« شكست و ناتوانی انسان فقط یک دلیل دارد كه آن هم ایمان نداشتن به واقعیت خود است. »
ویلیام جیمز1 (شیهان ، گنجی ، 1378 ، 7)
مسئله تربیت ، مسئله ای است حیاتی و هدف آن كمك به سازندگی انسانهاست تا بتوانند نیازها و مقاصد خویش و جامعه را برآورده نمایند. تربیت دارای جنبة زندگی و آفرینندگی است و انسان را از پایین ترین درجات برای رسیدن به بالاترین مقام انسانیت كمك و هدایت می كند یكی از مهمترین راهنمای كمك به كودكان و نوجوانان حفظ و تقویت عزت نفس است و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت كودكان و نوجوانان است . برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی ، قدرت تصمیمگیری و ابتكار ، خلاقیت و نوآوری ، سلامت فكر و بهداشت روانی ، رابطه مستقیمی با میزان و چگونگی عزت نفس و احساس خودارزشمندی فرد دارد. برای اینكه كودكان و نوجوانان بتوانند از حداكثر ظرفیت ذهنی و توانمندیهای بالقوه خود بهره مند شوند ، می بایست از نگرش مثبت نسبت به خود و محیط اطراف و انگیزه های قوی برای تلاش برخوردار شوند. بدون تردید نوجوانان و دانش آموزانی كه دارای احساس خودارزشمندی و عزت نفس قابل توجهی هستند، نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه ، كارآمدی ، پیشرفت تحصیلی و خلاقیت بیشتری از خود نشان می دهند.(بیابانگرد ، 1372 ، 7) . عزت نفس مهم ترین سرمایه نوجوان است. تحقیقات روشن ساخته است كه كودكان با عزت نفس بالا به مراتب بهتر میتوانند یاد بگیرند و احتمال ابتلا به بیماریهای روانی از جمله افسردگی را در آنها كاهش می دهد.
ارتباط میان مادر و فرزند نه تنها از زمان تولد بلكه حتی پیش از آن نیز اثر بسیار مهمی در رشد روانی كودك دارد. ارتباط معنوی كودك با مادری كه در بیرون از منزل كار می كند و كودكی كه مادرش خانه دار است در دو قطب متفاوت قرار می گیرد كه مدرسه نیز در این مورد نمی تواند عواطف عقب مانده كودك محروم از عاطفه مادری را جبران كند. (بیابانگرد ، 1372 ، 66) . پژوهش حاضر در این زمینه بر دو حوزه گسترده متمركز شده است :
1ـ اثرات عمومی داشتن مادر شاغل در مقایسه با مادر تمام وقت بر كودك.
2ـ اثر مراقبت فردی در مقایسه با مراقبت گروهی (ریچارد ، سن ؛ اتیكسون ، هیلیگارد ، 1983) .
(ترجمه براهنی ، شاملو ، گاهان ، كریمی ، هاشمیان ، 1373 ، پ ، معتمد ، 2)
كار زن تنها از دیدگاه اقتصادی و با معیارهای مادی قابل سنجش نیست و گاه چنان مهارت كیفی می یابد كه سنجش آن در قالب كمیات
امكان ندارد ، به درستی هیچ چیز جنبه جانشینی روابط عاطفی مادر به فرزند نیست و بالطبع ایجاد این رابطه را ارزشی است فراتر از محكهای مادی (ساروخانی ، 1370 ، پ ، معتمد ، 1378 ، 2).
علل و عوامل متنوعی می تواند در عزت نفس فرزندان مؤثر باشد از قبیل عوامل موروثی ، عوامل اجتماعی ، خانوادگی ، فرهنگی و اشتغال مادران كه هر یک به نوعی در موفقیت و كسب عزت نفس بالا مؤثرند. (شرقی ، علی اكبر ، 1377 ، 5) .
در مقطع راهنمایی كه اوایل دوره نوجوانی است نیاز به اشتراك و جمع شدن با همسالان به اوج خود می رسد. نوجوان تا اندازه ای نظر خود را در مورد خویشتن و نیز حس عزت نقس خود را بر اساس واكنشهای همسالانش نسبت به خود ، شكل خواهد داد. اگر او دوستان زیادی داشته باشد و حس كند كه متعلق به گروه های همسالانش است ، بیشتر احساس ارزشمند بودن می كند. ولی اگر در این دوره منزوی باشد و در روابطش عضوی غیرمؤثر به حساب آید ، تمایل خواهد داشت كه خود را به گونه ای منفی ارزیابی كند. نوجوان نیاز دارد كه در روابط خود مورد تأئید و احترام قرار گیرد. او به همان میزانی كه در خانواده و مدرسه مورد تأیید و احترام قرار گرفته است. می تواند دیگران را تأیید كند و به آنها احترام بگذارد. (علیپور ، پروین ، 1375 ، 32) .
در طول صد سال گذشته بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند كه انسان دارای نیاز به عزت نفس است. (آدلر1 ، 1930 ؛ آلپورت2 ، 1937 ؛ راجرز3 ، 1959 ؛ سالیوان4 ، 1953 ؛ هورنای5 ، 1937 ؛ جیمز6 ، 1980 ؛ مازلو7 ، 1970 ؛ مورفی8 ، 1947 ؛ رنك9 ، 1959 ) . عقیده بر آن است كه عزت نفس10 در تشكیل طرحواره مربوط به خود11 و بر تصمیمگیریهای ما در بیشتر موقعیتهای اجتماعی تأثیر دارد (بارون وبرن12 ، 1997) . فرنچ13 (1968) و وارگو14 (1972) ، از عزت نفس به عنوان یک سیر فرهنگی در مقابل اضطراب نام میبرند. كوپراسمیت (1967). در تحقیق خود به این نتیجه رسید كه كودكان برخوردار از عزت نفس بالا ، افرادی هستند كه با احساس اعتماد به نفس2 و بهره گیری از استعداد و خلاقیت خود به ابراز وجود میپردازند و به راحتی تحت تأثیر عوامل محیطی قرار نمی گیرد (بیابانگرد ، 1372 ، 12) . در تحقیق نشان داده شده كه بین فرزندان مادران شاغل و غیرشاغل از نظر سازگاری عملكرد تحصیلی و هوش تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین معلوم شد كه تفاوت بین سازگاری و عملكرد تحصیلی فرزندان مادران شاغل و غیرشاغل ناشی از تفاوتهای هوشی آزمودنیهاست. (معتمد ، حمیدرضا،1378،3).
اشتغال مادران در ابعاد مختلف فرهنگی ، روحی و روانی ، پیشرفت تحصیلی فرزندان تأثیر دارد و طبیعی است كه شاغل بودن مادر در بیرون از منزل از فرصت اختصاص یافته به امور راهنمائی تحصیلی فرزندان می كاهد كه باید این تقلیل را جبران نمود و اگر مسئله عزت نفس در محیط خانه و مدرسه در جنبه مثبت افزایش یابد كمك زیادی به حل مشكلات پدید آمده دردانش آموزان می نماید و حال باید دید كه آیا بین اشتغال مادران و عزت نفس فرزندان رابطه وجود دارد یا خیر؟
پدیده اشتغال و کار از ابتدای زندگی اجتماعی بشری مورد توجه بوده است. هر یک از اندیشمندان به نوعی درباره این مسأله سخن گفته اند. جامعه شناسان و روان شناسان در قرون اخیر نظرهای متفاوتی در مورد کار ارائه نموده اند. جنبه های مختلف کار، اعم از نابرابری در کار، رضایت شغلی، انگیزه کار و بالا بردن بهره وری سازمان های کاری و… هرکدام به نحوی مورد توجه اندیشمندان و علمای علم مدیریت، جامعه شناسی، اقتصاد و روان شناسی قرار گرفته است(سفیری،5:1377). کار است. زنان پدیده جدیدی نبوده، زنان همیشه کار کرده اند و کار زنان همیشه برای بقای خانواده ضروری بوده است. زنان نه تنها در اداره خانه و مراقبت از کودکان؛ بلکه در تولید غذا نیز نقش داشته اند و اما تغییرهای چشمگیری در الگوی کار زنان به وجود آمده است(میلر و دیگران،2007)
مهم ترین دگرگونی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، جدایی میان محل کار و زندگی بود. در اثر این جدایی مکانی، زنان نقش جدیدی، نفش زن متأهل- شاغل پیدا کردند. تغیر موقعیت زن ها در خانواده به این نقش جدید وابسته است. در صورتی که کار زنان خود پدیده جدیدی نیست، اما در قرن بیستم شکل خاصی به خود گرفت (اعزازی،1376:139).
امروزه مشارکت روز افزون زنان در بیرون از خانه باعث تقویت حس اعتماد به نفس و استقلال، و افزایش قدرت تصمیم گیری، و برخورد مناسب با رویدادها و حوادث زندگی گردیده و اثر مطلوبی بر روابط خانوادگی بر جای گذاشته است. به طور کلی باید گفت هر چه زنان بیشتر وارد عرصه اجتماعی شوند، به همان نسبت از بحران هویت فردی و اجتماعی، افسردگی و انزوا گرایی در این قشر عظیم کاسته خواهد شد(پاولا،1986).
گرایش زن به سوی اشتغال می تواند بیش از همه بر خانواده اثر گذاشته و روابط زن، و شوهر و فرزندان را دگرگون سازد و این امر همواره مورد توجه صاحب نظرانی که اشتغال زن را از دیدگاه جامعه شناسی بررسی نموده اند، قرار گرفته است. سئوالی که مطرح می شود این است که، آیا تعدد نقش زنان و انجام فعالیت های اجتماعی آنان تأثیری بر عزت نفس زنان داشته است؟
نقش زنان در توسعه اجتماعی و اقتصادی ملل، طی دهه های اخیر ابعاد جدیدی یافته است. در این سال ها نیاز به حضور زنان در فرایند
تغییر رشد و توسعه بیش از حد محسوس بوده است. ارتقای استانداردهای زندگی درجوامع امروز با افزایش مشارکت زنان در حیات اقتصادی و سیاسی، همگام با فرصت های برابر در تعلیم و تربیت، سرویسهای اجتماعی، حقوق قانونی و مالکیت پیوند دارد. تجربه ها نمایانگر این امر است که توسعه انسانی به عنوان یکی از ویژگی های اساسی جامعه، باید نقش زنان را مورد توجه قرار دهد(وارر،29-1 :1992).
بیان مسئله:
امروزه بسیاری از مردان دارای همسر شاغل هستند، یعنی سرپرستی خانواده ای را به عهده دارند که در آن دو نفر برای کسب درآمد کار می کنند و به طور مشترک در حفظ و نگه داری اقتصادی خانواده سهیم هستند، این مسأله به عنوان طرحی از ساختارهای غیرسنتی خانواده از جنبه های مختلف قابل بررسی و تحقیق است. زنان علاوه بر انجام امور خانه و زندگی خود، بار سنگینی فعالیت اجتماعی و اشتغال خارج از خانه را نیز به دوش می کشند. زن به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان خانواده، دارای نقش اساسی در جهت تدام و استمرار آن می باشد. زن در محیط خانه دارای مسئوولیت های زیادی است. اول آنکه زن در نقش همسر قرار می گیرد؛ بنابراین همسری را به بهترین نحو ایفا نماید، به طوری که وسایل تعالی بخشیدن و رشد وجودی همسرش را فراهم نموده و مایه سکون و آرامش او باشد. دوم زن دارای نقش مادری است. وظیفه یک مادر تربیت فرزندان صالح است. سوم مدیریت کانون خانواده بر عهده زن بوده و گردانندگی و گرمی آن بر عهده زن می باشد. چهارم، نقش اقتصادی زن می باشد. با پیشرفت جوامع و تغییر شیوه زندگی، در بسیاری از موارد زنان نیز ناچار هستند برای تأمین معاش در خارج از خانه به کار اشتغال داشته باشند و امروزه سهم آن ها در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی بر جسته تر از گذشته است. این تعدد نقش ها مسایل جدیدی را به دنبال داشته است(پاولا،383-373:1986).
مسأله اشتغال زنان پدیده ای است که جامعه ما نیز با آن مواجه شده است و هر روز بر تعداد زنانی که تمایل به اشتغال در بیرون از منزل دارند افزوده می شود. کار زنان جنبه های مختلف زندگی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. اشتغال زنان با مسایلی، چون درگیرهای روانی میان زن و مرد مواجه گردیده است. از این رو انجام تحقیق های متعددی در زمینه پیامد اشتغال زنان بر روابط درون خانواده و تأثیر آن که بر وضعیت روحی زنان ضروری است. از این رو این پژوهش در پی بررسی رابطه اشتغال زنان با عزت نفس آنها می باشد.
در مجموعه حاضر به نکاتی در مورد نگرش و علل پیدیش ارتباط بین دختر و پسر قبل از ازدواج است. در مورد ارتباط دختر و پسر از نظر روان شناسان اجتماعی غربی روابط آزاد است. زنان نیز مانند مردان ازادند با هر فردی که دوست دارند روابط عاطفی و دوستانه برقرار کنند و هیچ نوعی ایرادی در این نوع روابط نمی بینند.
و در این راه تفاوت های جنسی و طبیعی زنان با مردان را مجوز معقول و مشروعی برای مصنوعیت رابطه ی دوستی زنان و مردان نیست. پیامد طبیعی و منطقی چنین دیدگاهی که در کشورهای اروپایی و صنعتی غرب به دقت عمل می شود، طبق آمار و واقعیت این دو گونه کشورها، افزایش چشمگیر میزان روابط نامشر وع به ویژه در قشر دانش آموزان دبیرستانی و حتی راهنمایی است . منبع( روابط دختر و پسر، ص 47)
بنا به دستور شرع مقدس اسلام، پاسخ گویی به نیازهای عاطفی و غریزی و تمایل و گرایش درونی به جنس مخالف تنها و تنها باید با ازدواج تأمین شود و بدون عقد قرار داد ازدواج بین دختر و پسر و جاری شدن صیغه ی عقد هر گونه ارتباز جدی و انسی و صمیمیت و معاشرت گناه تلقی می شود. بنابراین دختر و پسر می توانند پس از بلوغ عقلی و جسمی مرکب آمادگی لازم،به شرط یافتن یار موافق و مناسب برای تأمین این نیازها از یک صرف آلوده به گناه نشدن از طرف دیگر (ازدواج) کنند.
1-2- بیان مسأله
براساس قواعد کمی حاکم بر ارتباط میان فردی، نمی توان هر ارتباطی (دوستی دختر و پسر) نامید، بلکه می توان گفت،دوستی دختر و پسر) یعنی ارتباطی که بین دو جنس مخالف وجود دارد و در این ارتباط، محبت عاشق،صمیمیت و علاقه قلبی نمی تواند از مقولة دوستی دختر و پسر می باشد.
اما چه چیزی می تواند مانع تعقل و در نهایت شناخت درست و دقیق یک فرد می شود؟ چه چیز نور عقل انسان در چنین شرایطی ضعیف و دید آن را کور می کند؟
واقعیت این است که خداوند مهران ما این دو جنس مخالف، دختر و پسرف جاذبه قرار داده است. جاذبه و گرایشی جدی و انکار ناپذیر. این تمایل و گراش چیزی نیست که بخواهیم آن راهبردی مسلم ثابت کنیم، برای آن دلیل و مدرک بیاوریم. همه ی ما این جاذبه ها را حساب کرده ایم و البته این جاذبه، از جمله الطاف و موهبت های الهی است و هرگز نباید آن را نقطه ضعفی برای خود بدانیم. تمایل به ازدواج و تشکیل زندگی مشترک و تولد فرزند و بقا و پایداری مشترک، به میزانی چشمگیر به همین جاذبه هایی داشته است که خداوند میان دو جنس مخالف قرار داده است.
ورود به قرن بیست و یكم و عصر اطلاعات با چالش ها و نگرانیهای بسیار جدی همچون بحران های زیست محیطی، فقر، گرسنگی، سوء تغذیه و خشكسالی همراه بوده است. در این میان، هیچ یک از برنامه های طراحی شده توسعه و فناوری های نوین قرن بیستمی، نتوانستهاند تاثیر قاطعی در رفع این مسایل و شكاف توسعه و تبعات ناشی از آن داشته باشند. (کارول، کلی، 2003)
تمام افراد در جامعه دانش محور، در هر موقعیت مكانی و زمانی، دسترسی یكسانی به اطلاعات مورد نیاز خود خواهند داشت و این دسترسی به اطلاعات نه تنها حق افراد است، بلكه ابزار و شاخص توسعه[1] نیز محسوب گردیده و حتی این جوامع را می توان بر مبنا شاخص ارزش اطلاعات[2] و دسترسی به آن طبقه بندی كرد. (اسکات تاپ، 1996)
عوامل متعدد و متنوعی زمینه ایجاد و توسعه بانكداری الكترونیک را فراهم می سازند كه همگی ناشی از رشد فناوری و پیچیده تر شدن زندگی بشر هستند. در این باره ضرورت های زیر را می توان برشمرد:
الف – رشد فناوری به ویژه فناوری اطلاعات و پهنای باند مخابراتی :
فناوری اطلاعات نهاد عصر حاضر بوده و با نرخی فزاینده و تصاعدی در حال رشد است. به طوریكه در واقع می توان عصر حاضر را عصر فناوری اطلاعات[3] نامید .
ب – افزایش سرمایه گذاری بانكها در بخش فناوری اطلاعات و تطبیق آن با نیازها و شرایط خویش :
بانكها، سرمایه گذاری كلانی در زمینه فناوری اطلاعات به عمل آورده اند و بخش دولتی نیز در پاسخگویی به شرایط كنونی و كم كردن شكاف بین بخش خصوصی و دولتی، ناگزیر از سرمایه گذاری در این زمینه می باشد.[4] (OECD,1999)
ج – رشد استفاده از اینترنت و عادت كردن مردم به استفاده از آن :
اینترنت یكی از پدیده های منحصر به فرد قرن اخیر است كه ضمن تاثیرات بسیار بر زندگی مردم، مزایای بسیاری نیز در پی داشته كه استفاده از آنرا گسترش داده است. به عنوان مثال، در حالیكه در ژوئن 1997 تعداد 22/5 میلیون كامپیوتر سرور و 50 میلیون كاربر اینترنت وجود داشته است، این مقدار در ژانویه 2001 به 115 میلیون كامپیوتر سرور و 573 میلیون كاربر اینترنت رسیده كه پیش بینی می شود تا پایان دهه حاضر به 2/2 میلیارد كاربر در سراسر جهان افزایش یابد.(بروک، 2000). امروزه كشورهایی كه به استفاده از اینترنت كمتر اعتماد دارند از سرانه درامد كمتری نیز برخوردارند و در واقع اینترنت تاثیرات مثبتی بر توسعه اقتصادی دارد. (کسر هانگ، 2010)
د – تغییرات انتظارات شهروندان و بالا رفتن سطح توقعات آنها :
انتظارات افراد در مورد خدمات و محصولات و نحوه و كیفیت ارائه آن بطور روزافزون در حال تغییراست و بانكها نیز می بایست پاسخگوی این نیازهای و انتظارات باشند.
1-1- بیان موضوع و مسأله تحقیق :
قرن بیست و یكم را عصر اطلاعات و دانایی نامیده اند زیرا نقش اساسی در آن بر عهده اطلاعات بوده و نوید بخش جهانی نو با شیوه های نوین بكارگیری اطلاعات و دانش است. حرف اول را در این دوران جدید، فناوری اطلاعات می زند. فناوری اطلاعات به معنای به كارگیری سیستم ها، شبكه های ارتباطی و كامپیوترها برای اداره، پردازش و مدیریت داده ها در جهت كسب، ذخیره و تسهیم آنهاست. (شارما، 2003)
این فناوری بر جنبه های مختلف زندگی افراد و اجتماعات تاثیر بسیار گذاشته و به سرعت در حال تاثیر گذاری بر الگوهای زندگی، شیوه تحقیق، آموزش، مدیریت، حمل و نقل، ارتباطات امنیت و بهداشت است. دوره ای از زمان را كه در آن به سر می بریم ”همه پدیده ها الكترونیك“[5] نامیده اند، كه از جمله آنها می توان به تجارت الكترونیكی، بانكداری الكترونیكی، یادگیری الكترونیكی[6] ، شهروند الكترونیكی[7] مدیریت الكترونیكی روابط با مشتری[8] ،تداركات الكترونیكی[9] و در مجموع زندگی الكترونیكی[10] اشاره كرد.
2-1- اهمیت و ضرورت تحقیق :
افزایش تقاضای دسترسی عمومی به اینترنت برای دریافت اطلاعات و خدمات، روش های كار و زندگی را تحت تاثیر قرار داده است. یكی از پدیده های منبعث از آن كه در طول دهه اخیر به گونه ای بسیار گسترده در جوامع پیشرفته مطرح گردیده و سپس در سایر جوامع نیز با اقبال خوبی مواجه شده و حتی در مواردی نیز با اجراء موفقیت آمیزی همراه بوده است، پدیده بانكداری الكترونیک می باشد. بانكداری الكترونیك، فرصت هایی را فراهم می كند تاكیفیت خدمات ارائه شده به تمامی شهروندان بهبود یافته تا آنها قادر باشند در هر زمان از شبانه روز (هفت روز هفته و در 24 ساعت) به خدمات یا اطلاعات دسترسی داشته باشند. در این تحقیق بانک صادرات شهرزابل مورد بررسی قرار گرفته است. تا موانع پیاده سازی و توسعه بانکداری الکترونیک مشخص گردد.
4-1- گزاره های تحقیق :
1-4-1- اهداف تحقیق : ایجاد و توسعه بانكداری الكترونیک در ایران با چالشهای مختلفی روبرو میباشد كه شناسایی و سپس ارائه راه كار به منظور غلبه بر این چالشها، مهمترین هدف این تحقیق است. بنابر این سعی شده است تا از یک سو با یک تجزیه و تحلیل دقیق و از سوی دیگر با بهره گرفتن از طبقه بندی مناسب، راه كارهایی بر اساس نظرات خبرگان و متخصصان در بانک صادرات شهرزابل ارائه شود. بطور كلی اهداف این پژوهش در دو بعد قابل طبقه بندی هستند :
الف – بعد نظری :
1- مطالعه در زمینه بانكداری الكترونیک و آشنایی با ویژگیها و ابعاد آن
2- گردآوری مجموعه ای از مفاهیم بانكداری الكترونیك
3- كمك به غنی تر شدن تئوریهای مربوط به بانكداری الكترونیك
4- آگاهی از تلاشهای صورت گرفته در سایر كشورهای جهان در زمینه استقرار بانكداری الكترونیك
5- تعیین شاخص های مهم سنجش پیشرفت در توسعه بانكداری الكترونیك
ب – بعد كاربردی این اهداف عبارتند از :
1- آشنایی با اهمیت بكارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین بانكداری الكترونیک درجهت خدمات رسانی وپاسخگوییبه شهروندان در بانک صادرات شهرزابل
2- كمك به پیاده سازی هرچه سریعتر و موثرتر بانكداری الكترونیک در بانک صادرات شهرزابل
3- ارائه راه كارهایی برای توسعه بانكداری الكترونیک در بانک صادرات شهرزابل
2-4-1- فرضیه های تحقیق : فرضیه های تحقیق مبتنی بر این سئوال اساسی است كه ”عوامل موثر در پیاده سازی و توسعه بانكداری الكترونیک در بانک صادرات ایران شهرزابل كدامند؟“ به این ترتیب، فرضیه های اصلی تحقیق شكل می گیرند كه عبارتند از :
فرضیه1- عوامل فنی مانع توسعه بانكداری الكترونیک در بانك صادرات ایران شهرزابل میباشند.
فرضیه2- عواملفرهنگی مانع ایجاد و توسعه بانكداری الكترونیك در بانك صادرات ایران شهرزابل میباشند.
فرضیه 3- عوامل مدیریتی مانع ایجاد توسعه بانكداری الكترونیک در بانك صادرات ایران شهرزابل میباشند.
فرضیه4- عوامل مالی مانع ایجاد و توسعه بانكداری الكترونیک در بانك صادرات ایران شهرزابل میباشند.
:
بدون شك نیروی انسانی از مهم ترین سرمایههای جوامع است. سرمایه ای كه امكان بهربرداری از منابع انرژی را فراهم میسازد و وجود كار آمدش رفاه و امنیت جامعه را تامین میكند. اهمیت نیروی انسانی تا جایی است كه منابع مادی همواره یک پله پایین تر از آن قرار میگیرد این مساله باعث توجه بیش از بیش جوامع بشری به نیروی انسانی گردیده و برنامه ریزیهای گسترده ای در جهت حفظ و تربیت آن انجام گرفته تا میزان بهره وری از این سرمایه ی ناشناخته را ( البته در برخی كشورها ) افزایش یابد.
حفظ و تربیت نیروی انسانی علاوه بر این كه از جهت جسمانی مورد توجه است از نظر روانی بسیار مهم است. چرا كه هر گونه دگرگونی روحی، جسم را تحت تأثیر قرار داده و فرد را ناكارآمد میكند.
اگر چه ضرب المثل « عقل سالم در بدن سالم است » در بین مردم باب شده اما باید این ضرب المثل بدین گونه اصلاح گردد كه : عقل سالم در بدن سالم و بدن سالم در سایه ی روح سالم است. بدیهی است روح و روان ناسالم جسم را پژمرده و تنبل ساخته و قدرت كار و فعالیت را از او میگیرد. كوتاه سخن این كه تلاشهای جوامع در جهت سلامت جامعه به خصوص در سالهای اخیر نشان میدهد كه سلامت روحی و روانی افراد از اهمیت بیشتری نسبت به سلامت جسمانی برخوردار است. وجود این گونه تحلیل و نظریهها درباره ی نیروی انسانی باعث شده كه جوامع كوچك و بزرگ از خانواده تا مدرسه و از سطح ملی تا سطح جهانی همه و همه توجه بیشتری به سلامت افراد نمایند و فرد را ابتدا از نظر روانی به خوبی بشناسند آن گاه با تدابیر مؤثر موانع رشد روحی او را مرتفع سازند تا در سایه روح سالم،جسم سالم پرورش یابد و افراد سالم سلامت جامعه را تامین و تضمین كنند. گستره ی بیماریهای روحی و روانی كه مانع رشد طبیعی و شكوفایی استعدادهای افراد میگردد، بسیار وسیع است اما در این میان افسردگی یكی از شایع ترین بیماریهای سده ی اخیر است. درباره ی افسردگی كه در تمام دورههای رشد ممكن است بروز دهد تحقیقات و مطالعات زیادی صورت گرفته و نتایج نشان میدهد كه افسردگی در دوران نوجوانی كه موم شخصیت فرد شكل مگیرد مهم و قابل تامل است و اگر بدان توجه نگردد باعث بروز ناهنجاریهای شخصیتی و شكوفا نشدن استعدادها میگردد.
سلامت به معنی : « بی گزند شدن، بی عیب شدن، رهایی یافتن، نجات یافتن، امنیت، عافیت، تندرستی، خلاص از بیماری، آرامش صلح، سالم، تندرست بودن میباشد » (معین، 1375 ، ج5، ص 778 ).
مفهوم سلامت روانی به معنای خود آگاهی حل تعارضات و كشمكشهای درونی و شامل خود شكوفایی یعنی بالفعل ساختن تواناییهای روان شناختی ذاتی و درونی فرد است.
سلامت شامل سلامت جسمی و روانی میباشد در سلامت روانی بنا به عقید آلفرد آدلر فرد برخوردار از سلامت روان شناختی توان با جرات عمل كردن را برای رسیدن به اهدافش دارد چنین فردی روابط سازنده ای با دیگران دارد. به اعتقاد او فرد سالم مطمئن و خوش بین است. عملكرد او مبتنی بر نیرنگ نیست فرد سالم ضمن پذیرش مشكلاتش در حد توان به رفع آن ها اقدام میكند خلاصه اینكه سلامت روان یعنی داشتن اهداف شخصی در زندگی، روابط خانوادگی مطلوب، كنترل عواطف و احساسات و پذیرش اشتباه و كوشش برای حل آنها.
به نظر كارل راجرز نیز شخص سالم انسانی است بسیار كارآمد كه از تمام تواناییهایش بهر میگیرد و به طور خلاصه انسان بر خوردار از سلامت روان شناختی دارای این خصوصیات است.
1 ـ آمادگی كسب تجربه 2ـ زندگی هستی دار 3 ـ اعتماد به ارگانیزم خود 4 ـ احساس آزادی 5 ـ خلاقیت و آفرینشگری انسان غیر سالم فردیست كه مبتلا به اختلال روانشناختی باشد و ویژگیهای فوق را نداشته باشد ( ارجمند، 1382 ).
برای بیشتر مردم مفاهیم اختلال روانی خیلی گنگ بوده و تصورات آنها در این خصوص تحریف شده و رنگی از ترس و پیشداوری به خود گرفته است.
اختلال روانی یک بیماری با تظاهرات روانشناختی یا رفتاری همراه با ناراحتی قابل ملاحظه و اختلال كاركرد ناشی از یک آشفتگی زیست شناختی، اجتماعی، روانشناختی، ژنتیك، فیزیک یا شیمیائی است. ارزیابی آن بر حسب انحراف از یک مفهوم هنجاری صورت میگیرد (كاپلان، سادوك، 1380 ).
طبقه بندی اختلالات روانی بر اساس DSM IV IR به شرح زیر میباشد : 1_ اختلالاتی كه نخستین بار در دوره شیرخوارگی، كودكی، یا نوجوانی آشكار میشود
2 ـ دلیریوم، دمانس، اختلالات شیدائی و سایر اختلالات شناختی
3 ـ اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی عمومی
4 ـ اختلالات وابسته به مواد
5 ـ اسكیزوفرنی و سایر اختلالات پسیكوتیك
6 ـ اختلالات اضطرابی
7 ـ اختلالات شبه جسمی
8 ـ اختلالات ساختگی
9 ـ اختلالات تجزیه ای
10 ـ اختلالات جنسی
11 ـ اختلالات خوردن
12 ـ اختلالات كنترل تكانه
13 ـ اختلالات انطباق
14 ـ اختلالات شخصیت
15 ـ اختلالات خلقی : این اختلال در تمام سنین كودكی و نوجوانی روی میدهد و دو نوع اختلال را شامل میشود.
الف ) اختلالات دو قطبی : مشخص با نوسان شدید خلق بین افسردگی و نشئه و بهبودهای موقت و عود.
ب ) اختلالات افسردگی : اختلال افسردگی اساسی، خلق شدیداً افسرده، كندی روانی ـ حركتی، نگرانی، احساس ناراحتی، منگی وحیرت، بی تابی، احساس گناه، افكارخود كشی ومعمولا عود كننده.
اختلال افسرده خوئی : شكل حقیقت تر افسردگی معمولا ناشی از فقدان یا رویدادی مشخص (نوروز افسردگی هم نامیده میشود ).
افسردگی با الگوی فصلی ( اختلال عاطفی فصلی SAD هم نامیده میشود ) بیشتر در ماههای زمستان مشاهده میشود (سادوك،0 138 ).
یكی از اختلالات مهمی كه در طبقه بندی اختلالات روانی میگنجد اختلالات افسردگی میباشد. مفهوم افسردگی كودكان و نوجوانان موضوع قابل بحث و در خور توجهی است. در پانزده سال اخیر امكان بروز عارضه افسردگی در كودكان به همان شكل افسردگی در بزرگسالان وجود دارد، وعلائم ونشانه1یی شبیه به بزرگسالان در آنها دیده میشود (هارینگتون، 1380 ).
علائم و نشانههای افسردگی در نوجوانی از دیدگاه بك عبارتند از :
1 ـ عوامل شناختی ای كه باعث میشوند نوجوان، آینده را به صورت منفی ببیند
2 ـ عوامل عاطفی و هیجانی چون خشم و نبود تجربیات خوشایند و لذت بخش
3 ـ عوامل انگیزشی كه شامل دوری گزیدن از جامعه و تمایل به خودكشی میگردد
4 _ عوامل رفتاری و فیزیولوژیكی كه بی فعالیتی، نوسان در اشتها، آشفتگی در خواب و اظهار خستگی مفرط را شامل میشود(افروز، 1380 ).
از عوامل مؤثر در افسردگی نوجوانان میتوان از رفتارهای بزه كارانه در سطح خانواده و جامعه مانند پرخاشگری، فرار از منزل، مشكلات مدرسه ای مانند عدم پیشرفت تحصیلی، و همچنین مشكلات مربوط به برقراری رابطه با گروه همسن و سال ( مثل طرد شدن توسط آن ها ) را نام برد (افروز، 1380 ).
دادههایی در مورد هنجارهای سن و جنس موجود است، تفاوتهای سنی و جنسی اندك، اما مهمی آشكار شد : كودكان بسیار خردسال نسبت به كودكان بزرگ تر افسردگی كمتری نشان دادند، و دختران، به خصوص در گروه های سنی پایین تر، افسردگی كمتری ابراز كردند (هارینكتون، 1380 ).
از آنجایی كه افسردگی در میان كودكان و نوجوانان در دهه های اخیر بسیار شایع شده است. و مشكلاتی از قبیل، تحصیلی، شخصیتی و اجتماعی در بین آنها بسیار دیده میشود. در نتیجه نیاز به تشخیص و درمان سریعتر آنها لازم میباشد. به این منظور برای تشخیص افسردگی از ابزارها و روش های متفاوتی از جمله، مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه و آزمونها استفاده میكنند. كه معروفترین وسیله اندازه گیری در بین این ابزارها همین آزمونها میباشد ( سیف، 1371 ).
آزمون وسیله ای است كه به طور علمی تهیه میشود و اندازه گیری عینی توانایی های افراد را فراهم میآورد. آزمون وسیله ای است كه به طور علمی تهیه میشود، منظور از علمی تهیه شدن یک آزمون این است كه آزمون باید مثل هر وسیله اندازه گیری دیگر ویژگیهایی را برای خود داشته باشد. یک آزمون نیز در درجه اول باید دقت اندازگیری داشته باشد و در درجه دوم چیزی را اندازه بگیرد كه برای اندازگیری آن تهیه شده است. دو ویژگی فوق را اصطلاحاً اعتبار و روایی مینامند. علاوه بر دو ویژگی بالا، یک آزمون خوب ویژگی دیگری نیز دارد كه به آن حساسیت یا قدرت طبقه بندی میگویند. منظور این است كه یک آزمون باید بتواند آزمودنیها را طبقه بندی كند بدین معنا كه بتواند تفاوتهای فردی آنها را به خوبی نشان دهد ( گنجی، 1371 ).
در آموزش و پرورش و روانشناسی، آزمونها به چند منظور عمده مورد استفاده قرار میگیرند :
برای اندازه گیری توانایی های شناختی و توانایی های حركتی و نیز برای اندازه گیری ویژگیهای شخصیت و ویژگیهای عاطفی. بنابراین، آزمونهای مختلف را میتوان به دو دسته كلی آزمونهای توانایی و آزمونهای عاطفی تقسیم كرد.
از آزمونها به عنوان یک روش نظامدار ( سیستماتیک ) برای اندازه گیری نمونه ای از رفتار فرد استفاده میشود، برای اینكه بتوان آن رفتار را با توجه به معیار یا هنجار ارزشیابی كرد (سیف، 1371).
برای تشخیص افسردگی در كودكان از روش های متنوعی از جمله مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه و آزمون استفاده میشود. كه از پرسشنامهها و آزمونهای مهمی كه در این زمینه ساخته شده و مورد استفاده قرار گرفته است، میتوان از پرسشنامه افسردگی كودكان «ماریا كواس » ( CDI )، پرسشنامه بك ( BDI )، مقیاس افسردگی اصلی برای مطالعات همه گیر شناسی ( CES _ D )، مقیاس درجه بندی افسردگی ) DSRS (، مقیاس افسردگی كودكان ) ( CDSنام برد (هارینگتون، 1380 ).
بدون شك ما در جامعه ای زندگی میكنیم كه فشارهای روانی بر تمام زندگی ما اثر گذاشته و اجتناب از آنها امكان ناپذیر است. و این فشارهای روانی در سنین پایین مشكلات عدیده ای از جمله تحصیلی، شخصیتی، و اجتماعی بوجود میآورد نیاز به تشخیص این بیماری درسنین كودكی و نوجوانی بیشتر احساس میشود. برای اینكه بتوانیم افرادی را كه دچار افسردگی شده از افراد سالم جدا كنیم نیاز به یک معیار اندازگیری دقیق داریم و لذا به دلیل نداشتن یک معیار دقیق از خود برای اندازگیری ناگزیریم كه از ابزارهای دیگران برای جدا كردن افراد سالم از غیر سالم استفاده كنیم. ابزار ساخته شده توسط دیگران چون تحت تأثیر فرهنگ جامعه خود آنها قرار دارد، نمی توان آن را در فرهنگهای مختلف بكار برد، مگر كه با آن فرهنگ انطباق دهیم و آنها را بر اساس فرم فرهنگی، جنسی و سنی فرهنگ خود هماهنگ كرد. از این رودر این پژوهش به دنبال آن هستیم كه مشخص سازیم كه آیا پرسشنامه افسردگی كودكان (ماریا كواس ) از اعتبار و روایی لازم برخوردار است و آیا نتایجی كه از آن بدست
می آید دارای دقت و ثبات لازم برای جامعه مورد پژوهش میباشد.