هنر همواره بیانگر شکلی از اشتیاق آدمی برای جاودانگی است. به بیان امروزی مشتاق بودن یعنی هیجان زده بودن برای چیزی. غلیان احساسات و شور و احساس برای درک، دریافت یا حس کردن امری را اشتیاق مینامند، جالب آنکه «مشتاق بودن» – (enthusiasm)- از دو لغت یونانی en و Theosگرفته شده است و به معنای ((in God «خدایی» است. این خدا گونه بودن و نسبت اشتیاق با امری خدایی همان حس کشش معنوی است که در هنر باعث ماندگاری، جاودانگی و ایجاد حسی متفاوت در مخاطب میگردد. این مشارکت مخاطب که در فضایی آکنده از اشتیاق و معنویت صورت میگیرد برای انسان تبدیل به تجربه ای معنوی شده و به زندگی انسان معنا و جهتی الهی میبخشد.
با چنین رویکردی میتوان تمامی امور زندگی و فضای خلاقیت هنری را به اموری معنوی و قدسی پیوند زد. از این رو میتوان گفت فیلمها خود به خود دارای معنویتی درونی هستند که آدمی را برای تأمل و جست و جوی ناخودآگاه فردیشان(و چه بسا جمعی) تحریک و تهییج میکند.
از سوی دیگر هنر قصه گویی در فیلم الهام گرفته از هنر قصه گویی بزرگان دینی و کتب آسمانی است. با تأملی گذرا در کتب آسمانی و الهی میتوان دریافت که همواره برای مخاطبان عام (و چه بسا فرهیخته) از زبانی هنرمندانه و با پرداختی داستان وار برای انتقال مفاهیم معنوی استفاده شده است، فیلم نیز چنین شیوه ای را برای انتقال مفاهیم و معنای خود به مخاطب برگزیده است. از این رو یکی از هیجان انگیزترین مجاری ارتباطی که از طریق آن میتوان آدمی را با مضامین معنوی پیوند داده و آشنا کرد استفاده از سینما و قصه گویی با تصاویر یک فیلم است.
دیدگاه برخی مؤمنین و معنویتگرایان نیز بر آن است که زندگی انسان محل الهامِ علائم ربانی و معنوی است. به تعبیر دیگر خداوند از طریق نشانههایی در زندگی آدمی به وی الهام نموده و پیام هایی را برای انسان ارسال مینماید و یکی از این نشانهها و محل های علامت گذاری شده در زندگی انسان در دنیای امروز فیلم و سینما است. از این رو برخی نظریه پردازان معتقدند فیلمها نیز به صورت ناخودآگاه نشانههایی از معنویت را در خود دارند، چه فیلم ساز خواسته باشد چنین مفهومی را منتقل کند چه در ناخودآگاه و فرم خاص ارائه اثرش پنهان شده باشد.
از سوی دیگر زندگی در دنیای امروز انسان را در کشاکش سهمگینی با مسائل معنوی و ماورائی قرار داده است که در گذشته وجود نداشته است، زندگی سنتی دیروز به دلیل عدم وجود تکنولوژی و رسانهها فرصتی برای تأمل در طبیعت، هستی، معرفت و نگرش به درون آدمی برای وی فراهم میکرد. اما ارتباطات و رسانههای امروز (رسانههای تصویری چون سینما، تلویزیون و…) نه تنها چنین فرصتی را از وی دریغ میکنند، بلکه جنس نیازها و نگرش های آدمی را از مسائل درون گرایانه و معنوی دور میکنند. رسانهها (رسانههای تصویری چون سینما، تلویزیون و…) امروزه به فرهنگ جمعی مفروضی برای جامعه بدل شده اند که اصلی ترین وظیفه آن تعریف زندگی است. برخی از نظریه پردازان معتقدند امروزه تربیت و پرورش خویشتن مذهبی و نگاه معنویتگرایانه نیز در زندگی انسان به مدد رسانهها شکل میگیرد. به تعبیر دیگر امروزه کنش دینی فرد در تعامل و برداشت از رسانههایی بدست میآید که در زندگی با آنها درگیر است. چه بسا ساختار
هویت فردی وی در تعامل با سینما و رسانههای تصویری امروز شکل میگیرد.
در پژوهشی دانشگاهی در آمریکا در سال 2002 به دست آمد که به طور معمول دانشجویان یک دانشگاه در یک ماه درسی هشت تا ده فیلم میبینند و در این تحقیق دانشجویانی وجود داشتند که تا55 فیلم در یک ماه را مشاهده میکردند (بیشتر این دانشجویان تمایل داشتند که این فیلمها را در سینما تماشا کنند) همین پژوهش نشان میدهد در سال 2002 آمریکایی ها بابت بلیط سینما بیشتر از 4/9 بیلیارد دلار هزینه کرده اند. به این آمار باید اضافه کرد که فروش دی وی دی در همان سال به 7/8 بیلیارد دلار و کاست وی اچ اس 4/3 بیلیارد دلار رسیده است.
آمار بدست آمده در این پژوهش –که با نسبت ها و درصدهای متفاوت در مورد جوانان و دانشجویان کشورهای دیگر قابل رد گیری و بررسی است- نشان میدهد که سیل بنیان کن توجه مخاطبان به سینما و فیلم (و البته رسانههای تصویری) روز به روز در حال افزایش است. این توجه نشان میدهد که یکی از ابزار های مهم برای فرهنگ سازی، هویت یابی و ایجاد تمرکز و معنویت در جوانان امروز رسانه سینما و فیلم است. از این رو سینما امروزه به صورت بخشی منظم از آموزش های فرهنگی و اجتماعی جوامع در آمده است.
جذابیت سینما اگرچه امروزه در مواجهه و مقایسه با تلویزیون و رسانههای سهل الوصول امروزی کاهش یافته است، اما جوهره داستان گویی سینما و تکیه اش بر نیروی جذاب روایت داستان، همچنان تخیل و احساسات تماشاگر را به صورتی قدرتمند درگیر میکند. امروزه فیلمها جزء جدایی ناپذیر زندگی انسان هستند و گونه ای جدید از امکانات هویت یابی را برای وی فراهم میکنند.
هم چنین داستانها از تجربیات عادی زندگی برای هدایت انسان به قلمرو روحانی و معنوی استفاده میکنند. از این رو داستان فیلم نیز امکان ایجاد حسی معنوی، تجربه دینی و مکاشفههای معنوی را برای آدم های درگیر و گرفتار زندگی پیچیده و ماشین زده امروز فراهم میکند. درک حسی از بخشایش، دوستی، معرفت، احساس امید به زندگی، اعجاز و ایمان و هم چنین یافتن احساس ندامت از گناه، مجازات یا نقصان در اطاعت و مفاهیمی از این دست امروزه در روایت فیلم داستانی امکان پذیر است. بنابراین پرداختن به سینما و فیلم به عنوان یکی از مهم ترین جنبهه ای شکلگیری هویت معنوی و دینی در زندگی امروز اهمیتی دو چندان مییابد.
از این رو پژوهشگران بسیار تلاش کرده اند تا از منظر های متفاوت به تعامل میان امور دینی (معنوی) و فیلم و تبیین چگونگی اثر گذاری سینما (فیلم) بر جامعه و دنیای پیرامون خود بپردازند. این پژوهش تلاش دارد تا به شیوه طرح مضامین معنوی و استعلایی و اثر گذاری فیلم داستانی بر مخاطب از طریق فرم و تکنیکی که در سینما بکار میرود؛ نگاهی بیاندازد. امید که این راهی باشد برای نزدیک شدن به الگویی کارآمد برای جهت دهی سینما و سینماگران به سمت معنویت و روشی باشد برای نقد و تحلیل معنوی فیلمهای سینمایی.
فرم در حال بارگذاری ...