ابتدا در این فصل به معرفی علایم ترافیکی وسیستمی که علایم ترافیکی را شناسایی کند، می پردازیم وسپس کارهایی که برای شناسایی صحیح علامت لازم است ،مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ درنهایت هم ساختار این پایان نامه را توضیح میدهیم.
1-1-دلایل احساس نیاز به سیستم شناسایی علایم ترافیکی
تمایل انسانها به آسایش هرچه بیشتر و حمل و نقل آسان، سبب ایجاد وسایل نقلیه زمینی گردیده است. با رشد جمعیت، هر روزه به تعداد وسایل نقلیهای كه در خیابانها وجادهها تردد میكنند افزوده میشود. با توجه به این تعداد بیشمار وسایل نقلیه، نیاز به كنترل آنها به منظور جلوگیری از تصادفات تا حد ممكن و در نتیجه كاهش تلفات جانی و مالی فراوان كاملاً احساس میشود. بخش عمدهای از وظیفه كنترل و هدایت وسایل نقلیه در خیابانها و جادهها توسط علائم راهنمایی و رانندگی صورت میگیرد. بنابراین مشاهده علائم و عمل كردن به پیام آن ها بوسیله رانندگان ضروری و مهم میباشد. با توجه به اهمیت این مسأله اگر بتوان سیستم خودكاری برای تشخیص علائم واعلام پیام آنها به رانندگان طراحی نمود، كمك زیادی به آرامش رانندگان خواهد کرد و عبور ومرور روان خواهد شد و بدین ترتیب كلیه رانندگان بویژه رانندگان مبتدی میتوانندتمركز بیشتری بر روی كنترل وسیله نقلیه داشته باشند.
1-1-2 علایم ترافیکی
علایم راهنمایی و رانندگی مانند انواع چراغ ها، تابلوها، خط کشی ها، نوشته ها، ترسیم ها ونیز علایم تعیین سمت عبور که باید روی راه ها کشیده شود، براساس قانون الحاق ایران به کنوانسیون عبور ومرور در جاده و کنوانسیون مربوط به علایم راه ها-مصوب 1354 تهیه شده اند. تشخیص، انتخاب، تهیه، جانمایی، نصب ، ترسیم و نگهداری علایم عمودی و افقی راهنمایی و رانندگی درشهرها بر اساس دستورالعملی خواهد بود که به پیشنهاد شورای عالی هماهنگی ترافیک شهرهای کشور به تصویب وزیر کشور می رسد و در جاده ها به عهده وزارت راه وترابری می باشد. در مواقع اضطراری راهنمایی و رانندگی و پلیس راه می توانند خود اقدام به انتخاب نوع علایم و محل استفاده و در صورت لزوم تهیه و نصب آنها به طور موقت نموده و مراتب را بر حسب مورد ، به شهرداری و یا وزارت راه و ترابری اعلام نمایند. مفاهیم رنگ و شکل علایم و تابلوها و چگونگی رفتار رانندگان پس از دیدن آنها ، که درکتاب های آموزشی باید ارائه شود، از سوی کار گروهی متشکل از نمایندگان وزارت کشور، وزارت راه و ترابری و راهنمایی و رانندگی تهیه و به همراه این آیین ن امه برای اطلاع عمومی در اختیار مراجع صلاحیت دار و با همکاری شوراهای اسلامی شهرها در اختیار عموم مردم قرار می گیرد]1[. علایم ترافیکی در ایران به شش دسته کلی تقسم بندی میشوند:
1-1-2-1:علایم اخطاری(هشدار دهنده):از این علایم برای آگاه ساختن راننده نسبت به خطرات احتمالی موجود در مسیر استفاده میشود.این علایم معمولا با مثلث قرمز رنگ نمایش داده می شود.
شکل 1‑1:علایم اخطاری]1[
1-1-2-2-تابلوهای انتظامی(مقرراتی):با بهره گرفتن از این نوع علایم،دستورالعملی را به راننده متذکر میشوند ویاممنوعیت یا محدودیتی را گوشزد می کنند.
شکل 1‑2:علایم انتظامی]1[
1-1-2-3-تابلوهای اخباری(اطلاعاتی):این علایم معمولا اطلاعات مشخصی ومعینی را به رانندگان درباره منطقه می دهند.
شکل 1‑3:علایم ورود به منطقه]1[
شکل 1‑4:علایم اخباری]1[
1-1-2-4-علایم راهنمای مسیر:این علایم معمولا جهت حرکت وفاصله تا مقصد را مشخص میکنند.
شکل 1‑5:علایم راهنمای مسیر]1[
1-1-2-5-علایم مکمل:جهت اختصاص علایم رانندگی به گروه خاصی از وسایل نقلیه ویا تکمیل معنی علایم رانندگی دیگر کاربرد دارد.
شکل 1‑6:علایم مکمل]1[
1-1-2-6-تابلوهای محلی:با توجه به خصوصیات محل نصب علایم، طراحی میشوند.
شکل 1‑7:علایم محلی]1[
1-2 کاربرد آشکارسازی وشناسایی علایم ترافیکی[1]
آشکارسازی وشناسایی علایم ترافیکی در سالهای اخیر بیشتر مورد استقبال محققان قرار گرفته است وتحقیقات زیادی در این زمینه صورت گرفته است،این علاقه ناشی از محدوده وسیع برنامه های کاربردی در این حوزه است، معمولا این برنامه ها دارای قابلیتهای زیر هستند:
در قرن بیست ویکم، اتومبیل بخش لاینفکی از زندگی را اشغال کرده است، پس باید راننده ها از قوانین ومقرراتی که توسط علایم ترافیکی گوشزد می شود تبعیت کنند. با توجه به پیشرفت تکنولوژی، سیستمهای دستیار راننده وسیستمهای پشتیبان راننده برای افزایش راحتی واطمینان ایجاد شدند]4[.
1-2-1 سیستم های پشتیبان راننده
اتومبیلهای های مدرن، در نوع حسگرها، کامپیوتر وتکنولوژی ارتباطی تغییرات بزرگی نسبت به گذشته داشته اند؛ بهعنوان مثال میتوان سیستم های کروزکنترل تطبیقی (ACC[3]) ، (LDWA[4])، (BLIS[5]) را برشمرد.این سیستم های پشتیبان راننده به طور خودکار بخشی از کار رانندگی را بهعهده میگیرد، درنتیجه رانندگی راحتتر وامن تری را برای راننده به ارمغان میآورد ]5[. خطای انسانی عامل 90% تصادفات رانندگی است، در بسیاری از این حوادث، راننده تلاشی برای اجتناب از این برخورد انجام نمیدهد. این نشان از سهل انگاری و غفلت راننده درباره حادثه است]6،7[.
فلسفه وجود سیستم های پشتیبان راننده؛ کاهش تعداد تصادفاتی است که با خطای انسانی انجام میگیرد.پس با کمک این سیستم ها میتوان از جنبه های زیان بار حوادث(مرگ ومیر، صدمات مالی، ایجاد ترافیک) جلوگیری کرد وآنها را کاهش داد. این سیستم ها با افزایش راحتی رانندگی، روان کردن جریان ترافیک، باعث کاهش تولید گازهای گلخانه ای و هم چنین کاهش هزینه ها میگردد]8[.
1-2-2 سیستم های دستیار راننده[6]
سیستم های دستیار راننده، کمک شایانی را به رانندگان ارائه میدهند. بسیاری از این سیستمها به منظور افزایش امنیت وراحتی در طی دهه گذشته در وسایل نقلیه بهکار گرفته شده اند، بهعنوان مثال میتوان به سیستمهای کنترل ثبات خودرو(VSC[7])،سیستمهای هدایت برقی کمکی (EPAS[8])،کنترل ضد رول آور(ARC[9]) اشاره کرد. برخی از این دستیارهای راننده وظایف خاصی را برای بهبود عملکرد، در رانندگی انجام میدهند، برخی دیگر نیز برای همراهی وهمکاری با انسان طراحی شده اند. مخالفان طرحهای کاملا اتوماتیک سیستمهای دستیار راننده، به این نکته اشاره می کنند که این سیستمها باعث سلب اقتدار و مسئولیت انسان میشوند.
از آنجا که سیستمهای دستیار راننده معمولا با یک راننده انسان همکاری می کنند، پس در نتیجه عملکرد آنها به واکنش خوب و سنجیده عامل انسانی هم بستگی دارد. بنابراین باید عملکرد راننده انسان را هم در ارزیابی این حلقه موثر دانست. تاهمین اواخر برای آزمایش نمونه های اولیه این سیستمها از شبیه سازهای رانندگی استفاده میکردند، این فرایند هزینه و زمان زیادی را به سیستم تحمیل میکرد. امروزه از روشی مبتنی بر شبیه سازی کامپیوتری بههمراه رانندگان انسانی بهعنوان جایگزین روش قبلی استفاده می شود، چون که دقیقا رفتارهایی که انسان در شرایط مختلف بروز می دهد را نمیتوان تعیین کرد]9[.
شکل 1‑8: سیستمی که مرسدس بنز طراحی کرده، علامت ورود ممنوع را شناسایی می کند]10[
شکل 1‑9: نمونه هایی از دستیار های راننده؛ (a)دستیار راننده طراحی شده شرکت VALEO ،برای پارک کردن ودید دنده عقب؛(b) دستیار راننده طراحی شده شرکت مرسدس بنز،برای پارک کردن ودید دنده عقب
3 اهداف پایان نامه
باتوجه اهداف در نظر گرفته شده برای پایان نامه، سیستمی که طراحی می شود باید کارهای زیر را بهدرستی انجام دهد:
1-3- 1 آشکارسازی علامت ترافیکی
در مرحله آشکارسازی علامت روی تصویر پیش پردازش انجام می گیرد و بخش بندی[13] تصویر با توجه به خصوصیات رنگ[14]واشکال[15]، انجام میگیرد. هر کدام از این بخشها حاوی مناطقی است که احتمال وجود علامت ترافیکی در آن زیاد است.رنگها نقش مهمی را در سیستمهای آشکارسازی علامت ترافیکی را ایفا می کنند، با این حال شناسایی اشکال نیز مورد استفاده گروههای تحقیقاتی فراوانی قرارگرفته است]11[. پس می توان گفت که عمده روش هایی که در این مرحله مورد استفاده قرار میگیرد به شرح زیر است:
1-3-1-1 آشکارسازی بر اساس رنگ
با توجه به محیطها وصحنه های پیچیده ای که در اطراف جاده ها وجود دارد،ممکن است که آشکارسازی و شناسایی علایم ترافیکی با مشکل مواجه شود.رنگ علامت ترافیکی در گذر زمان وقرار گرفتن طولانی در معرض نور خورشید و واکنش با هوا، محو می شود. قابلیت دیده شدن علامت ترافیکی در شرایط مختلف جوی مانند باران،برف،طوفان وهوای مه آلود تغییر می کند.
اطلاعاتی که از رنگها بهدست می آید به شرایط نوری مانند وجود سایه،ابرهاونور خورشید حساس است.حضور اشیا دیگری که همرنگ علایم ترافیکی هستند مانند ساختمان ها ویا وسایل نقلیه که ممکن است باعث سر درگمی و آسیب به پروژه میشوند را نیز باید بررسی کرد.امکان دارد که تصویربرداری در یک اتومبیل هنگام حرکت انجام گیرد پس باید تاری ولرزش تصویر را هم در نظر گرفت]3[.
1-3-1-2 آشکارسازی بر اساس شکل
رنگ ها نقش مهمی را در سیستمهای آشکارسازی علامت ترافیکی را ایفا می کنند،با این حال شناسایی اشکال نیز مورد استفاده گروه های تحقیقاتی فراوانی قرار گرفته است]11[.
روش های مختلفی برای آشکارسازی علایم ترافیکی از روی شکل آنها وجود دارد،یکی از رایج ترین آنها روشHT[18] است. این روش با رویکرد شناسایی گوشه ها با استدلال ویا تطبیق قالب ساده[19] عملی می شود.تعمیم HTبه یک روش برای یافتن شکل دلخواه در تصویر می تواند با بهره گرفتن از تصویر لبه[20]، انجام گیرد.این تکنیک از اولین تکنیک های بینایی ماشین میباشد.این تکنیک با گذشت زمان گسترش یافت و بهبود داده شد. لوی وبارنز[21] طوری از آن استفاده کردند که بتواند علایم ترافیکی را تشخیص دهد.روش آنها در چندین سیستم آشکارسازی علایم ترافیکی مورد استفاده قرار گرفت.لوی وبانرز برای شناسایی علایم ترافیکی،از آشکار ساز چند ضلعی منظمی استفاده کردند]12[.
گاوریلا[22] از تطبیق الگوی مبتنی بر تبدیل فاصله(DT[23])برای آشکارسازی شکل استفاده کرد.ابتدا لبه های تصویر اصلی استخراج میشوند،سپس تصویرDT ایجاد می شود.تصویر DT،تصویری است که هر پیکسل فاصله خود تا نزدیکترین لبه را نمایش میدهد. این روش برای پیدا کردن شکل مورد علاقه کاربردرفراوانی دارد،بدینصورت که تطابق الگو بین شکل(بعنوان مثال یک مثلث منتظم) و تصویر DTانجام می گیرد]13[.
دنیا در حال گذر از جامعه صنعت محور به جامعه اطلاعا ت محور یا به عبارت دیگر گذر از دنیای فیزیکی به مجازی است. ورود به عصراطلاعات و زندگی اثربخش در جامعه اطلاعا ت محور، مستلزم شناخت ویژگیهای آن است. یکی از نهادهای اجتماعی که در این عصردستخوش تغییرات وسیع خواهد شد نهاد آموزش و یادگیری در سطوح عمومی و عالی است. در گذر به جامعه اطلاعاتی، نقش عمده بردوش دانش آموختگان جامعه است و آموزش و یادگیری می باید بر اساس رویکردهای جدید تنظیم شود پیش نیاز وارد شدن به این پهنه، گسترش سریع و وسیع فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه آموزش می باشد. فناوری اطلاعات و ارتباطات به دلیل تحول پذیری و قدرت تأثیر فراوانی که در رشد آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و… دارد یکی از پویاترین و بحث انگیزترین رشته های علم و فناوری محسوب می شود. این پدیده توانسته به یکی از اجزای اساسی تشکیل دهنده جوامع مدرن تبدیل شود به گونه ای که لازم است به موازات خواندن، نوشتن و حساب کردن، درک فناوری اطلاعات و ارتباطات و تسلط بر مهارت ها و مفاهیم پایه ICT به عنوان بخشی از هسته مرکزی آموزش و پرورش مورد توجه قرارگیرد. برای رسیدن به این مهم نه تنها اضافه کردن چند واحد درسی برای یادگیری مبانی ICT کافی نیست بلکه چگونه آموزش دادن و فراگیری این دروس باید درآموزش و پرورش بسیار مورد توجه قرار گیرد. میل به دانستن وتلاش برای دانستن و فهمیدن از ویژگی های جدایی ناپذیر وجود آدمی است، از این رو ذهن انسان همواره در گیر انبوهی از پرسشها بوده است.و در این میان این پرسش اساسی که فرد درباره دانستن چه می داند، و چگونه و تا چه حد می داندجایگاه خاص خود را داشته است. امروزه اهمیت یادگیری بر هیچ کس پوشیده نیست و تمام مراکز آموزشی چه رسمی وغیر رسمی هدف اصلی آنها یادگیری وایجاد تغییر در رفتار مخاطبین است. فناوری های یادگیری مبتنی بر کامپیوتر یادگیری مبتنی بر وب، دانشگاه مجازی و کلاس مجازی که در سایه توسعه شبکه های گسترده جهانی امکان پذیر گشته اند، راه را بر ظهور شیوه های نوین آموزش ویادگیری هموار ساخته اند و امروزه روند سرمایه گذاری در آموزش الکترونیکی دارای رشد روز افزون و بی سابقه ای شده است. از آنجا که کامپیوتر و اینتر نت انسان را یک دنیای بسیار گسترده جهانی می کند و موجب ارتباط انسانها با یکدیگر در سرتاسر جهان می شود و یادگیری نحوه استفاده از کامپیوتر و اینتر نت موجب تسریع در تبادل دانش و اطلاعات و گرفتن سریع اطلاعات می شود ما در پژوهش حاضر سعی کردیم تا با بهره گرفتن از آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری بهتر و سریع تر مبانی کامپیوتر و اینتر نت را مورد آزمون قرار دهیم. در حقیقت فناوری اطلاعات و ارتباطات یا ICT امروزه در خیلی از کشورهای پیشرفته جهان جایگاه اصلی خود را پیدا کرده است، اما متأسفانه در کشور ما هنوز مورد توجه چندانی قرار نگرفته است و به نسبت اهمیت و ضرورتش مطالعه چندانی در این زمینه صورت نگرفته است، و یکی از دلایل انجام این پژوهش همین مسأله بود و از دلایل دیگر می توان به عدم توانایی اکثر دانش آموزان و حتی دانشجویان در استفاده بهینه از کامپیوتر و اینترنت اشاره کرد، چون همین که دانش آموز وارد اینتر نت می شود با سایت های مختلفی روبه رو می شود در حقیقت وجو شبکه های مرتبط بی شمار، درعین حال که یکی از دلایل اصلی محبوبیت اینترنت بشمار می آید، می تواند مشکل آفرین هم باشد. به دلایلی که ذکر شد دانش آموز باید یاد بگیرد که در ابتدا چگونه از اینترنت و کامپیوتر استفاده کند، در ثانی هدف خود را مشخص کند و بداند که دنبال چه می گردد و برای چه وارد اینترنت می شود.
2-1 بیان مسأله
هم چنان که زندگی اجتماعی بشر در ابعاد مختلف دستخوش تغییر وتحول می گردد، پنجره های جدیدی از مجهولات به روی او گشوده می شود، بالطبع خواسته یا نا خواسته محتوا و رسالت جهانی نظام های آموزشی نیز دستخوش اپیدمی خواهد شد در عین حال که سه عنصر زمان، تغییر و پیشرفت فرصت های طلایی را برای نظام های آموزشی به طور اعم و آموزش و پرورش به طور اخص فراهم خواهد آورد آن ها را با چالش ها و بحران های غیر مترقبه مواجه خواهد ساخت، که رویارویی با این چالش ها و استقبال از تغییرات و تحولات نیازمند گزینش متدولوژی صحیح و اتخاذ استراتژی هایی مناسب است. پیشرفت های فناوری در سده های اخیر سرعت حیرت آوری گرفته و تعلیم و تربیت را شدیدا تحت تأثیر قرار داده است. استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات نه تنها در آموزش و پرورش بلکه بر زندگی اجتماعی و اقتصادی جوامع تاثیر گذاشته و از آنجا که هدف آموزش و پرورش در قرن بیست ویکم آموزش برای یادگیری، آموزش برای عمل کردن، آموزش برای زیستن و آموزش برای هم زیستی مسالمت آمیز با دیگران است و کشور ما درچند سال اخیر با تأسیس هنرستانهای فنی و حرفه ای و کاردانش به این مسأله با دیدی کاربردی تر پرداخته است و پژو هشهایی مطالعاتی در زمینه اثر فناوری اطلاعات در یادگیری بیان کننده این واقعیت است که از زمان ورود این فناوری به حوزه آموزش انگیزه افراد در فراگیری افزایش یافته است علاوه بر آن نتایج تحقیقاتی که بر روی دانش آموزان دبیرستانی انجام شده بیان کننده این مسأله است که بسیاری از مشکلات یادگیری و انتقال آن ناشی از فقدان مهارتهای شناختی و فراشناختی در آنهاست و بسیاری از یادگیرندگان در زمینه خود نظم دهی وتشخیص مشکل خود نیاز به آموزش دارند (سیف، 1383 به نقل از: گیج وبرلاینر[1]، 1991).با توجه به اینکه یکی از اهداف اساسی آموزش و پرورش، در هر نظام آزاد و مترقی، پرورش توانایی های فکری و شناختی شهروندان است به گونه ای که فرد بتواند به طور مستقل در مورد مسائل مختلف فکر کند و فرایندهای شناختی اش را برای استفاده بهینه ودر جهت مطلوب هدایت کند. و از آنجا که هدف آموزش و پرورش که متأثر از آرمان های جامعه است، شناخت و پرورش مهارتهای فکری و شناختی دانش آموزان حائز اهمیت است. مهارتهای یادگیری به دو دسته راهبردهای شناختی و فراشناختی تقسیم می شود راهبردهای شناختی روش هایی هستند که افراد در هنگام مطالعه و یادگیری آنها را به کار می بندند و راهبردهای فراشناختی کنترل کننده راهبردهای شناختی هستند.لازمه توانایی شناختی، دانش درباره شناخت است. عناصرمهم فرایند شناخت شامل نحوه رمزگشایی و سازماندهی[2] می باشد در صورتی که فراشناخت دانش فرد در مورد فرایندهای شناختی خویش است. در هرصورت آموزش های شناختی مستلزم آموزش راهبردهای خاص حل و اجرای تکلیف است در حالی که آموزش فراشناختی بر تکنیک های بازبینی و ارزیابی استفاده از راهبردهای شناختی تکیه دارد(پالینسکار[3]،١۹۸٢).راهبردهای شناختی از قبیل خط کشیدن زیر برخی مطالب از جمله ابزارهای ضروری برای یادگرفتن متن هستند و همچنین راهبردهای فراشناختی ابزارهایی برای نظارت و هدایت کردن راهبردهای شناختی هستند. به عبارت دیگر فرد راهبردهای فراشناختی را به منظور حداکثر استفاده از راهبردهای شناختی به کار می گیرد. مسأله ای که در این پژوهش با آن روبرو هستیم این است که اگردانش آموزان راهبردهای شناختی را به خوبی یاد گرفته باشند، بدون آگاهی و استفاده از راهبردهای فراشناختی لازم می توانند تنها با استفاده از راهبردهای شناختی به موفقیت دست یابند؟ زیرا طبق اظهارنظر لیدر[4] ( ١٩٩۷). پژوهش ها بیانگر این هستندکه درک مطلب خواندن به توانایی دانش آموزان در استفاده از راهبردهای فراشناختی متکی است . فراشناخت نقش بسیار مهمی در بهبود و گسترش عملکردهای شناختی دارد.
دمبو (١٩٩٤) نیزدر این باره گفته است”به دانش آموزان ودانشجویان می توان راهبردهای شناختی متعددی را آموزش داد، اما اگرآنها از مهارت ها یا راهبردهای فراشناختی لازم برخوردار نباشند و ندانند که در یک موقعیت معین از کدام راهبردشناختی استفادهکنند، یا چه زمانی راهبردشناختی خود را عوض نمایند، یادگیرندگان ماهری نخواهند بود”(به نقل از سیف،٣٨٣ ). از طرف دیگر اگر فراگیران راهبردهای فراشناختی را به خوبی یادگرفته باشند بدون بهره گیری از راهبردهای شناحتی لازم در هنگام مطالعه نمی توانند موفق باشند.
این امر نیز مشکل است زیرا راهبردهای شناختی ابزار رفتار شناختی هستند و درصورتی که فردآنها را دراختیار نداشته باشد آگاهی از فرایندهای کنترل کننده این ابزارها زیاد مفید به نظر نمی آید.
به طورکلی در این پژوهش به دنبال پاسخ این مسأله هستیم که آیا آموزش و فراگیری یکی از راهبردهای شناختی و یا فراشناختی عملکرد یادگیرندگان را در درک و یادداری متن های علمی افزایش می دهد و در صورتی که مهارتها ی شناختی و فراشناختی به هنر آموزان یاد داده شود در پیشرفت تحصیلی فراگیران در متون کامپیوتری نسبت به هنگامی که این مهارتها را نیاموخته اند تغییر ایجاد می شود.
3-1 اهمیت و ضرورت پژوهش
اغلب دانش آموزان از روش های مطالعه و استفاده بهینه از حافظه خویش آگاهی ندارند بدون تردید چنانچه دانش آموزان از ابتدای شروع آموزشهای رسمی، با شیوه صحیح مطالعه آشنا شوند صرفه جویی کلانی درآموزش وپرورش کشور انجام گرفته و دانش آموزان نیز موفق خواهند شد ازسرمایه های خدا دادی خویش بهتر بهره برداری کنند (رفوث، لیل و دوفابو[5]،١٩٩٣ ). مسلم است که استفاده از مهارتهای مؤثر و صحیح در هنگام مطالعه می تواند به مقدار زیادی فراگیران را در رسیدن به اهدا فشان یاری کند.
این مهارتها نه تنها بعد فرایند ذهنی را در بر می گیرد بلکه به جنبه انگیزشی نیز توجه دارند. بدین گونه که اگر فرد بتواند با تسلط کافی، تکلیف مورد نظر را انجام دهد، تجربه مثبت و خوشایندی نسبت به خود و تو انمندی های تحصیلی خود پیدا می کند و این امر زمینه ساز تلاش بیشتر می گردد ( ابراهیمی قوام آبادی، ١٣٧٧ ). در صورتی که دانش آموزان برای مطالعه و یاد گیری از راهبرد های درستی استفاده نکنند علاوه برکاهش راندمان مطالعه، آنها احساس ضعف و شکست می کنند و در صورت استمرار این احساس، خود پنداره تحصیلی آنها آسیب می بیند و موجب کاهش شدید انگیره تحصیلی آنها می شود (لورنجر،١٩٩٤ ) معتقد است که میزان موفقیت دانش آموزان در تکالیف یادگیری بستگی به کاربرد مؤثر راهبردهای یادگیری دارد. استفاده ازر اهبردهای یادگیری ویژه در خلال یادگیری می تواند فرایند یادگیری، نتایج و عملکرد یادگیری راتحت تاثیر قرار دهد .
این پژوهش از دو جنبه نظری و کاربردی حائز اهمیت است :
از لحاظ نظری، این پژوهش می تواند اطلاعات ما را در مورد نقش راهبردهای شناختی و فراشناختی در یادگیری بهتر مطالب ICT افزایش دهد از آنجا که طبق نظریه پردازش اطلاعات راهبردهای شناختی و فراشناختی یک جزء مهم برای یادگیری و درک مطلب هستند پس آموزش این راهبردها به فراگیران بایستی عملکرد آنها را بهبود بخشد.همچنین یافته های این پژوهش می تواند به تحکیم نظریه موجود کمک کند و موجب افزایش اطلاعات نظری پژوهشگران شود و میزان تأثیر آموزش هرکدام از راهبردهای شناختی و فراشناختی را به طور مجزا ویا با هم در افزایش عملکرد یادگیرندگان در یادداری درک مطلب مبانیICT مشخص کند. از لحاظ کاربردی نیز می تواند در بهبود یادگیری دانش آموزان در متون علمی مفید واقع شود .
4-1 اهداف پژوهش
هدف اصلی پژوهش عبارت است از :
شناخت میزان اثر آموزش راهبردهای های شناختی و فراشناختی بر یادگیری مبانی ICT در بین دانش آموزان دختر کار دانش استان کرمانشاه در سال تحصیلی درسال تحصیلی 87 – 1386
اهداف فرعی پژوهش عبارتند از :
1- شناخت میزان اثر آموزش راهبردهای شناختی بر یادگیری مبانی ICT دربین دانش آموزان دختر
١-١ شناخت میزان اثر راهبردهای تکرار وتمرین بریادگیری مبانی ICT دربین دانش آموزان دختر
١-٢ شناخت میزان اثر راهبردهای شرح وبسط بریادگیری مبانی ICT دربین دانش آموزان دختر
١-٣ شناخت میزان اثر راهبردهای سازمان دهی بریادگیری مبانیICT دربین دانش آموزان دختر
2- شناخت میزان اثرآموزش راهبردهای فراشناختی بریادگیری مبانی ICTدربین دانش آموزان دختر
٢-١ شناخت میزان اثرراهبردهای برنامه ریزی بر یادگیری مبانی ICTدربین دانش آموزان دختر
٢-٢ شناخت میزان اثرراهبردهای کنترل ونظارت بریادگیری مبانی ICT دربین دانش آموزان دختر
٢ -٣ شناخت میزان اثرراهبردهای نظم دهی بریادگیری مبانی ICT دربین دانش آموزان دختر
فرضیات پژوهش
برای تحقق اهداف اصلی و فرعی تحقیق، فرضیه های زیر به عنوان فرضیات تحقیق تدوین شده است:
بین عملکرد یادگیری مبانیICT دانش آموزانی که در آموزش از راهبردهای شناختی استفاده کرده اند وگروهی که از این راهبردها استفاده نکرده اند تفاوت معنی داری وجود دارد.
١-١ بین عملکرد یادگیری مبانیICT در دانش آموزانی از راهبردهای تکرار وتمرین استفاده کرده اند وگروهی که از این راهبردها استفاده نکرده اند تفاوت معنی داری وجود دارد.
١-٢ بین عملکرد یادگیری مبانیICT در دانش آموزانی از راهبردهای شرح وبسط استفاده کرده اند وگروهی که از این راهبردها استفاده نکرده اند تفاوت معنی داری وجود دارد.
١-٣ بین عملکرد یادگیری مبانیICT در دانش آموزانی از راهبردهای سازمان دهی استفاده کرده اند وگروهی که از این راهبردها استفاده نکرده اند تفاوت معنی داری وجود دارد.
٢ – بین عملکرد یادگیری مبانیICT در دانش آموزانی از راهبردهای فراشناختی استفاده کرده اند وگروهی که از این راهبردها استفاده نکرده اند تفاوت معنی داری وجود دارد.
٢-١ بین عملکرد یادگیری مبانیICT در دانش آموزانی از راهبرهای برنامه ریزی استفاده کرده اند وگروهی که از این راهبردها استفاده نکرده اند تفاوت معنی داری وجود دارد.
٢-٢ بین عملکرد یادگیری مبانیICT در دانش آموزانی از راهبردهای کنترل ونظارت استفاده کرده اند وگروهی که از این راهبردها استفاده نکرده اند تفاوت معنی داری وجود دارد.
٢ -٣ بین عملکرد یادگیری مبانیICT در دانش آموزانی از راهبردهای نظم دهی استفاده کرده اند وگروهی که از این راهبردها استفاده نکرده اند تفاوت معنی داری وجود دارد.
تعاریف واژگان واصطلاحات
ارائه تعریف از اصطلاحاتی که در تحقیق به صورت کلیدی مورد استفاده می باشند ضروری می باشد. در بخش تعاریف نظری لازم است که اصطلاحات مورد نظر به شکل مستند بیان شوند.
استفاده از فیلمها و تصاویری با قدرت تفکیکپذیری بالا، در اکثر کاربردهای الکترونیکی مورد نیاز است. تمایل برای استفاده از تصاویری با وضوح بالا از دو زمینه اصلی نشات میگیرد: بهبود اطلاعات تصویری برای تفسیر انسان؛ و کمک به درک دستگاههای خودکار. وضوح تصویر، جزئیات موجود در تصویر را توصیف می کند. در وضوح بالاتر، جزئیات تصویر بیشتر است. وضوح یک تصویر دیجیتال را میتوان در بسیاری از زمینه های مختلف طبقه بندی کرد: وضوح پیکسلی، وضوح فضایی، وضوح طیفی، وضوح زمانی و وضوح رادیومتری [1]. در این پایان نامه ، مباحث در حوزه وضوح فضایی مطرح می شود.
وضوح فضایی: یک تصویر دیجیتال از عناصر تصویر کوچکی به نام پیکسل ساخته شده است. وضوح فضایی، به تراکم پیکسلها در یک تصویر اشاره دارد و معیار سنجش آن پیکسل در واحد سطح است.
شکل 1-1 آزمون کلاسیک برای تعیین وضوح فضایی یک سیستم تصویربرداری را نشان میدهد. وضوح فضایی تصویر ابتدا توسط حسگرهای تصویربرداری و یا دستگاه اکتساب تصویر محدود می شود. در دوربین دیجیتال، تصویربرداری بر روی فیلم صورت نمیگیرد بلکه توسط یک حسگر حساس (دستگاه جفتکننده بار (CCD) [1] یا نیمرسانای اکسید فلزی مکمل (CMOS) [2] ) انجام میپذیرد. این حسگرها معمولاً در یک آرایه دو بعدی، برای گرفتن سیگنال تصویر دو بعدی مرتب شده اند. در وهله اول، اندازه حسگر و یا به طور معادل تعداد عناصر حسگر به ازای هر واحد سطح، وضوح فضایی تصویر را تعیین می کند. حسگرها با تراکم بالاتر، وضوح فضایی بیشتری را برای سیستم تصویربرداری ممکن میسازد. سیستم تصویربرداری با آشکارسازهای ناکافی، تصاویری کم وضوح با اثرات بلوکی ایجاد می کند که ناشی از فرکانس پایین نمونه برداری فضایی است. تلاشهای بسیاری جهت افزایش وضوح تصاویر دیجیتالی صورت گرفته است، که به دو بخش کلی نرمافزاری و سختافزاری قابل تقسیم بندی میباشند.
شكل 1-1 الگوی وضوح USAF 1951، آزمونی کلاسیک، که برای تعیین وضوح سیستم و حسگرهای تصویربرداری استفاده می شود [3].
در بخش سختافزاری با هرچه غنیتر نمودن تعداد پیکسلهای موجود بر روی حسگرهای دوربینهای دیجیتالی در واحد سطح، میتوان درجه تفکیک تصویر را افزایش داد. بعلاوه، با هرچه کوچکتر نمودن سلولهای حسگرهای دوربینهای دیجیتالی، مقدار نور مؤثر دریافت شده توسط هر سلول، کاهش مییابد؛ البته میتوان با ایجاد شبکهای از عدسیهای محدب بر روی لایه فوقانی سلولهای حسگر، مقدار نور مؤثر دریافتی توسط هر سلول حسگر را افرایش داد. لیکن به دلیل وجود تعداد بسیار زیاد سلولهای حسگر، نویز ضربه ای ناشی از قطع و وصل جریان در درون این شبکه سلولی، همچنان وجود داشته و عامل مؤثری جهت کاهش کیفیت تصویر نهایی میگردد[2].
در حالی که وضوح فضایی تصویر توسط حسگرهای تصویر محدود می شود، جزئیات تصویر (باندهای فرکانس بالا) نیز به دلیل تاری لنز (مرتبط با تابع نقطه گستر حسگر)، اثرات انحراف لنز، انکسار روزنه و تاری نوری با توجه به حرکت، محدود میشوند. بنابراین روش سختافزاری جهت رسیدن به تصاویری با کیفیت و وضوح بالاتر، بسیار پرهزینه و عملاً تا حدی غیر ممکن میباشد و معمولاً نمیتوان از حد معینی، بدلیل محدودیتهای تکنیکی موجود در تکنولوژی ساخت مدارات مجتمع، فراتر رفت. علاوه بر هزینه، وضوح یک دوربین نظارتی
نیز به علت سرعت دوربین و سخت افزار ذخیره سازی محدود شده است. در بعضی موارد دیگر مانند تصاویر ماهوارهای، استفاده از حسگرهای وضوح بالا به دلیل محدودیتهای فیزیکی آن دشوار است.
استفاده از روش نرمافزاری، جهت پذیرش خرابیهای تصویر و استفاده از پردازش سیگنال در پس پردازش عکسهای گرفته شده، به منظور تعامل بین هزینه های محاسباتی با هزینه های سخت افزاری، مطرح میگردد. روشهای نرم افزاری از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه میباشد و امکان تولید تصویری با وضوح بالاتر توسط همان دوربینهای تصویربرداری دیجیتالی کم وضوح را فراهم میآورد.
یکی از تکنیکهای مطرح شده در بعد نرمافزاری، جهت افزایش کیفیت تصویر چه از لحاظ تعداد پیکسلها و چه از لحاظ کاهش مقدار نویز، تکنیک فراتفکیک پذیری (SR)میباشد. این تکنیک از لحاظ نامگذاری بدلیل آنکه قادر خواهیم بود از محدوده توانایی سیستم تصویر برداری فراتر رویم، فرا تفکیک پذیری نامیده میشود، و عمدتا به دو گروه روشهای مبتنی بر یادگیری و روشهای مبتنی بر بازسازی چند فریمی تقسیم میشوند [4]. در روشهای مبتنی بر یادگیری، تنها از یک تصویر کم وضوح (LR) برای ایجاد تصویری با وضوح بالا (HR) استفاده می شود. این رویکرد، زیر گروهی از روش های یادگیری ماشین است. برخی از روشهای پیشنهادی در این حوزه در [10-4] آورده شده است. گروه بعدی، روشهای مبتنی بر بازسازی چندفریمی است که تمرکز ما در این پایان نامه بر روی این دسته از تکنیکها میباشد.
در تکنیکهای فراتفکیکپذیری چند فریمی، تلفیق چندین تصویر با وضوح پائینتر باعث تولید تصویر نهایی با وضوح بالاتر میگردد. این فرایند موجب بازسازی اجزای فرکانس بالا و حذف خرابیهایی که به علت تصویربرداری با دوربین کم وضوح ایجاد شده است، می شود. ایده اصلی در تکنیکهای فراتفکیک پذیری چند فریمی، ترکیب اطلاعات غیر زائد موجود در فریمهای کم وضوح برای تولید یک تصویر با وضوح بالا است [3]. روشی که به طور تنگاتنگ باSR مرتبط است رویکرد درونیابی تصویر میباشد، که میتواند برای افزایش اندازه تصویر مورد استفاده قرار گیرد. اما، از آنجا که هیچ اطلاعات اضافی ایجاد نمی شود، کیفیت درونیابی تک تصویر با توجه به ماهیت بدحالت[6] مسئله، بسیار محدود است، و اجزای فرکانسی از دست رفته را نمی تواند بازیابی کند. اما در زمینه SR، مشاهدات متعدد کم وضوح برای بازسازی در دسترس هستند. اطلاعات غیر زائد موجود در این تصاویرکم وضوح، به طور معمول توسط جابجاییهای در حد کسری از واحد پیکسل، که بین این تصاویر اتفاق میافتد، ایجاد می شود. این جابجاییهای در حد کسری از واحد پیکسل ممکن است به دلیل حرکات غیر کنترل شده بین سیستم تصویربرداری و صحنه رخ دهد، به عنوان مثال، حرکت شی؛ و یا بعلت حرکات کنترل شده، مانند سیستم تصویربرداری ماهواره ای در مدار زمین که با سرعت و مسیر از پیش تعریف شده در حال حرکت است.
هر فریم کم وضوح، مشاهده اعوجاجی از صحنه واقعی است. فراتفکیکپذیری تنها در صورتی که حرکت در حد کسری از واحد پیکسل بین این فریم وضوح پایین وجود داشته باشد، امکان پذیر است. شکل 1-2 نمودار سادهای از توصیف ایده اولیه بازسازی SR را نشان میدهد. در فرایند تصویربرداری، دوربین چندین فریم LR را از صحنهHR ضبط می کند. این تصاویر LR، نسبت به یکدیگر شیفتهای حد کسری از واحد پیکسل دارند و همچنین با نرخ پایین نمونهبرداری شده اند. ساخت و ساز تکنیکهای SR چند فریمی، معکوس این فرایند است؛ همترازی مشاهدات LR در دقت کسری از پیکسل، و ترکیب آن ها به یک شبکه تصویر HR (درونیابی) که حاصل آن غلبه بر محدودیتهای تصویربرداری دوربین است.
شکل 1-2 ایده اصلی بازسازی فراتفکیک پذیری از فریمهای کم وضوح. حرکت نسبی فریم های کم وضوح به اندازه کسری از پیکسل، در بازسازی تصویر سوپروضوح کمک می کند[3].
اصول اولیه الگوریتم فراتفکیکپذیری مبتنی بر حرکت را با آزمایش بسیار سادهای که در شکل 1-3 نشان داده شده، توضیح میدهیم. مطابق شکل 1-3(الف)، صحنه متشکل از چهار پیکسل با وضوح بالا است. دوربین خیالی با حرکت کسری از پیکسل کنترل شده، متشکل از تنها یک پیکسل، قطاری از تصاویر را از این صحنه را ایجاد می کند. شکلهای 1-3(ب)-(ه)، چگونگی ایجاد این تصاویر را نشان میدهد. البته هیچ کدام از این تصاویر با کیفیت پایین نمیتواند جزئیات تصویر زمینهای را نشان دهد. با فرض این که تابع نقطه گستر (PSF)[7] دوربین خیالی (که پدیده ماتی نوری در یک دوربین را مدل می کند) یک تابع خطی شناخته شده است، و سطح خاکستری تمام پیکسلهای مرزی صفر است، معادلات زیر، تصاویر کم وضوح تار شده را با نوع وضوح بالا مربوط با میسازد [11]:
، زمینه و اهمیت پژوهش
خون یک منبع حیاتبخش است که جانشین ندارد (1). اولین اشاره به انتقال خون در تاریخ، بیشتر جنبه افسانه دارد. نخستین تلاش برای انتقال خون به انسان در سال 1376میلادی توسط پزشک جوانی به نام ژان انجام شد. تحقیقات اولیه در مورد انتقال خون بصورت علمی توسط جیمز ملاتورل در قرن 18 صورت گرفت و در سالهای متمادی بررسی و تحولات گوناگون در این زمینه، انتقال خون را به شکل کنونی درآورده است (2). هدف از انتقال خون، افزایش اکسیژناسیون بافتی و جلوگیری از خونریزی است که در نهایت پیشآگهی بیماری را بهبود خواهد بخشید (3).
انتقال خون بخش مهمی از مراقبتهای پزشکی محسوب می شود که اگر به طور صحیح انجام شود، میتواند نجات بخش حیات باشد (4). کاربرد انتقال خون تنها برای درمان مواردی است که منجر به مرگ و میر واضح شده و از طریق سایر روشها به طور موثر قابل پیشگیری و درمان نباشد (4, 5). فرایند انتقال خون با مواردی مانند محدودیت مدت زمان ذخیرهسازی و بالا بودن هزینه نگهداری مواجه است (6). شواهدی مبنی بر تفاوتهای قابل ملاحظه در الگوی استفاده بالینی از خون بین بیمارستانها، متخصصین بالینی و حتی بـین پزشکان همکار در یک گروه وجود دارد (4, 5). انتقال خون در بسیاری از بیماریها از جمله تالاسمی، اعمال جراحی و زایمان اهمیت حیاتی داشته (7) و در عین حال همیشه با خطرات و مشکلات عدیدهای از جمله: بیماریهای عفونی مثل هپاتیت، ایدز، مونونوکلئوز عفونی، تضعیف سیستم ایمنی، واکنشهای همولیتیک و غیر همولیتیک، ناسازگاریهای خونی و … همراه است. علاوه بر این، انتقال خون هزینه بالایی را نیز طلب می کند (8). به طوری که یک واحد گلبول قرمز متراکم در آمریکا تا زمان تزریق حدود 151 دلار (9) و در ایران حدود 1470000 ریال هزینه دربردارد. هزینه تزریق خون و فرآورده های آن در انگلیس سالانه معادل 5/165 میلیون پوند میباشد که 76% این هزینه مربوط به تزریق گلبول قرمز فشرده است (10).
علی رغم مطرح بودن تزریق خون به عنوان “پیوند زندگی”، خطر ایجاد واکنشهای آن نیز وجود دارد که از واکنش آلرژیک تا همولیز تهدید کننده زندگی متفاوت است (11-13). بیش از 20% تمام ترانسفوزیونهای خون منجر به بروز واکنشهای متفاوت می شود (12, 14). واکنشهایی که در عرض 24 ساعت اول تزریق خون رخ می دهند واکنشهای زودرس تلقی شده و در 1% تا 3% از تزریقها رخ میدهد (13). بطوری که در یک مطالعه 7 ساله، 1500 واکنش زودرس در 440000 مورد تزریق فرآورده های خونی شناسایی گردید (15). سازمان دارو و غذا، موارد مرگهای ناشی از ترانسفوزیون خون را از سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۵ گزارش کرده که 51% از 256 مرگ گزارش شده ناشی از همولیز حاد بدنبال تزریق فرآورده های خونی با ناسازگاری ABO بوده است. Linder و همكاران خطر ترانسفوزیون با ناسازگاری ABO را محاسبه نمودند كه یک در ۳۸۰۰۰ واحد بوده و تجویز نادرست ۱در ۱۹۰۰۰ واحد RBC تجویز شده در ایالت نیویورك را شامل میشد (16).
از آنجایی که مشکلات تامین خون سالم، حفظ خون در مقابل آلودگیهای مختلف، همراه با هزینه روزافزون تهیه فرآورده های خونی، مسائل عمده مربوط به ترانسفوزیون خون میباشند (17) و با توجه به این که تزریق خون، بی خطر و بدون هزینه نمی باشد (18)، لذا با توجه به این مشکلات و هزینه بالای تأمین خون سالم و همچنین عوارض متعدد ناشی از ترانسفوزیون خون و فرآورده های خونی، لازم است که تجویز فرآورده های مذکور بر اساس معیارهای علمی و فقط در صورت ضرورت انجام گیرد (9).
از آنجا که در نگرش جدید همه ارائهدهندگان خدمات سلامت از جمله پرستاران ملزم به حفظ و ارتقای کیفیت و پاسخگویی در قبال آن گشتهاند، حاکمیت بالینی به عنوان روشی برای دستیابی به کیفیتی پاسخگو مطرح شده است با توجه به اهمیت پاسخگویی در قبال ارتقای کیفیت در حاکمیت بالینی، ممیزی بالینی از اجزای اصلی این تفکر محسوب می شود در واقع حاکمیت بالینی به منظور حمایت از پرستاران و سازمان های ارائهدهنده خدمات و در راستای ارتقای کیفیت خدماتشان، ممیزی بالینی را معرفی کرده و ابزارهای مورد نیاز آن را فراهم نموده است. ممیزی بالینی (Clinical Audit) فرایندی است برای ارتقای کیفیت خدمات بالینی که از طریق بررسی و مطابقت سیستماتیک مراقبتها با استانداردها و اجرای تغییر مناسب، به دنبال بهبود مراقبت بیمار و پیامدهای حاصله انجام می شود.
ممیزی، بررسی و ارزیابی فعالیتهای انجام شده در مقایسه با استانداردهای از پیش تعریف شده میباشد که با ارتقای کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریها و نتایج مربوطه از طریق بررسی سازمان یافته و مطابقت فرایندهای خدمت با معیارها و استانداردهای از پیش تعریف شده عملکرد نظام سلامت را بهبود میبخشد (19).
همچنین نتایج مطالعه ای در مشهد با عنوان “ممیزی رعایت استانداردهای پرستاری در فرایند ترانسفوزیون خون بیمارستان تخصصی زنان ام البنین (س)” (1390) نشان داد که مهارتهای اساسی درآماده سازی خون برای ترانسفوزیون، در 42%موارد، انجام مراقبتهای حین ترانسفوزیون خون 48% موارد، مراقبتهای بعد از ترانسفوزیون 25% موارد، مطابق استانداردهای پرستاری اجرا نمی شود و در مجموع
میزان رعایت و نحوه به کارگیری استانداردهای پرستاری در ترانسفوزیون خون توسط پرسنل پرستاری در 56% موارد مطلوب بود (20).
با توجه به افزایش روند مصرف فرآورده های خونی و افزایش آمار واکنشهای تزریق خون، ممیزی ترانسفوزیون خون و مراقبتهای مربوط به آن در گروههای مختلف بیماران و مخصوصاً برای کودکان مبتلا به تالاسمی حائز اهمیت است. همه پرستاران و پزشکان مسئولیت دارند که به تک تک بیماران خدماتی مطابق با استاندارد و با بهترین کیفیت ارائه دهند و باید در این زمینه پاسخگو باشند. بنابراین لازم است که استانداردهای مراقبتها را بدانند و بتوانند عملکرد خود را به حد استاندارد رسانده و مطابقت دائم آن با استانداردها را پایش نموده و اثبات کنند.
لذا طبق نتایج مطالعه جعفرزاده و همکاران در مشهد، با توجه به عدم رعایت استانداردها در 44% موارد (20) و نبود بررسی مشابه در تبریز و همچنین از آنجایی که بیماران تالاسمی از مصرف کنندگان مداوم دریافت خون میباشند، لذا خدماتی که پرستاران در این زمینه ارائه می دهند اهمیت حیاتی برای ادامه زندگی و رفاه این بیماران داشته و باید کیفیت مراقبتهای پرستاری که توسط پرستاران ارائه میگردد در حد مطلوب نگه داشته شود، محققان بر آن شدند تا ممیزی ترانسفوزیون خون و مراقبتهای آن را در بخش خون بیمارستان کودکان تبریز بررسی نمایند.
3-1 اهداف پژوهش
1-3-1 هدف کلی
ممیزی بالینی ترانسفوزیون فرآورده های خونی و مراقبتهای مربوط به آن در مرکز آموزشی درمانی کودکان تبریز
2-3-1 اهداف اختصاصی
اهداف فرعی
تعیین ارتباط نمره کل عملکرد پرستاران با مشخصات دموگرافیک
4-1 سوال پژوهش
سوالات فرعی پژوهش
آیا میان نمره کل عملکرد پرستاران با مشخصات دموگرافیک ارتباط وجود دارد؟
5-1 تعریف واژه ها
1-5-1 ممیزی بالینی
تعریف نظری: ممیزی بالینی (Clinical Audit) فرایندی است برای ارتقای کیفیت خدمات بالینی که از مجموعه ای از فعالیتهای به هم مرتبط تشکیل شده است (19, 21).
تعریف عملی: در این پژوهش منظور از ممیزی بالینی، فرایندی است برای ارتقای کیفیت خدمات بالینی مربوط به ترانسفوزیون خون و مراقبتهای مربوط به آن انجام می گیرد. ابتدا از طریق مطالعه متون علمی و گایدلاینهای معتبر کشوری، استاندارد ارائه خدمات یا مراقبت مورد نظر تعیین و تدوین می شود، سپس وضعیت موجود ترانسفوزیون خون و مراقبتهای مربوط به آن بررسی گردیده و مواردی که عدم تطابق با استاندارد وجود دارد مشخص می شود در نهایت در مکانهایی از اختلاف، که امکان مداخله وجود دارد مداخله صورت گرفته و پس از یک بازه زمانی مناسب، به منظور ارزیابی میزان اثربخش بودن مداخله انجام شده، ممیزی مجدد انجام می شود.
2-5-1 ترانسفوزیون فرآورده های خونی
تعریف نظری: تزریق خون یا اجزای خون را به داخل عروق خونی بیمار، ترانسفوزیون خون می گویند(22).
تعریف عملی: در این پژوهش منظور، تزریق خون و مشتقات آن به کودکان در بخش انکولوژی میباشد که مراقبتهای قبل، حین و پس از ترانسفوزیون که توسط پرستار انجام می شود مد نظر می باشد.
3-5-1 بخش خون
تعریف عملی: در این پژوهش منظور از بخش خون، بخشی است که در آن بیماران مبتلا به سرطان تحت مراقبت و درمان قرارمیگیرند.
4-5-1 درمانگاه
تعریف نظری: مکانی که در آن به بیماران سرپایی، درمان پزشکی یا مشاورهای داده می شود، اغلب به یک بیمارستان متصل است (23).
تعریف عملی: در این پژوهش منظور از درمانگاه، درمانگاه خون بیمارستان کودکان تبریز میباشد که کودکان تالاسمی جهت دریافت خون و فرآورده های آن به این مرکز مراجعه می کنند.
3-5-1 مرکز آموزشی درمانی
تعریف نظری: مراكزی هستند كه همزمان با ارائه خدمات یا مراقبت به بیماران، فرصتهای آموزشی و پژوهشی نیز برای آموزش نیروی انسانی پزشكی فراهم میكنند (24, 25).
تعریف عملی: در این پژوهش منظور از مرکز آموزشی درمانی، بیمارستان آموزشی کودکان، وابسته به دانشگاه علوم پزشكی تبریز میباشد که کودکان مبتلا به تالاسمی در بخش و درمانگاه خون آن تحت ترانسفوزیون فرآورده های خونی قرار میگیرند.
پلاتین معروفترین و شناخته شده ترین فلز از فلزات گروه پلاتین است. فلزات گروه پلاتین شامل: روتنیم (Ru) ، اسمیم(Os) ، رودیوم(Rh) ، ایریدیم(Ir) ، پالادیم(Pd) و پلاتین(Pt) می باشد که هم نادر بوده و هم به جهت فعالیتهای کاتالیستی و نیز مقاومتشان در برابرحملات شیمیایی بسیار مفیدند. فلز پلاتین بطوریکه در جدول زیر مشاهده می شود دارای چند ایزوتوپ بوده بطوریکه هر ایزوتوپ دارای فراوانی طبیعی و عدد کوانتومی اسپین هسته مشخصی می باشد.1
با پیشرفت NMR ، ایزوتوپ 195پلاتین با فراوانی طبیعی 7/33 % و با توجه به دارا بودن اسپین هسته برابر با 2/1 امکان مشاهده کوپلاژ با دیگر هسته ها را فراهم کرده و به همین دلیل بسیار مورد توجه قرار گرفت. حضور یا عدم حضور چنین کوپلاژی شواهد با ارزشی برای ساختار مولکول ها ارائه می دهد.
حالات اکسایش متداول پلاتین، صفر، 2+ و 4+ است. تعداد زیادی کمپلکس پلاتین با حالت اکسایش 1+ معرفی شده اند. کمپلکس های پلاتینی با حالت اکسایش 3+ و 5+ کمیابند. ترکیباتی با حالت اکسایش 6+ تنها زمانی دیده می شوند که پلاتین توسط لیگاندهای اکسیژنی و فلوئوری احاطه شده است. بجز آنیون های کربونیلی چند هسته ای که پلاتین در آنها حالت اکسایش منفی دارد، ترکیبات مهم دیگری با حالت اکسایش منفی پلاتین وجود ندارد.
کمپلکس های پلاتین به آسانی در فرایندهای دو الکترونی شرکت می کنند، از این رو واکنش های افزایش اکسایشی و حذف کاهشی روی پلاتین به راحتی صورت می گیرد. بنابر این تشکیل کمپلکس اکتاهدرال با افزایش اکسایشی دو جزء به پلاتین (II) و تشکیل کمپلکس مسطح مربع از طریق حذف کاهشی دو جزء از پلاتین ((IV صورت می گیرد.2پلاتین به عنوان یكی از نرم ترین فلزات طبقه بندی شده است و در نتیجه پیوندهای قوی تری را با لیگاندهای نرم تشكیل می دهد.3
پلاتین با الکترونگاتیویته 3/2 خیلی بهتر می تواند با عناصر دارای الکترونگاتیویته نزدیک به آن، به صورت مستحکم پیوند بدهد از جمله با ید، گوگرد، کربن که مقادیر الکترونگاتیویته برابر با آن دارند چرا که ترکیبات دارای پیوند های کووالانسی تر، پایدارتر و محکم تر بشمار می روند.
ترکیبات و کمپلکس های پلاتینی حاوی لیگاندهای مختلف می توانند خواص و کاربردهای متفاوتی دارا باشند. در کنار ابزارهای فلزی متعدد زیست دارویی، پلاتین به صورت کلینیکی در چندین داروی ضد تومور مهم بکار رفته که قابل توجه ترینشان سیس پلاتین است.4
بسیاری ازمفاهیم مهم در شیمی کئوردیناسیون مسطح مربعی و اثر ترانس، برای اولین بار در ترکیبات پلاتین کشف شد.1
1-2-1 شیمی سولفوکسایدها
شیمی کئوردیناسیون سولفوکسایدها بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است. سولفوکسایدها به عنوان لیگاندهای دوسردندانه(ambidentate) شناخته شده اندکه یا از طریق اکسیژن و یا از طریق گوگرد به فلزات خاصی کئوردینه می شوند.مولکولهای سولفوکساید به عنوان یک لیگاند رفتارهای جالبی دارند. آنها می توانند دانسیته الکترونی را از فلز مرکزی به سمت خودشان بکشند و به دلیل وجود همین پیوند در این دسته از ترکیبات پیوندپلاتین- سولفوکسایدبسیارمستحکم است. بیشتر مطالعات منتشر شده روی
کمپلکس های سولفوکساید پلاتین، در بر دارنده لیگاندDMSO بوده است.5
سولفوکسایدها در کمپلکس های پلاتین (II) ، همیشه از سر S به فلز پلاتین (II) متصل می شوند زیرا اتم گوگردبه دلیل دارا بودن اوربیتال * خالی، نسبت به اتم اکسیژن سر نرم بشمار می رود در نتیجه می تواند دانسیته الکترونی را از سمت فلز پلاتین (II) که آن نیز فلزی نرم محسوب می شود به سمت خود بکشد. سولفوکساید ها از اثر ترانس نسبتاً بزرگی برخوردارند و بر اساس مطالعات انجام گرفته یک سری نفوذ ترانس به صورت زیر گزارش شده است: 6
R2SO > I– > Cl– ≥ amines > Py
1-2-2 کمپلکس های پلاتینی حاوی لیگاند DMSO
مطالعات نشان داده اند که کمپلکس های سولفوکساید پلاتین(II) به همراه لیگاندی دیگر، در شیمی درمانی بسیار مؤثرندبطوریکه مقاومت بعضی از این ترکیبات در برابر سلول های سرطانی به سمت مقاومت سیس پلاتین می رود. آنها همچنین به دلیل داشتن خواص کاتالیستی در فرایندهای کاتالیزوری و هیدروسیله کردن مورد توجهند.
بی میلی یک گروه تک DMSO برای جابجا شدن از مرکز پلاتین (II) ، که در آن ممانعت فضایی اندکی وجود دارد باعث می شود به سختی بتوان قبول کرد که کمپلکس های مونوسولفوکساید ، یک گونه فعال برای از دست دادن DMSO باشند با این وجود گاهی در واکنش های جانشینی در محلول های DMSO ، عکس این قضیه با دخالت حلال مشاهده می شود. 7
بر طبق مطالعات انجام شده، واکنش هایی که روی دیمرهای دارای پل ید به همراه یک لیگاند دیگر صورت می گیرد، مونومرترانس را باید تولید کند.
واکنش جانشینی لیگاند در کمپلکس های فلزات واسطه، معمولاً به عنوان مرحله کلیدی در واکنشهای کاتالیستی بشمار می روند. واکنشهای مرتبط با کمپلکس های مسطح مربع پلاتین(II) بطور گسترده ای مورد مطالعه قرار گرفته اند.8
فلزهایی که آرایش 8d کم اسپین دارند، به طور معمول ترکیبهای مسطح مربعی را می سازند
به دلیل خواص ویژه ترکیبات پلاتین (II)، بیشتر مطالعات سینتیکی روی کمپلکسهای پلاتین (II) انجام شده است که دلایل به قرار زیر می باشند:
1-4 لیگاندهای فسفری نوع سوم1
لیگاندهای فسفری بطور کلی لیگاندهای پذیر بشمار می روند. لیگاندهای پذیر دو دسته اند:
از طرفی لیگاندهای نرم دو دسته اند:
پس وقتی یک فلز با عدد اکسایش پایین مثل 2+ داریم به این معناست که چگالی الکترون روی سیستم زیاد است پس یک لیگاند پذیر همچون لیگاندهای فسفری نوع سوم می تواند الکترون ها را به جریان انداخته و فلز راپایدار کند.
تری فنیل فسفین (PPh3) ، تری فنیل فسفیت (P(OPh)3) و1و3و7 تری آزا فسفا آدامانتان(PTA) از جمله لیگاندهای دهنده فسفری نوع سوم می باشند که لیگاندهایی خنثی بوده و دهنده دو الکترون از طریق زوج الکترون ناپیوندی فسفر به فلزات واسطه می باشند.
سنتز کمپلکس های دارای فسفر های نوع سوم به دلیل کاربردهای گوناگون مورد توجه قرار گرفته اند، که عبارتند از:
کاربرد کاتالیزوری: با توجه به خصوصیات پیوندی مشتقات فسفری نوع سوم، به عنوان پیوند دهنده ی فلزی در کاتالیست های آلی فلزی نامتقارن همگن مورد استفاده قرار می گیرند. 13 کمپلکس های دارای لیگاندهای فسفیتی در چرخه های مختلف کاتالیزوری از جمله هیدروژن دار کردن، هیدروفرمیل دار کردن و هیدروسیانید دار کردن به کار گرفته شده اند. معمولاً این کاتالیزورها نسبت به سیستم های مشابه فسفینی خود فعالیت بیشتری دارند.14
خواص دارویی: به ویژه کمپلکس هایی که دارای لیگاندهای فسفری محلول در آب هستند توجه خاصی را به خود جلب کرده اند.15 همچنین فسفیت ها بدون حضور در کمپلکس فلزی نیز توانسته اند خواص ضد سرطان خوبی از خود نشان دهند.16