در طی قرن بیستم بیش از 1100 زلزلهی مخرب در نقاط مختلف كره زمین روی داده كه در اثر آن بیش از 1500000 نفر جان خود را از دست دادهاند كه 90 درصد آن ها عمدتاً ناشی از ریزش ساختمانهایی بوده كه از اصول مهندسی و ایمنی كافی برخوردار نبودند (لانتادا[1]، 2008). ایران به عنوان کشوری زلزلهخیز، طی دهه های گذشته آسیبهای اجتماعی و اقتصادی فراوانی از زلزلههای متعدد متحمل شده است. این در شرایطی است كه شهرهای كشور ما در برابر زمینلرزه پنج و نیم و شش ریشتر به طور جدی آسیبپذیرند (عکاشه، 1378).
اگر جلوگیری از وقوع زلزله امکانپذیر نیست، ولی کاهشهای آسیبهای ناشی از آن امکانپذیر است. چیزی که بیش از همه اهمیت دارد، نجات دادن جان انسانها در برابر این رخداد طبیعی است .رشد شهری باعث تسهیلات زیادی میشود ولی در عین حال عوامل بحرانزا هم بیشتر شده و تسهیلات محیطی تبدیل به ضرر میشود (ناکابایاشی[2]، 1994). ضرورت کاهش آسیبهای اجتماعی (تعداد تلفات و مجروحین)، اقتصادی (هزینههای بازسازی، از کار افتادن اقتصاد شهر) و کالبدی (تخریب ساختمانها) ناشی از زلزله بر کسی پوشیده نیست. علاوه بر این تخریب بافت، تأخیر در تخلیه جمعیت ساکن، مسدود شدن شبکههای ارتباطی، افزایش خسارات و زنده به گور شدن هزاران نفر از دیگر مسایل خواهد بود. بسیاری از افراد که در زیر آوار ماندهاند، اگر امکان دسترسی و کمکرسانی به آنها مسیر نباشد، آنها نیز جان خود را از دست خواهند داد. کاهش آسیبپذیری جوامع شهری دربرابر زلزله زمانی به وقوع خواهد پیوست که ایمنی در برایر زلزله در تمام سطوح برنامهریزی مدنظر قرار گیرد که در میان تمامی سطوح سطح میانی برنامهریزی کالبدی یعنی شهرسازی یکی از کارآمدترین سطوح برنامهریزی برای کاهش آسیبپذیری دربرابر زلزله میباشد (حبیبی و همکاران، 1387).
1-2. بیان مسأله
زلزله پدیدهای است طبیعی كه بیتوجهی به آن خسارات جبرانناپذیری به دنبال خواهد داشت. وقوع زلزلههای شدید بشر را بر آن داشته است كه در فكر تدوین یک برنامه زیربنایی برای كاهش خطرات و آسیبهای ناشی از آن باشد. ویژگیهای زمینساخت كشور، زلزله را به عنوان یكی از مخربترین عوامل انهدام حیات انسانی مطرح نموده است. بررسیهای تاریخی نشان میدهد كه مناطق وسیعی از كشورمان توسط این حادثه طبیعی متحمل آسیبهای جانی و مالی گردیده است. براساس گزارش سازمان ملل، در سال 2003 میلادی، كشور ایران در بین كشورهای جهان رتبه نخست را در تعداد زلزلههای با شدت بالای پنج و نیم ریشتر و یكی از بالاترین رتبهها را در زمینهی آسیبپذیری
از زلزله و تعداد افراد كشته شده در اثر این سانحه، داشته است. بـر اساس همیـن گـزارش، در كشور ایـران زلـزلـه وجـه غالب را در بین سـوانـح طبیعـی دارا است (سازمان کاهش بلایای طبیعی ملل متحد[3]، 2004). میتوان گفت آنچه موجب افزایش تلفات در زلزله میشود، زلزله نیست بلكه ساختمانهای غیرمقاوم یا كم مقاومتی است كه دراثر غفلتها، ندانمكاریها، عدم احساس مسئولیت در انجام وظایف توسط دست اندركاران ساخت و ساز اعم از قانونگذاران، تدوینكنندگان آیین نامههای لرزهای و ضوابط شهری و شهرسازی، طراحان و مالكان است كه متناسب با مشاركت خود در ساخت و ساز غیراصولی، باعث بروز چنین فجایعی میشوند (مهدیان، 1381). كشور ایران با آسیبپذیری لرزهای گروههای خاصی از ساخت و سازها مانند: ساختمانهای عمومی با مصالح غیرمسلح بنایی، ساختمانهای پرجمعیت قدیمی در مراكز شهری، بافتهای فرسوده، منازل مسكونی و سازههای بتنی كه در دهه 1960 تا 1980 با مصالح و طراحی ضعیف سر برآوردهاند روبرو است. شهرها مكان تجمع جمعیت و افزایش بارگذاریهای محیطی و اقتصادی هستند، وجود این مسأله مهم ضرورت كاهش آسیبپذیری در برابر زلزله را مطرح میكند. ویژگیهای زمینساخت كشور، زلزله را به عنوان یكی از مخربترین و تهدیدكننده ترین عوامل انهدام حیات انسانی مطرح نموده است. بررسی تاریخی نشان میدهد كه نقاط یا مناطق وسیعی از كشورمان توسط این حادثهی طبیعی متحمل آسیبهای جانی و مالی گردیده است. شهر تنها مجموعهای از ساختمانها نیست، بلكه پدیدههای انسانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و كالبدی است .بدین ترتیب شهر به عنوان مجموعهای از عناصر تعریف میگردد تا بتوان به روشهای مناسبی جهت ارزیابی كالبد شهر و تعیین شاخصهای كالبدی آسیبپذیری رسید و نیز راهكارهایی برای كاهش آسیبپذیری ارائه نمود.
سؤالهای اصلی تحقیق این است:
1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق
زلزله به عنوان پدیدهای طبیعی، زمانی مخاطره آمیز و بحرانآفرین است كه جامعهی واقع در معرض زلزله، نسبت به آن آسیبپذیر باشد. زلزله یكی از مخاطرات طبیعی است كه همواره احتمال رخ دادن این حادثه طبیعی به ویژه زمانی كه شرایط رخ دادن آن، از جمله وجود گسلهای متعدد فراهم باشد، وجود دارد. تعیین مشخصات كالبدی، تیپ ساختمانی، تركیب كالبدی قطعات و راهها، نوع كاربریها، تراكم جمعیتی، تیپ ساختمانی مناسب، تراكم ساختمانی كم، استفاده از راهها به عنوان فضاهای گریز و پناه و …، از جمله روشهای كاهش آسیبپذیری میباشند )عسگری، 1381). یكی از عمدهترین فعالیتها در راستای كاهش خطرات ناشی از زلزله و افزایش ایمنی عمومی، مطالعات پهنهبندی لرزهای مناطق شهری و تعیین میزان آسیبپذیری ساختمانهای گوناگون شهر است كه بایستی در مقیاس مناسب و مطلوب صورت پذیرد (مهندسین مشاور طراحان بافت و معماری، 1388). با توجه به گسل میناب، این شهرستان از نظر زلزلهخیزی و مسائل زلزلهشناسی حائز اهمیت است و نواحی میناب جایی است که زاگرس تمام و مکران شروع میشود و میزان فعالیت لرزهخیزی زیاد است، به همین دلیل شبکه لرزهخیزی در میناب راهاندازی شد. این ضرورت به طور جدی احساس میشود كه با ایجاد یک مدل مناسب و به كارگیری انواع دادههای مكانی و غیرمكانی و انجام تحلیلهای مربوط در سیستمهای اطلاعات جغرافیایی و سیستمهای تصمیمگیری چندمعیاره، بتوان به ارزیابی و تحلیل آسیبپذیری شهر میناب در برابر زلزله كمك نموده و در كنار كسب آمادگیهای لازم در برابر این خطر طبیعی، در یک فرایند سیستماتیک به مدیریت بحرانهای ناشی از سوانح طبیعی پرداخت.
1-4. فرضیههای تحقیق
تعامل انسان با کامپیوتر (HCI)[1] امروزه کاربردهای گسترده ای دارد. این رشته علم بررسی تعامل کامپیوتر و انسان است. در واقع این علم نقطه تقاطع دانش کامپیوتر، علوم رفتارشناسی طراحی و چند علم دیگر است. ارتباط و تعامل کامپیوتر وانسان از طریق واسط اتفاق میافتد. که شامل نرمافزار و سختافزار است. یک تعریف دقیق آن چنین است:
علم تعامل کامپیوتر و انسان یک رشته مرتبط با طراحی ارزیابی و پیاده سازی سیستمهای محاسباتی متقابل برای استفاده انسان در مطالعه پدیدههای مهم پیرامون اوست. این رشته شاخههایی از هر دو طرف درگیر را شامل میشود مثلا گرافیک کامپیوتری، سیتمهای عامل، زبانهایی برنامه نویسی، تئوری ارتباطات و طراحی صنعتی برای قسمت کامپیوتری زبانشناسی، روانشناسی و کارایی انسان برای قسمت انسانی آن. این رشته به شاخه های زیادی تقسیم می شود که یکی از آنها واسط مغز و کامپیوتر(BCI)[2] است.
مغز انسان توانایی انتشار امواجی الكتریكی و مغناطیسی را دارد كه می توان با ثبت آنها علاوه بر كاربردهای پردازشی به تشخیص برخی بیماریها و حتی برقراری ارتباط به صورت تلپاتی پرداخت. یكی از روشهای ثبت این سیگنالها EEG)) میباشد.
سیگنالهای الکتریکی مغزی را اولین بار دکتر هانس برگر[4] در سال 1920 شناسایی و ثبت کرد. با ثبت این سیگنالها تلاش انسان برای استفاده از این سیگنالها برای کاربردهای مختلف شروع شد. اکنون بیشترین استفادههای که از این سیگنالهای می شود در تشخیص پزشکی و کمک به افراد ناتوان جسمی و فکری است[1]. در اوایل ثبت این سیگنالها، به خاطر آشفته بودن و نویزی بودن این سیگنالها کار کردن بر روی و استخراج اطلاعات مفید از آنها مشکل بود.
در اوایل کشف سیگنالهای مغزی به دلیل نبودن دستگاههای ثبت و ضبط مناسب انسان به این تصور بود که ارتباط انسان با محیط اطرافش سخت و غیر ممکن است. اما با پیشرفتهای که در حوزه رایانه و الکترونیک صورت گرفت و با ابداع ابزارهای مناسب جهت ثبت سیگنالهای مغزی این ارتباط دور از دسترس نیست. امروزه BCI علمی است که این ارتباط را برقرار می کند.
واسط مغز و رایانه از مجموعهای از سنسورها و اجزای پردازش سیگنال تشکیل می شود که فعالیت مغزی فرد را مستقیما به یک سری سیگنالهای ارتباطی یا کنترلی تبدیل میکند. در این سامانه ابتدا باید امواج مغزی را با بهره گرفتن از دستگاههای ثبت امواج مغزی ثبت کرد که معمولا به دلیل دقت زمانی بالا و ارزان بودن و همچنین استفاده آسان، از EEG برای ثبت امواج مغزی استفاده میشود. الکترودهای EEG در سطح پوست سر قرار میگیرند و میدان الکتریکی حاصل از فعالیت نورونها[5] راه اندازه گیری میکنند. در مرحله بعد این امواج بررسی شده و ویژگیهای مورد نظر استخراج میشود و از روی این ویژگیها میتوان حدس زد که کاربر چه فعالیتی را در نظر دارد. در شکل(-11) واحدهای پردازشی سیستم BCI را میبینیم.
با توجه به پایین بودن نسبت سیگنال به نویز در این سیستم ابتدا یک پیش پردازش و عملیات حذف نویز بر روی این سیگنال ها انجام می شود. مرحله بعد مرحله استخراج ویژگی است که در فصلهای بعد در مورد انواع ویژگیها و روش های استخراج ویژگی صحبت میکنیم در نهایت با بهره گرفتن از ویژگیهای استخراج شده عمل دستهبندی را انجام میدهیم.
واسط مغز و رایانه ممکن است ساختاری ثابت داشته باشد یا اینکه به صورت انطباقی باشد و خود را با مشخصه یا مشخصههای سیگنال انطباق بدهد. همچنین ممكن است از خروجی سیستم به نوعی به شخص مورد آزمایش فیدبك[6] داده شود. این روش به بیوفیدبك مشهور است.
در اولین همایش بین المللی که در ژوئن 1999 برگزار شد یک تعریف معمول برای BCI به صورت زیر ارائه شد[2]: (یک واسط مغز و رایانه
یک سامانه ارتباطی است که وابسته به مسیرهای خروجی نرمال سامانه عصبی جانبی و ماهیچهها نیست) سیگنالهای الكتریكی مغز از نظر دامنه و فركانس با برخی دیگر از سیگنالهای حیاتی همپوشانی دارند، لذا در تعریف BCI بر مستقل بودن سیگنالها از سایر سیگنالهای عصبی و عضلانی تاكید شده است.
شکل 1-1 – واحد های پردازشی و دسته بندی در یک سیستم BCI
1-2- تاریخچه BCI
اولین تلاشها در زمینه تعامل انسان با رایانه همزمان با کشف سیگنالهای EEG شروع شد و دانشمندان سعی کردند که بین این سیگنالها و فعالیت های مغزی ارتباط برقرار کنند[1]. اما با توجه به اینکه در ابتدا این سیگنالها بسیار آشفته و دارای نویز بودند، از این سیگنالها فقط در پزشکی استفاده میشد و فقط پزشکان متخصص با توجه به تجربه از این سیگنالها میتوانستند استفاد کنند. اما رفته رفته با تولید دستگاههای جدید و توانایی ثبت این سیگنالها با کیفیت بهتر، پژوهشها و تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام گرفت.
در سال 1969، Elul [3]اولین تلاش را انجام داد. او بر روی سیگنال عملیات ریاضی کار کرد و نشان داد که اگر فرد عملیات فکری خاصی را انجام ندهد در %66 سیگنال مغزی آن توزیع گوسی است و اگر فرد عملیات ریاضی انجام دهد در %32 سیگنال مغزی توزیع گوسی دارد و از طریق سیگنال مغز توانست تشخیص دهد که فرد چه عملیات فکری انجام میدهد.
در دانشگاه Colorado دو محقق Keirn و Aunon تحقیقات خود را در این زمینه برای دستهبندی پنج فعالیت مختلف ذهنی شروع کردند[4]. آنها در حین انجام پنج فعالیت ذهنی مشخص و همزمان از چند كانال، سیگنال EEG را ثبت نمودند. سپس به كمك یک تفكیک كنندة بیز[7] از توان باندهای مختلف فركانسی بعنوان ویژگیهایی جهت تفكیک این فعالیتهای ذهنی استفاده كردند. آنها در ضمن كار خود این ایده را مطرح نمودند كه فعالیتهای مختلف ذهنی میتوانند بعنوان الفبایی جهت برقراری ارتباط مستقیم مغز با دنیای خارج استفاده شود؛ بطوریكه شخص می تواند با تركیب و انتخاب توالی چند فعالیت مشخص مقصود خود را به دنیای خارج منتقل كند.
چند سال بعد دکتر Anderson و همکارانش [5,6] کار این دو محقق را ادامه دادند. این گروه در اغلب كارهای خود از همان پنج فعالیت ذهنی استفاده کردند. آنها پارامترهای آماری همچون ضرایب(AR)[8] را تخمین زدند و با بهره گرفتن از این ضریب ویژگیهای را برای دسته بندی و تشخیص این پنج عمل استخراج کردند. بعد از استخراج ویژگی به کمک شبکه عصبی عمل دستهبندی را انجام دادند.
Pfrutscheller و همکارانش [7-11] در مرکز Graz اتریش در تحقیقات خود از سیگنالهای ثبت شده در حین حركت انگشت اشاره و یا در حین تصور حركت دادن دست راست و چپ استفاده نموده اند. آنها در كارهای خود از خروجیهای مختلفی همچون حركت یک نشانگر بر روی مانیتور، انتخاب حروف و كلمات و كنترل یک پروتز مصنوعی استفاده كردهاند. آنها جهت استخراج ویژگی از چند روش استفاده کردند. روش اول استخراج پارامترهای AR و روش دیگر محاسبة توان باندهای مختلف فركانسی، كه این باندها متناسب با شخص انتخاب میشوند. به گفته Pfrutscheller برای این كار از یک تابع فاصلة وزندار جهت تعیین میزان تأثیر هر مؤلفة فركانسی بر عمل دسته بندی استفاده شده است. به این روش (DSLVQ) [9] میگویند. این عمل برای تمام فركانسها در فاصله HZ 30-5 انجام می شود تا مؤلفه های فركانسی مناسب برای آن شخص بدست آید. آنها برای دستهبندی هم عموما از دو روش استفاده نموده اند. روش اول روشهای مبتنی بر شبكة عصبی (مانند LVQ)[10] و روش دوم مبتنی بر تفكیک كنندههای خطی.[11] (LDA) آنها جهت بهبود عملكرد سیستم خود در برخی موارد از تكنیكهای بیو فیدبك هم استفاده نموده اند. بعنوان مثال با نشان دادن یک فلش روی مانیتور از كاربر خواسته می شود كه تصور حركت دادن دست راست یا چپ را ا نجام دهد. با انجام مكرر این كار ، تفكیک كننده را برای تفكیک این دو عمل آموزش می دهند . سپس در مرحلة آزمایش هر بار كه از شخص خواسته می شود كه حركت دادن یک دست را تصور كند با بهره گرفتن از تفكیک كنندة تعلیم دیده سیگنال مغزی او را دستهبندی می كنند. هر بار بسته به میزان خطای تفكیک كننده یک علامت فلش با طولی متناسب با میزان خطا روی صفحه رسم می شود . این علامت در واقع یک فیدبك است كه با دیدن آن شخص سعی میكند كه هر بار طول علامت خطا را كم كند.
Wolpaw و همکارانش[12 ] بیشتر در زمینه پزشکی کار کردند لذا كارهای آنها عموما از پشتوانة فیزیولوژیک خوبی برخوردار است اما روشهای پردازشی آنها نسبتا ساده است. اساس كار آنها بر این مبناست كه افراد را میتوان بگونهای آموزش داد كه بتوانند برخی از ویژگیهای سیگنال مغزی خود را کنترل کنند.
به طور کلی از جمله تحقیقاتی که در طی سالیان دراز در زمینه BCI انجام گرفته است می توان به تصور حركت دادن دست راست و چپ ، حركت دادن انگشتان اشارة دو دست، انجام پنج فعالیت ذهنی: حالت استراحت, نامه نگاری، شمارش، ضرب ذهنی و دوران ذهنی ، انجام عملیات ضرب با میزان پیچیدگی مختلف، گوش دادن به انواع موسیقی، انجام فعالیتهای احساسی و عاطفی و رانندگی شبیه سازی شده اشاره کرد که در هر زمینه محققین زیادی کار کرده اند و به نتایج قابل قبولی دست یافتهاند.
. 113
5-2- طیف سنجی نمونه های صحرایی.. 114
5-3- نتایج حاصل از پردازش تحلیل مولفه های اصلی (PCA) 115
5-4- بررسی نتایج الگوریتم انطباق سیمای طیفی (SFF) 115
5-5- بررسی پتانسیل های معدنی و اقتصادی.. 117
5-5-1- نتایج حاصل از پردازش پالایش تطبیقی تنظیم کننده آمیخته (MTMF) 118
عنوان صفحه
5-6- ارزیابی و درستی سنجی نتایج.. 118
5-7-1- گنبد نمکی های کرمستج و سیاه تاق.. 123
5-7-2- گنبد نمکی های کنار سیاه (کوه گچ) و جهانی.. 123
5-8- جمع بندی.. 125
5-9- پیشنهادات.. 127
منابع فارسی.. 128
منابع انگلیسی.. 131
1-1- کلیات
سنجش از دور با زمین فیزیک و زمین شیمی به عنوان روشی استاندارد در بسیاری از برنامه های اکتشاف مواد معدنی، به ویژه در مناطق دور دست جهان که به خوبی نقشه برداری نشده اند، پذیرشی عام یافته است. این پذیرش به ویژه در مناطق خشک و نیم خشک، جایی که پوشش گیاهی، سنگها وخاک حاصل از آنها را از نظر پنهان نمی کند، صادق است. همچنین، سنجش از دور از راه عکسهای هوایی و ماهوارهای نقش مهمی در تهیه نقشههای سنگشناسی، تحلیلهای سنگشناختی و اکتشاف منابع معدنی ایفا می کند (Leeg, Christopher, 1944). با توجه به اینکه در این پژوهش از تصاویر سنجنده استر استفاده می شود، بنابراین ضروری است که ابتدا مختصری به معرفی آن پرداخته شود.
سنجنده استر[1] محصول مشترک آمریکا[2] و ژاپن است که بر روی ماهواره ترا[3] قرار دارد و در سال 1999 به فضا پرتاب شد. این سنجنده نسبت به سنجندههای چند طیفی[4] قدیمیتر از توان تفکیک طیفی بالاتری برخوردار بوده و دارای توانایی بهتری در تمایز واحدهای سنگشناختی میباشد (Fujisada,1995; Iwasaki et al., 2002). بنابراین با توجه به مطالعات انجام شده بر روی سنجنده استر و توانایی این سنجنده در بارزسازی واحدهای سنگی، در این پژوهش از داده های این سنجنده برای بارزسازی، تفکیک واحدهای سنگشناختی و پتانسیلیابی استفاده شد.
در طبیعت اطراف ما پدیدههای طبیعی بسیار شگفتانگیز و پیچیدهای در جریان هستند از جمله وجود گنبدهای نمکی که به صورت طبیعی در بعضی از مناطق شکل گرفته و دارای مشخصات و خاصیت و نیروی طبیعی بسیار متحیر کننده ای میباشند. بطور کلی، ساختهای گنبدی را میتوان بعنوان ساختهایی تعریف کرد که در نتیجه نیروهای که از پائین به بالا اثر می کنند تشکیل میشوند. گنبدهای نمکی عمدتا˝ از ترکیبات تبخیری هالیت (نمک طعام و نمک صنعتی)، انیدریت و ژیپس (گچ) هستند. علاوه بر رسوبات تبخیری میتوان به عناصر فلزی و مواد رادیو اکتیو نیز اشاره کرد؛ اما آنچه که مهم است وجود درصد ذخایر نفت و گاز فراوان همراه با گنبدهای نمکی است.
ته نشین شدن رسوبات تبخیری در ادوار گذشته، لایه های ضعیفی از نمک را به وجود آورده است که هم اکنون در اعماق زمین قرار دارد. صعود نمک منجر به ایجاد یک برآمدگی در سطح زمین شده و نهایتا˝ زمین را میشکافد و کوههایی از نمک به صورت گنبدنمکی بر روی زمین ظاهر می شود. ایران از نظر رسوبات تبخیری بسیار غنی است و بهترین نمونههای گنبدهای نمکی شناخته شده در دنیا مربوط به جنوب ایران و خلیج فارس است (شکل1-1). تعدادی گنبد نیز در جنوب استان سمنان و کرمان وجود دارد که از دریاهای عظیم ولی کم عمق تشکیل شده و اکنون در چندین کیلومتری عمق زمین مدفون هستند (صمدیان،1369) . در این تحقیق سعی می شود با بهره گرفتن از داده های فروسرخ بازتابی استر به تحلیل و نقشه برداری سنگشناختی گنبدنمکی دهکویه لار پرداخته و پتانسیلهای معدنی آن معرفی شوند.
شکل1-1- توزیع گنبدهای نمکی جنوب ایران و زاگرس (www.ngdir.ir).
1-2- طرح موضوع تحقیق و اهمیت آن
به طور کلی برجستگیهایی که توسط نمک به علت حرکات و بالا آمدن آن ایجاد میگردد، گنبدنمکی[5] نامیده می شود. همچنین گنبدهای نمکی حاوی کانیهای باارزشی هستند که میتوانند نقش قابل توجهی در صنعت داشته باشند. از جمله منابع اقتصادی با ارزش در گنبدهای نمکی، کانی هالیت یا نمک طعام است که در بسیاری از صنایع شیمیایی، دارویی و غذایی به میزان بسیار زیاد کاربرد دارد. از ترکیبات و ناخالصیهای مهم همراه با گنبدهای نمکی میتوان به گوگرد، گچ، هماتیت، پتاس، خاک سرخ وغیره اشاره کرد. بخشی از ذخیرههای نفتی و گازی دنیا در ارتباط با گنبدهای نمکی هستند. این ذخایر در اثر مهاجرت هیدروکربن برای پر کردن خلل و فرج ناشی از ایجاد تاقدیسهای زیرزمینی که همرا با حرکات نمکی است ایجاد میشوند. گنبدهای نمکی از نظر زیست محیطی نیز حائز اهمیت هستند و به دلیل شوری بالای خود میتوانند باعث کاهش کیفیت آبهای سطحی و آبخوانهای کارستی مجاور شوند. علم دور سنجی با تشخیص محل گنبدنمکی مورد مطالعه و واحدهای سنگشناختی آن می تواند گام موثری در شناخت بهتر آن بردارد. در این تحقیق با بهره گرفتن از فناوری سنجش از دور، ویژگیهای طیفی انواع واحدهای سنگی گنبدنمکی دهکویه لار واقع در جنوب استان فارس مطالعه و پس از اجرا کردن این ویژگیها بر روی داده های استر، نتایج آن به صورت تحلیل سنگشناختی ارائه خواهد شد.
1-3- هدف از تحقیق
در این پژوهش از داده های سنجنده استر مربوط به منطقه لارستان برای تحلیل سنگشناختی و پتانسیلیابی معدنی گنبدنمکی دهکویه استفاده شده تا با بررسی ویژگیهای سنگشناختی آن با بهره گرفتن از داده های VNIR+SWIR سنجنده استر، به شناسایی ویژگیهای طیفی و بارزسازی دقیقتر واحدهای سنگشناختی پرداخته، آنها را براین اساس ردهبندی کرده و سپس این ویژگیها را برای تشخیص و معرفی اندیسهای معدنی گنبد بکار بریم. در نهایت با تحلیل نتایج پردازشهای انجام شده، یک نقشه زمین شناسی از منطقه ارائه خواهد شد.
با توجه به مطالعات پیشین صورت گرفته بر روی گنبدهای نمکی منطقه لارستان که از تنوع سنگشناختی و پتانسیل معدنی برخوردار میباشند، گنبدنمکی مورد مطالعه نیز امکان تنوع سنگشناختی و پتانسیل معدنی را خواهد داشت بر این اساس میتوان با بهره گرفتن از داده های دورسنجی واحدهای مختلف سنگشناختی را از هم تفکیک و در صورت دارا بودن اندیسهای معدنی، گنبدنمکی مورد مطالعه را به عنوان ذخیرهای از پتانسیلهای معدنی معرفی کرد. از آنجایی که تاکنون از طریق پردازش داده های استر، در مورد تفکیک واحدهای سنگی و شناسایی ذخایر و پتانسیلهای معدنی گنبدهای نمکی تحقیق زیادی صورت نگرفته، و گزارشی در این خصوص از گنبدنمکی دهکویه در دست نیست، این پژوهش می تواند رهیافت جدیدی در این زمینه باشد و در نوع خود از اولین گامها به حساب میآید.
1-4- موقعیت جغرافیایی منطقه مورد مطالعه
گنبد نمکی دهکویه (سینه سفید) از نظر جغرافیایی بخشی از شهرستان لارستان در جنوب استان فارس میباشد که در فاصله 320 کیلومتری جنوب شیراز و 27 کیلومتری شمالشرق لار واقع است ( شکل 1-2 ).
شکل 1-2- موقعیت گنبدنمکی دهکویه در ایران.
این عارضه طبیعی از نظرموقعیت جغرافیایی محدودهای بین طول54 درجه و 28 دقیقه و 16 ثانیه شرقی و عرض 27 درجه و 54 دقیقه و30 ثانیه شمالی را به خود اختصاص داده است و قابلیت دسترسی به آن از طریق مسیر شیراز – جهرم – دهکویه و جاده خاکی با طول تقریبی 61/3 کیلومتراست که این مسیر نزدیکترین راه دسترسی به گنبدنمکی دهکویه میباشد. علاوه بر این مسیر، یک جاده خاکی دیگر با طول تقریبی 11 کیلومتر وجود دارد که از روستای دهکویه میگذرد. شکل ظاهری گنبد تقریبا˝ لوبیایی، که قطر بزرگ آن با روند شمال غرب – جنوب شرق 11 کیلومتر و قطر کوچک آن به طور متوسط نزدیک3 کیلومتر بوده و مساحتی نزدیک به 33 کیلومتر مربع را اشغال میکند. از نظرتوپوگرافی گنبد را میتوان به یک بخش مرتفع و دو بخش پست در نواحی غربی و شرقی تقسیم کرد که بخش مرتفع مرکز اولیه برونزدگی گنبد میباشد. قسمت های پست در نواحی غربی و شرقی یکسان نمی باشد و قسمت غربی تقریبا˝ کمتر از یک سوم قسمت شرقی میباشد.
گنبد نمکی دهکویه از شمال به رسوبات کواترنری، سازند آسماری– جهرم (ائوسن آغازین – میوسن آغازین)، عضو چمپه (میوسن پایینی) و عضو مول از سازند گچساران (میوسن بالایی)، از جنوب به عضو چمپه و مول، عضو گوری از سازند میشان (میوسن میانی-بالایی)، رسوبات کواترنری و سازند آغاجاری (میوسن پایانی – پلیوسن پایانی)، از غرب به رسوبات کواترنری و از جنوب شرقی با سازند بختیاری در تماس میباشد.
1-4-1- مسیرهای دسترسی به دهکویه
– مسیر شیراز- جهرم- دهکویه: این مسیر نزدیکترین راه دسترسی به دهکویه است.
– سایر مسیرها: مسیرهای فرعی دیگر مانند (لار- اوز- دنگز- دهکویه) و مسیر شیراز- جهرم- جویم- دنگز- دهکویه و مسیر داراب- دهکویه نیز وجود دارد که ارتباط منطقه با شهرهای دیگر را برقرار میسازند (شکل 1-3).
شکل 1-3- راه های دسترسی به روستای دهکویه و شهر لار (اطلس راههای ایران،1387).
1-4-2- جغرافیای طبیعی روستای دهکویه
روستای دهکویه با 875 کیلومتر مربع مساحت در جنوب ایران قرار دارد. این روستا از جهات شمال و شمال شرقی و شمال غربی به شهرستان زرین دشت و بخش بنارویه، از غرب و جنوب به دهستان حومه و شهر گراش و از سمت غرب و جنوب غربی با دهستان بیدشهر و شهر اوز در ارتباط است.
منطقه دهکویه از نظر تقسیمات کشوری تابع بخش مرکزی لار بوده و شامل روستای دهکویه – روستاهای کورده – بریز و دنگز است. دهکویه به عنوان مرکز، در عرض جغرافیایی 27 درجه و 51 دقیقه و طول جغرافیایی54 درجه و 25 دقیقه قرار دارد. ارتفاع متوسط دهکویه از سطح دریا 1010 متر است و در 27 کیلومتری شمال شرق شهر لار در کنار جاده لار به جهرم قرار دارد. قله رشته کوه کورده با 2171 متر ارتفاع بلندترین نقطه و نقطهای واقع در شمال غربی دشت دنگز با 785 متر ارتفاع از سطح دریا پستترین نقطه منطقه دهکویه میباشند. جمعیت منطقه دهکویه 13هزار نفر میباشد که 6 هزار نفر آن در روستای دهکویه ساکنند (امید علی معزی،1383).
1-4-3- آب و هوای دهکویه
آب و هوای دهکویه مانند دیگر مناطق لارستان گرم و خشک است. در تابستان دمای هوا تا ۴۸ درجه سانتی گراد نیز میرسد و در زمستانها به ندرت دمای هوا به صفر یا زیر صفر میرسد و فقط چند روزی آبها یخ میزنند. میزان بارندگی سالانه به طور متوسط ۲۰۰ میلیمتر میباشد که بیشتر آن در بین ماههای آبان تا اسفند میبارد و در فصل تابستان بارانهای موسمی میبارد که مردم به آن «چل پسینی» میگویند زیرا بیشتر روزها هوا ابری است و به صورت پراکنده باران میبارد. بر اساس آمار و اطلاعات اداره کل هواشناسی از سال 1370 تا سال 1390 متوسط میزان دمای سالیانه 6/22 تا 3/24 و حداقل مطلق دما 8/3 تا 0/4 و حداکثر مطلق دما 45 تا 8/48 درجه سانتیگراد است. طی دوره 21 ساله مذکور متوسط دما حدود 4/22 متوسط حداقل دما حدود 6/1- و متوسط حداکثر دما 19/46 درجه سانتیگراد است. در این مدت گرمترین ماه سال تیر و به ندرت مرداد و سردترین ماه به طور عمده دی یا بهمن ماه بوده است.
توربین گاز مولد نیرویی است كه مقدار زیادی انرژی را نسبت به ابعاد و وزنش تولید میكند. این وسیله دربیست سال گذشته خدمات قابل توجهی را در عرصه های صنعت و تكنیک ارائه نموده است.
امروزه كاربرد توربین های گاز در نیروگاه ها و به عنوان مولد برق بسیار با ارزش وحیاتی میباشد.
علاوه بر ان در صنایع دیگر مانند صنایع پتروشیمی،صنایع فضایی،سكوهای دریایی،ترن ها و غیره كاربرد گسترده ای پیدا كرده است.در مورد معایب توربین گازی میتوان به پایین بودن بازدهی و لزوم تعمیرات اساسی بعد از تعداد ساعات كاركرد كمتر و تغییرات قدرت و بازدهی ان بر اساس تغییرات جوی اشاره نمود. امارهای موجود حاكی از ان است كه در حدود 38 درصد از ظرفیت نیروگاه های كل كشور از طریق 176 واحد توربین گازی با ظرفیت اسمی 9500 مگاوات تامین میشود. اما به علت شرایط اب و هوایی كشور خصوصا در مناطق مركزی و جنوب كه عمدتا تابستانهای گرم و طولانی دارد این توربینها با افت قدرت و بازدهی مواجهه میشوند. به طوریكه میتوان گفت حدود 1900 مگاوات(20 درصد توان اسمی) از ظرفیت توربین گازی در این فصول كاهش می یابد.
تئوری توربین های گازی خیلی زودتر از زمانیكه امكانات تكنولوژیكی به مهندسین توانایی ساخت آنها را فراهم اورد،مطرح شد.در حال حاضر كاربرد توربین های گاز بسیار متنوع و گسترده شده است و آنها را به یک وسیله قابل اعتماد و موثر در ابزار مولد قدرت تبدیل كرده است.یكی از اصول اساسی در طراحی، اصل صرفه جویی انرژی و بهینه سازی مصرف است.یكی از روش های تولید اب شیرین استفاده از انرژی خروجی اگزوزهای توربین گازی میباشد
در این روش ضمن جلوگیری از اتلاف انرژی ، آلودگی محیط زیست نیز كاهش می یابد.تا كنون كوششهای زیادی در جهت افزایش عملكرد توربین های گازی انجام شده است و برای بهبود كارایی بیشتر توربین در اجزاء مختلف توربین اصلاحاتی صورت گرفته شده به نظر می رسد با توجه به وضعیت نیروگاه های کشور نیروگاه های گازی بهترین گزینه موجود می باشند. توربینهای گازی به دلیل مزایایی نظیر راندمان بالا، توان تولید نسبتا زیاد، قابلیت استفاده مستقیم از گاز طبیعی به عنوان سوخت و هزینه سرمایه گذاری نسبتا پایین، امكان استفاده در سیكلهای تركیبی و سیستمهای تولید همزمان توان و حرارت به عنوان یكی از مهمترین و پر استفادهترین ابزار تولید توان مطرح می باشند. توربینهای گازی در موارد بسیاری چون نیروگاه های تولید برق و ایستگاه های افزایش فشار گاز طبیعی به كار گرفته می شوند
بر طبق امار ارائه شده در 80 درصد توربین های گازی از انواع صنعتی بزرگ كه در سراسر جهان در حال كار هستند در بین سالهای 1965 تا 1975 راه اندازی و مورد استفاده قرار گرفته اند. این توربین ها كه تعدادشان نیز قابل توجه است، كاندیدهای مناسب و ایده ال برای اعمال تكنیک های جدید هستند. تغییرات و پیشرفت های موجود در جهت افزایش راندمان، كاهش آلودگی، توجه به مسائل زیست محیطی واستفاده هر چه بهتر از قابلیت كاردهی انرژی موجود میباشد.
در سالهای اخیر، حجم زیادی از مقالات و پروژه های پژوهشی در کشورهای حاشیه خلیج فارس و شمال آفریقا به استفاده از انرژی های نو و انرژی های بازیافت شده در صنعت برای تولید آب شیرین اختصاص یافته است.
یکی از مهمترین مسائل در طراحی و اجرای اینگونه طرحها توجه به کیفیت آب شور مورد استفاده، شرایط جغرافیای محل اجرای طرح و جانمایی نیروگاه می باشد. ضمن اینکه ظرفیت تولید آب شیرین که تابعی از توان خروجی نیروگاه وهزینه های مستقیم وغیر مستقیم می باشد خود نیاز به پژوهش تخصصی را نشان میدهد.سیستمهای دو منظوره به طور گسترده ای برای تولید همزمان آب و توان مورد استفاده قرار میگیرد. در ان سیستمها بخار در دما و فشار بالا در یک توربین گازی منبسط میشود و تولید توان قبل از شیرین سازی اب صورت
میگیرد. چیدمانهای مختلف از این سیستمهای دو منظوره قابل دسترسی است تولید توان توسط انرژی حرارتی گازهای احتراقی در توربین راهبری شده و از خروجی به منطور تولید بخار در محدوده فشار كم تا متوسط در دیگ بازیافت استفاده میشود. انتخاب یک سیستم تولید همزمان نیاز به ارزشگذاری فاكتورهای اقتصادی و ترمودینامیكی دارد. نسبت تولید توان به آب شیرین در سیستمهای دومنظوره تجاری به طراحی واحد بستگی مستقیم دارد.این نسبت در یک سیستم دو منظوره توربین گازی و ابشیرین كن تبخیری چند مرحله ای از 8 مگاوات به ازای یک میلیون گالن انگلیسی در روز تا حدود 20 مگاوات متغیر است
سیكل توربین گازی با هدف تولید همزمان حرارت سبب كاهش مصرف سوخت در مقایسه با سیستمهای مجزای تولید توان و آب شیرین میشود
در سیستمهای تبخیر ناگهانی چند مرحله ای تبخیر ناگهانی ناشی از كاهش ناگهانی فشار مایعی است كه قبلا درجه حرارت ان به نزدیک نقطه جوش رسیده است.فرایند تبخیر ناگهانی چندمرحله ای به صورت تبخیر آب دریا و میعان بخار حاصله به منظور تولید آب خالص میباشد. سیستم های MSF
به طور معمول شامل سه بخش اصلی به صورت زیر است:
شكل (1-1) شماتیک یک واحد تبخیر فلش چند مرحله ای
شكل (2-1) آبشیرین كن تبخیر ناگهانی چند مرحله ای یكبار گذر
سیستم های MSF به صورت یكبار گذر و با گردش مجدد وجود دارند.
در مقام مقایسه به دلایل زیر، سیستم با گردش مجدد پساب از سیستم یكبار گذر بهتر است:
افزایش تعداد مراحل طرح را از نظر مصرف انرژی مقرون به صرفه میكند. میتوان از گازهای خروچی توربین گازی و بخار با فشار پایین به عنوان منبع حرارتی استفاده كرد.
تبخیر ناگهانی موجب میشود دستگاه آب شیرین كن با طول عمر بیشتر و بدون رسوب كار كند بی آنكه ظرفیت آب تولیدی كم شود،از طرفی میزان رسوب گذاری بر میزان تولید سیستم MSF تاثیری نداشته و این تاثیر در بازدهی حرارتی سیستم ظاهر میشود.
اهم پارامترهای تاثیر گذار در یک سیستم تبخیر ناگهانی شامل ماكزیمم دمای آب شور(TBT) ،دبی آب شور گردشی[1]،دبی و دمای بخار ورودی به بخش انتقال حرارت ، دبی ورودی آب دریا و دماهای ورودی و خروجی آب دریا میباشد.
ماكزیمم دمای آب شور TBT)) مهمترین عامل تعیین كننده عملكرد سیستم MSF است به دلیل محدودیت های ناشی از خوردگی و رسوب گذاری ،این مقدار نباید از حد معینی بیشتر باشد،غلظت و نوع مواد شیمیایی موجود در آب تعیین كننده مقدار حداكثر TBT میباشد در صورت كاهش بیش از حد مقدار TBT،اختلاف فشار لازم در كندانسور خروجی تامین نمیشودو دفع گازهای غیر قابل تقطیر میسر نخواهد شد.دمای آب شور در محفظه تابعی از دمای آب خنك كن،شرایط سطوح انتقال حرارت و عملكرد اجكتور میباشد.
یكی دیگر از پارامترهای كلیدی در طراحی سیستمهایMSF دبی آب شور گردشی میباشد. افزایش دبی آب شور گردشی موجب افزایش نرخ تولید آب شیرین میشود.
اما این امر تاثیر معكوس بر روی نسبت عملكرد[2] سیستم خواهد داشت.این پارامتر به عنوان نسبت آب خالص تولیدی به بخار ورودی به بخش انتقال حرارت تعریف میشود.كاهش بیش از حد دمای آب دریا منجر به كاهش دبی آب ورودی میشود و این مساله سرعت رسوب گذاری در سیستم را زیاد میكند. در اینگونه مواقع مقداری از آب شور دفع شده از سیستم را به آب شور ورودی قبل از بخش دفع حرارت پمپ میكنند كه موجب افزایش دما و سرعت مورد نیاز آب شور ورودی به بخش دفع حرارت میشود
در طراحی پایه ای[3] برای یك سیستم جدید و در بازسازی[4] سیستمهای موجود میبایست دستیابی به اهداف زیر تا حد امكان مدنظر قرار گیرد.
در آسیب شناسی فرهنگی تجدد در هنر معاصر ایران با تأکید بر هنر نقاشی در دوران معاصر این پژوهش در پنج فصل تدوین گردید. در فصل نخست پیرامون کلیات پژوهش اشاره می شود. در فصل دوم با نگاهی به هنر معاصر ایران و معرفی انواع تغییرات در هنر تصویری نقاشی از قبل از انقلاب تا بعد از انقلاب دقت نظر داریم و در بخش پیشینه پژوهش به مطالعات مرتبط با پژوهش که پیش از این تحقیق صورت گرفته است معرفی شدند. در فصل سوم به بررسی تجدد در قالب معرفی مدرنیسم، مدرنیته و مدرنیزاسیون و هنر مدرن و ویژگی های آن توجه شده است. فصل چهارم به آسیب شناسی هنر معاصر ایران در تاثیرپذیری از هنر مدرن پرداخته است. در این فصل محقق سعی نموده که بتواند از منظر محتوایی، مخاطب و تأثیرپذیری اجتماعی به بررسی اثرات هنر مدرن بر هنر معاصر ایران بپردازد . در فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادات اراده شده اند. در واقع با انجام این تحقیق تأثیرپذیری از ظاهر مدرنیسم در آثار ایرانی علاوه بر عدم شناخت مدرنیسم در ایران باعث تغییرات عمیقی در ساختار هنر ایرانی در مطابقت با فرهنگ شرق و غرب مشاهده نمی شود.
1-2 بیان مسأله
در پرداختن به هنر مدرن دیدگاه های متعددی درباره آن وجود دارد. هر چند نمیتوان هر تأثیری را ناخوشایند قلمداد نمود اما توجه به هنر مدرن در صد سال اخیر با توجه به خاصیت فرهنگی جامعه ایران که در تقابل با ارزش های این جامعه امواج متعددی بر آن تأثیر می گذارند لزوم دقت توجه به هنر مدرن به عنوان دوره ی تجدد که با حمایت دولتهای وقت نیز همراه بوده است زمینه ای برای استفاده از مولفههای فرهنگی تمدن سایر ملل در صورت استفاده است تا بتوانیم به الگویی مقبول و ماندگار در هنر ایرانی دست بیابیم.
بررسی تاثیر مدرنیسم در نقاشی معاصر ایران و جایگاه نقاشی ایرانی در جامعه و سطح جهانی علاوه بر پیش اگهی لازم در مورد بستر فرهنگی لازم در ارتباط با شکل گیری هنرهای گوناگون، بازبینی هویت هنری و تلاش برای تجلی خلاقیت هنرمندانه می تواند در هماهنگی با آسیب شناسی تجدد در هنر مدرن مورد توجه قرار گیرد. آنچه در مطالعات پیشین مشاهده شده است هر کدام از سویه ای متفاوت به آسیب شناسی و یا لزوم نقد در هنر معاصر ایران متأثر از مدرنیسم توجه دارند. این پژوهش تلاش دارد تا به علت علاقه محقق در این زمینه در ارتباط با هنر نقاشی مولفه های تأثیرگذار را شناخته تا در پاسخگویی به پرسش های پژوهش تلاشی در خور صورت گرفته باشد.
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش
اهمیت توجه به هنر به عنوان مهمترین عامل شناسایی و معرف هویتی ملت ها در هر دوره ای علاوه بر اینکه بنیان های فکری آن جامعه و اعتقادات حاکم را نشان می دهد می تواند زمینه ای برای روند رو به رشد فعالیت های پژوهشی و کاربردی در زمینه علم و هنر باشد. از این رو اهمیت هنر مدرن به عنوان موجی دامنه دار با آغاز در عصری که تغییرات عمده در ساختار فرهنگ و حکومت ایران صورت گرفته است می تواند زمینه ای برای دریافت ضعف ها و رسیدن به استانداردهای مقبول هنری در آفرینشگری باشد.
ضرورت موضوع از آن روست که هنر ایرانی در دوره های متعدد دستخوش تغییرات متعددی شده است و بارزترین نمونه ان در دوره اسلامی است اما توجه به فاکتورهای هنر ایران باستان با توجه به ارزش های اسلامی و اعتقادی زمینه ای برای حفظ و یا بیانی رمزگونه در هنر دینی و اسلامی ایران گردید که آنرا معطوف به این ملت نموده و در دوره های متعدد توانسته است معرف جامعه اسلامی باشد. توجه به تغییرات دامنه داری که در فرهنگ و هنر ایران وجود دارد با توجه به زمینه های ارتباطی گوناگون فرصتی برای توجه به ارزش ها و دریافت عمیق فلسفه هنری است که می تواند به جای یک کالای وارداتی خود را در قالب تجلی بخشی از هنر ایرانی نشان دهد. در این مورد به دلیل استفاده از فاکتورهای جهانی هنر ایران باید بتواند زمینه ارتباط عمیق تر با مخاطب باشد به گونه ای که استمرار و تدوام اندیشه در هنر ایرانی آن را متمایز نماید. دریافت این واقعیت که نمی توان از تغییراتی که در جهان رخ می دهد بی تفاوت بود زمینه ای برای دقت نظر و عمیق اندیشی هنرمندان نوگرای امروزی نیز خواهد داشت.
1-4 اهداف تحقیق
1-5 پیشینه پژوهش
کتب و مقالات بسیاری در زمینهی نقاشی ایرانی، تاریخچه و اقلام آن در طی سالیان نگاشته شده است و پژوهش هایی در باب هویت ایرانی، مدرنیسم و تاثیر و تاثر از هنر غرب در هنرهای تجسمی صورت گرفته است. از جمله این کتابها میتوان به «تاریخ نقاشی ایران» و «نقاشی انقلاب» مرتضی گودرزی، «نقاشی ایران از دیرباز تا امروز» رویین پاکباز، «نقاشی قهوه خانه» حسین میرمصطفی، «پیشگامان هنر معاصر ایران» محمد شمخانی، «هنرمند ایرانی و مدرنیسم» کامران افشار مهاجر اشاره نمود. مقالات و پایان نامه هایی نیز به شرح زیر در این زمینه نوشتع و تدوین شده اند.
نادعلیان (1379) ،«سرانجام مدرنیزم در غرب و تحلیلی از تاثیرات هنر مدرن بر نقاشی معاصر ایران»، اشاره دارد که بسیاری از محققان و اندیشمندان معاصر غرب اعتقاد دارند که دوره تاریخی مدرنیزم به پایان رسیده و تاریخ مصرف آن گذشته است. با وجود این در ایران امروز، شیوه هنری مدرن آن هم از نوعی که در نیمه اول قرن بیستم رایج بوده، یعنی مدرنیزم کلاسیک (classical moddernism) در حال رشد است. ویژگی های هنر مدرن را در پویا بودن آن می داند و تاثیرپذیری از بعضی از شیوه های هنری مدرن غرب اجتناب ناپذیر میداند و حتی در مواردی به تحول هنر نقاشی معاصر ما کمک می کند. اما موضوع بغرنج و غیرقابل قبول این است که جمعی از نقاشان معاصر ما با اشعار معاصر بودن، امروزی بودن و پیشرو (avant-garde) بودن، هنر گذشته غرب را به صورت ناقص یا حرفه ای تقلید و به نسل جوان ایران امروز تحمیل می کنند.
شادقزوینی (1388)، در مقاله «آسیب شناسی نقد هنر در جامعه معاصر ایران»، جایگاه نقد هنر را در جامعهی معاصر ایران نقد هنر را مناسب و با اعتبار نمی داند. یکی از معضلات اساسی در باب مباحث نقد هنری را عدم پیشینهعلمی معتبر و کارا دانسته که هرکس با هر اندازه شناخت و سواد خود را محق میداند که در این حیطه داد سخن دهد و به ارزیابی آثار و عملکردهای هنری بپردازد. در باور جامعه معاصر ما مباحث هنری و به خصوص هنرهای تجسمی امری منفعل و غیر ضروری به نظر میرسد و تولیدات هنری نیز بیشتر جنبهی لذت و سرگرمی دارند تا فرهنگسازی.ازاینرو مقولات تئوریهای هنری چه در حوزهی پژوهشها و چه در زمینهی چاپ و نشر مقالات و اندیشهها زیرمجموعهی حوزه علوم انسانی قلمداد میشود و انتظارات چندان کاربردی و عمیقی از آن نمیرود.
شاد قزوینی (1388) در پایان نامه کارشناسی ارشد «بررسی تاثیر متقابل مد و جنبش های نقاشی معاصر» اشاره دارد که با ظهور مدرنسیم به واسطهی بسیاری از تحولات عمده و سرنوشتسازِ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و هنری جایگاه مُد بیش از جنبهی مصرف کاربردی و لوکس آن در نظر گرفته میشود و مُد حیطهی گستردهای از تعاریف فرهنگی و اجتماعی را در خود جای میدهد؛ به ویژه در عرصهی هنر و به خصوص نقاشی. از نیمه قرن بیستم به بعد، در جریانهای هنری معاصر، بیش از پیش شاهد هماهنگی میان هنر و مُد میشویم تا آنجا که در آثار برخی از هنرمندان این دو یکی میشوند و زبان واحدی را تشکیل میدهند.
رهبرنیا(1390) در پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان «هنر معاصر ایران در رویکرد به بازار جهانی هنر» بیان میکند که هنرمندان پیشروی ایران، تحت تأثیر مسایل جهانی شدن و دغدغههای محلی/ جهانی آن قرار دارند. وی خیزش هنر معاصر ایران در رویکرد به بازار جهانی هنر به صورت کلی مثبت و در راستای فرصتسازی، مغتنم می داند. با توجه به نشانههای اقبال اقتصادی که مبین کیفیت این آثار است، به نظر میرسد که در آیندهای نزدیک شاهد دستیابی هنر معاصر ایران به جایگاه ویژه خود در افقهای بزرگ جهانی خواهیم بود.
عابدوست و کاظم پور(1389)، در مقاله «جامعه شناسی مکتب سقاخانه ای»، به بررسی عوامل اجتماعی موثر در پیدایش مکتب سقاخانهای و تاثیرات نقاشی غربی پرداخته است. نتیجه حاصل نشان می دهد که؛ تقابل میان مدرنیسم و سنت در دهه 10و20ه .ش، سیاست اوج گیری مدرن گرایی در زمینه فرهنگی و هنری و دیگر زمینه ها و واکنش های روشنفکران مذهبی بر ضد غرب گرایی از عوامل موثر بر پیدایش این مکتب بوده است. وقایع هنری جامعه اروپایی تاثیر مستقیم در پیدایش این مکتب دارد. (همزمانی آن با پست مدرن تاثیر این سبک در نقاشی سقاخانه ای آشکار است.) ویژگی بازگشت به گذشته، استفاده از موتیفهای ایرانی با نگاهی نو به ترکیب بندی، التقاط گرایی وکثرت گرایی و تاکید به نشانه ها یادآور اندیشه های پست مدرن است، از طرفی رمز پردازی این آثار که ریشه در نمادهای کهن ایرانی داشت، یکی دیگر از دلایل موفقیت این گروه بود.
صادقی(1390)، در پایان نامه خود با عنوان «چگونگی بازتاب ادبیات در نقاشی و نگارگری معاصر ایران»، به بررسی چگونگی بازتاب ادبیات در نقاشی و نگارگری معاصر ایران است و اینکه هنرمندان معاصر تا چه اندازه به ادبیات و بازتاب آن در آثارشان توجه نشان می دهند. در نیتجه این پژوهش دریافت شد که رویکرد هنرمندان به ادبیات هر چند بسیارکم و قلیل است، در میان سیل آثار هنری معاصر؛ اما هر جا چنین توجهی در هویت نقاشی معاصر مطرح می شود، هنرمندان به نوعی عرفان مستتر در لایه های درونی آثارشان رهنمون می شوند که نهایتاً باعث هر چه زیبا و عمیق تر شدن آن اثر می شود.
1-6 فرضیه و سؤال های پژوهش
ورود ایدهی تجدد از غرب به ایران، با شناخت جامع از این ایده همراه نبود. ضمن اینکه چنین ورودی مورد مقبولیت عامه نیز واقع نشد. تأثیر این ناسازگاری را میتوان در کشاکش میان گرایش های سنتی و تجددطلبانه ای یافت که در حوزه ی هنرهای تجسمی معاصر ایران همچنان ادامه دارد. پرسشهایی که طرح می شوند عبارتند از:
1-7 نوع تحقیق
این تحقیق ار نوع نظری و بنیادی است. تحقیق بنیادی درجستجوی کشف حقایق و شناخت پدیده است و مرزهای دانش عمومی بشر را توسعه می دهند.