:
از اواخر قرن بیستم دانشمندان تمرکز خود را بر فناوری نوینی معطوف کردند که به عقیدهی عدهای تحولی عظیم در زندگی بشر ایجاد میکند. این فناوری نوین که در رشتههایی همچون فیزیک، شیمی و مهندسی از اهمیت زیادی برخوردار است، نانوتکنولوژی نام دارد. میتوان گفت که نانوفناوری رویکردی جدید در تمام علوم و رشتهها میباشد و این امکان را برای بشر به وجود آورده است تا با یک روش معین به مطالعهی مواد در سطح اتمی و مولکولی و به سبکهای مختلف به بازآرایی اتمها و مولکولها بپردازد.
در چند سال اخیر، چه در فیزیک تجربی و چه در فیزیک نظری، توجه قابل ملاحظهای به مطالعهی نانوساختارها با ابعاد كم شده است و از این ساختارها نه تنها برای درک مفاهیم پایهای فیزیک بلكه برای طراحی تجهیزات و وسایلی در ابعاد نانومتر استفاده شدهاست. وقتی كه ابعاد یک ماده از اندازههای بزرگ مانند متر و سانتیمتر به اندازههایی در حدود یک دهم نانومتر یا کمتر كاهش مییابد، اثرات کوانتومی را میتوان دید و این اثرات به مقدار زیاد خواص ماده را تحت الشعاع قرار میدهد. خواصی نظیر رنگ، استحکام، مقاومت، خوردگی یا ویژگیهای نوری، مغناطیسی و الکتریکی ماده از جملهی این خواص میباشند [1].
1-1- شاخه های فناوری نانو
تفاوت اصلی فناوری نانو با فناوریهای دیگر در مقیاس مواد و ساختارهایی است که در این فناوری مورد استفاده قرار میگیرند. در حقیقت اگر بخواهیم تفاوت این فناوری را با فناوریهای دیگر بیان نماییم، میتوانیم وجود عناصر پایه را به عنوان یک معیار ذکر کنیم. اولین و مهمترین عنصر پایه نانو ذره است. نانوذره یک ذرهی میکروسکوپی است که حداقل طول یک بعد آن کمتر از ١٠٠ نانومتر است و میتوانند از مواد مختلفی تشکیل شوند، مانند نانوذرات فلزی، سرامیکی و نانوبلورها که زیر مجموعه ای از نانوذرات هستند [ 3و 2]. دومین عنصر پایه نانوکپسول است که قطر آن در حد نانومتر میباشد. عنصر پایهی بعدی نانولولهها هستند که خواص الکتریکی مختلفی از خود نشان میدهند و شامل نانولولههای کربنی، نیترید بور و نانولولههای آلی میباشند [4].
2-1- روش های ساخت نانوساختارها
تولید و بهینهسازی مواد بسیار ریز، اساس بسیاری از تحقیقات و فناوریهای امروزی است. دستورالعملهای مختلفی در خصوص تولید ذرات بسیار ریز در شرایط تعلیق[1] وجود دارد ولی در خصوص انتشار و تشریح دقیق فرایند رسوبگیری و روشهای افزایش مقیاس این فرایندها در مقیاس تجاری محدودیت وجود دارد. برای تولید این نوع مواد بسیار ریز از پدیدههای فیزیکی یا شیمیایی یا به طور همزمان از هر دو استفاده میشود. برای تولید یک ذره با اندازه مشخص دو فرایند اساسی وجود دارد، درهم شکستن) بالا به پایین) و دیگری ساخته شدن) پایین به بالا). معمولا روشهای پائین به بالا ضایعاتی ندارند، هر چند الزاما این مسأله صادق نیست . مراحل مختلف تولید ذرات بسیار ریز عبارت است از، مرحلهی هستهزایی اولیه و مرحلهی هستهزایی[2] و رشد خود به خودی[3]. در ادامه به طور خلاصه روشهای مختلف تولید نانوذرات را بیان میکنیم. به طور کلی روشهای تولید نانوذرات عبارتند از:
– چگالش بخار
– سنتز شیمیایی
– فرایندهای حالت جامد (خردایشی)
– استفاده از شارهها فوق بحرانی به عنوان واسطه رشد نانوذرات فلزی
– استفاده از امواج ماكروویو و امواج مافوق صوت
– استفاده از باكتریهایی كه میتوانند نانوذرات مغناطیسی و نقرهای تولید كنند
پس از تولید نانوذرات میتوان با توجه به نوع كاربرد آن ها از روشهای رایج زمینهای مثل روكشدهی یا اصلاح شیمیایی نیز استفاده كرد [7].
3-1- کاربردهای نانوساختارها
یکی از خواص نانوذرات نسبت سطح به حجم بالای این مواد است. با بهره گرفتن از این خاصیت میتوان کاتالیزورهای قدرتمندی در ابعاد نانومتری تولید نمود. این نانوکاتالیزورها بازده واکنشهای شیمیایی را به شدت افزایش داده و همچنین به میزان چشمگیری از تولید مواد زاید در واکنشها جلوگیری خواهند نمود. به کارگیری نانوذرات در تولید مواد دیگر استحکام آن ها را افزایش داده و یا وزن آن ها را کم
میکند. همچنین مقاومت شیمیایی و حرارتی آن ها را بالا برده و واکنش آن ها در برابر نور وتشعشعات دیگر را تغییر میدهد.
با بهره گرفتن از نانوذرات نسبت استحکام به وزن مواد کامپوزیتی به شدت افزایش خواهد یافت. اخیرا در ساخت شیشه ضد آفتاب از نانوذرات اکسید روی استفاده شده است. استفاده از این ماده علاوه بر افزایش کارآیی این نوع شیشهها، عمر آن ها را نیز چندین برابر نمودهاست .از نانوذرات همچنین در ساخت انواع سایندهها، رنگها، لایههای محافظتی جدید و بسیار مقاوم برای شیشهها، عینکها (ضدجوش و نشکن)، کاشیها و در حفاظهای الکترومغناطیسی شیشههای اتومبیل و پنجره استفاده میشود. پوششهای ضد نوشته برای دیوارها و پوشش های سرامیکی برای افزایش استحکام سلولهای خورشیدی نیز با بهره گرفتن از نانوذرات تولید شدهاند.
وقتی اندازه ذرات به نانومتر میرسد یکی از ویژگیهایی که تحت تأثیر این کوچک شدن اندازه قرارمیگیرد تأثیرپذیری از نور و امواج الکترومغناطیسی است. با توجه به این موضوع اخیراً چسبهایی از نانوذرات تولید شدهاند که کاربردهای مهمی در صنایع الکترونیکی دارند. نانولولهها در موارد الکتریکی، مکانیکی و اپتیکی بسیار مورد توجه بودهاند. روشهای تولید نانولولهها نیز متفاوت میباشد، همانند تولید آن ها بر پایه محلول و فاز بخار یا روش رشد نانولولهها در قالب که توسط مارتین[1] مطرح شد. نانولایهها در پوششهای حفاظتی با افزایش مقاومت در خوردگی و افزایش سختی در سطوح و فوتولیز و کاهش شیمیایی کاربرد دارند.
نانوذرات نیز به عنوان پیشماده یا اصلاح ساز در پدیده های فیزیکی و شیمیایی مورد توجه قرار گرفتهاند. هاروتا[2] و تامسون[3] اثبات کردند که نانوذرات فعالیت کاتالیستی وسیعی دارند، مثل تبدیل مونواکسید کربن به دی اکسید کربن، هیدروژنه کردن استیرن به اتیل بنزن و هیدروژنه کردن ترکیبات اولفیتی در فشار بالا و فعالیت کاتالیستی نانوذرات مورد استفاده در حسگرها که مثل آنتن الکترونی بین الکترود و الکترولیت ارتباط برقرار میکنند [7].
4-1- مواد نانومتخلخل
مواد نانو متخلخل دارای حفرههایی در ابعاد نانو هستند و حجم زیادی از ساختار آن ها را فضای خالی تشکیل میدهد. نسبت سطح به حجم (سطح ویژه) بسیار بالا، نفوذپذیری یا تراوایی[1] زیاد، گزینشپذیری خوب و مقاومت گرمایی و صوتی از ویژگیهای مهم آن ها میباشد. با توجه به ویژگیهای ساختاری، این به عنوان تبادلگر یونی[2]، جدا کننده[3]، کاتالیزور، حسگر، غشا[4] و مواد عایق استفاده میشود.
نسبت حجمی فضای خالی مادهی متخلخل به حجم كل ماده تخلخل[5] نامیده می شود. به موادی كه تخلخل آن ها بین 2/0 تا 95/0 باشد نیز مواد متخلخل[6] میگویند. حفرهای كه متصل به سطح آزاد ماده است حفرهی باز[7] نام دارد كه برای صاف كردن غشا، جداسازی[8] و كاربردهای شیمیایی مثل كاتالیزور و كروماتوگرافی[9] (جداسازی مواد با بهره گرفتن از رنگ آن ها) مناسب است. به حفرهای كه دور از سطح آزاد ماده است حفرهی بسته[10] میگویند كه وجود آن ها تنها سبب افزایش مقاومت گرمایی و صوتی و كاهش وزن ماده شده و در كاربردهای شیمیایی سهمی ندارد. حفرهها دارای اشكال گوناگونی همچون كروی، استوانهای، شیاری، قیفی شكل و یا آرایش شش گوش[11] هستند. همچنین تخلخلها میتوانند صاف یا خمیده یا همراه با چرخش و پیچش باشند [7].
بر اساس دستهبندی که توسط آیوپاک[12] صورت گرفته است، ساختار محیط متخلخل با توجه به میانگین ابعاد حفرهها، مواد سازنده و نظم ساختار به سه گروه تقسیم بندی میشوند که در شکل 1-1 نشان داده شده است:
الف) دسته بندی بر اساس اندازه حفره:
– میكرومتخلخل[13]: دارای حفرههایی با قطر كمتر از 2 نانومتر.
– مزومتخلخل[14]: دارای حفرههایی با قطر 2 تا 50 نانومتر.
– ماكرومتخلخل:[15] دارای حفرههایی با قطر بیش از 50 نانومتر.
بر اساس شکل و موقعیت حفرهها نسبت به یکدیگر در داخل مواد متخلخل، حفرهها به چهار دسته تقسیم میشود: حفرههای راه به راه[1]، حفرههای کور[2]، حفرههای بسته[3] و حفرههای متصل به هم[4] که در شکل (2-1) به صورت شماتیک این حفرهها را نشان داده شده است.
بر اساس تعریف مصطلح نانوفناوری، دانشمندان شیمی در عمل نانو متخلخل[1] را برای موادی كه دارای حفرههایی با قطر كمتر از 100 نانومتر هستند به كار میبرند كه ابعاد رایجی برای مواد متخلخل در كاربردهای شیمیایی است.
[1] Nanoporous
4 Closed pores
5 Inter-Connected pores
[1] Permeability
[2] Ion Exchanger
[3] Separator
[4] Membrane
[5] Porosity
[6] Porous
[7] Open Pore
[8] Filteration
[9] Chromatography
[10] Closed Pore
[11] Hexagonal
8 IUPAC
[13] Microporous
[14]Mesoporous
1 Microporous
2 Passing pores
3 Dead end pores
[1] Martin
[2] Haruta
[3] Thompson
[1] Colloidal
[2] Nucleation
[3] Spontaneous Nucleation
شرکت ها برای رشد وپیشرفت نیازبه سرمایه دارند . بخشی از سرمایه درداخل شرکت ازطریق سود انباشته ای که درنتیجه سود آوری شرکت بوجود آمده و بین سهامداران تقسیم نشده است تاٴمین می شود ومابقی می تواند ازطریق بازارهای سرمایه یا استقراض ایجاد گردد.شرکتی که هیچ گونه بدهی نداشته باشد ، ساختارسرمایه آن را حقوق صاحبان سرمایه تشکیل می دهدسرمایه گذاران معتقدند سود ثابت درمقایسه با سود دارای نوسان ، پرداخت سود تقسیمی بالا تری را تضمین می کند. هم چنین نوسانات سود به عنوان معیار مهم ریسک کلی شرکت قلمداد می شود و شرکت های دارای سود هموارتر دارای ریسک کمتری می باشند . بنابراین شرکت هایی که دارای سود همواری هستند بیشترمورد علا قه سرمایه گذاران بوده وازنظرآن ها محل مناسب تری برای سرمایه گذاری محسوب می شوند. یکی ازاهداف دستکاری سود ،هموارسازی سود گزارش شده است ،بنابراین هموارسازی سود را می توان بخشی ازمدیریت سود دانست.
2-بیان مسئله
مدیران شرکتها به عنوان نمایندگان صاحبان سهام می بایست دائما تلاش نمایندساختارسرمایه شرکت را به گونه ای تنظیم نمایند ، که هزینه سرمایه شرکت حداقل ودرنتیجه ارزش وسودآوری شرکت حداکثرگردد. زیرا مدیران شرکتها انگیزه بیشتری دارند تا ازطریق هموارسازی سود، تصویری مطلوب ازروند سودآوری شرکت ارائه نمایند واعتباردهندگان راراضی نگه دارند . دراین تحقیق به بررسی تاٴثیرساختارسرمایه بر سودآوری به تفکیک شرکتهای هموارسازوغیرهموارسازسود پرداخته می شود . با توجه به اینکه هموارسازی سود
یک هدف روشن دارد وآن ایجاد جریان رشد ثابت درسود است. به طوركلی هدف آن ، كاهش تغییرات سوداست . دراین تحقیق به منظورشناسایی هموارسازی سود ازمدل ایکل استفاده می کنیم .هدف دراین مدل ، به طورمشخص هموارسازی مصنوعی سود می باشد. موضوع دیگری که ضروری است مورد تاکید قرارگیرد این است که چارچوب نظری مدل ایکل ، صرفا برای شناسایی تلاشهای موفق هموارسازی سود به کارمی رود . دراین تحقیق با معرفی مدلی تحت عنوان مدل ایکل ،اهتمام براین است رابطه ساختارسرمایه وسودآوری را به تفکیک شرکت های هموارساز وغیرهموارسازسود را بهتر تبیین کنیم.
بنابراین سئوالات زیر مطرح می شود:
1- شرکت ها چگونه اقدام به تاٴمین مالی کنند تا برسود وبازده سهامداران حداکثرتاٴثیرمثبت را بگذارند؟
2- آیا هموارسازی برنوع ، شدت وچگونگی ساختارسرمایه وسود آوری تاٴثیردارد ؟
3- مدیران، دراستفاده ازاهرم مالی با توجه به سودآوری شرکت ها چه تصمیماتی بگیرند ؟
3- پیشینه تحقیق
فرناندزوهواکیمیان (2001)،دامون ،سنبت (1998) ،درزمینه ساختارسرمایه تحقیقاتی را انجام دادند وترکیب بهینه رامعرفی کرده اند . یکی ازیافته های مهم این تحقیقات این بود که نسبت بازده حقوق صاحبان سهام رابطه ی مثبت ومعنی داری با بدهی ها دارد،یعنی هرچه میزان بدهی ها افزایش می یابد ، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام افزایش می یابد[8، 7 ،6]. یافته های آبر(2005)،این بود که بین نسبت بدهی کوتاه مدت ونسبت بازده حقوق صاحبان رابطه ای مثبت وجود دارد ، به هرحال یک ارتباط منفی بین نسبت بدهی بلندمدت با نسبت بازده حقوق صاحبان سهام وجود دارد واینکه ارتباط معنی داری بین نسبت بدهی به جمع کل دارائیها وبازده حقوق صاحبان سهام وجود دارد[4]. داس ودیگران (2009)، به این نتیجه رسیدند که اگر مالکان شرکتی بخواهند سودهای گزارش شده شرکت آنها هموارباشد،می توانند پاداشی را برای انجام این کاربه مدیرانشان اختصاص دهند[5] . دلاوری (1377)،تاٴثیر روش های مالی را برروی نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام شرکت ها در بورس اوراق بهادارتهران ، در یک دوره ی 5 ساله مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که اگر چه نسبت جمع دارایی ها به حقوق صاحبان سهام برای گروه شرکتهایی که وام اخذ کرده اند درمقایسه با گروه شرکت هایی که افزایش سرمایه داده اند ، ازنظرآماری اختلا ف معنی داری وجود دارد ، اما نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام و نیزنسبت فروش به جمع دارایی ها ونسبت سود خالص به فروش در دو گروه شرکت ها اختلا ف معنی داری با یکدیگر ندارند. به عبارت اهرم مالی تاٴثیری برسود آوری شرکت های بورس نداشته است[2]. بدری (1378) ،طی مطالعه ای نشان داد هموارسازی درشركت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران صورت می گیرد . مطا بق نتایج این تحقیق، نسبت سودآوری یک انگیزه مؤثرجهت هموارسازی سود بوده و شركت های تولیدی پذیرفته شده در بورس كه ازنسبت پایین ترسودآوری برخورداربوده اند ، بیشتردرگیرهموارسازی سود شده اند [1]. نوروش ودیگران (1386)، دربررسی ویژگی شرکت های هموارساز به این نتیجه رسیدند که شرکت های هموارسازسود سن بیشتر عملکرد ضعیف ترونسبت بدهی بالاتری نسبت به شرکت های غیرهموارسازسود دارند[3].
1-1- علم نجوم
علم مطالعه اجرام آسمانی نظیر ماه، سیارات، ستاره گان، کهکشان ها، فواصل، جرم، دما، فیزیک ، شیمی و تحول این اجرام، و اتفاقاتی که خارج از جو زمین رخ میدهند، نظیر انفجارات ابرنواختر[1] ، اشعه گاما و تابش زمینه کیهانی را “ستاره شناسی”[2] یا “نجوم” نام می نهند. ستاره شناسی دارای ریشه ای یونانی از کلمات astron (ἄστρον) بمعنی “ستاره” و nomos (νόμος) بمعنی “قانون” یا “فرهنگ” می باشد که عبارت “قانون ستاره گان” یا “فرهنگ ستارگان” را می سازد. [1]
علم نجوم به عنوان یکی از قدیمی ترین علوم ریشه درقدیمی ترین تمدن های بشری دارد. تمدن هایی همچون بابل، مصر، ایران، یونان، چین و مایا مشاهدات قاعدهمندی را در آسمان شب داشتند. توانایی تشخیص سیارات از ستارگان با این نشانه که ستارگان بصورت نسبی طی قرون در جایگاه خود ثابت اند و سیارات در مدت کوتاهی تغییر مکان های قابل توجهی دارند، از دست آوردهای جالب ستاره شناسان باستان است.
گرایشات ستاره شناسی باستان به چند دسته کلی از جمله مسیریابی آسمانی، مشاهده و فاصله سنجی و ساخت تقویم تقسیم می شود. این تقسیم بندی تا زمان اختراع تلسکوپ که کلید ورود به عصر ستاره شناسی نوین میباشد، معتبر بود. امروزه ستاره شناسی بیشتر تحت عنوان “اختر فیزیک” مورد توجه قرار می گیرد. از آنجا که بیشتر تحقیقات نجومی با موضوعات مربوط به علم فیزیک مرتبط می باشد، ستاره شناسی نوین را در واقع، می توان “اختر فیزیک”[3] نام نهاد.
2-1- مشاهده از درون جو
با وجود حضور ماهواره ها، عمده مشاهدات آسمانی از روی سطح زمین صورت می پذیرد و این گونه از مشاهدات نجومی با چالش هایی روبروست. همانطور که می دانیم جو زمین از لایه های متفاوت و با غلظت های مختلفی تشکیل یافته است که با عبور نور از آن تغییرات بسیار سریعی از شکست را در جهت های گوناگون نتیجه می دهد.
زمانی که یک درخشش رخ می دهد و نور حاصل از آن با جو زمین برخورد می کند، اختلاف شکست در جهات گوناگون باعث آلوده شدن تصویر می گردد که این آلودگی بصورت نقاط لرزشی بروز می نماید. هر چه این نقاط لرزشی کوچک تر باشند می گوییم مشاهده بهتری انجام شده است.
برخی از نواحی طیف الکترومغناطیس به شدت توسط جو اطراف زمین جذب می شوند. مهمترین ناحیه گذرنده از جو ناحیه نور مرئی در محدوده 300 تا 800 نانومتر است، و این ناحیه بر محدوده حساس چشم انسان (400 تا 700 نانومتر) منطبق گشته است. در طول موج های کمتر از 300 نانومتر، اوزون[1] که لایه باریکی در ارتفاع 20 تا 30 کیلومتری زمین است، از عبور تابش های فرابنفش[2] جلوگیری می کند. همچنین امواج کمتر از 300 نانومتر توسط و جذب می شوند. بنابر این تقریبا تمامی تابش های کوچک تر از 300 نانومتر توسط جو
جذب شده و راهی به سوی سطح زمین نمی یابند.
در محدوده طول موج مرئی، نور توسط مولکول های و غبار موجود در جو پراکنده شده و در اصطلاح تابش رقیق می گردد. جذب و پراکندگی، تواماً، را “خاموش سازی” یا “انهدام”[3] گویند. خاموش سازی می بایست در جریان اندازه گیری میزان درخشانی لحاظ گردد.
در قرن نوزدهم، لرد ریلی[4] موفق به توضیح رنگ آبی آسمان شد. وی توضیح داد که پراکندگی ناشی از مولکول ها با معکوس توان چهارم طول موج متناسب است. لذا نور آبی بیشتر از نور قرمز پراکنده می شود. بنابراین نور آبی در سراسر آسمان مشاهده می گردد، همان نور پراکنده شده خورشید است.
در ستاره شناسی، می بایست اجسام بصورت کاملاَ واضح مشاهده شوند. این مسئله بسیار اهمیت دارد که تا حد امکان آسمان سیاه تر دیده شود و جو می بایست تا حد امکان شفاف باشد. به همین خاطر است که رصد خانه های بزرگ را بر فراز کوه ها و دور از شهرها بنا می کنند.
ابزار مشاهده آسمان از داخل جو زمین تلسکوپ ها هستند که خود به انواع گوناگونی تقسیم بندی می شوند. [2]
1-2-1- رادیو تلسکوپ
نجوم رادیویی شاخه ای نوین در ستاره شناسی است که فرکانس هایی از محدوده چند مگاهرتز (100 متر) تا تقریبا 300 گیگاهرتز (1 میلی متر) را شامل می شود.
در اوایل قرن بیستم تلاش هایی در زمینه مشاهده امواج رادیویی ساطع شده از خورشید صورت پذیرفت که این تلاش ها به دلایلی از جمله پایین بودن کیفیت حسگر آنتن سامانه های گیرنده و غیر شفاف بودن یونسفر[1] در فرکانس های پایین ناکام ماندند. اولین مشاهدات امواج رادیویی کیهانی توسط مهندس امریکایی کارل.جی.یانسکی[2] در سال 1932 اتفاق افتاد. وی در حالی که مشغول مطالعه اختلالات رادیویی طوفان آذرخشی در فرکانس 20.5 مگاهرتز (14.6 متر) بود، یک گسیل رادیویی را که از مبدأ نامعلومی ساطع می شد کشف کرد. به هر صورت او یافت که مبدأ امواج گسیل شده مرکز کهکشان ها می باشد.
تولد حقیقی نجوم رادیویی به اواخر دهه سی قرن بیستم باز میگردد، که گروت ربر[3] مشاهدات سیستماتیکی را با آنتن سهمی وار 9.5 متری دست ساز خود انجام داد. بعد از آن نجوم رادیویی به سرعت پیشرفت کرده و دانش ما درباره جهان اصلاح گردید. رادیو تلسکوپ تابش را در یک روزنه یا آنتن جمع کرده و آن را به صورت یک سیگنال رادیویی توسط گیرنده که به آن رادیو متر می گویند تبدیل می کند. سیگنال دریافت شده ابتدا تقویت، ردیابی و کامل می شود و سپس خروجی آن روی دستگاه های ذخیره کننده ثبت می گردد. سیگنال های ورودی بسیار ضعیف هستند و این مسئله باعث اختلال بسیار در فرایند ردیابی امواج می گردد. برای حل این مشکل میبایست تا حد امکان امواج مختل کننده را حذف نموده و شرایط محیطی را مناسب نمود. همچنین تداخل الکترومغناطیسی[4] ناشی از فرستنده های راداری، تلویزونی و رادیویی روی دریافت و ردیابی پرتو های رادیویی کیهانی بسیار تاثیر گذار است. بنابراین رصدخانه های رادیویی را غالباً در میان درّه ها و حفاظ الکترومغناطیسی بنا می کنند، درست مانند رصدخانه های نوری که جهت جلوگیری از اختلال بر فراز قلّه ها بنا میشوند. [3]
بیشترین دانش ما در مورد ساختار کهکشان راه شیری از مشاهدات رادیویی مربوط به طول موج 21 سانتی متری هیدروژن خنثی و اخیراً از طول موج 2.6 میلی متری مولکول کربن مونو اکسید ناشی می شود. نجوم رادیویی در بسیاری از کشفیات نجومی نقش داشته است. به عنوان مثال پالسارها[5] و کوازارها[6] از یافته های مشاهدات رادیویی هستند. اهمیت این زمینه از نجوم در آن حد است که تا کنون دو جایزه نوبل فیزیک سال های اخیر به ستاره شناسان رادیویی اختصاص یافته است. [4]
[1] Ionsphere
[2] Karl Guthe Jansky
[3] Grote Reber
[4] Electromagnetic Interference
[5] Pulsar
[6] Quasar
[1] Ozone
[2] Ultra-Violet (UV)
[3] Extinction
[4] Lord Rayleigh
[1] انفجار فاجعه انگیز ستاره در نزدیکی پایان عمر آن که در هنگام وقوع، درخشانی ستاره برای چندین روز به میلیون ها برابر می رسد.
Astronomy2
[3] Astrophysics
:
تشكیل شركت بامسولیت محدود و گشودن مالكیت شركت برای عموم، بر روش اداره شركت ها، تأثیر قابل ملاحظه ای گذاشت. سیستم بازار به گونه ای سازماندهی گردید كه مالكان شركت ها، ادارة شركت را به مدیران شركت تفویض كنند. جدائی « مالكیت» از «مدیریت» منجر به عمومیت مسئله نمایندگی گردید. در این مسئله تضاد بین به حداكثر رساندن منافع كارگماران و كارگزاران، مفروض است. حل مشكل نمایندگی تا حدودی اطمینان خاطر سهامداران را فراهم می كند كه مدیران در تلاشند تا ثروت آنان را به حداكثر برسانند. برای حصول اطمینان از ایفای مسئولیت پاسخ گویی بنگاه های اقتصادی در مقابل عموم و افراد ذینفع بایدنظارت و مراقبت كافی به عمل آید. در روابط نمایندگی،هدف مالكان حداكثر سازی ثروت است ولذا به منظور دستیابی به این هدف بر كار نماینده نظارت می كنند و عملكرداو را مورد ارزیابی قرار می دهد.در این صورت سوال مطرح این است كه:آیا متفاوت بودن ساختار مالكیت شركتها بر عملكرد و سیاست تقسیم سود تاثیر دارد؟یعنی اگر مالكان شركت را گروه هایی مختلف،ماننددولت، موسسات مالی، بانكهاوشركتهای دیگر تشكیل دهند،عملكردوسیاست تقسیم سودآنهاچگونه خواهد بود؟ووجود كدامیک از تركیب های متفاوت مالكیت،در بهبود عملكرد و سیاست تقسیم سود موثرتراست ؟ با دستیابی به جواب این سوال می توان به منظور بهبودعملكرد شركت وسیاست تقسیم سود مشخض اقدامات مناسب تری رابه عمل آوردو تصمیم گیرندگان و سرمایه گذاران نیز به منظوردستیابی به عملكرد وسیاست تقسیم سود بهینه برای واحد اقتصادی،به تركیب مالكان شركتها توجه خواهند كرد.
بسیاری از اقتصادانان معتقدند كه شركتهای بزرگ كارآمدتر،موثرترو با صرفه ترین نوع بنگاه هایی اقتصادی اند.همین دلیل سبب شده است كه توجه اقتصادانان به شركت،حوزه فعالیت آن و موضوعات مربوط به آن معطوف شود.
گروه بزرگی از نظریه پردازن اقتصاد مالی،به شركت از زاویه رابطه نمایندگی می نگرند.رابطه نمایندگی قراردادی است كه بر اساس آن صاحب كار یا مالك نماینده یا عامل را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیم گیری را به او تفویض می كند.
در روابط نمایندگی،هدف مالكان حداكثر سازی ثروت است ولذا به منظور دستیابی به این هدف بر كار نماینده نظارت می كنند و عملكرداو را مورد ارزیابی قرار می دهد.در این صورت سوال مطرح این است كه:آیا متفاوت بودن ساختار مالكیت شركتها بر عملكرد و سیاست تقسیم سود تاثیر دارد؟یعنی اگر مالكان شركت را گروه هایی مختلف،ماننددولت، موسسات مالی، بانكهاوشركتهای دیگر تشكیل دهند،عملكردوسیاست تقسیم سودآنهاچگونه خواهد بود؟ووجود كدامیک از تركیب های متفاوت مالكیت،در بهبود عملكرد و سیاست تقسیم سود موثرتراست ؟ با دستیابی به جواب این سوال می توان به منظور بهبودعملكرد شركت وسیاست تقسیم سود مشخض اقدامات مناسب تری رابه عمل آوردو تصمیم گیرندگان و سرمایه گذاران نیز به منظوردستیابی به عملكرد وسیاست تقسیم سود بهینه برای واحد اقتصادی،به تركیب مالكان شركتها توجه خواهند كرد.
دراین فصل پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم و به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم، همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف كلی و ویژه بیان می كنیم. چارچوب نظری تحقیق كه بنیان اصلی طرح سوال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به مدل تحلیلی و فرضیه هایی تحقیق نیز اشاره شده است در پایان این فصل متغیرهای عملیاتی تحقیق و تعاریف واژه ها و اصطلاحات خواهدآمد.
با بزرگتر شدن شركت ها، مالكان ادارة شركت را به مدیران تفویض نموده اند با كم شدن اختیار حاكمیت مستقیم مالكان بر شركت، كنترل به گروه هایی دیگری سپرده می شود كه هیأت مدیره و مدیران را تشكیل می دهد، جدایی مالكیت از مدیریت منجر به عمومیت «مسئلة نمایندگی» گردید. [1] مسائل نمایندگی نیز ناشی از مجزا سازی مالكیت از كنترل است فرض تئوری نمایندگی بر این است كه بین منافع سهامداران و مدیریت یک تعارض بالقوه وجود دارد و مدیران به دنبال كسب حداكثر منافع خود از سهامداران شركت هستند كه این منافع ممكن است در تضاد با منافع سهامداران باشد. طبق تعریف جنسن و مك لینگ[2] ، رابطه نمایندگی به عنوان تعاملی بین یک یا چند سهامدار یا چند سهامدار با مالك و یا یک یا چند نماینده است كه نماینده از طرف سهامدار مسئولیت انجام یک سری خدمات را عهده دار می شود، لذا تعیین ساختار مالكیت و تركیب سهامداران شركت، یک ابزار كنترل، و اعمال حكمرانی در شركت هاست این بعد از حاكمیت در قالب ابعاد مختلف تعیین كننده نوع مالكیت شركت نظیر توزیع مالكیت، تمركز مالكیت وجود سهامداران جزء اقلیت و عمده در تركیب مالكیت شركت و درصد مالكیت آنها قابل بررسی است.
نیاز به حاكمیت شركتی ناشی از تضاد منافعی است كه بین مشاركت كنندگان در شركت وجود دارد این تضاد منافع اغلب با مسئلة نمایندگی در ارتباط است این تضاد منافع همراه با عدم امكان انعقاد یک قرار داد صریح و شفاف بین مدیران و سهامداران منجر به مسائل لاینحل در باب نمایندگی می شود كه بر ارزش شركت تأثیرگذاراست، نظام حاكمیت شركتی به منظور كاهش هزینه های نمایندگی از طریق نظارت بر عملكرد و محدود كردن رفتار فرصت طلبانه (سودجویانه) مدیران طراحی شده است.
زمانی كه سهامداران عمده دارای كنترل مطلق بر اداره امور شركت باشند كه این خود ناشی ازتمركز مالكیت است، هزینه نمایندگی و كنترلی كاهش مییابد در عین حال توان كنترل و نظارت سهامداران به مراتب خیلی كم میشود تا جائیكه آنها تأثیری در منافع خود نخواهند داشت لذا با توجه به غالب بودن تركیب مالكیتی از نوع سهامداران عمده در ساختارهای شركت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، این پرسش مطرح است كه آیا افزایش تعداد سهامداران عمده و اعمال كنترل مطلق از سوی آنان تأثیر مثبتی بر عملكرد شركت ها خواهد داشت یا خیر؟ (احمدوند، 1385،ص11)3.
كسب حق مالكیت به وسیله مدیران و نظارت به وسیله سهامداران بزرگ، دو راهی است كه به شكل بالقوه می تواند مشكلات نمایندگی را كاهش و ارزش موسسة را افزایش دهد.
حق مالكیت اساسی به وسیله مدیران، منافع آنها را با منافع سایر سهامداران هم راستا می كند، بطوریكه مدیریت محركی برای دنبال كردن فعالیت های حداكثر كننده ارزش دارد. وجود سهامداران عمده و یا موسسات سهامدار نیز می تواند میزان نظارت را افزایش یا آنها را بهبود بخشد. و بنابراین به عملكرد بهتر موسسة منجر می شود (كاننس و همکاران،2002،ص58)[3].پرداخت سود سهام ممكن است به كاهش هزینه نمایندگی و تضاد منافع كمك كند زیرا سود سهام نقدی:
اگر اطلاعات لازم در مورد رفتار مدیر و یا وضعیت بنگاه، توسط یكی ازسهامداران جمع آوری شود و آن سهامدار از فرصت طلبی مدیر جلوگیری كند، منافع حاصل از كنترل مدیر برای كلیه سهامداران تحقق می یابد، جمع آوری اطلاعات و نظارت بر رفتار مدیر مستلزم صرف وقت و هزینه است هر قدر سهم یک سهامدار از شركت كمتر باشد، منافع حاصل از نظارت بر رفتار مدیر كمتر خواهد بود بنابراین تمركز در سهام، نظارت بیشتر بر رفتار مدیر و كاهش فرصت طلبی رابه همراه خواهد داشت.
یافته ها نشان می دهند كه گروه هایی مالك به یک شكل و میزان از قدرت و هم سویی در اثرگذاری بر عملكرد برخوردار نیستند (مظلومی، 1382،ص16)3. جنسن (1989-1986) استدلال نموده است كه پراكندگی مالكیت منجر به ناكارآیی عمده در شركتهای آمریكایی شده است، در ایران رابطه ای معنادار مثبت میان تمركز در مالكیت و كارآیی وجوددارد.
كارآیی شركتهای فاقد مالك عمده، حتی از شركتهای دولتی نیز كمتر است عملكرد شركتهای خانوادگی تفاوت چندانی با شركت های دولتی ندارد. و در نهایت ساختار نامتمركز مالكیت درایران به بدتر شدن عملكرد می انجامد(میدری،1381،ص7)4.
یكی از مهم ترین اهداف بنگاه هایی اقتصادی، كسب انتفاع و افزایش ثروت صاحبان سهام (مالكان) در دراز مدت است. سهامداران، اعتبار دهندگان و دیگر گروه هایی مرتبط با بنگاه هایی اقتصادی به منظور اخذ تصمیمات منطقی نیازمند اطلاعات قابل اتكاء و مربوط در خصوص عملكرد آنها و مدیران شان میباشند.
با توجه به اینكه سهامداران و اعتبار دهندگان منابع مالی محدود خود را به بنگاه هایی اقتصادی تخصیص می دهند، ارزیابی عملكرد، فرایند رسمی فراهم آوردن اطلاعات در مورد نتایج كار است این امر سبب شناسایی نقاط قوت سازمان و بزرگ جلوه دادن آن به منظور خلق ارزشهای بیشتر و در واقع عملكرد مطلوب ترمی شود چرا كه با تجزیه و تحلیل فعالیتهای گذشته بنگاه، نگاهی به آینده دارد تا به پیشینه كردن ارزشها كمك كند (عزیززاده،1388،ص 44).1
موضوع سیاست تقسیم سود همواره به عنوان یكی از بحث انگیزه ترین مباحث علم مالیه مطرح بوده به طوری كه علاقه اقتصاددانان قرن حاضر بیش از پنج دهه اخیر را به خود معطوف كرده و موضوع الگوهای نظری جامع و بررسی های تجربی بوده است (رهنما رودپشتی و دیگران، 1385، ص276)2.
تقسیم سود از دو جنبه بسیار مهم در خور بحث است: از یک طرف عاملی اثرگذار بر سرمایه گذاری های پیش روی شركتها است و موجب كاهش منابع داخلی و افزایش نیاز به منابع مالی خارجی می شود و از سوی دیگر، بسیاری از سهامداران خواهان تقسیم سود نقدی هستند. از این رو، سهامداران با هدف حداكثر كردن ثروت همواره باید بین علایق مختلف خود و فرصت های سودآور سرمایه گذاری تعادل برقرار كند. بنابراین تصمیم های تقسیم سود كه از سوی مدیران گرفته می شود، بسیار حساس و دارای اهمیت است (كرمی واسکندر،1388،ص53)3.
سیاست های سود سهام در كشورها و محیط های مختلف متفاوت است (لاپورتا، 2000،ص1)4 .این امر از عوامل متعددی از جمله محدودیت های قانونی5 و محرك مالیاتی6 وضعیت نقدینگی شركت، ثبات در سودآوری شركت و … ریشه می گیرد. چرخه عمر محصول، نیاز سهامداران و حفظ ساختار سرمایه نیز از موارد موثر برسیاست تقسیم سود می باشد (ساربانها،1382،ص17)7.
ترجیحات سهامداران نیز از جمله مواردی است كه سیاست تقسیم سود هر شركت به آن همبستگی دارد.
در مورد چگونگی تقسیم سود، نظریه های مختلف مطرح شده است. این نظریه ها رامی توان در 4 دسته زیر طبقه بندی كرد (تهرانی،1387،ص452)8:
سیاست تقسیم سود اصولاً انتخاب این موضوع است كه ارزش چگونه منتقل گردد. هر شركت كه بطور جاری سود سهام پرداخت نكند آن را دوباره در شركت سرمایه گذاری می كند تا ایجاد منفعت كند. به این طریق آنها توانایی شركت را برای پرداخت سود سهام در آینده افزایش می دهند. هیأت مدیره تصمیم می گیرد كه كدام سیاست تقسیم سود، به بهترین نحوه به سهامداران عادی شركت خدمت می كند. آیا تقسیم سود الان باید صورت بگیرد یا سود ایجاد شده برای منافع آتی سهامداران عادی دوباره در شركت سرمایهگذاری شود؟ اگر سود سهام الان پرداخته شود چه میزان باید پرداخت كنیم؟
1-Agency theory
2-Jensen &Makling
1-Gonence ET AL,2002 ,p58
[4].laporta,2000,p33
4-Laporta et all, 2000,p1
5-Legal constraints
6-Tax incentirs
1- Brid in the hand
: فعالیت جسمانی یکی از مهمترین مولفه های سبک زندگی سالم می باشد و شناسایی متغیرهای مختلف روانی اجتماعی تاثیرگذار بر روی فعالیت جسمانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
هدف: این مطالعه با هدف تعیین میزان فعالیت جسمانی و عوامل مرتبط با آن براساس مدل مراحل تغییر در سالمندان عضو کانون بازنشستگان شهر رشت در سال 91 انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی بر روی 262 نفر از سالمندان عضو کانونهای فعال بازنشستگان کشوری شهر رشت در سال 91 صورت گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استاندارد مدل مراحل تغییر در حوزه فعالیت جسمانی (مراحل تغییر، فرایند های تغییر، توازن در تصمیم گیری، خودکارآمدی) و پرسشنامه ی فعالیت جسمانی سالمندان طی مصاحبه استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری 16 SPSS و آزمون های آماری توصیفی و آزمون همبستگی اسپیرمن و پیرسون، آنوا، رگرسیون خطی و رتبه ای با در نظر گرفتن سطح معنی داری 05/0 P < استفاده شد.
نتایج: میانگین و انحراف معیار فعالیت جسمانی سالمندان 50/51±35/119 بود. اکثریت واحدهای مورد مطالعه در مرحله حفظ و نگهداری قرار داشتند. بین فعالیت جسمانی ، مراحل تغییر و سازه های مراحل تغییر بجز موانع درک شده ارتباط آماری مستقیم و معنی داری وجود داشت(0001/0 P <)، آنالیز رگرسیون نشان داد که مراحل تغییر و سن بازنشستگی و مدت زمان بازنشستگی بعنوان پیش بینی کننده رفتار فعالیت جسمانی هستند و همچنین سازه های فرآبندهای تغییر، خودکارآمدی و توازن در تصمیم گیری به عنوان پیش بینی کننده ی مهم مراحل تغییر رفتار فعالیت جسمانی می باشند.
نتیجه گیری: میزان فعالیت جسمانی سالمندان در مطالعه حاضر در سطح ورزشهای سبک مانند پیاده روی بود و از نظر مراحل تغییر مدل ترانس تئورتیکال نیز سالمندان در مرحله حفظ رفتار فعالیت جسمانی بودند. بنظر می رسد که با بهره گرفتن از فرایندهای رفتاری تغییر رفتار فعالیت جسمانی نظیر شایسته سازی متقابل و … می توان از برگشت رفتار به مراحل قبل و شکست فعالیت جسمانی جلوگیری کرد.
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل اول (کلیات)………………………………………………………………………………………………………1
زمینه پژوهش……………………………………………………………………………………………………………. 2
اهداف پژوهش ( اهداف کلی و ویژه)……………………………………………………………………………9
سوالات پژوهش………………………………………………………………………………………………………. 10
فرضیه پژوهش………………………………………………………………………………………………………… 10
تعریف واژه های کلیدی………………………………………………………………………………………….. 11
پیش فرضهای پژوهش……………………………………………………………………………………………… 11
محدودیتهای پژوهش………………………………………………………………………………………………. 14
فصل دوم ( زمینه و پیشینه تحقیق): ………………………………………………………………………….. 15 چهارچوب پژوهش………………………………………………………………………………………………… 16
مروری بر مطالعات…………………………………………………………………………………………………. 38
فصل سوم (روش اجرای تحقیق):……………………………………………………………………………… 52
نوع پژوهش……………………………………………………………………………………………………………. 53
جامعه پژوهش………………………………………………………………………………………………………… 53
نمونه پژوهش………………………………………………………………………………………………………….. 53
مشخصات واحدهای مورد پژوهش……………………………………………………………………………. 54
محیط پژوهش………………………………………………………………………………………………………… 55
ابزار گردآوری داده ها …………………………………………………………………………………………….. 55
تعیین اعتبار علمی ابزار ……………………………………………………………………………………………..58
تعیین اعتماد علمی ابزار……………………………………………………………………………………………. 58
روش گردآوری داده ها ……………………………………………………………………………………….. 59
روش تجزیه و تحلیل داده ها…………………………………………………………………………………….. 59
ملاحظات اخلاقی…………………………………………………………………………………………………… 60
فصل چهارم ( نتایج تحقیق):……………………………………………………………………………………. 62
یافته های جداول ( معرفی جداول) ………………………………………………………………………….. 63
جداول…………………………………………………………………………………………………………………. 64
فصل پنجم ( بحث و بررسی یافته ها):……………………………………………………………………….. 80
تجزیه و تحلیل داده ها ……………………………………………………………………………………………. 81
نتیجه گیری نهایی یافته ها……………………………………………………………………………………….. 94
کاربرد یافته ها در پرستاری……………………………………………………………………………………… 97
پیشنهادات براساس یافته ها ……………………………………………………………………………………… 98
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)