مفهوم سرمایه اجتماعی اگر چه پیشینهای به قدمت جامعه شناسی کلاسیک در اروپا دارد، اما معنا و مفهوم بسیط خود را در دوران معاصر با مطرح شدن مباحثی چون جامعهمدنی، توسعه، مشارکت همگانی و نهادهای مدنی به دست آورده است. اگر چه این مباحث چندی است که در جامعه ما به صورت نظری از سوی صاحبنظران و اندیشمندان مطرح شده است؛ اما رکن اساسی این مباحث که همان سرمایه اجتماعی است، چندان مورد بحث قرار نگرفته است.
سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مؤلفه های رشد و پیشرفت به طور عام و توسعه اجتماعی به طور خاص مورد توجه جدی حوزه های پژوهش علوم اجتماعی برای سنجش کیفیت تعاملات اجتماعی بوده است.اعتماد، هنجارها، شبکه ها و منابع، سازنده عناصر سرمایه اجتماعی هستند که در نهایت به ساختاری از روابط کنشگران میانجامد که باعث همبستگی و همکاری برای منافع متقابل، تسهیل روابط افراد و در نهایت دستیابی گروه به اهداف می شود. هر چه سرمایه اجتماعی در گروهی از افراد به لحاظ کمی و کیفی از سطح مطلوبی برخوردار باشد، کنشگران برای سازماندهی اجتماع خویش بر حسب آرمانهای جمعی تواناتر خواهند بود. گستردگی سرمایه اجتماعی در لایه های مختلف جامعه و در انحصار قرار نگرفتن آن در دست اقلیتی از افراد، نشان از روند مطلوب سرمایه های ارتباطی است که افراد بدون توجه به شاخص های تمایز بخش میتوانند از آن در جهت رسیدن به اهداف فردی و جمعی بهره برند.
بی هیچ شبهه خانواده مهمترین نهاد اجتماعی و میراث ملی و اسلامی ماست که وظیفه داریم آن را سالم و توانمند به نسلهای بعد منتقل سازیم. دین، دولت و خانواده ارکان سهگانه حیات تاریخ ایرانیان بوده اند و همواره خواهند بود. با وجود همه حوادث، هنوز هم خانواده در تشکیل شخصیت نسل بعد تأثیری عمیق و بیرقیب دارد. بنابراین، شناخت اهمیت و جایگاه خانواده، می تواند برای ارتقاء و تعالی بخشیدن به آرمانهای فرهنگی- اجتماعی یک ملت بسیار مفید واقع گردد.
خانواده به مثابه مهمترین نهاد اجتماعی، همواره در نظم، صلح، آرامش، تغییر و تحول قدرتهای سیاسی در جامعه ایران اثرگذار بوده است؛ به عبارتی هر آنچه در جامعه روی مینماید؛ عقبهاش در تأثیرات خانواده بر تحولات عصر خود بوده و گاه خلوتگاه سیاسیون به حاشیه رانده، هنرمندان و انسانهای بزرگی است که به گونه ای از اجتماع خود و قدرت حاکم سیلی خوردهاند. بیش از دو دهه است که این میراث به جا مانده از نیاکان ما بر اساس نتایج تحقیق و اسناد اعلام شده از سوی مسئولان دچار بحرانهایی شده است، طلاق به بالاترین حد خود در سالهای اخیر رسیده، تنشها و ستیزهها در روابط خانوادگی اوج گرفته، بی اعتمادی در بین اعضای خانواده افزایش یافته، مشارکت و انسجام تنزل یافته و … . این در حالی است که خانواده تنها مکان مملو از عاطفه و محبتی است که در آن، امکان رشد و شکوفایی شخصیت افراد بزرگسال و در عین حال آشنایی کودکان با قواعد و هنجارها و ارزشهای اجتماعی صورت میگیرد. در این واحد، افراد میتوانند به یکدیگر متکی باشند و از حمایت یکدیگر بهره ببرند. خانواده مهمترین عامل انتقال هنجارها و ارزشها محسوب می شود. پرداختن به این نهاد مهم، تقویت بنیانهای عاطفی و اجتماعی آن و تثبیت روابط مبتنی بر اعتماد، همدلی و تعاون در میان اعضای آن کاری است بس سترگ و حایز اهمیت.
رسانه ها جزء لاینفک زندگی بشر امروزی به شمار میآیند. هر روز جوامع مدرن شاهد عرضة ابزار تکنولوژیک ارتباطی جدیدی به بازار مصرف میباشند. اما در این میان تلویزیون همچنان حاکمیت رسانه های خانگی را در اختیار دارد و چون عضوی از خانواده پذیرفته شده است.
دو نگرش کاملاً متضاد با یکدیگر، در بین اندیشمندان و پژوهشگران این رسانه به چشم میخورد. نگاهی خوشبینانه که تلویزیون را در دانش اندوزی، افزایش خزانه لغات کودکان، افزایش مهارت گفت و شنود، آشنایی با سرزمینهای دور، هدایت افکار به سمت وسوی برنامه ریزی شده و ایجاد جریانات فکری مثبت در بین مخاطبین، ایجاد سرگرمی و رهایی از خستگی روزمره و … مفید و موثر میداند، و نگاهی بدبینانه که معتقد به خاموش کردن تلویزیون به طور دائم است و تلویزیون را دشمن خلاقیت، مطالعه و … میداند و آن را آموزشدهندة خشونت، از بین برنده دوران کودکی، بازیچه دست منفعتطلبان برای سودجویی، دزد وقت، از بین برنده زبان و ادبیات و شعر و نابود کننده مهارت های خواندن و نوشتن و اعتیادآور معرفی می کند. ( پوپر و کندری، 1374، ص29) دو نگرش فوق، بصورت افراطی به این رسانه نافذ مینگرند. نگاه ترکیبی و تلفیقی به جعبه جادویی برداشت واقعگرایانهتری ارائه میدهد. به عبارت دیگر، برخی برنامه های تلویزیون خشونت، نابسامانی و عدم خلاقیت و … را رواج می دهند ولی برخی دیگر مروج مهارت، آموزش، جامعه پذیری و … میباشد.
تلویزیون باید نگاه خود را متوجه خانواده در جامعه امروزی سازد، خصوصیات، مشکلات، نکات مثبت و منفی آن را مدنظر قرار دهد و الگویی مناسب جامعه ارائه دهد. تلویزیون می تواند با ارائه الگوهای صحیح، رفتار مناسب را به افراد بیاموزد، وگرنه گفتارها، پندها و نصایح اخلاقی در مورد روابط خانوادگی اثر چندانی نخواهد داشت. اگر تلویزیون الگوی خانواده را به صورت پدر مقتدر و بدون توجه به افکار دیگران، رفتار تعارضی میان زن و شوهر و رفتار خشن والدین و فرزندان به یکدیگر ارائه دهد، چگونه میتوان از کودکی که در بیست سال آینده خود تشکیل خانواده خواهد داد، انتظار ارائه رفتاری جز آن داشت؟ ( اعزازی، 1373، صص13-12)
2-1- بیان مسئله
محصول تو امروز میرسد و محصول من فردا. پس به نفع هر دوی ماست که امروز من به توکمک کنم و تو هم فردا به کمک من بشتابی. ولی به تو لطفی ندارم و میدانم تو نیز چنین هستی پس به خاطر تورنجی بر خود هموار نمیکنم و میدانم اگر به امید اینکه تو نیز زحمت مرا
پاسخ دهی در کنارت رنج کار را بر خود هموار کنم، نومید خواهم شد و بیهوده دل به قدردانی تو بستهام. پس تو را وا میگذارم با کار خود و تو نیز با من چنین کنی. فصلها میگذرند و مابی بهره از اعتماد متقابل و امنیت هر دو خرمن خود را از دست میدهیم. مشکل جوانان داستان هیوم[1] در جوامع و کشورهای سرتاسر جهان پدیده بسیار آشنایی است:
* والدین در جهان خواستار فرصتهای تحصیلی بهتر برای فرزندان خود هستند ، ولی همکاریهایی که برای بهبود شرایط مدارس دولتی انجام گرفته به شکست انجامیدهاند.
* ساکنان محلههای محروم خواهان خیابانهای امنتر هستن ، ولی امکانات جمعی برای کنترل جنایات ناکام مانده است.
* کشاورزان فقیر کشورهای جهان سوم نیازمند برنامه های آبیاری و بازاریابی کارآمدتر هستند، ولی همکاری برای نیل به ابن هدف بسیار سست و شکننده است .
* افزایش گرمای کره زمین زندگی مردم جهان را تهدید می کند ، ولی اقدام مشترک برای پیشگیری از این خطر مشترک شکست خورده است.
همانطور که فلاسفه از هابز[2] به بعد تأکید کرده اند، شکست در همکاری برای کسب منافع متقابل الزاماً نشانه نادانی یا عدم عقلانیت یا حتی شرارت و بدنهادی نیست. کشاورزان داستان هیوم، ابله و دیوانه یا شرور نبودند بلکه در تنگناهایی گرفتار آمده بودند. دانشمندان علوم اجتماعی اخیراً این معضل بنیادین را که در شکلهای مختلف جلوهگر است تحلیل کرده اند، در همه این موقعیتها نیز همچون داستان روستایی هیوم، همکاری همگانی به نفع همه خواهد بود ولی در غیاب اعتماد، مشارکت و ضمانت اجرایی همیاری، همکاری و تعهد متقابل، همه خود را از همکاری کنار میکشند و با رفتار خود انتظارات بدبینانه یکدیگر را تحقق میبخشند. (تاجبخش، 1384، صص 94-93)
در جامعه شناسی و علومسیاسی برای بررسی کمیت و کیفیت هنجارها و روابط اجتماعی از مفهوم سرمایه اجتماعی استفاده می شود. سرمایه اجتماعی، مفهوم نسبتاً جدیدی در علوم اجتماعی است که به طور خلاصه به معنای مجموعه ای از قوانین، هنجارها، تعهدات، روابط متقابل و اعتماد نهفته شده در روابط اجتماعی، ساختارهای اجتماعی و سلسله مراتب نهادی جامعه میباشد که اعضای آن را قادر به دستیابی به اهداف جمعی و فردیشان میسازد.
این مفهوم با وجود عمر کوتاه خود(از دهه 1970) توانسته است جایگاه ویژهای در مجامع علمی و در نزد پژوهشگران حوزه های مختلف باز کند و نقش خود را به عنوان یک مفهوم بینرشتهای که خلأ آن پیش از این کاملاً احساس میشد، ایفا کند. سرمایه اجتماعی که مقولهای نسبتاً تازه و ناشناخته در کنشهای اجتماعی محسوب می شود، به طور خلاصه مجموعه ای از منابع و ذخایر ارزشمندی است که به صورت ذاتی و نهفته در ذات گروههای نخستین، ثانوی و در سازمان های اجتماعی جامعه (نهادهای رسمی و غیررسمی) وجود دارد. برخی از ذخایر ارزشمند که گاه از آن به عنوان ارزشهای اجتماعی نیز یاد می شود عبارتند ار: صداقت، حستفاهم، سلامتی نفس، همدردی، دوستی، فداکاری و… .
شواهد موجود در جامعه حاکی از این واقعیت است که در طی یکی دو دهه اخیر، فرسایش شدیدی در سرمایه اجتماعی موجود برای جوانان، هم در درون خانواده و هم در بیرون آن، روی داده است. در خانواده رشد سرمایه انسانی بسیار زیاد شده به طوری که سطح تحصیلات دائماً در حال افزایش است؛ ولی بموازات آن، سرمایه اجتماعی که شاخص برجسته آن حضور بزرگسالان در خانه و میزان گفتگو در مورد موضوعات اجتماعی، فرهنگی، علمی، اقتصادی و سیاسی بین والدین و فرزندان است، کاهش یافته است. در اجتماع، میزان فرسایش و نابودی سرمایه اجتماعی به مراتب بیشتر بوده است؛ به طوری که به نظر می رسد افزایش میزان جرم در جامعه طی سالهای اخیر ناشی از تضعیف مناسبات بین گروهی افراد بوده و مشکلات زیادی را برای جامعه فراهم آورده است. بعلاوه، جامعه در معرض تهاجم فردگرایی قرار گرفته که بر اساس آن منافع فردی بر مصالح جمعی تقدم یافته است. (شارع پور، 1380، صص112-101) انتشار یافته های « پیمایش ملی ارزشها و نگرشها» که در سال 1380 و تحت سرپرستی دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در 28 استان کشور صورت گرفت از سطح نازل سرمایه اجتماعی حکایت می کند. همچنین بنا برگزارش دفتر امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی کشور، هر ساله با رشد 15 درصدی آسیبهای اجتماعی مواجه بودهایم. این بدان معنی است که چنانچه اقدامی جهت احیاء این سرمایه صورت نگیرد، بدون شک در سالهای آتی با بحران انواع نابسامانیهای رفتاری و اجتماعی روبهرو خواهیم بود که همگی در شکل گیری بحران امنیتاجتماعی موثرخواهد بود (شارعپور، 1380، صص 112- 101).
در مجموع سرمایه اجتماعی، توش و توان زایدالوصفی است که از آمادگی روحی و روانی آحاد یک جامعه برای درگذشتن از منافع شخصی و درگیر شدن در عمل جمعی پدید میآید. به بیان دیگر، ثروت و دارایی نهفتهای است که به شکل بالقوه در تمامی جوامع انسانی وجود دارد و برای شکوفا شدن و به فعلیت درآمدن، نیاز به گرد آمدن عواملی چند و تحقق شرایطی ویژه دارد که به ندرت و دشواری فراهم می آید ولیکن چنانچه در هنگام فوران، به موقع مورد شناسایی و امعان نظر قرار گیرد و به درستی هدایت شود، قادر خواهد بود موجبات یک تحول شگرف و یک توسعه کیفی شتابان را پدید آورد. در غیر اینصورت کاهش سرمایه اجتماعی و عدم توجه به آن در یک جامعه باعث بروز آسیبهای اجتماعی از جمله افزایش جرم در جامعه، بروز رفتارهای ضد اجتماعی و… خواهد شد که خود این آسیبها تأثیرات منفی زیادی به سلامت جامعه خواهند گذاشت و روند پیشرفت و ترقی جامعه را با اختلال زیادی روبرو خواهند ساخت ( شارع پور، 1380، ص 112).
از آنجا که نیازهای بشر گوناگون است و جامعه از سادگی به سوی پیچیدگی حرکت می کند، وسایل ارتباطی نقشهای گوناگونی همچون نقش آموزشی، اطلاع رسانی، هویت دهی، پرکردن اوقات فراغت و… را در جوامع جدید ایفا می کنند ( دادگران، 1389، ص32). در این بین نقش رسانه ها و استفاده از آنها بویژه در بین جوانان اهمیت فراوانی دارد، چراکه فعالیت مورد علاقه نوجوانان و جوانان برای گذراندن اوقات فراغت به ترتیب عبارتند از: فعالیت ورزشی، تماشای تلویزیون و مطالعه. یکی از کم هزینهترین راههای گذران اوقات فراعت تماشای تلویزیون است. ضمن اینکه تلویزیون را در همه ساعات شبانهروز و در خانه میتوان استفاده کرد. شاید به همین دلیل تلویزیون همچنان یکی از پرطرفدارترین رسانه های جمعی است. در بین رسانه های جمعی تلویزیون تنها وسیلهای است که از حواس بینایی و شنوایی در آن واحد استفاده می کند و دارای پوشش وسیع و سرعت انتقال پیام است. ( معتمدنژاد، 1379، ص122)
دانشمندان علوم اجتماعی راهحل مشکل را در سرمایه اجتماعی میدانند. سرمایه اجتماعی همچون مفاهیم سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی به ویژگیهای سازمان اجتماعی از قبیل شبکه ها،هنجارها و اعتماد اشاره دارد که هماهنگی و همکاری برای کسب سود متقابل را تسهیل می کنند.
یکی از عوامل مهم مرتبط با سرمایه فرهنگی و اجتماعی افراد و جوامع، گسترش رسانه ها و نقش آن در انواع ارتباطات است. رسانه ها امکان مبادلات مختلف اجتماعی و فرهنگی را دوچندان کرده است. پیدایش و گسترش انواع رسانه های صوتی و تصویری و الکترونیکی،نقاط مختلف جهان را به هم پیوند داده است. تسلط کشورهای پیشرفته به رسانه های ماهوارهای باعث گسترش و انتقال عناصر فرهنگی این کشورها به نقاط مختلف جهان شده است. این روند باعث شکل گیری بحث جهانی شدن گردیده است. جهانی شدن فرهنگ روندی است که طی آن عناصر فرهنگی اروپایی و آمریکایی بعنوان منابع استاندارد شده، ظاهراً بیطرف و عامگرا معرفی شده و با تأکید بر تکنولوژی ارتباطی بدون توجه به حافظه تاریخی و بومی و محلی ملتها، به جوامع دیگر انتقال یافته و سرمایه های فرهنگی افراد و جوامع را تحت تأثیر قرار داده است.
رسانه ها میتوانند نقش بر جستهای در بهبود و تعمیق سرمایه اجتماعی داشته باشند. رسانه ها به شکل مستقیم بر روی مؤلفه های سرمایه اجتماعی تأثیر میگذارند و از این طریق بخش عظیمی از رسالت توسعه را بر دوش دارند. بنابراین در این پژوهش به مطالعه رابطه بین تماشای برنامه های تلویزیون با سرمایه اجتماعی خانوادههای تهرانی میپردازیم و به این پرسش پاسخ میدهیم که ارتباط بین تماشای برنامه های تلویزیون با اعتماد، انسجام اجتماعی، پیوندهای اجتماعی، آگاهی و دانش مردم چگونه است؟ آیا تلویزیون توانسته است میزان اعتماد مردم را بالا ببرد و آیا کارکردش در همبستگی و انسجام اجتماعی موفق بوده است؟ آیا توانسته است به تقویت پیوندهای اجتماعی در جامعه تاثیرگذار باشد؟
[1]. Hume
[2]. Hobbes
رقابت بی امان در بازارهای جهانی امروزی، عرضه محصولات تازه با حضور کوتاه در بازار و اوج گرفتن انتظارات مشتریان، بنگاههای کسب وکار را به سرمایهگذاری و تمرکز بر زنجیرههای عرضه خود وادار کرده است. رقابت در کسب وکار امروز دیگر میان تکتک شرکتها نیست بلکه میان زنجیره های تأمین اتفاق میافتد. مدیریت زنجیره تأمین به ابزاری استراتژیک برای شرکتها تبدیل شده تا بتوانند کیفیت را مدیریت کرده، مشتریان را راضی نگاه دارند و با توان رقابتی باقی بمانند.
به جرأت می توان گفت بهترین راه نظم بخشیدن به واکنش های صحیح و سریع مسائل مربوط به سیستم ها ثبت و بررسی نقاط مهم عملکردی آنها به شکل سناریویی از آینده است که رفتار گذشته و حال محیط سیستم را ملاک قرار می دهد،ثبت این سناریو نیازمند بکارگیری دانش و تکنیکی است که با بهره گیری از نگرش سیستمی مشکلات را به درستی شناسایی و در جهت حل معضلات پیش آمده سریع ترین و صحیح ترین واکنش را نشان می دهد این دانش پویایی های سیستم نام دارد.
از آنجا که هدف این تحقیق توسعه دانش کاربردی در زمینه تحلیل زنجیره تامین است و به سمت کاربرد عملی آن هدایت می شود نوع تحقیق کاربردی است که به دنبال تحلیل زنجیره تامین یک شرکت تولید کننده پنیر پیتزا بر اساس رویکرد مدل سازی پویایی های سیستم متناسب با ساختار زنجیره تامین آن شرکت می باشد و با تحلیل نتایج حاصل از شبیه سازی و ارائه پیشنهاداتی در جهت بهبود عملکرد زنجیره تامین شرکت مورد مطالعه، سعی بر آن است که نتایج آن در آینده مورد استفاده قرار گیرد. از این رو ابتدا به بیان تاریخچه و تعاریف پایه ای علم پویایی های سیستم از جمله ساختار،روش مدل سازی،تأخیرات مواد و اطلاعات و همچنین الگوهای اولیه رفتار پویا پرداخته شده و کاربرد پویایی های سیستم در مدیرت زنجیره تامین مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه مدل عمومی زنجیره تامین،فرایندهای داخلی سازمان نقش مهمی در کنترل جریان های مالی و اطلاعاتی زنجیره ایفا می کنند.
“مدیریت زنجیره تامین[1]” در راستای ایجاد اعتماد بین مراحل مختلف زنجیره، تبادل اطلاعات در مورد نیازهای بازار و توسعه محصولات جدید تلاش میكند به شكلی كه در راستای تامین نیازهای مشتریان، مراحل مختلف زنجیره رابطه بلند مدتی با هم برقرار نمایند.
“مدیریت زنجیره تامین” دامنه وسیعی دارد كه شامل: تامین كنندگان جزء، تامین كنندگان عمده، عملیات داخلی، مشتریان عمده، مشتریان جزء و مصرف كنندگان نهایی میباشند و هدف اصلی آن جلب رضایت مشتریان نهایی زنجیره تامین میباشد.شینگو[2] مدیریت زنجیره تامین را مفهومی می داند كه از صنایع تولیدی آغاز شده است، در حقیقت اولین نشانهها از مدیریت زنجیره تامین در سیستم تولید “JIT”[3] شركت تویوتا آشكار شد. این سیستم با هدف تنظیم مقادیر عرضه به كارخانههای تولید موتور در مقدار صحیح كوچك و اقتصادی طراحی شد و هدف آن عبارت بود از كاهش سطح موجودی و تنظیم تعاملات عرضه كنندگان با بخش خط تولید به نحو موثر و
كارآمد. بعد از ظهور رویكرد مدیریت زنجیره تامین در صنایع خودروسازی ژاپن بعنوان زیر مجموعه ای از سیستم تولید، تحول در فضای مفهومی مدیریت زنجیره تامین آغاز و این مدیریت بعنوان یكی از مفاهیم مستقل و اصلی در نظریه مدیریت صنعتی مطرح شد. در عمل، مدیریت زنجیره تامین تلفیقی از قلمروهای ویژه در فضای مفهومی مدیریت شامل مدیریت كیفیت فراگیر[4]، فرایند طراحی مجدد كسب و كار[5] و شیوه تولید درست به موقع[6] می باشد.” [1].
بنابراین میتوان زنجیره تأمین را شبکهای از شرکتهای عرضهکننده مواد اولیه، تولیدکننده و توزیعکننده دانست که فعالیتهای خرید مواد اولیه، تبدیل این مواد به محصولات نیمهساخته و نهایی و توزیع محصولات نهایی را به مشتریان نهایی انجام میدهند. شکل 1-1 عناصر موجود در یک زنجیره تامین را نشان می دهد.
شكل1-1: عناصر موجود در یک زنجیره تامین
در حقیقت، مدیریت زنجیره تامین شامل تمامی فعالیتها و فرایندهایی است كه موجب ایجاد ارزش در كالاها و خدمات نهایی می شود. همانطور كه در شكل 2-1، دیده می شود، مدیریت زنجیره تامین كل سازمان را مورد توجه قرار میدهد و هدف آن افزایش شفافیت و چیدمان صحیح زنجیره تامین بصورت هماهنگ، صرف نظر از مرزهای بخشی یا شركت است.
شكل 1-2 :شبكه زنجیره تامین یک سازمان
با توجه به توضیحات فوق و توجه به شكلهای مطرح شده در زنجیره تامین، میتوان اجزای زنجیره تامین را در 3 گروه قرار داد:
الف – زنجیره تامین بالا دست:
این بخش شامل تامین كنندگان مواد اولیه و تامین كنندگان آنها میباشد.
ب – زنجیره تامین داخلی:
این قسمت شامل همة فرایندها و پردازشهایی است كه بوسیله یک سازمان در جهت تبدیل داده ها به ستادهها صورت میگیرد.
ج – زنجیره تامین پایین دست:
این قسمت شامل همة واحدهای درگیر در توزیع و تحویل محصول یا خدمت به عمده فروشان، خرده فروشان و مشتریان نهایی میباشد.
1.SCM: Supply chain management
و تعریف مسئله
تقریباً 70 سال از زمان مطرحشدن بحث هزینه کیفیت میگذرد علت اصلی مطرحشدن این دیدگاه به مسئله کیفیت را میتوان در آغاز انقلاب صنعتی و ایجاد انفکاک بین واحد های مختلف سازمانی جستوجو نمود. با پیشرفت صنایع و پیچیده شدن محصولات تولیدی بهتدریج گرایش به تخصصی شدن در صنایع افزایش یافت و این امر باعث شد در داخل کارخانهها تمایل به جدا کردن کارها و واحدهای سازمانی ایجاد شود و به دنبال آن واحدهایی نظیر کیفیت و تولید ایجاد شد؛ که حاصل انفکاک بین فعالیت های مربوط به کیفیت و تولید بود. به تدریج مضرات این دیدگاه خود را نمایان ساخت؛ یکی از مضرات این دیدگاه این بود که تولید به علت آنکه هسته اصلیِ درآمدزایی سازمان بود مورد توجه مدیران ارشد قرار میگرفت و تأثیرات اقتصادی مربوط به حجم و مقدار تولید تقریباً معین بود؛ ولی دراینبین نقش و تأثیر اقتصادی واحدهای پشتیبان تولید نظیر کیفیت پنهان میماند. این امر سبب شد تا متخصصان کیفیت به فکر ایجاد زبان مشترک با مدیران ارشد، یعنی زبانی مبنی بر مفاهیم پولی و مالی، بیافتند. حاصل این تفکر ایجاد مفاهیم هزینه کیفیت و درآمد کیفیت که در مجموع با عنوان اقتصاد کیفیت شناخته میشوند، میباشد[1-3].
بحث هزینه کیفیت پس از مطرحشدن با اقبال متخصصان کیفیت روبرو شد؛ و مدلهای متنوع هزینه کیفیت برای صنایع مختلف تولیدی و حتی خدماتی ارائه شد و مورد استفاده قرار گرفت. پس از مطرحشدن بحث هزینه کیفیت در مجامع کیفیتی این مبحث بهتدریج وارد
استانداردهای سیستم مدیریت کیفیت شد و بهعنوان یک الزام سیستم مدیریت کیفیت مطرح گردید[1].
مدل هزینه کیفیت و مواردی که در یک مدل جای میگیرند بهتدریج رشد کرده و کامل شدهاند. هزینههای پنهان کیفیت نیز بهتدریج کشف شده و در مدلها جای گرفتند. روش های اندازهگیری هزینههای کیفیت نیز بهتدریج تنوع یافته و روش های برآورد متفاوتی برای هزینههای کیفیت و هزینههای پنهان کیفیت گسترش یافتهاند.
همچنین انواع روش های ثبت و ضبط و جمع آوری و یافتن دادههای لازم برای این مدلها نیز گسترش پیدا کردهاند و نیز برخی نرمافزارها به شکل موردی برای این کار طراحی شدهاند بااینوجود نرمافزار جامع، کامل و فراگیری برای جمع آوری و تحلیل این هزینهها تا کنون ارائه نشده است[4].
همانطور که در بخش قبلی اشاره شد ابزار هزینه کیفیت یکی از ابزارهایی است که برای ایجاد زبان مشترک میان مدیران کیفیت و مدیران ارشد به وجود آمده ولی بهتدریج کاربردهای مهمتری نظیر کاهش هزینه، بهبود کیفیت و جلبِ توجه مدیریت نسبت به مسایل کیفیت نیز در زمره کارکرد های این ابزار قرار گرفته است.
با وجود اینکه بحث هزینه کیفیت از نظر تئوری و در نظر گرفتن مقالات مربوطه یک بحث بلوغ یافته است، لیکن هنگام استقرار با مشکلاتی روبرو میباشد که این مسایل و مشکلات باعث میشود سازمانها تمایلی به استقرار آن نداشته باشند؛ و یا به این نکته که این سیستم باید جاری باشد و نه ایستا توجهی نمینمایند و در صورت استقرار آن، تنها یک دوره محدود را برای آن مناسب میدانند و آن را به شکل ناقص و تنها در قالب یکسری فرایند ثبت و ضبط اطلاعات و تهیه گزارشات بیاثر اجرا مینمایند[3].
برخی مقالات به بررسی مشکلات اجرایی بر سر راه استقرار مدل هزینه کیفیت پرداخته و برخی مشکلات نیز شناسایی شدهاند. ولی نکته مهم این است که هر سازمان باید مدل هزینه کیفیت خاص خود را داشته باشد و این مدل نیز میتواند به شکل دورهای تغییر نماید و این باعث میشود که لیستِ مشکلات تهیهشده نیز جامع و کامل نباشند و به صنعت و میزان پیشرفتگی و شرایط کاری سازمانهایی که پژوهش بر روی آنها انجامشده، وابسته باشند.
لذا انجام کاری که سازمانها را در راستای ارائه مدل هزینه کیفیت توانمند سازد یا به عبارت بهتر آنها را در ارائه مدل هزینه کیفیتِ خاص خود توانمند سازد ضروری میباشد و هنگامی که به فواید استقرار این بحث در سازمان و میزان بهبود و شناختی که این مدل میتواند ارائه دهد توجه شود، این ضرورت بیش از پیش نمایان میشود.
اینگونه مدلها در صورتی که به شکل کارآمد استقرار یابند و از دادههای حاصل از آنها در بهبود استفاده شود نه تنها به سود سازمانها بلکه در بلندمدت به سود مشتریان و اجتماع نیز خواهند بود.
بنا بر آنچه بیان شد تمرکز این پایاننامه بر مسئله هزینه کیفیت میباشد؛ و در این پایاننامه سعی بر این است که راهحلی برای رفع برخی کاستی های موجود در بحث هزینههای کیفیت ارائه شود.
سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که امروزه در بررسی های اقتصادی ،اجتماعی جوامع مدرن مطرح شده است.این مفهوم به پیوندها و ارتباطهای میان اعضای یک شبکه بعنوان یک منبع با ارزش اشاره دارد که باخلق هنجارها و ارتباطات دوسویه موجب تحقیق اهداف اعضا میشود. طرح این مبحث در بسیار از مباحث اجتماعی نشان دهنده اهمیت و نقش این سرمایه در توسعه جامعه بوِزه در توسعه اجتماعی ” آموزشی ” است. سرمایه اجتماعى همواره مبتنى برعوامل فرهنگى – اجتماعى است و شناسایى آن به عنوان یک سرمایه – چه در سطح کلان و چه در سطح فرد – داراى اهمیت است؛ همچون منبعى که افراد و گروه هایا مکان ها براى نیل به نتایج مطلوب روى آن سرمایه گذارى مى کنند. سرمایه اجتماعى پیشرفت تحصیلى را آسان میسازد و به شیوه هاى گوناگون سبب تقویت آموزش و تحصیلات فرد مى شود. طى چند دهه گذشته، فرسایش شدیدى در سرمایه اجتماعى موجود برای جوانان، هم در خانواده و هم در بیرون از آن (شغل، امنیت اقتصادی، شایسته سالاری و…) روى داده است. تقویت سرمایه اجتماعی بعنوان یک انگیزه در دانشجویان سبب پیشرفت تحصیلی آنان خواهد شد. انگیزش چیزی است که ما را به جنبش و تحرک وادار و کمک می کند تا تکلیف خود را کامل کنیم .یکی از عوامل انگیزشی جانداران نیاز ها و سائق های حاصل از آنها می باشد (شهر آرای ، ۱۳۸۶).نیاز های هر سطح باید حداقل کمی ارضا شوند تا اینکه نیازهای سطح بعدی بصورت انگیزه نقش آفرین رفتار درآید (اتکینسون و همکاران ، ۱۳۸۵).نیاز به پیشرفت عبارتست از: میل به انجام دادن خوب کارها در مقایسه با معیار برتری. این نیاز افراد را برای جستجو کردن «موفقیت در رقابت با معیار برتری» با انگیزه می کند (مک کللند، اتکینسون، کلارک و لوول،۱۹۵۳،به نقل از محمد زاده،۳۸۴ ). آن چه در تمام موقعیتهای پیشرفتی مشترک است این است که شخص می داند عملکرد آتی او ارزشیابی معناداری از شایستگی فردی اوست. معیارهای برتری به این علت نیاز پیشرفت را برمی انگیزند که عرصه بسیار معناداری برای ارزیابی میزان شایستگی فرد تأمین می کنند (مارشال ریو ، ۱۳۸۲).
باتوجه به موارد ذکر شده به نظر می رسد که بسیاری از دانشجویان دانشگاه ها به دلیل داشتن افکار بدبینانه و منفی نسبت به مسائل اقتصادی و اجتماعی ناشی از و فرسایش سرمایه اجتماعی نسبت به آینده خودشان ناامید هستند و خطر ابتلا به مسائل روانی مانند افسردگی بیش از بیش سلامت آن ها را تهدید می کند. جمعیت قابل توجهی از دانشجویان نسبت به مشکلاتشان نگاه مبالغه آمیز و آشفته کننده دارند و خودشان را به عنوان فردی که هیچ کنترلی بر محیط و یا بر رفتارهای مخرب خود ندارند می پندارند. لذا برای اینکه دانشجویان از روحیه مثبت نگرانه درباره خود و دیگران و دنیا برخوردار شوند و خود را مفید و اثر بخش دانسته و بتوانند زندگی خود را با اندیشه ای روشن، دیدی واقع بینانه تر و با اطمینان سپری کنند، نیاز به مداخله و آموزش برای آنان بیش از هر زمان دیگری احساس می شود تا آن ها به امید و انگیزه بیشتری به تحصیل بپردازند .لذا تحقیق حاضربا توجه به نکات فوق و تاثیری که انگیزه پیشرفت می تواند داشته باشد، پرداختن به آن امری مهم واساسی دانسته و درصدد توصیف و تبیین عوامل مؤثر برسرمایه اجتماعی و انگیزه پیشرفت دانشجویان دانشگاه پیام نور پاکدشت می باشد.
2-1- بیان مسئله
موفقیت تحصیلی افراد از موضوعات مهمی است كه تحت تأثیر عوامل مختلفی است . نیاز به پیشرفت یكی از نخستین انگیزه هایی است كه به تفصیل مورد مطالعه قرار گرفته است(مك كلند،اتكینسون،كلارك، لاول :1953).پژوهش دربارة این انگیزه امروزه نیز ادامه دارد (اسپنس ، 2011).افرادی كه نیاز به پیشرفت در آنها نیرومند است، می خواهند كامل شوند و عملكرد خود را بهبود بخشند . آنان وظیفه شناسند و ترجیح میدهند كارهایی را انجام بدهند كه چالش برانگیز باشد و به كاری دست بزنند كه ارزیابی پیشرفت آنان به نحوی، خواه با مقایسه آن باپیشرفت سایر مردم یا بر حسب ملاک های دیگر امكان پذیر باشد . به بیان رسمی تر، پیشرفت رفتاری مبتنی بر وظیفه است كه اجازه میدهد عملكرد فرد طبق ملاکهای وضع شدة درونی یا بیرونی موردارزیابی قرار گیرد كه در برگیرندة فرد در مقایسه با دیگران است یا به نحو دیگری در بر گیرندة، نوعی ملاکهای عالی است انگیزش پیشرفت را دربسیاری از حوزه های فعالیت مثل شغل، مدرسه، هنرهای خانگی یا مسابقات ورزشی و قهرمانی میتوان مشاهده كرد . انگیزش پیشرفت تحصیلی درمحیط تحصیلی به رفتارهایی اطلاق میگردد كه منجر به یادگیری وپیشرفت میشود . انگیزش پیشرفت با عوامل بسیاری در ارتباط ا ست كه میتوان دو مقولةویژگی های آموزشگاهی و اجتماعی را از مهمترین آنها دانست ( اسپنس و هلم رایش ، 2011).
بنابراین از آنجایی که شرط مهم برای رشد و شکوفایی هر جامعه ای وجود افراد آگاه، کارآمد و خلاق است، لذا پرورش و تقویت انگیزه پیشرفت سبب ایجاد انرژی و جهت دهی مناسب رفتار، علایق و نیازهای افراددر راستای اهداف ارزشمند و معین میشود.کسانی که انگیزه پیشرفت بالادارند، می خواهند کامل شوند و کارکرد خود را بهبود بخشند. آنان وظیفه شناس اند و ترجیح می دهند کارهایی انجام دهند که چالش برانگیز باشد و به کاری دست زنند که ارزیابی پیشرفت شان به گونه ای (خواه در مقایسه با پیشرفت دیگران یا خواه بر پایه ملاک های دیگر)، شدنی باشد. این افراد از عزت نفس برخوردارند،مسئولیت فردی را ترجیح می دهند و دوست دارند که به گون های ملموس از نتایج کار خود آگاه شوند.
مفهوم سرمایه اجتماعی یک مفهوم بین رشته ای است كه طی دو دهه ی اخیر مورد توجه پژوهشگران زیادی قرار گرفته است. سرمایه
اجتماعی مفهومی جامعهشناسی است که در تجارت، اقتصاد، علوم انسانی و بهداشت عمومی جهت اشاره به ارتباطات درون و مابین گروهی از آن استفاده می شود. اگرچه تعاریف مختلفی برای این مفهوم وجود دارد، اما در کل سرمایه اجتماعی به عنوان نوعی “علاج همه مشکلات” جامعه مدرن تلقی شده است(پورتس ، 2005). ایده اصلی این است که “شبکههای اجتماعی دارای ارزش هستند. همانطور که پیچ گوشتی (سرمایه فیزیکی) یا تحصیلات دانشگاهی (سرمایه انسانی) هم به صورت فردی و هم در شکل جمعی میتوانند موجب افزایش بهره وری شوند، ارتباطات اجتماعی هم بر بهره وری افراد و گروه ها تأثیر میگذارند(پوتنام ، 2008).
سرمایه ی اجتماعی در روابط میان افراد تجسم می یابد وموقعی به وجود می آید كه روابط میان افراد به شیو ه ای دگرگون شود كه كنش را تسهیل كند.کلمن معتقد است كه سرمایه ی اجتماعی با كاركردش تعریف می شود؛ به اعتقاد وی سرمایه اجتماعی شی واحدی نیست بلكه انواع چیزهای گوناگونی است كه دو ویژگی مشترك دارند: همه ی آنها جنبه ای از ساختار اجتماعی هستند و كنش های معین افراد را در درون ساختارتسهیل می كنند. سرمایه اجتماعی، سرمایه مولد است و دستیابی به اهداف معین را امكان پذیرمی سازد(كلمن ، 1998). كلمن برخی از روابط اجتماعی را كه می توانند منابع سرمایه ای سودمند ایجاد كنند شامل تعهدات و انتظارات، ظرفیت بالقوه اطلاعات، هنجارها و ایدئولوژی می داند.کلمن و هافر(1998) اطلاعات کمی از 28000 دانشجو در مجموع 1015 دبیرستان دولتی، کاتولیک و خصوصی در آمریکا در طول دوره هفت ساله بین 1980 و 1987 جمع آوری کردهانداز این تحقیق طولی چنین نتیجه گیری شده است که سرمایه اجتماعی در خانواده دانش آموزان و اجتماعاتشان منجر به کاهش تعداد موارد ترک تحصیل در مدارس کاتولیک نسبت به نرخ بالای آن در مدارس دولتی شده است.
*تیچمن و همکاران (1996)شاخص ساختار خانواده را که توسط کلمن پینهاد شده بود، بسط داده اند. آنها کلمن را به علت استفاده صرف از تعداد والدین حاضر در خانواده و صرفنظر از ابعاد نامشهود مسئله همچون وجود والدین ناتنی و انواع مختلف خانواده های تک والد مورد نقد قرار داده اند. علاوه بر عامل حضور والدین تنی یا ناتنی، آنها جزئیات بیشتری همچون نوع خانواده های تک والد (فقط پدر یا مادر، ازدواج نکرده و غیره) را هم در تحلیل خود به حساب آورده اند. به علاوه آنها تحقیقاتی را هم در زمینه اندازه گیری سطح روابط والد – فرزند به کمک شاخص تعداد دفعاتی که آنها در مورد مسائل مربوط به محل تحصیل بحث می کنند، انجام داده اند.(تیچمن ، 1996).مورگان و سورنسن مستقیماً از کلمن به علت ارائه نکردن علت دقیق عملکرد بهتر کالج های کاتولیک روی آزمونهای موفقیت استاندارد انتقاد دارند.با توجه به عملکرد افراددر کالج های کاتولیک به عنوان مکان هایی هنجارگرا وکالج های دولتی به عنوان مدارس افق گستر، آنها دو مدل برای تحلیل اثر سرمایه اجتماعی در یادگیری ریاضیات پیشنهاد کرده اند. آنها مشاهده کرده اند که در حالیکه سرمایه اجتماعی می تواند با حفظ و پایداری یک اجتماع فراگیر و فعال منجر به آثار مثبت در کالج های هنجارگرا شود، در عین حال می تواند عواقب منفی نیز داشته باشد: نظارت بیش از حد، سرکوب خلاقیت و موفقیتهای استثنایی از جمله این موارد هستند. اما از طرف دیگر، در مدارس افق گستر، محدودیت اجتماعی، عواقب منفی در یادگیری ریاضیات داشته است. این مکان ها نوع متفاوتی از سرمایه اجتماعی را در قالب فرصتهای حاصل از شبکه گسترده ای از روابط اجتماعی بین والدین و سایر افراد بالغ تجربه می کنند. نتیجه این که یادگیری در سطح بهتری نسبت به کالج های کاتولیک هنجارگرا پیاده می شود. به طور خلاصه مطالعات مورگان و سورنسن نشان می دهد که سرمایه اجتماعی وابسته به محیط است. ممکن است یک نوع از سرمایه اجتماعی در یک محیط خاص نقش مثبت داشته باشد ولی لزوماً در شرایط دیگر موفق نخواهد بود (اورگن و سورنسون ، 1999).
*پوتنام در کتاب خود “بولینگ یک نفره” متذکر شده است “رشد فرد به شدت تحت تأثیر سرمایه اجتماعی است” و ادامه می دهد “حضور سرمایه اجتماعی با نتایج مثبت متعددی خصوصاً در امر آموزش مرتبط دانسته شده است”. بر طبق نظر وی در این کتاب، این نتایج مثبت حاصل سرمایه اجتماعی والدین در اجتماع هستند. در ایالاتی که سطح سرمایه اجتماعی بالاتر است، موفقیت تحصیلی نیز بیشتر است. وجه مشترک این ایالات در این است که در آنها والدین مشارکت بیشتری در امر تحصیل فرزندان خود دارند. هر جا که والدین مشارکت بیشتری در فرایند آموزش فرزندان داشته اند، معلمان موارد کمتری از بدرفتاری همچون حمل سلاح در مدرسه، درگیری فیزیکی، فرار از مدرسه و به طور کلی بی تفاوتی نسبت به تحصیل گزارش کردهاند. (پوتنام ، 2009).با استناد به دیدگاه پوتنام و سایر مدارک، برای درک راب
طه بین سرمایه اجتماعی و آموزش، باید میزان مشارکت والدین در امور آموزش و کالج ها و میزان سرمایه اجتماعی موجود در یک اجتماع را تعیین کرد. کلمن با نقل قول از کتاب پوتنام متذکر شده است که ما نباید “قرار گرفتن جوانترها در حصر افراد بالغ نزدیک به آنها – یعنی در رده اول و مهمتر از همه اعضاء خانواده و سپس سایر افراد اجتماع را کم اهمیت بدانیم.
– بهزاد(1381) در مطالعهای با عنوان” سرمایه اجتماعی بستری برای ارتقای سلامت روان” به بررسی موضوع میپردازد. این مقاله نگاهی دارد به یكی از مهمترین نهادهای مردمی كه در جامعه مدنی شكل می گیرد، لیكن برای سهیم شدن در قدرت، حداقل در سطوح میانی، می كوشد و در فرجام به نهادی بینابینی بدل می گردد. این نهادها از آن روی بینابینی است كه یک پای در حكومت دارد و پای دیگر در جامعه بدنی. لذا شورا نماد عرصه توافق است. شورا محل جمع بندی و یک كاسه كردن هزاران تقاضای پراكنده شهروندانی است كه با آرای خود به این نهاد سراسری جان بخشیده اند. مفهوم سراسری در اینجا به معنای جغرافیایی یا مكانی به كار نرفته است، بلكه از آن معنا و بار سیاسی مستفاد می شود. یعنی گر چه هم شهروندان و هم افرادی كه به وسیله آنها با عضویت شورا نایل می گردند، می توانند و حق دارند، دیدگاه های سیاسی گوناگونی داشته باشند (در بسیاری از موارد احزاب سیاسی، نمایندگان خود را معرفی می نمایند و برای پیروزی آنان گاه به جان می كوشند. از این رو ممكن است تمامی اعضای شورا یا شوراها تماما عضو یک حزب سیاسی باشند یا در حالت دیگر اكثراعضای آن در حزبی مفروض و اقلیت آن در حزب دیگر عضو باشند.) اما مهم آن است كه در زمان عضویت و فعالیت در شورا تمایلات حزبی و جناحی خود را دخالت ندهند. زیرا شورا پس از شكل گیری، به تمامی شهروندان (با هر گرایشی) تعلق دارد. در بسیاری از كشورها، عضویت در شوراها كاملا حزبی است، اما حزب پیروز با انجام صحیح وظایف در قبال تمامی شهروندان، برای حزب خود تبلیغ می كند تا در انتخابات بعدی مجددا برگزیده شود. این است معنای شورا به عنوان نهادی سراسری. پس موضوع اصلی مقاله مرور معنا، ماهیت، زایش و رویش این نهاد مردمی، یعنی شوراست. در پایان كوشش خواهد شد تا به كاستی ها ومشكلات شورا در ایران نظر افكنده و به برخی از دلایل كاستی های یاد شده اشاره و تا حد امكان راه های برون رفت از مشكلات فرا روی شورا بر شمرده شود. تمامی این حرف و حدیث ها فقط برای تحقق آرزویی كه دیگر آرزوی جوانانه نیز به حساب نمی آید، طرح می گردد و آن بهروزی سرزمینی است كه در آن زاده شده و بالیده ایم و بدان سخت مدیونیم، دینی كه هرگز ادا نخواهد شد.
– معینی و تشكر (1381) در مطالعهای با عنوان “نگاهی به سرمایه اجتماعی و توسعه “به بررسی موضوع میپردازند. این مقاله خلاصه ای است از سخنرانی برگزار شده در موسسه مطالعات اقتصادی دانشگاه تربیت مدرس و نویسندگان در آن با طرح سوالات و موارد انتقادی نسبت به نظریه اقتصاد ارتدوکس (نظریه اقتصاد نئوکلاسیک) دلایل و انگیزه های توجه به بحث (سرمایه اجتماعی) را توضیح می دهند و سپس با اذعان به این که مفهوم (سرمایه اجتماعی) می تواند برخی از شکافهای نظری اقتصاد نئوکلاسیک و دیدگاه های توسعه ای منتج از آن را به خوبی پر کند، به توضیح مفهوم سرمایه اجتماعی و تاریخچه این نظریه پرداخته و به اختصار دستاوردهای آن را برای توسعه برمی شمارند.
در پژوهش حاضر سعى بر این است که عوامل مؤثر بر موفقیت و پیشرفت تحصیلى دانشجویان از جهت سرمایه اجتماعى خانواده ها و اجتماع بررسى شود. با توجه به تنزل روابط اجتماعى و خانوادگى و نقش مهمى که کمیت و کیفیت این روابط بر پیشرفت تحصیلى دانشجویان دارد، بررسى کمیت و کیفیت روابط در درون خانواده و اجتماع ورابطه آن با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه مورد مطالعه بر اساس پژوهشهای پیشین، مسئله این پژوهش است.
در این فصل به كلیات و مفاهیم تحقیق پرداخته می شود، مطالب این فصل شامل: بیان مسأله و اهمیت تحقیق،اهداف تحقیق، سئوالات و فرضیه های تحقیق،روش انجام تحقیق ،ابزار گردآوری داده ها،قلمرو تحقیق و مفاهیم و واژگان تحقیق است.
1-2- بیان مساله و اهمیت تحقیق:
اختراعات بشری غالبا تغییرات شگرفی در زندگی بشریت ایجاد نموده اند، اما همه این اختراعات دارای ارزش و تاثیرگذاری یكسانی نیستند. در عصر حاضر یكی از مهمترین آنها كه حقیقتا تحول بارزی را در زندگی انسان ایجاد نموده است، پیدایش رایانه بوده است كه سرآغاز آن به سال های دهه 1950 می رسد . اما تغییرات ناشی از رایانه زمانی به اوج خود رسید كه شبكه های ارتباطی بین آنها رشد نمود و اینترنت با از میان برداشتن فاصله های فیزیكی و موانع ارتباطی موجود، دنیای مجازی را رقم زد. بدنبال بكارگیری فناوری های جدید در سیستم های اطلاعاتی آموزش هم دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده است(Ozpolat & Kare , 2009). بنابراین مفهوم پیشین یادگیری الكترونیكی نیز در حال تغییرات اساسی است و به كلاس های حضوری محدود نمی شود (روزنبرگ 1383; Wang, 2007).یادگیری الكترونی به استفاده از وسایل الكترونیكی برای یادگیری، از جمله تحویل محتوا از طریق رسانه های الكترونیكی مانند اینترنت، صوتی، ویدئویی، پخش ماهواره، تلویزیون های تعاملی و سی دی اشاره دارد (Kaplan&Anderson, 2000) .گسترش سریع اینترنت با گرایش به سمت استقلال از مكان آموزش به فرد، یک انگیزه ای برای دانشگاه ها شده است تا در بخش الكترونیكی سرمایه گذاری كنند(Accles, 1997). در كشور ایران نیز امكان دسترسی به آموزش عالی در قالب كلاس های حضوری برای بسیاری از متقاضیان وجود ندارد ولی می توان ضعف در پاسخگویی روش های سنتی را با بكارگیری سیستم های یادگیری الكترونیكی جبران نمود ( یعقوبی و همكاران1387). با این حال، توسعه و مدیریت بهبود مستمر سیستم های آموزش الكترونیكی مؤسسات آموزشی و صنعتی را كاملا به چالش كشانده است و در آن ارزیابی به یک نیاز ضروری تبدیل گردیده است (Accles, 1991). افزایش سریع تعداد مؤسسات ارائه دهنده یادگیری الكترونیكی از یک سو و رشد كمی رشته های موجود آن از سوی دیگر این سؤال را مطرح می سازد كه این مراكز تا چه اندازه ای در پیاده سازی و اجرای دوره های یادگیری الكترونیكی موفق بوده اند و تا چه اندازه ای توانسته اند مهمترین هدف نظام آموزشی خود را كه همانا ارتقاء كیفیت یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانشجویان است را برآورده سازند(صمدی 1389).اما آنچه كه اهمیت بحث را روشن تر می سازد، تلاش برای كسب موفقیت در استفاده از یادگیری الكترونیكی و سنجش میزان موفقیت این سیستم ها است.(Delone,2003) وتلاش ناموفق برای پیاده سازی یادگیری الكترونیكی، موجب از دست دادن سرمایه خواهد شد(Govindasamy,2002) . لذا از سال 1992در چندین تحقیق به بررسی موفقیت سیستم های اطلاعاتی و سنجش آن به طریق تجربی پرداخته شده است(Wang Et Al , 2007). محققان زیادی از رشته های مختلف از قبیل:كامپیوتر، سیستم های اطلاعاتی، روانشناسی، تكنولوژی، آموزشی سعی كرده اند كه سیستم های یادگیری الكترونیكی را ارزیابی كنند. بعضی از آنها روی عامل انسانی ( رضایت دانشجو و استاد )، بعضی روی تكنولوژی آموزشی وبعضی روی مواد آموزشی تمركز كرده اند (Liaw,Huang,& Chen2007). برای شناسایی و بررسی فاكتورهای سنجش موفقیت سیستم های یادگیری الكترونیكی می توان
مدل هایی كه در زمینه سیستم های اطلاعاتی مطرح شده اند را نام برد. مدل موفقیت سیستم های اطلاعاتی دلون ومك لین، مدلی است كه می تواند به فهم این مطلب كمك كند (Petter& Mclean,2002) .این مدل برای اولین بار در سال 992 توسط دلون مورد توسعه وبازنگری قرار گرفت. مدل اصلاح شده دلون و مك لین شامل6بعد می باشد كه عبارتند از: قصد استفاده از سیستم- رضایت كاربر- منافع حاصل از سیستم های اطلاعاتی (Delon& Mclean,2003;Wang2007).از آنجا كه سیستم های یادگیری الكترونیكی نوعی خاصی از سیستم های اطلاعاتی هستند(Wang Et All,2007; Lee ,2008) . می توان مدل اصلاح شده دلون و مك لین را برای سنجش موفقیت سیستم های یادگیری الكترونیكی نیز بكار برد. در این راستا وانگ و همكاران وی، از مؤلفه های مذكور(بدون در نظر گرفتن روابط بین آنها) برای اولین بار در سیستم های یادگیری الكترونیكی در سازمانها استفاده كردند.(Wang Et All ,2007) . سپس لین مدل مذكور را با حذف مؤلفه منافع حاصل از سیستم و در نظر گرفتن كلیه روابط بین مؤلفه هایی برای سیستم های یادگیری الكترونیكی استفاده نمود(Lin,2007) . لازم به ذكر است كه در هر مورد بكارگیری مدل دلون و مك لین، میزان موفقیت سیستم های یادگیری الكترونیكی تنها از دیدگاه یادگیرنده مورد بررسی قرار گرفته است و با توجه به اینكه استاد نیز در یادگیری الكترونیكی نقش بسیار مهمی دارد برای بكارگیری صحیح مدل، علاوه بر در نظر گرفتن كلیه مؤلفه ها و روابط بین آنها دیدگاه استاد نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. در تحقیقی دیگر كه توسط اوزكان و كوسلر انجام شده با بهره گرفتن از مدل اصلاح شده دلون و مك لین، یک مدل شش ضلعی برای یادگیری الكترونیكی [1](HELAN) ارائه و در یكی از دانشگاه های تركیه مورد آزمون قرار گرفت كه ابعاد این مدل عبارتند از محتوا (اطلاعات)- نگرش استاد – كیفیت خدمات- كیفیت سیستم- عوامل پشتیبانی كننده نگرش و دیدگاه یادگیرنده(Ozkan & Koseler,2009). در این تحقیق روابط بین مؤلفه ها درنظر گرفته نشده است .لازم به ذكر است یکی از مهمترین ضعف های مدل های پیشین این است که اهمیت نسبی مولفه های سنجش موفقیت سیستم های یادگیری الکترونیکی بصورت کمی قابل سنجش نیستند. به عبارت دیگر شناسایی اینکه کدام مولفه ارزیابی را بیشتر تحت تاثیر قرا می دهدتا حدی دشوار است . فرایند تحلیل شبکه[2] این مشکل را برطرف می کند و وزن هر مولفه را بصورت کمی محاسبه و رتبه بندی می کند.با توجه به انتقادی که بر تحلیل شبکه کلاسیک وارد شده است ، ترکیب فرایند تحلیل شبکه و منطق فازی به عنوان راهی برای رفع نارسایی های مطرح شده است.
بنابراین در پایان نامه حاضر براساس تحقیقات پیشین و مطالعه و بررسی مجدد و دریافت نظر خبرگان، مولفه های سنجش موفقیت سیستم های یادگیری الكترونیكی در دانشگاه ها، شناسایی سپس جهت مشخص کردن الویت و وزن هر مولفه و شاخص ازفرایند تحلیل شبکه فازی استفاده می گردد. امید است یافته های این تحقیق به مدیریت بهتر سیستم های یادگیری الكترونیكی و توسعه یادگیری الكترونیكی مؤثر بینجامد.
1-3-اهدف تحقیق:
فقدان چارچوبی جامع و بومی برای سنجش موفقیت سیستم یادگیری الكترونیكی در نظام آموزشی عالی كشور و همچنین عواملی كه موجبات موفقیت یا شكست محیط های یادگیری الكترونیكی را فراهم می كنند ضرورت چنین تحقیقی را ایجاب كرده است. در این تحقیق تلاش شده است كه با بهره گرفتن از مدل ها و تحقیقات پیشین بخصوص با بهره گرفتن از مدل شش ضلعی اوزكان و كوسلر، چارچوبی جامع و بومی برای سنجش میزان موفقیت سیستم های یادگیری الكترونیكی با رویكرد تحلیل شبکه فازی در دانشگاه ها ارائه گردد.
این تحقیق 2 هدف دارد:
هدف اول: شناسایی مولفه ها و شاخص های سنجش موفقیت سیستم های یادگیری الكترونیكی.
هدف دوم: رتبه بندی مولفه ها و شاخص های سنجش موفقیت سیستم های یادگیری الكترونیكی.
[1] Hexagonal e-learning assessment model
[2] Analytical network Process