یکی از مهمترین وجوه هویت انسانی، هویت جنسی است. این که انسان زن نامیده شود یا مرد، پس از هستی و حیات او مهمترین وجه شناسایی و ارزش گذاری هر فرد توسط خود و محیط پیرامون آن فرد است. پس این نقش ها به کودک آموخته شده و او را در جهت تقویت رفتارهای متناسب با جنسیت او تشویق می کند. اما این فرایند طبیعی که در اکثریت موارد با موفقیت طی می گردد، در پاره ای موارد مسیر متفاوتی را می گذراند، به طوری که کودک در مورد تعلق خود به یکی از دو جنس دچار تردید شده یا کاملاً خود را متعلق به جنس مخالف جنسیت بیولوژیک خود می داند که در این وضعیت وی دچار اختلال هویت جنسی[1] می شود. چنین وضعیتی معمولاً با رشد کودک ادامه می یابد و در مواردی نیز به قوت ادامه یافته و به حداکثر شدت خود یعنی تقاضای فرد برای تغییر مشخصات آناتومیک خود به صورت جنسیتی که فرد خود را متعلق به آن می داند، برسد. به این دسته از افراد ترانسکسچوال[2] گفته می شود (گیدنز، 1386).
معمولاً در مراجعان مبتلایان به اختلال هویت جنسی، متغیرهای متعددی را در فضای ارتباطات درون خانوادگی و شرایط اولیه رشد مشاهده می کنیم که آنان را از دیگران متمایز می سازد. این تمایز این فرض را قوت می بخشد که چارچوب رشد و ارتباطات اولیه کودک می تواند کیفیتی فراهم سازد که منجر به ایجاد اختلال هویت جنسی شود. به علاوه در این اختلال عوامل گوناگونی از لحاظ سبب شناسی دخالت دارد. از عوامل زیستی- روانی مانند: استرس قبل از تولد، اختلالات ژنتیکی، هورمونی مشکلات عصبی و مشکلات مربوط به سیستم عصبی مرکزی و همچنین برخی ویژگی های شخصیتی، می توان به عنوان مهمترین عوامل مؤثر در شکل گیری این اختلال نام برد. درصد فراوانی این اطلاعات در جمعیت عمومی در مردان ،یک هزارم و در زنان یک سه هزارم می باشد (رئیسی و ناصحی، 1383).
بیان مسئله
هویتجنسی به عنوان یک ویژگی روان شناختی،نمایانگر احساس فرد از مذكر بودن یا مونث بودن خود است و در حالت طبیعی با جنسیت آناتومیک فرد مطابقت دارد (كاپلان[3] و سادوك[4]،2003).
اختلال هویت جنسی به عنوان گروهی از اختلالات تعریف می شوند كه ویژگی مشترك آنها ترجیح قوی و پایدار برای اتخاذ وضعیت و نقش جنس مخالف است. مبتلایان به اختلال هویت جنسی افرادی هستند با هویت جنسی پایداری كه با جنسی كه متولد شده اند متباین است و تمایل دارند كه ظاهر بدنشان را مطابق با هویت جنسی شان تغییر دهند ( ویال [5]و همكاران،به نقل ازبشارت وهمکاران، ۱۳۹۱).
برخی از آنها افرادی هستند كه با جنس فیزیكی مذكر و هویت جنسی مونث ( MF-TS) و گروهی دیگر دارای جنس فیزیكی مونث و هویت جنسی مذکر FM-TS) )هستند. این اختلال بیشتر ، افرادی را که از لحاظ زیست شناختی مذکر هستند درگیر می کند (سان و بوسینیسکی[6]، 2007).
اختلال هویت جنسی پریشانی بالینی یا تخریب در حیطه های مهم عملکرد اجتماعی، شغلی و دیگر زمینه ها ایجاد میکند و همچنین بر نظام شخصیتی و رفتاری و در نهایت بر سازگاری اجتماعی افراد تاثیر می گذارد.اولین مشکل در خانواده بوجود می آید که پدران و مادران این افراد حاضر به قبول چنین مسله ای نیستند.به علت دیدگاه های فرهنگی و اجتماعی و جنبه های تعصبی و آبرو به خود اجازه نمیدهند که برای رفع این مشکل اقدامی انجام دهند ترس از زبانزد شدن در فامیل، اجتماع و محله زندگی باعث میشود در مقابل این خواسته ومیل فرزندانشان مقاومت به خرج دهند که در نتیجه منجر به جدال، کشمکش ضرب و شتم و راندن آنها از خانه و خانواده میشود.مطالعات انجام شده بر روی خانواده های بیماران اختلال هویت جنسی نشان میدهد که بسیاری از آنان پدر ومادری سختگیر خشک و طردکننده داشته اند.در ایران نیز هفتاد درصدوالدین این بیماران، برخوردی توام با عصبانیت و سرکوب داشته و یا از شنیدن تقاضای فرزندشان برای تغییر جنسیت متحیر و غمگین می شوند (جواهری و کوچکیان 1385).
به علاوه خانواده ها، مسایل هویتی افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی را به سادگی درك نمی كنند و با آن كنار نمی آیند. محیط خانواده ها به جای آنكه در راستای تلاش برای فهم احساسات فرد مبتلا به اختلال هویت جنسی باشد عمیقاً تحت تاثیر پیش داوری های اجتماعی است ( پارولا [7]و همكاران، 2010).
این در حالی است كه حمایت اجتماعی و خانوادگی و كیفیت زندگی می توانند متغیرهایی باشند كه به عنوان ضربه گیر در برابر پریشانی هیجانی این افراد به كار روند (گامزگیل [8]و همكاران، به نقل از بشارت وهمکاران،1391).
در واقع در مراجعان مبتلایان به اختلال هویت جنسی ، متغیرهای متعددی را در فضای ارتباطات درون خانوادگی و شرایط اولیه رشد
مشاهده می كنیم كه آنان را از دیگران متمایز می سازد. این تمایزات، این فرض را قوت می بخشد كه چارچوب رشد و ارتباطات اولیه كودك می تواند كیفیتی فراهم سازد كه منجر به ایجاد اختلال هویت جنسی شود. هرخانواده ای شیوه های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش بکار می گیرد این شیوه ها که شیوه های فرزندپروری نام دارد متاثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره میباشد (هاردی[9] و همکاران ،نقل از حسینی نسب و همکاران،۱۳۸۳).
شیوه های فرزند پروری به عنوان مجموعه یا منظومه ای ازرفتارها ،که تعاملات والد-کودک را در طول دامنه گسترده ای از موقعیتها توصیف می کند و فرض شده است که یک جو تعاملی تاثیر گذار را بوجود می آورد.شیوه های فرزندپروری یک عامل تععین کننده و اثر گذار است که نقش مهمی درآسیب شناسی روان و رشد کودک بازی می کند (علیزاده و آندرایس، نقل از حسینی نسب و همکاران، 1383)
یانگ[10] معتقد بود كه برخی از طرحواره ها، به ویژه آنها كه عمدتاً در نتیجة تجارب ناگوار دوران كودكی و روابط والدین کودک شكل می گیرند، ممكن است هستة اصلی اختلالات شخصیت، مشكلات منش شناختی خفیف تر و بسیاری از اختلالات مزمن محورI قرار بگیرند (یانگ و همكاران، 1386).
تجارب بین شخصی اولیه بر عملكرد بین شخصی آینده و روش های تنظیم مشكلات تاثیر می گذارد ( بشارت و همکاران،1391).
اختلال در پذیرش نقش جنسی یا اختلال هویت جنسی از جمله اختلالاتی است كه افراد را دچار سردرگمی نموده و آنها را از پذیرش و ارائه مسئولیتها و حقوق و امتیازات اجتماعی محروم می دارد چرا كه اغلب افراد از پذیرش مردان زن نما یا زنان مرد نما پرهیز می كنند. اختلال هویت جنسی مسیر زندگی فرد را دگرگون می كند.مشكلات فراوانی در تمامی ابعاد جسمی ،روانی ،اجتماعی،اقتصادی و خانوادگی ایجاد می كند. باعث افزایش احساس وابستگی، كاهش اعتماد به نفس ، كاهش سرمایه اجتماعی و افزایش احساس آسیب پذیری در مبتلایان می شود. عملكردهای روزانه، فعالیتهای اجتماعی و آرامش فكری را دچار نابسامانی می كند و باعث می شود مبتلایان به دیگران وابسته و نیازمند حمایت آنان گردند. به علاوه نتوانند در فعالیتهای اجتماعی معمول شركت كنند، تمامی این مشكلات به همراه درمانهای مختلف،
عوارض و هزینه های بالای درمان، كاهش كیفیت زندگی آنها را در پی دارد ( موحد وحسین زاده کاسمانی ،1389).
كیفیت زندگی یک ماهیت پویا و دینامیک است نه یک ماهیت ایستا به این معنی كه یک فرایند وابسته به زمان بوده و تغییرات درونی و بیرونی در آن دخیل هستند.برخورداری از كیفیت زندگی ضعیف می تواند بر روی ارتباطات خانوادگی نیز اثر بگذارد. كیفیت زندگی ضعیف می تواند موجب بكارگیری مكانیسم های مقابله و سازگاری ناموثر در افراد شده و متعاقباً موجب افزایش تنش در آنان گردد. و افزایش تنش در ارتباط با عوامل جسمی و فیزیكی بوده و می تواند شدت بیماری را در افراد افزایش دهد (آقا مولایی ،1384،به نقل از موحد وحسین زاده کاسمانی،1389).
آشفتگی در هویت جنسی موجب سردرگمی و اغتشاش در نقش ورفتار جنسی مناسب فرد شده و به دنبال آن روابط اجتماعی و بین فردی نیز تحت تاثیر قرار گرفته که منجر به بروز رفتارهای انحرافی و اختلال در شخصیت می شود.نتایج مطالعات نشان میدهد که بین ویژگی های شخصیت و رفتارهای جنسی رابطه معناداری وجود دارد.این مطالعات همچنین بیان میکنند که رفتارهای جنسی خاص متاثر از ویژگی های شخصیتی به ویزه نوروزگرایی، منجر به ایجاد بدکارکردی های جنسی در افراد می شود. همچنین با توجه به بافت فرهنگی كشور ما، پذیرش اجتماعی رفتارهای افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی بسیار سخت و برای افراد مبتلا فرایند استرس آوری است كه این شرایط می تواند منجر به مشكلات شخصیتی و روان شناختی در این افراد شود (قاعدی و همکاران،1386 ).
كلونینجر[11] تلاش كرده است با نگاه و تأكید بر پارامترهای زیست شناختی، یک چهارچوب نظری محكم در باب شخصیت پدید آورد كه هم شخصیت بهنجار و هم نابهنجار را در بر می گیرد.
براساس این دیدگاه در الگوی هفت عاملی کلونینجر شخصیت متشکل از دو سازه بنیادی سرشت ومنش در نظر گرفته میشود. بعد سرشتی شامل نوجویی-اجتناب از آسیب-وابستگی به پاداش و پشتکار و بعد منشی شامل خود راهبری –همکاری و خودتعالی بخش هستند (سوراکیک[12] و کلونینجر، 2000).
تاكنون بررسی این ابعاد درافراد مبتلا به اختلال هویت جنسی در ایران صورت نگرفته است با توجه به كاربرد این تست در تشخیص و درمان لزوم بررسی آن احساس می شود.
مطالعات نشان می دهد که نمره های زنان و مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی در بعدسرشت، وابستگی به پاداش ودر بعد منش، همکاری، کمتر از مردان و زنان گروه کنترل بوده است (گامزگیل وهمکاران، 2013)
پژوهش حاضر بر آنست تا شیوه های فرزند پروری، كیفیت زندگی و ابعادشخصیتی سرشت و منش افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی را بررسی و آن را با افراد بهنجار مقایسه كند.
[1] Gender identity disorder
[2] Transsexual
[3] Kaplan
[4] sadock
[5] Veale
[6] Sohn & Bosinski
[7] Parola
[8] Gomez-Gil
[9] hardy
[10] Young
[11] Cloninjer
[12] svrakic
3-1- انواع مدلهای آب زیرزمینی …………………………………………………………………………………….67
3-1-1- مدلهای فیزیکی …………………………………………………………………………………………….67
3-1-2- مدلهای ریاضی…………………………………………………………………………..68
3-1-2-1- مدلهای تجربی …………………………………………………………………………………………68
3-1-2-2- مدلهای احتمالاتی ……………………………………………………………………………………68
3-1-2-3 مدلهای علت معلولی یا معین …………………………………………………………………….69
3-2- شرحی بر نرمافزار مادفلو ………………………………………………………………………………………….70
3-3- معرفی نرم افزار GMS …………………………………………………………………………………………..73
3-4- ساخت مدل در نرم افزار GMS …………………………………………………………………………….76
3-4-1-مشخص کردن هدف مدلسازی ……………………………………………………………………….77
3-4-2- تهیه و گردآوری اطلاعات ……………………………………………………………………………….77
عنوان صفحه
3-4-3- ایجاد مدل مفهومی ………………………………………………………………………………………78
3-4-4- انتخاب كد كامپیوتری ………………………………………………………………………………….78
3-4-5- طراحی مدل ……………………………………………………………………………………………………79
3-4-5-1 تعیین شرایط مرزی و تنش های وارده به آبخوان …………………………………79
3-4-5-2- طراحی شبكه و تهیه مدل عددی در نرم افزار GMS ……………………….80
3-4-6- واسنجی …………………………………………………………………………………………………………81
3-4-7 – آنالیز حساسیت ……………………………………………………………………………………………..85
3-4-8 -صحت سنجی…………………………………………………………………………………………………..86
3-4-9- پیش بینی………………………………………………………………………………………………………..86
3-4-10- ارائه مدل طراحی شده و نتایج …………………………………………………………………….86
3-4-11-ممیزی بعدی مدل ………………………………………………………………………………………..87
3-4-12-طراحی مجدد ………………………………………………………………………………………………..87
3-5- مدل MT3DMS ……………………………………………………………………………………………………..87
3-5-1- معرفی معادلات انتقال آلاینده ……………………………………………………………………….88
3-5-2- فرایند همرفت ………………………………………………………………………………………………..91
3-5-3- فرایند پراکنش ……………………………………………………………………………………………….92
3-5-4- تخلیه و تغذیه …………………………………………………………………………………………………93
3-5-5- واکنش های شیمیایی ………………………………………………………………………………….. 93
3-6- روش حل عددی معادلات انتقال …………………………………………………………………………….94
3-6-1- روش خطوط مشخصه MOC ……………………………………………………………………..95
عنوان صفحه
3-6-2- روش اصلاح شده خطوط مشخصه MMOC ……………………………………………..96
3-6-3- روش هیبرید خطوط مشخصه HMOC ……………………………………………………..96
: تصحیح مدل جریان و ایجاد و اجرای مدل انتقال آبخوان شهرك صنعتی بزرگ شیراز
4-1- هدف ……………………………………………………………………..99
4-2- ساخت و آماده سازی مدل منطقه مورد مطالعه ………………………………………………………99
4-2-1- مدل سازی جریان ماندگار …………………………………………………………………………….99
4-2-1-1- ایجاد مدل مفهومی اولیه …………………………………………………………………..100
4-2-1-2- داده های ورودی ……………………………………………………………………………….101
4-3- اجرا و واسنجی مدل در شرایط ماندگار ……………………………………………………………….103
4-4-نتایج واسنجی ………………………………………………………………………………………………………..104
4-5- بررسی مدل در شرایط ناپایدار ………………………………………………………………………………106
4-5-1- تکمیل دادههای ورودی ……………………………………………………………………………….106
4-5-1-1- سطح آب مشاهدهای (اندازه گیری شده) ……………………………………………106
4-5-1-2- تنشها ………………………………………………………………………………………………..107
4-5-1-3- شرایط اولیه ………………………………………………………………………………………..107
4-5-1-4- آبدهی ویژه …………………………………………………………………………………………107
4-5-1-5- انتخاب دوره های تنش …………………………………………………………………….108
4-6- طراحی و اجرای مدل انتقال ………………………………………………………………………………….116
عنوان صفحه
4-6-1- ساخت مدل جریان ………………………………………………………………………………………116
4-6-2- نمونه برداری کیفی ………………………………………………………………………………………116
4-6-3- شبیه سازی آلودگی نیترات …………………………………………………………………………117
4-6-4- تقسیم بندی زمانی ………………………………………………………………………………………119
4-6-5-شرح مختصری بر بسته های فرارفت و پراکنش ………………………………………….120
4-6-6- شرحی بر بسته واکنشهای شیمیایی ……………………………………………………………120
4-6-7- غلظت اولیه …………………………………………………………………………………………………..121
4-6-8- اجرای مدل MT3D برای نیترات و نیتریت ……………………………………………….121
4-6-8-1- نیترات ………………………………………………………………………………………………..121
4-6-8-2- نیتریت ………………………………………………………………………………………………..123
4-7- برآورد زمان پاکسازی ……………………………………………………………………………………….126
: نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1- نتیجه گیری …………………………………………………………………………..128
5-2- پیشنهادات ………………………………………………………………………….131
فهرست منابع ………………………………………………………………………………………..132
منابع فارسی ……………………………………………………………………………………….132
منابع انگلیسی ……………………………………………………………………………………….134
– کلیات تحقیق
منابع آب یکی از بزرگترین چالشهای قرن حاضر بشریت است. محدودیت ذاتی منابع آب آب شیرین میباشند.
روند رو به رشد افزایش جمعیت مصرف آب در بخشهای مختلف کشاورزی، شرب و صنعت را به مقدار زیادی افزایش داده است بعلاوه به علت بهرهوری و استفاده بیرویه و ورود پسابها، منابع آب همواره در معرض خطر آلودگی و زوال کیفیت قرار دارند.
متوسط سرانهی آب در دسترس جهانی،89/3 برابر سرانه آب در ایران است، در صورتی که این نسبت از مرز 4/5 برابر بگذرد، در تقسیمبندی جهانی از نظر دسترسی به آب در ردهی بسیار کم قرار میگیریم. طبق آمارهای موجود، زمانی که جمعیت کشورمان به بیش از 75 میلیون نفر برسد، شرایط فوق مهیاست. افزون بر آن، پراکنش نابرابر زمانی و مکانی منابع و ذخایر تامین کنندهی آب در سطح کشور نیز، بر بحران پیش رو دامن میزند.
60 % آبهای زیرزمینی در ایران از آبهای شیرین قابل استفاده میباشد ( محمدنیا و کوثر، 2003 ) . با توجه به محدود بودن منابع آب در مناطق خشک و نیمه خشک ، حفاظت و استفادهی بهینه از آنها اهمیت بیشتری دارد. خاطر نشان میکنیم که آلودگی نیترات یکی از راههای هدررفت و محدودکنندهی منابع آب شرب بویژه در مناطق روستایی است.
نظر به اینکه سرعت آب زیرزمینی کم است و نیزبا در نظر گرفتن واکنش آلایندهها با محیط متخلخل، بایستی توجه زیادی به آبهای زیرزمینی مبذول داشت، چرا که هرچند به نظر می رسد که آبهای زیرزمینی نسبت به آبهای سطحی در مقابل آلوده شدن کمتر مستعدند ولی در صورت آلوده شدن، پاکسازی آنها کاری بس مشکل و طولانی مدت و همراه با هزینه بسیار بالاست .(Todd and Mays; 2005)
میزان آلودگی آب به مقدار و نوع استفاده ( جنگلداری، کشاورزی، دامداری صنعتی) بستگی دارد. بعلاوه اینها، فاکتورهای خاکشناسی، هیدرولوژیکی و هیدروژئولوژیکی نیز آلودگی را کنترل میکنند (محمدنیا، مهرداد ، حسینی مرندی، حمید، روستا ، محمد جواد؛ 1388).
1-2-ضرورت و هدف تحقیق
نظر به اینکه در صورت عدم رعایت ملاحظات زیستمحیطی از جمله عدم مدیریت صحیح پسماند و پساب صنایع، منابع آب زیرزمینی و کارستی منطقه مذکور و همچنین آب دریاچه مهارلو، طی زمان طولانی بشدت در خطر زوال کیفیت قرارمیگیرند و این منجر به صدماتی جبران نشدنی در رابطه با محیطزیست خواهد شد؛ بر این اساس لازم است که اعمال صحیح مدیریتی برای در رابطه با پسماند صنایع مستقر در شهرک صنعتی بزرگ شیرازصورت گرفته و نیزاز پیشروی آلایندهها به سمت منابع کارستی ممانعت به عمل آید؛ نتیجه امر علاوه بر کاهش آلودگی، حفاظت از منابع منطقه و توسعه پایدار است.
هدف کلی از انجام این مطالعه بررسی پتانسیل انتقال نیترات در منابع آب زیر زمینی محدوده شهرك صنعتی بزرگ شیراز با بهره گرفتن از مدلسازی ریاضی میباشد.
اهداف تحقیق عبارتند از:
1- تدوین مدل مفهومی آبخوان با دقت بیشتر در مقایسه با مدل اجرا شدهی قبلی برای این منطقه
2-بررسی منابع آلاینده نیتراتی و نیز نیتریتی آبخوان آبرفتی شهرک صنعتی بزرگ شیراز
3- بررسی توزیع مکانی و زمانی نیترات در آبخوان شهرک صنعتی
4- نحوه جریان آب و انتقال نیترات در آبخوان شهرک صنعتی به ترتیب با بهره گرفتن از کدهای رایانه ای MODFLOW و MT3D-MS
1-3-پیشینه تحقیقات
1-3-1-مروری بر تحقیقات انجام شده توسط مدل ریاضی
در سال 1935 معادله Thies پنجرهای نو بر مطالعات هیدرولوژی آبهای زیرزمینی باز نمود. جهت حل مسائل جریان به چاهها روابطی توسط Hantush وJacob در دهه های 40 و 50 ارائه شد که تحولات عظیمی را ایجاد کرد. استفاده از فنآوری رایانهای آنالوگ در مطالعه یک سیستم آبخوان کامل طی دهه 1950 میلادی توسط Bob Bennett و Herbskivitz در سازمان زمینشناسی ایالت متحده صورت گرفت که بر اساس روش تفاضل محدود و با بهره گرفتن از شبیهسازی الکتریکی شامل مجموعهای از مقاومتها و خازنها، آبخوان را مدلسازی کردند.
سازمان زمینشناسی ایالات متحده آمریکا (USGS) در اواخر دهه 1950 میلادی یک آزمایشگاه شبیهسازی رایانهای در فونیکس ایالت آریزونا تاسیس نمود. در حدود سالهای 1950 در صنعت نفت استفاده از تکنیکهای عددی در حل معادلات جریان به توسط ریاضیدانان و مهندسین مخازن نفت مورد آزمایش قرار گرفت که روش نیز به مجموعه مدلها پیوست؛ اما هنوز مدلهای آنالوگ برای حل جریان یک سیال منفرد مناسبترین بودند.
در دهه 1960 با ظهور رایانههای شخصی، استفاده از مدلهای ریاضی با راه حل عددی به یکی از روشهای قابل اطمینان در مطالعه آب زیرزمینی تبدیل شد که این حل عددی شامل دو روش تفاضل محدود و عناصر محدود میباشد.
در سال 1956 Stallman برای اولین بار در حل مسائل آب زیرزمینی روشهای عددی را به کار برد. نیاز به تحلیل ناحیهای آبخوان علتی شد که وی روشی برای محاسبه توزیع نفوذپذیری آبخوان با بهره گرفتن از تغییرات سطح آب زیرزمینی ارائه نماید که در این روش از حل تفاضلهای محدود برای حل معادلات دو بعدی ناپایدار در آبخوانهای غیر همگن استفاده شده است.
در 1348 برای اولین بار در ایران از مدلسازی ریاضی برای تهیه مدل دشت ورامین استفاده شد. مطالعات مربوط به شبیهسازی این مدل توسط سازمان خواربار و کشاورزی جهانی ( FAO) صورت گرفته است.
تا سال 1360 در مجموع حدود 200 آبخوان با مساحتی حدود 5500000 کیلومتر مربع در مرحله شناخت و حدود 80 آبخوان با مساحتی در حدود 250000 کیلومتر مربع در مرحله نیمه تفصیلی بررسی شدند. در این مطالعات بیشتر از روش تفاضلهای محدود و چند مورد از روش برنامه نویسی پویا استفاده شده است.
McDonald و Harbaugh در سال 1988 مدل سه بعدی تفاضل محدود جریان آبهای زیرزمینی را ارائه نمودند. بعدها این مدل که MODFLOWنام گرفت، با بستههای نرم افزاری مختلف تکمیل و به صورت یک مدل استاندارد که بسیار قابل اعتماد و تأیید شده است، در آمد.
این مدل در ایران نیز در مطالعات متعددی استفاده شده است. برای مثال درسال 1381 پیشبینی تأثیر زهکش های طراحی شده در پایین انداختن سطح آب زیرزمینی توسط فاطمه مهدیپور در بخش جنوب و جنوب شرقی دشت شیراز با بهره گرفتن از مدل ریاضیMODFLOW انجام شد. در سال 1388 امکان به تعادل رساندن آب زیرزمینی دشت فیض آباد در استان خراسان رضوی با بهره گرفتن از این مدل ریاضی توسط عطاءاله جودوی انجام شد. دشت زرقان در استان فارس در سال 1387 با بهره گرفتن از این مدل مورد ارزیابی قرار گرفت و آسیب پذیری این دشت از طریق آلودگی های صنعتی – شیمیایی، بررسی شد.
مدیریت بهرهبرداری به منظور بهبود نسبی شوری آبخوان جنوب شرقی دریاچه مهارلو توسط زهره حیدری در سال 1388مورد بررسی قرار گرفت. طاهره آذری نیز در سال 1389 به بررسی توزیع مکانی و زمانی آلایندههای نفتی در آب زیرزمینی دشت ساری-نکا پرداخت. همچنین مدیریت مصرف آب در دشت خانمیرزا (استان چهارمحال و بختیاری) با بهره گرفتن از مدل آب زیرزمینی توسط پریسا عسکری در سال 1390 انجام شد و اخیرا نیز بررسی پتانسیل انتقال آلایندهها در منابع آب زیر زمینی با بهره گرفتن از مدلسازی کمی وکیفی آبخوان شهرك صنعتی بزرگ شیراز توسط مریم گودرزی(1390) انجام شد که آغازی در بررسی انتقال آلایندهها با بهره گرفتن از مدل میباشد .
1-3-2-مطالعات انجام شده بر روی آلودگی آبهای زیرزمینی به واسطهی نیترات
بررسی آلودگی نیترات در آبهای زیرزمینی توسط پژوهشگران و سازمانهای آب و محیطزیست و ارگانهای تابعه، در سراسر دنیا انجام شده است. مثالهایی از این مطالعات در زیر عنوان شده است؛
-Mike lowe and JanaeWallache منابع زمینشناسی احتمالی آلودگی نیترات را در آبهای زیرزمینی دردره سدار ( Cedar Valley)، شهر آیرون (Iron County ) ، یوتا Utah) ) بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که منابع احتمالی زمینشناسی نیترات در دره سدار شامل :
الف. رگههای زغالسنگ و لایههای سیلتستون غنی از مواد آلی در واحدهای ماسه سنگی کرتاسه شامل کومههای باطله معدنکاری و نشت از این کومههاست.
ب. سنگهای رسوبی ژیپسدار تریاس
پ. سنگهای هوازده ی هیدروترمالی مرتبط با گسل
ت.سنگهای آتشفشانی ترشیری
ث.رسوبات عهد حاضر شامل نهشتههای پلایا و رسوبات رودخانهای
– مهرداد محمدنیا به همراه حمید حسین مرندی و محمدجواد روستا در سال 1388 علل نیتراتی شدن منابع آب وچگونگی رفع آن را درمنطقه میان جنگل فسا بررسی کردند و کاربرد رزین را برای تصفیه نیترات پیشنهاد دادند.
– طی پژوهشی با عنوان ” بررسی آلودگی و تغییرات نیترات در منابع آبی دشت سرپنیران با تاکید بر تامین آب شرب “، این منطقه مورد بررسی قرار گرفت ( محمد رضا شایق کارشناس شرکت آبفا روستایی فارس – ابراهیم گشتاسبی راد استادیار دانشکده مهندسی دانشگاه شیراز(1389 )؛ که در این پژوهش حدود 20 حلقه چاه موجود در منطقه نمونهبرداری و آنالیز شد. در اکثر چاهها غلظت نیترات بیش از حد مجاز و حتی در بعضی بیش از دو برابر حد مجاز تعیین شده توسط استاندارد اروپا (EU) که میزان مجاز برای نیترات را 50 میلیگرم بر لیتر تعیین کرده است، بود.
1-3-3-مطالعات پیشین انجام شده در شهرك صنعتی بزرگ شیراز:
– بررسی آلودگی فلزات سنگین در آبهای زیرزمینی شهرك صنعتی بزرگ شیراز توسط عطا شاکری و همکاران که در سال 2009 و به منظور ارزیابی آلودگی فلزی ناشی از فعالیتهای صنعتی، کشاورزی و ساختمانسازی انجام شد.
– بررسی توزیع و آلودگی فلزات سنگین در خاك شهرك صنعتی بزرگ شیراز که توسط عطا شاکری و همکاران در سال 2009 انجام شد.
– بررسی اثر شهرك صنعتی شیراز بر روی رسوبات تازه نهشته شده رودخانه چنر راهدار که توسط عطا شاکری و همکاران در سال 2009 انجام شد.
چالش های اشتغال یا موضوع کار و بیکاری نه فقط یکی از مهمترین مسائل اجتماعی روز در کشور به شمار می آید، بلکه با توجه به میزان رشد جمعیت در دو دهه گذشته می توان آنرا مهم ترین چالش اجتماعی چند دهه آینده نیز به حساب آورد. هم اکنون یکی از اصلی ترین دغدغه های دولت دهم توسعه امور کارآفرینی و اشتغال می باشد(صفاری و دیگران، 1389). رشد مستمر و توسعة پایدار اقتصاد نیازمند بهره برداری بهینه از منابع تولیدی است. در این میان، مهم ترین و حساسترین عامل، عبارت از نیروی انسانی است. نیروی انسانی نقشی دوگانه در برنامه ریزی های اقتصادی ایفا می نماید زیرا از یک سو، به عنوان عامل توسعه و از سوی دیگر، به عنوان هدف توسعه مطرح می باشد. سرمایه انسانی، به ویژه در دهه های اخیر، در نظریه های توسعه مورد توجه جدی قرار گرفته و مزیت نسبی كشورها، با توجه به
سرمایه انسانی آنها مشخص می شود(پیراسته و کریمی، 1385). امروزه بر اساس الگوهای رشد اقتصادی، مؤلّفه های به كارگیری نیروی انسانی، تقویت سرمایة انسانی و تقویت سرمایة اجتماعی، از مهمترین عوامل رشد و توسعة اقتصادی یک كشور محسوب می شوند. لذا دولتهای جوامع مختلف بر آن تأكید زیادی دارند و بخش زیادی از منابع خود را در جهت تقویت آنها كار می گیرند(کاشیان و غضنفر نژاد، 1389).
موضوع اشتغال نیروی انسانی در عرصه های مختلف اجتماعی و در میان اقشار مختلف جامعه حائز اهمیت می باشد. در این میان اشتغال بسیجیان به عنوان پیشروان در عرصه نهادهای مردمی و فعالان در زمینه های مختلف اجتماعی که نقش مهمی در سازندگی و بهبود امور فرهنگی اجتماعی دارند، نیز در خور توجه است و با توجه به گسترده بودن سازمان بسیج و نفوذ در اقشار متنوع جامعه، موضوع اشتغال و ظرفیت های توسعه اشتغال بسیجیان، اهمیت مضاعفی می یابد(طاهری ،1391،ص1).
با توجه به مباحث مختصر بیان شده در فوق و نیز مواردی كه بعداً در خصوص اهمیت و ضرورت و توجه به مقوله شناسایی ظرفیت های توسعه اشتغال بسیجیان در استان گیلان خواهد آمد، در تحقیق حاضر، محقق با توجه به موضوع تحقیق، به بیان مساله اصلی پژوهش و ضرورت انجام تحقیق، اهداف پژوهش، قلمرو تحقیق، متغیرهای مورد مطالعه، روش تحقیق، فرضیه های تحقیق، جامعه آماری، روش های گردآوری اطلاعات و روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات، تبیین سؤالات و بالاخره چگونگی تعیین اعتبار و روایی تحقیق می پردازد.
1-1-1 میدان مغناطیسی
برای اولین بار در سال 1600 میلادی توسط گیلبرت، زمین بعنوان یک آهنربای بزرگ معرفی شد. میدان مغناطیسی زمین شکلی دارد که گویی کره زمین مغناطیسی است که محورش تقریبا از شمال به جنوب قرار دارد. در نیمکره شمالی، تمام خطوط میدان مغناطیسی در نقطهای به هم میرسند، این نقطه قطب جنوب مغناطیسی زمین نامیده میشود. باید توجه داشت که نقاط به هم رسیدن خطوط میدان مغناطیسی روی سطح زمین قرار ندارد بلکه قدری از آن پایینتر هستند. همچنین قطبهای مغناطیسی زمین با قطبهای جغرافیایی آن منطبق نیستند(شکل1-1). محور میدان مغناطیسی زمین، یعنی خط مستقیمی که از هر دو قطب مغناطیسی میگذرد، از مرکز زمین نمیگذرد و از اینرو قطر زمین نیست. چندین سیاره دیگر از سیارههای منظومه شمسی نیز، میدان مغناطیسی دارند که از جمله آنها میتوان از عطارد و مشتری نام برد. این خاصیت در خورشید و بسیاری ستارههای دیگر نیز دیده میشود.
شکل 1-1 – قطبهای مغناطیسی زمین با قطبهای جغرافیایی آن منطبق نیستند
بر پایهی نظریهی دینامو، این میدان در منطقهی هستهی بیرونی که مایع است، ساخته شده است. در هستهی بیرونی گرمای زیاد و رسانش گرمایی باعث جابهجایی مواد رسانای درون آن میشود که این پدیده خود باعث پدید آمدن جریانهای الکتریکی و از آن میدان مغناطیسی زمین میگردد. جابهجایی مواد در هستهی بیرونی با هرج و مرج همراه است و باعث میشود که قطبهای میدان مغناطیسی در بازههای زمانی گوناگون جابهجاییهایی داشته باشد. از اینرو در بازههای زمانی چند میلیون سال باید چشم به راه چند بار جابهجایی در محل قطبهای مغناطیسی زمین باشیم. برای نمونه، تازهترین جابهجایی دو قطب در ۷۰۰۰۰۰ سال پیش رخ داده است.
1-1-2 منشاء میدان مغناطیسی زمین
در الکترومغناطیس کلاسیک تعریف میدان مغناطیسی بهصورت «میدان حاصل از بار الکتریکی در حال حرکت در اطراف آن» میباشد. میدان مغناطیسی از تک بارها، سیمهای حامل جریان، جهتگیری دوقطبیهای مغناطیسی(آهنرباهای دایمی)، جریان سیال رسانا(میدان مغناطیسی زمین) ایجاد میشوند. در الکترودینامیک نسبیتی بین میدان الکتریکی و میدان مغناطیسی تفاوتی وجود ندارد و تعریف میدان الکترومغناطیسی بهصورت «اثر بار الکتریکی در اطراف آن» تعریف میشود. چون حرکت کاملاً نسبی در نظر گرفته میشود و نمیتوان بین بار ثابت و بار متحرک تفاوتی قایل شد(متحرک بودن یا ثابت بودن برای ناظرهای مختلف تفاوت میکند). نیروی حاصل از این میدان را نیروی لورنتس میخوانند.
به بیانی دیگر میدان مغناطیسی میدانی است که توسط یک جسم مغناطیسی یا ذرات، و یا با تغییر میدان الکتریکی، تولید شده است و توسط نیرویی که روی دیگر مواد مغناطیسی و یا حرکت بار الکتریکی اعمال میشود شناسایی میشود. میدان مغناطیسی در هر نقطه داده شده توسط هر دو پارامتر جهت و شدت مشخص میشود، که بهعنوان یک میدان برداری شناخته میشود. اشیایی که خود میدان مغناطیسی تولید میکنند آهنربا نامیده میشوند. آهنرباها توسط نیروها و گشتاورهایی که توسط میدانهای مغناطیسی تولید میکنند بر یکدیگر تاثیر میگذارند. آهنربا معمولاً خود را در جهت میدان مغناطیسی موضعی تراز میکند. قطبنماها از این اثر برای اندازه گیری جهت میدان مغناطیسی موضعی، تولید شده توسط زمین استفاده میکنند. مدلی که میدان مغناطیسی یک شیء را نشان میدهد با بهره گرفتن از خطوط میدان مغناطیسی نشان داده میشوند. این خطوط صرفا یک مفهوم ریاضی هستند و بهصورت فیزیکی وجود ندارد. با این حال، برخی پدیدههای فیزیکی از قبیل تراز شدن برادههای آهن در یک میدان مغناطیسی، به مانند خطوط در یک الگوی مشابه با خطوط فرضی میدان
مغناطیسی از جسم را تولید میکند. جهت خطوط میدان مغناطیسی که تراز دلخواهی برای براده آهنی که بر روی کاغذی که بر روی یک نوار آهنربا قرار دارد، پاشیده شده است، نشان میدهد. جاذبه متقابل قطب مخالف براده آهن منجر به تشکیل خوشههای دراز از براده در امتداد خطوط میدان شده است.
جریان الکتریسیته و انتقال شار الکتریکی میدان مغناطیسی تولید میکند. حتی میدان مغناطیسی از یک ماده مغناطیسی را میتوان بهعنوان مدل حرکت شار الکتریکی الگو گرفت. میدان مغناطیسی نیز بر روی حرکت شار الکتریکی نیرو وارد میکند. میدانهای مغناطیسی در داخل و با توجه به مواد مغناطیسی میتواند کاملا پیچیده باشد. میدان مغناطیسی با مواد دیگر اثر متقابلی دارد، بنابراین میدان مغناطیسی متقابلی با مواد دیگر ایجاد میکند. شرح میدان مغناطیسی در داخل آهنربا شامل دو رشته جداگانه است که میتواند هر دو به نام میدان مغناطیسی، میدان مغناطیسی B و میدان مغناطیسی H نامیده شود. اینها توسط یک میدان سوم که توصیف حالت مغناطیسی مواد مغناطیسی در درون آنهاست، که مغناطیس کنندگی(مغناطش) نامیده میشود تعریف میشود. انرژی مورد نیاز برای ایجاد میدان مغناطیسی میتواند زمانی که میدان از بین میرود اصلاح شود. و این انرژی میتواند، بهعنوان “ذخیره شده” در میدان مغناطیسی در نظر گرفته شود. انرژی ذخیره شده در مواد مغناطیسی به مقادیر B و H بستگی دارد. میدان الکتریکی میدانی است که توسط شار الکتریکی ایجاد شده است و این میدانها بهطور تنگاتنگی به میدانهای مغناطیسی مربوط میشوند؛ تغییر در میدان مغناطیسی میدان الکتریکی و تغییر در میدان الکتریکی میدان مغناطیسی تولید میکند. ارتباط کامل بین میدانهای الکتریکی و مغناطیسی و جریان و شار که آنها را ایجاد میکنند، توسط مجموعهای از معادلات ماکسول توصیف میشوند. با در نظرگرفتن این ارتباط خاص، میدانهای الکتریکی و مغناطیسی دو جنبه مرتبط از یک موضوع منفرد، به نام میدان الکترو مغناطیسی هستند. یک میدان الکتریکی خالص، در یک چارچوب مرجع، بهعنوان ترکیبی از هر دو میدان الکتریکی و میدان مغناطیسی که در یک چارچوب مرجع حرکت میکند، مشاهده میشود. در فیزیک کوانتومی، میدان مغناطیسی خالص(و الکتریکی) را توسط اثرات ناشی از فوتونهای مجازی میتوان درک کرد و در زبان مدل استاندارد، نیروی الکترومغناطیسی در تمام مظاهر توسط فوتون واقع میشود. در اغلب موارد این شرح میکروسکوپی مورد نیاز نمیباشد چرا که نظریه کلاسیک ساده، قانع کننده است؛ تفاوت تحت میدان با انرژی پایینتر در اکثر شرایط قابل اغماض است.
میدانهای مغناطیسی در جوامع قدیمی و مدرن استفادههای بسیار داشته است. زمین میدان مغناطیسی خود را تولید میکند. که در جهتیابیای که توسط قطب شمال قطب نما که به سمت قطب جنوب میدان مغناطیسی زمین منحرف شده است، بسیار حایز اهمیت است. از چرخش میدان مغناطیسی در موتور الکتریکی و ژنراتور بهره گرفته شده است. نیروهای مغناطیسی ارائه دهنده اطلاعاتی در مورد حرکت شار از طریق اثر هال هستند. تداخل میدانهای مغناطیسی در دستگاههای برقی مانند ترانسفورماتورها در نظم حوزههای مغناطیسی مورده مطالعه قرار گرفتهاند. مطالعه میدان مغناطیسی بهعنوان یک موضوع مجزا از آهنربا در قرن 13 هنگامی که Petrus Peregrinus میدان مغناطیسی آهنربای کروی را مطالعه کرد و فرض نمود که زمین خود یک آهنربا است، آغاز شد. تمایز مدرن بین میدانهای B و H در قرن 19 کشف شد. رابطه بین میدانهای الکتریکی و مغناطیسی در مجموعهای از معادلات ماکسول در نیمه دوم قرن 19کشف شد. و مفهوم الکترومغناطیس متولد شد. روندی که در پشت معادلات ماکسول قرار داشت در نیمه اول قرن 20 مشخص شد، هنگامی که ارتباط خاص آنها نشان داده شد. شرح کاملی از الکترومغناطیس، الکترودینامیک کوانتومی و یا QED نامیده میشود، که شامل مکانیک کوانتومی که در اواسط قرن 20 کشف شد، است.
1-2 اندازهگیری میدان مغناطیسی هستهی زمین
در درون زمین فلزاتی نظیر آهن و نیكل بهصورت مذاب و گداخته وجود دارند كه در حال حركت و جنبش هستند. حركت این مواد از هسته شروع شده و به نزدیكی سطح زمین نزدیک شده و دوباره به هسته و مركز زمین برمیگردند. این مواد مذاب با حركت رفت و برگشتی كه دارند باعث پیدایش جریان الكتریكی در درون زمین میشوند.
از همین خاصیت الكتریكی مواد مذاب درون زمین، برای پیشبینی وقوع فوران آتشفشان یا زلزله استفاده میكنند. جریان الكتریكی كه این مواد مذاب ایجاد میكنند، باعث پیداش میدان مغناطیسی در اطراف زمین میشود. خطوط میدان مغناطیسی به اینگونه هستند كه از هسته به قطب جنوب جغرافیایی وصل و سپس از قطب جنوب به قطب شمال و از آنجا دوباره به هسته وصل میشوند. و به اینگونه این خطوط در اطراف زمین رسم میشوند. قطبهای مغناطیسی زمین بر روی قطبهای جغرافیایی آن منطبق نیستند و امروزه حدود ۱۱ درجه اختلاف دارند.
بررسیها و مطالعه آثار نشان میدهند كه میدان مغناطیسی زمین ثابت نیست و تغییر میكند. آثاری كه از روی سنگهای زمین بهدست آمده حاكی از آنست كه میدان مغناطیسی زمین به مدت حدود ۸۰۰۰۰۰ سال وارونه بوده و حدود ۱۰۰۰۰۰ سال دچار افت شدیدی میشود. علت این امر آنست كه مواد مذاب و گداخته حركت رفت و برگشتی كاتورهای دارند كه سرعتشان حدود ۵ سانتیمتر در روز است و جابهجایی این مواد باعث تغییر جریان الكتریكی و در نتیجه میدان مغناطیسی زمین میشود. البته دانشمندان در تلاش هستند تا بتوانند به ساختار كاتورهای تغییر میدان مغناطیسی در آینده دست یابند.
ژئوفیزیکدانان دانشگاه برکلی آمریکا موفق شدند برای اولین بار، قدرت میدان مغناطیسی را درون هسته زمین که حدود 2900 کیلومتر زیر سطح زمین قرار دارد، اندازهگیری و مقدار آنرا 25 گاوس تعیین کنند. قدرت میدان مغناطیسی هسته 25 گاوس و 50 برابر قدرتمندتر از میدان مغناطیسی در سطح زمین است. اگر چه این میزان حد وسط چیزی است که متخصصان ژئوفیزیک پیش از این حدس میزدند، اما همسانی منابع حرارتی محدودکننده هسته باعث میشود دینام داخلی برای برقراری این میدان مغناطیسی به حرکت خود ادامه دهد. وجود یک میدان مغناطیسی قدرتمند در سطح خارجی هسته به این معنی است که انتقال گرمای زیادی در آنجا صورت میگیرد و این، نشان از تولید حرارت زیاد در مرکز زمین دارد. گرمای باقیمانده از زمین داغ و گداخته چهار و نیم میلیارد سال پیش، آزاد شدن انرژی گرانشی در اثر سقوط عناصر سنگین به اعماق هسته مایع و تجزیه رادیواکتیو عناصر پرعمری مانند پتاسیم، فلزات و توریوم از منابع اصلی انرژی هستند. وجود میدان ضعیف مغناطیسی با قدرت مثلا 5 گاوس حاکی از این است که سهم کمی از تولید حرارت به شیوه تجزیه رادیواکتیو تامین شده، درحالیکه وجود میدان قوی با قدرت مثلا 100 گاوس به سهم بیشتری از تجزیه رادیواکتیو اشاره دارد. میدان مغناطیسی زمین در دو سوم خارجی هسته متشکل از آهن و نیکل تولید میشود. این سطح خارجی هسته که ضخامتی در حدود 2250 کیلوتر دارد، مایع است و گردش این مواد فلزی است که میدان مغناطیسی را پدید میآورد؛ درحالی که داخل هسته، توپ منجمدی از آهن و نیکل با شعاعی در حدود 1290 کیلومتر(اندکی کوچکتر از ماه) است. اطراف هسته را نیز گوشته(جبه) داغ و چسبناک فرا گرفته که یک پوسته سطحی سفت و سخت، آن را پوشانده است. جالب اینجاست که میدان مغناطیسی زمین در طول زمان تغییر جهت میدهد و قطبهای آن جابهجا میشوند.
:
خانواده به عنوان كوچكترین واحد اجتماعی، اساس تشكیل جامعه و حفظ عواطف انسانی است و یكی از عوامل مؤثر در رفتار فرد، به حساب میآید.خانواده نظم و ترتیب دهنده اعمال فرد از لحاظ كلی و محیط طبیعی، كانون محبت و پشتیبان همیشگی در جنبه های مختلف حیات فردی است. به همین علّت نقش آن در زندگی فرد روز به روز افزایش مییابد.وقتی الگوهای خانواده برای رسیدن به هدفها سودمند باشد، خانواده از نظر کارکردی، کارآمد خواهد بود اما وقتی این الگوها سودمند نباشد و تعامل، همراه با استرس و رفتارهای بیمارگونه صورت گیرد، خانواده چهرهای ناکارآمد مییابد (بهبودی، هاشمیان، شریفی و نوابی، 1388).
سنگ بنای خانواده ازدواج است. ازدواج، نیازمند همکاری، همدلی، وحدت، علاقه، مهربانی، بردباری و مسئولیت پذیری است.زندگی مشترک با این باور که تنها مرگ میتواند ما را از یکدیگر جدا کند شروع میشود و زوجین هم، حداقل در آغاز زندگی مشترک خود نسبت به آن اعتقاد کامل دارند. اما واقعیت چیز دیگری است، زندگی مشترک تحت تاثیر عوامل متعددی قرار میگیرد که پاره ای از آنها ممکن است زوجین را به طرف اختلاف و درگیری، جدایی روانی و حتی طلاق سوق دهد. تحقیقات مختلف نشان داده است که یکی از مهمترین عوامل مشکل ساز، اختلال در ارتباط یا به عبارتی اختلال در فرایند تفهیم و تفاهم است (فرهنگی، 1379).
طلاق به معنای پایان زندگی مشترک بین زوجین و جدایی فیزیکی آنان پس از جدایی روحی و عاطفی قلمداد میشود. در این مورد زوجین بنا بر مقتضیات روحی، اجتماعی و اقتصادی به انتخاب سبک جدیدی از زندگی میپردازند که ممکن است با روش گذشته زندگی آنان تفاوت ماهیتی داشته باشد. به طور کلی جدایی و طلاق با ناخرسندی همراه است و شرایط روحی و عاطفی زن و مرد و نگرشهای اجتماعی به آنان را تحت الشعاع قرار میدهد، بروز مشکلاتی همچون اضطراب، افسردگی، تنشهای روحی، بیماریهای جسمی، انزوا، ترسهای مرضی و غیره از جمله ابعاد روانی طلاق میباشد (جنویو[1]، 1992).
نقش خانواده در شکلگیری یا تداوم ویژگیهای شخصیتی بسیار شناخته شده است و حجم عظیمی از یافتههای پژوهشی نیز از این موضوع حمایت میکنند (رایان، ریچارد، ردینگ و آیلین[2]، 2004). طلاق نیز از جمله آسیبهایی است كه بر کارکرد خانواده تاثیر داشته و متقابلا از کارکرد خانواده تاثیر میپذیرند و به لحاظ ایجاد مشكلات اجتماعی فراوان و انگ اجتماعی،از بعد سلامت روانی و اجتماعی وضعیت افراد را متاثر كرده و منجر به بروز مشكلات عدیده در فعالیتهای مفید و علایق افراد میگردد (آرندا و آیرین[3]، 2004).
یکی از عوامل مهم که در سالهای اخیر به آن توجه شده است و بر روی رضایت زناشویی تاثیر دارد؛ سبک دلبستگی است یعنی تجارب اولیه فرد با والدین و یا نوع رابطه عاطفی فرد با والدین خود در دوران کودکی. برخی از مطالعات تلاش کرده اند به این سوال پاسخ دهند که چگونه تجارب اولیه فرد در دوران کودکی میتواند وی را در بزرگسالی تحت تاثیر قرار دهد (سیمپسون و رولز[4]، 1998).
سبک دلبستگی از جمله ویژگیهایی است كه بر کارکرد خانواده تاثیر داشته و متقابلا از کارکرد خانواده تاثیر میپذیرد.دلبستگی پیوند عاطفی عمیقی است که با افراد خاص در زندگی خود برقرار میکنیم، به طوری که وقتی با آن ها تعامل میکنیم، احساس نشاط کرده و هنگام استرس از این که در کنار آن ها هستیم، احساس آرامش میکنیم (برک[5]، 2010). به عبارت دیگر، دلبستگی یک رابطه نزدیک عاطفی است که در آن رابطه، مشخص احساس امنیت میکند (بالبی، 1980). کودکان از نیمه دوم اولین سال زندگی، به افراد آشنایی که نیازهای آنان را برآورده میکنند، دلبسته میشوند. فروید اولین کسی بود که بیان داشت، پیوند عاطفی کودک با مادر پایه واساس تمامی روابط بعدی اوست. اما نظریه روان کاوی، تغذیه را شرط اولیه پیوند عاطفی نوزاد با مادر میداند (برک، 2010).
امروزه، نظریه ی دلبستگی در افراد بزرگسال، مركز توجه روابط هیجانی عمده بوده و میتواند چارچوبی سودمند را در راستای مفهوم سازی و شیوه های درمانی در ارتباط با بزرگسالان مشكل دار ارائه دهد و نظریهی دلبستگی بزرگسالان به عنوان یكی از مراكز توجه مشاوران در زمینه های مشاوره با افرادی است كه روابط بین فردی معیوبی را تجربه می كنند (اردمن و کافری، 2003). اثرات دلبستگی، نه تنها بر روی روابط بین فردی بلكه در زمینهی آسیب شناسی روانی افراد بزرگسال حایز توجه است. رخدادهایی كه در ارتباط با دلبستگی كودك بود، به گونه ای غیرمستقیم میتواند جنبه هایی از احساس و افكار فرد بزرگسال را نیز شامل شود. سبك های دلبستگی بر روی تفكر، احساس و خاطرات افراد بزرگسال اثر گذاشته و به عنوان یكی از عواملی شناخته میشود كه در تشخیص آسیب شناسی روانی، چشم اندازهای نوینی را منعكس ساخته اند (کاسیدی و شاور، 1999).
والدین نخستین و مهم ترین نقش را در دلبستگی فرزندان دارند و نوع دلبستگی فرزندان به عنوان جزء مهمی از شخصیت، تعاملات بعدی آن ها را تحت تاثیر قرار میدهد. این که والدین چه شیوه تربیتی داشته باشند نتایج کاملاً متفاوتی برای دلبستگی فرزندان خواهد داشت ( پلرین[6]، 2005).
علاوه بر سبک دلبستگی، عزت نفس نیز از جمله ویژگیهایی است که از یک طرف متاثر از خانواده است و از طرف دیگر بر خانواده تأثیر میگذارد. عزت نفس عبارت از میزان ارزشی است که فرد برای خود قائل است. برخی از پژوهشگران بر این باورند که باید بین عزت نفس و مفهوم از خود تفاوت قائل شد. زیرا عزت نفس بیشتر ارزشیابی انفعالی از خود است، عزت نفس به چگونگی احساس فرد درباره ویژگیهای مختلف خود مرتبط میشود.
راجرز (1369) عزت نفس را عبارت از ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویش میداند و در صورتی که افراد خود را موجوداتی ارزشمند بدانند، زودتر خود را محقق خواهند ساخت، کوپر اسمیت (1967) معتقد است که عزت نفس قابل تعریف و اثبات شدنی است و میتوان آن را به صورت بازخوردهای ارزشیابی کننده فرد نسبت به خود محسوب کرد. این باز خوردها در ارتباط با توانمندی ها، ارزشها، تایید یا عدم تائیدها و موثر بودن میباشند.
طلاق بهعنوان پدیدهای که به گسست خانواده می انجامد، بر جنبههای مختلف زندگی هر دو زوج تاثیر میگذارد. از آنجایی که طلاق در نگرش اجتماعی به عنوان یک نقطه ضعف و منفی در زندگی اجتماعی افراد به ویژه زنان که نسبت به مردان آسیب پذیرتر هستند قلمداد میشود، جدایی به عنوان تنها شدن و بدون پشتوانه شدن، سطح اعتماد به نفس و عزت نفس افراد را تحت الشعاع قرار میدهد، به ویژه در این چرخه زنان معمولا خود را با سایر افراد جامعه مورد مقایسه قرار میدهند.
بسیاری از زنان متقاضی طلاق با توجه به داغهای ننگی که اجتماع بر آنان میگذارد عمدتاً مجبور به سرخ نگاه داشتن صورت خود با سیلی هستند آنان که بین خود آرمانی و خود واقعی خود با شکافی عظیم روبرو میشوند نسبت به سایر اعضای جامعه خود را در سطح پایین تری یافته از این رو احساس عزت نفس آنان نیز پایین میآید که این خود ممکن است آغاز گر مشکلات روحی و عاطفی بالاتری باشد.
عوامل تنش زا و بحرانی که زوجین به هنگام طلاق و پس از آن تجربه میکنند، چرخهای از مسائل و مشکلات را برایشان پدید میآورد که ناخواسته نیازمند تغییر و تحولات بی شمار و سازگاری با آن ها است، این چرخه خود از تجربیات اولیه و ابتدایی زندگی افراد به ویژه در دامان خانواده و احساس امنیت، دلبستگی عاطفی و روانی و عزت نفس آنان ناشی میشود و از طرف دیگر تحت تأثیر شرایط روحی متقاضیان طلاق به ویژه زنان (به دلیل حساسیت روحی و روانی) قرار میگیرد که یکی از این موارد احساس عزت نفس است که هم در فرایند طلاق و هم پس از آن ممکن است در فرایند مقایسه ای که زنان متقاضی طلاق با زنان عادی دارند به شدت پایین آید. پی آمدهای این تغییرات، همه ی زمینههای زندگی را، از امور روزمره تا وضعیت اقتصادی، اجتماعی، روانی، هویتی و حتی اهداف زن را تحت الشعاع قرار میدهد. در این شرایط معمولاً زن احساس میکند به عزت نفسش صدمه وارد شده و طلاق عامل اصلی این قضیه است، زن خود را قربانی شرایطی مییابد که او را در منگنه عاطفی قرار داده و ممکن است تبعات وخیمی برای وی داشته باشد.از این رو این پژوهش در پی آن است که با مقایسه سبکهای دلبستگی و عزت نفس زنان متقاضی طلاق با زنان عادی به یک شناخت پیرامون مسئله تحقیق دست یافت و به لحاظ کاربردی، راهکارهای پیشگیری از این قبیل آسیب ها پیگیری شود.
[1]- Genevieve
[2]- Ryan, Richard, Redding & Eileen
[3]- Aranda & Irene
[4]- Simpson & Rboles
[5]- Breek
[6]- Plerin