرار دارند. آزمایشات نشان دادند که اگر مقطع کوچکی از قسمت انتهایی جدا شده و به پایین حرکت کند، نتیجه می شود که نیروی وارده به مقطع بسته به ارتفاع مصالح داخل مخزن دارد. آن ها نتیجه گرفتند، یک قوس در بالای مقطع جابجا شده، شکل میگیرد. بعد از سال 1800 این دانش از رفتار در مخزن سیلوها در طراحی سیلوها برای مصالح دانهای و سایر مصالح ذرهای به کار برده شد. در محدوده سال 1910 پروژه مهم زهکشی زمین در میدوست جریان یافت (اسپانگلر و هندی، 1973). مهندسان یافتند که بسیاری از لولههای زهکش پس از نسب و ریختن خاک، دچار شکست شده اند. آنسون مارستون، تحقیقات وسیعی در دانشگاه ایالت آیووا در رابطه با نیروهای وارده بر لولههای دفن شده در زمین انجام داد و دریافت که به دلیل انعطافپذیر بودن لولهها و همچنین روند نسب، مقدار نیرو تغییر می کند؛ که این تغییر به پدیده قوسی نسبت داده شد. در سال 1920 تا 1930 اهمیت آرچینگ در اطراف تونلها شناخته شد؛ که این از آزمایشات متعددی که حتی امروزه نیز مورد استفاده قرار میگیرد حصول گردید (سزچی، 1996). در 1936 ترزاقی با انجام آزمایشهایی تئوری آرچینگ را مطرح کرد. در سال 1960 زمانی که وزارت دفاع آمریکا حمایت قابلتوجهی از تحقیقات در زمینه اندرکنش خاک-سازه کرد. تکنیکهایی برای طراحی سختتر استحکامات نظامی نیاز شد و شناخته شد که پدیده قوسی این امکان را میدهد که از زیر، زمین برای محافظت از حملات نظامی هستهای که باعث نابودی کلیه سازههای سطحی می شود، بهره برد؛ که اغلب این تحقیقات را سیمپسون در سال 1964 در زمینه اندرکنش خاک-سازه ارائه داد. امروز با گذشت بیش از 50 سال از ارائه تئوری آرچینگ به دلیل اهمیت این پدیده در طراحی سازهای و مسائل ژئوتکنیکی در سازههای مدفون هنوز تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
در ایران نیز دکتر مسعود مکارچیان با ساخت دستگاه اندازهگیری نیروی قوس زدگی، این پدیده را در مصالح ماسهای مورد بررسی قرار داد. درنهایت شاخص قوس زدگی با توجه به میزان دانسیته نسبی مصالح ماسهای و نیز ارتفاع نمونه خاک در سلول آزمایش ارائه شد. همچنین دکتر جمشید صدر کریمی در سال 1389 در دانشگاه تبریز این پدیده را در حالتی که شکل دریچهها دایره و با قطرهای متفاوت
بوده، مورد بررسی قرار داد تا تأثیر شکل دریچه و ابعاد آن بر پدیده قوسی را به دست آورد.
2-1-1- پدیده قوسی (Arching)
عمومیترین تعریف قابلقبول برای پدیده قوسی توسط ترزاقی (1943) ارائه گردید، بهطور خلاصه اگر قسمتی از دریچهی صلب تودهی خاک رو به پایین حرکت کند شکل (1-6)، خاک مجاور، با توجه به باقیمانده از توده خاک، حرکت میکند. این حرکت با بهره گرفتن از تنشهای برشی که باعث کاهش فشار در قسمت پایین آمدهی دریچه و افزایش فشار در اطراف قسمت صلب می شود، مقاومت می کند. این تئوری پدیده قوسی میباشد و این اغلب زمانی اتفاق میافتد که یک قسمت از دریچه نسبت به قسمت های مجاور پایینتر باشد. بسته به حرکتهای مرتبط سازه و زمین اطراف میتوان پدیده قوسی را به دو حالت محرک و مقاوم مجزا نمود. شکل (1-1) آرچینگ محرک را نشان میدهد (که در بعضی موارد آرچینگ مثبت خوانده می شود). سازهی موجود درون توده خاک اگر تغییرشکل پذیرتر از خاکی که آن را احاطه کرده، باشد، (هنگامیکه بار بیش از حد و یا اضافی به سیستم اعمال گردد، سازه تغییر شکل بیشتری نسبت به خاک خواهد داد (شکل 2-1)). تنشها بر روی سازه کمتر از تنشهای ژئواستاتیک میباشد، در صورتی که تنش در خاک اطراف سازه بزرگتر است. شکل (3-1) آرچینگ مقاوم را نشان میدهد (که اغلب بهعنوان آرچینگ منفی شناخته می شود). در اینجا خاک نسبت به سازه تراکم پذیرتر میباشد و از این رو باعث افزایش فشار کل بر روی سازه و همچنین کاهش فشار در خاک اطراف آن می شود (شکل (4-1)).
اگر خواص نیرو-تغییرشکل سازه و خاک یکسان باشد، تنش در خاک و بر روی سازه از جنس ژئواستاتیک خواهد بود و هیچگونه آرچینگی اتفاق نمیافتد. وقوع چنین وضعیتی بعید است، به این دلیل که میان رفتار مصالح سازه ازجمله آهن و فولاد با خاک تفاوت وجود دارد. خصوصاً سازههای زیرزمینی که تغییرشکلشان یکنواخت نیستند که سبب می شود توزیع تنش پیچیدهتر شود. بازتوزیع تنش ناشی از جابجاییهای مرتبط رفتاری است که اغلب در هر دو خاک درشتدانه و چسبنده مشاهده می شود. ولی بقاع این بازتوزیع بههرحال برای این دو نوع خاک یکسان نیست. در خاکهای ریزدانه پدیده خزش سبب می شود تنشها در طول زمان کاهشیافته و اغلب بزرگی آن نزدیک به وزن بیشبارگذاری شود (پک، 1969). پروسه کاهش تنش مشابهی نیز می تواند در خاکهای درشتدانه زمانی که تحت عوامل خارجی ازجمله ارتعاشات هستند، رخ دهد. به هرحال، دامنه کاهش معمول مشاهده شده ناشی از آرچینگ برای خاکهای درشتدانه از مقادیر ناچیز تا فقط حدود 15 درصد است (اسپانگر و هندی 1973). ازنقطهنظر طراحی، کاهش بار مفید طولانیمدت به دلیل پدیده قوسی می تواند تنها در خاکهای دانهای پیشبینی شود.
3-1-1- تونل
پوشش تونل هرگز در معرض مقدار باری که توسط تنش اولیهی حاکم بر زمین پیشبینیشده، قرار نمیگیرد. خوشبختانه مقدار تنش اولیه با تغییرشکل زمین که به هنگام حفاری و اغلب پس از نسب و راهاندازی رخ میدهد کاهش مییابد. این کاهش تنش ناشی از تغییر شکل زمین پدیده قوسی را نشان میدهد. ازآنجاکه تغییرشکل زمین متصل است به تغییرشکل پوشش، بنابراین مقدار بار وارده به پوشش بستگی به تغییرشکل خود آن دارد. به این دلیل است که همیشه اندرکنش خاک و سازه و تشکیل مشکل اصلی برای طراحی بهعنوان بار وارده، متغیر مستقل نیست؛ بنابراین سؤال این نیست که چه فشاری به پوشش تونل اعمال می شود، بلکه مسئله اصلی این است که چه رابطهای بین فشار و تغییرشکل وجود دارد.
ترزاقی از تئوری فوقالذکر در طراحی تونل استفاده کرد (ترزاقی 1943). ناحیه تنش در خاک بالای تونل مشابه است با ناحیه تنش خاک در بالای نوار تسلیم. ترزاقی فرض کرد که عملکرد خاک مجاور تونل به هنگام ساختن به سمت جوانب تونل میباشد. این، شرایط فشار محرک با سطوحی از ناحیهی تسلیم با سطح شیبدار در حدود ایجاد می کند. ناحیه تسلیم در اطراف تونل و منشور تسلیم در شکل (1-5-a) نشان داده شده است. در سطح بام تونل، عرض نوار تسلیم ( ) برای تونلهای مستطیلی برابر است با.
شکل (1-5-b) نشان دهنده تنش قائم در خاک بالای تونل میباشد.
[1] Tunnel
[1] Terzaghi
[2] Active Arching
[3] Passive Arching
2 Peck
[1] Arching
[2] Feld
[3] Spangler and Hendy
[4] Szechy
[1] stress distribution
[2] McNulty
درسالهای اخیر باتوجه به ارزش اقتصادی ساختمانهای موجود، سعی براین بوده است كه پایداری ساختمانها از دید حداقل های لازم مورد بررسی قرار گرفته و در همین رابطه دستورالعملهای مقاوم سازی تدوین شدهاند. با توجه به فلسفه این دستورالعملها ضرایب ایمنی درنظر گرفته شده درآئین نامه های طراحی باید قاعدتاً از ضرایب ایمنی این دستورالعملها بزرگتر باشد. باتوجه به بحث فوق انتظار می رود كه سازه های طراحی شده مطابق آئین نامه های طراحی معمول، توسط دستورالعمل مقاوم سازی هم تایید شوند. در واقع روشهای مقاوم سازی سازه ها كه در دستورالعملهایی نظیرFEMA356 و دستورالعمل مقاوم سازی كشورمان به تفصیل بیان شده اند را میتوان روشهایی دقیقتر و منطبق بر طراحی سازه های موجود دانست.
2-2- مروری بر مقدمات بهسازی لرزه ای
در این بخش به مروری برخی از تعاریف اولیه و مقدمات بهسازی لرزه ای، سطوح عملكرد ساختمان و سطوح خطر زلزله از دید دستور العمل مقاوم سازیپرداخته می شود. به علت خلاصه کردن تعاریف و روشها برخی از این تعاریف و روشها در این پایان نامه نیامده که در صورت نیاز به دستورالعمل بهسازی ارجاع داده می شود.
2-2-1- هدف های بهسازی
1-1-2-2- بهسازی مبنا
در بهسازی مبنا انتظار می رود كه تحت زلزله « سطح خطر –1 » ایمنی جانی ساكنین تأمین گردد.
2-1-2-2- بهسازی مطلوب
در بهسازی مطلوب انتظار میرود هدف بهسازی مبنا تأمین گشته و علاوه برآن تحت زلزله« سطح خطر- 2 » ساختمان فرو نریزد.
3-1-2- بهسازی ویژه
در بهسازی ویژه نسبت به بهسازی مطلوب عملكرد بالاتری برای ساختمان مدنظر قرار می گیرد. بدین منظور سطح عملكرد بالاتری برای ساختمان تحت همان سطح خطر زلزله مورد استفاده در بهسازی مطلوب در نظر گرفته شده یا با حفظ سطح عملكرد مشابه با بهسازی مطلوب سطح خطر زلزله بالاتری مد نظر قرار گرفته می شود.
4-1-2- بهسازی محدود
در بهسازی محدود عملكرد پائین تری از بهسازی مبنا در نظر گرفته می شود، به گونه ای كه حداقل یكی از اهداف زیر بر آورده شود:
1- تحت زلزله خفیف تر از زلزله « سطح خطر-1 » ، ایمنی جانی ساكنین تأمین گردد.
2- تحت زلزله خفیف تر از زلزله « سطح خطر -1 » ، ساختمان فرو نریزد یا ایمنی جانی محدود ساكنین تأمین گردد.
5-1-2- بهسازی موضعی
در بهسازی موضعی بخشی از یک طرح بهسازی كلی مطابق بخشهای (1-2-1-1 ) تا (1-2-1-4 ) دستورالعمل بهسازیانجام می شود كه به دلایلی در شرایط موجود فقط بخشی از آن اجرا می شود. در این حالت بهسازی باید به گونه ای پیش بینی و اجرا گردد كه هدف بهسازی بخشهای دیگر در مراحل بعدی برآورده شود]1[.
بهسازی موضعی باید با توجه به موارد زیر انجام شود:
1- بهسازی بخشی از ساختمان نباید منجر به پائین آمدن سطح عملكرد كل ساختمان شود.
2- بهسازی نباید منجر به نامنظم شدن یا افزایش بی نظمی ساختمان شود.
3- بهسازی نباید منجر به افزایش نیروهای ناشی از زلزله در اعضایی كه وضعیت بحرانی تحت زلزله دارند شود.
(بیان مسئله) ……………………………………………………………………………………………………….. 2
2-1 اهداف پژوهش (هدف کلی و اهداف ویژه) ……………………………………………………………………………. 7
3-1 سؤالات پژوهش یا فرضیه ها …………………………………………………………………………………………….. 7
4-1 تعاریف نظری واژه ها ……………………………………………………………………………………………………… 8
5-1 تعاریف عملی واژه ها ………………………………………………………………………………………………………. 9
6-1 پیش فرض ها …………………………………………………………………………………………………………….. 10
7-1 محدودیت های پژوهش ………………………………………………………………………………………………… 11
فصل دوم : زمینه و پیشینه تحقیق
1-2 چهارچوب پژوهش ………………………………………………………………………………………………………. 13
2-2 مروری بر مطالعات انجام شده ………………………………………………………………………………………… 32
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
1-3 نوع پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………….. 50
2-3 جامعه پژوهش …………………………………………………………………………………………………………….50
3-3 روش نمونه گیری ……………………………………………………………………………………………………….. 50
4-3 مشخصات واحدهای مورد پژوهش ………………………………………………………………………………….. 51
5-3 محیط پژوهش …………………………………………………………………………………………………………… 52
6-3 ابزار و روش گردآوری اطلاعات ………………………………………………………………………………………. 52
7-3 تعیین اعتبار و اعتماد علمی ابزار …………………………………………………………………………………… 55
8-3 روش تجزیه و تحلیل داده ها ………………………………………………………………………………………… 56
9-3 ملاحظات اخلاقی ………………………………………………………………………………………………………. 57
فصل چهارم : نتایج تحقیق
1-4 یافته های پژوهش ……………………………………………………………………………………………………… 59
2-4 جداول و نمودارها ………………………………………………………………………………………………………. 60
فصل پنجم : بحث و بررسی یافته ها
1-5 بحث و تفسیر نتایج پژوهش ……………………………………………………………………………………….. 86
2-5 نتیجه گیری نهایی …………………………………………………………………………………………………… 102
3-5 کاربرد یافته ها و پیشنهادات برای پژوهش های بعدی …………………………………………………….. 104
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
ای بر رادیولوژی دندان
از دستگاه رادیوگرافی دندان برای رادیوگرافی داخلی دهان و دندان ها استفاده می شود. اساس آن را تیوب خود یكسو كننده تشكیل میدهد. تیوب به نحوی نصب می شود كه بیشترین قابلیت مانور را داشته باشد. اندازه نقطه كانونی تیوب كوچك است. تایمر دستگاه به طریق ساعتی یا الكترونیكی كار می كند.
یونیتهای رادیوگرافی دندان یونیتهای رادیوگرافی دندان برای تصویربرداری از دندانها، آناتومی یک دندان منفرد (یعنی تاج، گردن و ریشه) و مشكلات دندانی مثل پوسیدگی در بیماران بالغ و اطفال و نیز جهت برنامه ریزی و ارزیابی مربوط به ارتودنسی به کار میروند. سه نوع تـصویربرداری قابل انجام است: رادیوگرافی داخل دهانی، پانورامیک و سفالومتریك.
در رادیوگرافی داخل دهانی جهت تصویربرداری بایت وینگ، پری اپیكال و اكلوزال، فیلم داخل دهان بیمار قرار می گیرد. تصاویر رادیوگرافی بایت وینگ، تاج و یک سوم فـوقـانی ریشه دندان های فوقانی و تحتانی را نشان می دهد. در رادیوگرافی پری اپیكال، كل ساختار دندان شامل ریشه برروی یک فیلم و آرواره هـای فك بالا و پایین برروی فیلمهای جداگانهای تصویر میشود. تصاویر رادیوگرافی الكوزال[1]، سطح دندان های میانی كوچك و بزرگ را نشان می دهد. در رادیوگرافی پانورامیك، تصاویر ناحیه فك و صورت با بهره گرفتن از یک پرتوگردان و یک كاست فیلم خارجی به دست میآید. سپس قوس دندانی در یک تصویر منفرد، به صورت یک شكل بیضوی نمایش داده می شود. یونیت های پانورامیك، برای تهیه تصاویر رادیوگرافی محلی از ساختار دندانی به كار می رود.
1-2-1 رادیوگرافی سفالومتری
رادیولوژی سفالومتری نوعی از دستگاههای رادیوگرافی است كه برای تهیه تصویر جمجمه به صورت استاندارد استفاده میشود. این
تكنولوژی از سال 1913 همزمان توسط دو محقق آلمانی و آمریكایی معرفی شد. مهمترین امتیاز آن این است كه تصاویر تهیه شده توسط این دستگاه در زمانها و مكان های مختلف با هم قابل مقایسه هستند. همچنین موقعیت سر و فاصله آن تا منبع اشعه و فیلم همواره ثابت است. تصاویر سفالومتری می توانند به صورت جانبی یا خلفی- قدامی تهیه شوند كه عمده كاربرد آنها در ارتودنسی و جراحی فك و صورت است. رادیوگرافی سفالومتریک یا نمای جمجمه، جهت به دست آوردن تصاویری از كل جمجه یا یک ناحیه مورد نظر به كار می رود. شکل 1-1 نمونهای از تصاویر سفالومتری را نشان میدهد. مطالعات سفالومتریک جهت ارزیابی رشد و تعیین پلانهای درمانی ارتودنتیک یا پروتزها به كار می رود. بعضی از یونیتهای پانورامیک و سفالومتریک میتوانند توموگرافی متقاطع، جهت تهیه تصاویر عرضی چند لایه از آروارههای فك بالا و پایین را انجام دهند.
صفحه:122
قیمت :14700 تومان
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)