در جهان صنعتی امروز كه تحت تاثیر رقابتهای تنگاتنگ صنعتی است ضرورت توجه به كیفیت محصول یا خدمات نهایی و بهبود مستمر آن برای مدیران هر سازمان تولیدی یا خدماتی از اهمیت ویژهای برخوردار است. به بیان دیگر، مطلوب بودن كیفیت محصول و خدمات نهایی، دیگر به تنهایی عامل اساسی برای موفقیت در رقابت و حضور برتر و پیوسته در بازار به شمار نمیآید بلكه عوامل موثر و متعدد دیگری نیز مطرح شدهاند كه در زمره آنها اطمینان مشتریان از توانایی سازمانها در استمرار سطح كیفیت محصول یا خدماتی است كه تولید و عرضه مینمایند. بر این اساس میتوان گفت كه توجه اصلی از مطلوب بودن كیفیت محصول یا خدمات نهایی، به كیفیت در عملكردها و فرایندهای تاثیر گذار بر كیفیت و سطح مطلوب خدمات، در سراسر ساختار موسسه و در مجموعه نرم افزارها و سخت افزارها معطوف شده است. از طرف دیگر با توجه به رقابت شدید، پیشرفت سریع تكنولوژی، چرخه كوتاه تولید و نیاز به خدمتدهی در سطح بالا به مشتری، دیگر شركتها نمیتوانند به تنهایی از عهده همه فعالیتهای خود بر آیند به طوری كه امروزه رقابت از سطح سازمانها به سطح زنجیره عرضه حركت كرده است و شاخص خدمات مطلوب در سیستم نظام گرا در طول زنجیره عرضه مورد نظر میباشد. در چارچوب این زنجیره عرضه، شركتها مجبورند قسمتی یا تمامی عملیات تولیدی خود را در خارج از سازمان توسط تامینكنندگان انجام دهند. در این جاست كه شركتها، تامینكنندگان خود را به عنوان یكی از حلقههای بسیار مهم زنجیره عرضه تلقی كرده و از این رو تامینكنندگان قسمت عمدهای از انجام عملكردها و فرایندهای تاثیر گذار بر كیفیت محصول یا خدمات نهایی شركت را به عهده دارند. در واقع در یک زنجیره عرضه، سازمانها خود در زمره مشتریان تامینكنندگان محسوب میگردند و بدیهی است كه هر گونه كیفیت و خدمات نامطلوب از سوی تامینكنندگان به سازمانها مانند موجی به مشتریان نهایی خواهد رسید.
متخصصان امر بر این باورند كه بخش عمدهای از مشكلات سازمانها، ناشی از انتخاب و مدیریت ضعیف تامینكنندگان میباشد]49[. بنابراین سازمانها تلاش خواهند كرد تا با احاطه بر وظایف تامینكنندگان، انتخاب درست و مدیریت آن ها بخش اعظمی از مشكلات خود را از میان بردارند. اهمیت مساله انتخاب تامینكننده تا آنجاست كه پیوند استراتژیک و مناسب با تامینكنندگان مناسب میتواند موجب رشد و شكوفایی سازمان شود و بالعكس عدم انتخاب درست تامینكنندگان میتوان موجب ركود و حتی زوال سازمان گردد.
در فصل اول، هدف، بیان كلیاتی از پژوهش شامل مواردی مانند بیان مساله، اهمیت و ضرورت پژوهش، اهداف پژوهش، سؤالات پژوهش و… است تا خواننده با ساختار كلی آن آشنا شود.
1-2:بیان مسئله
مساله انتخاب تامینكننده از شاخصهای متعددی تشكیل شده است كه هر كدام از این شاخصها ممكن است به زیر شاخصهایی تقسیم شوند. هر كدام از این شاخصها و زیر شاخصها، به تنهایی وزن و تاثیر خود را در فرایند انتخاب تامینكننده دارند. در مسائل واقعی و در یک سیستم انتخاب تامینكننده، ممكن است اجزای آن متاثر از یكدیگر بوده و دارای اثر متقابل باشند]69[. در پژوهشهای گذشته كه با تصمیمگیری چند شاخصه و روشهای دیگر انجام شده است، شاخصهای گزینش عمدتا از یكدیگر مستقل فرض شدهاند و تاثیر آن ها بر یكدیگر و بر فرایند انتخاب كمتر مورد توجه قرار گرفته شده است. در حالی كه اغلب شاخصها از یكدیگر مستقل نمیباشند و اثر تركیبی كه بر یكدیگر و در نتیجه بر كل فرایند ارزیابی میگذارند باید مد نظر قرار گیرد]78[.
1-3: اهمیت و ضرورت پژوهش
امروزه مدیریت زنجیره تامین بعنوان یک عنصر بسیار حیاتی و تاثیر گذار در استراتژیهای سازمانها است و یكی از موثرترین راهها برای ایجاد ارزش برای مشتریان میباشد. ساختار زنجیره تامین متشكل از تامینكنندگان بالقوه، تولیدكنندگان، توزیعكنندگان، خردهفروشان، مشتری و… میباشد و تامینكنندگان به عنوان یكی از اعضای با اهمیت زنجیره تامین نقش بسیار اساسی را در دست یابی به اهداف یک زنجیره تامین ایفا میكنند]9[. انتخاب یک تامین كننده مناسب میتواند سبب افزایش ارزش ایجاد شده در یک زنجیره تامین گردد كه منفعت آن به تمامی اجزای دخیل در زنجیره تامین خواهد رسید.
در نتیجه ارزیابی و انتخاب تامینكنندگان مناسب و پیوندهای استراتژیک با آنها جز انكارناپذیری از یک زنجیره تامین میباشد كه میتواند سبب بهبود عملكرد در بسیاری از موارد شامل: كاستن از هزینهها توسط حذف ضایعات، بهبود مستمر كیفیت به منظور دستیابی به نرخ عیوب صفر، بهبود قابلیت انعطاف به منظور ارضای نیازهای مشتریان نهایی، كاهش زمان تاخیر در مراحل مختلف زنجیره تامین و… شود]12[.
فرم در حال بارگذاری ...