درآمدهای مالیاتی میتوانند مهمترین روش تأمین مخارج دولت بوده و نقش مهمی در اعمال سیاستهای اقتصادی دولتها ایفا نمایند. درصورتیكه دولتها بتوانند با برنامه ریزی از این منبع مهم درآمدی به بهترین نحو استفاده نمایند، اقتصادشان به اهداف مطلوب اقتصادی نزدیكتر خواهدشد. سوالی كه در این بین مطرح می شود، این است كه آیا برای یک كشور همیشه امكان گسترش درآمدهای مالیاتی وجود دارد، و آیا یک كشور می تواند در صورت تمایل تا هر میزان درآمد مالیاتی خود را افزایش دهد؟ در ادبیات اقتصادی برای پاسخ به این سوال از دو شاخص ظرفیت مالیاتی و تلاش مالیاتی استفاده می شود.
اما كاربرد صحیح ظرفیت و تلاش مالیاتی، و همچنین تأثیر بیشتر آنها در اقتصاد، مستلزم شناخت صحیح و درست از عوامل تأثیرگذار و معیارهای آنها میباشد. بنابراین پژوهش حاضر سعی در معرفی عوامل موثر بر ظرفیت مالیاتی و تلاش مالیاتی دارد، تا از طریق ایجاد امکان گسترش درآمدهای مالیاتی، دولت را در رسیدن به اهداف کلان خود یاری نماید. در این راستا، همچنین به مقایسه ظرفیت و تلاش مالیاتی ایران با چند کشور منتخب عضو سازمان کنفرانس اسلامی نیز پرداخته می شود.
این فصل به کلیات پژوهش خواهد پرداخت و در این زمینه به بیان مسأله پژوهشی، اهمیت و ارزش پژوهش، اهداف و فرضیه های پژوهش، روش تحقیق، ابزار گردآوری و تحلیل داده ها، داده های استفادهشده در پژوهش و در نهایت به بیان تعریف کلید واژه ها می پردازد.
1-2- شرح و بیان مسئله پژوهشی
مالیات بهعنوان معمولترین و مهمترین منبع مالی برای تأمین درآمدهای عمومی و یکی از کاراترین و مؤثرترین ابزارهای سیاستهای مالی بهشمار میرود که دولت می تواند به واسطه آن، بسیاری از خدمات اجتماعی و رفاهی را به مردم ارائه دهد و به بسیاری از فعالیتها و جریانات اقتصادی و اجتماعی سمت وسوی لازم را ببخشد. متأسفانه تلقی برخی از افراد از وصول مالیات محدود به کسب درآمد بیشتر بهمنظور ادارهنمودن تشکیلات دولتی است و آنچه کمتر به آن توجه می شود این است که پایین بودن سهم وصولیهای مالیاتی در ترکیب درآمدی دولت علاوه بر آنکه عوارض ناگواری همچون وابستگی درآمد کشور به صدور یک کالا را دربر دارد، اقتصاد کشور را از امکان استفاده از ابزار مالی محروم ساخته است. در حالیکه با بهره گرفتن از این ابزار میتوان بسیاری از نابسامانیهای اقتصادی را بهسمت صحیحی هدایت نمود. با تغییر در پایه های مالیاتی میتوان مکانیزم هایی ایجاد نمود که مسائل و مشکلات اقتصادی همچون: کسری
بودجه، تورم، بیکاری، نامتعادل بودن توزیع درآمد، کاهش صادرات غیرنفتی و افزایش واردات، افزایش مهاجرت به شهرهای بزرگ، بالا رفتن مصرف کالاهای تجملی در مناطق شهری و بسیاری از مسائل دیگر را سامان بخشید و ضمانت لازم برای رشد و شکوفائی اقتصاد و تحقق اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را فراهم آورد.
ظرفیت مالیاتی توان جامعه را در پرداخت مالیات نشان می دهد. به عبارتی، ظرفیت مالیاتی میزان مالیاتی است که مردم می توانند بپردازند.(حمید صفایی نیكو، 1375) ظرفیت مالیاتی در واقع حجم مالیاتی است که جامعه به طور بالقوه توان پرداخت آن را دارد. اطلاعات لازم در مورد ظرفیت یک کشور یا یک منطقه در تجهیز منابع مالیاتی برای پاسخگویی به مشکلات مالی و اجرای سیاست های اقتصادی با بهره گرفتن از برآوردظرفیت مالیاتی فراهم می شود. به این ترتیب، آشکار می شود که یک کشور یا یک منطقه اولاً چه میزان کوشش در تجهیز منابع مالیاتی به کار برده است و ثانیاً به طور متوسط تا چه میزان توان افزایش منابع را دارد. این شاخص بر اساس روش تجربی مقدار بهینه مالیات یا برآورد نسبت مالیاتی است که مبنای الگوی اقتصاد سنجی برآورد شده است. به عبارت دیگر، ظرفیت مالیاتی از طریق برازش کردن نسبت مالیاتی بر روی متغیرهای تأثیرگذار محاسبه می گردد.
انگیزه اصلی مالیات در سطح کشور، تأمین مالی اداره امور و تدارک عمومی خدمات اجتماعی و اقتصادی میباشد. تلاش جهت جمعآوری درآمدهای مالیاتی با شناخت اهرمهای مالیاتی موجود تعیین می شود و تکیه بیشتر بر درآمدهای مالیاتی در سطح کشور بدون شناخت این اهرمها و عوامل مؤثر بر ظرفیت مالیاتی نمی تواند چندان موفقیتآمیز باشد. در برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، یکی از خط مشیهای اساسی در مورد مالیات، ارتقای سطح تلاش مالیاتی از طریق بهبود روشهای جمعآوری مالیات و تدوین قوانین و مقررات لازم است.
در بررسیهای مربوط به ظرفیت بالقوه مالیاتی ایران، مشخص شده است که شکاف قابل توجهی میان ظرفیت بالقوه مالیاتی و وصولیهای بالفعل مالیاتی وجود دارد. (نادر مهرگان، 1383) در شرایط فعلی که افزایش درآمدهای مالیاتی ممکن میباشد، باتوجه به اهمیت و ضرورت مطالب فوق بایستی بودجه کشور هر چه بیشتر به درآمدهای مالیاتی متکی باشد تا بتوان اقتصادی سالم براساس درآمدهای منطقیتر و قابل برنامه ریزی برای تأمین مخارج دولت پایهریزی کرد. بر این اساس، آگاهی از میزان ظرفیت وصول نشده درآمدهای مالیاتی از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا این پژوهش درصدد است تا با محاسبه ظرفیت مالیاتی كشور، تفاوت میان ظرفیت بالقوه مالیاتی و وصولیهای بالفعل مالیاتی را آشكار ساخته، همچنین این موضوع را با كشورهای منتخب سازمان كنفرانس اسلامی مقایسه كند. بنابراین در این پژوهش تلاش مالیاتی كشورهای ایران، اردن، لبنان، مصر، اندونزی، مالزی، پاكستان، مراكش، بنگلادش، عراق، كویت، عمان، عربستان سعودی، و تونس در دوره 2005-1999 مورد مقایسه قرار می گیرد. در مورد الگوی مورد استفاده در این پژوهش نیز باید گفت که بر مبنای الگوهای مطالعات قبلی که همگی تقریباً در چارچوب مشابهی تعیین شده اند و شامل متغیرهای تقریباً مشابه و عمدتاً یکسانی هستند، در این مطالعه متغیرهای دیگری مانند ضریبجینی و پولیکردن نیز وارد الگوی تخمینی شدهاست.
فرم در حال بارگذاری ...