وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه : بررسی اثر عصاره هیدروالکلی برگ زیتون (Olea europea L.) بر روی قلب و عروق و تداخل اثر آن با سیستم های کولینرژیک و آدرنرژیک در موش صحرایی نر

 

 

پرفشاری خون یکی از شایع ترین و مهم ترین بیماری های عصر حاضر است که اغلب توسط سبک زندگی مدرن و به خصوص کاهش تحرک فیزیکی و دریافت رژیم غذایی پرچربی به افراد تحمیل می شود. این بیماری اغلب به صورت پنهان و بدون توجه آگاهانه رشد می کند و ممکن است در انتها منجر به ایجاد بیماری های قلبی- عروقی یا نارسایی قلبی حاد بشود. بنابراین پرفشاری خون باید کنترل شود و به دقت تحت درمان قرار بگیرد (Perrinjaquet-Moccetti, et al. 2008).

 

استفاده از اغلب داروهای ضد پرفشاری خون مثل β- بلاکرها، کلسیم بلاکرها، مهارکننده های  آنزیم مبدل آنژیوتنسین[1] و یا دیورتیک ها

دانلود مقاله و پایان نامه

 در دوزهای رایج، عوارض جانبی قابل توجهی در پی دارد. بنابراین به کار بردن روش های جایگزین از جمله استفاده از گیاهان دارویی که دارای اثر اصلاح کننده روی فشارخون باشند، می تواند مناسب باشد (Perrinjaquet-Moccetti, et al. 2008).

 

همزمان با پیدایش انسانها، استفاده از گیاهان دارویی نیز آغاز شد. با مطالعه در تمدن قدیمی به مصرف گیاهان دارویی به عنوان دارو، سم، مواد پاک کننده و رنگ، بر می خوریم. تاریخچه گیاهان دارویی به طور دقیق مشخص نیست و در طول تاریخ استفاده از گیاهان دارویی با خرافات و آداب خاصی همراه بوده است. مصری ها وچینی ها از اولین اقوامی هستند که از حدود 2700 سال پیش از میلاد مسیح از گیاهان به عنوان دارو استفاده می کردند. تئوفراست یکی از شاگردان ارسطو بنیانگذار مکتب درمان با گیاه است. دیوسکورید در قرن اول میلادی مجموعه ای را مشتمل بر خواص دارویی 600 گیاه جمع آوری نمود که این اثر منشا بسیاری از مطالعات در قرون بعد گردید. در قرن هشتم تا دهم میلادی بوعلی سینا و محمد زکریای رازی سبب توسعه دانش درمان با گیاه شدند. در قرن 18 و اوایل قرن 19 محققان پیشرفت قابل توجهی در خالص سازی و شناسایی ترکیبات شیمیایی موجود در گیاهان داشته و موادی را به صورت فرآورده های دارویی برای مصرف عرضه کردند اما در قرن نوزدهم داروهای شیمیایی به سرعت جایگزین بسیاری از داروهای گیاهی گردید. سپس در اواخر قرن بیستم عوارض جانبی و مضر داروهای شیمیایی سبب رویکرد دوباره دانشمندان به گیاهان دارویی شد. زیتون یکی از قدیمی ترین گیاهان دارویی با قدمتی معادل دو هزار سال است( ولاگ و استودولا، 1376 ؛ دگلو، 1363).

دانلود پایان نامه : بررسی زمین­ شیمی فلزات سنگین و ترکیبات آروماتیک چندحلقه­ای(PAHs) در غبار خیابان کلان­شهر اصفهان(شعاع 50 کیلومتری)

 

 

در چند دهه اخیر با پیشرفت­های صنعتی، افزایش وسایل نقلیه، افزایش شهرنشینی و بهبود کیفیت زندگی مردم در تمام کشورها به­­ویژه کشورهای درحال­توسعه، مواد آلاینده­ محیط زیست، افزایش چشمگیری یافته ­است. تراکم بالای جمعیت نیز باعث افزایش آلودگی محیط­های شهری شده ­است، به طوری که طبیعت به تنهایی قادر به از بین بردن این آلاینده­ها نیست. آلودگی هوا از جمله نگرانی­هایی است که جامعه امروزی بشر با آن دست به گریبان است و توجه به آن موضوعی بسیار مهم می­باشد. آلودگی هوا آمیخته­ای از مخلوط ذرات جامد و گازهای

دانلود مقاله و پایان نامه

 موجود در هواست، که برای سلامت انسان، حیوان و سایر جانوران موجود در یک بوم­سامانه مضر می­باشد. گسیل­های خارج شده از اگزوز اتومبیل­ها، فلزات سنگین ناشی از فرسایش قطعات ماشین­آلات، مواد شیمیایی ناشی از کارخانه­ها، گرد و غبار، و حتی گرده گیاهان، می ­تواند موجب آلودگی محیط جو گردد. باید توجه داشت برخی از این آلاینده­ها دلیل بروز برخی مشکلات در مقیاس جهانی همچون نازک شدن لایه اوزون در جو زمین، و گرم شدن جهان هستند. در این پژوهش از میان خیل عظیم آلاینده­های جو، تمرکز بر روی پدیده غبار، به­ویژه غبار نهشته شده بر  سطح خیابان­هاست، که از آن­ به­عنوان “غبار خیابان” یاد می­ شود. این ذرات اختلالاتی همچون سوزش چشم، آسم، برونشیت، آسیب به ریه، سرطان، مسمومیت ناشی از فلزات سنگین، اثر بر روی دستگاه قلبی-عروقی، و اختلالات بینایی را به همراه دارد. از بین آلاینده­های موجود در غبار خیابان، فلزات سنگین و نیز هیدروکربن­های آروماتیک چندحلقه­ای نگرانی­ زیادی را برای پژوهشگران و دولت­ها ایجاد کرده ­اند­، که دلیل این نگرانی­ها قابلیت انباشت و پایستاری زیست­محیطی آنها می­باشد. انباشت فلزات سنگین در محیط­های مختلف می ­تواند باعث کاهش کیفیت محیط­زیست و اثر بر روی تندرستی انسانها به­ویژه کودکان به علت تحمل کم آنها در برابر تأثیرات فلزات سنگین و نیز بلع نا­خواسته و غیرعمدی غبار یا خاک از مسیر دست به دهان، شود. مهم­ترین اثرات تندرستی فلزات سنگین شامل صدمه به DNA، جهش­زایی، سرطان­زایی و آسیب جنینی است. از سوی دیگر، هیدروکربن­های آروماتیک چندحلقه­ای که از منابع مختلف طبیعی و انسان­زاد تولید می­شوند، می­توانند بر کیفیت هوا، آب و خاک تاثیرگذار باشند، و به طور مستقیم و یا غیرمستقیم سلامت ساکنان بوم سامانه را با خطرات جدی مواجه سازند.

دانلود پایان نامه : آسیب‌شناسی معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه‌ای تهران با هدف بهبود و توسعه

    170
نتیجه گیری تحقیق………………………………170
الف) یافته های توصیفی     170
ب)یافته‌های استنباطی     172
•    فرضیه اول     172
•    فرضیه دوم     173
•    فرضیه سوم     174
•    فرضیه چهارم     176
پیشنهادهای تحقیق     177
الف) پیشنهادهای مرتبط با عوامل ساختاری     177
الف.1) گزینش و استخدام     177
الف.2) انتصابات و ارتقای شغلی     177
الف.3) ارزیابی عملكرد     178
الف.4)  جبران خدمت     178
الف.5) ساختار سازمانی     179
الف.6) بهبود روشها     179
الف.7) سیستم مكانیزه اطلاعاتی     179
ب)  پیشنهادهای مرتبط با عوامل رفتاری     180
ب.1)  انگیزش و رضایت شغلی     180
ب.2)  رهبری     180
ب.3)  فرهنگ سازمانی     181
ب.4) امنیت شغلی     181
ب.5)  آموزش و بالندگی كاركنان    182
پ)  پیشنهادهای مرتبط با عوامل زمینه‌ایی     183
پ.1)  مشتری‌گرایی     183
پ.2)  پیمانكاران و مشاوران     183
سایر پیشنهادها    184
الف)  عوامل ساختاری     184
الف.1)  گزینش و انتصابات     184
الف.2)  ساختار و تشكیلات     184
الف.3)  حقوق و دستمزد و رفاه     185
ب)  عوامل رفتاری     185
ب.1)  آموزش و بالندگی كاركنان     185
ب.2)  فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی     186
پیشنهاد برای تحقیقات آتی     187
محدودیت‌های پژوهش    188
منابع و ماخذ    190

دانلود مقاله و پایان نامه

 

الف. منابع فارسی……………………………………..190
ب.منابع انگلیسی………………………………………194
ضمائم…………………………………………..195

 

 

 

خلاصه پژوهش

 

 

 

پژوهش حاضر تحت عنوان “بررسی آسیب‌شناسی معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه‌ای تهران با هدف بهبود و توسعه” در محدوده زمانی سال 1383 و در قلمرو مكانی حوزه ستادی معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه‌ای تهران صورت پذیرفته است. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی معیارها و شاخص‌های آسیب‌شناسی معاونت منابع انسانی برق تهران، طبقه‌بندی آسیب‌های مزبور و ارائه پیشنهادات و توصیه‌هایی برای بهبود و توسعه می‌باشد تا در این راستا به حل مشكلات و ارتقای اثربخشی معاونت منابع انسانی یاری رسانده و از حادشدن مشكلات، كاهش بهره‌وری جلوگیری بعمل آورد.

 

آسیب‌ها بسیار متعدد و متنوع هستند و همه سطوح عملكردها، اهداف و رفتارها و ساختارهای سازمانی را درگیر اختلال می‌نمایند؛ از اینرو، مناسبترین تئوری و متدولوژی برای تجزیه و تحلیل و شناخت آسیب‌های سازمانی، مدل سه‌شاخگی است. این مدل از “عوامل رفتاری” (شامل: فرهنگ سازمانی، انگیزش و رضایت شغلی،‌رهبری، آموزش و بالندگی كاركنان، و امنیت شغلی)، “عوامل ساختاری” (شامل: ساختار سازمانی، بهبود روشها، سیستم مكانیزه اطلاعاتی، نظام پرداخت، گزینش و استخدام، انتصابات و ارتقای شغلی و ارزیابی عملكرد) و سرانجام “عوامل زمینه‌ای” (شامل: مشتری‌گرایی و پیمانكاران و مشاوران) تشكیل شده است.

 

با توجه به مدل و اهداف مورد نظر، پژوهش حاضر در صدد یافتن پاسخ به این پرسش بود كه “عواملی كه عملكرد معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه‌ای تهران را تحت تأثیر قرار می‌دهد چیست؟” به همین منظور، چهار فرضیه ـ به شرح ـ مطرح گردید:

 

    • فرضیه اول: عوامل ساختاری بر عملكرد معاونت منابع انسانی برق تهران تأثیر دارد؟

 

    • فرضیه دوم: عوامل رفتاری بر عملكرد معاونت منابع انسانی برق تهران تأثیر دارد؟

 

    • فرضیه سوم: عوامل زمینه‌ای بر عملكرد معاونت منابع انسانی برق تهران تأثیر دارد؟

 

  • فرضیه چهارم: بین میزان تأثیر عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه‌ای بر عملكرد معاونت منابع انسانی برق تهران تفاوت وجود دارد.

روش تحقیق حاضر، از آن جهت كه به بررسی و شناسایی آسیب‌های سازمانی در شرایط موجود می‌پردازد، تحقیق توصیفی ـ پیمایشی بوده است و جامعه آماری نیز شامل كلیه كاركنانی كه در حوزه ستادی شركت برق منطقه‌ای تهران و در مشاغل مدیریتی، سرپرستی و كارشناسی ـ به تعداد 339 نفر ـ مشغول بكار هستند در نظر گرفته شد. از جامعه آماری مزبور، نمونه‌ای به حجم 100 نفر با بهره گرفتن از روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب گردید. در راستای اندازه‌گیری دقیق شاخص‌های آسیب‌شناسی معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه‌ای تهران، پرسشنامه‌ای آماده شد و از پاسخ‌دهندگان درخواست گردید، نقطه‌نظرات و دیدگاه های خود را نسبت به شرایط موجود شاخص‌ها براساس مقیاس پنج‌گزینه‌ای لیكرت اعلام دارند. برای بررسی اعتبار پرسشنامه از روش محاسبه ضریب “آلفای كرونباخ” استفاده شد. ضریب اشاره شده برای كل پرسشنامه ـ كه شامل 40 سؤال بوده است ـ برابر 93/0 و برای هر یک از خرده مقیاس یا سؤالات (عوامل ساختاری، عوامل رفتاری، و عوامل زمینه‌ای) به ترتیب 88/0، 87/0، و 74/0 محاسبه گردید.

 

برای تجزیه و تحلیل اطلاعات ابتدا داده‌های پژوهش از پرسشنامه‌ها استخراج و سپس با بهره گرفتن از كامپیوتر و از طریق نرم‌افزار آماری SPSS در بخش روش های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون آماری حاكی از آن است كه تمامی فرضیات تحقیق در سطح 99% مورد تایید قرار می‌گیرند. به این ترتیب با استفاده جداول و نمودارهای حاصل از فصل چهارم، اولویت آســیب‌های هر یک از عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه‌ای و همچنیـن علل و ریشه هــر آسیب ـ باتوجه به نقطه‌نظر كل پاسخگویان ـ مورد شناسایی قرار گرفت. اولویت آسیب‌های هر یک از عوامل ـ به ترتیب گستردگی آسیب ـ به شرح زیر حاصل گردید:

 

الف –  عوامل ساختاری

 

    • گزینش و استخدام؛

 

    • انتصابات و ارتقای شغلی؛

 

    • ارزیابی عملكرد؛

 

    • سیستم پرداخت؛

 

    • ساختار سازمانی؛

 

    • بهبود روشها؛ و

 

  • سیستم مكانیزه اطلاعاتی.

ب – عوامل رفتاری

 

    • انگیزش و رضایت شغلی؛

 

    • رهبری؛

 

    • فرهنگ سازمانی؛

 

    • امنیت شغلی؛ و

 

  • آموزش و بالندگی كاركنان.

پ – عوامل زمینه‌ای

 

    • پیمانكاران و مشاوران؛ و

 

  • مشتری‌گرایی.

سرانجام پیشنهادات و توصیه‌هایی برای بهبود و توسعه معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه‌ای تهران بیان گردید.

 

 

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

دانلود پایان نامه ارشد: اثر تعدیل کنندگی راهبردهای مقابله ای و حمایت های اجتماعی در رابطه با کیفیت زندگی ، نشانگان روانشناختی و سبک های فرزند پروری زنان سرپرست خانوار

امروزه دركنارافزایش طول عمر،عامل مهم دیگری مثل چگونگی زندگی كردن یاكیفیت زندگی مطرح است ، بنا به تعریف گروه كیفیت سازمان جهانی بهداشت كیفیت زندگی به ادراك فرد از جایگاه خودش درزندگی ، با توجه به بافت فرهنگی جامعه و اهداف ، معیارها و نگرانی های فرد اشاره دارد و از متغیرهایی مثل سلامت جسمانی ، وضعیت روانشناختی ، استقلال و روابط اجتماعی ناشی می شود ( استنر، کوپر و اسکوینگتون ، 2003) .  كیفیت زندگی با بهداشت روانی افراد ارتباط دارد و به بیان حالات وتغییرات وتوانایی های افراد و میزان رضایت افراد از عملكرد های زندگی می پردازد . منظور از کیفیت زندگی توجه به آن جنبه از زندگی است که بیانگر بهترین وضعیت زندگی برای فرد است( نجات[1]، 2008). اکثر محققان معتقدند که کیفیت زندگی دارای ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی می باشد و با عواملی مانند سن، فرهنگ، جنسیت، تحصیلات، طبقه اجتماعی، بیماری و محیط اجتماعی ارتباط دارد (کینگ و هیندز[2]، 2011) امروزه توجه به ظرفیت هایی معطوف شده است كه دركیفیت زندگی نقش بسیار دارند.  یكی ازاین مؤلفه ها، حمایت های اجتماعی اطرافیان می باشد. شواهدی که از مطالعات مختلف به دست آمده نشان می دهد که حمایت های اجتماعی نقش مهمی در سلامتی افراد بازی می کنند . همچنین حمایت های اجتماعی باعث کاهش آثار منفی استرس های فراوانی که از محیط و جامعه کسب می گردد و به تبع آن بر کیفیت زندگی اثر مستقیم و مثبت خواهد داشت (جانگر، 2002).

 

یکی از عوامل فردی که می توان با کیفیت زندگی و سلامت روان افراد در ارتباط باشد روش های کنار آمدن با شکل و مسئله است که تحت عنوان راهبردهای مقابله ای از آن یاد می شود. لازاروس و فلوکمن (2003) دریافتندكه راهبردهای مقابله ای فعال ، هم موفقیت تحصیلی و همسازگاری شخصی و هیجانی را پیش بینی می کند. همچنین تأثیرات طولانی مدت راهبردهای ناسازگارانه وازدست دادن كلی اعتمادشخصی نسبت به تواناییهابرای مقابله،به مسایلی، چون ترس ، اضطراب ، بیماریهای جسمانی وافسردگی منجرمی شود (ربیعی، مولوی، کلانتری و عظیمی، 1388).

 

علاوه بر متغرهای فردی و محیطی که تاثیر بالقوه ای بر سلامت افراد دارند شیوه های تربیت خانواده نیز بر کیفیت زندگی و به تبع آن برسلامت افراد تاثیر می گذارند.

 

خانواده به عنوان كوچكترین واحد اجتماعی و از اركان اصلی و عمده هر جامعه بشمارمی‌آید. محیط خانه اولین و مهمترین عاملی است كه بررشد شخصیت افرادتاثیرمی‌گذارد. كودك خصوصیاتی را از والدین به ارث می‌برد اما نقش والدین در رشد كودك تنها به جنبه‌های ارثی محدود نیست. ایده‌آلها و آرزوهای والدین، میزان رضایت آنها ازروابط زناشویی و سبك‌های فرزندپروری اتخاذ شده ازجانب والدین، همگی می‌توانند بر شكل‌دهی رفتار كودك و سلامت روان او نقش بسزایی داشته باشند (رضائیان، 1383).

 

بامریند(1971) مجموعه بررسی‌هایی انجام داد كه در آنها الگوهایی از شیوه‌های رفتاری والدین مشخص شده است. دراین بررسی‌ها چهار جنبه رفتار والدین با كودك شامل كنترل، سطح توقع برای رفتار عاقلانه، روشن بودن ارتباط بین والدین و كودك و مراقبت از سوی والدین مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت شیوه تعامل والدین در سه گروه تقیسم‌بندی شد. والدین اقتدارگراكه با ویژگی‌هایی چون تشویق روابط كلامی، واگذاری حدودی ازخودمختاری به همراه وجود مرزهای مشخص برای رفتار و عملكرد فرزند مشخص می‌شوند. والدین سلطه جو، اطاعت بی چون و چرای فرزند را یک حسن می‌دانند و در كنترل فرزندان از خشونت و تنبیه بدنی استفاده می‌كنند. والدین سهل‌گیر هیچگونه مرز و چارچوبی برای فرزندان تعیین نمی‌كنند و خود را از مسئوولیت‌های والدینی رها می‌كنند.

 

پژوهش‌های انجام شده دراین زمینه نشان می‌دهد كه هر كدام از این شیوه‌ها آثار و پیامدهای خاصی را به دنبال دارد. پژوهش طاهری (1374) نشان داد كه نوع سبک فرزندپروریپدران بر میزان اضطراب فرزندان تاثیر می‌گذارد. پژوهش چناری (1374) نیزنشان داده كهبین خودپنداره فرزندان و نگرش تربیتی والدین رابطه مثبتوجود دارد. علاوه بر آن در تحقیقات خارجی، ویلانگ و همكارانش (2004) مشخصكرده‌اند كه سبك‌های فرزند‌پروری به صورت مستقیم برویژگی‌های شخصیتی فرزندان و از این طریق بر بیماری‌ها و كیفیت زندگی آنهاتاثیر می‌گذارد.  با توجه به مسائل مطرح شده پژوهش حاضر به بررسی اثر تعدیل کنندگی راهبردهای مقابله ای و حمایت های اجتماعی در رابطه با کیفیت زندگی ، نشانگان روانشناختی و سبک های فرزند پروری زنان سرپرست خانوار می پردازد.

 

 

 

1-2-بیان مسئله

 

تغییرهای ایجاد شده در جوامع در دهه‌ های اخیر سبب ایجاد تغییر ساختار خانواده، پذیرش مسئولیت بیشتر و استرس بیشتر جهت اداره‌ی زندگی گردیده است. (كوین[9]،2003). در كشور ما طی آمارهای ارائه شده توسط رئیس پژوهشكده آمار بر اساس سرشماری سال 90 از 21 میلیون خانوار موجود در كشور 2 میلیون و 500 خانوار زن سرپرست هستند و به عبارت دیگر در سال 90 سهم خانواده‌های زن سرپرست نسبت به سال 85 از 5/9 درصد به 5/12 درصد افزایش یافته (پایگاه تحلیلی خبری خانواده و زنان، 1393). و به گفته رئیس مركز آمار ایران تا سه سال آینده آمار زنان سرپرست خانوار به 15 درصد افزایش می‌یابد (Mehr News Agency, 2014). در خانواده‌های ایرانی، اغلب مرد (پدر) سرپرست خانواده محسوب می‌شود. اما تحت شرایطی این مسئولیت به عهده زنان (مادر) قرار می‌گیرد (حبیبی، قنبری، خدایی، قنبری،1391).

 

بر مبنای تعریف سازمان بهزیستی كشور زنان سرپرست خانوار شامل زنانی هستند که به واسطه فوت ، طلاق ، زندانی شدن همسر و غیره سرپرستی خانواده را به عهده دارند .

 

قابل ذکر است مواردی از قبیل فوت، جدایی از همسر و سایر عوامل یاد شده نیازمند سازگاری مجدد هستند (كوین، 2003).

 

این زنان بواسطه وجود مشكلاتی كه در زمینه سرپرستی دارند جزء اقشار آسیب‌پذیر جامعه به شمار می‌روند (شعبان‌زاده، بهرام‌آبادی، حاتمی، زهراكار، 1392). در جوامع كنونی وقوع تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی منجر به تغییرات ساخت خانواده شده و شكل‌گیری پدیده «زن سرپرستی» به امری عادی تبدیل گردیده (بادنجانی، بیرامی، هاشمی، 1391). این زنان، با از دست دادن همسر به یكباره با جهان دیگری روبرو می‌شوند. دنیایی كه بسیاری از مختصات آن برای ایشان ناآشنا است (سیدمیرزایی، عبدالهی، كمربیگی، 1390). در این ساخت خانوادگی جدید زنان نیاز به تاب‌آوری بالایی دارند و در این بین زنان در زندگی روزمره خود با مشكلات متعددی مواجه می‌شوند كه ممكن است ایشان را به مشكلات اجتماعی و روانی دچار كند. طبق گزارش خبرگزاری مهر و اعلام رئیس پژوهشكده آمار ایران 30 درصد از زنان سرپرست خانوار به دلیل مشكلات جسمی خاص یا مشكلات روانی از كار افتاده هستند.

 

در این راستا یافته‌ها نشان می‌دهد، عمده‌ترین مشكلات زنان سرپرست خانوار در قالب مشكلات اجتماعی، اقتصادی، نگرش‌های منفی اجتماعی نسبت به آنها، نگرانی نسبت به آینده فرزندان و تعدد و تعارض نقش‌ها تظاهر پیدا می‌كند (بادنجانی، بیرامی، هاشمی،1391).

 

از جمله موارد یاد شده مشكلات اقتصادی بوده و همواره مشكل فقر در خانواده‌های زن سرپرست بیشتر از خانواده‌هایی با سرپرست مرد می‌باشد، و این خود باعث نگرانی دربارة آینده خود و فرزندانشان می‌شود (كوین، 2003).

 

گزارش رئیس پژوهشكده آمار ایران نیز مؤید این موضوع بوده و درآمد زنان سرپرست خانوار را حدود 34 درصد كمتر از مردان سرپرست خانوار بیان نموده است.

 

عامل فقر اقتصادی ، به تنهایی تأثیر مستقیم و غیرمستقیم خود را بر وضعیت فرهنگی و اجتماعی خانواده بر جای می‌گذارد (حبیبی، قنبری، خدایی، قنبری، 1392).

 

این زنان به علت برخورداری از تحصیل و مهارت‌های فنی و آموزشی كم‌تر نسبت به سایر زنان حتی در صورت فعالیت اقتصادی ، در مشاغل كم درآمد مشغول به كار می‌شوند (شعبان‌زاده، بهرام‌آبادی، حاتمی، زهراكار، 1392). در واقع این زنان از نظر دستیابی به امكانات و خدمات محدودیت دارند و اغلب با عواملی چون عدم دسترسی به فرصت‌های شغلی، كم سوادی، نداشتن درآمد مستمر مواجه بوده (سیدمیرزایی، عبدالهی، كمربیگی، 1390). و همین نابرابری در فرصت‌ها یكی از عوامل بسیار مهم شكل‌گیری مشكلات فوق‌الذكر می‌باشد.

 

تا آنجا كه یكی از مؤلفه‌های توانمندی، داشتن فرصت برابر و حق انتخاب عنوان می‌گردد (دستورالعمل جامع حمایت‌های اجتماعی از زنان سرپرست خانوار سازمان بهزیستی كشور، 1391).

 

در حال حاضر طبق اظهارات رئیس پژوهشكده آمار ایران 82 درصد زنان سرپرست خانوار بیكار بوده و میانگین درآمد سالیانه ایشان 9 میلیون و900 هزار تومان است و 81 درصد زنان سرپرست خانوار دهك اول بی‌سواد بوده و دارای جمعیت خانواده‌ای بالا و درآمد پایین می‌باشند.

 

حال آنچه مطرح است نه تنها این زنان با مشكل فقر روبه‌رو بوده، بلكه بواسطه عقاید و سنت‌های موجود در جامعه مورد قضاوت قرار گرفته و در كشمكش با فرهنگ مردسالاری جوامع مسئولیت خانواده را به دوش می‌گیرند (حبیب[10]، 2010).

 

در واقع زنان سرپرست خانواده نسبت به مردان سرپرست خانواده ، به دلیل داشتن چند نقش مختلف و همزمان مانند اداره‌ی امور خانه و تربیت و مراقبت از فرزندان و كار در خارج از خانه با دستمزد كمتر، استرس و مشكلات روانی بیشتری را تجربه می‌كنند. زنان سرپرست خانواده معمولاً چندین نقش مختلف را ایفا می‌كنند و به واسطه آن دچار تعارض نقش‌ها می‌شوند و این امر به ایجاد استرس و اضطراب در آنها منجر می‌شود (بادنجانی، بیرامی، هاشمی، 1391).

 

در این خصوص تحقیقات نشان داده حتی مادرانی كه حضانت فرزندان را به عهده ندارند نسبت به پدران بی حضانت دو برابر بیشتر با فرزندان تماس دارند (صادقی، ناجی، محمدزاده، كریمیان، 1392) و وقتی زن سرپرست خانوار مجبور می‌شود از انتظارهای جنسی پیروی كند، نمی‌تواند به مهارت‌ها و یا تمایلات خود در زمینه‌های خارج از مرزهای جنسی خویش دست یابد (پروچسكا، 2007) . همچنین اغلب روابط ایشان با اطرافیان خدشه‌دار گردیده بطور مثال طی بررسی صورت گرفته افراد هنگامی كه طلاق می‌گیرند سه تا از دوستان خود را از

دانلود مقاله و پایان نامه

 دست می‌دهند و یا افراد مطلقه دو برابر بیشتر از متأهلین احتمال قطع ارتباط با یک دوست نزدیک را دارند كه این احتمال طرد شدن می‌تواند از سوی دو طرف رابطه دوستانه باشد (صادقی، ناجی، محمدزاده، كریمیان، 1392).

 

در مجموع عوامل مختلف یاد شده از جمله عوامل اجتماعی و اقتصادی سلامت روانی زنان سرپرست خانوار را تحت تأثیر قرار داده و باعث می‌گردد كه خلق افسرده‌ای داشته كه این خلق افسرده میل به انزوا و كناره‌گیری از دیگران را ترغیب می‌كند و در نتیجه افسردگی ایشان را در یک چرخه معیوب تشدید نموده (حبیبی، قنبری، خدایی، قنبری،1392). در صورتیكه روابط اجتماعی گسترش یافته- دریافت حمایت اجتماعی را افزایش می‌دهد و در نهایت منجر به كاهش افسردگی می‌گردد.

 

همچنین فرزندان خانواده‌های زن سرپرست به احتمال بیشتری دچار مشكلات رفتاری و اجتماعی می‌شوند و از كیفیت زندگی پایین‌تری نسبت به فرزندان خانواده‌های هسته‌ای برخوردارند (شعبان‌زاده، بهرام‌آبادی، حاتمی، زهراكار، 1392). با توجه به شروع بالای افسردگی و اضطراب در جمعیت زنان سرپرست خانوار (حبیبی، قنبری، خدایی، قنبری،1392) این گروه از زنان سطوح بالاتری از آسیب‌پذیری را نشان می‌دهند .

 

مجموعه مشكلات ذكر شده بهداشت روانی این گروه را متأثر می‌سازد و اگر چه ممكن است برخی از این زنان، توان سازگاری با چنین شرایطی را داشته باشند، اما اغلب آنها تحت تأثیر این شرایط مشكلات مختلفی از جمله مشكلات جسمانی، مشكلات خواب و موارد فوق‌الذكر را نشان می‌دهند (كوین، 2003).

 

با توجه به موارد یاد شده و درصد بالای استرس وارده نحوة به كارگیری راهبردهای مقابله و حمایت‌های اجتماعی دریافتی نقش به سزایی در زندگی ایشان دارد.

 

در واقع با توجه به اینكه زنان سرپرست خانوار نسبت به سایر افراد جامعه استرس‌های روزمرة بیشتری را تجربه می‌كنند، توانایی كنترل هیجانات منفی و مقابله‌ی صحیح با عوامل استرس‌زا در عملكرد روزانه ایشان قابل توجه بوده و نقش مهمی در سلامت روانی، جسمانی و كیفیت زندگی این گروه از زنان ایفا می‌كند (شعبان‌زاده، بهرام‌آبادی، حاتمی، زهراكار، 1392).

 

سبك‌های مقابله‌ای مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و فرایندهای رفتاری و شناختی برای ممانعت، مدیریت یا كاهش استرس است (زنجانی، فیض‌آبادی، باغبانی، زهراكار، 1392). چگونگی مقابله با عوامل استرس‌زای زندگی ، به كیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار، نشانگان روانشناختی و سلامت عمومی و نیز كیفیت زندگی ایشان (با توجه به حجم و كیفیت استرس وارده) تأثیرگذار بوده ، برای مثال سبك مقابله‌ای مسأله مدار باعث افزایش كیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار می‌شود (شعبان‌زاده، بهرام‌آبادی، حاتمی، زهراكار، 1392).

 

باید توجه داشت كه آموزش مهارت‌های مقابله‌ای، به عنوان یكی دیگر از فنون مدیریت استرس، افراد را قادر به مقابله‌ی سازگارانه می‌كند و طی آن افراد می‌آموزند، كه به جای درماندگی، نشخوار فكری و انفعال به افزایش توانمندی خود و كاهش ملزومات موقعیت استرس‌زا روی آورند كه راهبردی مؤثرتر و كارآمدتر در برابر استرس ناشی از شرایط اقتصادی، اجتماعی و روانی زنان سرپرست خانوار است (بارتلی[11]، 2011).

 

انتخاب سبك مقابله‌ای به كار برده شده تا حدود زیادی به عوامل خلق و خو مرتبط بوده بطور مثال افراد منفعل بیشتر سبك مقابله‌ای تسلیم یا اجتناب را انتخاب می‌كنند، در حالی كه افراد پرخاشگر به احتمال زیاد از سبک مقابله‌ای جبران افراطی بهره می‌گیرند. با این حال در این انتخاب عوامل محیطی نیز نقش بسزایی دارند.

 

بطور مثال راهبردهایی كه مراقبین مهم زندگی فرد به نمایش می‌گذارند بسیار مهم بوده. لذا راهبردهایی كه اتخاذ می‌شود ماحصل تعامل بین طبع ذاتی و تعامل محیطی است .اما این راهبردها با همه تنوعی كه دارند، آثار و پیامدهای متفاوتی به بار می‌آورند و هر یک از این شیوه‌ها، متناسب با عوامل استرس‌زا می‌توانند سازگارانه، یا ناسازگارانه باشند. با این حال شیوه‌های مسأله مدار، پیامدهای سازگارانه بیشتری دارند.

 

در این راستا فقدان شبكه‌های حمایتی در فضای زندگی زنان سرپرست خانواده و ادراك ایشان از مسئولیت‌های خود در محیط خانواده بر انتخاب سبك مقابله‌ای مؤثر است (بادنجانی، بیرامی، هاشمی، 1391).

 

از طرفی میزان برخورداری زنان سرپرست خانوار از حمایت‌های اجتماعی (از سوی خانواده، دوستان و سایرین) نقش اساسی در انتخاب راهبرد مقابله‌ای سلامت روانی، شیوه‌های فرزند پروری ایشان دارد.

 

باید توجه داشت كیفیت حمایت اجتماعی از كمیت آن اثرگذارتر می‌باشد (سیدمیرزایی، عبدالهی، كمربیگی، 1390). چنانچه زنان سرپرست خانوار از حمایت اجتماعی كافی برخوردار باشند ، بهتر با شرایط زندگی‌شان سازگار می‌شوند و نقش‌های گوناگون خود را در خانواده و جامعه می‌پذیرند. و این در حالی است كه عدم برخورداری از حمایت اجتماعی كافی و راهبردهای مقابله‌ای مناسب و سازش یافته، نه تنها سلامت روانی و جسمانی زنان سرپرست خانوار را تهدید نموده، بلكه به سلامت اعضاء خانواده، كیفیت زندگی و نوع ارتباط با فرزندان ایشان نیز مؤثر است. كیفیت زندگی در واقع نگرش ذهنی فرد نسبت به جنبه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی محیطی است كه در آن زندگی می‌كند و به سادگی قابل توصیف نمی‌باشد و خود دارای شش بعد جسمانی، روان‌شناختی، سطوح استقلال، روابط اجتماعی، محیطی و معنوی است (شعبان‌زاده، زارع‌بهرام‌آبادی، حاتمی، زهراكار، 1392). عوامل متعددی كیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد كه در این بین می‌توان به تأثیر حمایت‌های اجتماعی و راهبردهای مقابله‌ای اشاره نمود.

 

با توجه به اینكه خانواده اولین و مهم‌ترین بافت اجتماعی، برای رشد و تحول انسان را فراهم می‌سازد، در جریان این رشد طبیعی هر كودك، تغییرات شناختی، عاطفی و اجتماعی را سپری نموده و در این مسیر استرس و تعارضاتی را تجربه می کند، در نیازمند سازگاری بوده و به مشكلات عاطفی/ رفتاری و یا یادگیری، انجامیده كه متأثر از شیوه‌های فرزند پروری می‌باشد.

 

فرزند پروری در واقع روش‌هایی است كه والدین برای تربیت فرزندان خود به كار می‌گیرند و بیانگر نگرش‌هایی است كه آنها نسبت به فرزندان خود دارند و در برگیرنده معیارها و قوانین وضع شده برای ایشان می‌باشد.

 

ولی باید پذیرفت كه این شیوه و سبک به كار رفته در فرزند پروری خود متأثر از فرهنگ، شرایط اجتماعی، اقتصادی و الگوهای آموخته شده و خلق و خوی كودك و والد می‌باشد (برك[12]، 2007).

 

اكنون با توجه به آمار یاد شده زنان سرپرست خانوار و افزایش روز‌افزون ایشان و مشكلات پیش روی آنها به عنوان بخش عظیمی از جامعه كه سرپرستی مجموعه‌ای به نام خانواده را به عهده دارند، هدف این پژوهش بررسی اثر تعدیل کنندگی راهبردهای مقابله‌ای و حمایت‌های اجتماعی در كیفیت زندگی، سلامت روانی (نشانگان روانشناختی) و سبك‌های فرزند پروری ایشان می باشد .

 

[1] ..Nejat

 

[2] . king & Hinds

 

[3]- Baumrind

 

[4]-Authoritative

 

[5]- Authoritarian

 

[6]- Permissive

 

[7]- Parental rearing

 

[8]-Weylung

 

[9]- Coyne

 

[10]- Habib

 

[11]- Bartley

 

[12]- Berk

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

دانلود رساله دکتری: اثربخشی آموزش فراشناخت و ذهن­ آگاهی بر نگرش‌های زیست محیطی، رفتارشهروندی سازمانی و بهزیستی اجتماعی

از زمان ظهور روانشناسی به عنوان یک علم، رویکردهای نظری مختلفی جهت توصیف[1]، تبیین و پیش بینی[2] فرایندهای روان­شناختی و رفتار انسان مطرح شد و به پیروی از این رویکردها روش­ها و فنون درمانی مختلفی جهت ارائه مداخلات مورد نیاز به ویژه در زمینه آموزش و درمان تهیه شد نگاه روان­شناسی امروزی به پدیده­های روان­شناختی، نگاهی است چند بعدی و التقاطی. مفهوم ذهن آگاهی[3] و فراشناخت[4] به­ویژه از نظر رویکردهای آموزشی[5] و درمانی مبتنی بر این مفهوم از این قاعده مستثنی نیستند (گلپور، سلیمانی، 1392).

 

به واسطه تمرین­ها و تكنیك­های مبتنی بر ذهن آگاهی فرد نسبت به فعالیت­های روزانه خود آگاهی پیدا می­كند، به كاركرد اتوماتیک ذهن در دنیای گذشته و آینده آگاهی می­یابد و از طریق آگاهی لحظه به لحظه[6] از افكار، احساسات و حالت­های جسمانی بر آنها كنترل پیدا می­كند و از ذهن روزمره و اتوماتیک متمركز بر گذشته و آینده رها می­ شود. آموزش ذهن آگاهی مستلزم یادگیری فراشناختی واستراتژی­ های رفتاری جدید برای متمرکز شدن روی توجه و جلوگیری از افکار خودکار و باعث گسترش افکار و نگرش‌های جدید وکاهش هیجانات ناخوشایند[7] ودرنتیجه ایجاد رفتارهای جدید است. همین که فرد در ذهن آگاهی آموزش دید، می ­تواند آن را در طی انواع فعالیت­ها به کار گیرد. ذهن آگاهی باعث می­ شود هر فعالیتی که فرد در آن درگیر است به چشم انداز وسیعی در فهم وجود خودش منجر شود و افراد را قادر می­ کند به موقعیت­ها با تفکر پاسخ دهند و تکانشی[8] عمل نکنند (کارجد، 2003) .

 

همچنین مفهوم دیگری که با ذهن آگاهی همپوشی[9] دارد فراشناخت می باشد. شناخت بخش مرکزی فردیت انسان است. در منظر روان­شناسی شناخت[10] عبارتنداز: دریافت[11]، پردازش[12]، نگهداری[13] و انتقال[14] اطلاعات، فراشناخت فعالیتی است كه كنش­های مربوط به چهار عنصر یادشده را در بر می­گیرد و بر آن­ها نظارت دارد (سیف، 1380).

 

چنانکه ازتوضیحات فوق در مورد فراشناخت و ذهن آگاهی استنباط می­ شود بین دو مقوله فراشناخت و ذهن آگاهی از لحاظ نظری شباهت­های فراوانی دیده می­ شود. از جمله در مورد مفاهیمی مانند، نظارت، کنترل و ارزیابی که می­توانند در تغییر نگرش و رفتار افراد نقش مهمی داشته باشند. بنابراین می­توان انتطار داشت که افراد با آموختن ذهن آگاهی در زمینه ­های اجتماعی به خلق مثبت و بهزیستی اجتماعی بیشتری برسند. هم­چنین درموقعیت­های شغلی و شهروندی رفتارهای فرانقشی مفیدی از خود نشان دهد و با افزایش سوگیری مثبت نسبت به محیط زندگی و محرک­های محیطی، نگرش زیست محیطی مثبت­تری کسب کنند.

 

 

 

1-2-بیان مساله

 

در جوامع امروزی با رشد سریع تکنولوژی و افزایش پیوندهای اجتماعی ظهور مسایل و مشکلات فردی و اجتماعی مانند؛ آسیب­های فردی و اجتماعی[15]، معضلات زیست محیطی[16] و مسایل شهروندی نیز افزایش یافته است. بسیاری از مشكلات عدیده جامعه امروز، بازتاب مسائل و ناهنجاری‌های[17] فردی است كه در جامعه ظهور و بروز كرده است. این ناهنجاری‌ها ریشه در ضعف تربیتی است كه در اصلی‌ترین نهاد اجتماع ـ خانواده ـ وجود دارد و همزمان با رشد فرد، در همه سطوح جامعه ـ تا سطح دولت‌ها ـ حركت می‌كند و تسری می‌یابد (سروستانی، 1387).

 

مسأله اجتماعی ، عبارت از وضعیتی است که به نظر تعداد افراد جامعه؛ چه آنان که درگیر مسأله‌اند، یا افراد دیگر که مبتلابه مسأله نیستند، مایه سختی  تلقی شود، هرچند امکان بهبود داشته باشد. مسأله اجتماعی، هم شامل موقعیت عینی و هم تفسیر ذهنی از وضعیت اجتماعی است، که جامعه را در حالت بحرانی قرار می‌دهد (گولد و همکاران، 1384).

 

شناخته شدن مسائل اجتماعی از سوی مردم، بعد ذهنی مسأله اجتماعی را تشكیل می‌دهد و محدود كردن مسأله اجتماعی به آن، باعث از دست دادن آن دسته از مسائل اجتماعی می‌شود كه مردم آنها را درك نمی‌كنند ولی عملا  به علت اختلاف میان واقعیت اجتماعی و ارزش‌های اجتماعی در یک زمینه مشخص­- بعد عینی مسأله اجتماعی- می‌توان گفت كه مسأله اجتماعی وجود دارد (مرتون، 1387). عوامل اجتماعی به عنوان مؤثرترین عناصر در بروز و پیدایش مسئله و آسیب‌های اجتماعی نقش اساسی دارند. زیرا فرد، خانواده و جامعه یک مثلث را تشکیل می­ دهند که اختلالات رفتاری در هریک از آن­ها سبب ایجاد آسیب‌ها و پیدایش مسئله بسیاری در جامعه می‌گردد (ستوده، 1385).

 

انسان در زندگی اجتماعی و در تعامل با دیگران است که خود را می­شناسد و از وجود خود آگاه می­ شود. اما خودآگاهی او ابعاد دیگری نیز دارد که در رابطه او با محیط­های گوناگون و پیچیده شکل میگیرد، مانند محیط روانی و فیزیولوژی، محیط طبیعی، محیط اجتماعی، محیط فرهنگی که ازآنها متاثر می­ شود. به همین علت خودآگاهی او شامل دایره­های متعددی است، مانند آگاهی از وجود خودش، آگاهی از تعلقش به گروه، قشر یا ملیت خاص، آگاهی او از این که به شهر، منطقه یا جغرافیای طبیعی خاصی تعلق دارد. اما چگونگی تعامل انسان با این محیط­های گوناگون، به مقدار زیادی، ناخودآگاهانه است و میزان و چگونگی روابط متقابل و تاثیر و تاثر انسان با این محیط­ها برای او روشن نیستند (هانت، 1987). بنابراین، لزوم آموزش مهارت‌های شناختی، اجتماعی، محیطی در زندگی فرد مطرح می‌شود. این‌که چگونه و با چه‌ کیفیتی در جمع حضور یابد و رفتارهای گروهی‌ متناسب و مقبولی را از خود بروز دهد و آگاهی بیشتری در زمینه ­های مختلف کسب کند. سه مفهوم رفتار شهروندی سازمانی، بهزیستی اجتماعی و نگرش‌های زیست محیطی هرکدام جنبه هایی از آگاهی انسان در محیط اجتماعی را بیان می­ کنند و می­توان گفت وجه مشترک همه آنها آگاهی یا شناخت می­باشد.

 

باتمان و ارگان (1983) برای اولین بار اصطلاح رفتار شهروندی سازمانی (OCB) را وضع کردند و آن را این گونه تعریف نمودند: رفتار فردی که داوطلبانه است، بطور صریح یا ضمنی  توسط سیستم رسمی پاداش برانگیخته نشده­است، و کارایی سازمان را افزایش خواهد داد. هم­چنین تمایل کارکنان به انجام رفتارهایی که فراتر از الزامات رسمی نقش و جایگاه­شان می­باشد نیز به عنوان یکی از عناصر اصلی تشکیل دهنده رفتار شهروندی سازمانی شناخته شده­است در دنیای پر رقابت کنونی، سازمان­ها پیوسته در جستجوی شیوه ­های جدیدی برای حداکثر کردن عملکرد و تلاش کارکنان­شان هستند. با وجود افزایش استفاده از تکنولوژی اطلاعات، بازهم در عملکرد کارایی سازمان شکاف وجود دارد. اکنون قویاً این اعتقاد وجود دارد که عملکرد کارایی سازمان تا حدود زیادی به تلاش کارکنان که فراتر از الزامات تعریف شده، نقش می­باشد بستگی دارد.

 

سازمان­ها به ویژه سازمان­ها در کشورهای جهان سوم که نیازمند جهشی عمده در کارآمدی می­باشند بایستی زمینه را به گونه­ ای فراهم کنند که کارکنان و مدیران­شان با طیب خاطر تمامی تجربیات، توانایی­ها و ظرفیت­های خود را در جهت اعتلای اهداف سازمانی بکار گیرند. این امر میسر نخواهد شد مگر آنکه اصول و قواعد مربوط به رفتار شهروندی سازمانی شناسایی و بسترهای لازم برای آموزش و پیاده سازی اینگونه رفتارها فراهم گردد(همان منبع).

 

مفهوم دیگری که به آگاهی اجتماعی فرد مربوط می­ شود، بهزیستی اجتماعی است. کییز (1998) بهزیستی اجتماعی را به عنوان گزارش شخصی افراد از کیفیت ارتباطات آنها با دیگران تعریف می‌کند. مدل چند وجهی کییز و شاپیرو(2004) از بهزیستی‌ اجتماعی شامل پنج جنبه می‌شود که میزان کارکرد بهینه‌ افراد را در عملکرد اجتماعی آنها معلوم می‌کند. پنج عنصر یا جنبه‌ بهزیستی اجتماعی از نظر کییز، یعنی پیوستگی‌، یکپارچگی، پذیرش، مشارکت و شکوفایی تا اندازه‌ای به سلامت روان مربوط هستند. از نظر او شناخت و پذیرش دیگران، عنصر پذیرش و ارزش فرد به عنوان یک شریک اجتماع‌ عنصر تشریک مساعی و سرانجام باور به تحول مثبت اجتماعی عنصر شکوفایی بهزیستی اجتماعی‌ است. این عناصر می‌توانند وحدت اجتماعی، تشریک مساعی، پیوند اجتماعی و حس ظرفیت برای‌ رشد مداوم جامعه و میزان راحتی افراد را در پذیرش دیگران ارزیابی کنند و در مجموع وجود یا عدم وجود سلامت روان را مطرح می‌کنند (کییز، 2005).

 

بعد دیگری ازآگاهی که امروزه با سرعت زیاد تکنولوژی و صنعت به کنترل و نظارت مداوم نیاز دارد، نگرش‌های زیست محیطی می باشد. مفاهیمی چون شناخت نگرش ورفتار به شدت به یکدیگر مرتبط هستند. چالش­های پیش روی روان­شناسی حفاظت از محیط زیست قابل توجه هستند. یکی از کمک­های اساسی روان­شناسی به نگهداری از محیط زیست را می­توان کمک به تأکید بر قابلیت­های انسان و به کارگیری آن دانست. ما به لحاظ روان­شناختی از طرق بسیاری با دنیای زندۀ بزرگتر پیوند داریم. شاید این به شیوه­ هایی که حتی ما از آن آگاه نیستیم (از قبیل مزایای مرتبط با بهداشت روان که از صرف وقت در طبیعت حاصل می­ شود یا یک حس غیرقابل نام­گذاری اما نیرومند نسبت به یک مکان)، یا به طرقی که ما کاملاً از آن آگاهیم (مانند زمانی که از یک نوع هویت محیطی برخورداریم که برای تعاملات اجتماعی ما از اهمیت قابل توجه برخوردار است)، اتفاق بیافتد (کلایتون به نقل از؛ صفاری­نیا و همکاران، 1390).

 

در حوزه رفتارهای زیست محیطی بیشتر از هر موضوع دیگر در مورد نگرش زیست محیطی مطلب و پژوهش انجام شده داریم. بسیاری ازمردم به خاطر نگرش‌های خود حتی جان خود را نیز از دست می دهند. طرفدار حفظ محیط زیست و هوای پاک بودن، طرفدار بازیافت مواد و کنترل جمعیت بودن همه نمونه­هایی از نگرش افراد می­باشد.

 

همان­طور که ملاحظه می­ شود سه مفهوم رفتارشهروندی، بهزیستی اجتماعی و نگرش‌های زیست محیطی هرکدام جنبه­ هایی از آگاهی انسان در محیط اجتماعی را بیان می­ کنند و می­توان گفت وجه مشترک همه آنها آگاهی یا شناخت می­باشد. برای کنترل ، تغییر و یا ایجاد هرکدام از این مفاهیم آشنایی با مهارت­ های ذهنی یا شناختی و فراشناختی امری ضروری به نظر می­رسد. در دیدگاه یادگیری شناختی، به واسطه­های شناختی در شکل­ گیری نگرش­ها تاکید شده است. در این دیدگاه ­ها به کیفیت استدلال، تفکر، نحوه پردازش اطلاعات، آموزش مهارت ­ها برای تغییر و ایجاد نگرش­ها و پردازش شناختی توجه شده است. طبق این رویکرد شیوه­ هایی چون آموزش، آگاهی دادن، تعهد، توافق و تاثیر رفتاری برای تغییر نگرش ارائه شده ­اند. بنابراین می­توان از آموزش­های مختلف برای ایجاد و تغییر رفتار شهروندی سازمانی، بهزیستی اجتماعی و نگرش‌های زیست محیطی استفاده کرد. که در این پژوهش به بررسی اثر بخشی دو روش فراشناخت و ذهن آگاهی خواهیم پرداخت. زیرا تحقیقات گذشته نشان داده­اند که این دو روش در زمینه تغییر و اصلاح شناخت­ها و یادگیری مطالب اثرات مفیدی داشته اند. همچنین هر دو روش از مولفه های مشترکی چون خود تنظیمی و خودکنترلی استفاده می­ کنند. در حالی­که تفاوت­هایی در روش­ها و راهبردها با هم دارند (ولز، 2005).

 

فراشناخت اصلاحی است که اولین بار توسط فلاول (1976) به کار رفت تا دانش فرد در مورد فرایندهای شناختی و اینکه چگونه می­توان از آنها برای دستیابی به یک هدف یادگیری به طور مطلوب استفاده کرد، اشاره دارد. درسال­های اخیرتاکید زیادی برآموزش با هدف پیش­برد مهارت­ های فراشناختی و ترغیب فعالیت­های فراشناختی در بین افراد شده­است. یادگیری “راهبردهای شناختی” و “فرا شناختی” را در بر می­گیرد. راهبردهای شناختی به راهبردهایی که افراد برای یادگیری به خاطرسپاری، یاد­آوری و درک مطلب از آنها استفاده می­ کنند اشاره دارد. این راهبردها هم برای تکالیف ساده و حفظ کردنی و هم برای تکالیف پیچیده­تر که به درک و فهم نیازمندند کاربرد دارد (بمبوتی، 2008). فراشناخت یک مفهوم چند وجهی است. این مفهوم دربرگیرنده دانش (باورها)، فرایندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت یا کنترل می­ کند (موسس و بیرد، 2002). بیشتر فعالیت­های شناختی به عوامل فراشناختی بستگی دارند که برآنها نظارت دارند و کنترل­شان می­ کنند. علاوه براین، اطلاعاتی که از نظارت فراشناخت منشعب می­شوند اغلب به صورت احساسات ذهنی تجربه می­شوند که می­توانند بر رفتار اثر بگذارند. با توجه به تعاریف می­توان دریافت که مهارت­ های فراشناختی به عنوان یک پردازشگر اطلاعات، نظم دهنده، مهار کننده و نظارت کننده سایرجنبه­ های شناختی محسوب می­ شود. راهبردهای فراشناختی‌، تدابیری هستند برای نظارت بر راهبردهای شناختی و هدایت آنها راهبردهای فراشناختی عمده را می‌توان در سه دسته قرار داد:

 

1- راهبردهای برنامه‌ریزی‌: شامل تعیین هدف برای یادگیری و مطالعه تحلیل‌ چگونگی برخورد با موضع یادگیری و انتخاب راهبردهای یادگیری مفید است.

 

2- راهبردهای کنترل و نظارت‌: ارزشیابی یادگیرنده از کار خود برای آگاهی یافتن‌ از چگونگی پیشرفت خود، مانند نظارت بر توجه به هنگام خواندن یک متن، از خود سؤال پرسیدن به هنگام مطالعه.

 

3- راهبردهای نظم‌دهی: این راهبردها، باعث انعطاف‌پذیری در رفتار یادگیرنده‌ می‌شوند و به او کمک می‌کنند تا هر زمان که برایش ضرورت داشته­باشد، روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد (سیف، 1380). برنامه‌ریزی، نظارت و نظم‌دهی، سه مهارت اساسی هستند که به ما اجازه می‌دهند دانش فراشناختی را برای تنظیم تفکر و یادگیری به کار بریم (وولفولک، 2001).

 

مجهز کردن افراد به مهارت ­ها و راهبردهای فراشناختی، آنان را قادر می­سازد با افزایش آگاهی در مورد رفتار شهروندی سازمانی، بهزیستی اجتماعی و نگرش‌های زیست محیطی و سپس کنترل ونظارت مناسب برآنها، خواسته ها و انتظارات عدیده موقعیت­ها ی سازمانی، شرایط اجتماعی و زیست محیطی را برآورده سازند.

 

مفهوم دیگری که به آگاهی شناختی، اجتماعی ومحیطی انسان کمک می­ کند ذهن آگاهی می باشد. ذهن آگاهی به عنوان فرایند توجه کردن به تجارب لحظه به لحظه و همچنین به عنوان ترکیب خودتنظیمی توجه با نگرش کنجکاوانه، پذیرا بودن، و پذیرش تجارب فرد توصیف شده است. همچنین چنانکه کابات زین (2003) می گوید ذهن آگاهی به معنای توجه کردن به طریقی خاص، معطوف به هدف، در زمان حال و بدون قضاوت و پیشداوری است. از طریق تمرین ذهن آگاهی فرد می آموزد که در لحظه، از حالت ذهنی خود، آگاهی داشته و توجه خود را به شیوه ­های مختلف متمرکز کند.

 

منطق ذهن آگاهی، حفظ مهارت ­هاست که به شخص این امکان را می دهد که به صورت هدفمند از هدایت خودکار که طی فرایند نشخوار فکری عادت شده شکل می­گیرد، رها شود. بدین ترتیب توجه فرد به واقعیت در لحظه جلب می شود واحتمال بازنمایی گسترده برای حل مساله پدید می آید (خوش لهجه، 1390).

 

آموزش ذهن آگاهی مستلزم یادگیری فراشناختی واستراتژی­ های رفتاری جدید برای متمرکز شدن روی توجه وجلوگیری از افکار خودکار وباعث گسترش افکار ونگرش‌های جدید و کاهش هیجانات ناخوشایند و در نتیجه ایجاد رفتارهای جدید است (کارجد، 2003). هم اینکه فرد در ذهن آگاهی آموزش دید، می تواند آن را در طی انواع فعالیت­ها به کار گیرد. ذهن آگاهی باعث می شود هر فعالیتی که فرد در آن درگیر است به چشم انداز وسیعی در فهم وجود خودش منجر شود و افراد را قادر می­ کند به موقعیت­ها با تفکر پاسخ دهند و تکانشی عمل نکنند.

 

تمرین­های ذهن­آگاهی منجر به سوگیری مثبت می­شوند. سوگیری مثبت یک فرایند ارزیابی شناختی است که با بهره گرفتن از آن، افراد هم به محرک­های مثبت تر توجه می­ کنند و هم محرک­های خنثی را بیشتر با واژه­ های هیجانی مثبت ارزیابی می­ کنند. چندین تئوری شرایطی را توصیف کرده ­اند که در آن افراد ممکن است سوگیری مثبت را تجربه کنند. وقتی که انگیزه فرد کمتر به طرف آینده متمرکز شود و بیشتر مبتنی بر زمان حال باشد، افراد به گونه ای مثبت تر به طرف همه محرک­ها جذب می­شوند. سوگیری مثبت، توجه به محرک­های موجود در زمان حال را افزایش می­دهد و به این ترتیب محرک­هایی که قبلاً خنثی ارزیابی می­شدند، به گونه­ ای مثبت ارزیابی می­شوند (خوش لهجه، 1390).

 

از جمله آموزش­هایی که می ­تواند در این زمینه­ها مفید باشد آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر افزایش رابطه[62] (MBRE) است که توسط کارسون[63] و همکاران (2004) طراحی شده می ­تواند در ارتقاء وتغییر مثبت و ارتقاء نگرش­ها و رفتارهای زیست محیطی مفید باشد. تحقیق نشان داده است که درمان ذهن آگاهی به عبارت دیگر ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس[64] (MBSR) و ذهن آگاهی مبتنی برشناخت درمانی[65] (MBCT) می تواند درد را کاهش داده، علائم را کم کند، و سلامت جسمانی کلی را در جمعیت­های بالینی با وضعیت­های سلامتی مختلف افزایش دهد (کارمدی و بیر[66]، 2008، نگتسان[67] و همکاران، 2010). مراقبه ذهن آگاهی با کاهش سوء مصرف مواد و الکل (چیسا و سراتی[68]، 2010)، کاهش اضطراب (سیرس و کراس[69]، 2009)، افسردگی، نگرانی  و استرس (دلگادو[70] و همکاران، 2010) در جمیعیت­های غیر بالینی همراه بوده است.

 

همچنین آموزش مهارت ­ها اجتماعی با رویکرد فراشناختی[71] (MASST)  شینکر[72] و همکاران (2002) نیز در حل مسایل اجتماعی و محیطی اثر گذار است. دیره و بنی جمالی (1388) توسعه راهبردهای شناختی و فراشناختی را لازمه ادراک خود کارآمدی[73] می­دانند.  اثر بخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر اضطراب امتحان (ابولقاسمی و همکاران، 1388) خود کار آمدی (خرازی، 1387، یوسف زاده، 1391) افزایش عزت نفس تحصیلی (زارعی و همکاران، 2012) هشیاری و خود کنترلی (نولن و مورگان[74]، 2000) تایید شده است. مهارت­ های اجتماعی رفتارهایی هستند كه فرد را قادر به تعامل مؤثر و اجتناب از پاسخ­های نامطلوب نموده و بیانگر سلامت رفتاری اجتماعی افراد هستند. این مهارت ­ها ریشه در بسترهای فرهنگی و اجتماعی داشته و شامل رفتارهایی نظیر پیش­قدم شدن در برقراری روابط جدید، تقاضای كمك نمودن و پیشنهاد برای كمك به دیگران است (گرمارودی و وحدانی، 1385).

 

بنابراین می­توان انتظار داشت که افراد با آموختن ذهن آگاهی در زمینه ­های اجتماعی به خلق مثبت و بهزیستی اجتماعی بیشتری برسند. همچنین درموقعیت­های شغلی وشهروندی رفتارهای فرانقشی مفیدی ازخود نشان دهند و با افزایش سوگیری مثبت نسبت به محیط زندگی و محرک­های محیطی، نگرش زیست محیطی مثبت تری کسب کنند. با توجه به اینکه اکثر پژوهش­های انجام شده قبلی در حوزه فراشناخت بیشتر معطوف به یادگیری وآموزش بوده است، دراین پژوهش جنبه­ های جدیدتری از اثرات و فایده­های مهارت­ های فراشناخت مانند بهزیستی اجتماعی، ذهن آگاهی و نگرش‌های زیست محیطی به طور نوآورانه­ای دراین پژوهش مورد ارزیابی قرار می گیرند. هم­چنین در مورد ذهن آگاهی هم می­توان گفت اکثر پژوهش­های قبلی بر فایده­های فردی تمرینات ذهن آگاهی پرداخته­اند. اما در این پژوهش جنبه­ های اجتماعی و بین­فردی ذهن آگاهی را مورد سنجش قرار می­گیرد که کمتر مورد توجه بوده ­اند.

 

[1] -Describe

 

[2] -Explain and Predict

 

[3] -Mindfulness

 

[4] -Metacognition

 

[5] -Educational Approaches

 

[6] -Moment to moment

 

[7] – Unpleasant emotions

 

[8] – Impulsive

 

[9] – Overlap

 

[10] -Cognition

 

[11] – Receiving

 

[12] – processing

 

[13] – storage

 

[14]- transmission

 

[15] – Personal and social trauma

 

[16] – Environmental problems

 

[17] – Abnormalities

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 

[18] – Social Problem

 

[19] – Objective position

 

[20] – Subjective interpretation

 

[21] – Gould

 

[22] -Social values

 

[23] -Merton

 

[24] -Social Life

 

[25] -Self-awareness

 

[26] -Hunt

 

[27] -Organizational Citizenship Behavior

 

[28] -Social Well-being

 

[29] -Enveronmental Attitud

 

[30] -Bathman & Organ

 

[31] -Volunteer

 

[32]-Organizational goals

 

[33] -Keyes

 

[34] -Shapiro

 

[35] -Coherence

 

[36] -Integration

 

[37] -Acceptance

 

[38] -Participation

 

[39] -Actualization

 

[40] – Social Integration

 

[41] -Conservation Environmental psychology

 

[42] -Mental Health

 

[43] -Environmental behavior

 

[44] – Recycled Materials

 

[45]- Crowd Control

 

[46] -Self- regulation

 

[47] -Wells

 

[48] -Fallavel

 

[49] -Metacognitive skills

 

[50] -Bemboty

 

[51] -Monitoring

 

[52] -Moses & Baird

 

[53] -Planning Strategies

 

[54] -Control strategies and monitoring

 

[55] – Regulation strategies

 

[56] – wolforek

 

[57] – Kabat Zin

 

[58] – Automated Guided

 

[59] – Karged

 

[60] – Positive bias

 

[61] – Neutral stimuli

 

[62] – Mindfulness-Based Relationship Enhancement Training

 

[63] – Carson

 

[64] – Mindfulness-based stress reduction

 

[65] – Mindfulness-based Cognitive Therapy

 

[66] – Karmdy & Bear

 

[67] – Ngtsan

 

[68] – Chesa & Sraty

 

[69] – Seiras and cross

 

[70] – Delgado

 

[71] – Metacognitive approach to Social skills Training

 

[72] – Sheinker

 

[73] – Self-Efficacy

 

[74] – Nolen and Morgan

 

 

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

 
مداحی های محرم