وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

دانلود پایان نامه:بررسی رابطه بین هوش هیجانی وحمایت اجتماعی با سلامت روان در سالمندان شهر بندرعباس

هیجانات رویدادهای درونی هستند كه زیر مجموعه های روان شناختی بسیاری نظیر؛ پاسخ های زیست شناختی، شناخت ها و آگاهی‌های هشیار را هماهنگ می سازند. هنگامی كه رابطه شخص با خانواده و با همه انسان ها تغییر كند، هیجانات شخص نیز، تغییر خواهند كرد.

 

به عنوان مثال: شخصی كه خاطرات شیرینی از دوران كودكی به خاطر آورد، ممكن است دنیا به نظرش شاداب تر و بسیار مسرت بخش‌تر به نظر آید. زیرا هیجانات روابطی را در این حس (فضا) می‌كنند كه تداعی كننده معنایی مرتبط با این روابط می باشند. هوش هیجانی اصطلاح نسبتاً جدیدی است كه در تكمیل مفهوم هوش سنتی بر سهم اجتماعی، شخصی و هیجانی دررفتار هوشمندانه تأكید دارد (مایر و سالووی، 2001).

 

هوش هیجانی به عنوان یک مفهوم جدید از دهه 1990 وارد ادبیات روان شناختی شده و حاصل در هم تنیدگی دو حس هیجانی و عقلانی و رابطه متقابل عقل و احساس است.

 

هوش هیجانی مولفه تازه ای است كه خیلی از محققان به كاربرد آن در امور مختلف علاقمندند. نظریه هوش هیجانی و دیدگاه یوسنی درباره پیش بینی عوامل موفقیت در زندگی از جمله پیشرفت تحصیلی و مقابله كارآمد با عوامل فشارزا به عنوان منشأ اختلالهای روانی فراهم می آورد، زیرا بسیاری از ویژگی های شخصیتی همچون همدردی، خودگرایی، خوش بینی، خودانگیختگی، كنترل تكانه ها، خودآگاهی و مدیریت هیجان، زمینه ساز موفقیت در عرصه های گوناگون زندگی هستند.

 

به نظر می رسد هوش هیجانی از شخصیت و شاخص های شناختی (مثل هوشبهر) متمایز است و در پیش بینی پیامدهای واقعی و اساسی زندگی موثر باشد. به عبارت دیگر «هوش هیجانی ممكن است بهترین پیش بینی كننده موفقیت شخص در زندگی باشد» (سیاروچی و

دانلود مقاله و پایان نامه

 همكاران، 2001).

 

افرادی كه از هوش هیجانی پایینی برخوردارند قادر نیستند از سازوكارهای منسجم و منظم استفاده كنند بنابراین مستعهد ابتلاء به اختلالات اضطرابی می باشند (سیاروچی و همكاران، 2001). در مورد سلامت و بهداشت روانی دیدگاه ها و تعاریف زیادی آورده شده است و عوامل زیادی در داشتن و نداشتن بهداشت و سلامت روانی ذكر شده ­اند : شناخت خود و محیط، داشتن ثبات عاطفی، تسلط بر هیجان ها، پذیرش مسئولیت، توانایی گرفتن تصمیمات شخصی، داشتن توانایی رویارویی با مشكلات و استدلال ها (پورافكاری، 1379)، بهداشت روانی را نیز می‌توان نوعی قابلیت ارتباط هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها و تمایلات شخصی به طور مناسب و منطقی داشت (گنجی، 1376).

 

از عوامل مهم در سلامت روانی افراد هیجانات می باشند. به طور كلی توانایی های هیجانی برای تشخیص پاسخ های هیجانی مناسب در مواجهه با رویدادهای روزمره، گسترش دامنه بینش و ایجاد نگرش مثبت درباره وقایع و هیجانات، نقش موثری دارند. بنابراین افرادی كه توانایی، كنترل و استفاده از این توانش های هیجانی را دارند از حمایت اجتماعی، احساس رضامندی و سلامت روانی بیشتری برخوردار خواهند شد.

 

امروزه بسیاری از پژوهشگران معتقدند كه اگر فرد، از لحاظ هیجانی توانمند باشد بهتر می تواند با چالش های زندگی مواجهه شود و در نتیجه از سلامت روانی بهتری برخوردار خواهد شد (سیاروچی و همكاران، 2002، به نقل از نوری، 1383).

 

سلامت روانی به نحوه تفكر، احساس و عمل اشخاص بستگی دارد و به طور كلی افرادی كه از سلامت روانی برخوردارند نسبت به زندگی نگرشی مثبت دارند و آماده برخورد با مشكلات زندگی هستند. در مورد خود و دیگران احساس خوبی دارند. در محیط كار و روابط‌شان مسئولیت پذیر می باشند، وقتی از سلامت روانی برخوردار باشیم انتظار بهترین چیزها را از زندگی داریم و آماده برخورد با هر حادثه‌ای هستیم، هر چه فرد بهتر بتواند خود را با محیط و مشكلات پیرامونش سازگار كند از هوش هیجانی برخوردار است. ما با آموختن ویژگی‌های سلامت روانی بهتر می توانیم به روح و روان متعادل و شاد دست پیدا كنیم و هوش هیجانی خود را ارتقاء دهیم. نظر هوش هیجانی، دیدگاه جدیدی در زمینه پیش بینی موثر بر موفقیت و همچنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی فراهم می‌كند كه كامل كننده علوم شناختی، اعصاب و رشد كودك است (بار – ان، 2000).  نظریه هوش هیجانی چهارچوب جدیدی از مدل پیشگیری اولیه در بهداشت روانی ارائه می كند. مفهوم هوش هیجانی را می توان در موقعیت های آموزشی مانند دبیرستان، مدارس فنی، دانشگاه ها، برای كمك به روان‌شناسان مدارس و مشاوران در شناسایی آن دسته از دانش آموزانی كه نمی توانند به طور موثر با نیازهای تحصیلی‌شان كه ممكن است به اخراج از مدرسه یا مشكلات هیجانی بینجامد، به كاربرد (بار – ان، 2000).

 

حمایت اجتماعی به معنای واكنش افراد نسبت به نفس وجود فرد است؛ بدون توجه به اینكه چه ویژگی‌های مثبت یا منفی‌ای وجود دارد. به عبارت دیگر افراد یک جامعه یا گروه، باید یكدیگر را تایید كنند؛ بدون در نظر گرفتن كاستی‌ها و ناتوانی‌ها یا موفقیت‌ها و توانایی‌ها. این نكته به ‌ویژه در سنین کهنسالی اهمیت دارد. یک شخص باید در گروه خود پذیرفته شود؛ نه به خاطر اینكه پول دارد و برای دیگران خرج می‌كند بلکه به خاطر خود فرد باید مورد حمایت قرار گیرد (باوی، 1383). بنابراین حمایت اجتماعی از عوامل تأثیرگذار در سلامت روان می­یاشد.

 

امروزه این بحث وجود دارد كه موفقیت به چندین نوع هوش و كنترل هیجانات بستگی دارد و توسل به هوش عمومی (شناخت) به تنهایی برای تببین موفقیت كافی نیست و یک دلیل برای این ادعا این است كه هوش هیجانی در مقایسه با سازه و بهره هوشی پیش بینی  كننده بهتری برای موفقیت در زندگی اجتماعی است (گلمن، 1995، به نقل از پارسا، 1380) و پژوهشگران (برای مثال مایر و سالوی، 2001) بر این باورند كه توانایی‌های سازنده هوش هیجانی – درك هیجانات تنظیم حالات عاطفی و استفاده از آگاهی هیجانی، سلامت روانی و انطباق شناختی مرتبط هستند. هوش هیجانی مفهومی است كه ریشه در كارهای ثرندایک و گاردنر دارد (سیاروچی، 2003، به نقل از نوری 1383).

پایان نامه : ژئوپلیتیک آسیای مرکزی و علائق ایالات متحده آمریکا و روسیه (با تاکید بر چالش های محتمل بر جمهوری اسلامی ایران)

                                                                                                                                                با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه پایانی قرن بیستم، جهان شاهد تغییرات شگرف در نقشه جغرافیای  سیاسی خود بود؛ تغییراتی اساسی که به دلیل داشتن شرایطی خاص، توجّه کشورهای بسیاری را با خود معطوف ساخت و زمینه ساز رقابت هایی ژئوپلیتیکی جدیدی در حوزه کشورهای تازه استقلال یافته شد. علّت آن، این بود که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای چندی بر روی نقشه جهان پدیدار شد که به دلیل داشتن امتیازات منحصربفرد، می توانستند برای همسایگان خود هم چالش آفرین و هم سودمند باشند.                                                                                                       آنچه که به طور مشخص از کشورهای استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران مورد توجّه قرار دارد، جمهوری هایی تازه تاسیس در ورای دو سوی مرزهای شمال خاوری و شمال باختری جمهوری اسلامی ایران در دو منطقه قفقاز[1] و منطقه آسیای مرکزی[2] است. آنچه از این دو منطقه در این پایان نامه مورد تاکید قرار دارد، “منطقه آسیای مرکزی” به عنوان سرزمین پهناوری در غرب قاره آسیا است. آسیای مرکزی معمولاً در برگیرنده کشورهای ازبکستان، تاجیکستان،ترکمنستا       – ن، قزاقستان، قرقیزستان است. البته برای مشخص تر کردن این منطقه باید افغانستان، شمال شرق ایران (خراسان)، و همچنین قسمت سین کیانگ (ترکستان شرقی قدیم) در غرب چین و جنوب سیبری در روسیه را نیز به جزء سرزمینی آسیای مرکزی افزود. به هر حال، این منطقه به دلیل وسعت زیاد سرزمینی، تعداد قابل توجّه جمعیّت و اهمیّت ژئواکونومیکی ویژه ای که نسبت به منطقه قفقاز دارد. از این رو، موضوعیت مکانی این پژوهش را تشکیل می دهد.                                                                                                                                        آنچه در مطالعات جغرافیایی – سیاسی این حوزه بسیار مورد توجّه قرار دارد و موضوعیّت ژئوپلیتیک پژوهش حاضر را به خود اختصاص داده است، آن است که با وجود به استقلال کشورهای آسیای مرکزی، این کشورها شاهد حضور، نقش آفرینی و اثرگذاری کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای همچو         – ن ایالات متحده آمریکا، روسیه، ترکیه، چین و … تحت عنوان “بازی بزرگ جدید”، در منطقه شان هستند که هر یک در پی دستیابی به اهداف ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، ژئواستراتژیک خود در منطقه آسیای مرکزی، دست به فعالیّت های گسترده ای زده اند. از دیدگاه ژئوپلیتیکی قابل توجّه است که آسیای مركزی به عنوان بخش جنوبی از تئوری هارتلند مکیندر با شرایط و ویژگیهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی همراه بوده است. از این لحاظ، با شکل گیری کشورهای آسیای مرکزی در دهه پایانی قرن بیستم عموماً و سال های آغازین قرن بیست و یكم خصوصاً، این منطقه از نگاه کشورهای منطقه ای همچون چین، روسیه و کشورهای فرامنطقه ای مانند آمریكا، جایگاه ارزشمند یافته است و هر یک از آنها سعی می کنند تا برای نقش آفرینی هر چه بیشتر و با ایجاد تسلّط بیشتری بر منطقه، جایگاه والاتری را برای خود فراهم آورنده و در نتیجه بتوانند به اهداف خود در این منطقه دست یابند.                                                                                               اکنون از این شرایط با عنوان بازی بزرگ جدید[3] در این منطقه نام برده می شود كه آغاز آن را می توان از زمان استقلال کشورهای آسیای مرکزی و از دهه 1990 دانست که تا زمان انجام این پژوهش نیز ادامه داشته است. البته با توجّه به زمینه های اهداف و شرایط حضور هر یک در این منطقه، به نظر می رسد که همچنان این رقابت میان این کشورها ادامه داشته باشد؛ این حالی است که جمهوری اسلامی ایران به دلیل ویژگی های ارزشمند ژئوپلیتیکی خود بویژه در مورد موقعیت ژئوپلیتیکی خود در ارتباط با کشورهای آسیای مرکزی، دوره زمانی طولانی مشترک تاریخی و ویژگی های مشترک فرهنگی و دینی با این کشورها، از همان ابتدای استقلال این کشورها ضمن به رسمیّت شناختن آنها به برقراری سعی در برقراری ارتباطات و مناسبات خوب در جنبه های مختلف و همچنین بهبود نارسایی جغرافیایی آنها (به دلیل محصور بودن در خشکی و فقدان دسترسی به دریاهای آزاد) داشته است تا از این طریق بتواند از چهره مناسبی در میان کشورهای آسیای مرکزی برخوردار باشد.                                                                                                                                       پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جاذبه های ژئوپلیتیک و

دانلود مقاله و پایان نامه

 ژئواکونومیک منطقه، قدرتها و بازیگران منطقه دیگری را نیز به این منطقه جلب کرد. بازیگران منطقه ای که در حاشیه و همجوار با آسیای مرکزی قرار داشتند، همانند ایران، روسیه، و چین، علاوه بر هدف توسعه و نفوذ خود در منطقه، دارای بعضی نگرانی های امنیّتی نیز بودند و بخشی از نقش آفرینی این کشورها متوجه کسب توانایی بازدارنده تهدیدات در آسیای مرکزی بود، در حالی که حضور ترکیه در منطقه تنها با هدف کسب منابع و توسعه صورت گرفت (داداندیش، 1386: 82). بنابراین، از دیدگاه ژئوپولیتیک اصطلاح بازی بزرگ جدید را می توان برای برخورد‌های قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای در منطقه آسیای مرکزی به كار برد. این رویداد که بر خلاف جریان بازی بزرگ که در قرن نوزدهم بین دو كشور روسیه و انگلستان شکل گرفت، باید بین بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای (مشخصاً ایالات متحده آمریکا و روسیه) دانست که هر یک در پی دستیابی به اهداف و منافع خود در این منطقه هستند. علل اصلی توجه و حضور ایالات متحده آمریکا در این منطقه را می توان در علل مختلفی جستجو کرد که از میان آنها می توان به این زمینه ها اشاره کرد: جلوگیری از احیای نفوذ تاریخی روسیه بر منطقه آسیای مرکزی، ممانعت از روابط گرم کشورهای این منطقه با جمهوری اسلامی ایران که دارای پیوندهای عمیق فرهنگی و تاریخی با ایران هستند، نقش استراتژیک این منطقه به منظور منطقه بالقوه برای پشتیبانی نظامی از حضور ایالات متحده در جنگ افغانستان و همچنین کنترل بر منابع سرشار انرژی که در این منطقه وجود دارد. از این روی، پس از فروپاشی شوروی سابق، ایالات متحده در این منطقه حضور یافت؛ در حالی که کشورهای منطقه آسیای مرکزی تا قبل از به استقلال رسیدن، جزئی از کشور روسیه و قبل تر از آن جزئی از ممالک محروسیه قاجار محسوب می شدند.                                                                                                                         امروزه روسیه هم به آسیای مرکزی پس از دو دهه از فروپاشی شوروی با حسّاسیت ویژه ای توجّه دارد. با توجّه به تلاش رقیبان بین المللی عمده نظیر ایالات متحده آمریکا، روسیه که این منطقه را خارج نزدیک خود قلمداد می کند و تلاش می کند تا همچنان نقش نخست را در این منطقه داشته باشد. در این ارتباط، مهم ترین هدف استراتژیک آنها در آسیای مرکزی این است که این منطقه برای آنها اهمیت امنیّتی دارد و این کشورها را عمق استراتژیک خود می‌دانند و معتقد هستند که برای اینکه مرزهای این کشور، مرزهای امنی باشند باید حضور مستمری در این منطقه داشته باشد. از این رو، حضور قدرتی دیگر را در منطقه بر نمی تابد؛ یعنی برای روسیه حضور و نفوذ قدرت‌های رقیب در منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است که بر خود لازم می‌داند که حضور گسترده‌ای در آسیای مرکزی داشته باشند تا از تهدیدها بر ضد امنیّت ملّی خود جلوگیری کنند. گذشته از این در حوزه اقتصادی و مهم‌تر از همه در بحث انرژی، روسیه به دنبال آن است که سیطره خود را بر مساله انرژی در منطقه حفظ کند و کنترل امور در این زمینه را مانند مسیر ترانزیت به خارج از منطقه در اختیار داشته باشد.

 

از این رو، در این پژوهش ضمن بررسی وضعیت جغرافیای سیاسی تک تک کشورهای آسیای مرکزی، زمینه های ژئوپلیتیکی حضور هر یک از کشورهای ایالات متحده آمریکا و روسیه در آسیای مرکزی و اهداف آنها از نقش آفرینی در این منطقه برشمرده و بررسی می شود و چالشهای احتمالی ناشی از این حضور این دو کشور را در آسیای مرکزی بر جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار می دهد.

 

  1    ضرورت تحقیق

 

کشور جمهوری اسلامی ایران از جمله معدود کشورهای جهان است که به علت همسایگی با 15 کشور و دارا بودن ذخایر عظیم نفت و گاز در جناح شمال و جنوب و همچنین تسلط بر تنگه راهبردی هرمز دارای موقعیت ژئوپلیتیکی خاصی است. علاوه بر آن، قرار داشتن مناطق استراتژیک و راهبردی همچون خاورمیانه، خلیج فارس، قفقاز و … در جوار این کشور بر این اهمیت می افزاید. علاوه بر این، همسایگی با منطقه حساس و راهبردی آسیای مرکزی، به عنوان قسمت جنوبی هارتلند – که در قرن بیستم نقش بسیار مهمی در مناسبات ژئوپلیتیکی و رقابت های قدرتی میان کشورها داشته است – می تواند بر افزایش اهمیت جایگاه ژئوپلیتیکی کشور جمهوری اسلامی ایران بیفزاید. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و شکل گیری پنج جمهوری قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان توجه کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای چون روسیه، ترکیه، ایالات متحده آمریکا، چین به حوزه آسیای مرکزی، به عنوان این منطقه که دارای اهمیّت ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک است و به عنوان همسایه جمهوری اسلامی ایران، معطوف شد که در این بین دو کشور حضور دو کشور ایالات متحده آمریکا و روسیه به دلیل اثرگذاری بیشتر بر منطقه، اهمیّت بیشتری هستند. زمینه های برخورد منافع این دو کشور در این منطقه مهم به عنوان منطقه ای که در همجواری جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، می تواند برای جمهوری اسلامی ایران که از همان زمان استقلال کشورهای این حوزه دارای روابط دوجانبه مناسبی با یکدیگر هستند، می تواند برای کشورمان فوق العاده با اهمیّت باشد. از این رو، مطالعات ژئوپلیتیکی حضور دو کشور مذکور در آسیای مرکزی و چالش های احتمالی آن بر جمهوری اسلامی ایران، مانند کاهش وجهه و در نتیجه نفوذ جمهوری اسلامی ایران و چالش های مرزی علیه مرزهای شمال خاوری خاوری در استان گلستان می تواند بسیار حائز اهمیّت باشد. بر این اساس می توان گفت که این منطقه از دید ژئوپلیتیکی دارای اهمیّت بسزایی در جهت گیری جمهوری اسلامی ایران دارد.

 

با توجّه به این رویکرد، در این پژوهش، علاوه بر بررسی زمینه های حضور و اثرگذاری این دو کشور، اثرات حضور این کشورها بر منطقه بر جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار می گیرد؛ بویژه آنکه از یک سو کشورهای منطقه آسیای مرکزی به مقدار قابل توجهی، دارای همبستگی های تاریخی، فرهنگی و قومی و همچنین گستره ژرف آداب و رسوم مشترک با کشور جمهوری اسلامی ایران هستند.

دانلود پایان نامه ارشد : اثر قیمتی معاملات بلوک در بورس اوراق بهادار تهران

نیل به رشد اقتصادی و بالا بردن میل به سرمایه گذاری هنگامی تسریع می گردد که کشورها دارای بازارهای سرمایه فعال و قابل اعتماد باشند. معمولا کشورهایی که از نظر اقتصادی توانمند بوده و ساختار اقتصادی تکامل یافته ای دارند عموماً دارای بازارهای مالی متنوع و کارآمد فراوانی هستند. یکی از مهمترین بازارهای سرمایه بورس اوراق بهادار است. بورس اوراق بهادار در کشورهایی که سعی در تقویت بنیه اقتصادی خود دارند نقش بسیار مهمی را برعهده دارد. وجود بازارهای فعال همواره سرمایه گذاران متعددی را به تکاپو واداشته است و جریان سرمایه و منابع مالی را به بخش های مولد تسریع کرده است. کشورهایی که دارای بورس های سازمان یافته و فعال می باشند توانسته اند سرمایه گذاران زیادی را به سوی این بازارهای سازمان یافته جلب کنند به گونه ای که مثلا در کشور ایالات متحده بیش از 50% مردم سهامداران شرکتهای مختلفی هستند. سرمایه گذارانی که در بورس ها سرمایه گذاری می کنند معمولا در تلاش هستند تا با بهره گرفتن از اطلاعات موجود و تحلیل بازار و با اتخاذ تصمیم ها و سیاست های خاص در مقاطع زمانی متفاوت حداکثر استفاده را از این بازارها بعمل آورند و با حداقل ریسک ممکن حداکثر بازدهی را کسب نمایند. بر همین اساس کسانی که در سهام عادی شرکتها سرمایه گذاری می کنند سعی دارند تا بتوانند بگونه ای قیمت سهام شرکتها را قبل از تحقیق آنها پیش بینی نموده و با بهره گرفتن از این مهارت

پایان نامه

 منافع خود را افزایش دهند. از آنجا که یکی از عوامل مهم در موفقیت افراد خصوصا مدیران و سرمایه گذاران برنامه ریزی می باشد، لذا برنامه ریزی صحیح و پیش بینی آنچه که احتمالا در آینده به وقوع خواهد پیوست بسیار حائز اهمیت است. بررسی ها نشان می دهد در بازارهای سرمایه ای که از کارایی نسبی برخوردار هستند می توان با تحلیل متغیرهای مهم به نتایج خوبی در خصوص چگونگی روند قیمتها و پیش بینی قیمت سهام شرکتها دست یافت.

 
 

 

  • بیان مساله پژوهش

در  بازار کارا، قیمت در پاسخ به ورود اطلاعات اساسی جدید تغییر می کند. از این طریق، معامله گران و سازندگان بازار عقاید خود را درباره ارزش واقعی قیمت در پاسخ به اطلاعات معامله به روز رسانی می کنند. از این رو معاملات خود می توانند اطلاعات را به معامله گران انتقال دهند. معاملات بزرگ بطور مستقیم ظرفیت حرکت دادن قیمت ها طی معاملات را دارند. تصمیمات تجاری دیگر شرکت کنندگان بازار که ممکن است اقدامات آغازگران معاملات باشند نیز بطور غیر مستقیم تاثیر گذار است. اثر قیمتی به ارتباط بین دریافت دستور خرید یا فروش و تغییر قیمت متعاقب آن اشاره دارد. اینکه معامله خرید باید قیمت را به سمت بالا سوق دهد در نگاه اول واضح است. اما این یک واقعیت برای تجار است که اثر قیمتی برای آنان به مثابه یک هزینه است و  معامله دوم خرید آنان بخاطر تاثیر خود آنها در بازار بطور متوسط گران تر از اولی است (و همچنین این تاثیر برای فروش بصورت بالعکس است).
نظارت و کنترل اثر قیمتی یکی از پویاترین حوزه های پژوهشی در شرکت های تجاری بوده و به سرعت در حال گسترش است. اثر قیمتی معاملات بلوک بطور گسترده در مطالعات مورد توجه قرار گرفته است و بطور معمول به دو جزء دائمی و موقت طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شده است. جزء دائمی تغییرات قیمت با توجه به محتوای اطلاعات معامله است. در حالیکه اثر قیمتی موقت، تغییر قیمت به دلیل اختلاف های بازار مانند اثر نقد شوندگی و عدم تعادل بین عرضه و تقاضا است. لذا بررسی اثرات معاملات بلوک می تواند در درک چگونگی پاسخ بازار مفید واقع شود. تمرکز این مطالعه بر تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر اثر قیمتی معاملات بلوک در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که بر اساس بررسیهای به عمل آمده تا کنون تحقیقی در این زمینه در ایران انجام نشده است.

دانلود پایان نامه:بررسی رابطه توانمندی روان شناختی وكیفیت زندگی كاری با رضایت شغلی اساتید دانشگاه ازاد اسلامی واحد بندرعباس

توانمند سازی منابع انسانی، به عنوان یک رویکرد نوین انگیزشی درونی شغل، به معنی آزاد کردن نیروهای درونی کارکنان و فراهم کردن بستر ها و به وجود آوردن فرصت ها برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و شایستگی های افراد می باشد. توانمند سازی با تغییر در باورها، افکار و طرز تلقی های کارکنان شروع می شود، به این معنی که آنان باید به این باور برسند که توانایی و شایستگی لازم برای انجام وظایف را به طور موفقیت آمیز داشته و احساس کنند که آزادی عمل و استقلال در انجام فعالیت ها را دارند، باور داشته باشند که توانایی تاثیر گذاری و کنترل بر نتایج شغلی را دارند، احساس کنند که اهداف شغلی معنی داری و ارزشمندی را دنبال می کنند و باور داشته باشند که با آنان صادقانه و منصفانه رفتار می شود.احساس توانمندی، بحث نسبتا جدیدی است که تاثیر بسزایی در عملکرد کارکنان سازمان دارد؛ چنانچه افراد احساس توانمندی کنند، منافع سازمانی و فردی متعددی از قبیل خلاقیت، انعطاف پذیری، حل مسئله عملکرد شغلی با کیفیت بالا، رضایت شغلی، سلامت و بهداشت روانی را در بر خواهد داشت. علاوه بر این افراد توانمند، خود کنترل و خود تنظیم هستند. آن ها به آسانی قبول مسئولیت  می کنند و دیدگاه مثبتی درباره خود، دیگران و محیط دارند و به زندگی شغلی خوش بین هستند و اساسا دیگران را به عنوان همکار و شریک می بینند نه رقیب. هنگامی که تضاد یا مشکلی در موقعیت شغلی اتفاق می افتد، به جای بی تفاوت بودن و مشکل را به گردن دیگران انداختن، در جستجوی راه حل برای آن هستند. آن ها انتقاد پذیرند و دائما در حال یادگیری هستند(قربانی زاده و خالقی نیا، 1388).کیفیت زندگی کاری به عنوان بخش مهمی از تجربیات کارکنان در محیط کار از سال ۱۹۷۰ وارد ادبیات شد و در طول چند دهه ای که از پیدایش آن مفهوم می گذرد، از آن به عنوان یک متغیر که بتواند رضایت مندی کارکنان را تأمین کند یاد شده‌است و عمدتا در پاسخ به کمبود نیروی کار و مشکل جذب کارکنان جوان در کارهای دفتری و تولیدی عادی شکل گرفت. بنابراین دهه ی ۱۹۸۰ کیفیت زندگی کاری مجددا به طور عمده مورد توجه قرار گرفت و افراد   می کوشیدند درک کنند که کیفیت زندگی کاری واقعا و دقیقا چیست و مفاهیم آن چگونه می تواند به منظور بهبود سازمان‌های آن‌ ها مورد استفاده قرار گیرد (لاولر، ۱۹۸۳).

 

هدف این تحقیق بررسی رابطه توانمندی روان شناختی وكیفیت زندگی كاری با رضایت شغلی اساتید دانشگاه ازاد اسلامی واحد بندرعباس می باشد.

 

1-2-بیان مسئله:

 

دانشگاه  دارای نظام هنجاری خاص روانی ا ست این هنجارهای درونی که جزءویژگیهای جهانی محیط های علمی است سبب می شود تازندگی دانشگاهی وبه تبع آن زندگی اساتید دانشگاه از وی‍‍ژگیهای هنجاری برخوردار شود هرچه این نظام هنجاری وکیفیت زندگی علمی اساتید تقویت شود کارکردهای دانشگاه توسعه می یابد وبرعکس با ضعیف شدن هنجارها وپایین آمدن کیفیت زندگی دانشگاه در معرض افول کارکردی قرارمی گیرد (فراستخواه ،2008) توجه به کیفیت زندگی کاری وایفای نقش فعال از سوی کارکنان درتصمیمات مرتبط با شرایط کاری با هدف بالابردن رضایت آنها در زمینه توسعه وبهبود بهره وری کارکنان صورت گرفته وعمدتا نیز در حوزه صنعت بودکه بعدا به

پایان نامه

 سایر حوزه های فعالیت از جمله حوزه فعالیتهای علمی کشانده شدابعاد مختلف این مفهوم ذهنی که با تحقق خویشتن، کنترل نفس، رضایت شغلی، کیفیت زندگی فردی وابعاد اجتماعی، انسانی وتعامل یک حرفه یا شغل سروکار دارد اگرچه در سازمان های مختلف مفاهیم متنوعی دارداما از یک مخرج مشترک یعنی شان ومقام ومرتبه انسانی برخوردار است(متال،دیویس[2]، 2008)

 

در دانشگاه های ایران استخدام رسمی وامنیت شغلی با توجه به سیر طولانی جایابی اعضاءهیت علمی،اختصاص بورس دریافت اعلام نیاز وموضوعاتی از این قبیل به موضوعی تنش زا تبدیل شده است حجم کاری،ساعات تدریس اساتید در مواردی مانع فعالیت انهادر سایرحوزه هایی نظیر پژوهش وارئه خدمات شده است موضوع ازاد علمی در دانشگاه های ایران به دلیل پذیرش حدودثغور وتعاریفی که مدیران ارشد از آن ارائه می کنند موضوع چالش برانگیز است پژوهشی که میرکمالی ونارنجی در خصوص کیفیت زندگی کاری آنها درسطح نسبتا نامطلوب قراردارد علارغم اینکه رضایت شغلی آنها در سطح نسبتا بالایی گزارش شد(میرکمالی،نارنجی ثانی ،2009 )

 

منابع انسانی همواره به عنوان یکی از مهمترین استراتژیهای بهبود وتوسعه در سازمان ها به شمار می روند در دهه اخیر توجه به منابع انسانی به عنوان رویکرد جدید در سازمانها مدنظر قرارگرفته است سازمان های عصر حاضر پایگاه راهبردی به منابع انسانی آن را به عنوان دارایی هوشمند وارزشمند در نظر دارند وپیش از پیش به ارتقای کیفیت زندگی ورضایت شغلی کارکنان توجه دارند، بهبود کیفیت زندگی کاری اعضای هیت علمی مستلزم اهتمام مدیریت سازمان به تدوین استراتژی های منابع انسانی واقداماتی است که براین اساس استفاده مطلوب از منابع انسانی متکی به تدوین استراتژی منابع انسانی واقداماتی است که برای رضایت جسم وروح وحفظ کرامت انسانی کارکنان به عمل می ایداقداماتی که شامل امکانات رفاهی، درمانی، امنیت شغلی، طراحی شغل، اهمیت شغلی، توسعه وپیشرفت شغلی آموزش وبهسازی ومواردی از این قبیل می شود ودر مجموع با عنوان کیفیت زندگی کاری وزندگی شخصی خود تعامل بر قرار می کند(2006/176)

 

توانمندی به معنای اعطای قدرت،  مشارکت در تصمیم گیری ، دریافت اطلاعات مناسب، استقلال عمل، خلاقیت و نوآوری در کار، داشتن دانش مهارتهای لازم ومسئولیت پذیری می باشدکه در دوسطح فردی وسازمانی اعمال می شود.

 

فرایند توانمند سازی روان شناختی در سطح فردی به معنای فراهم آوردن فرصتهایی جهت کار با دیگران، یادگیری مهارتهای تصمیم گیری و مدیریت منابع وتوانمندسازی کارکنان است، توانمند سازی به عنوان یک فن مدیریتی در واکنش به نیاز کسب وکار در سازمان های جهانی به کار گرفته می شودودر حرکت به سمت نتیجه محوری یکی از استراتژی های بر جسته مدیریت در همه سازمانها می باشد توانمند سازی کارکنان بررضایت شغلی، حس تعهد، مسئولیت پذیری، بهره وری وکیفیت ارائه خدمات تاثیرمثبت دارد . مفهوم توانمندسازی به معنی آماده سازی نیروی کار با وجه بالایی از انعطاف پذیری و آزادی در تصمیم گیری سازمانی است. توانمندی روان شناختی یک فرایند مستمراست ودر استقرارواجرا نیازمند ایجاد هماهنگی باسیستم و از مهمترین ابعاد لازم در ایجاد توانمندی فرهنگ سازمانی است وایجاد فرهنگ سازمانی توانمند نیاز به منابع انسانی است. کاسیو کیفیت زندگی کاری را ادراک کارکنان از)فیزیکی جسمی، بهداشت فیزیکی ،جسمی وروانی(ذهنی) خود در محیط کار تعریف کرده وعوامل آن را بدین شرح برشمرده است. مشارکت کارکنان، توسعه شغلی، حس تعارض، ارتباط ،سلامت، امنیت شغلی، جبران برابر ومحیط  امن وافتخار آمیز(میرکمالی ،2005)و(والتون[3]،1993)و نیز کیفیت زندگی کاری را عکس العمل کارکنان در برابر کار به ویژه پیامد های ضروری آن در ارضای نیازهای شغلی،سلامت روحی تعریف می کند،با بهره گرفتن از این تعریف کیفیت زندگی کاری بر پیامد های شخصی،با تجربه کاری و چگونگی بهبود کار به منظور رفع نیازهای فرد تاکید دارد رضایت شغلی به مجموع تمایلات یا احساسات مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند اطلاق می شود یعنی هر چه فرد رضایت شغلی بالایی داشته باشد به میزان زیادی شغل خود را دوست داشته واز طریق آن نیازهای خود را ارضا نموده ودر نتیجه احساسات مثبتی نسبت به آن خواهد داشت رضایت شغلی همچنین به تصور وبرداشت هر فرد از کار خود و نوع احساسات ونگرش های مثبت افراد در خصوص شغل خود نیز تعریف شده است رضایت شغلی نه تنها یکی از عوامل مهم انگیزشی در تدریس اساتید ومعلمان  می باشد ،بلکه یکی از نشانگرهایی است که اساتید با رفتار خود آن را به دانشجویان و فراگیران نیز منتقل کرده وبنابراین اهمیت آن به وضوح معین است. رضایت شغلی در ساده ترین بیان عبارت است از احساس عاطفی مفید و مثبتی که پس از انجام کار در فرد حاصل می گردد. البته رضایت شغلی یک عامل مجرد و تنها نیست بلکه ارتباطی بینابین و پیچیده ای از وظایف شغلی، مسئولیت پذیری، کنش و واکنش ها انگیزه ها، تشویق ها و گروه هاست رضایت شغلی نقش بسیار اساسی در عملکرد اساتید دارد وعدم توجه به رضایت آنان موجب توقف رکود نسبی، تحلیل ونزول تدریجی خواهد شد.

 

[1]

 

 Matil & Dapuis

 

– Waltion

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد:بررسی رابطه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی وباورهای انگیزشی با پیشرفت تحصیلی دانش ­آموزان سوم متوسطه ناحیه 2 شهر بندرعباس در سال تحصیلی 92-91

یکی از نیازهای سطح بالای انسان، میل به دانستن، فهمیدن، یادگیری و آموختن است، سال‌های متمادی است که پژوهشگران تعلیم و تربیت و روان­شناسان اجتماعی مطالعات فراوانی در مورد عوامل موثر بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش ­آموزان انجام داده­اند. پیشرفت تحصیلی موضوعی است که به خصوص در حال حاضر مورد توجه تمامی کشورهای جهان بوده است و هر ساله مقدار زیادی از بودجه جوامع صرف تحصیل کودکان و نوجوانان می­ شود (اعظمی رضائی نسب، 1389).

 

آنچه برای محققان تعلیم و تربیت مهم است این است که چه عواملی بر این انگیزه­ مهم انسان یعنی یادگیری تاثیر اساسی می­گذارد. در دو دهه اخیر کارشناسان تعلیم و تربیت به مقوله­های شناخت و انگیزش توجه بیشتری کرده ­اند. شناخت در برگیرنده­ی پاره­ای از توانایی­ها و اعمال ذهنی از قبیل دانش، درک کردن، تشخیص دادن و تفکر است و انگیزش با مسائلی از قبیل هیجان، نگرش و ارزش­گذاری ارتباط دارد. (جعفری، 1388).

 

براساس نظریه­ های جدید مانند یادگیری خود تنظیمی، مولفه­های شناخت و انگیزش به صورت یک مجموعه­ی در هم تنیده و مربوط به هم در نظر گرفته می­ شود. چهارچوب این نظریه بر این اساس استوار است که دانش ­آموزان چگونه از نظر فراشناختی، انگیزشی و رفتاری، یادگیری خود را سامان می­بخشند (زیمرمن[1] و پونز[2]، 1990).

 

پژوهش حاضر نیز در همین راستا به دنبال شناسایی عوامل شناختی و انگیزشی موثر بر پیشرفت تحصیلی است.

 

 

 

1-2- بیان مساله

 

پیشرفت تحصیلی و عوامل موثر بر آن­ سال­ها است که مورد توجه متخصصان آموزش و پرورش قرار گرفته است، عوامل زیادی وجود دارد که با پیشرفت تحصیلی مرتبط می­باشند که از آن جمله می­توان به راهبردهای خود تنظیمی و باورهای انگیزشی اشاره کرد. نگرش هر فرد درباره خود می ­تواند زمینه موفقیت تحصیلی و اجتماعی او را فراهم کند و هم زمان نیز به وسیله آن متاثر شود. هم چنین بین نگرش و یادگیری تعامل وجود دارد، یادگیری می ­تواند بر نگرش­ها و نگرش­ها می ­تواند بر روی یادگیری اثرگذار باشند (اعظمی رضائی نسب، 1389).

 

برای محققان تعلیم و تربیت مهم این است که چه عواملی بر انگیزه و نگرش انسان تاثیر اساسی می­گذارد. چرا بعضی از دانش ­آموزان مشتاقانه به تکالیف آموزشگاهی روی می­آورند و در انجام تکالیف محوله از خود سخت­کوشی نشان می­دهند. حال آن که تلاش برخی تنها برای اجتناب از شکست است. (امینی زرار، 1387).

 

در طی سالیان گذشته تغییر قابل توجهی در مطالعه انگیزش رخ داده است که این تغییر منجر به درک روشن­تر مفهوم انگیزش و یافته­ های قابل تکرار مرتبط با تعلیم وتربیت گردیده است.

 

شناخت و عاطفه به عنوان دو مولفه­ی اساسی یادگیری همواره از طرف روان­شناسان تربیتی و مربیان مورد تاکید قرار گرفته است و شناخت در برگیرنده­ی پاره­ای از توانایی­ها و اعمال ذهنی از قبیل دانش، درک کردن، تشخیص دادن، تفکر، قضاوت و استدلال می­باشد. عاطفه بیشتر با مسائلی از قبیل انگیزش، هیجان، نگرش، ارزش­گذاری و نظایر این­ها در ارتباط می­باشد.

پایان نامه

 

 

براساس نظریه­ های جدید مانند یادگیری خود تنظیمی، مولفه­های شناخت و انگیزش به صورت یک مجموعه در هم تنیده و مربوط به هم در نظر گرفته می­ شود. چهارچوب این نظریه­ها بر این استوار است که دانش ­آموزان چگونه از نظر فراشناختی، انگیزشی و رفتاری، یادگیری خود را سامان می­بخشند (زیمرمن، مارتینز[3] و پونز، 1990).

 

اکثر الگوهای نظری انگیزشی پیشرفت[4]، باورهای افراد را عمده­ترین و اصلی­ترین تعیین­گرهای رفتار پیشرفت می­دانند. در واقع مفروضه­ی همه این نظریه­ها آن است که انتظارات افراد برای موفقیت و ادراک آن­ها از توانایی انجام تکالیف مختلف نقش عمده­ای در انگیزش و رفتار دارد. (دوئک ولگیت[5]، 1988 ؛ اعظمی رضائی نسب، 1389).

 

انگیزش را به بیان ساده جهت و شدت تلاش فرد تعریف کرده ­اند، منظور از جهت تلاش، روشی  است که در آن فرد قصد دست­یابی به موقعیت­های خاصی را دارد، و منظور از شدت تلاش مقدار کوششی است که از فرد سر می­زند. البته این نوع انگیزش در تمامی فعالیت­های انسانی به چشم می­خورد ولی تعبیر آن بستگی به شرایط ویژه خود دارد (اسلاوین[6]، 1385 ؛ فتاحی ، 1389)

 

انسان­ها برای دست­یابی به اهداف، نیازها و غرایز خود، انگیزش لازم را کسب می­نمایند. در خصوص جویندگان علم، انگیزه پیشرفت تحصیلی، از اهمیت خاصی برخوردار است.( یوسفی، قاسمی، فیروزنیا، 1388).

 

سازه انگیزش پیشرفت تحصیلی به رفتارهایی که به یادگیری و پیشرفت در مدرسه مربوط است اطلاق می­ شود. (عابدی، عریضی، سبحانی­نژاد، 1384).

 

باتل[7](بهرامی و رضوان، 1385) معتقد است که انگیزش پیشرفت تحصیلی عبارت است از گرایش همه جانبه به ارزیابی عملکرد خود با توجه به عالی­ترین معیارها، تلاش برای موفقیت در عملکرد و برخورداری از لذتی که با موفقیت در عملکرد همراه است. با این انگیزه  افراد، تحرک لازم را برای به پایان رساندن موفقیت­آمیز یک تکلیف، رسیدن به هدف یا دست­یابی به درجه معینی از شایستگی در کار خود دنبال می­ کنند تا بالاخره بتوانند موفقیت لازم را در امر یادگیری و پیشرفت تحصیلی کسب نمایند. (فتاحی، 1389).

 

بنابراین می­توان گفت انگیزش با چراها و علل رفتار ارتباطی دارد. نظریه­ های مربوط به انگیزش غالباً بر این فرض استوارند که هیچ عمل یا رفتاری، تصادفی نیست و برای هر رفتاری که انجام می­دهیم دلیلی وجود دارد. فروید[8] معتقد است که اگر چه دلایل یا انگیزه­های برای رفتار وجود دارد ولی ممکن است ما از علت و چرایی رفتارهایمان آگاه نباشیم. میزان برانگیختگی ما به نیازهای درونی ما، پیامدها و نتایج بالقوه آن رفتار، و پیش ­بینی شخصی ما درباره این که رفتارمان با چه احتمالی به نتایج موردنظر خواهد انجامید، بستگی دارد. (همان منبع).

 

انگیزش تنها عامل کلی و مولد رفتار به حساب نمی ­آید بلکه در یادگیری نقش مهمی دارد. انگیزش یک پیش نیاز برای یادگیری در دانش ­آموزان به حساب می ­آید و تاثیر آن بر آموزش و یادگیری بدیهی است (پوراسلامی، شیرازی، 1380).

 

یکی از متغیرهایی که با انگیزش پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی ارتباط دارد یادگیری خود تنظیمی است. خودتنظیمی سازه­ای است که از دهه­ 1967 از سوی بندورا[9] مطرح شد.

 

بندورا (1986) خود تنظیمی را این گونه تعریف می­ کند «توانایی شروع کردن و دست کشیدن از فعالیت­های مطابق با مقتضیات، موقعیت­های اجتماعی و آموزش و توانایی به تعویق انداختن انجام کارها با هدف دلخواه» یکی از نظریه پردازنی که در گسترش نظریه خود تنظیمی تاثیر به سزایی داشته زیمرمن بوده است.

 

نظر زیمرمن (گاردنر[10]، 2009) خود تنظیمی را این گونه تعریف می­ کند: خودتنظیمی به تفکرات، احساسات و اعمال خود تولیدی گفته می­ شود که برنامه ­ریزی می­شوند و به صورت دوره­ای برای دست­یابی به اهداف شخصی اتخاد می­شوند. بندورا (پیرحسینلو، 1382) معتقد است، انسان­ها دارای نوعی نظام خود[11] هستند و نیروی خودتنظیمی دارند چنان چه توسط  این خودتنظیمی می­توانید بر افکار، احساسات و رفتارهای خود کنترل داشته و بر سرنوشت خود نقش تعیین کننده ­ای ایفا کنند.

 

بندورا یادگیری خودتنظیمی را علت متقابل بین سه فرایند تاثیرگذار محیطی، رفتاری و شخصی فرض می­ کند پینتریج و شانک[12] (1990).

 

یادگیرندگان خودتنظیم، یادگیری را فرایندی منظم و کنترل شدنی می­دانند و در قبال پیشرفت شخصی خود، مسئولیت بیشتری می­پذیرند. آنان خود را صاحب اختیار و اراده، خودبسنده و دارای انگیزه می­دانند. بدین ترتیب، یادگیرنده به طور ارادی به درگیر شدن در یادگیری تمایل دارد. زمانی که رفتارها واقعاً خود تنظیم­اند افراد آن­ها را با رضایت کامل و بدون تعارض انجام می­دهند. لذا در این تحقیق به بررسی رابطه راهبردهای خود تنظیمی و باورهای انگیزشی بر پیشرفت تحصیلی می ­پردازد.

 

[1] . Zimmerman

 

[2] . Ponz

 

[3]  Martinz

 

[4]  Dweck & leggeit

 

[5]  Motivation Achievement

 

[6]  Eslavin

 

[7]  Batel

 

[8] . Feruid

 

[9]. Bandora

 

[10] .Gardner

 

[11]. Self system

 

[12].  Pintrich & Schunk

 
مداحی های محرم