افزایش جمعیت و نیاز روز افزون کشور به محصولات جدید، منجر به احداث و توسعه فضاهای تولیدی و صنعتی گردید. تعدد و تنوع و ارتقای محصولات جدید در همه عرصههای زندگی و پاسخ به نیازهای عمومی باعث شد تا کارخانجات تولیدی، به سرعت گسترش یافته و در مدت کوتاهی نیاز روز افزون کشور به صنایع و کارخانجات پیشرفته و مدرن تفکر احداث شهرکهای صنعتی را پدید آورد.
رشد صنعت به صورت مجتمع، منطقه، ناحیه، قطب یا شهرک صنعتی پدیدهای گردید تا به لحاظ اهمیت از آغاز قرن بیستم میلادی در توسعه صنعتی کشورهای جهان و بهره گیری از امکانات و قابلیتهای هر منطقه مورد توجه ویژه قرار گیرد لزوم همگام شدن در راه صنعت و توسعه ملزم به در نظر گرفتن آمایش سرزمین و تقسیم نیروی کار در مناطق مختلف کشور با هدف توسعه صنعتی محورها و قطبها، مکانهایی را برای تجمع واحدهای صنعتی به صورت شهرک یا مجتمع، انتخاب و سازماندهی کند. این سازماندهی متأثر از عواملی مانند رشد جمعیت، اشتغال، محدودیت زمین، حفاظت و توسعه محیط زیست و تعیین کاربری زمینهای صنعتی میباشد (Forslid et al., 2002).
شهرک صنعتی مکانی است دارای محدوده و مساحت معین برای استقرار مجموعهای از واحدهای صنعتی پژوهشی و فنآوری و خدمات پشتیبانی از قبیل طراحی، مهندسی، آموزشی، اطلاع رسانی، مشاورهای و بازرگانی که تمام یا پارهای از امکانات زیر بنایی و خدمات ضروری را با توجه به نوع و وسعت شهرک و ترکیب فعالیتهای آن در اختیار واحدهای مذکور قرار میدهد. در چند دهه اخیر ایجاد و بهره برداری شهرکهای صنعتی رشد چشمگیری داشته است. ایجاد شهرکهای صنعتی که به منظور نیل به خودکفایی صنعتی کشور و منطقه، هدایت سرمایهها و بهره گیری از نیروی انسانی متخصص انجام میگیرد و فواید بسیاری در ارتقای سطح زندگی مردم، ایجاد کار، گردش سرمایه و بهره مندی انسانها دارد. اما اگر شهرک صنعتی و صنایع مستقر در آن بدون توجه به امکانات مکانی، منابع زیست محیطی و دستور العملهای رفتاری از جمله مقررات حفاظت محیط زیست، فیزیولوژی انسانها، گیاهان، حیوانات و مواهب طبیعی از قبیل آب، هوا و خاک، ایجاد شوند ممکن است باعث بروز اثرات ناسازگار شوند و بر خلاف اهداف مورد انتظار نتیجه دهند. بنابراین، اگر مکان شهرکها مناسب نباشد سرمایه هدر داده شده است (منوری، 1380).
بررسی شرایط کنونی ایران و ایجاد شهرکها و نواحی صنعتی در نقاط مختلف کشور، حتی پس از تصویب قانون شرکت شهرکهای صنعتی ایران نشان میدهد که نه تنها به مساله آمایش سرزمین چه در مقیاس ملی و یا منطقهای، حتی در شرایط حاضر توجه نمیشود و تقسیم کار و محدودة وظایف از دیدگاه کارشناسی مطرح نیست، بلکه سیاستها و اعمال نفوذها موجبات شکل گیری مسایل مرتبط با آمایش سرزمین شده و میشود (پولاددژ، 1373؛ دفتر برنامهریزی منطقهای، 1364).
با توجه به اینکه توسعه و محیط زیست دو موضوع جدایی ناپذیر میباشند ضروری است که با دستیابی و استفاده از ابزارهای مدیریت محیط زیست، در کلیهی برنامههای توسعه حداقل خسارت به منابع و محیط زیست وارد شود. اما عدم توجه به آثار و پیامدهای کوتاه
مدت و بلند مدت پروژههای مختلف، عمدتاً سبب بروز مشکلات اساسی برای انسان و طبیعت خواهد شد (منوری، 1389).
1-2- بیان مساله
مکانیابی مناسب برای ایجاد یک فعالیت در حوزه جغرافیایی معین، جزء مراحل مهم پروژههای اجرایی به ویژه در سطح کلان و ملی به شمار میرود. مکانهای نهایی باید حتی الامکان همه شرایط و ضوابط مورد نیاز را تامین نمایند ((Collins et al., 2001. از آنجا که مکانیابی دارای ماهیت مکانی است، بنابراین سامانه اطلاعات جغرافیایی ابزاری مطمئن با توانایی استفاده از لایههای اطلاعاتی متعدد و پردازش آن میباشد. همچنین با توجه به توانایی آن در مسایل تصمیم گیری و ادغام و رویهم گذاری لایههای اطلاعاتی موجب شده است جهت مکانیابی مناسب از این سامانه استفاده گردد (Kao and Lin, 1996). سامانه اطلاعات جغرافیایی ابزار مهمی جهت تهیه نقشه تناسب کاربری اراضی و طراحی مکانی برای برنامه ریزی و مدیریت هستند (Collins et al., 2001, Brail, 2001; Malczewski, 2004). برنامه ریزی مکانی شامل فنون تصمیم گیری است که از انواع تحلیل تصمیم گیری چند معیاره و ارزیابی چند معیاره مشتق میشود و ترکیب سامانه اطلاعات جغرافیایی با روش تحلیل تصمیم گیری چند معیاره یک ابزار قوی برای برنامه ریزی مکانی پدید آورده است (Malczewski, 2006). تحلیل تصمیم گیری چند معیاره یکی از انواع روشهای رایج میباشد که به وسیله سیستم پشتیبان تصمیم گیری به منظور سنجش مسیرهای متفاوت در اجرای یک عمل بر اساس عوامل متعدد و همچنین مشخص کردن بهترین مسیر پیاده سازی و اجرا میشود (Prakash, 2003).
عوامل موثر در انتخاب و اولویت بندی مکانی بسیار مهم و در عین حال متنوع و متعددند. برخی از این عوامل ثابت و ایستا و برخی پویا و متغیرند بدین معنا که با گذشت زمان تغییراتی در آن ها ایجاد میشود که اهمیت کمتر و بیشتر پیدا میکنند. در عین حال پارهای از عوامل موثر بر اولویت بندی مکانی، عینی و قابل محاسبه و برخی ذهنی و جنبه سلیقهای و شخصی دارند (Ramanathan, 2001).
اتخاذ تصمیمهای لازم در مورد تعیین و اولویت بندی مکانی از طریق پردازش فهرستی از معیارهای مختلف برای تعیین مناطق بالقوه امکان پذیر است. ارزیابی چنین فهرستی از معیارهای مختلف برنامه ریزان را در تصمیم گیری میتواند کمک کند (رستمپور، 1376).
1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
تعیین محل کارخانه، یکی از کلیدی ترین گامهای تأسیس کارخانه است، چرا که نتایج این تصمیم در بلند مدت ظاهر شده، اثرات بسزایی از بعد اقتصادی، محیط زیست، مسایل اجتماعی و … دارد. یکی از جنبههای تأثیرهای درون سازمانی، تاثیر مستقیم آن در سود دهی کارخانه خواهد بود و از بّعد برون سازمانی، ساخت کارخانههای بزرگ در یک منطقه میتواند شرایط مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیط زیست و غیره را تحت تأثیر خود قرار دهد. تعیین محل کارخانه از نظر اقتصادی نقش مهمی در میزان سرمایه گذاری اولیه به هنگام تأسیس کارخانه دارد. همچنین هنگام بهره برداری طرح، این تصمیم گیری، تأثیر کلیدی در قیمت تمام شده کالا را دارد.
احداث یک یا چند واحد صنعتی در مکانهای بهینه و در بهترین وضعیت ممکن، نه تنها گردش مواد و خدمات به مشتریان را بهبود میبخشد، بلکه کارخانه را در یک وضعیت مطلوب قرار میدهد. تصمیمهای مرتبط با انتخاب و فراگیری ویژگیهای مکانیابی یک مرکز، میتواند اثر بزرگی بر توانایی کسب و حفظ مزیت رقابتی باشد (Choo, 2003 Mazzrol and). ولی بی توجهی به مساله مهم مکان سبب میشود تا واحد تولیدی به سود دهی مورد نظر نرسد و از رسیدن به هدف خود بازماند. انجام مطالعات مکانیابی درست و مناسب، علاوه بر تأثیر اقتصادی بر عملکرد واحد صنعتی، اثرات اجتماعی، زیست محیطی، فرهنگی و اقتصادی در منطقه احداث خود خواهد داشت. در ضمن ویژگیهای منطقهای نیز به عنوان عامل کلیدی موثر در تعیین محل در مسایل مکانیابی محسوب میشوند. فراهم ساختن امکانات و تسهیلات زیر بنایی در مکانی دارای شرایط بهینه نسبت به سایر مکانها، به منظور ایجاد شهرکهای صنعتی، باعث ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی در آن مکان میگردد. ارزیابی و مطالعه مکانهای مختلف و با بهره گرفتن از روشهای گوناگون به منظور یافتن مکان مناسب برای تخصیص این امکانات و تسهیلات ضروری است. اما پیش از پرداختن به امر مکانیابی شهرک صنعتی (گر چه شهرکهای صنعتی ترکیبی یا چند منظوره، از رایج ترین نوع شهرکها هستند)، ابتدا باید نوع شهرک صنعتی بر اساس عملکرد آن با توجه به قابلیتهای و توانهای منطقه و بر اساس منابع تولید و در جهت سیاستهای آمایشی در سطح ملی و منطقهای مشخص گردد.
در زمان بهره برداری عادی از یک نیروگاه هسته ای، سیستم برق اضطراری در حالت آماده به کار می باشد. به گونه ای که در صورت وقوع رخداد پیشامد آغازگری مانند قطع برق خارجی نیروگاه، در عرض چند ثانیه باید به صورت خودکار راه اندازی شود. بنابراین، به منظور اطمینان از کار کرد دیزل ژنراتور در هنگام تقاضا، چگونگی انجام بازرسی، نگهداری و تعمیرات در این سیستم حائز اهمیت می باشد. از آنجا که دیزل ژنراتور ها مشخصات عملکردی خاصی دارند و در اثر فرسودگی (ageing) مشکلاتی را پیدا می کنند، لازم است تمهیداتی در طراحی آنها لحاظ گردد. ارزیابی قابلیت اطمینان کلاسیک به صورت گسترده در ایمنی نیروگاه های هسته ای به کار رفته است،اما بایستی در نظر داشت که بازرسی، تعویض و تعمیرات قطعات خراب شده در طول فواصل زمانی بر رفتار دینامیکی دیزل ژنراتور ها موثر است که در نتیجه استفاده از نتایج ارزیابی کلاسیک با گذشت زمان با خطای بیشتری توام می گردد.
در این پروژه، ارزیابی دینامیکی قابلیت اطمینان برای مدل کردن رفتار دینامیکی دیزل ژنراتور های اضطراری، با به کار بردن روش مونت کارلو صورت گرفته است که نشان دهنده تاثیر فرسودگی بر روی مقدار قابلیت اطمینان و قابلیت دسترسی در مقایسه با نتایج ارزیابی کلاسیک می باشد.
با به کار بردن دیاگرام بلوک قابلیت اطمینان دینامیکی و درخت خطای دینامیکی برای نشان دادن اثر فرسودگی بر روی مدل قابلیت اطمینان و به منظور سیاست نگهداری بهینه برای دستیابی به قابلیت دسترسی ماکزیمم برای سیستم دیزل ژنراتور های اضطراری نیروگاه هسته ای بوشهر پژوهش حاضر انجام شده است.
کلید واژه ها: دیزل ژنراتور اضطراری نیروگاه اتمی بوشهر، فرسودگی ، قابلیت اطمینان دینامیکی ،دیاگرام بلوک قابلیت اطمینان دینامیکی، درخت خطای دینامیکی، قابلیت دسترسی.
بخش اول : کلیات
۱-۱-۱- موضوع مهندسی قابلیت اطمینان
موضوع مهندسی قابلیت اطمینان، تحلیل خرابی سیستم ها و اجزای آن و تاثیر آن روی عملکرد قابل انتظار سیستم می باشد.(کرباسیان و طباطبایی ۱۳۸۸،۱۱)
تحلیل :
-خرابی :
خرابی، ایفا نکردن عملکرد مورد انتظار سیستم در مدت و شرایط معین می باشد.
-قابلیت اطمینان :
ایفای عملکرد مورد انتظار در مدت و شرایط معین می باشد.
-عملکرد مورد انتظار :
سیستمی که عملکرد مورد انتظار را انجام دهد، موفق یا قابل اعتماد است.
-تعریف سیستم :
مجموعه ی عناصر یا اجزایی مرتبط و به هم وابسته.
۱-۱-۲- طبقه بندی انواع سیستم
تکنیک های ارزیابی در محدوده وسیعی از نظام های مهندسی توسعه و مورد استفاده قرار گرفته است. در حقیقت سطح ارزیابی قابلیت اعتماد یک ارزیابی چند نظامه است. برای مثال در انجام ارزیابی های احتمالاتی تخصص های مهندسی برق، شیمی، ساختمان و غیره مورد نیاز می باشد. باید دقت شود که یک روش ارزیابی قابلیت اعتماد به تنهایی نمی تواند پاسخگوی کلیه نیاز های سنجش ایمنی باشد.
۱ . از نظر ماهیت (نوع) سیستم
۲ . از نظر کلیت (سطح) سیستم
۳ . از نظر درجه پیچیدگی
۴ . از نظر رفتار سیستم
۵ . از نظر عملکرد سیستم
در سیستم های با عملکرد مقتضی شرایط خرابی تک تک اجزا سیستم مجاز می باشد. اما سیستم باید بتواند به وظیفه خود عمل نماید. جزء خراب در صورت غیر قابل تعمیر بودن سیستم خراب باقی خواهد ماند، در صورت قابل تعمیر بودن سیستم، تعمیر یا جایگزین می شود. در حالت دوم فرایند تعمیر یا تعویض نباید در ماموریت سیستم وقفه ایجاد نماید.این سیستم خود به ۲ گروه زیر تقسیم می شوند:
۱. سیستم هایی که فاز کار آنها در نقطه ای در زمان، شروع می شود و در این نقطه سیستم چک شده و بنابراین در مدت کاری باید به وظیفه خود عمل نماید.
۲. سیستم هایی که یک فاز بیکاری در مدت ماموریت خود دارند.
برای هر سه نوع سیستم تابع احتمال خرابی نسبت به زمان در شکل (۱-۱) رسم شده است.
کلیات تحقیق، اولین فصل پایان نامه میباشد و هدف از آن آشنایی خواننده با موضوع تحقیق است، مطالب این فصل باید به نحوی باشد که با جملات بسیار ساده ابتدا مسئله تحقیق را مطرح کند و بعد از آن سوالات تحقیق را در راستای مسئله تحقیق مطرح نماید، از سویی دیگر اهمیت و ضرورت تحقیق را یادآور شود، سپس در ادامه تحقیق فرضیه های تحقیق و اهداف آن را مشخص کند، همچنین روش انجام پژوهش و متدولوژی تحقیق و نحوه گزینش متغییرهای تحقیق و پیشینهی تحقیق را بیان نماید، بعد از این مراحل، مدل مفهومی تحقیق را تعیین نماید، در انتها نیز به محدوده زمانی و مکانی تحقیق بپردازد و با روشی منطقی و هدفدار خواننده را به سوی موضوع مورد تحقیق هدایت نماید.
1-2.مسئله تحقیق
طبق پیش بینیها جمعیت شهری دنیا تا سال 2025 دو برابر شده و به بیش از 5 میلیارد نفر خواهد رسید که بیش از 90 % این رشد در کشورهای در حال توسعه خواهد بود (آدینه وند و دیگران،42:1391). شهرها به عنوان موتورهای رشد و توسعه اجتماعی دارای پتانسیلی باورنکردنی هستند که بی شک باید مورد توجه قرارگیرند (2005:50,Lewis and mioch). سنجش كار ایی مناطق از آنجا ضرورت می یابد كه در شر ایط امروز مناطق با كمبود منابع و امكانات روبهرو هستند. بنابراین، این منابع باید به گونه ای تخصیص داده شوند كه بتوان بیشترین تولیدات یا خدمات را از طریق منابع موجود عرضه كرد(زیاری و دیگران،1:1389). یکی از نیازهای هر سازمان در جهت حفظ توان پاسخگویی به شرایط رقابتی و مطالبات روزافزون محیطی، افزایش كارآیى سازمانی در كلیه سطوح است. پیش نیاز این امر، تدارک روشی برای سنجش كارآیى و یافتن نقاط ضعف واحدهای زیرمجموعه میباشد(انواری رستمی ودیگران،222:1390). ایجاد بهبود در هر سازمانی نیازمند اندازه گیری عملكرد سازمان، برنامه ریزی و هدفگذاری جهت بهبود عملكرد میباشد. با وجود پیشرفتهای قابل توجهی كه سالهای اخیر در طراحی چارچوبها و سیستمهای ارزیابی عملكرد رخ داده است، بسیاری از سازمانها همچنان بر معیارهای سنتی متكی هستند. ارزیابی عملكرد به كمك شاخصهای غیر مالی از موضوعاتی است كه طی دهه 1990 بسیار مورد توجه قرار گرفته است اینگونه شاخصها مزایای بسیاری را به همراه دارند. به عنوان مثال این شاخصها در مقایسه با شاخصهای مالی قابل درکتر و با اهداف و استراتژی های سازمان سازگارترند و در طول زمان براساس اقتضای محیط، قابل تغییر و انعطافپذیر میباشند(محمدی اردکانی،75:1388). سنجش میزان موفقیت سازمانها در بهره گیری از امکانات موجود، مقایسه عملکرد آنها باهم، شناسایی سازمان های ناکارآ و تشخیص منشاء ناکارآیی، بررسی نقاط قوت و ضعف و تحلیل آن و ارائه راهکار مناسب برای بهبود وضعیت، از دغدغههای مدیران و مسئولان سازمانهاست. استفاده از ابزارهای علمی می تواند اطلاعات مفیدی برای تصمیم گیری در خصوص بهبود شیوه های انجام عملیات و
تخصیص مناسب منابع به مدیران ارائه دهد(عالم تبریزوایمانی پور،140:1388). به عنوان یک اصل، عملكرد هر واحد سازمانی و یا سازمان تا آنجا كه میسر است باید اندازه گیری شود. وجود یا عدم وجود نظام ارزیابی عملكرد مؤثر و كارآمد با حیات و مرگ سازمان رابطه مستقیم دارد و فقدان آن را به عنوان بیماری سازمانی، قلمداد نموده اند. از سویی دیگر آنچه را كه نتوان ارزیابی نمود نمیتوان به خوبی اداره كرد. هرسازمانی برای اعمال مدیریت صحیح باید از الگوهای علمی ارزیابی عملكرد بهرهگیرد تا بتواند میزان تلاش و نتایج حاصل از كاركرد خود را مورد سنجش قرار دهد. یكی از ابزارهای كارآمد كه این مهم را محقق ساخته روش تحلیل پوششی داده هاست(طلوعی اشلقی و حسینی خضری،23:1386). با گسترش تکنولوژیهای جدید، وظایف مدیریت به طور عام و مدیریت شهری به صورت ویژه به سمت مسایلی از قبیل بهبود کارآیی، اثربخشی و در نهایت بهرهوری نه تنها در ابعاد بخشی، بلکه در ابعاد فضایی متمایل شده و موضوع مکان و فضا وارد مباحث مدیریتی و جزء لاینفک آن شده است. بهبود بهرهوری، مسئولیت اصلی مدیریت است که به افزایش قدرت رقابت پذیری شهرها منجر می شود. مدلها و روشهای مختلفی توسط صاحبنظران برای سنجش کارآیی سازمانها، کارخانهها، مناطق و غیره پیشنهاد شده است. یکی از مهمترین این روشها روش تحلیل پوششی داده ها است. این روش بر اساس روش فارل (Farell,1957) بنا شده که پیشنهاد داده است که برای سنجش کارآیی یک بنگاه خاص، عملکرد آن بنگاه با عملکرد بهترین بنگاههای موجود در آن صنعت مقایسه شود و سپس افراد دیگری مانند چارنز، رودز و کوپر این مدل را توسعه دادند (Cooper, 2007: 110). بنابراین از این روش برای مطالعات جغرافیایی (فضایی) در قالب واحدهای مدیریتی(DMU) استفاده می شود. با توجه به رقابت شهرها و سازمانها و نهادها و… و حاکمیت دنیای رقابتی و اصول توسعه پایدار و برنامه ریزی استراتژیک، که تاکید بر استفاده بهینه از منابع محدود و افزایش کارایی و اثربخشی دارند، سازمانها، نهادها و شهرداریها و… برای اینکه در دنیای رقابتی از رقبای خود عقب نمانند، باید یک ارزیابی از عملکرد خود داشته باشند تا بتوانند با استفاده بهینه از منابع موجود و افزایش کارایی خود به اهداف نهایی خود که افزایش رفاه، آسایش شهروندان است، دست پیداکنند. بنابراین با توجه به نقش شهرداری ها در ساماندهی مدیریتشهری و همچنین با توجه به اینکه شهرداری ها به لحاظ درآمدی خودکفا هستند، ضرورت بهره گیری از روشهای علمی به منظور بهبود و ارتقاء مدیریتشهری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و فضایی در راستای توسعه پایدار شهری بیش از پیش مطرح شده است. از سویی دیگر مشهد دومین کلانشهر ایران میباشد. و دارای جمعیت 2427316 نفر در سال 1385(سالنامه آماری 1390 شهرداری مشهد) میباشد. این شهر به علت وجود بارگاه مطهر امام رضا (ع) و سایر آثار گردشگری، تاریخی علاوه بر مجاوران سالانه 694473 گردشگر خارجی و حدود 32808213 گردشگر و زائر ملی جذب می نماید (رهنما و رضوی،149:1391). که خدماترسانی مطلوب به آنها یکی از عوامل دستیابی به رفاه و آسایش ساکنان و گردشگران داخلی و خارجی میباشد. از آنجایی که هنر مدیریتشهری، استفاده از حداقل امکانات برای دستیابی به حداکثر رفاه و آسایش شهروندان و پاسخگویی به نیازهای آنها است، نیاز به ارزیابی عملکرد خود دارد تا با افزایش کارایی، عملکرد خویش را بهبود بخشد و به مقصود خویش نایل شود. با توجه به نقش ملی و بین المللی شهرمشهد، شهرداریمشهد نیز باید با افزایش کارایی و بهبود عملکرد خود، اسباب رفاه شهروندان، زائران و گردشگران را فراهم آورد و به سمت توسعه پایدارشهری گام بردارد، در شهرها این واحدهای مدیریتی، شهرداریها، مناطق و نواحی تابعه را در برمیگیرد. شهرمشهد به13 منطقه و 42 ناحیه تقسیم شده، که هر منطقه متغییرها و شاخصهایی دارند که در تعیین و ارزیابی عملکرد مناطق شهرداری سهم بسزایی دارند. که سنجش کارایی با توجه به این شاخصها نقش موثری در مدیریت عملکرد شهر، دارند.
از اواسط قرن بیستم میلادی تحت تأثیر دستاوردهای جدید زبان شناسی، مطالعه کلامی نیز جان تازهای گرفته است، به طوریکه بررسی کیفیت شکل گیری متن، نحوه ایجاد ارتباط اجزای آن (انسجام کلامی) و بافت متن مورد توجه قرار گرفته است (آلن، 1380). در واقع هدف هر نویسنده ای این است که متن منسجمی را تولید و بتواند بین بافت و متن ارتباط برقرار کند و خواننده را از هموارترین و کوتاهترین مسیر به سوی معنای مورد نظر خود رساند.
میتوان گفت خواننده به طور طبیعی و متعارف هنگام مطالعه یک نثر و یا شعر ناخودآگاه در پی یافتن معنایی است که در درون خود اثر جای دارد. یک متن ادبی ممکن است که دارای معانی مختلفی باشد، خواننده معناهای مختلفی را از آن متون بدست آورد و این فرایند یعنی بدست آوردن معنا از متون، خوانش یا تأویل نام دارد.
بینامتنیت به این موضوع اشاره دارد که به طور کلی آثار ادبی به صورت تصادفی خلق نمی شوند، بلکه توسط آثار پیشین خود به وجود می آیند. نظریه پردازان بر این عقیده اند که این روند تنها در متون ادبی صدق نمی کند، بلکه شامل متون غیرادبی نیز می شود و تمامی متون فاقد معنای مستقل هستند.. پذیرش مواردی که گفته شد در واقع به رسمیت شناختن مفهومی است که امروزه آن را بینامتنیت می نامند. طرفداران این نظریه می گویند که هیچ گفته ای نیست مگر اینکه از گفته دیگری برگرفته شده باشد و هیچ قولی نیست مگر اینکه خود نقل قول باشد. گفته ها و برگرفته ها و قول و نقل قول ها دارای رابطه و شکل پیچیده ای هستند که موجب زایش متن های نو و حضور متن های پیشین در آنها می شوند (نامور مطلق، 1390).
اساس نظری بینامتنیت این است که هر متن میزبان است برای متن دیگر. یعنی اعتقاد بر این است که هیچ وقت یک متنی که صرفاً تولید فردی یک نویسنده باشد، وجود ندارد. در واقع هر متنی تولید جمعی است، بنابراین برای نشان دادن بهتر ارتباط بین متن و بافت می بایست ماهیت متن هایی که به عنوان متن های مهمان وارد بدنه شده اند را شناسایی کرد و نشان داد که کدام عوامل اجتماعی و فرهنگی باعث شده که یک نویسنده به جای تولید یک متن فردی، مطالب خود را از متون دیگر در بیاورد (آلن، 1380). تا سالیان قبل نیز محققان توجه چندانی به این مفهوم نداشته و فاقد حوزه مطالعاتی مستقلی بودند. سرانجام در قرن بیستم کریستوا، بانوی مهاجر بلغاری الاصل در فرانسه به این مهم اشاره کرد و در نتیجه پیوند نهایی متن ها به روشنی ترسیم شد و حوزه ای از مطالعات نوین گسترده شد، واژه ها و اصطلاحاتی برای این نظریه و رهیافت جدید ابداع شد. وی در واقع با کشف خود دیدگاه و نگرش نوینی در افق مطالعات تبیین نمود که تا پیش از او وجود نداشت (نامور مطلق، 1390). این موضوع همواره یكی از موضوعات مورد توجه محققان و منتقدان حوزههای گوناگون به خصوص ادبی و هنری است. امروزه علاوه بر مباحث كلاسیک بینامتنیت كه با شدت و ضعف در اینجا و آنجا تداوم مییابد، گرایشهای متعدد و نوینی نیز در بینامتنیت شكل گرفته است. مطالعات بینامتنیت و گرایشهای گوناگون آن امروزه مرزهای اروپا و امریكا را درنوردیده و در كشورهای دیگر بویژه سرزمینهای شرقی نیز رونق و رواج یافته است. در كشورهایی همچون ژاپن، كره جنوبی و تركیه كه از سنت مطالعاتی پیشرفتهای برخوردارند، بینامتنیت موضوع مطالعات و نشستهایی بوده است.( نامورمطلق، 1390).
موتیف نیز بهعنوان عنصر تكرارشونده مهم در كلّ ادبیات یا در كلّ آثار یک فرد یا در یک اثر خاص حائز اهمّیّت است. مطالعه عناصر تكرار شونده مهم در ادبیات دو ملّت یا دو نویسنده یا شاعر از دو ملّت نیز میتواند موضوع جالب توجّهی برای ادبیات تطبیقی باشد. تهیّه فرهنگهای درونمایه ادبیات عامیانه در سالهای پایانی دهه شصت قرن بیستم و نمایههای موتیف و درونمایه بر مبنای این فرض بوده است كه جمع آوری و در كنار هم آوردن مصادیق مشابه از فرهنگها و شرایط محیطی گوناگون، درك و بینش ادبی ما را نسبت به فرایند ایجاد و تعریف ارزشهای زیباییشناختی تقویّت میكند. همچنین تعیین دقیق موتیفها و درونمایهها ممكن است در نهایت برای اثبات و توضیح عمومیّت یافتن و انتشار درونمایهها و موتیفهای خاص ضروری باشد(سینیورت، 1988).
بینامتنیت شاخهای از علم نشانهشناسی است که به تعامل و جاذبه میان متنها و چگونگی شکل گیری معنا و فرایند معناپردازی در متن می پردازد و نگرشی نو در عرصه رابطه میانمتنی ارائه میدهد. براساس این نظریه هیچ متنی بدون پیشمتن نیست و متنها بر پایه متنهای گذشته بنا میشوند. برای متنها آغازیوجود ندارد بلکه همواره تداوم، تکرار، دگرگونییا تقلید است، و اما تداوم، تکرار، دگرگونی یا
تقلید بر چیزی از پیشوجود، استوار میشوند. انسان نمی تواند از هیچ، چیزی خلق کند، بلکه باید تصویری (خیالی یا واقعی) از متنی وجود داشتهباشد تا مادة اولیة ذهن شود.
نگرش بینامتنیت همان اندازه که آغاز را انکار می کند، پایان را نیز منکر می شود. در یک زنجیره و شبکه متنی، آغاز و پایانی وجود ندارد و هر متنی در میانه قرار دارد، چنانکه در ساختن هر متن، متنهای دیگر حضور دارند و آن متن نیز در متنهای پسین حضور خواهد داشت، بدانمعنا که هر پایانی یک آغاز و میانه است و نقطه پایانی وجود ندارد. این روابط بینامتنی نه فقط در خلق آثار بلکه در خوانش و درک آنها نیز حضور دارند، چنانکه هیچ خوانشی صورت نمیگیرد، مگر اینکه متنهای پیشخواندهشده، در آن دخالت کنند.نظریه بینامتنیت بر پایه آرای میخاییل باختین( 1896- 1975) بنیان نهاده شد.
اساس نظری بینامتنیت این است که هر متن، میزبان است برای متن دیگر، یعنی اعتقاد بر این است که هیچ وقت یک متنی که صرفاً تولید فردی یک نویسنده باشد، وجود ندارد. در واقع هر متنی تولید جمعی است. بنابراین برای نشان دادن بهتر ارتباط بین متن و بافت میبایست ماهیت متنهایی که بهعنوان متنهای میهمان وارد بدنه متن میزبان شده اند را شناسایی کرد و نشان داد که کدام عوامل اجتماعی و فرهنگی باعث شده که یک نویسنده بجای تولید یک متن فردی، مطالب خود را از متون دیگری بیاورد (آلن، 1380).
بینامتنیت یک متن منفرد را با دیگر نظامهای بازنمایی (مانند زبان) مرتبط میسازد. حتی برای آنکه رابطة یک اثر با شرایط و بافت تاریخیاش را بررسیکنیم، باید آن را درون بینامتنش قرار دهیم و سپس آن متن و نیز بینامتنش را به دیگر نظامها و مجموعههایی ارتباط دهیم که بافت آن را تشکیل میدهند.
موتیف كه در عمده ترجمههای ادبی فارسی معادلهای بنمایه، مایهاصلی و نقشمایه برای آن برگزیده شده است، یكی از مقولههای مهمّ مورد بحث در حوزۀ درونمایهشناسی یا دانش درونمایه است. در این حوزه، بحث از موتیف، درونمایه، موضوع، كهنالگو، نمونة اولیّهو تُپُس، راهی است برای رسیدن به سطح یا سطوح اندیشه (نه صرفاً معنا) و نظریهای كه در متن بیان میشود.در مطالعات نقد ادبی امروز، موتیف و كاركرد آن، یكی از سرفصلهای مهم در بررسی آثار و سیر اندیشه صاحب اثر، تحلیل سطح محتوایی اثر، دریافت رابطه فرم و محتوا و بررسی كیفیّت این رابطه است و در واقع، یک استراتژی تجزیه و تحلیلی مناسب در نقد ادبی، شناسایی موتیفها و مشخّص كردن اثر متقابل درونمایهای آنهاست (شافر، 2005).
1-2- بیان مسأله
بسیاری از آثار داستانی رسول پرویزی به خصوص داستانهای موجود در کتاب” شلوارهای وصلهدار” از بینامتنیت و موتیف برخوردار هستند. به نظر میرسد با توجه به اثرگذاری بینامتنیت و موتیف در متن نوشتهها و در تفهیم مطالب، بررسی این موضوع و بیان جایگاه و ارزش آنها در نوشتهها و متون ادبی و آموزشی ارزشمند بوده و حل این مسئله دانش موجود در این زمینه را به نحو رضایتبخشی افزایش خواهد داد. در این مسیر سؤالاتی نیز مطرح میگردد که مهمترین آنها به شرح ذیل میباشد:
درآثار داستانی رسول پرویزی ، موتیف از چه نوع کارکردهایی برخوردار است؟-3- اهداف تحقیقاز آنجائیکه مطالعات بینامتنیت در ایران با تأخیر آغاز شده و در ایران بیشتر به نقد منابع شبیه میباشد و بهنظر میرسد که موضوع بینامتنیت و موتیف از جمله موضوعاتی هستند که در متون مختلف از جمله شعر، نقاشی، متون ادبی انجام گرفته است، اما این موضوعات کمتر در مورد متون داستانی با الگوی فرکلاف بررسی شده اند و یک نوع خلأ علمی و ادبی در این مورد احساس می شود. اگر اقدامات کمتری در ارتباط با این موضوع انجام شده، به دلیل فقدان یا ضعف اطلاعات لازم بوده و یا بر اطلاعات جامع و روزآمد استوار نبوده است.
بنابراین در این مطالعه در پی بررسی بینامتنیت و موتیف در داستانهای موجود در کتاب شلوارهای وصلهدار از مجموعه داستانهای رسول پرویزی (که مجموعاً مشتمل بر 20 داستان است) میباشیم و در این زمینه اهداف کلی زیر تعریف شده است:
همچنین اهداف جزئی ذیل نیز مدنظر میباشد:
هم اكنون بیش از نیم قرن از زمانی كه پیتردراكر برای توصیف گروه جدیدی از كاركنان كه سرمایه زمین و یا نیروی كار دیگر ابزار اصلی تولیدشان تلقی نمیگردد بلكه توجه شان بر استفاده موثر از دانایی معطوف میشد و منجر به ابداع واژه كاركنان دانایی شد نمیگذرد و امروزه كاركنان دانایی یا بهتر بگویئم دانشگران حرفه ای درصد بزرگ و رو به رشدی از كاركنان بزرگترین و موفق ترین سازمانهای دنیا را تشكیل میدهند.
برایان و جویس ) قدمی و همکاران 1384)
از سوی دیگر چرا تعداد زیادی از مردم موقعیتهای خود را برای موفقیت از بین میبرند این تنها به این علت نیست كه این مدیران جدید هوش و مهارت لازم را برای شغل ندارند، این مدیران از آثار و خصوصیات فردی خود، ایدئولوژیها و رفتارها روی انسانها آشنایی نداشته و به موفقیت نمیرسند، در واقع توانایی خویش را قبل از پریدن در یک دیگ بزرگ آبجوش ازریابی نمیكنند
(ابدالی، 1384)
در این جهان موج سوم به سیطره ای دست مییابد كه به شیوههای تازه خلق و بهره برداری از دانایی مبتنی است
تافلر (جعفری،1374)
امروزه سازمان های آموزشی مخصوصا مراكز آموزش عالی رسالت تربیت انسانهای متخصص و نیز تولید دانش را در جامعه بر عهده دارند
(رئوفی 1383)
بنابراین آموزش و پرورش همگانی در همه مراحل آن و آموزشهای تخصصی و كاربردی برای كاركنان وكارمندان بخشهای عمومیو خصوصی به عنوان یكی از بزرگترین صنایع جهان شناخته شده است و هر كشوری در جهان سالانه بخش بزرگی از درآمدهای ملی خود را برای گسترش و بهبود كارهای آموزشی و پرورشی به كار میبندد و همواره برای افزایش این سرمایه گذاری تلاش میكند زیرا سودآور و كار ساز بودن آن در پیشرفت شاخص توسعه در فراهم آوردن نیروی انسانی كاردان و متخصص و پرورش مردم با فرهنگ و آگاه كه سرمایه گذاریهای مادی را میافزاید است.
وایلز (طوسی 1382)
سرمایههای انسانی بخشی از ثروت ملل هستند و گردش امور در آینده در گرو استعداد و قریحه انسانی است. بنابراین مزیت راهبردی و اقتصادی در آینده نصیب سازمان هایی خواهد شد كه بتوانند در بازار، گروهی متنوع، مشتمل بر بهترین و درخشانترین استعدادهای انسانی را جذب كنند.
(امینی 1378)(حمیدی1383)
مدیران برای آنكه بتوانند درسمت خود كار آمد وموفق باشند باید از نظر ویژگیهای شخصیتی با شغل خود انطباق داشته باشند زیرا كه این عدم انطباق باعث عدم موفقیت آنها در وظایف محوله خواهد شد. رابینز (پارسائیان و اعرابی1379)
در این پژوهش سعی بر این است كه به بررسی روابط بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثر بخشی آنان بپردازد، تا شاید بتوانیم گامیهر چند كوچك در جهت تعیین معیار متناسب در انتخاب مدیران اثر بخش برای مهمترین سازمان در امور تربیت دانشگران حرفه ای در عصر برتری خرد برداریم
كنون كه عصر مدیریت و رهبری است و موفقیت نهادها و سازمانها تا حدود زیادی به كار آیی و اثر بخشی عملكرد مدیران بستگی دارد (میر كمالی 1375) وجوب دقت سازمانها در انتخاب مدیران توانمند كه قادر باشند با اتخاذ تدابیر و شیوههای بایسته به ویژه در دستگاه آموزش و پرورش زمینه را برای تجلی و بروز استعدادها و خلاقیت همه ی معلمان و متعلمان همواره سازد بیشتر آشكار میشود (صافی 1374) اگر افراد از نظر شخصیت متناسب با شغل و حرفه ای باشند كه انجام میدهند متوجه خواهند شد كه برای انجام وظیفه ای كه به آنها محول شده از استعداد و تواناییهای لازم برخوردارند و از این رو موفق تر خواهند شد رابینز (پارسایئان و اعرابی1379) از طرف دیگر عواملی كه در انتخاب شغل دخالت دارند با عواملی كه باعث موفقیت میشوند متفاوتند (به پروژه 1377). اینكه فرد داوطلب شغل الگوی خاص فكری، احساسی، رفتاری متناسب، با شغل را دارد (باكینگهام و كافمن 1380) از مهمترین مسائل در برگزیدن مدیران است زیرا كه مدیران بخاطر تفاوتهای فردی و شخصی مسائل را به شیوههای مختلف مدیریت میكنند و انجام وظایف و نحوه عمل آنها محصول دو مسئله ی مهم یعنی ویژگیهای شخصیتی و شیوه مدیریتی است كه اتخاذ میكنند (گوئل كهن 1378). مدیران نقش تعیین كننده ای را در اثر بخشی سازمانها از جمله سازمان های آموزشی به عهده دارند چرا كه اثر بخشی سازمان را میتوان از طرق توانایی مدیر در به حداكثر رساندن تعامل بین ساختار و فرایند سازمان اندازه گیری كرد. (شیرازی 1374)، حالا باید دیدآیا عوامل درونی شخصیت از قبیل عواطف، احساسات، تفكر، یادیگری و هوش و یا عوامل برونی مثل شیوه قضاوت و ادراك یا تاثیر ارتباطی با موفقیت و اثر بخشی مدیران دارد یا خیر؟
جانهالند از جمله صاحب نظرانی ست كه میگوید انتخاب شغل بیانگر نوع شخصیت فرد است و او بر این اساس است كه دست به انتخاب میزند، كتل بر این باور است كه علائق و رغبتها در ارتباط مستقیم با شخصیت فرد میباشد و چیز جداگانه ای نیست (به پروژه 1377)
انجام وظائف و نحوه عمل آنها محصول دو مساله مهم یعنی ویژگیهای شخصیتی آنان و شیوه مدیریتی است كه اتخاذ میكنند (گوئل كهن 1374).
نظریات فروید روانكاو برجسته اتریشی ( یا به قولی آلمانی) درباره ی شخصیت موید تاثیر غرایز به عنوان مهمترین نیروهای برانگیزنده ی رفتار است او از انرژی نهفته ای كه آن را” لیبیدو” مینامید صحبت میكرد كه میتواند با جابجایی به اهداف جانشین در تعیین شخصیت فرد موثر باشد او متعتقد به تحلیل رویا بود كه نشان دهنده ی سه سطح شخصیت (من، فرا من، نهاد) است.
آدلر در بررسی شخصیت بیشتر به برانگیزهای اجتماعی و افكار هشیار (بجای فرایندهای ناهشیار) معتقد بود یعنی شخصیت را نشانههای برتر عوامل اجتماعی میدانست تا زیستی و از معدود كسانی بود كه 4 تیپ شخصیتی را تدوین كرد.
راجرز نظریه خود را درباره ی شخصیت با جهتی انسان گرایانه بیان كرد از اصطلاحی به عنوان (خود پنداره) یاد میكرد كه الگویی سازمان یافته و پایدار از ادراكات را بیان میكند، او معتقد بود كه اگر چه خویشتن تغییر میكند ولی خصوصیات سازمان یافته، یكپارچه و ویژه خودپنداره همیشه حفظ خواهد شد.
آیسنك از دیگر صاحب نظران تپی شناسی و شخصیت معتقد به تحلیل عاملی و به شیوه آماری بود او پس از تحقیقات خود به دو بعد درون گرا – برون گر و روان آزرده پایدار و ناپایدار دست یافت (جالب است كه طبایع چهار گونه او بر اساس نظریات پزشكان قدیم با نظریات و 4 تیپ ارائه شده توسط بوعلی سینا هم خوانی دارد.
نظریات كارل گوستاویونگ روان كاو سوئیسی كه بر اساس نظریات فروید بنا نهاده شده بود اما معتقد به تحلیل عاملی شخصیت بود او به عقاید فروید مفهوم ناهشیار جمعی را افزود او اظهار میداشت كه در درون ما تنازعی بین پرسونا (نقابی كه بر چهره داریم) و خویشتن شخصی برقرار است بر اساس نظریات یونگ كه 16 تیپ شخصیتی را ارائه میكند در رابطه با حرفه شكی نیست كه تیپهای خاص برای بعضی از مشاغل مناسب یا مناسب هستند، تئوری شخصیتی تیپهای روانشناختی در توضیح ناسازگاریها و بروز درگیریها بین افرادكمك میكند. در واقع یونگ در نظریات خود قبل از هر چیز به چهار كنش فكر، هیجان، حس كردن، شهود در دو بعد برون گرایی و درون گرایی میپردازد یعنی 8 تیپ شخصیتی و از این میان تیپهای آمیخته را بیان میكند كه جمعا 16 تیپ یا ریخت را تعریف میكند.
نظریات كارل گوستا و یونگ مهمترین و عمیق ترین نظریات درباره شخصیت است اگر مدیران وظائف خود را به نحو احسن انجام دهند سازمان به هدفهایش خواهد رسید با توجه به اینكه از مهمترین ملاكهای ارزیابی سازمانها اثر بخشی است (پزشك 1379) پس با توجه به جایگاه نظام تعلیم و تربیت به ویژه نظام مدیریتی، مساله مهمیكه مطرح میشود و باید مورد عنایت قرار گیرد. انتخاب صحیح متقاضیان پست مهم مدیریت است كه باید در این رهگذر به تفاوتهای فردی و خصوصیات شخصیتی آنان توجه شود (كشمیری 1379). از آنجایی كه مبنای ارزشیابی از رفتار مدیر توسط افراد و گروه های مختلف متفاوت است و سازمان های عصر كنونی بر خلاف گذشته برای حفظ خو شناسی، شهرت، بقاء خود نیازمند گروه های مختلف دیگر در كنار سهامداران و مالكان اصلی سازمان هستند (گیوریان 1382) و از سویی دیگر هنوز دانشمندان علوم سازمانی از اثر بخشی سازمانی تعریف خاصی ارائه نكرده اند در این پژوهش از رویكرد نوین اثر بخشی در قالب رضایت ذی نفعان بهره میگیریم ال دفت (پارسائیان و اعرابی 1381)، (برزگر 1383).
لذا در این پژوهش نظر گروه ذی نفعان (معلمان، انجمن اولیاء مربیان، دانش آموزان) مورد توجه قرار گرفته است.
رفتارهای مدیر اثر بخش آموزشی از دید ذی نفعان با این 7 عنوان شاخص قابل بررسی است (علاقمند 1374 )
ارزشیابی (هوی و میكسل) (شیرازی 1374)
با توجه به كم بودن تحقیقات داخلی انجام گرفته در این زمینه خصوصا در رابطه با تیپهای شخصیتی یونگ مقصد محقق این است كه دریابد آیا تیپ شخصیتی میتواند به عنوان معیاری برای انتخاب مدیران به شمار آید؟ این تحقیق روی مدیران ابتدایی ناحیه 5 مشهد و نماینده ی معلمین، انجمن اولیا و دانش آموزان صورت گرفته است به امید انتخاب شایسته مدیران در پستهای مدیریتی خصوصا مدیریت آموزشی.